نبرد با خطر استعمار وصهيونيسم درفضای آشفته(3)

نبرد با خطر استعمار وصهيونيسم درفضای آشفته(3)
نبرد با خطر استعمار وصهيونيسم درفضای آشفته(3)


 






 

دورنماي تجربه مقاومت شيخ شهيد عزالدين القسام
 

گفت وگو با احمد جبريل دبيرکل جبهه خلق براي آزادي فلسطين(فرماندهي کل)
 

اجازه دهيد کمي به مسائل روز بپردازيم . بفرمائيد پس از حمله اسرائيل به نوار غزه چرا فلسطيني ها عمليات مقاومت را متوقف کرده اند؟
 

جبهه خلق براي آزادي فلسطين(فرماندهي کل)اعلام کرده که مقاومت و مبارزه مسلحانه تنها راه آزادي فلسطين مي باشد. زيرا از ماهيت تهاجم صهيونيستي به منطقه و ماهيت هم پيمانان صهيونيسم شناخت کامل داريم. جبهه خلق از ابتداي تأسيس ، مبارزه مسلحانه را راهکار خود قرار داده و اين راه را با جديت کامل ادامه داده است. مي دانيم که مبارزه مسلحانه تا سال هاي طولاني ادامه خواهد يافت. در اردوگاه اليرموک دمشق با جوانان فلسطيني جلسات سري تشکيل داديم تا آنان را به پيوستن به انقلاب فلسطين تشويق کنيم.
ملت فلسطين به رغم درد و رنج هاي فراوان ملتي فداکار و از جان گذشته است . به مرور زمان ابزارها و شيوه هاي جديدي را براي مبارزه بکار خواهد گرفت. به ياري خداوند بزرگ جهاد ملت فلسطين متوقف نخواهد شد. علت اينکه عمليات مسلحانه در حال حاضر متوقف شده اين است که ملت فلسطين و گروه هاي مبارز در شرايط سختي قرار دارند.
در حال حاضر فقط با توطئه دشمن صهيونيستي و قدرت هاي امپرياليستي روبه رو نيستيم. متأسفانه برخي رژيم هاي عرب در توطئه صهيونيست ها و آمريکا شريک هستند. اغلب دولت هاي عرب يا توطئه گر، يا بي تفاوت و يا ترسو هستند. تنها چند دولت همچنان به اين رويارويي اعتقاد دارند و روي موضع خود ايستاده اند.

اين رژيم ها چه ارتباطي با عمليات مسلحانه فلسطيني ها در غزه و کرانه باختري رود اردن دارند؟
 

هنگامي که حدود يک ميليون و پانصد هزار فلسطيني ساکن غزه در محاصره قرار مي گيرند، و در سال2008با خواست آمريکا و اسلحه ساخت آمريکا و با توطئه و هم دستي رژيم هاي عرب مورد حمله گسترده نظامي اسرائيل قرار مي گيرند. چه کاري از دست شان ساخته است؟ اصولاً براي رژيم هاي عرب در حمله به غزه مشارکت داشته اند. رژيم مصر در تجاوز اسرائيل به غزه شريک بود. محمود عباس در اين تجاوزگري شريک بود، و از تصميم اسرائيل براي حمله به غزه اطلاع داشت، و با اين حمله موافق بود. نيروهاي امنيتي حکومت خودگردان خود را براي بازگشت مجدد به غزه در صورت سقوط آن به دست اسرائيلي ها آماده کرده بودند. حکومت خودگردان چند روز پيش از اين تجاوز حدود 2000تن از شبه نظاميان خود را از کرانه باختري رود اردن به امان اعزام کرد، و سپس توسط هواپيما به منطقه العريش درجنوب نوار غزه انتقال داد. حکومت خودگردان گمان کرده بود که مردم غزه سه روز بيشتر مقاومت نخواهند کرد و آن دو هزار شبه نظامي اعزامي به راحتي وارد غزه مي شوند. و با کمک دستگاه هاي امنيتي مصر، زمام امور را به دست مي گيرند.
از سوي ديگر در جريان جنگ 22روزه غزه مأموران مخفي حکومت خودگردان رويدادهاي جنگ را لحظه به لحظه در اختيار اسرائيلي ها قرار مي دادند.مجاهداني که در خيابان عمر المختار غزه در مقابل اسرائيلي ها مي جنگيدند به من گزارش دادند که برخي از مأموران حکومت خودگردان از پشت به سوي آنان تيراندازي مي کردند.

مي گوئيد که عناصر حکومت خودگردان از نظر نظامي و اطلاعاتي به دشمن کمک مي کردند.شما چه ديدگاهي به آنان داريد؟
 

من معتقدم آنچه در غزه اتفاق افتاد، گناه بسيار بزرگي بود که حکومت خودگردان در حق ملت فلسطين مرتکب شد. تاريخ در آينده اين مسائل را روشن خواهد کرد . به طور مثال نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي دو هفته قبل از انتشار گزارش گلدستون تقاضا کرد از قاهره ديدن کند. گزارش گلدستون در دستور کار اين سفر قرار داشت و مطبوعات اسرائيلي آن روز به آن اشاره کردند. مطبوعات اسرائيل نوشتند که نتانياهو موضوع گلدستون را با حسني مبارک رئيس جمهوري مصر در ميان گذاشته و به او گفته که سازمان عفو بين الملل با انتشار اين گزارش قصد دارد اسرائيل را محکوم کند. نتانياهو از مبارک و محمود عباس خواست هر طور شده از انتشار اين گزارش جلوگيري کنند.نتانياهو مبارک را تهديد کرد که حمله اسرائيل به غزه تنها خواست اسرائيل نبوده است . بلکه اين گزينه مشترک اسرائيلي ها حسني مبارک و محمود عباس بوده و اگر از انتشار آن جلوگيري نکنند آنان را رسوا مي کند.
هنگامي که نتانياهو با اوباما رئيس جمهوري آمريکا ملاقات کرد به او گفت که در ديدار با محمود عباس از او بخواهد اين گزارش را نفي کند. زيرا براي اسرائيل آبروريزي در پي دارد. اگر به اين تقاضا ترتيب اثر ندهد من ناچارم اسناد و مدارک همکاري شان را در حمله نظامي به غزه منتشر کنم.
من اميدوارم اين اسناد و مدارک در آينده منتشر شود تا ماهيت محمود عباس و حسني مبارک براي مردم روشن شود.

با اين وصف آيا امکان آشتي شما با حکومت خودگردان در آينده وجود ندارد؟
 

برخي افراد گمان کرده اند که اختلاف ميان گروه هاي مقاومت فلسطين و حکومت خودگردان بر سر تقسيم قدرت و سهميه بندي وزارتخانه ها و تقسيم غنايم مي باشد. در حقيقت اختلافاتي که از سال1982تاکنون در صحنه فلسطين بروز کرده بر سر دو روش و دو راهکار مي باشد. گروه وابسته به مرحوم ياسر عرفات در پي حمله سال 1982اسرائيل به لبنان چنين اعلام کرد: ما از چند سال پيش دانه کاشته ايم و اکنون زمان درو رسيده است . دوران مبارزه مسلحانه سپري گشته است. سازمان آزادي بخش فلسطين هنگام خورج از بيروت در سال1982اصرار کرد هزاران رزمنده فلسطيني را همراه خود به تونس منتقل کند. اين اصرار در نتيجه توافق با فيليپ حبيب فرستاده رونالد ريگان رئيس جمهوري پيشين آمريکا بود. آنگاه اين رزمندگان به تونس و الجزاير و سودان و يمن انتقال يافتند . اين در حالي است که گروه دوم فلسطيني ها ادامه مقاومت مبارزه مسلحانه را ضرورت اجتناب ناپذير مي دانست. زيرا دشمن صهيونيستي جز زبان قدرت زبان ديگري نمي فهمد.

به هر حال آيا شما با طرح آشتي ملي با حکومت خودگردان موافق هستيد؟
 

متوليان طرح آشتي ملي(مقام هاي مصري) از ما مي خواهند با روش هاي قبيله اي با يکديگر آشتي کنيم. من به آن ها مي گويم که اختلاف ما و آن ها برسراصول ثابت ملي است. من و ياسرعرفات در برپايي انقلاب معاصر فلسطين شريک بوديم. ولي طيف کنوني که حکومت خودگردان را برعهده دارد از اصول ثابت ملي عدول کرده است. برخي سياست گذاران حکومت خودگردان همچون محمود عباس و احمد قريع سال هاي پيش اين ايده را به ياسر عرفات قبولاندند که اگر اسرائيل را به رسميت بشناسد، امکان دارد اسرائيل با برپايي دولت فلسطين در کرانه باختري رود اردن و نوار غزه که قدس پايتخت آن باشد موافقت کند. پس از امضاي موافقتنامه اوسلو هم آقاي عرفات باورش دشده بود با اين موافقتنامه به ميهن باز مي گردد، و بي درنگ در نوار غزه دولت مستقل تشکيل مي دهد . ولي پس از گذشت حدود 15سال تا کنون از برپايي دولت مستقل فلسطيني هيچ خبري نيست.

نشست مرحله اول گفت و گوهاي آشتي ملي که در قاهره برگزار شد چه نتيجه اي داشت ؟
 

مقام هاي مصري در ماه مارس سال2005به منظور برقراري آشتي ملي ، همه گروه هاي فلسطيني را به قاهره دعوت کردند. من و گروه هاي مبارز به اين اميد به قاهره رفتيم که شايد بتوانيم پس از ترور ياسرعرفات راهکار جديدي پيدا کنيم. مسئولان بلند پايه مصري از جمله عمر سليمان رئيس سازمان امنيت و احمد ابوالغيط وزير خارجه به گروه هاي فلسطيني گفتند که آرئيل شارون با آن ها ديدار داشته و به آن ها گفته که از روي ناچاري مي خواهد از نوار غزه عقب نشيني کند.
در حقيقت تصميم شارون براي عقب نشيني از غزه در نتيجه مقاومت قهرمانانه مردم مقاوم غزه بوده است و گرنه شارون به اين سادگي از غزه عقب نشيني نمي کرد. او از مقام هاي مصري خواسته بود تلاش کنند تا اين عقب نشيني با آرامش صورت گيرد و رزمندگان مقاومت فلسطين سربازان فراري اسرائيل را تعقيب نکنند. شارون نمي خواست آنگونه عقب نشيني کند که در سال2000در جنوب لبنان اتفاق افتاد. در پي اين درخواست مقام هاي مصري با گروه هاي مبارز فلسطيني تماس گرفتند و گفتند که شارون مي خواهد از نوار غزه عقب نشيني کند و از شما انتظار دارد عمليات مسلحانه را متوقف کنيد. من به مصري ها گفتم در برابر اين تقاضا از شما مي خواهم براي بازسازي سازمان آزادي بخش پادرمياني کنيد. اين بازسازي بايد توأم با توقف عمليات مسلحانه باشد. زيرا امکان دارد در صورت تحقق عقب نشيني اسرائيل ميان گروه هاي فلسطيني درگيري روي دهد. به ويژه اينکه يک رهبري که بتواند مردم را متحد و منسجم کند وجود ندارد. مصري ها از گروه هاي مقاوم خواستند که مدت آتش بس يک ساله باشد. در آن مرحله ميان گروه هاي فلسطيني موافقتنامه سه ماده اي به امضا رسيد که «موافقتنامه قاهره» ناميده شد. مفاد اين موافقتنامه به اين شکل است:
ماده اول:برقرار آرامش (توقف عمليات مقاومت).
ماده دوم: بازسازي سازمان آزادي بخش فلسطين در مدت دوماه.
ماده سوم:برگزاري انتخابات مجلس قانونگذاري در اوايل سال2006.
مصري ها به بازسازي سازمان آزادي بخش فلسطين تمايلي نداشتند. من تهديد کردم اگر اين کار انجام نشود از امضاي موافقتنامه مزبور خودداري مي کنم و قاهره را ترک مي کنم. از عمر سليمان رئيس سازمان امنيت مصر خواستم که در جلسات بازسازي سازمان آزادي بخش فلسطين حضور داشته باشد. نبايد اجازه دهد نوار غزه پس از عقب نشيني اسرائيل دچار هرج و مرج شود. عمر سليمان متعهد شد که کار بازسازي سازمان آزادي بخش فلسطين قبل از عقب نشيني اسرائيلي ها آغاز شود. لذا پس از تهيه پيشنويس موافقتنامه به سليمان گفتم که اين نشست با نظارت مصر برگزار شده و شما وظيفه داريد مراحل اجراي اين موافقتنامه را پيگيري کنيد.
به هر حال عمر سليمان و محمود عباس به تعهدات خود مبني بربازسازي سازمان آزادي بخش فلسطين عمل نکردند. من به اين نتيجه رسيدم که آن دو فقط موافق توقف عمليات مقاومت و برگزاري انتخابات قانونگذاري هستند، و با بازسازي سازمان آزادي بخش فلسطين موافق نبودند. آن دو گمان کرده بودند که جنبش فتح در انتخابات سال2006به پيروزي مي رسد، و بدين وسيله قصد داشتند کار بازسازي ساف را پس از پيروزي جنبش فتح در انتخابات آغاز کنند تا سلطه اين جنبش برهمه تصميم گيري ها تداوم يابد.
ولي هنگامي که جنبش فتح در اين انتخابات شکست خورد و جنبش حماس به پيروزي رسيد، دامنه جدايي ميان نيروهاي انقلابي و سازشکار گسترش يافت، و اوضاع بگونه اي در آمد که امروزه شاهد آن هستيد. آن ها نمي خواهند نوار غزه آزاد و مستقل باشد. نمي خواهند مردم غزه از اراده مستقل برخوردار باشند. آرزو دارند غزه مانند کرانه باختري رود اردن زير سلطه حکومت خودگردا ن باشد.

به رغم همه اين مشکلات آيا آمادگي شرکت در نشست مرحله دوم گفت و گوهاي آشتي ملي با حکومت خودگردان را داريد؟
 

با وجودي که مطمئن هستم که تجاوز سال گذشته اسرائيل به غزه تنها با پشتيباني آمريکا و برخي دولت هاي عربي صورت نگرفته بود و محمود عباس در اين تجاوزگري شرکت داشت. ولي به رغم اين تجاوزگري به قاهره رفتيم و با مسئولان حکومت خودگردان به گفت و گو نشستيم. يک ماه از اين تجاوز نگذشته بود که در اسرائيل انتخابات برگزار گرديد و در نتيجه آن نتانياهو در رأس صهيونيست هاي راست گراي افراطي به پيروزي رسيد.
جبهه خلق براي آزدي فلسطين انتظار داشت که با انتخاب نتانياهو به نخست وزيري اسرائيل، مسئولان مصري و حکومت خودگردان فلسطين در ديدگاه شان تجديد نظر نمايند. زيرا وقتي که ايهود باراک ميانه رو هيچ امتيازي به فلسطيني ها نداد، نتانياهوي افراطي امتياز مي دهد؟ بنابراين انتظار داشتم مسئولان مصري در ديدگاه شان درباره قضيه فلسطين تجديد نظر کنند. گمان کردم که محمود عباس از سال 1993و از زمان امضاي قرارداد اوسلو تا کنون هيچ کدام از حکومت هاي اسرائيل به او امتيازي نداده اند. امکان دارد در ديدگاهش نسبت به اسرائيلي ها تجديد نظر کند. و پيشنهاد بازسازي سازمان آزادي بخش فلسطين را به ما ارائه دهند تا خانه فلسطيني ها يکپارچگي خود را بازيابد . اما متأسفانه يک ماه پس از تجاوز اسرائيل به غزه وقتي که به قاهره رفتم ملاحظه کردم که مغز و فکر اين مسئولان هيچ تغييري نکرده است. انگار نه انگار در غزه اتفاقي افتاده است.
به هر حال تماس مصري ها با جنبش فتح و حماس ادامه يافت. مصري ها طرح پيشنهادي شان را براي ساير گروه ها و جنبش هاي فلسطيني فرستادند و از آن ها خواستند اين طرح را امضا نمايند. محمود عباس اين طرح را بي درنگ امضا کرد. هنگامي که اين طرح را بررسي کرديم، به روشني ملاحظه کرديم که جز چک سفيد تسليم شدن به خواسته هاي محمود عباس چيز ديگري نيست . دولت مصر با اين طرح مي خواست همه گروه هاي مقاوم فلسطيني تسليم محمود عباس شوند که هم چنان در مسير چشم پوشي از آرمان و حقوق ملت فلسطين گام بر مي دارد. اين طرح بيانگر تسليم شدن به خواسته و اراده رژيم هاي ميانه رو عرب مي باشد. لذا از رفتن به قاهره و از سرگيري گفت و گوهاي آشتي ملي خودداري کرديم.
در اين شرايط رسوايي فاحش مخالفت با طرح پيگيري گزارش گلدستون فاش شد و اين رسوايي ديدگاه اصولي مان را تقويت کرد. لذا ناچارم دوباره تکرار کنم که اختلافات جنبش هاي مقاوم با محمود عباس برسر داشتن پست هاي حکومتي و مراکز وزارتي نيست. اختلاف بر سر دو راهکار سياسي است.

هيلاري کلينتون وزير خارجه آمريکا چندي پيش به هم پيمان ايران هشدار داد. موضع تان نسبت به اين هشدار چيست؟
 

من به مقام هاي آمريکا اعلام مي کنم که جنبش هاي مقاوم و مجاهد فلسطيني به همپيماني با ايران و سوريه و هر دولت عرب که از آرمان فلسطين پشتيباني کند افتخار مي کنند. اگر فلسطيني ها با ايران وسوريه متحد نباشند با چه کسي متحد باشند؟ اين ها هم پيمانان ما هستند. انشاءالله ترکيه هم در اين مسير گام بردارد و به متحدين ملت فلسطين بپيوندد . از اين همپيماني شرمنده نيستيم و از کسي هم ترسي نداريم.

با توجه به اينکه ارتش اسرائيل به برگزاري تمرين نظامي در مرز سوريه ادامه مي دهد آينده را چگونه ارزيابي مي کنيد؟
 

منطقه خاورميانه به لحاظ اهميت جغرافيايي در طول تاريخ منطقه بحراني بوده است. هر کسي که کنترل اين منطقه را در دست داشته باشد، مانند اين است که کنترل جهان را در دست دارد . به ويژه اينکه در قرن گذشته منابع نفت و گاز فراواني در اين منطقه کشف شده است . آمريکا و غرب اصرار دارند کنترل اين منطقه را همچنان در دست داشته باشند. هم اينک همه گروه هاي مقاومت و دولت هاي ايران و سوريه و همه مردم شريف عرب و مسلمان در برابر طرح خاورميانه جديد ايستاده اند.
متأسفانه محمد عباس و رژيم مصر در سنگر آمريکا و غرب قرار گرفته اند. رژيم صهيونيستي هم به منظور پاسداري از منافع امپرياليسم غرب در اين منطقه برپاشده است. اين کيان در اين مأموريت بسيار موفق عمل کرده و در جنگ هاي پيشين بر ارتش هاي عرب چيره شده است.ولي اين کيان غاصب پس از شکست دربرابر نيروهاي مقاومت در جنوب لبنان و در غزه احساس تلخ کامي مي کند. اکنون سردمداران اسرائيل دنبال اين هستند که روحيه اسرائيلي ها را بالا ببرد . مي خواهد نقش ژاندارمي خود را در افکار عمومي جهان حفظ کند.
من بر اين باورم که اسرائيلي ها دچار گرفتاري بزرگي شده اند. کارشناسان نظامي و سياست گذاران اسرائيل اکنون اعتراف کرده اند که سرنوشت اين رژيم پس از شکست هاي پي درپي مشخص نيست . من گمان مي کنم که آمريکاو اسرائيل براي بازسازي اعتبار از دست رفته شان جنگي را در منطقه تدارک ديد اند.

به نظر شما اسرائيل به چه کشورهايي مي خواهند حمله کنند؟
 

گمان کنم در صددند به يکي از اين محورها:غزه ، لبنان، سوريه و ايران حمله کنند. براساس شناختي که از اين دشمن دارم دشوار به نظر مي رسد که اسرائيل به ايران حمله کند. زيرا ايراني ها برگ هاي برنده زيادي در اختيار دارند. مي توانند اوضاع عراق و افغانستان را به هم بريزند. مي توانند از اهرم نفت در خليج فارس استفاده کنند. لذا هر گونه تجاوز به ايران را بعيد مي دانم. اگر خواسته باشند دوباره به غزه، يا لبنان حمله کنند، چنين حمله اي روحيه آنان را بازسازي نخواهد کرد. شايد براي حمله به سوريه آماده مي شوند . ولي از اين بيم دارند که مقاومت لبنان و فلسطين وجمهوري اسلامي ايراني از سوريه پشتيباني به عمل آورند.
چندي پيش وزير دفاع ايران به دمشق آمد و با همتاي سوري خود چند موافقتنامه همکاري نظامي امضا کرد. اين ديدار هشداري است به آمريکا و اسرائيل که هر گونه تجاوز به سوريه تجاوز به ايران و لبنان محسوب مي شود.
جنبش هاي انقلابي و دولت هاي مترقي در سرنوشت منطقه شريک يکديگر هستند. خداي نکرده اگر اسرائيلي ها بخواهند به سوريه حمله کنند، مقاومت لبنان و فلسطين بي تفاوت نخواهند بود. دشمن بايد بداند اگر خواسته باشد به يکي از طرف هاي ياد شده حمله کنند ساير اطراف دست روي دست نخواهند گذاشت. اگر چنين جنگي روي دهد. جنگ همه جانبه و دراز مدت خواهد بود.
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 55



 

نسخه چاپی