بازمانده هاي آدمخوارها

بازمانده هاي آدمخوارها
بازمانده هاي آدمخوارها


 





 
حرف و حديث هاي زيادي درباره قبايل آدمخوار و وحشي گري هايشان شنيده مي شود
هنوز هم نظريه هاي گوناگوني در مورد علت آدمخواري در قبيله هاي آدمخوار وجود دارد . بعضي آدمخوارها با اعتقاد به اينکه روح يک انسان در سر او قرار دارد به هر شکل ممکن به شکار دشمن خود مي پرداختند و او را مي خوردند تا قدرت قبيله خود را افزايش دهند . البته مطالعات بيشترنشان داده که فقط خوردن گوشت انسان نبود که باعث نيرومند شدن قبيله هاي آدمخوار مي شد بلکه برخي از اين قبيله ها هم پوست سردشمن خود را پس ازشکار کردن او مي کندند و اعتقادشان بر اين بود که روح انسان در موهاي او نهفته است . معمولاً اين کار را قبيله هاي متمرکز در آمريکاي شمالي انجام مي دادند . ميان قبيله آدمخوار، آزتک ها از نظر تاريخ شناسان و باستان شناسان وحشي ترين آنها به شمار مي روند.
آدمخوارهاي مااوري
مااوري ها جزو اولين ساکنان گينه نو به حساب مي آيند .اين مردم قرن ها پيش از اينکه اروپايي ها به گينه نو قدم بگذارند به اين منطقه وارد شدند بنابراين از ديد تاريخ شناسان يکي از اصلي ترين ساکنان آنجا به شمار مي روند . فرهنگ پذيري مااوري ها به اوايل عصر مدرنيته باز مي گردد . البته آنها هميشه آدم خواري نمي کردند و فقط در زمان جنگ هم نوع خود را که البته به تشخيص خود آنها دشمنشان بود مي خوردند . مااوري ها حتي گاهي اوقات در تلافي رفتارهايي که با آنها شده بود دست به حمله مي زدند . طبق اسناد به جا مانده ، در اکتبر سال 1809 گروه بزرگي از جنگجويان مااوري در انتقام بدرفتاري اي که با پسر بزرگ قبيله شان شده بود به کشتي حامل محکومان و زندانيان اروپايي حمله کردند و همگي 66 نفرحاضر در عرشه را کشتند و آنها را براي خوردن با قايق به ساحل منتقل کردند .
پاپوآهاي آدمخوار
آسمت ها از جمله قبيله هاي آدمخوار در منطقه پاپوآ واقع در گينه نوبودند که به کمک افراد زيادي که به اين منطقه سفر کرده اند و طي يک طرح برنامه ريزي شده ساليانه بسياري است که دست از آدمخواري برداشته اند و تنها مغز حيوانات خود را مي خورند . هر چند هنوز هم افرادي که قصد سفر به اين منطقه را دارند بايد با داشتن اجازه نامه رسمي به قلمرو آدمخوارهاي آسمتي سفر کنند . آسمت ها بيشتر در جزيره هاي کوچک پوشيده از گلهاي شاه پسند در نزديکي دريا و بخش جنوبي جزيره گينه نو زندگي مي کنند . هر يک از خانواده هاي قبيله آسمت در خانه هايي که با دست خود ساخته اند زندگي مي کنند و معمولاً هر خانواده از هفت تا ده نفر تشکيل شده است . مردم اين قبيله براي خوابيدن به جاي اينکه زير سرشان بالش بگذارند ، روي جمجمه مردگان خود مي خوابند . آسمت ها معروف به شکارچيان سر هستند و در گذشته با اين کار اسم خودشان را انتخاب مي کردند ؛ آنها گاهي اوقات تا ده سالگي روي يک کودک هيچ نامي نمي گذاشتند تا اين که بزرگان قبيله او را براي کشتن دشمن و آوردن جمجمه اش به نزديک ترين روستاي دشمنان خود مي فرستادند . کسي که براي آوردن سر دشمن به جنگ فرستاده مي شد بايد نام حريف را به هر صورت ممکن مي فهميد تا پس از کشتن او و آوردن سر دشمن نام دلخواه خود را انتخاب کند . بعد از اين که دشمن به دست يکي از جواناني که هنوز نامي براي او انتخاب نشده بود شکار مي شد قسمت هاي داخلي جمجه را خارج مي کردند و با بستن حفره هاي چشم و بيني مانع از اين مي شدند که روح شياطين وارد آن شود . پس از اين که جمجمه به شکل دلخواه در مي آمد آن را در محل مناسبي نگه داري مي کردند .
مرگ ميشل راکفلر در جزيره آسمت ها روستاهايي که اعضاي قبيله آسمت در آن ها زندگي مي کنند در راه هاي پرپيچ وخم کناره رودخانه برازا ، واقع شده اند که تا اعماق بخش هاي غربي پاپوآ هم کشيده شده اند ، فرهنگ قبيله هاي آسمت و اسرار آميز بودن آن ها توجه دانشمندان زيادي را از سال هاي بسيار دور به خود جلب کرده است و تقريباً سرآغاز اين اکتشافات ، دهه 70 بود اما پيش از آن ميشل راکفلر ، پسر يکي از سياستمداران آمريکا که در آن زمان در بخش اکتشافات موزه نيويورک کار مي کرد يکي از افرادي بود که به سرزمين آسمت ها سفر کرد غافل از اينکه اين سفر آخرين سفر اکتشافي او خواهد بود . راکفلر 23 ساله در سال 1961 با سفر به جنگل هاي جنوبي جزيره آدمخوارها براي هميشه ناپديد شد . بعد از اينکه ميشل راکفلر به خانه بازنگشت ، گروه نجات براي جست و جو به منطقه مورد نظر فرستاده شد و اگر چه تمام منطقه به دقت مورد بررسي قرار گرفت و جست وجوها چندين شبانه روز ادامه داشت ، کوچکترين اثري از راکفلر پيدا نشد و به اين ترتيب تنها نتيجه اي که از اين همه جست وجوي بي نتيجه به دست آمد اين بود که او توسط آدمخوارهاي قبيله آسمت به دام افتاده و طعمه آن ها شده است . البته از آن جاکه در منطقه اي که آسمت ها ساکن بودند ، دسته بزرگي از کروکوديل هاي دريايي هم زندگي مي کردند يک احتمال ديگر در مورد مفقود شدن ميشل راکفلر مطرح شد که بر اساس آن ، او و گروه همراهش در ميان انبوه شاخه هاي برگ درختان متوجه مخفيگاه کروکوديل ها نشده و مورد حمله آن ها قرار گرفته بودند اما اعضاي قبيله آسمت اعتقاد دارند سرشت آن ها از چوب است و به همين دليل آسمت هاي دوران باستان صنايع دستي چوبي بسيار زيبايي از خود برجاي گذاشته اند ؛ طوري که گفته مي شود آن ها بهترين چوب تراشان عصر حجر بوده اند . امروزه کار دست آسمت ها در موزه ها و مجموعه هاي شخصي کلکسيون داران بسياري نگهداري مي شود و اين مجموعه هاي چوبي آنقدر با ارزش هستند که گاهي به مزايده گذاشته مي شوند .
آدمخوارهاي فيجي
مجمع الجزاير فيجي ، يکي ديگر از مناطقي است که محل زندگي قبيله هاي آدمخوار به شما مي رود . تاکنون افراد زيادي به اين منطقه با انگيزه هاي گوناگون سفر کرده اند و از زبان آنها حرف هاي عجيب و باورنکردني اي زده شده است . از جمله افرادي که به محل اقامت قبيله هاي آدمخوار سفر کرده اند ، مبلغان مسيحي اي هستند که براي راهنمايي اين قبايل به مأموريت فرستاده مي شوند . به عنوان مثال يکي از اين فرستادگان به نام ديويد کارگيل که در سال 1839 يکي از قبيله هاي آدمخوار را از نزديک ديده ، در کتاب خاطرات خود نوشته است . « 31 اکتبر سال 1839 . امروز صبح ما شاهد صحنه تکان دهنده اي بوديم . تقريباً حدود 20 جسد به عنوان هديه ازمنطقه تانوآ به ريوا آورده شدند و تمامي اجساد را بين مردم قبيله تقسيم کردند تا خورده شوند » .
آدمخوارهاي درختي
کامباي و کارواي از ديگر قبيله هاي ساکن در کنار رودخانه برازا هستند ؛ اين دو قبيله در دسته دورافتاده ترين قبايل از تمدن قرار دارند . نکته جالب در مورد آنها اين است که اين آدمخوارها از ترس حمله ديگر قبايل به آنها ، خانه هايشان را روي نوک درخت ها مي سازند و گاهي اوقات فاصله اين خانه ها از زمين به 40 متر مي رسد . اجداد اين قبيله ها مثل آسمت ها روزي آدمخوار بودند و به نظر مي رسد که آنها به نوعي هنوز هم آدمخواري را براي اجراي آداب و رسوم خود دنبال مي کنند .
آدمخوارهاي آفريقايي
دردهه 80 گروهي از پزشکان بدون مرز به همراه اعضاي يک مؤسسه خيريه بين المللي پزشکي راهي آفريقا شدند . آنها در اين سفر آثاري از وجود قبيله هاي آدمخوار پيدا کردند . اين گروه پزشکي که براي کمک به زخمي هاي جنگ ليبريا - کشوري در غرب آفريقا - به اين مأموريت رفته بودند ، مستندات خود را به نمايندگان سازمان امنيت ملل متحد مبني بر وجود آدمخوارها ارائه دادند اما پيرسن - دبير کل وقت سازمان ملل - در جواب گفت : « کاري که آنها بعد از جنگ با اجساد انجام مي دهند هيچ ربطي به مأموريت ما ندارد .» با اين حال مستندات وجود آدمخوارها در ليبريا در يک فيلم ويدئويي مستند که متعلق به مؤسسه «جرني من پيکچر است » پخش شده است .
منبع:نشريه همشهري جوان،شماره 59.




 

نسخه چاپی