روشنگر طريق بيداري(2)

روشنگر طريق بيداري(2)
روشنگر طريق بيداري(2)


 






 

نيم نگاهي به حيات علمي و عملي عالم مجاهد شهيد آيت اله دکتر محمد مفتح
 

مسجد جاوید
 

فعاليت دكتر مفتح پس از بسته شدن مسجد الجواد در سال 1352 در مسجد جاويد آغاز شد، ايشان علاوه بر امامت جماعت مسجد، برنامه هاي مختلف از جمله تشكيل كلاسهاي عقايد، دعوت از خطبا و وعاظ بزرگ، تشكيل كتابخانه، كلاسهاي اسلام شناسي، جامعه شناسي، تاريخ اديان، اقتصاد، فلسفه، تفسير قرآن و نهج البلاغه را در سطح وسيعي اجرا كردند كه بسيار مورد استقبال طبقات مختلف قرار گرفت و اين مسجد را به پايگاهي علمي و مبارزاتي عليه رژيم تبديل كرد. فعاليت گسترده و استقبال فراوان مردم و تربيت نسل جوان در اين مسجد باعث شد ساواك در روز سوم آذرماه 53، پس از سخنراني حضرت آيت الله خامنه اي (مقام معظم رهبري) به مسجد هجوم آورد و ايشان و آيت الله مفتح را دستگير و زنداني و مسجد را نيز تعطيل كند.

مسجد قبا
 

به تازگي در نزديكي حسينيه ارشاد، مسجدي بنا شده بود كه موقعيت بسيار مناسبي قرار داشت. شهيد مفتح پس از آزادي از زندان، در سال 1354، اقامة نماز جماعت اين مسجد را به عهده داشتند و در جلسه اي با حضور آيت الله طالقاني و استاد شهيد مطهري اين مسجد را قبا نام نهادند.
از آنجا كه آيت الله مفتح همواره در تكاپو بودند و هر جا كه حضور مي يافتند، همه را تحت تأثير قرار مي دادند، با آزادي از زندان و با روحية بسيار عالي به فعاليتهاي خود ادامه مي دادند و اين بار نيز اين مسجد را به سنگري براي مقابله با تهاجم بيگانگان و پايگاهي مبارزاتي عليه استبداد ستمشاهي تبديل كردند. ايشان خود را وقف خدمت به اسلام كرده بودند و زندان رفتن، شكنجه ديدن و محروميتها، در روحيه خلل ناپذير ايشان هيچ تأثيري نداشت.
شهيد مفتح با عزمي راسخ در مسجد قبا حضور يافتند و هستة مبارزاتي ديگري را تشكيل دادندو بدين ترتيب، دوباره پايگاهي براي پيشبرد اهداف نهضت اسلامي پا گرفت و فعاليتهاي علمي، فرهنگي، مبارزاتي ادامه يافتند. در آنجا مبارزان اسلام گرد هم مي آمدند تا هم از جهات روحي و معنوي و علمي، بر رشد و تعالي خود بيفزايند و هم برنامه هاي مبارزاتي خود را ساماندهي كنند و بدين سان مسجد قبا به يكي از بزرگ ترين مراكز انقلابي تهران تبديل شد و نقش بارزي را در اوجگيري انقلاب اسلامي مردم ايران ايفا كرد.
برنامه ريزيهاي مسجد قبا در زمينه هاي مختلف، تأسيس صندوق قرض الحسنه، تأسيس كتابخانه، سالن سخنراني، كلاسهاي تاريخ، تفسير و معارف، آنجا را چون مسجد قبا درصدر اسلام، به محراب و ميعادگاه تشنگان حق و حقيقت و مركزي براي نشر اسلام اصيل به رهبري حضرت امام تبديل كرد. دعوت از شخصيتهاي برجسته سياسي انقلابي از يك سو و ارتباط با محققان جهان اسلام از سوي ديگر، توانست موقعيت ويژه اي را براي مسجد به ارمغان آورد.
آيت الله مفتح در سفري كه به مصر داشتند، ضمن بازديد از دانشگاه الازهرا، از دو شخصيت متخصص و استاد برجسته اقتصاد اسلامي آنجا دعوت كردند كه به ايران بيايند در سالگرد تأسيس صندوق قرض الحسنة مسجد قبا سخنراني كنند،اما پس از بازگشت ايشان از سفر، ساواك از اجراي آن برنامه جلوگيري كرد. در همين سالها يك كشيش معروف آمريكايي از گروه مسيحيان ضد جنگ ويتنام بود، براي بررسي وضع ايران و تماس با مخالفان رژيم به تهران آمد. اين شخص با بسياري از رجال سياسي مذهبي داخل كشور تماس گرفت و با آنها مصاحبه كرد. از جمله، مصاحبه اي با آيت الله مفتح در كتابخانه مسجد قبا انجام داد كه در آن اوضاع تيره و تار و تؤام با اختناقي كه ساواك پديد آورده بود، به شكل بسيار شجاعانه اي تشريح شد. ايشان قاطعانه و بي هيچ هراسي، در اين مصاحبه، موقعيت خفقان آور و تبهكاريهاي رژيم شاه را تشريح و نظرات خود و روحانيت را مطرح و نفرت جامعه را از رژيم وابسته بيان كردند.
مقارن با رمضان 1356، رژيم پهلوي، در اثر جو بين المللي و از سوي ديگر بيداري و هوشياري ملت، بالاخص حضور نسل جوان در صحنة سياست، فضاي باز سياسي را مطرح كرد. اين تغيير سياست، چيزي جز يك فريب از سوي سياستمداران آمريكايي و مستشاران سازمان «سيا» نبود، اما با رهبري پيامبرگونه حضرت امام خميني (ره) روحانيت از موقعيت موجود، حداكثر استفاده را كرد و براي سرنگوني رژيم، رهنمودهاي انقلابي را به نسل جوان ارائه داد.
شهيد مفتح در مسجد خود جلساتي را تشكيل دادند و براي اولين بار در تاريخ معاصر، جمعيتي بيش از 30 هزار نفر، براي استماع سخنرانيهاي گويندگان آمدندو شور و شوقي بي نظير نشان دادند. انتشار و پخش اعلاميه هاي حضرت امام خميني عليه رژيم، كتابهاي ممنوعه، پيامها و اطلاعيه هاي شخصيتها، به حركت اسلامي عمق و وسعت بيشتري بخشيد. شهيد مفتح با توجه به اقبال مردم، برنامه ها را افزايش مي دادند و آنان را با مباني حركت و انقلاب اسلامي آشنا و به هوشياري و بيداري ترغيب مي كردند و مي فرمودند :
«ما يك منطق داريم و آن منطق، منطق اسلامي و حركت، حركت اسلامي است. اينجا مرحله حساس حركت است و خيلي ظريف است و خيلي هوشياري مي خواهد.»
در رمضان سال 1357، قيام پرشور و خونين مردم در شهرهاي قم، تبريز و يزد... بر درجة آگاهي و هوشياري و همچنين سلحشوري مردم افزود و در مقابل، رژيم بسيار وامانده تر شد. از اولين شب ماه رمضان 57، در خيابانهاي اطراف مسجد قبا، جمعيتي كثير براي استماع سخنراني و استفاده از برنامه هاي انقلابي جمع شده بودند. مسجد قبا در آن شبها مركز افشاي توطئه هاي رژيم تا بن دندان مسلح و متجاوز شاه بود. تعويض كابينه ها و روي كار آمدن مهره اي ماسوني وابسته، يكي پس از ديگري، به ميدان آمدن جعفر شريف امامي، رئيس و استاد اعظم لژ فراماسونري براي دفاع از روحانيت ! و مذهب ! و تبديل تاريخ شاهنشاهي به هجري شمسي، نتوانست مردم هوشيار و انقلابي را فريب دهد. جنايتهاي عظيم رژيم در حادثه دردناك سينما ركس آبادان و افشاگريهاي شهيد محراب آيت الله صدوقي، تلاش شهيد آيت الله مفتح پس از وقوع آن فاجعة دلخراش، حضور خطيبان و وعاظ آگاه و انقلابي در مساجد، بالاخص مسجد قبا، موجب حضور مردم مشتاق و تشنه اي مي شد كه حتي قبل از افطار به مسجد قبا مي آمدند تا براي نشستن جايي داشته باشند. آنها افطاري را در مسجد مي خوردند و ساعتها منتظر شروع برنامه ها مي نشستند و اين در حالي بود كه خيابانهاي اطراف توسط پليس و ارتش زورمدار شاه محاصره شده بودند، اما ايمان، عشق به اسلام و اطاعت از ولايت، قدرتي بود كه دشمن، توان درك آن را نداشت. آيت الله مفتح در اين يك ماه، مسجد را مقر فعاليت انقلابيون كردند و توانستند تا شب عيد فطر، پذيراي جمعيتي چند ده هزار نفري باشند. در آن سال به طور عمده در دو سه جا نماز خوانده مي شد، حال آن كه قبلا هر كس در مسجد خودش مي خواند. جهت گيري عمده و اصلي در نماز عيد فطر وقتي متجلي شد كه به امامت شهيد بزرگوار آيت الله مفتح برگزار گرديد.
براي شركت در اين مراسم پلاكاردهاي زيادي نوشته شد، جمعيت وقتي براي نماز مي آمدند. در دستشان پلاكاردهايي بود با اين عنوان «ما خواهان تشكيل حكومت اسلامي هستيم» فراوان ديده مي شد. در آن موقع عرض خيابان قيطريه باز نبود و جمعيت به صورت فشرده در اين خيابان تجمع كرده بودند. شهيد آيت الله مفتح پيشاپيش جمعيتي كه از اول صبح به منزل ايشان رفته بودند، با پاي پياده به سمت محل برگزاري نماز راهپيمايي كردند. قبل از نماز، سفارشهاي زيادي براي حفظ نظم به مردم شد و آنها صفهاي بسيار منظمي را تشكيل دادند. نماز به امامت شهيد مفتح و با دو خطبه ايشان پايان يافت و سپس شهيد باهنر صحبت كردند. صحبتهاي ايشان مفصل و البته خيلي تند و درباره تشكيل حكومت اسلامي و مبارزه با مفاسد اجتماعي و حكومتهاي موجود بود.
در اين نماز كه با حضور جمعيتي بالغ بر پنجاه هزار نفر تشكيل شد، شخصيتهايي نظير مرحوم آيت الله رباني املشي ف شهيد دكتر باهنر، شهيد رجايي، حجت الاسلام و المسلمين كروبي شركت د اشتند. پس از اتمام برنامه، اولين راهپيمايي در تهران آغاز شد. جمعيت با شعارهايي در حمايت از رهبري حضرت امام خميني و سرنگوني رژيم شاه به راهپيمايي پرداختند و نماز ظهر و عصر را به امامت شهيد مفتح در پيچ شميران (تقاطع خيابان شريعتي و انقلاب ) برگزار كردند.

همگان با شيعيان لبنان
 

شهيد مفتح ديدي وسيع داشتند. ايشان اسلام را با تمام ابعادش مي شناختند و درصدد تحقق آن بودند و نه تنها به ايران كه به جهان اسلام و مسلمانان عالم در مقابل دشمنان اسلامي مي انديشيدند.همزمان با اوجگيري فعالتيهاي مسجد قبا، هنگامي كه در جريان جنگهاي داخلي لبنان، رژيم اشغالگر قدس با همكاري رژيمهاي وابسته منطقه براي سركوبي شيعيان به پا خاستة لبنان و فلسطيني هاي مسلمان مقيم لبنان، دست به اقدام زد، شهيد مفتح به جمع آوري كمك براي جنگزدگان لبنان پرداختند و
با سفر به لبنان و بررسي وضعيت آن ديار به اين نتيجه رسيدند كه مهم ترين علت عقب ماندگي شيعيان لبنان، عقب ماندگي فرهنگي است. با توجه به آنكه مراجع تقليد ديگر شيعه، براي اموري نظير درمان و بيمارستان براي شيعيان اقدام كرده بودند، شهيد مفتح به انجام امور فرهنگي براي شيعيان لبنان پرداختند و براي اين كار، دو برنامه كوتاه مدت و دراز مدت را طراحي كردند.
اولين برنامة كوتاه مدت ايشان شامل تأمين مخارج تحصيلي كودكان شهداي لبنان بودو موفق شدند مخارج پوشاك و غذاي عده زيادي از بازماندگان شيعيان جنگزده را تأمين و كودكان آنها را راهي مدرسه كنند.
از سوي ديگر، در چهارچوب برنامه اي بلند مدت و با همكاري امام موسي صدر، رهبر و رئيس مجلس اعلاي شيعيان لبنان كه از همدرسان شهيد مفتح در حوزه علميه قم بودند، براي ايجاد مجتمع آموزشي شيعيان اعانات جمع آوري شده را به تهيه و خريد زميني مناسب براي ايجاد آن مركز اختصاص دادند. دكتر مفتح همواره درصدد بودند در اولين فرصت، با استفاده از امكانات دولت جمهوري اسلامي، اين مهم را به پايان برسانند كه با شهادت ايشان، موضوع بلااقدام باقي ماند و اميد است كه ديگران اين راه را ادامه دهند و به تربيت علما دين و دانشمندان علوم جديد در زمينه هاي دانشگاهي بپردازند و لبنان از نيروهاي متخصص و متعهد فراوان بهره مند گردد.

سازماندهي و شكل دهي مبارزات مردم
 

آيت الله مفتح در سازماندهي و شكل دهي مبارزات مردم، نقش تعيين كننده اي داشتند. ايشان پس از نماز عيد فطر سال 57 همراه با بيش از پنجاه هزار نفر از مردم مسلمان و مؤمن تهران در زير برق سلاحها و حضور تانكها تا بن دندان مسلح رژيم، راهپيمايي بزرگي را از قيطريه آغاز كردند. در آن روز راهپيمايي با توجه به اعلام شهيد مفتح مبني بر تعطيلي عمومي در روز پنجشنبه 16 شهريور در اعتراض به اقدام رژيم پهلوي در به شهادت رساندن مردم مسلمان در ماه مبارك رمضان در شهرهاي مختلف كشور، مردم قرار تجمع در قيطريه را در ساعت 8 صبح گذاشتند. در روز 16 شهريور 1357، زمينهاي قيطريه توسط پليس طاغوتي اشغال شد و مردم در كنار خيابان دكتر شريعتي منتظر ايستاده بودند. با ورود شهيد آيت الله مفتح و حركت به سمت جنوب خيابان، مردم يكباره به ايشان ملحق شدند و راهپيمايي ميليوني ديگري آغاز شد. جمعيت با فرياد «نصر من الله و فتح قريب » به راه افتادندو پس از دقايقي، ارتش با استفاده از گاز اشك آور حمله وسيعي را آغاز كرد تا جمعيت را متفرق كند. ولي با حضور شهيد مفتح موفق به اين كار نشد و لذا در سه راهي دولت (شهيد كلاهدوز) به آيت الله مفتح حمله و ايشان را به شدت مضروب كرد. شدت جراحات بدان حد بود كه ايشان در منزلي در همان حوالي بستري شدند، اما در همان حال فرمودند «هدف مهم است نه شخص، هر چند كه من زخمي شده ام و ديگر امكان حركت ندارم، ولي شما در تعقيب هدفتان به راهپيمايي ادامه دهيد.» راهپيمايي با هدايت شهيد بهشتي تا ميدان آزادي ادامه پيدا كرد و با قرائت يك قطعنامه و با تأكيد بر رهبري امام خميني و نهضت و انقلاب اسلامي پايان يافت.
فرداي آن روز يعني روز 17شهريور، روز تقابل خون و شمشير بود. شهيد مفتح از بيمارستان پارس مرخص شدند و به منزل كه در محاصره مأموران ساواك بود، رفتند ساواک ايشان را دستگير كرد و در اولين ساعات حكومت نظامي، آيت الله مفتح راهي زندان كميته شدند و بيش از دو ماه در زندان بودند. با اوج گيري انقلاب اسلامي و افشاگريهاي مردم، ايشان به همراه ديگر زندانيان سياسي از زندان آزاد شدند. فعاليتهاي گسترده ايشان با تشكيل ستاد استقبال از امام ادامه پيدا كرد و نهايتا پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن57 محقق شد. پس از آن با تشكيل كميته هاي انقلاب اسلامي، آن شهيد بزرگوار، نقش فعال خود را در تداوم انقلاب اسلامي به عنوان بازوي قدرتمند امام خميني ايفا كرد.
رسيدگي به شكايات و نيازهاي مردم از جمله كارهاي ايشان بود. در روزهاي اول پيروزي ايشان با به كارگيري نيروهاي توانمند انقلاب و انديشمند در كميته انقلاب اسلامي، روزانه بين 300 تا 700 پروندة شكايت را بدون ارجاع به دادگستري حل و فصل مي كردند. ايشان با وجود مسئوليتهاي سنگين و متعدد، از اقامة نماز در مسجد قبا غفلت نورزيدند و سنگر مسجد را همچنان حفظ كردند. ايشان همواره مي فرمودند: « خاستگاه انقلاب اسلامي همچون خود اسلام، مسجد است.بايد آن را حفظ و جوانان عزيز را به اين سنگر جذب كرد.» آن شهيد عاليمقام، توجه و رونق و حضور پرشور مردم در مسجد آن را به عنوان يك اصل تلقي مي كردند و همواره به حضور فعال در آنجا اهتمام مي ورزيدند.

كميته استقبال از امام خميني (ره)
 

با اوجگيري نهضت، شكست رژيم پهلوي، فرار شاه آمدن حضرت امام از پاريس، برنامه ريزي منظمي توسط روحانيت مبارز انجام شدو كميته اي براي تدارك استقبال از حضرت امام خميني شكل گرفت. مسئولين اين كميته: شهيد آيت الله مرتضي مطهري، استاد شهيد آيت الله دكتر محمد مفتح و شهيد حجت الاسلام و المسلمين فضل الله محلاتي بودند كه با همياري و همكاري شخصيتهاي مبارز، كميته تدارك استقبال از امام خميني را تشكيل دادند و با فعاليتهاي خستگي ناپذير و شبانه روزي، نيروها را بسيج كردند و كار با دقت و نظمي بي نظيري انجام شد.
برنامه ريزي و مديريت اين كميته، برگزاري بسيار مناسب استقبال از حضرت امام در آن شرايط سخت و در مقابل توطئه هاي رژيم طاغوتي، توانمنديهاي اين شخصيت برجسته و شهيدان بزرگوار انقلاب را نشان داد.
شهيد دكتر مفتح پس از پيروزي انقلاب اسلامي، با همكاري آيت الله محمد رضا مهدوي كني، آيت الله مرتضي مطهري و آيت الله دكتر سيد محمد بهشتي، طرح كميته هاي انقلاب اسلامي را ارائه دادند وخود علاوه بر همكاري با آيت الله مهدوي كني در مسئوليت كلي كميته ها، شخصاً مسئوليت كميته منطقه 4 را عهده دار شدند. در اين كميته علاوه بر كارهاي نظامي انتظامي، كار آموزشي تبليغي را دنبال كردند. به خصوص كاخ جوانان سابق را كه در رژيم طاغوتي، مركزي براي به انحراف كشاندن جوانان بود، به عنوان مركز فعاليتهاي فرهنگي در كنار كميته انقلاب اسلامي تشكيل دادند. برگزاري كلاسهاي عقيدتي، سياسي، تدريس نهج البلاغه و كمكهاي اوليه جزو برنامه هاي اين مركز فرهنگي بود.
رسيدگي به شكايات مردم، تشكيل پرونده براي طاغوتيان و متجاوزين به حقوق مردم و سعي در حل مشكلات مردم، از جمله ديگر فعاليتهاي كميته انقلاب اسلامي منطقه 4 بود كه در آن شرايط به عنوان ملجأ و مركزي براي مراجعه مردم و حل مشكلات آنها به شمار مي رفت.

روشنگر طريق بيداري(2)

منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 14



 

نسخه چاپی