انديشه ي تحريم و گوشه اي از مبارزات ملت مسلمان ايران در دوران پهلوي (1)

انديشه ي تحريم و گوشه اي از مبارزات ملت مسلمان ايران در دوران پهلوي (1)
انديشه ي تحريم و گوشه اي از مبارزات ملت مسلمان ايران در دوران پهلوي (1)


 

نويسنده: حجت الاسلام سيد هادي خسروشاهي (1)




 
درباره ي سه اعلاميه ي طلاب در تحريم پاره اي از مؤسسات وابسته به بهاييان قبل از نهضت 15 خرداد
شايد وقتي مرحوم ميرزايي شيرازي فتواي تحريم تنباکو را صادر مي کرد تا از اين طريق با تهاجمات پيچيده ي سياسي، فرهنگي و اقتصادي استعمار انگليس و ذات تهاجمي تمدن جديد غرب مقابله کند، هيچ گاه تصور نمي کرد که روش تحريم در مبارزه، بعدها به عنوان انديشه اي کاملا کارآمد بخش مهمي از تاريخ معاصر ايران و پاره اي از کشورهاي زير نفوذ استعمار را تحت تأثير قرار دهد.
اکنون به راحتي مي توان معناي اين اظهارات پاره اي از کارگزاران سياست هاي نظام استبدادي پادشاهي در ايران و روش هاي غرب را در غارت منابع ملي اين کشور درک کرد که بعد از نهضت تنباکو گفتند:
دخالت اضطراري ميرزاي شيرازي در امر سياست گرچه براي حفظ استقلال مملکت و نگه داري از تجاوزات بيگانگان بسي سودمند بود وليکن بذري در مزرعه ي روحانيت پاشيده شد که معلوم نيست چه حاصلي بروياند و چه نتيجه اي در آينده براي سياست و روحانيت اين مملکت داشته باشد و کدام دست قوي بتواند اين خلط و مزج را بر هم زده و هر يک از سياسيون و روحانيون را به اداي وظيفه ي خود وادارد. (2)
گفتمان رسمي غرب تحت عنوان تجدد و ترقي و اصلاح طلبي آمده بود که تکليف سياست در شريعت را جدا کند اما ميرزاي شيرازي با پيوند زدن يک عمل سياسي ـ اقتصادي به اعتقادات مسلمان نشان داد که فهم مسلمانان و عالمان اسلامي از نسبت سياست و شريعت سنخيتي با فهم مسيحيان و پدران کليسا ندارد.
دلداگان به غرب تبليغ مي کردند که امتزاج سياست و شريعت نه تنها دامان شريعت را لکه دار بلکه اساس سياست را هم متزلزل مي سازد. (3)
اما مجتهدان شيعي با پيوند زدن آسمان سياست به ريسمان شريعت نشان دادند که مرحوم صدرالمتألهين بي ربط هم نگفته بود که:
سياست هيچ راهي ندارد مگر اينکه در ظل شريعت قرار گيرد. زيرا اينها مانند روح و جسد هستند در يک کالبد. سياست عاري از شريعت مانند جسدي است که روح در وي نباشد... نهايت و غايت سياست، اطاعت از شريعت است و سياست براي شريعت مانند عبد است نسبت به مولاي خود که گاهي از و اطاعت مي کند و گاهي معصيت و نافرماني مي کند. پس اگر سياست از شريعت اطاعت کرد، ظاهر عالم مطيع و منقاد باطن عالم مي گردد و محسوسات در زير سايه و ظل معقولات قرار مي گيرد و اجزا به جانب کل حرکت مي کند. (4)
چرا اين پيوند ضروري است؟ چون آن کسي که از طرف رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم نيابت داشت بايد بتواند ضبط سياستي که وظيفه اش نگاهداري فضاي زندگي براي مسلمانان است بنمايد. (5)
اگر يک رهبر ديني اختيار اين را نداشته باشد که فضاي زندگي پيروان آن دين را در مقتضيات زمان حفظ کند و آنها را در مقابل حوادث واقعه به اتخاذ تصميم درست رهنمون شود، آن دين چگونه ديني در ارتقاي زندگي مادي و معنوي پيروان خود خواهد بود؟
استعداد مذهب شيعه در انطباق با مقتضيات زمان، رمز کارآمدي تعليمات فقهاي ما در عصر مقابله ي همه جانبه با حضور دين در زندگي اجتماعي مسلمانان است.
انديشه ي تحريم در تاريخ سياسي ايران يکي از روش هايي است که فقهاي شيعه بارها از آن براي حفاظت از فضاي زندگي مسلمانان بهره گرفتند. (6)
نان خود بر سفره ي مردم خوردن، به نعت خويش منت از ديگري بردن، خانه ي همسايه سوختن و چراغ اجانب برافروختن و جامه ي خويش دريدن و کلاه بيگانه دوختن نه کار عقلا است. (7)
اين اشعار اساسي و اصلي انديشه ي تحريم در تاريخ معاصر ايران بود که در سخت ترين شرايط به ياري استقلال، آزادي و امنيت سياسي و اقتصادي جامعه در مقابل تهاجمات دولت هاي بيگانه آمد و تماميت ارضي ايران را در دوران تهاجم ايدئولوژيک غرب عليه دنياي آزاد حفظ نمود.
آنچه در اين مقاله عرصه مي شود گوشه ي ديگري از مبارزات علماي ديني و مردم ايران در مقابله با جريانات وابسته به نظام صهيونيستي و ليبراليستي غرب است که قبل از نهضت امام خميني تلاش مي کردند به نوعي دست مسلمانان را از شاهرگ هاي حياتي سياسي و اقتصادي کشور کوتاه کنند. اين اسناد نشان مي دهد که علماي دين هميشه با بيداري کامل همه ي حرکات جريان هاي منحرف وابسته به بيگانگان را زير نظر داشته و اجازه نمي دادند فضاي زندگي مسلمانان آنچنان آلوده به سياسي هاي استعماري گردد که ديگر امکان پيدا کردن راه چاره براي آن مسير نباشد.
اعلاميه ي «ملت مسلمان ايران»
در اوج ترکتازي! حزب بهايي وابسته به صهيونيسم بين المللي، علاوه بر اداره ي تلوزيون اختصاصي و ويژه و در اختيار داشتن امکانات بي حد و حصر براي فعاليت هاي مختلف اين حزب مشکوک، مسأله ي انحصارطلبي آنها که در پروژه هاي صنعتي، کشاورزي و فني و غيره، و يا در تأسيس شرکت ها و مقاطعه کاري ها سهم کلي و يا عمده، نصيب بهائيان مي شد و البته اين امر، بدون پرداخت پورسانت به دربار و ژنرال شاه و ديگر اوباش وابسته به رژيم، مقدور و عملي نبود.
شرکت زمزم يا پيسي کولا، به طور انحصاري در اختيار «حبيب ثابت پاسال» بود که کانال 2 تلويزيون کشور را هم در اختيار داشت!
پس از آغاز مبارزه با اين حزب سياسي وابسته به صهيونيسم، توسط مرحوم آيت الله بروجردي و به خاموشي گراييدن تدريجي آن، با دخالت و شيطنت عناصر مشکوکي چون ژنرال باتمانقليج و امثال او «پيسي کولا» به عنوان سمبل بهائيت در ايران، در شبکه ي وسيعي در سراسر کشور، حتي دهات و روستاها، توزيع و پخش مي شد که اين امر موجب نگراني بود بويژه که گفته مي شد از فروش هر بطري نوشابه، مبلغي به «بيت الفسق» حزب بهايي پرداخته مي شد.
در چنين جوي و با احساس مسئوليت، اعلاميه اي در رمضان سال 1377 هـ توسط اينجانب تهيه و در چاپخانه هاي «حکمت» و بعد «دارالعلم» چاپ و در سراسر کشور توزيع گرديد که علي رغم اظهار مخالفت بعضي از آقايان علما در قم، به تدريج آثار مثبتي از اعلاميه ظاهر شد و مرحوم آيت الله سيد رضا صدر که يکي از معترضين به حقير بود! پس از مسافرت تابستاني به دماوند و ييلاق هاي اطراف تهران، وقتي در بقالي ها و فروشگاه هاي آنها پپسي کولا را نمي بينند، به تحقيق مي پردازند و طبق گفته ي خودشان به اينجانب، معلوم شده بود
که مردم با دريافت اعلاميه و آگاهي از فتواي آيت الله بروجردي در فروشگاه هاي خود از عرضه ي پپسي کولا خودداري مي ورزند و آنهايي هم که آن را عرضه مي کنند با استقبال مردم رو به رو نيستند.
براي آخرين بار تعداد 5 هزار نسخه از اعلاميه در چاپخانه ي دارالعلم قم، به هزينه ي مردم مسلمان اصفهان ـ توسط مرحوم حسين عبدالهي خوروش ـ چاپ نموده بودم که اينجانب در خيابان ارم قم توسط دو مأمور شهرباني قم دستگير شدم!
اتفاقا محل دستگيري مقابل کتاب فروشي عدالت، مربوط به آقاي حبيب الله ترکمني، از فدائيان
اسلام بنام قم بود... من طبق معمول زير بغل کتابي داشتم که مملو از اعلاميه بود... به مأمورها گفتم اين کتاب چون سنگين است، به اين کتاب فروشي تحويل مي دهم و بعد با شما مي آيم!...
آنها هم پذيرفتند و من داخل کتاب فروشي عدالت رفتم، اولا موضوع دستگيري را خبر دادم و ثانيا کتاب را تحويل دادم و گفتم اعلاميه ها را بردارد و کتاب را نگه دارد.
مأموران مرا سوار تاکسي کردند و در باجک که مرکز شهرباني قم بود ـ پياده شديم! مأموران گفتند که کرايه ي تاکسي را بايد بدهي! ـ که به نظرم 10 ريال مي شد؟ ـ گفتم: چرا من بدهم؟ يکي گفت: چون تو مجرم هستي بايد بپردازي!، من عصباني شدم گفتم، مؤدب حرف بزن! مجرم تو هستي که مرا بدون حکم و مدرک کتبي جلب کرده و به اينجا آورده اي؟... بالاخره کرايه ي تاکسي را دادند و گفتند بعد از شما مي گيريم!
مرا به اداره ي آگاهي بردند که رئيس آن شخص بدنامي به نام کامکار بود.
«کامکار» به ظاهر احترام کرد و گفت که شما را از تهران خواسته اند، بايد به تهران اعزام شويد! گفتم اشکالي ندارد ولي من بايد به بيت آيت الله بروجردي اطلاع دهم تا بدانند که مرا به خاطر چاپ فتواي ايشان، دستگير کرده اند!
کامکار ناراحت شد و گفت چه لزومي دارد؟ گفتم بالاخره سرپرست و مسئول ما طلبه ها ايشان هستند... کامکار با سرهنگ سجادي رئيس شهرباني خبيث که به شيخ محمد! معروف بود و هر روز و شب در صف اول نماز آقاي بروجردي و يا آقاي نجفي حضور مي يافت! تماس گرفت و گفت که فلاني مي خواهد با بيت آقا تماس بگيرد!
سرهنگ سجادي اجازه نداد و گفت او را بفرست به بالا. مأموري مرا به طبقه ي بالا برد. در طبقه ي دوم اطاق سرهنگ سجادي قرار داشت... وارد شده و سلام کردم! پاسخي نداد! رفتم روي يک صندلي نشستم! خيلي ناراحت شد! گفت چرا نشستيد؟ گفتم صندلي براي نشستن است! شما جواب سلام مرا که واجب است نمي دهيد، نبايد توقع داشته باشيد که براي نشستن از شما اجازه بگيرم... من نه مي دانم که اتهامم چيست؟ و نه حکم کتبي براي جلب من در اختيار است و نه...
سرهنگ سجادي گفت: زياده حرف نزن. اين چه اعلاميه ايست که تو منتشر کرده اي؟ مگر تو مجتهد و صاحب فتوا هستي که اعلاميه صادر مي کني؟
گفتم اعلاميه ي من شامل فتواي من نيست بلکه اگر دقت کنيد شامل فتواي آيت الله بروجردي و آيت الله زاهدي قمي است، اگر فتواي آنها به نظر شما صحيح نيست، بايد به آنها مراجعه کنيد نه اينکه ناشر آنها را دستگير کنيد!
سرهنگ سجادي که نخست خيلي تند و اهانت آميز و بي ادبانه برخورد کرده بود، کمي نرم شد و گفت شما را مرکز خواسته است؟ و از طرفي اگر آقا بداند (مرادش آيت الله بروجردي بود) من به ايشان چه بگويم؟... پيشنهاد مي کنم موضوع را همين جا ختم کنيم، با اين شرط که شما اولا به هيچ کس حتي رفقاي طلبه نگويي که به شهرباني جلب شدي! و ثانيا همه ي اعلاميه هايي را که الان در «چاپخانه ي دارالعلم» داري چاپ مي کني! تحويل ما بدهي و ديگر چاپ نکني تا بتوانيم پاسخگوي مرکز باشيم!
گفتم موضوع اول در اختيار من نيست... چون طلبه ها در خيابان ارم ديدند که مرا مأمورين شما دستگير کردند، وقتي سؤال کردند بايد پاسخ درست بدهم!
در مورد دوم اشکالي ندارد! دو هزار نسخه ي ديگر دارند چاپ مي کنند (تعداد واقعي 5 هزار نسخه بود) که آنها را مي گويم چاپخانه براي آقاي کامکار بفرستند!...
به ظاهر تشکر! کرد و من هم به وعده ي خود عمل کردم و دو هزار نسخه از اعلاميه ها را به باربري دادم که به شهرباني ببرد و گفتم که حق باربري را هم از کامکار بگيرد!!
و بقيه را بلافاصله به خانه ي امني بردم و دو روز بعد به اصفهان فرستادم...
داستان اين اعلاميه و واکنش دستگاه و گزارش هاي ساواک در اين زمينه در کتاب برادر ارجمند آقاي دکتر جواد منصوري آمده است که من از نقل تفصيل آن مي گذرم. (8)
البته در اعلاميه ي «ملت مسلمان ايران» به ظاهر هدف تحريم پپسي کولا و معامله و خريد
کالاهاي بهاييان بود، ولي در واقع هدف اصلي مبارزه با ايادي استکبار و صهيونيسم و قطع يد سارقين بيت المال و تضعيف بنيه ي اقتصادي حزب بهايي وابسته به اسرائيل را داشت و به ياري حق در اين زمينه با موفقيت هم همراه بود که بعدها، اسناد ساواک و گزارش هاي شهرستان ها نشان دهنده ي نوع تأثير و نگراني هاي مقامات امنيتي است... در اعلاميه ي اينجانب علاوه بر متن فتواي آيت الله بروجردي و آيت الله زاهدي قمي، چنين آمده بود:
... در ماه مبارک ... بايد حقايق را بي پرده گفت و مردم را بيدار ساخت و البته امر به معروف و نهي از منکر دو رکن مهم و اساسي از ارکان اسلامي است پس بر همه ي افراد
مسلمان واجب بوده و منحصر به يک عده ي مخصوص نيست.
موضوع خريد و فروش پپسي کولا که مدير شرکت آن يک نفر بهايي سابقا يهودي است و روي همان سابقه ي دشمني يهوديان با اسلام و مسلمين، مدير پپسي کولا از هر بطري پپسي کولا يک ريال به نفع تبليغات بهايي گري اختصاص داده و سازمان جاسوسي بهاييان هم آن را عليه اسلام و مسلمين صرف مي کند... آيا وجدان مردم مسلمان اجازه مي دهد... که به دستگاه خيانت و جنايت بهايي گري که توسط دشمنان اسلام به وجود آمده است، کمک کنند؟...
نشر و توزيع اين اعلاميه، در سطح کل کشور و توسط مردم و طلاب حوزه هاي علميه ي بلاد و تأثير مثبت آن در سقوط بازار فروش پپسي کولا باعث مي شود که «شرکت زمزم!» طي نامه اي به رئيس ساواک، ضمن شکايت و گزارش درباره ي بعضي از افراد مي نويسد:
در چند ماهه ي اخير فعاليت هاي تهديدآميزي بر عليه فروشندگان پپسي کولا در حوالي بازار و ساير نقاط شهر به موقع اجرا گذاشته شده. ولي با فرارسيدن ماه هاي محرم و صفر اين فعاليت ها به شدت ادامه پيدا کرده... و به نوشتن نامه هاي بدوي امضا فروشندگان پپسي کولا را تهديد به قتل مي کنند...
در يکي از گزارش هاي ساواک در اين رابطه آمده است:
سهامداران شرکت زمزم (پپسي کولا) قريب به اتفاق بهايي مي باشند و از بدو تأسيس نمايندگي پپسي کولا در شهر مذهبي قم مواجه با مخالفت آيت الله بروجردي گرديده ساواک مزبور (قم) نمايندگي پپسي کولا را در شهر قم فوق العاده مضر و موجب بدبيني محافل روحانيت با اولياء امور تشخيص داده بود...
اين نکته ي اساسي و مهم را، امام خميني قدس سره، طي سخناني چنين تبيين نمودند: «اينجانب حسب وظيفه ي شرعيه به ملت ايران و جهان اعلام خطر مي کنم قرآن کريم و اسلام در خطر است. استقلال مملکت و اقتصاد در معرض قبضه ي صهيونيست ها است که در ايران به حزب بهايي ظاهر شدند و مدتي نخواهد گذشت که با اين سکوت مرگبار مسلمين تمام اقتصاد اين مملکت را با تأييد عمال خود قبضه مي کنند و ملت مسلمان را از هستي در تمامي شئون ساقط
مي کنند. تلويزيون ايران پايگاه جاسوسي يهوديت است و دولت ها ناظر آن هستند و از آن تأييد مي کنند. ملت مسلمان تا رفع اين خطرها نشود سکوت نمي کنند...» (9)
اين بود خلاصه ي داستان اعلاميه ي «ملت مسلمان ايران» با امضاي اينجانب که در 77/9/15 ه. ق ـ يعني نيم قرن پيش ـ از «حوزه ي علميه ي قم» منتشر گرديد.
متن کامل اعلاميه که بي ترديد در ده ها هزار نسخه در سراسر ايران منتشر گرديد، به قرار زير است:
اسلام برتر و بالاتر از همه:
بسم الله الرحمن الرحيم
مردم مسلمان ايران پپسي کولا نمي نوشند
توجه فرماييد: با فرا رسيدن ماه مبارک رمضان بايد تبليغات همه جانبه اي مسلمين در سراسر ايران، عليه دشمنان اسلام شروع شود زيرا در ماه هاي ديگر امکانات موجود به ما اجازه نمي دهد که حقايق را آن طور که لازم است، به همه ي مردم برسانيم ولي در ماه مبارک که خوشبختانه مسلمان روز و شب در مجالس و مجامع عمومي شرکت مي کنند، بايد حقايق را بي پرده گفت و مردم را بيدار ساخت و البته توجه داريد که امر به معروف و نهي از منکر که دو رکن مهم و اساسي از ارکان اسلامي است، بر همه ي افراد مسلمان واجب بوده و منحصر به يک تيپ و يک عده ي مخصوصي نيست...
از جمله مسائلي که متأسفانه مورد ابتلاء همه ي مردم مسلمان ايران شده، موضوع خريد و فروش و استعمال پپسي کولا است که مدير شرکت آن يک نفر بهايي معلوم الحالي است که سابقا هم يهودي بود و روي همان سابقه ي دشمني که يهودي ها با اسلام و مسلمين داشته و دارند، مدير پپسي کولا نيز از هر بطري پپسي کولا 1 ريال به نفع تبليغات بهايي گري اختصاص داده و سازمان جاسوسي بهاييان هم آن را عليه اسلام و مسلمين صرف مي کنند (و البته در اينکه مدير پپسي کولا يک نفر بهايي است معروف به «ثابت پاسال» هيچ گونه شکي نيست و هر کسي مي تواند در تهران از کسبه و بازاريان تحقيق کند).
روي همين اصل است که علماي اعلام از خريد و فروش و استعمال پپسي کولا منع کرده اند، و در اين صورت آيا وجدان مردم مسلمان اجازه مي دهد که پپسي را استعمال کنند و با استعمال هر بطري يک ريال به دستگاه خيانت و جنايت بهايي گري که توسط دشمنان اسلام به وجود آمده است، کمک کنند؟!
اينک ما در اينجا متن فتواي حضرت آيت الله العظمي آقاي بروجردي رهبر بزرگ مردم ايران را که درباره ي لزوم ترک معامله با بهاييان صادر فرموده اند درج مي کنيم و البته فتواي حضرت معظم له يک فتواي کلي جامع و کاملي است و تعيين مصداق آن در خارج، وظيفه ي خود مسلمان هاست.
(سؤال)
حضرت آيت الله العظمي آقاي بروجردي مدظله العالي علي رؤس المسلمين بحق محمد و آله
چه مي فرمايد راجع به معاشرت و معامله با بهاييان از قبيل اکل و شرب با آنها و مهماني کردن آنها و به مهماني رفتن و زن دادن به آنان و زن گرفتن از آنها و دخول حمامات آنان و راه دادن آنها به حمامات مسلمين و خريد و فروش با آنها و کرايه و اجاره دادن املاک و وسايل نقليه از آنها و معالجه نزد آنها و اصلاح سر و صورت آنان و کار کردن براي آنها مجانا و يا تحت هر يک از عناوين معاملات شرعيه از قبيل جعاله و مزارعه و مساقات و شرکت و صلح و نحو اين امور از انحاء معاشرت و معامله با آنها. مستدعي است نظر شريف را مرقوم داريد.
ادام الله ظلکم.
(جواب)
بسمه تعالي
لازم است مسلمين نسبت به اين فرقه معاشرت و مخالطه و معامله را ترک کنند فقط از مسلمين تقاضا دارم آرامش و حفظ انتظام را از دست ندهند.
حسين الطباطبايي (محل مهر مبارک)
فتواي آيت الله العظمي آقاي بروجردي وظيفه ي هر مسلمان با ايمان را در مقابل بهاييان که بر خلاف شايعات دروغ يک مشت معدود بيش نيستند، معلوم مي کند و اينک ما در اينجا متن نظريه ي حضرت حجت الاسلام آقاي شيخ ابوالفضل قمي دام بقائه را که يکي از علما و مدرسين و مفسرين حوزه ي علميه ي قم هستند درباره ي خصوص پپسي کولا درج مي کنيم تا حقيقت مسأله براي همه ي مردم مسلمان ايران روشن شود.
بسمه العالي
حضرت حجت الاسلام و المسلمين آيت الله آقاي حاج ميرزا ابوالفضل قمي دام بقائه
فتوايي که حضرت آيت الله العظمي آقاي بروجردي درباره ي لزوم ترک معامله و مخالطه و معاشرت با بهاييان صادر فرموده اند ذهن مسلمين را در اين قسمت روشن کرده است ولي تقاضا مي شود که نظر شريف را در خصوص پپسي کولا (که مدير شرکت آن و کارخانه ي آن بهايي هستند) مرقوم فرماييد:
ادامه الله بقائکم الشريف 29 شعبان 1377
بسمه تعالي
اقدامات بنده راجع به ممنوع الشرب و البيع بودن پپسي کولا معروف است و متعلق بودن آن به آن طايفه ي خبيثه روشن است از اين جهت لازم است بر جميع مسلمين از آن احتراز کنند.
ابوالفضل القمي
برادران مسلمان:
1. اين بيانيه را بخوانيد و بدهيد ديگران نيز بخوانند و به رفقاي خود در شهرستان ها نيز بفرستيد.
2. در مجالس و مجامع به برادران مسلمان خود نيز موضوع را گوشزد کنيد.
3. اگر ممکن شد در شهرستان خود عين بيانيه را چاپ و پخش کنيد.
4. اگر فروشندگان پپسي گوش به حرف شما ندادند آنها را به قطع معامله تهديد کنيد زيرا مردم مسلمان باغيرت با افراد بي مبالات معامله نمي کند.
5. فريب تبليغات و آگهي هاي پپسي کولا را نخوريد و اگر بالاي تابلوهاي پپسي کولا بسم الله الرحمن الرحيم ديديد بدانيد که براي گول زدن شما نوشته اند زيرا همين شرکت پپسي کولا است که تابلوهاي مشروب فروش هاي تهران را داده است.
6. اگر در مکه ي معظمه و مدينه ي طيبه و عتبات عاليات مردم پپسي کولا مي نوشند بايد توجه داشته باشيد که مدير کارخانه ي آنها بهايي نيست و افراد مسلمان است.
7. براي مبارزه با دستگاه جاسوسي بهاييان به دستور حضرت آيت الله العظمي آقاي بروجردي، در قم تمام تلويزيون ها که متأسفانه آن هم متعلق به ثابت پاسال است و برنامه هاي ضد اسلامي داشت، جمع آوري شد.
حق سرانجام پيروز مي شود
رمضان المبارک 1377، قم، حوزه ي علميه
سيد هادي خسروشاهي

پي‌نوشت‌ها:
 

> 1. مدير مرکز بررسي هاي اسلامي قم.
2. ميرزا يحيي دولت آبادي، حيات يحيي، جلد دوم، انتشارات عطار، تهران، 1361، ص 137.
3. همان، ص 136.
4. محمد بن ابراهيم، معروف به ملاصدرا، شواهد الربوبيه في المناهج السلوکيه، ترجمه ي جواد مصلح، تهران، سروش، 1362، ص 496.
5. ملاصدرا، شرح اصول کافي، جلد 2، ترجمه ي محمد خواجوي، انتشارات پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، تهران، 1363، ص 212.
6. براي آشنايي از نحوه ي عملکرد اين انديشه در تاريخ معاصر ايران ر.ک: موسي نجفي، متون، مباني و تکوين انديشه ي تحريم در تاريخ سياسي ايران، انتشارات آستان قدس رضوي، مشهد، 1371.
7. همان، ص 9.
8. مراجعه کنيد به کتاب: تاريخ قيام 15 خرداد به روايت اسناد، تأليف دکتر جواد منصوري، ج 1، چاپ تهران.
9. صحيفه ي امام ، ج 1، ص 111، آذرماه 1341.
 

منبع:نشريه 15 خرداد، شماره 6.
ادامه دارد...




 

نسخه چاپی