تايتانيک هوايي در آتش

تايتانيک هوايي در آتش
تايتانيک هوايي در آتش


 

نويسنده: محمد رضا حميدي نژاد




 
انفجار کشتي هوايي هيندنبرگ در سال 1937 يکي از حوادث تلخ تاريخ سوانح هوايي دنيا لقب گرفته است
پرواز با کشتي هاي هوايي شايد از نظر خيلي ها ماجرايي تخيلي باشد که از دل کتاب ها بيرون آمده اما کشتي هاي هوايي سال ها پيش واقعا وجود داشتند و مسافرت هاي هوايي با آنها رونقي داشتند؛ يکي از معروف ترين اين نوع کشتي ها هيندنبرگ يا « ال.زدهيندنبرگ 129» بود که يک کشتي هوايي مسافري- تجاري آلماني به شمار مي آمد؛ اين کشتي با طول 245 متر و قطر 41 متر و توانايي حمل 112 تن بار در سال 1931 در «کمپاني زپلين» آلمان طراحي شد و اولين بار در چهارم مارس سال 1936 به پرواز درآمد. اما بعد از گذشت حدود 14 ماه از زمان ساختش - يعني در ششم مي سال 1937- در آسمان منفجر شد و در آتش سوخت؛ اين حادثه زماني رخ داد که هيندنبرگ قصد فرود در ايستگاه «ليک هارست» در نزديکي نيوجرسي آمريکا را داشت؛ اما ناگهان آتش گرفت و ظرف مدت کوتاهي تمام کشتي در آتش سوخت.
از 97 نفري که سوار کشتي بودند 35 نفر جان خود را از دست دادند. البته يک خدمه که در محل فرود کشتي روي زمين در حال انجام کارهاي فرود بود به قربانيان اين فاجعه اضافه شد. اين فاجعه بزرگ کمي بعد از رخ دادنش به تيتر يک اخبار دنيا تبديل شد و تصاويري که يک شاهد عيني از آن تهيه کرده بود، از رسانه هاي مختلف پخش شدند.

هيندنبرگ از آغاز
 

اسم اين کشتي هوايي به احترام پول هيندنبرگ، افسر عالي رتبه ارتش آلمان بين سال هاي 1925 تا 1934 براي اين کشتي انتخاب شده بود. هيندنبرگ و خواهرش « گراف زپلين2» نه تنها بزرگ ترين کشتي هاي هوايي اي بودند که ساخته شدند بلکه به عنوان بزرگ ترين وسيله پروازي که در آسمان حرکت مي کردند هم شناخته شده اند. اين کشتي ها با اين هدف ساخته شدند که مسافران بتوانند سريع تر از سفرهاي دريايي از نقطه اي به نقطه ديگر بروند اما با فاجعه هيندنبرگ دوران درخشان پرواز با کشتي هاي هوايي به سرعت به پايان رسيد. علت اصلي اين حادثه با وجود نظريه هاي مختلف تا به امروز به طور شفاف مشخص نشده است؛ در هر حال با آتش گرفتن هيندنبرگ و مرگ تعداد زيادي از مسافران آن به کلي اعتماد عمومي مردم از مسافرت با اين وسيله سلب شد و دوران استفاده از آن به پايان رسيد. اولين سفر اين کشتي هوايي بين اروپا و ايالات متحده آمريکا در سال 1937 انجام شد و در عصر روز سوم ماه مي هيندنبرگ فرانکفورت را به مقصد ليک هارست ترک کرد. در اولين پرواز، اين کشتي بزرگ با هيچ مشکل قابل توجهي به جز وزش شديد باد مواجه نشد. البته با اينکه آن موقع ظرفيت حمل 70 مسافر را داشت اما وقتي که از فرانکفورت به حرکت در آمد نصف اين تعداد- يعني 35 مسافر- در آن نشسته بودند. نکته جالب اينجا بود که تمام صندلي هاي اين کشتي در راه بازگشت به فرانکفورت رزرو شده بودند.

سفرهاي هيجان انگيز هوايي
 

کشتي هوايي هيندنبرگ در حقيقت نقطه اوح تحقيقات در زمينه کشتي هاي هوايي بود و در ساخت آن از تمام تجربيات کنت فرد يناند گراف زپلين استفاده شده بود. گراف زپلين کسي بود که براي اولين بار توانست با يک کشتي هوايي در سال 1900 - يعني سه سال قبل از پرواز برادران رايت با هواپيما- پرواز کند. زپلين بعد از تجربه موفقيت آميزش در پرواز با کشتي هوايي کمپاني خودش را تاسيس کرد و در زمان جنگ جهاني دوم هم چند کشتي هوايي ديگر ساخت. اما به خاطر اينکه در زمان جنگ جهاني اول از اين کشتي ها که آن موقع زپلين ناميده مي شدند براي بمباران انگليس و فرانسه استفاده شد، سازمان هاي صلح جهاني با تحميل فشار بر کمپاني زپلين ساخت اين نوع وسيله هاي پروازي را محدودتر کردند. اما به لطف دکتر هوگواکنر- کسي که بعد از مرگ زپلين مسؤوليت کمپاني زپلين را به عهده گرفت- در نيمه دهه 20 ميلادي اين کشتي ها دوباره به آسمان برگشتند. اين کمپاني با شروع دهه 30 ميلادي مجددا به قله هاي افتخار سابقش دست پيدا کرد. در آن سال ها کشتي هوايي گراف زپلين توانست پروازهاي متعددي بر فراز اقيانوس اطلس داشته باشد و به اين ترتيب مسافران زيادي بين قاره اروپا و آمريکا جابه جا شدند. گراف زپلين رکوردهاي مهمي را هم به نامش ثبت کرد؛ مثل رکورد پرواز به دور دنيا در سال 1929 و همچنين پرواز بر فراز قطب شمال در سال 1931. اين موفقيت ها نظر افراد زيادي را به خودشان جلب کردند و سرويس هاي خدمات پستي را بر آن داشتند تا بين قاره آمريکا و اروپا خط انتقال هوايي تاسيس کنند. با توجه به سفرهاي مطمئن و بدون حادثه گراف زپلين روز به روز محبوبيت و اعتبار اين کشتي هوايي اضافه مي شد. اين قضيه رئيس کمپاني را مجبور کرد که کشتي دومي با همان شکل طراحي کند.
اما در سال 1930 حادثه کشتي هوايي «آر.101» که يک کشتي هوايي انگليسي بود، جان 48 نفر را گرفت. علت وقوع اين حادثه گاز هيدروژني بود که براي بلند شدن کشتي از زمين از آن استفاده مي شد. اين واقعه تلخ اکنر را به فکر انداخت که تصميم بگيرد براي ساخت کشتي هوايي جديدش که همان هيندنبرگ بود از ماده ديگري به جز هيدروژن استفاده کند. اکنر و تيم طراحان هيندنبرگ تصميم گرفتند گاز خنثاس هليوم را جايگزين هيدروژن کنند. اما از بدشانسي اين گروه، پايان ساخت هيندنبرگ در سال 1935 مصادف شد با به قدرت رسيدن نازي ها در کشور آلمان و اين قضيه باعث شد آمريکا که در آن زمان تهيه و ذخيره گاز هليوم در دنيا را کنترل مي کرد از فروختن هليوم به آلمان خودداري کند. به همين دليل بايد در ساخت هيندنبرگ اصلاحاتي انجام و مجددا سيستم بلندشدن از زمين توسط گاز هيدروژن روي آن نصب مي شد. طراحان اين کشتي همچنين بايد تغييراتي را روي پوشش خارجي آن انجام مي دادند. با وجود اين محدوديت ها، کشتي هاي هوايي آلماني سابقه طولاني اي در انجام پروازهاي امن و بدون حادثه با استفاده از گاز هيدروژن داشتند. به علاوه هيچ مسافري تا آن زمان در پروازهاي هوايي کمپاني زپلين صدمه نديده بود و گراف زپلين رکورد پرواز بدون حادثه را براي خود به جا گذاشته بود.

گزارش لحظه به لحظه از سقوط
 

- حدود ساعت هفت بعدازظهر به وقت محلي در حالي که هنوز هوا روشن بود، هيندنبرگ در ارتفاع 200 متري از سطح زمين به نزديکي ايستگاه ليک هارست رسيد.
- در ساعت 7:09 به خاطر اينکه خدمه زميني پرواز آمادگي فرود را نداشتند، کشتي مجبور شد با چرخش بسيار تند و تيزي به سمت چپ به غرب فرودگاه تغيير مسير بدهد.
- ساعت 7:11 کشتي به محل فرود بازگشت و با آزاد کردن گاز هيدروژن شروع کرد به از کار انداختن موتورهايش و به اين ترتيب از سرعت هيندنبرگ کاسته شد.
- ساعت 7:14 در ارتفاع 120 متري از سطح زمين، کاپيتان پراس با هدايت همه دستگاه هاي موتور در جهت معکوس سعي کرد تا کشتي را در حالت سکون و ايستا در آسمان نگه دارد.
- ساعت 7:17 جهت باد به سمت جنوب غربي تغيير کرد و کاپيتان پراس مجبور شد در عرض يک ثانيه چرخش تندي به سمت راست داشته باشد
- ساعت 7:19 کشتي مجددا به صورت ناگهاني تغيير مسير داد؛ همان موقع خدمه کشتي کيسه هاي آبي را که براي سنگين کردن و حفظ تعادل کشتي در آن قرار داده مي شد به خاطر سبک تر کردن کشتي بيرون انداختند. آنها ابتدا يک کيسه 300 کيلوگرمي و دفعه بعد هم يک کيسه 300 کيلوگرمي ديگر را بيرون انداختند اما اين کارها براي سبک تر کردن کشتي کافي نبود و کشتي به خاطر وزن زيادي که داشت همچنان تعادل نداشت. در نتيجه خدمه در مرتبه سوم يک کيسه آب 500 کيلوگرمي را از کشتي بيرون انداختند. کمي بعد شش مرد که چهار نفر از آنها در حادثه آتش سوزي کشتي جان خود را از دست دادند، براي مرتب کردن شرايط فرود به سينه کشتي فرستاده شدند. اين اقدامات موثر واقع شد و کشتي توانست براي دقايقي تعادلش را حفظ کند. -ساعت 7:21 هيندنبرگ در ارتفاع 90 متري از سطح زمين قرار گرفته بود؛ در همين زمان طناب هايي براي کمک به فرود کشتي از آن به پايين انداخته شد؛ ابتدا طناب هاي سمت راست و بعد از آن طناب هاي سمت چپ کشتي. طناب هاي سمت چپ به محل در نظر گرفته توسط خدمه روي زمين بسته شدند اما قبل از آنکه خدمه وقت کنند طناب هاي سمت راست را ببندند فاجعه رخ داد. - در ساعت 7:25 دقيقه بعدازظهر به وقت محلي هيندنبرگ به سرعت شروع به سوختن کرد. اين موضوع که آتش از کجا شروع شده يا دليل اصلي آن چه بوده بارها مورد بحث قرار گرفته است، بحث هايي که اکثرا بي نتيجه باقي مانده و حتي به جدال هم کشيده شده اند. بر اساس ادعاي چند شاهد که از حادثه جان سالک به در برده بودند و در لحظه وقوع حادثه در قسمت سمت چپ کشتي قرار داشتند، شعله هايي به رنگ قرمز و زرد اول در انتهاي کشتي برافروخته شدند اما عده اي ديگر که در قسمت هاي ديگر کشتي حضور داشتند مدعي شدند که آتش از ناحيه سر بال آغاز شده بود. اما آتش از هر کجا که شروع شده باشد تلاش تمام خدمه چه روي کشتي و چه خدمه اي که روي زمين قرار داشتند نتيجه اي به همراه نداشت و کشتي در مدت کوتاهي سوخت و از بين رفت.

پوشش هاي خبري فاجعه هيندنبرگ
 

اين فاجعه بنا به دلايل مختلفي در اذهان عمومي باقي ماند. يکي از اين دلايل پوشش خبري بسيار بالايي بود که در آن دوران از اين حادثه در اخبار رسانه و جرايد به گوش مي رسيد. مخصوصا اينکه اين پوشش خبري با وجود عکس هايي که هربرت موريسون، خبرنگار راديو از لحظه وقوع حادثه گرفته بود بسيار داغ و هيجان انگيز شده بود. هربرت موريسون که تا سال 1898 هم زنده بود، در سال وقوع حادثه به همراه کمکش چارلي نيلسن در ليک هارست حضور داشت تا لحظه ورود اين کشتي هوايي هيندنبرگ را پوشش خبري بدهد. در آن روزگار قانوني وجود داشت که خبرنگاران نمي توانستند بعضي از حوادث را به صورت زنده پوشش خبري بدهند؛ در نتيجه در لحظه وقوع حادثه مريسون و نيلسن تجهيزات لازم براي پخش مستقيم يا گزارش زنده و همزمان حادثه در راديو را نداشتند. اما هربرت که در صحنه وقوع حادثه شاهد اين آتش سوزي بود توانست عکس هاي زيادي از لحظه حادثه تهيه کند و بعد هم گزارش تاثير گذاري در اين باره بنويسيد؛ اين تصاوير روز بعد از حادثه در پايگاه رسانه اي او در شيکاگو براي عموم مردم به تصوير درآمد. گزارش هربرت هم از لحظه وقوع حادثه در رسانه هاي مختلف پخش شد: «همه چيز مرتب است؛ خدمه درون کشتي طناب ها را به پايين انداختند. کشتي توسط عده اي که روي زمين قرار دارند در حال پايين کشيده شدن است. باران ريزي شروع به باريدن کرده و کار را براي اين مردان تا حدودي سخت کرده است. موتورهاي عقب کشتي هوايي همچنان در حال کار کردن هستند و تعادل کشتي را حفظ مي کنند... اوه نه ! خداي من کشتي هوايي آتش گرفت، نه! اين امکان ندارد، کشتي در ميان شعله هاي آتش در حال سوختن است. هر لحظه امکان دارد که مشاي سقوط کند، مراقب باشيد! مراقب باشيد! از مسير کشتي کنار برويد! از مسير کشتي دور شويد! آتش هيندنبرگ به سمت دکل هيندنبرگ کشيده شده! اين يکي از بزرگ ترين فجايع و مصيبت ها در دنياست. کشتي حدود 90 متري از سطح زمين فاصله دارد... اين يک سقوط وحشتناک است ... مسافران کشتي فرياد مي کشند ... اين بدترين حادثه ايي است که من تا به حال ديده ام...» در آن سال تبليغات بسيار گسترده اي درباره سفر هوايي با اين کشتي از روي اقيانوس اطلس به کشور آمريکا انجام شده بود. همين موضوع خبرنگاران و روزنامه نگاران زيادي را به آمريکا کشانده بود تا بتوانند اين موضوع را پوشش خبري بدهند. اين کشتي هوايي در همين سال و قبل از طي کردن فاصله ميان آلمان و آمريکا توانسته بود يک سفر رفت و برگشت از آلمان به برزيل داشته باشد. اما گزارش موريسون بعدها روي اين محبوبيت کشتي هاي هوايي تاثير زيادي گذاشت؛ در حقيقت گزارش و تصاوير تأسف برانگيز و در عين حال ديدني از لحظه سوخت «هيندنبرگ»، ديد عموم و همچنين باور سرمايه گذاران صنعت هوايي درباره کشتي هاي هوايي و آينده آنها در صنعت مسافربري را به کلي خدشه دار کرد و خط قرمزي بزرگ روي اين نظريه کشيد؛ اينکه بعدها هم کشتي هاي هوايي بتوانند مسافران را بين نقاط مختلف جهان جابه جا کنند. با اين حال بايد پذيرفت سفرهاي هوايي که با هيندنبرگ يا کشتي هاي هوايي ديگر دوران مثل زپلين انجام شد نقطه شروعي براي مسافرت هاي هوايي بين المللي بود و براي پرواز هواپيماهاي امروزي که با سرعتي معادل 130 برابر هيندنبرگ در ساعت مسافران را در آسمان جابه جا مي کنند. در حقيقت نتيجه و فايده اي که اين کشتي هوايي داشت اين بود که خيلي ها به اين نتيجه رسيدند که سفر هوايي به مراتب راحت تر از سفرهايي است که از طريق خطوط دريايي انجام مي شود. البته بعد از فاجعه آتش سوزي هيندنبرگ، حادثه هاي ديگري هم براي کشتي هاي هوايي رخ داد که اکثر آنها به خاطر شرايط بد جوي بودند. اکثر اين کشتي هاي هوايي توليد انگليس و ايالات متحده آمريکا بود. اين آمار را وقتي بار رکورد جالب گراف زپلين ، يعني 1/6 ميليون کيلومتر پرواز بدن حادثه مقايسه مي کنيم به اين نتيجه مي رسيم که اين کشتي هوايي در آن دوران در ميزان سفرهاي بدون حادثه هوايي و جابه جايي افراد بدون نقص عمل کرده است.
منبع: همشري سرنخ شماره 58



 

نسخه چاپی