وضعيت دينداري و نگرش به آينده دين در ميان نسل ها (4)

وضعيت دينداري و نگرش به آينده دين در ميان نسل ها (4)
وضعيت دينداري و نگرش به آينده دين در ميان نسل ها (4)


 

نويسنده: يعقوب احمدي




 
مطالعه موردي شهر سنندج

يافته ها
 

يافته هاي پژوهش در دو قسمت ارائه مي گردد. در قسمت اول، ابعاد گوناگون دينداري و همچنين نگرش به آينده دين توصيف شده. در قسمت دوم، فرضيات تحقيق درباره تفاوت يا عدم تفاوت ميان نسل ها، درباره ابعاد دينداري و دينداري به صورت کلي، نيز بررسي مي شوند.

توصيف متغيرهاي اصلي
 

متغيرهاي اصلي در اين پژوهش، محدود به دينداري و ابعاد آن است. در جدول زير توصيف آنها آمده است.

جدول شماره (6): توصيف متغيرهاي اصلي تحقيق
 

شاخص ها
و ابعاد

ميانگين

حداقل

حداكثر

انحراف معيار

دينداري

47.4

16

64

6.47

اعتقاد

22

6

24

2.72

مناسك

10.25

4

16

2.78

پيامد

17.1

6

24

2.86


همان گونه که از جدول فوق برخي آمد، ميزان دينداري کلي افراد به عنوان يک شاخص در شهر سنندج 52/4 است. بنابر آنکه، حداکثر نمره در اين زمينه 64 است، مي توان اين ميزان دينداري را در حد « بالا» و « بسيار بالا» داشت. همچنين، نمره شهروندان سنندجي در ابعاد سه گانه دينداري، يعني ابعاد اعتقادي، مناسکي و پيامدي به ترتيب 22، 10/25 و 20/1 است که در مجموع، در بعد اعتقادي نيز هر دو نسل شهروندان سنندجي از ميزان اعتقادات « بالا » و « بسيار بالايي» برخوردار بوده و از لحاظ پيامدي نيز مي توان آنها را در رتبه بالا قرار داد. علاوه بر آن، آنچه که از جدول فوق مشخص است اينکه، از نظر ميزان انجام مناسک ديني شهروندان در سطح پاييني قرار دارند.

جدول شماره (7):‌نگرش به ميزان مذهبي شدن شهروندان در آينده
 

نسل ها

 

فراواني

درصد

نسل اول

مذهبي تر مي شوند

32

17.8

غير مذهبي تر مي شوند

148

82.2

كل

 

180

100

نسل دوم

مذهبي تر مي شوند

30

17

غير مذهبي تر مي شوند

150

83

كل

 

180

100


جدول شماره (8): نگرش افراد به آينده مذهب
 

 

فراواني

درصد

خيلي تاريك

82

22.8

تاريك

148

41.1

روشن

104

28.9

خيلي روشن

26

7.2

مجموع

360

100


جداول شماره 7 و 8 نيز نمايي کلي از وضعيت شهروندان سنندجي در رابطه با مقوله هاي نگرش به ميزان مذهبي بودن شهروندان در آينده و نگرش به آينده مذهب ارائه مي دهند. از آنجا که، آينده مذهب به واسطه دو پرسش مجزا سنجش شده است، از اين رو، امکان طرح ميانگين براي آنها ميسر نبوده و از اين لحاظ تنها به ارايه فراواني آنها اکتفاء شده است. همان گونه که در جدول نخست آمده است، به نظر 80 درصد پاسخگويان، گذر زمان موجب کاهش ميزان مذهبي بودن افراد مي شود و تنها 20 درصد معتقدند که افراد در آينده مذهبي تر خواهند شد. به عبارت ديگر، اين امر نشان مي دهم که پاسخگويان از وضعيت ترويج و اشاعه دين و همچنين تبليغات براي جذب افراد به مقوله هاي ديني چندان راضي نبوده اند. از اين رو، بر غير مذهبي بودن افراد در آينده تأکيد کرده اند. اين نتيجه، گرچه ممکن است چندان مطلوب براي مؤمنان و افراد مذهبي نباشد، اما بي ترديد توجه آنان را به اين نکته جلب خواهد کرد که طرح ها و برنامه هاي مذهبي خويش بازنگري کنند. به عبارت ديگر، توجه به جدول شماره 7، بيش از هر چيز بازنگري در برنامه ها و طرح ها را الزامي مي سازد.
جدول شماره 8 نگرش افراد به آينده مذهب در ايران را، با يک پرسش واحد آزمون شده نشان مي دهد. در تداوم نگاه بدبينانه پاسخگويان به وضعيت مذهبي بودن افراد، نگرش به آينده مذهب نيز نزد آنها بسيار بدبينانه است. بر اين اساس، بيش از 60 درصد پاسخگويان آينده مذهب در ايران را تاريک و بسيار تاريک مي بينند. تنها کمتر از 40 درصد آنها آينده مذهب را روشن يا کاملاً روشن مي دانند. تفسير جدول فوق نيز نشان از عدم توفيق برنامه ها و طرح ها براي جذب افراد به مذهب و چارچوب هاي مذهبي دارد و بيش از هر چيز، نياز به بازانديشي بنيادي در اين برنامه ها را مطرح مي کند. اگرچه تدوين طرح ها و برنامه ها متناسب، نيازمند انجام مطالعات مرتبط و کشف عوامل مؤثر بر نگرش منفي افراد به آينده مذهب است.

تحليل فرضيات
 

همان گونه که در چارچوب نظري نيز بيان شد، تغيير نسل مي تواند موجب تغييراتي در ميزان دينداري افراد و نگرش آنها به مذهب و آينده آن شود. از اين منظر، در ادامه دينداري و ابعاد آن و همچنين تلقي از آينده مذهب و ... در ميان دو نسل سنجيده شده و معناداري يا عدم معناداري آن مورد بررسي قرار خواهد گرفت.

جدول شماره (9): ميانگين دينداري و ابعاد آن در ميان دو نسل
 

مقوله ها

گروههاي نسلي

ميانگين

حداقل

حداكثر

دينداري

نسل اول

45.65

16

64

نسل دوم

47.07

اعتقاد

نسل اول

22.05

6

24

نسل دوم

21.91

مناسك

نسل اول

7.88

4

16

نسل دوم

10.61

پيامد

نسل اول

17.72

6

24

نسل دوم

18.56


همان گونه که در مباني نظري پژوهش بيان شد، به لحاظ نظري ميان دينداري و ابعاد آن در دو نسل مختلف پاسخگويان تفاوت وجود دارد. همچنين از مباني نظري چنين برمي آيد که، تلقي نسل هاي متفاوت از آينده مذهبي بودن و مذهب، متفاوت خواهد بود. جدول فوق اين فرضيات را به لحاظ آماري مورد بررسي قرار مي دهد.
براساس اطلاعات جدول شماره 9، که در خصوص ميزان تفاوت دو نسل در رابطه با دينداري و ابعاد آن است، چند نکته قابل ذکر است:
1. در همه موارد فوق، غير از بعد اعتقادي، تفاوت معني دار ميان دو نسل جوان و بزرگسال وجود دارد. به عبارت ديگر، در ميزان دينداري، ميزان انجام مناسک ديني و ميزان انجام اموري، که مذهب بر آن تأکيد مي کند، مانند کمک به مستمندان و... تفاوت کاملاً معني داري ميان دو نسل وجود دارد.
2. در بعد اعتقادي ميان دو نسل جوان و بزرگسال تفاوت معناداري مشاهده نمي گردد. اين نشان از آن دارد که نسل جوان نيز مانند نسل بزرگسال، برخلاف آنچه در جامعه ايراني رايج است، داراي پايه هاي اعتقادي محکم و اصيلي است . اين امر موجب جدايي نسل جوان از باور به مقدسات و اعتقادات غيراسلامي است.
3. همان گونه که از وضعيت ميانگين مشخص است، شدت تفاوت در دو نسل مربوط به بعد مناسک دينداري است که ميزان تفاوت ميانگين دو نسل به بيش از 2 واحد ميانگيني مي رسد. علاوه بر آن، بيان اين نکته نيز لازم است که، اين تفاوت از شدت نسبي نيز برخوردار است. نسل بزرگسال، رتبه بالاتري در بعد مناسک کسب نموده و رتبه نسل جوان در اين زمينه پايين تر از حد متوسط قرار دارد. پس از بعد مناسکي، شاخص دينداري به عنوان يک کل و در ميان ابعاد دينداري شدت تفاوت در بعد پيامدي از شدت آن در بعد اعتقادي بيشتر است. جالب آنکه، در بعد اعتقادي هر دو نسل از ميانگين بسيار بالاتري برخوردار بوده و مقادير نشان از آن دارند که حتي نسل جوان نسبت به نسل بزرگسال از وضعيت به نسبه بهتري برخوردار است.

جدول شماره (10): آزمون فرضيات و بيان تفاوت ها: بخش نخست
 

فرضيه ها

(T )

معناداري

خطاي معيار

بين نسل جوان و بزرگسال به لحاظ ميزان دينداري تفاوت معني داري وجود دارد.

2.103-

0.036

0.68

بين نسل جوان و نسل بزرگسال به لحاظ ميزان اعتماد به جنبه هاي ديني تفاوت معني داري وجود دارد.

0.485

0.628

0.14

بين نسل جوان و نسل بزرگسال به لحاظ ميزان انجام مناسك ديني تفاوت معني داري وجود دارد.

2.51-

0.012

0.29

بين نسل جوان و نسل بزرگسال به لحاظ ميزان انجام امور ناشي از تعلقات مذهبي تفاوت معني داري وجود دارد.

2.79-

0.006

0.30


جدول شماره (11): تحليل فرضيات: بخش دوم
 

فرضيات

T

معناداري

خطاي معيار

بين نسل جوان و نسل بزرگسال به لحاظ تلقي از مذهبي بودن افراد در آينده تفاوت معني داري وجود دارد.

1.05

0.296

0.042

بين نسل جوان و نسل بزرگسال به لحاظ نگرش به آينده مذهب تفاوت معني داري وجود دارد.

18.83

0.61

0.91


جدول شماره (12): ميانگين نگرش به آينده دين
 

مقوله ها

گروه هاي نسلي

ميانگين

حداقل

حداكثر

نگرش به آينده مذهب

نسل اول

2.89

1

4

نسل دوم

2.12


جداول فوق تفاوت ميان نگرش به ميزان مذهبي بودن افراد و تلقي دو نسل از آينده مذهب را تشريح مي کنند. براساس جداول فوق چند موضوع شايان توجه است:
4. تفاوت معني داري ميان تلقي دو نسل از آينده مذهب وجود دارد. به عبارت ديگر، نسل جوان و نسل بزرگسال به لحاظ نگرش به آينده مذهب در ايران اتفاق نظر نداشته و ايده هاي متفاوتي دارند. اگرچه وجود تفاوت معني دار با احتمالي در حدود 94 درصد قابل تأييد است.
5. ميانگين هاي دو نسل در رابطه با نگرش به آينده دين نشان از آن دارد که، نسل جوان نگرشي تقريباً مثبت نسبت به آينده دين دارد. در حالي که، نسل بزرگسال نگرش منفي نسبت به آينده دين دارد. به عبارت ديگر، اگر بر مبناي پاسخ هاي پرسش مطلب فوق تشريح شود، مي بايد عنوان نمود که نسل بزرگسال آينده مذهب را تاريک مي بيند در حالي که، نسل جوان آينده آن را روشن مي يابند.
از جمله تفاسيري که مي توان در اين باب عنوان نمود، اينکه تفاوت در جامعه پذيري و ميزان مذهبي بودن نسل ها است که موجب ايجاد چنين تفاوتي در نگرش ها به آينده دين شده است. به عبارت ديگر از آنجا که، نسل بزرگسال به لحاظ دينداري از رتبه بالاتري برخوردار است و نيز در وضعيتي کاملاً سنتي و مذهبي جامعه پذير شده است، انتظار بيشتري از ميزان مذهبي بودن افراد در جامعه حاضر دارد و به اين دليل که اين انتظار چندان با واقعيت منطبق نيست، از اين رو، نگاهي منفي به آينده مذهب در ايران دارد. در مقابل، از آنجا که نسل جوان در جامعه نوتر و با افکار متنوع تر جامعه پذير گشته و خود نيز به لحاظ دينداري در ميزان تقريباً پاييني قرار دارد، از اين رو، انتظار او از آينده گرايش به دين چندان منفي نبوده و آينده آن را تقريباً روشن تلقي مي کند. به عبارت ديگر، مي توان دو مورد از عوامل اصلي ايجاد اين تفاوت معني دار در نگرش به آينده را به گونه جامعه پذيري نسل ها و ميزان انطباق ايده و واقعيت آنها مرتبط نمود.
6. تفاوت ميانگين هاي دو نسل به لحاظ تلقي از مذهبي بودن افراد در آينده معني دار نيست و اين نشان از قرابت نگرشي در اين زمينه دارد. اگرچه بايد گفت هر دو نسل بر غيرمذهبي تر شدن افراد در آينده تأکيد دارند، اما اين تأکيد تا حدودي در نسل بزرگسال بيشتر است و اين ميزان تفاوت آن چنان قوي نيست که موجب تفاوت معني دار ميان تلقي اين دو از آينده شود.

جمع بندي و نتيجه گيري
 

اين تحقيق به بررسي وضعيت شهروندان سنندجي به لحاظ دينداري و نگرش به آينده دين پرداخته و در اين زمينه در مجموع مي توان به موارد زير اشاره کرد:
1. دينداري سنتي که متضمن پايبندي افراد به تمام ابعاد دينداري است، در بين هر دو نسل و به ويژه نسل جوان رو به سستي است و با توجه به شرايط ايجاد شده، پايبندي به برخي از ابعاد دينداري زياد و به برخي ديگر کم مي باشد.
2. دينداري کلي در ميان دو نسل با ترکيب تمام ابعاد و متغيرها بيشتر به سمت متوسط رو به بالا ميل مي کند، بطوري که ميانگين دينداري دو نسل از 100 حدود 74 درصد است. در بعد اعتقادي که جنبه خصوصي تري دارد، نمره دينداري بالاست، پس بايد گفت: در عرصه خصوصي و فردي همچنان که برگر بيان مي کند، دين حضور پررنگي دارد و نمي توان گفت سکولاريسم اتفاق افتاده و يا در حال اتفاق افتادن است. برگر بر آن است که جهان معاصر، جهاني سکولار نيست، بلکه آکنده از احساسات مذهبي است. علت آن اين است که، انسان ها عدم قطعيت در زندگي برايشان غيرقابل تحمل مي باشد.(1)
3. نمرات دينداري نسل جوان در تکاليف و عبادت جمعي و فردي يا به عبارت دقيق تر، در بعد مناسکي پايين مي باشد( کمتر از 50 درصد)، اين در حالي است که، اين بعد در ميان نسل بزرگسال بسيار بيشتر است( بيش از 65 درصد)اين وجه، يکي از غالب ترين وجوه تفاوت ميان دو نسل در ميزان دينداري بوده است.
4. همچنين در رابطه با تلقي دو نسل از آينده مذهب نيز تفاوت معني داري ميان دو نسل وجود دارد. به عبارت ديگر، نسل جوان و نسل بزرگسال به لحاظ نگرش به آينده مذهب در ايران اتفاق نظر نداشته و ايده هاي متفاوتي دارند. ميانگين هاي دو نسل نشان از آن دارد که، نسل جوان نگرشي تقريباً مثبت نسبت به آينده دين دارد، اين در حالي است که، نسل بزرگسال نگرش منفي نسبت به آينده دين دارد.
5. در مجموع، در رابطه با وضعيت دو نسل اگرچه مي توان از تفاوت معني دار ميان نسل ها سخن گفت، اما بي ترديد شدت تفاوت به آن حد نيست که بتوان از گسست ديني يا مذهبي يا حتي شکاف مذهبي سخن گفت. به عبارت ديگر، تفسير دقيق تر يافته هاي فوق در رابطه با ارتباطات نسلي را مي توان بهتر از هر واژه اي با اصطلاح « فاصله نسلي» بيان داشت. فاصله نسلي به تفاوت هاي تا حدي عميق ميان نسل ها در رابطه با مقولات مختلف اشاره دارد. فاصله ي نسلي، معمولاً به تفاوت ارزش ها و هنجارهاي خانواده و فرزندان اطلاق مي شود. به بيان ديگر، فاصله ينسلي، به اختلافات مهم بين دو نسل در تجارب، ارزش ها و هنجارها و به طور کلي، به اختلاف و شکاف فرهنگي قابل توجه بين دو نسل گفته مي شود. در مورد دينداري نيز در حالت کلي مي توان به وضعيت فاصله نسلي اشاره نمود. اگرچه، چه بسا در مواردي مانند بعد مناسکي و نگرش به آينده دين، نتوان با چنان دقتي از وضعيت فاصله نسلي سخن به ميان آورد؛ چرا که شدت تفاوت در اين مقوله ها بيش از ساير نسل ها است. به نظر مي رسد، اصطلاح« شکاف نسلي» براي اين وضعيت، مناسب تر باشد. وضعيت دو نسل جوان و بزرگسال در شهر سنندج در مقوله دينداري به صورت کلي و در بعضي از ابعاد دينداري مانند اعتقادي و پيامدي به « فاصله نسلي» نزديک بوده و در ابعاد ديگري مانند بعد مناسکي و نگرش به آينده دين به « شکاف نسلي» شبيه است.

پي‌نوشت‌ها:
 

1. پيتر برگر، افول سکولاريزم: دين خيزش گر و سياست جهاني، ترجمه افشار اميري، ص 26.
 

منابع
- آرون، ريمون، مراحل اساسي انديشه در جامعه شناسي، ترجمه ي باقر پرهام، تهران، نشر علمي فرهنگي، 1377.
- آزاد ارمکي، تقي و غفاري، غلامرضا، جامعه شناسي نسلي، تهران، پژوهشکده علوم انساني و اجتماعي جهاد دانشگاهي، 1383.
- انوري، حميدرضا، پژوهشي راجع به تقديرگرايي، پايان نامه دوره کارشناسي ارشد، دانشگاه علامه طباطباييف 1373.
- اينگلهارت، رونالد، تحول فرهنگي در جامعه پيشرفته صنعتي، ترجمه ي مريم وتر، تهران، کوير، 1373.
- اينگلهارت، رونالد، نوسازي، تغيير فرهنگي و دموکراسي، ترجمه يعقوب احمدي، تهران، کوير، 1389.
- برگر، پيتر، افول سکولاريزم، دين خيزش گر و سياست جهاني، ترجمه افشار اميري، تهران، پنگان، 1380.
- پترسون، مايکل، عقل و اعتقاد ديني: درآمدي بر فلسفه دين، احمد نراقي و ديگران، تهران، نشر طرح نو، 1383.
- پناهي، محمد حسين، « شکاف نسلي موجود در ايران و اثر تحصيلات بر آن»، علوم اجتماعي دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي، ش 17، 1383.
- توکلي، مهناز، بررسي نظام ارزش هاي دو نسل دختران( نسل انقلاب) و مادران؛ پايان نامه کارشناسي ارشد، تهران، دانشگاه آزاد اسلامي.
- جوادي آملي، عبدالله، دين شناسي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1373.
- جوادي آملي، عبدالله، انتظار بشر از دين، قم، اسراء، چ پنجم، 1387.
- چيت ساز قمي، گسست نسلي در ايران: افسانه يا واقعيت در کتاب گسست نسلي، به اهتمام علي اکبر عليخاني، تهران، پژوهشکده علوم انساني جهاد دانشگاهي، 1383.
- حبيب زاده خطبه سرا، رامين، بررسي انواع دينداري در بين دانشجويان، پايان نامه کارشناسي ارشد، تهران: دانشگاه تربيت مدرس، 1384.
- ساروخاني، باقر، دايرة المعارف علوم اجتماعي، تهران، کيهان، 1370.
- سراج زاده، حسين و توکلي، م، بررسي عملياتي دينداري در پژوهش هاي اجتماعي، نامه پژوهش، ش 20 و 21، 1380.
- سگالين، مارتين، جامعه شناسي تاريخي خانواده، ترجمه حميد الياسي، تهران، مرکز، 1370.
- شبستري، محمد، نقدي بر قرائت رسمي از دين، تهران، طرح نو، 1379.
- شجاعي زند، « مدلي براي سنجش دينداري در ايران»، جامعه شناسي ايران، دوره ششم، ش 1، 1384.
- صفايي نژاد، فتحيان، بررسي تأثير تغييرات اجتماعي- فرهنگي بر فاصله نسلي در شهر دهدشت، پايان نامه کارشناسي ارشد، دانشگاه اصفهان، 1382.
- طالبان، م، بررسي تجربي دينداري نوجوانان، تهران، وزارت آموزش و پرورش، معاونت پرورشي، 1379.
- طباطبايي، سيدمحمدحسين، آموزش دين، م، جهان آرا، 1368.
- ___، شيعه در اسلام، قم، بنياد علمي و فکري علامه طباطبائي، چ هشتم، 1360.
- عليخاني، علي اکبر، نگاهي به پديده گسست نسل ها، تهران، پژوهشکده علوم انساني جهاد دانشگاهي، 1383.
- عميد، حسن، فرهنگ عميد، تهران، اميرکبير، چ هفتم، 1369.
- کاظمي، عباس و فرجي، مهدي، سنجه هاي دين داري در ايران، تهران، جامعه و فرهنگ، 1388.
- کوزر، لوئيس، زندگي و انديشه ي بزرگان جامعه شناسي، ترجمه ي محسن ثلاثي، تهران: نشر علمي، 1370.
- گنجي، محمد، تبيين وضعيت دينداري دانشجويان دانشگاه اصفهان، پايان نامه کارشناسي ارشد، دانشگاه اصفهان، 1383.
- محمد صادق، مهدي، سنجش دينداري جوانان و عوامل مؤثر بر آن( دانش آموزان سال سوم و پيش دانشگاهي شيراز)، پايان نامه کارشناسي ارشد، تهران، دانشگاه شهيد بهشتي، 1379.
- مهدي زاده، سيدمحمد، « رهيافتي انتقادي به فرهنگ و جامعه نو»، رسانه، سال يازدهم، ش 1، بهار، 1379.
- يغمايي، محمدتقي، دينداري نوجوانان و عوامل مؤثر بر آن، پايان نامه دوره کارشناسي ارشد رشته جامعه شناسي، دانشگاه علامه طباطبايي، 1380.
- يوسفي، نريمان، شکاف بين نسل ها- بررسي نظري و تجربي، تهران، نشر پژوهشکده علوم انساني و اجتماعي جهاد دانشگاهي، 1383.
Diepstrutan, Isabelle and Ester, Peter et al, Talking about my generation, ego and alter images of generations in the Netherlands,Journal of Social Sciences,35,2,1993
فصل نامه علمی تخصصی معرفت فرهنگی اجتماعی ش 1




 

نسخه چاپی