بايسته‏ ها و راه‏كارهاى ترويج فرهنگ حجاب

بايسته‏ ها و راه‏كارهاى ترويج فرهنگ حجاب
بايسته‏ ها و راه‏كارهاى ترويج فرهنگ حجاب


 





 
در راستاى نهادينه‏سازى فرهنگ حجاب و عفاف، توجه به محورهاى زير قابل تأمل است:

1. آموزش حجاب در مدارس
 

-------------------------------
مدارس، مراكز تعليم و تربيت و تزكيه‏اند. آموزش عملى احكام دينى، بخشى از وظايف معلم و دانش‏آموز را تشكيل مى‏دهد. توصيه بدون تعليم و تربيت، پوشش دينى را به دستور خشك و تحميلى مبدل مى‏سازد، ولى توصيه همراه با معرفت، پذيرش آن را آسان مى‏كند. معرفت به حجاب، ضامن اجرا و دوام آن است. آن‏گاه كه پوشش دينى در محيط‏هاى اجتماعى و پس از پايان تحصيلات، به شكل فرهنگ پذيرفته شده درآيد، رسميت عملى پيدا مى‏كند.

2. تشويق
 

------------
اين اصل در تربيت آدمى، كاربرد فراوان دارد. ماهيت تشويق‏ها متفاوت است و مى‏تواند بار عاطفى، مالى، تشريفاتى، شغلى، سياسى، علمى و امثال آن داشته باشد كه در ترويج فرهنگ حجاب مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اگر فردى نيازمند نوعى تشويق نباشد، بايد از نوع ديگر بهره بگيريم. احترام لازم و محسوس مردم به بانوان با حيا و باحجاب جامعه سبب ترويج فرهنگ حجاب خواهد شد. همان‏طور كه برخورد منفى با زنان بى‏حجاب نيز مى‏تواند عاملى بازدارنده به حساب آيد با اين شرط كه حد و اندازه آن را بايد رعايت كرد تا به لجاجت نيانجامد.

3. فعاليت‏هاى علمى، فرهنگى و هنرى
 

---------------------------------------------
انتشار نشريه و كتاب، تشكيل ميزگردهاى ادبى، فراخوانى مقاله، تعيين موضوع حجاب براى انشا و پرسش مهر، به‏كارگيرى هنرهاى تصويرى، مسابقات فرهنگى و مانند آن آثار مثبتى دارند. توليد برنامه‏ها و فيلم‏هاى مفيد و آموزشى نيز در راديو و تلويزيون اثرى فراگير دارد. رعايت كامل پوشش دينى بانوانى كه در فيلم‏هاى سينمايى و تلويزيونى بازى مى‏كنند يا عكسى كه با پوشش اسلامى در صفحات مطبوعات به چاپ مى‏رسد، آثار مثبتى دارد، چنان‏كه پوشش‏هاى غير شرعى نيز آثار زيان‏بار و گسترده‏اى بر فرهنگ جامعه مى‏گذارد. اساسا حضور زنان پوشيده در صحنه‏هاى مختلف جامعه، آثار مثبت و چشم‏گيرى در همگانى كردن فرهنگ حجاب اسلامى در جامعه دارد. پخش آيات، روايات و كلمات حكمت‏آميز و تصاوير الهام بخش درباره حجاب در محيط‏هاى عمومى، تابلوهاى شهرى و محيط‏هاى مناسب ديگر نيز به تقويت اين فرهنگ خواهد انجاميد.

4. تقويت فرهنگ غيرت
 

--------------------------
بى‏ترديد، زنان با هر تفكر و عقيده‏اى، به نظر و سليقه همسران خود در انتخاب‏هاى خويش از جمله لباس و وضع ظاهرى توجه مى‏كنند. ازاين‏رو، غيرت‏مندى مردان در نوع پوشش آن نقش بسزايى دارد. با توجه به اين واقعيت، ترويج فرهنگ غيرت در ميان مردان به ترويج و تحقق پوشش دينى در جامعه كمك مى‏كند. خداوند در قرآن كريم مى‏فرمايد: "يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نارا وَقُودُها النّاسُ وَ الْحِجارَةُ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، خود و خانواده خويش را از آتش دوزخى كه هيزمش از مردم و سنگ خاراست، حفظ كنيد. " (تحريم: 6) پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلممى‏فرمايد: "خداوند، بينى هريك از مؤمنانى را كه غيرت نمى‏ورزند، به خاك مى‏مالد. "1 ايشان در سخنى ديگر، غيرت را از ايمان مى‏داند.2

5. نظارت بر رسانه‏هاى جمعى
 

----------------------------------
رسانه‏ها به‏ويژه صدا و سيما در ساختار فرهنگ اجتماعى مردم نقش مهمى دارند و مى‏توانند با نوع برنامه‏هاى خود، آنان را به فساد يا صلاح بكشانند. كمترين تسامح در اعطاى امتياز كار فرهنگى جهت راه‏اندازى مؤسسه‏هاى هنرى، نمايش تئاتر و فيلم و انتشار روزنامه، مجله و كتاب، به نفوذ فرهنگ بيگانه و ابتذال اخلاقى مى‏انجامد. شرط پوشش دينى در تهيه و خريد فيلم‏ها و برنامه‏هاى تلويزيونى، ضرورتى انكارناپذير است. حتى نمايش دختر بچه‏ها با وضع نامتناسب از سيماى جمهورى اسلامى، بدآموزى فرهنگى دارد.
برخى والدين فكر مى‏كنند ديدن صحنه‏هاى آن‏چنانى در فرزندانشان تأثيرى ندارد يا چون آن را درك نمى‏كنند، مسئله را جدى نمى‏گيرند. اين توهمى بيش نيست. آنها اين مسئله را خوب درك مى‏كنند و از آن تأثير مى‏پذيرند. اين صحنه‏ها بر روحشان تأثير منفى مى‏گذارد و در بزرگ‏سالى ظهور مى‏يابد.

6. فعاليت قواى سه‏گانه
 

----------------------------
تصويب قوانين جامع و دقيق در اين زمينه در مجلس شوراى اسلامى و عمل كردن بدون تساهل و تسامح قوه قضاييه به قوانين ياد شده سبب مى‏شود فرهنگ حجاب ترويج يابد. قوه قضاييه سهمى مهم در حفظ سلامت جامعه دارد و اوضاع اخلاقى جامعه، كارنامه گوياى اين دستگاه است. نظارت جدى و دل‏سوزانه مسئولان دولتى بر محيط‏هاى تحت نظارت آنها نيز از جمله عوامل ترويج حجاب و پيش‏گيرى از بدحجابى در ادارات دولتى است.

7. احياى امر به معروف و نهى از منكر
 

------------------------------------------
پس از تقويت ريشه‏هاى حجاب، شناخت معروف و اجراى امر به معروف و نهى از منكر تأثير بسزايى در كنترل اجتماعى دارد. امر و نهى دينى، تكليف عمومى است. زن، ناموس جامعه اسلامى است و همه بايد در حفظ اين گوهر الهى بكوشند. جامعه دينى، هيچ‏گونه تساهل و تسامحى را در اين راستا برنمى‏تابد. بى‏اعتنايى در اين راه پسنديده نيست، ولى وسواس و بدگمانى هم كارساز نخواهد بود. مبناى طهارت و تقوا، تربيت و ايمان است. اگر فقط ترس پشتوانه پرهيز باشد، در جايى كه چنين ترسى نيست، شخص از ارتكاب محرمات پروا نخواهد داشت. پى‏آمد چنين فضايى، ايجاد نفاق و دورنگى و دوگانگى در معاشرت و پوشش و رفتار خواهد بود.

8. معرفى پوشش‏هاى متناسب
 

------------------------------------
يكى ديگر از عوامل فهم، تعريف درست از پوشش متناسب با سن و شرايط كارى بانوان است. الگويى كه با رعايت معيارهاى شرعى، آزادى عمل بيشترى را براى زنان مسلمان فراهم آورد. افزون بر اين، با معرفى الگوى پوشش و تنوع دادن در آن، مى‏توان تا حدود زيادى به نيازهاى بانوان پاسخ داد.

9. تقويت باورهاى دينى با احياى فرهنگ ناب اسلامى
 

------------------------------------------------------------
اگر زنى داراى باورى قوى باشد شالوده شخصيتى او نيز بر اساس همين باور شكل مى‏گيرد؛ چنان كه حضرت على عليه‏السلام مى‏فرمايند: "أَلْمَرْءُ بِإِيمانِهِ. " يعنى: شخصيت انسان در گرو باورهاى اوست.3
آن حضرت در جاى ديگر مى‏فرمايند: "وَ الْمُؤْمِنُ بِعَمَلِهِ. " يعنى: و ايمان انسان در عمل او جلوه‏گر است.4
بنابراين، بايد با تقويت پايه‏هاى دينى و باورهاى اعتقادى، وسيله اعمال صالح را در زنان فراهم آوريم و اين مسئوليت بيش از همه بر عهده متوليان مذهبى و فرهنگى جامعه است.

10. باطن‏گرايى و سيرت‏گرايى به جاى صورت‏گرايى
 

---------------------------------------------------------
فراخوانى زن مسلمان به ارزشهاى اصيل دينى و فراهم نمودن تمهيدات لازم براى تقويت عملى و پرورش روح ايمان و تعهد وى، نقش مهمى در اين زمينه دارد. آنچه در اسلام ارزش دارد شخصيت وجودى و عظمت روح بلند انسان است و تن و نماى فيزيكى انسان منزلت والايى ندارد. حضرت مسيح عليه‏السلام مى‏فرمايد:
يعنى: بحق براى شما مى‏گويم: تن چه سودى دارد در صورتى كه ظاهرش درست باشد و درونش تباه. بدنهاى شما چه سودتان دهد كه خوشتان دارد و دلهايتان تباه باشد و سودى نبريد كه پوست خود را پاك نگاه داريد و دلهاى شما چركين باشد.5
متأسفانه برخى از زنان در شرايط كنونى، حتى پوشش را نيز براى خودنمايى برمى‏گزينند. سخن تأمل‏برانگيز حضرت على عليه‏السلام در اين مورد، كاملاً گوياست:
تَظْهَرُ فِى اخِرِ الزَّمانِ وَ هُوَ شَرُّ الْأَزْمِنْةِ نَسْوَةٌ كاسِياتٌ عارِياتٌ مُتَبَرِّجاتٌ مِنَ الدِّينِ خارِجاتٌ وَ فِى الْفِتَنِ داخِلاتٌ وَ لِلشَّهَواتِ مائِلاتٌ وَ إِلَى اللَّذّاتِ مُسْرِعاتٌ مُسْتَحِلاّتٌ لِلْمُحَرَّماتِ وَ فِى جَهَنَّمَ خالِداتٌ.
يعنى: در آخرالزمان كه بدترين زمانهاست، ظاهر مى‏شوند زنان پوشيده‏اى كه برهنه‏اند (لباس دارند اما تنگ، كوتاه، نازك و بدن‏نما مى‏باشد) و از خانه با خودآرايى بيرون مى‏آيند، اينان از دين خارجند و در فتنه‏ها داخل و به سوى شهوات تمايل دارند و به سوى لذات نفسانى در شتابند و حرامها را حلال مى‏دانند و در دوزخ به عذاب ابدى گرفتار مى‏آيند.6

11. معرفى و شناساندن الگوهاى زن مسلمان
 

----------------------------------------------------
انسان فطرتا الگوگزين و اسوه‏پذير است و دوست دارد ارزشهاى باورمند خود را در چهره‏هاى مجسم ديده و همانندسازى كند. با وجود اين امروزه زن مسلمان، آنچنان كه بايد با شخصيت‏هاى بزرگ تاريخ اسلام آشنا نشده تا دريابد كه آنان چگونه با حضور توأم با وقار و متانت در جامعه اسلامى، شرافت و منزلت انسانى خويش را حفظ نمودند.
زن مسلمان با شناخت شيوه رفتارى زهراى مرضيه عليهاالسلام و زينب كبرى و الگوبردارى از آن، بازيچه هوسها قرار نمى‏گيرد و عامل فسادگسترى نمى‏شود و به حيات طيبه و پاكيزه مى‏رسد:
مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُو?مِنٌ فَلَنُحْيينَّهُ حَياةً طَيبَةً وَ لَنَجْزِينَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يعْمَلُونَ.7
يعنى: هر كس از مرد و زن كه ايمان داشته باشد و عمل صالح انجام دهد، به او حيات پاكيزه مى‏بخشيم و پاداش آنها را بهتر از اعمالى كه انجام داده‏اند، خواهيم داد.
خداوند در اين آيه، پاداش و ثواب را در برابر عمل صالح دانسته است؛ يعنى ملاك برترى، زن يا مرد بودن نيست، بلكه هر انسان مؤمنى كه عمل صالحى انجام دهد، به او پاداش داده مى‏شود و فرقى هم بين زن و مرد نيست. البته كسانى كه دستورها و قوانين الهى را سرلوحه زندگى خود قرار مى‏دهند در قرآن و احاديث از آنان، به نيكى ياد شده است.8
در اين ميان، پيروى از اسوه‏ها تأثير بسزايى در رشد و تكامل آدمى دارد و چه اسوه‏اى بهتر از كسى كه پيامبر گرامى اسلام درباره او مى‏فرمايد: "اِنَّ اللّهَ تَعالى لَيغْضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ وَ يرْضى لِرَضاها. "9 يعنى: خداوند با غضب فاطمه عليهاالسلام غضبناك مى‏شود و با رضايت او راضى مى‏شود.
حضرت امام خمينى رحمه‏الله در خصوص جامعيت حضرت زهرا عليهاالسلام و الگو قرار دادن اين بانوى فرشته خو مى‏فرمايد:
تمام ابعادى كه براى زن متصوّر است و براى يك انسان متصور است، در فاطمه زهرا عليهاالسلام جلوه كرده و بوده است. يك زن معمولى نبوده است؛ يك زن روحانى، يك زن ملكوتى، يك انسان به تمام معنا انسان، تمام مشخّصه انسانيت، تمام حقيقت زن، تمام حقيقت انسان، اين زن معمولى نيست؛ اين موجود ملكوتى است كه در عالم، به صورت انسان ظاهر شده است بلكه موجود الهى جبروتى، در صورت يك زن ظاهر شده است. زنى كه تمام خاصّه‏هاى انبيا در او است. زنى كه اگر مرد بود، نبى بود. زنى كه اگر مرد بود، به جاى رسول‏الله بود.10
جلوه‏هاى ملكوتى، جلوه‏هاى الهى، جلوه‏هاى جبروتى، جلوه‏هاى مُلكى و ناسوتى هم در اين موجود مجتمع است.11
استاد شهيد مرتضى مطهرى نيز در تبيين عظمت و جامعيت حضرت زهرا عليهاالسلام مى‏نويسد:
در تاريخ اسلام، زنان قديسه و عالى قدر فراوانند. كمتر مردى است به پايه خديجه برسد و هيچ مردى جز پيغمبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و على عليه‏السلام به پايه حضرت زهرا عليهاالسلام نمى‏رسد. حضرت زهرا عليهاالسلام بر فرزندان خود كه امامند و بر پيغمبران غير از خاتم الانبياء برترى دارد.12
در مقايسه‏اى كوتاه بين اسلام و ساير مذاهب و مكاتب درمى‏يابيم كه زن در اسلام، ارزش و منزلت والايى دارد. حضرت امام رحمه‏الله در اين باره مى‏فرمايد:
آن قدر كه اسلام به زن خدمت كرده است، خدا مى‏داند كه به مرد خدمت نكرده است.13
اگر خداوند اين اندازه براى زنان ارزش قائل است براى آن است كه صلاح و فساد كشور بستگى به صلاح و فساد خانواده دارد. اگر كانون خانواده، يك محيط آرام و دور از اضطراب و دلهره باشد، زمينه براى رشد و تربيت آينده‏سازان فراهم مى‏آيد و مسائلى چون طلاق، جار و جنجال، اضطراب و بيمارى‏هاى عصبى و روانى كاهش مى‏يابد. البته زنان به دو دسته صالح و ناصالح تقسيم مى‏شوند كه بين اين دو دسته از جهت ارزش و منزلت، فاصله بسيار است؛ چنان كه امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايد: "لَيسَ لِلْمَرْأَةِ خَطَرٌ لالِصالِحَتِهِنَّ وَ لالِطالِحَتِهِنَّ فَأَمّا صالِحَتُهُنَّ فَلَيسَ خَطَرُها الذَّهَبُ وَ الفِضَّةَ هِىَ خَيرٌ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ أَمّا طالِحَتُهُنَّ فَلَيسَ خَطَرُها التُّرابَ التُّرابُ خَيرٌ مِنْها ".14
يعنى: براى زن، ارزش و هماوردى نيست؛ نه براى صالح آنها و نه براى ناصالح آنان. زن خوب ارزشش، با طلا و نقره برابرى نمى‏كند بلكه بهتر از طلا و نقره است اما زن بد، خاك نيز قيمت و بهاى او نيست بلكه خاك بهتر از اوست.

12. توجه دادن به مسئوليت انسان در برابر اعمال خويش
 

--------------------------------------------------------------
توجيهات غيروجيهى كه از برخى بانوان غيرمتدين شنيده مى‏شود (مانند: دلم مى‏خواهد؛ آزادم؛ ربطى به ديگران ندارد) مردود است؛ زيرا در هيچ جاى دنيا انجام هر كارى بر اساس خواهشهاى نفسانى پذيرفته نيست. از آن گذشته، اگر جوان هرزه و لاابالى در برابر زنان همين حرف را بزند، در سايه آزادى اين افراد، چه وضعيتى براى اينگونه از بانوان پيش خواهد آمد؟! توجيه "ربطى به ديگران ندارد. " هم با فلسفه وجوب امر به معروف و نهى از منكر نمى‏سازد؛ زيرا اگر يك يا چند عنصر مخرب به پيكره نظام اسلامى آسيب وارد كنند، وظيفه همگان است تا از سرايت آن آسيب، به جامعه پيشگيرى كنند و او را ارشاد و راهنمايى و در صورت عدم پذيرش تنبيه نمايند.
توجيهات ديگرى چون "اين آقا مثل برادرم است. " يا "انسان بايد دلش پاك باشد. " نيز پذيرفتنى نيست؛زيرا در عين‏اين‏كه در يك جامعه اسلامى افراد خواهران و برادران دينى هستند اما بايد مسائل مربوط به محرم و نامحرم رعايت شود. رعايت نكردن اين امور، آسيب‏هاى جدى به همراه خواهد داشت.
همچنين اين توجيه كه "اين لباسها را به بازار نياورند تا ما هم نخريم. " نيز نادرست است؛ زيرا صرف وجود اين اجناس در بازار، از انسان سلب اختيار نمى‏كند؛ به علاوه، بسيارى از اشياى نامناسب ديگر هم در بازار موجود است كه انسان نبايد آنها را خريدارى نمايد.
تفكر "در جوانى مدپرستى و در پيرى خداپرستى " هم بطلانش روشن است؛ زيرا خويشتن‏دارى انسان از گناهان، در جوانى اجر و پاداش بيشترى دارد. از آن گذشته، چه تضمينى وجود دارد كه فرصت توبه به انسان دست دهد. اين توجيهات ياد شده از منظر عقل و شرع پذيرفته نيست.
خداوند در كتاب هدايت مى‏فرمايد:
وَ لا يؤذَنُ لَهُمْ فَيعْتَذِرُونَ.15
يعنى: در روز قيامت به آنها اجازه داده نمى‏شود تا عذر و بهانه بياورند.
در آن روز بر دهانها مهر زده مى‏شود، اعضا و جوارح سخن مى‏گويند16 و تمام اعمال آدمى ثبت و ضبط مى‏شود. خداوند مى‏فرمايد:
إِنّا كُنّا نَسْتَنْسِخُ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ.17
يعنى: بدرستى كه ما تمام رفتار و كردار شما را نسخه‏بردارى مى‏كرديم.
وقتى انسان، اعمال و رفتار خود را مانند فيلم حاضر ببيند، نمى‏تواند آن را انكار كند و شرمنده كردار و گفتار خويش خواهد بود. خداوند درباره مشاهده اعمال انسان در روز جزا مى‏فرمايد:
يوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَينَها وَ بَينَهُ أَمَداً بَعِيداً.18
يعنى: در روز قيامت هر كس آنچه از كار نيك انجام داده حاضر مى‏بيند و فرد گنهكار دوست دارد ميان او و آنچه از اعمال بد انجام داده، فاصله زمانى زيادى باشد.
گنهكاران با ديدن كارنامه اعمال خود مات و متحير مى‏مانند و مى‏گويند:
يا وَيلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا يغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلاّ أَحْصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا يظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً.19
يعنى: "اى واى بر ما! اين چه كتابى است كه هيچ عمل كوچك و بزرگى نيست، مگر اين كه آن را شماره كرده است. " و همه اعمال خود را حاضر مى‏بينند و پروردگارت به احدى ظلم نمى‏كند.

13. بازنمايى مصونيت‏ها و فوايد حجاب
 

-------------------------------------------
با بررسى آثار تمدنهاى مختلف در مى‏يابيم كه حجاب از آداب و رسوم ديرينه تمدنهاى بشرى بوده است. نقوشى كه از نياكان به جا مانده، از احترام به حجاب در بيشتر قومها و ملّت‏ها حكايت مى‏كند:
در نقشهايى كه از ايران باستان بر جاى مانده، هيچ صورت زنى ديده نمى‏شود و ناامنى از ايشان نيز به نظر نمى‏رسد.20
قرآن، به زنان مؤمن مى‏آموزد كه با پيروى از حكم پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله پوشش‏هاى بلند (مانند چادر) بر خويش افكنند تا شناخته نشوند و مورد آزار قرار نگيرند: "يا أَيهَا النَّبِي قُلْ لأَِزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُو?مِنِينَ يدْنِينَ عَلَيهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ "21
از مجموع آيات و روايات اسلامى برمى‏آيد كه زن بايد خود را از نامحرم پوشيده دارد و از هرگونه رفتار و سخن و لباسى كه نظر نامحرم را جلب كند، بپرهيزد تا كسانى كه در قلبشان طمع وجود دارد، به او تمايل پيدا نكنند. امام باقر عليه‏السلام در هشدارى مى‏فرمايد: سخن گفتن با زن نامحرم، از دام‏هاى شيطان است.22
حجاب، سدّى در برابر اميال هوس‏بازان است و باعث روآورى جوانان به ازدواج مى‏شود؛ چنان كه بى‏حجابى و بى‏عفتى مى‏تواند سبب گريز جوانان از ازدواج گردد.
حجاب موجب خشنودى خداوند است؛ زيرا زن، با حجاب، جلال خود را حفظ مى‏كند و به راستى جمال و جلال زن در حجاب اوست. حجاب وسيله‏اى براى گسستن بندهاى اسارت نفس و رهايى از آن است؛ حجاب نشانگر حيا و پاكى روح و روان زنان است و استقلال فرهنگى و دينى يك جامعه را به نمايش مى‏گذارد و ايمان و اعتقاد زن را به خداوند نشان مى‏دهد.
زن با حجاب، در تيررس هواهاى نفسانى ناپاكان نيست؛ در نتيجه محبوب است و محبوب مى‏ماند. زنان با حجاب چون مرواريدى در صدف عفافند كه با ارزشند و گران‏بها. كوتاه سخن اين كه زنان با حجاب تنها بنده خداوند و سبب عزّت و سرافرازى خود و خانواده‏شان مى‏باشند.
با اين وصف، در عصرى قرار گرفته‏ايم كه در كلام غربيان، عصر برهنگى و آزادى جنسى نام گرفته است. غربيان و غرب‏باوران، بى‏حجابى را جزئى از حقوق آزادى زنان، به حساب مى‏آورند. به همين جهت، سخن از حجاب براى آنان ناخوشايند و گاه به مثابه افسانه‏اى متعلق به زمانهاى گذشته است.
به راستى كدامين راه براى زنان عزّت‏آفرين و شخصيت‏آور است: آيا اگر زنان مانند عروسكى بزك شده به جامعه بيايند و مردان هرزه به آنان چشم بدوزند و حرمت آنان را پايين آورند و زنان درگير مسابقه خودنمايى شوند، شخصيت آنان حفظ مى‏شود يا اين كه حرمت و احترام خود را در محيط خانواده حفظ كنند؟

پي‌نوشت‌ها:
 

1 . وسائل الشيعه، ج 14، ص 109.
2 . همان.
3 . آمدى، پيشين، ج 1، ص 62.
4 . همان، ص 61.
5 . ابن شعبه حرّانى، تحف العقول، ص 548.
6 . محمد بن حسن حرّ عاملى، پيشين، ص 19.
7 . سوره نحل: 97.
8 . ر.ك: احزاب: 35؛ حجرات: 13؛ روم: 21؛ قصص: 7؛ آل‏عمران: 45؛ تحريم: 11.
9 . محمد محمدى رى‏شهرى، ميزان‏الحكمه، ج 4، ص 94.
10 . زن از ديدگاه امام خمينى رحمه‏الله، ص 88.
11 . همان، ص 91.
12 . مرتضى مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام، ص 150.
13 . زن از ديدگاه امام خمينى رحمه‏الله، ص 5.
14 . محمد بن حسن حرّ عاملى، همان، ج 20، ص 33.
15 . مرسلات: 36.
16 . يس: 65.
17 . جاثيه: 29.
18 . آل‏عمران: 30.
19 . كهف: 49.
20 . ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج 1، ص 552.
21 . احزاب: 59.
22 . محمد بن حسن حرّ عاملى، همان، ج 14، ص 133.
 

منبع: كتاب "مرواريد عفاف "
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb




 

نسخه چاپی