راههاي پيشگيري از بيماريهاي رواني درجوانان(2)

راههاي پيشگيري از بيماريهاي رواني درجوانان(2)
راههاي پيشگيري از بيماريهاي رواني درجوانان(2)


 





 

راه هاي پيشگيري

1. توجه به ارزش انسان
 

باورجايگاه ممتازانسان در نظام آفرينش و دانستن ارزش خود و داشتن اعتماد به نفس، به افراد كمك مي كند كه زندگي خود را به پوچي و انحراف، اعتياد و... هدر ندهند. امام علي(ع) مي فرمايد: «كسي كه براي خودش احترام قائل باشد، خويشتن را با گناه آلوده نمي سازد.» (1) ايشان در نقطه مقابل مي فرمايد: «من هانت عليه نفسه فلا تأمن شره(2) و فلاترج خيره»(3) آن كه براي خود ارزشي قائل نيست، از بدي هايش در امان نباش و اميد خيرازاو را نداشته باش».
درنگاه روان شناختي نيز يكي از پايه هاي اساسي بيماري رواني و به دنبال آن ناهنجاري هاي رفتاري، عزت نفس پايين و داشتن تصوير بد از خود است. افرادي كه به دلايل گوناگون مثل آلودگي به گناه، هم نشيني با دوستان ناباب، دوري از مسائل معنوي، وجود دشواري ها در مسيرتربيت و.. دچار اين مشكل مي شوند، آماده ابتلا به هرانحراف و پيدايش هرگونه ناهنجاري هستند.

2. توكل
 

معناي درست توكل اين است كه ما در مقام بندگي، تلاش خود را به كارگيريم و غايت امور را به دست خداوند ببينيم. اين روحيه، مايه توانمندي رواني و استقامت و اميد است.
امير مؤمنان علي(ع) مي فرمايد: «هركس برخدا توكل كند، سختي ها بر وي آسان شود و اسباب براي او فراهم گردند و در جايگاه راحت و وسعت و كرامت قرار مي گيرد».(4)
در ميان روان شناسان نيز سخن از اعتماد به نفس معنوي است. آنها اين موضوع را چنين تبيين مي كنند: «اعتماد به نفس معنوي، يعني باورفرد به كائنات و ايمان به نتيجه مثبت زندگي. اين نوع اعتماد به نفس، مهم ترين نوع اعتماد است.» (5)همچنين انسان دين باورو متكي به خداوند، از احساس تنهايي رنج نمي برد و در تمام بحران هاي زندگي، بن بست نمي شناسد. او موظف است تمام تلاش خود را براي زندگي بهترانجام دهد و نتيجه گرفتن را بر عهده خداي حكيمي بگذارد كه بر قدرت او تكيه زده است. (6)

3. تلقين رضايت به خود
 

رضايت انسان از آنچه خداوند بر او پسنديده، و رضايت خداوند از انسان، اوج نيك بختي و به تعبيرقرآن «فلاح» است. اين رضايت، نه تنها موجب توقف در رشد و ارتقا نيست، بلكه احساس لذت خوشبختي و پيشرفت به دور از هرگونه تشويش و نگراني را در پي دارد. در اين صورت است كه انسان چيزي را كه مايه دوري او از رضاي خدا شود، نمي طلبد. رسول خدا(ص) مي فرمايد: وقتي پيش تو آن اندازه كه تو را كفايت كند موجود است، به دنبال بيش ازآن مرو كه سبب طغيان تو مي شود. (7)

4. مثبت نگري
 

يكي ازموانع سلامت روحي، منفي بافي و نديدن جنبه هاي مثبت زندگي است. برخي به جنبه هاي منفي، بيش ازآنچه سزاوار است، اهميت مي دهند و در مقابل، براي امور مثبت كمترين ارزش را قائل مي شوند. جمله هاي زيرجلوه هاي از اين خصلت است: «هرگز نمي توانم از پس اين مشكل برآيم»؛ «نمي توانم اين شرايط را تحمل كنم»؛ «با اين ظاهري كه من دارم كسي مرا جدي نمي گيرد»؛ «كسي ازاينكه با من باشد لذت نمي برد، براي اينكه بيش از اندازه خجالتي هستم».
اين گروه، كارها و ويژگي هاي مثبت خود را دست كم مي گيرند؛ به بيان ديگر از پشت فيلترمنفي به مسائل نگاه مي كنند. اين روحيه، سبب فراموشي نعمت ها وبه دنبال آن، ناسپاسي مي شود و سلامت روان فرد را به مخاطره مي اندازد. چند راهكار در حل اين مشكل، مؤثراست:
الف) تجربه هاي مثبت پيشين را به ياد آوريد.
امام صادق(ع) مي فرمايد: «هيچ خيري نيست دربنده اي كه از گرفتاري خود شكايت مي كند و حال آنكه در گذشته هزاران نعمت داشته و هزاران راحتي در آينده به او خواهد رسيد» (8)
امروزه در روان شناسي مثبت گرا نيز از تكنيك «نعمت شماري»، به عنوان يك فن درمان بهره مي گيرند.
ب) پاداش تحمل را، به خود ياد آوري كنيد.
پيامبر خدا(ص) در اين باره مي فرمايد:«اگرآنچه را براي شما ذخيره شده مي شناختيد، برآنچه از شما گرفته شده غمگين نمي شديد».(9)

5. اميد به فردايي بهتر
 

انسان، با اميد زنده است. اميد، نيروي حركت آفرين و زداينده نگراني هاست كه بايد همواره آن را دردل، زنده نگه داشت. اميد مايه رحمت است. (10)
امام صادق(ع) دراين باره مي فرمايد: «نااميد نباش كه نااميدي كفراست. شايد خداوند تو را به زودي بي نيازكند». (11)

6. قناعت و انتظارات منطقي
 

قناعت سرمايه اي است كه با وجود آن، انسان از زياده خواهي و طلب دست نيافتني ها رهايي مي يابد.
پيامبراگرم(ص) فرمود: «اي فرزند آدم! هنگامي كه صبح كردي درحالي كه تن تو سالم و خاطرت آسوده است و هزينه روز خود را داري، ديگر غم مخور». (12)
به تعبير زيباي صائب:

 

آسودگي به گنج قناعت نشستن است
سيربهشت در گرو چشم بستن است(13)

 

7.كنترل خشم و پرهيزازاندوه
 

غم كه نيمي از پيري است، با ايجاد تغييراتي در وضعيت بدن، سلامت جسم و روان را به طورتهديد مي كند.
اهل ايمان آموخته اند كه خدا همواره با آنهاست. آموزه هاي دين، آنان را به مهرباني با ديگران و زدودن غم از دل ها تشويق كرده اينكه براي همه سلامت بخواهند تا خود نيزازاين فضاي آكنده از محبت بهره مند شوند. ميانه روي در كارها، مهرباني با خانواده، رسيدگي به بندگان خدا به ويژه دلجويي از يتيمان و گرامي داشتن آنان، پيشي گرفتن در محبت به ديگران، فضايي در جامعه به وجود مي آورد كه در آن فضا زدودن اندوه از يكديگر، معمول و رايج خواهد بود.
به گفته روان شناسان، افسردگي، ميزان فعاليت را كاهش مي دهد. زماني كه افسرده ايم، گرايش ما به اين است كه تحرك كمتري در اطراف داشته باشيم. دراين زمان، وقت زيادي را فقط صرف نشستن و خيره شدن به يك نقطه مي كنيم. معمولاً خسته و خواب آلوده ايم. واكنشمان به دنياي خارج نيز كاهش مي يابد گويا حواس ما ازكارافتاده اجتماعي دست برمي داريم. به ظاهرخود بي اعتنا مي شويم و هيچ چيز توجه ما را جلب نمي كند. تنها بر روي مسائل و مشكلات خود درنگ مي كنيم. به خاطر مي آوريم كه درگذشته از كارهاي خود نتايج بهتري مي گرفتيم و تلاش بيشتري مي كرديم، ولي حالا متفاوت به نظر مي آييم. از نظر مالي، حتي هنگامي كه نشانه اي در دست نيست، خود را در معرض تهديد و خطر مي بينيم. درچنين شرايطي با اين روش ها مي توانيم به بهبودي خود كمك كنيم:
الف) تمام تلاش خود را به كار بريم تا از نظر سلامت جسمي در وضع خوبي باشيم. ما اغلب به خاطر نداشتن فعاليت و تلاش نكردن، دچارخستگي مي شويم، بنابراين، بايد به يك نوع فعاليت جسمي شديد يا ورزش سخت روي آوريم و كاري متفاوت با فعاليت هاي معمول خود انجام دهيم لازم است آنچه از اراده مان به جا مانده است تجهيز و خود را به يك فعاليت سخت فيزيكي واداركنيم.
ب) تنها نمانيم و هركاري مي كنيم همراه ديگران انجام دهيم.
ج) بيرون برويم و به زندگي خود تنوع دهيم.
د) وقتي افسرده ايم، اطرافيان را به نزد خود دعوت كنيم و محبت بيشتري از آنها بخواهيم براي زندگي اجتماعي خود ارزش قائل شويم و با دوستان خوبمان ارتباط برقرار كنيم.
هـ) آرمان ها و هدف هاي خود را شناسايي و براي رسيدن به آنها برنامه ريزي كنيم. مثل برنامه ريزي براي ادامه تحصيل، به دست آوردن موقعيت هاي اجتماعي خوب، برنامه ريزي براي تعطيلات.
و) كنترل خشم و پرخاشگري هم ضروري است. افراد پرخاشگر سعي مي كنند نيازها و خواسته هاي خود را از راه تسلط، توهين و تحقيرديگران برآورده كنند. پرخاشگري، نشان مي دهد كه فقط به فكرخود هستيم.
مي توانيم به جاي پرخش، ازشيوه هاي جايگزين آن، مانند مهارت قاطعيت، ابراز وجود و نيزتكنيك جرئت ورزي استفاده كنيم. همچنين براي کنترل احساسات خود، تمرين كنيم و نظرمان را بدون توهين به ديگران اعلام داريم.

8.تفريح و شوخ طبعي
 

در يك برنامه ريزي منطقي براي زندگي، تفريح سالم، ورزش، سيرو سياحت، گفت و گوهاي فرح بخش با افراد نيك سيرت، خواب كافي و به موقع، شوخي هاي كنترل شده كه از آزردگي ديگران و آلودگي به گناه دور باشد، جايگاه مهمي دارد و درحقيقت اينها به انسان كمك مي كند كه با نشاط و شادابي، وظايف خود را درزندگي انجام دهد و در برابر تهاجم عوامل ناخوشايند و فشارهاي رواني، مقاومت موفق و آساني داشته باشد. پيامبرگرامي اسلام فرمود: «دل ها را ساعت به ساعت استراحت دهيد».(14)
شوخ طبعي، شكننده كبر و غروراست و انسان را ازخشكي و جديت بيش از اندازه، خارج مي كند و به او قدرت مي دهد كه فشارهاي روحي و آثار دروني خودخوري (تنش درون ريز) را بيرون بريزد كه اين كار در رويارويي با استرس ها بسيار مفيد است.

پي‌نوشت‌ها:
 

1. غرر الحكم و دررالكلم، ج 2، ص 669.
2. بحارالانوار، ج 78، ص 365.
3. غررالحكم و دررالكلم، ج 2، ص 712.
4. همان، ص 706.
5. نك: باربارا، دي آنجليس، اعتماد به نفس: دستيابي به آن و زندگي با آن ترجمه: شهرزاد لولاچي.
6. نك: عبدالله نصري، انتظار بشر از دين، ص 17.
7. نهج الفصاحه،ح231.
8. مصباح الشريعه، ص 183.
9.كنزالعمال، ج 6، ص 614.
10. پيامبراكرم(ص): «الامل رحمة لامتي و لولا الامل ما رضعت والده ولدها ولا غرس غارس شجراً؛ اميد براي امت من رحمت است و اگراميد نبود زن شيرده فرزند خود را شيرنمي داد و كشاورز درخت را نمي كاشت.»
11. كشف الغمه، ج 2، ص 162.
12. نهج الفصاحه، ح 23.
13. ديوان صائب، ج 1، ص 262.
14. نهج الفصاحه، ح 1677.

 

منبع: نشريه گلبرگ- ش116




 

نسخه چاپی