فصل شيرين جواني

فصل شيرين جواني
فصل شيرين جواني


 





 

جوان درنگاه انديشمندان
 

دكارت
 

«استعداد، چيزي است كه درجواني پيدا مي شود؛ اگر آن را تقويت كرديد و در صدد تربيت آن برآمديد، مانند بذري كه در زمين كاشته باشند محصول خواهد داد و اگر آن را به حال خود گذاشتيد و تربيت نكرديد مانند تخمي كه درزمين شوره زار افتاده باشد، از بين مي رود و محصولي نمي دهد».(1)

موريس دبس (روان شناس فرانسوي)
 

«سياسيون به جوانان اتكا مي كنند، رمان نويسان شخصيت هاي خود را ازبين آنان انتخاب مي نمايند و روزنامه نويسان از ايشان ستايش مي كنند و حتي تملق آنان را مي گويند».(2)
«در حدود 15-17 سالگي، جوانان به نداي تقدس يا شجاعت به لرزه درمي آيند، آرزومند مي شوند كه جهان را از نو تشكيل دهند، بدي را محو و نابود سازند و عدالت مطلق را حاكم نمايند».(3)

جوانان سه دسته اند
 

1. آبكي: گروهي همچون آب مانند كه از خودشان شكلي ندارند و در هر ظرفي، به شكلي درمي آيند و در هر محيطي رنگ آن محيط را مي گيرند. اگر مردم بخندند، آنها نيز مي خندند و اگر مردم چيزي را بد بدانند، آنها هم بد مي دانند.
2. آهني: گروهي همچون آهن، سرسخت و مقاوم هستند، ولي باز شكل و رنگ به خود مي گيرند و ممكن است در آخر زنگ بزنند و مقاومت خود را از دست بدهند.
3. طلايي: گروهي همچون طلا هستند كه در هيچ حال عوض نمي شوند و هيچ حادثه و مشكلي نمي تواند آنها را تغيير دهد و هميشه اصالت خود را حفظ مي كنند.(4)
برخي عالمان درنوجواني به درجه اجتهاد رسيده اند، مانند:
-شيخ عبدالكريم حائري، استاد امام خميني، در14 سالگي مجتهد شد.
-علامه حلي در 14 سالگي مجتهد شد.
- فخرالمحققين در 10 سالگي مجتهد شد.
- فاضل اصفهاني هندي در 13 سالگي مجتهد شد.
- بوعلي سينا در 18 سالگي مجتهد شد.
- خواجه نصير در 12 سالگي مجتهد شد.(5)

 

سيد رضي جوان ترين دانشمند عصر خود
سيدرضي كه نامش با نهج البلاغه قرين است، از نامي ترين دانشمندان شيعه است. وي درخشنده ترين ستاره آسمان ادبيات عرب، اواخر قرن چهارم هجري، در بغداد مركز علوم آن روزجهان اسلام بود. اين نابغه بزرگ و دانشمند گران مايه در سال 359 هجري در بغداد ديده به جهان گشود.
از همان سنين كودكي، هوش سرشار و استعدادي چشمگيرداشت. به همين دليل از همين دوران، همراه برادر بزرگش سيد مرتضي، از محضر شيخ مفيد، بزرگ ترين دانشمند آن روز شيعه، فقه و ديگر علوم ديني را آموخت و علوم ديگر، از جمله شرح اصول خمسه، علم حديث و علم قرائت و علم نحو را نزد استادان بزرگ ديگري فرا گرفت.
سيد رضي بعد ازده سالگي سرودن شعر را آغاز كرد. در هفده سالگي به تدريس و تأليف پرداخت در بيست سالگي تمام علوم متداول عصررا فراگرفت(6)
 

فصل جواني
 

جواني فصل شورانگيز زندگي و مظهر و سازندگي است روح لطيف جوان جلوه زيباي آفرينش و صحيفه مصفاي هستي است. شور زندگي و آهنگ سازندگي در نگاه روشن و اميدوارجوان متجلي است.
جواني، فصل شكفتن غنچه هاي كمال و معرفت و موسم جوشش زلال ايمان و معنويت است. فصلي كه سيماي زندگي را دل نشين و صميمي، و حيات اجتماعي را شيرين و دلپذير مي سازد.
ايام جواني، زمان رسيدن باشكوه ترين و عالي ترين منازل زندگي است. در چشم حوانان، مناظر زيبا و چشم اندازهاي مطبوع و دلپسند بسياراست، چرا كه روح آنها لبريزازآمال و آرزو، و سرشار از عشق و اميد است.
جوانان ازمهم ترين سرمايه هاي بشري در هر جامعه بوده اند؛ اين سرمايه هاي عظيم، بيشترين و وسيع ترين آثار معنوي و مادي را بر جاي گذاشته اند.
فطرت و طبيعت پاك جواني، همواره با پويايي و هيجان، در دو ميدان علم و عمل، طلا يه دار كاروان خيرو نيكي و سعادت بوده است.
در تمام جوامع بشري، جوان روح مجسم زندگي، سمبل نشاط و بالندگي و نيروي حيات و سازندگي است.
هركس يوسف وجودش را ارزان بفروشد، پشيمان مي شود. عمر، جواني، عزت، استقلال و پاكي، هر يك يوسفي هستند كه بايد مواظب باشيم ارزان نفروشيم.
جوان مسلمان ايراني با همه هويت تاريخي پربرگ و بارخويش مي خواهد و مي تواند كه دگرگون بينديشد و تا آن رستگاري نزديكي كه فراروي اوست چراغي از دانايي و بينايي پيش پاي خود بيفروزد.
فرهيختگي جوان امروز، راه نفوذ فرهنگ هاي بيگانه را مي بندد و سلامت دانايي او را تضمين مي كند.

پي‌نوشت‌ها:
 

1. مهدي نيلي پور، فرهنگ جوان، ص 76.
2. محمدعلي خادمي كوشا، جوان در پرتواهل بيت(ع)، ص 21.
3. همان، ص 58.
4. فرهنگ جوان، ص 90.
5. همان، ص 435.
6. نك: همان، ص 388.

منبع: نشريه گلبرگ- ش116




 

نسخه چاپی