برکت (3)

برکت (3)
برکت (3)


 

نویسنده : رضا اسماعیلی
منبع : اختصاصی راسخون




 

6-ازدواج:
 

رسول خدا صلی الله علیه واله و سلم برای تشویق جوانان به ازدواج می‌فرمایند :
تزوجوا للرزقفان لهن البرکه : (52) برای فراوانی روزی ازدواج کنید زیرا خداوند متعال در زنان برای شما برکت قرار داده یعنی ازدواج مایه برکت و افزایش روزی است البته ناگفته نماند که ازدواج‌هایی مایه برکت می‌شود که هم کفو باشند و لذا پیامبر اسلام در ادامه می‌فرمایند:
المومن کفوا المومنه والمسلم کفوا المسلمه (53) مرد با همتای زن مؤمنه و مرد مسلمان با همتای زن مسلمان ازدواج کند که اگر در غیر این صورت باشد و ملاک‌هایی از جمله چشم و ابروی قشنگ و...شخص را اسیر کند این نشانه نه تنها مایه برکت نیست بلکه باعث از هم پاشیدگی خانواده شده؛ و ضررهایی را برای او طرف خواهد داشت که برکت را هم از بین می‌برد.

7- پرداختن زکات:
 

امیر المومنین علی علیه‌السلام فرمودند: البرکه فی المال اعطا الزکاه (54) برکت در مال با پرداختن زکات، کامل میشودباید اعتماد به خدا کرد و همان طوری که خداوند اعطا کرده. اراده کند از انسان خواهد گرفت لذا در ندادن زکات احتمال اینکه خداوند هر لحظه جلوی نعمت را بگیرد هست. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم مردم را ترغیب به زکات دادن کرد عبد الرحمن بن عوف چهار هزار درهم آورد و گفت یا رسول الله هشت هزار درهم داشتم نصفش را برای تو آوردم که در راه خدا صرف شود و نصفش را برای خرج خانواده‌ام گذاشتم رسول خدا فرمود خدایت برکت دهد هم در آنچه دادی و هم در آنچه گذاشتی و خدا به عبد الرحمن بن عوف برکت داد. چنانچه وقتی مرد هشت؛ دو زنش؛ یک صد و هشت هزار درهم شد؛ و نیز ان روز عاصم بن عدی بن عجلان صد بار خرما داد وابو عقیل انصاری یک صاع خرما آورد و گفت یا رسول الله ازمزد آبیاری شبانه دو صاع خرما بدست آوردم که یکی را به منزل دادم و دیگری را برای شما. پیغمبر برای او دعا کرد و گفت روی بار زکات بریز. که منافقان هم عیب‌جویی کردند.
همچنین در کتاب شریف امالی صدوق آمده است چون مردم زکات ندهند زمین برکت در زراعت و میوه و معدن ندهند و چون به نا حق قضاوت کنند مقاومت کردند در برابر ظلم و عدوان.

8 -داشتن خانواده معنوی:
 

داشتن خانواده خوب و سالم باعث برکت برای انسان و یا خانواده می‌باشد داشتن یک خانواده معنوی بودن فرزند و پدر مادر مؤمن در خانه می‌باشد. که همین مؤمن بودن باعث می‌شود برکت خداوند به انسان نازل شود قران کریم در سوره مبارکه کهف می‌فرمایند :و اما الجدار فکان لغلامین یتیمین فی المدینه و کان تحته کنز لهما و کان ابو هما صالحا فاراد ربک ان یبلغا اشدهما ویستخرجا کنزهما رحمه من ربک و ما فعلته عن امری ذالک تاویل مالا یستطیع علیه صبرا (55)
آیه شریفه مربوط می‌شود به زمانی که وقتی حضرت موسی و جناب خضر حکیم از روستایی عبور می‌کردند دیواری را یافتند که می‌خواست فرو غلطد حضرت خضر دستور داد که ان را با هم بسازند چون که خداوند گنجی را زیر دیوار نهفته بود به خاطر اینکه پدرشان مردی مؤمن و نیکو کار بود خداوند خواست که ان دو به مرحله رشد خود رسند و گنجی را که از سوی پروردگار به انان بود کسی نتواند بیرون آورد و برای انان بمانند.
خداوند به برکت ایمان شخص مؤمن فرزندانش را تا هزار سال مشمول حفظ و نگهداری خود قرار می‌دهد و اینکه ان دو کودک یتیم پس از سپری شدن هفتصد سال مورد لطف الهی شدند کما اینکه در تفسیر عیاشی از زر اره و حمران از حضرت امام صادق و امام محمد باقر علیهما سلام فرمودند :اطفال و کودکان نگهداری می‌شوند از اثر شایستگی پدر انسان هم چنان که خداوند ان دو یتیم را از جهت صالح بودن پدرشان حفظ کرد. خداوند متعال از اثر فلاح و رستگاری شخص مؤمن فرزندان و فرزندان فرزندانش را فلاح و سعادت عنایت می‌فرماید و نیز خانه‌ها همسایه‌ها و بستگان اطرافش را در حفظ وامان خود قرار می‌دهد از جهت اکرام و احترامی که نزد خداوند دارند :
کما اینکه در تاریخ ثابت شده که گاهی فرزندان یا فرزند سبب طغیان پدر می‌گردد حضرت علی علیه‌السلام راجع به انحراف زبیر فرمودند :ما زال الزبیر رجلا منا اهل البیت حتی نشاء ابنه المسئوم عبد الله (56)
زبیر همیشه مردی از طرفداران ما اهل بیت بوده تا اینکه فرزند نا مبارکش عبد الله به وجود آمد و در روایات دارد خداوند به بهترین وجه جبران کرد و به جای پسر دختری عطا کرد که برکات زیادی نصیبشان شد که هفتاد پیامبر از نسل او متولد یافتند و این بهترین برکت است. ناگفته نماند که در تفسیر جوامع الجامع درباره این آیه شریفه نکات قابل توجه هست که باید تأمل کرد که دارد گنجی خداوند نگه داشت برای ان فرزند یتیم جد هفتادم ان‌ها مؤمن بوده بعضی هم گفتند : جد بالاتر ان‌ها مؤمن و شخص نیکوکاری بوده است. (57)

9 -رفت و آمد در مسجد :
 

در بررسی احادیث و روایات و بیانات قران کریم توصیه اکیدی در رفتن به مسجد می‌بینیم که زیاد رفتن به مسجد نه تنها برای بار آخرت انسان بلکه برای دنیای او موثر خواهد بود. بر خلاف فکر عوام که بر این گمانند که کسانی که مسجد می‌روند نفع اخروی برای ان‌ها دارد.
هر چند امیر المومنین علی علیه‌السلام فرمودند :الجلسه فی الجامع خیرلی من الجلسه فی الجنه لان الجنه فیها رضا نفسی والجامع فیهارضی ربی (58) .نشستن در مسجد جامع برای من در نشستن در بهشت برتر است زیرا نشستن در بهشت رضایت نفس مرا به دنبال دارد در حالی که نشستن در مسجد مایه رضایت و خشنودی خداوند است.
اینکه وجود مبارک پیامبر عظیم الشان فرمودند ما من یوم الا و ملک ینادی فی المقابر من لغبطون فیقولون اهل الساجد یصلون ولما نقدر ولصومون ولما نقدر. (59)
در هر روز فرشته‌ای در قبرستان به مردگان خطاب می‌کند که نسبت به چه کسانی غبطه می‌خورید انان پاسخ می‌دهند ما نسبت به اهل مسجد غبطه می‌خوریم ایشان نماز می‌گذاردند و روزه می‌گرفتند و ما توان انجام ان را نداریم.
لذا یک سری برکتها هست که انسان با تلاش و اگاهی خود علاوه بر این‌ها می‌تواند کسب کند هم نفع دنیوی و هم نفع اخروی برای او داشته باشد که ما مختصراً فقط اشاره می‌کنیم البته نا گفته نماند که مسجد بازار آخرت است با مغفرت و رحمت خدایی انسان پذیرایی و پذیرفته میشودو سرانجام ان بهشت است. (60).
اما بهترین ان، که سعادت هر دو جهان را دارد! و آسایش و عزت و بزرگی هر شخص مسجدی را می‌تواند داشته باشد! رفت و آمد در مسجد و کسب فیوضات مادی معنوی و اجتماعی است.
امیر المومنین علی علیه لسلام در مورد رفت وامد مسجد می‌فرماید :
من اختلف الی المسجد اصاب احدی الثمان اخا مستفاد فی الله – او علما مسطرفا- او ایه محکمه – او یسمع کلمه تدل علی هدی – او رحمه منتظره –او کلمه ترده عن ردی – او یترک دنیا خشیه – او حیا ءً (61)
انسانی که به مسجد رفت و آمد می‌کند دست کم یکی از امور هشت‌گانه ذیل نصیب او می‌شود 1- پیدا می‌کند برادرانی اسمانی که او را در سیر خداوند کمک کند 2- علم و دانشی جدید در مسجد میاموزد و به اگاهی او اضافه می‌شود 3- فهم و درک آیه ای از آیات قران را می‌داند .4-شنیدن سخنی که سبب هدایت و راهنمایی او باشد .5- رحمتی از طرف خداوند که انتظار او را می‌کشد .6-سخنی که او را از گمراهی و هلاکت نجات دهد .7-ترک گناه به سبب روحیه خدا ترسی که در کنار برکت رفت و آمد به مسجد حاصل می‌شود و خشیت از خدا که در قلب او وارد می‌شود .8-ترک گناه به خاطر حیا از برادران ایمانی خود که در مسجد با انان آشنا شده است که امام می‌فرماید حد اقل یکی از این 8 مورد گیر انسان می‌اید که هم اثرات دنیوی دارد و هم اخروی و در جایی هم داریم حدیث از پیغمبر اکرم که می‌فرماید اذا نزلت العاهات والافات عوفی اهل المساجد به هنگام نزول بلا و افات اهل مسجد محفوظ می‌مانند. (62)
و حتی مسجد پناهگاهی محکم و مطمئن برای جلوگیری از حوادث و بر طرف کننده غم‌ها و اندوه‌ها برای هر شخص می‌تواند باشد که امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید : آن گاه که در مشکلات زندگی اندوهی شما را گرفت چه چیز مانع از ان است؟ که مگر وضو گرفته و در مسجد 2 رکعت نماز بجا او رید و در ان خداوند را بخوانید. (63)
و امروزه ثابت شده که همه مشکلات ما را پول حل نمی‌کند چه بسا انسان لحظاتی را با خدای خویش خلوت کرده و انس بگیرد چنان روحیه معنوی می‌گردد گویا عشق پرواز دارد و می‌خواهد پرواز کند و این صفایی که انسان در ماه مبارک رمضان یا ماه محرم‌الحرام دارد به خاطر ارتباط بیشتر با خدا و صیقل روح و رشد ان می‌باشد و هیچ موقع پول نتوانسته روح انسان را آرامش دهد مگر اینکه ان هم در ارتباط و در گیر روح شده باشد و خشنودی خداوند در ان لحاظ شده شده باشد ویکی از بهترین عامل که باعث رشد معنویات و خشنودی خداوند هست تمایل به خوبی‌ها و انجام ان است که برکات خوبی برای دنیوی و اخروی می‌تواند باشد انشاء الله.

10 - نام خوب برکت می آورد :
 

پیروی از اسوه‌های انسانیت در همه مراحل و شئونات زندگی سفارش شده چرا که اقتدای به خوبان، زندگی را پر از خیر و برکت می‌سازد؛ و غذای روحی انسان را احیا می‌کند. از جمله سفارش شده نام کودکان بر اساس نام مأموران صالح و شایسته انتخاب گردد که این علاوه بر آثار مثبت روانی برای کودکان نوعی احیا و بزرگداشت نام زنان و مردان صالح روزگار است. در روایت‌های مختلف آمده است که نام مبارک فاطمه به عنوان برکت معرفی شده است.
از امام کاظم علیه‌السلام روایت شده است :
لا یدخل الفقر بیتاًفیه اسم محمد او احمد او علیا و الحسن اوالحسین او جعفر او طالب او عبدالله او فاطمه من النساء. (64)
و در خانه‌ای که نام محمد، علی، حسن، حسین، جعفر، طالب، عبدالله یا فاطمه باشد فقر وارد نمی‌شود.
پیغمبر اسلام صلی الله علیه و اله و سلم می‌فرمودند همیشه برکات خداوند بر اهل خانه‌ای که یک نام از اسامی پیامبران و آلش باشند نازل خواهد شد (65) که امیر المو منین علی علیه‌السلام از پیامبر خدا نقل می‌کنند هر خانه‌ای نام پیامبری در ان باشد هر صبح و شام مورد تقدیس فرشتگان الهی هستند. (66) و یا در روایتی دیگر از امام رضا علیه‌السلام نقل شده است که فرمودند منزلی که در ان نام محمد باشد اهل ان منزل صبح و شام در خیر به سر می‌برند. (67)
نام خوب مضاف بر برکت می‌تواند در شخصیت انسان ملاک و ارزش باشد و باعث بزرگی و چه بسا انسان‌هایی بوده‌اند که از نام خود رنج می‌بردند به دور از واقع نگفته‌ایم که بگوییم نام خوب در روح و روان هر انسانی می‌تواند اثر داشته باشد؛ و می‌تواند از اسم خوب لذت هم ببرد و یا بالعکس.

11- دعا کردن :
 

دعا کردن یک امر کلی است که برای هر درخواست یا رفع مشکلی توصیه شده چرا طرف مقابل همه مخلوقات انسان شخص واحد هست وان خداوند متعال هست و دعا کردن هم همین است اینجا در خواست است وقطعا تاثیرخواهد داشت و حتی اگر چیزی دیگرهم باشد همین‌طور لذا روزی ابو حنیفه به موسی بن جعفر علیه‌السلام گفت :
حمادبن عیسی جهنمی بصری اهل کوفه بود ولی ساکن بصره و در حدود نود و چند سال زندگی کرد و از حضرت صادق علیه‌السلام روایت در دره قبا در مدینه فوت شد حماد بن عیسی گفت خدمت حضرت موسی بن جعفر رسیده عرض کردم فدایت شوم از خدا بخواه به من خانه، زن، فرزند و خادم و توفیق انجام حج در هر سال عنایت کند امام علیه‌السلام دست بلند کرد و گفت :اللهم صل علی محمد وال محمد وارزقه وزوجه وولدا و خادما والحج خمسین السنه خدایا به او زن و فرزند و خدمتکار عنایت فرما و توفیق ده که پنجاه سال حج برود حماد می‌گوید فهمیدم بیشتر از پنجاه سال نمی‌توانم حج بروم و گفت این همان خانه‌ای است که به دعای موسی بن جعفر نصیبم شده و این همسرم که از پشت پرده سخن او را می‌شنوید و این پسرم و این خدمتکارم و دو مرتبه دیگر به حج روم پنجاه مرتبه تمام می‌شود و در حج پنجاه و یکم در محل احرام داخل شد که غسل کند آب او را برد. (68)

12- داشتن دوست خوب :
 

به یقین داشتن هم‌نشین خوب و دوست در شکل گیری شخصیت انسان در تأثیر خواهد داشت و حتی باعث می‌شود انسان با شخصیت دوست شناخته شود که اگر شخص بتواند دوست خوب پیدا کندو اگرچه ظاهر شخصیتی خود رابواسطه خوب بودن دوستش اصلاح کرده و مردم به خوبی از او یاد خواهند کرد که این هنر خود نوعی برکت و خیر است اما در باطن هم باعث جلب توجه خدا و ائمه نزول برکات و خوبی‌ها خواهد بود امام صادق علیه‌السلام در اوصاف یاران امام زمان علیه‌السلام می‌فرماید :
له کنزبالطالقان ما هو یذهب و لا فضه ورایه لم تنشر منذ طوبت و رجال کان قلوبهم زبر الحدید لا یشو بها شک فی ذات الله اشد من الحجر لو حملوا علی الجبال لا زالو ها لایقصدون کبرایاتهم بلده الاخربوها کان علی خیولهم القسبان یتمسحون بسرج الامام یطلیون یذالک البرکه. (69)
فضل بن سیار از حضرت امام جعفر صادق روایت کرده که امام فرمودند گنجی در طالقان هست که از طلا و نقره نیست و پرچمی است از روزی که ان را پیچیده‌اند برافراشته نشده است و مردانی هستند که دل‌های انان مانند پاره‌های من است شکی در ایمان به خدا در ان راه نیافته و در طریق ایمان از سنگ محکم‌تر است که اگر ان‌ها را وادارند. کوه‌ها را از جای کنده و از میان بر دارد لشگر ان‌ها قصد هیچ شهری نمی‌کنند جز اینکه ان‌ها را خراب می‌نمایند اسب‌های ان‌ها زین‌های زرین دارند و خود ان‌ها برای تبرک بدن خود را به زین اسب امام می‌مالند. این‌ها خصایص یاران و دوستان امام زمان هستند که غرض از بیان حدیث ملاک‌های دوست است که البته باید بیشتر توضیح داد که یکی از ملاک‌های اصلی دوست، ایمان قلبی او به خدا و ارتباط با خدا است که می‌تواند راه گشای خود و دیگران در مسیر زندگی باشد و اگر امروز هر شخصی خواست دوست پیدا کند باید حتماً به این امر دقت نماید. که در تمام زمینه‌ها دوست خوب نردبان ترقی و رشد انسان به کمال است.

13- با هم غذا خوردن :
 

ابراهیم کرخی از امام صادق علیه‌السلام که او، از امام حسن مجتبی نقل می‌کند. در سفره غذا 12 خصلت وجود دارد که باید هر مسلمانی ان را بداند چهار تای ان‌ها واجب، چهار تای ان‌ها مستحب، و چهار تا برای ادب است. 4 تای واجب از ان‌ها :شناخت غذا که منظور حلال بودن یا حرام بودن ان است. رضایت به ان غذا کم یا زیاد بودن، خوب یا بد از نظر کیفیت یا کمیت، که بدان راضی باشیم و نق نزنیم و بهانه‌های بنی اسرائیلی بگیریم و سوم بردن نام خداوند. گفتن بسم الله ابتدای غذا و گفتن سپاس خداوندی و الحمدالله بعد از پایان غذا و دست کشیدن. اما چهار تای دیگر که مستحب هستند :شستن دست‌ها قبل از غذا خوردن که برکات خوب و فراوانی دارد که ذکر شده نشستن بر روی چپ که در سلامت بدن تأثیر دارد. خوردن با سه انگشت و لیسیدن انگشتان اما چهار تای دیگر که برای ادب است :خوردن قسمتی که جلوی توست، برداشتن لقمه کوچک، جویدن بسیار و کمتر نگاه کردن به مردم. کما اینکه اگر جمع غذا خورده شود یعنی باهم، و تعداد زیادی سر سفره بنشینند. جهت میل غذا برکت‌ها زیاد می‌شود. (70)
در کتاب نهج الفصاحه از رسول خدا (ص) وارد شده که فرمودند: با هم غذا بخورید و پراکنده نشوید که غذای یکی برای دو تن کافی است و غذای دو تن برای سه تن و چهار تن کافی است با هم غذا بخورید و پراکنده نشوید که برکت قرین جماعت است. (71) اسماعیل بن مسلم مسکونی از امام صادق (ع) روایت کرده است که او نیز از پدرش امیر المومنین روایت کرده که فرمودند چون غذا چهار خصلت پیدا کرد غذای کاملی شده است. وقتی که حلال باشد دست‌های زیادی بر ان دراز شود آغاز ان نام خدا برده شود و در پایان ان ستایش خداوند شود این غذا کامل و با برکت خواهد بود. (72)
وجود مبارک پیامبر اسلام در رابطه با هم غذا خوردن می‌فرماید با هم خوردن و اینکه دست‌های زیادی در سفره باشد فرمودند کلوا جمیعاً و لا تفرقوا فان البرکه مع الجماعه با هم بخورید و جدا نشوید که هما نا برکت با جماعت است. (73)

13-شستن دست‌ها قبل از غذا و نام خدا بردن :
 

نبی اکرم صلی الله علیه و اله و سلم فرمودند هر که خواهد خیر و خوبی او زیاد ادامه یابد وقت غذا خوردن دست‌ها را بشوید (74) و همچنین فرمودند وضو را کامل بگیرید تا خداوند پریشانی‌های شما را برطرف کند و شستن دست پیش از غذا فقر را می‌برد و بعد از غذا اندوه را بر طرف می‌کند و چشم را سالم می‌دارد و امام صادق علیه‌السلام فرمودند هر کس پیش و بعد از غذا دست را بشوید غذا از اول تا آخر بر او با برکت و گوارا گردد و مادام که زنده است در وسعت رزق باشد (75) و بدنش از بیماری در امان باشد و اینکه هر کس قبل از طعام دست بشوید و با حوله خشک نکند تا وقتی که رطوبت دردست او باشد در غذای او برکت خواهد بو دو اینکه پیغمبر اکرم فرمودند شستن دست قبل از غذا و بعد از غذا فقر را می‌برد چنانکه سوهان کوره زنگ آهن را می‌برد و تا زنده است در وسعت خواهد بود و فرشتگان بر کسی که انگشتان خود بلیسد رحمت می‌فرستد (76) و در حدیثی دیگر از امام صادق (ع) از قول پدران بزرگوار از امیر المومنین روایت کرده که فرمودند که کسی به هنگام غذا خوردن نام خدا را بر زبان جاری سازد هرگز در مورد ان غذا مورد باز خواست قرار نخواهد گرفت 5.لذا لازم است بدانیم آموزه‌های دینی ما چقدر کامل است حتی در مورد آداب غذا خوردن و مسائل بهداشتی آن که این نشان دهنده کامل بودن ان است.

14 - صله رحم برکت در عمر و زندگی :
 

در تفسیر عیاشی رسول خدا فرمودند کسی که صله رحم کند و از عمرش سه سال نمانده است خداوند ان را به سی و سه سال کشاند و کسی که قطع رحم کند و از عمرش سی و سه سال مانده خدا کوتاهش کند به سه سال یا کمتر و اینکه وجود مبارک امیر المومنین علیه‌السلام می‌فرماید سه خصلت است که دارنده ان‌ها نمیرد تا وبالشان بیند تجاوز قطع رحم و سوگند دروغ و اینکه فرمود مردمی بد کار باشند که با هم صله رحم کنند و اموالشان فزون گردند و ثروتمند شوند و سوگند دروغ و قطع رحم خانه‌هایشان را ویران کند (77) و دارد در کتاب روضه الواغطین امیر المومنین علیه‌السلام فرمودند نیکی کن و نیکی بگیر رحم کن و رحم شو به خوبی یاد کن تا به خوبی یاد شوی و صله رحم کن تا خدا عمرت را زیاد کند و صله رحم کن حتی اگر جواب تو را ندهند و با تو سخن نگویند که پیغمبر اکرم می‌فرمایند :تو صله رحم کن اگر با تو حرف هم نزدند خداوند یار و ظهیر شما یعنی پشت شما و کمک شما هست که صله رحم عمل‌ها را پاک و اموال را زیاد و حساب را سبک و بلا را بر اندازد و عمر را افزون می‌دهد چرا که به فرمایش پیغمبر اکرم هر کدام از مردان گرچه صاحب فرزندیست از عشیره و تبارش ولی بی نیاز نباشد و به یکدیگر نیازمند هستید پس صله رحم کنید که هر کدام از شما اگر قطع رحم کنید در روز مصیبت و گرفتاری، یک دست ندارید چرا که با قطع رحم از دست داده‌اید؛ و امروز که نیاز دارید دفاع کنید؛ و برادران امروز از همه چیز؛ مال خود بهترند که به ارث بگذارید.

15 - زیارت قبور ائمه علیهم السلام :
 

حسن بن علی وشاءنقل کرده است که از امام رضا علیه‌السلام پرسیدم ثواب کسی که به زیارت یکی از ائمه برود چیست فرمود ثوابش مانند زیارت قبر امام حسین (ع) است عرض کردم کسی که به زیارت موسی بن جعفر برود چه ثوابی دارد مانند ثواب کسی که به زیارت قبر امام حسین (ع) برود علی بن مهزیارنقل کرده که به امام جواد علیه‌السلام عرض کردم ثواب کسی که قبر امام رضا را زیارت کند. چیست فرمود به خدا سوگند ثواب بهشت دارد. (78)
احمد بن بزنطی نقل کرده است که در نامه امام رضا علیه‌السلام خواندم به شیعیان بگویید که ثواب زیارت من در پیشگاه خداوندی برابر هزار حج است راوی می‌گوید که از روی تعجب به حضرت جواد علیه‌السلام عرض کردم هزار حج! فرمود آری به خدا سوگند بلکه یک میلیون حج برای کسی که با شناخت ان حضرت را زیارت کند. (79)

16 - داشتن گوسفند :
 

در کتاب خصال چاپ غفاری از رسول گرامی وارد شده است که فرمود برکت 10 جز است 9 جز ان در بازرگانی و یک جز در جلود است که شیخ صدوق گفته مقصود از جلود گوسفند است به گواه ان چه از پیغمبر اکرم روایت شده که نه دهم روزی در بازرگانی و یک دهم ان در سابیا یعنی گوسفند است که بعضی در واژه سابیا گفته‌اند:
منظور نتاج مواثی و فزونی یعنی پرده ایست که بچه در ان زاید و گفتند مقصود از جلود جانوران، پوست ان‌ها می‌باشد.
همچنین در کتاب محاسن ص: 641 به سند از پیغمبر اکرم هست که به عمه‌اش فرمودند :چه بازت دارد از اینکه برکت برای خانه‌ات بگیری گفت یا رسول الله برکت چیست؟ فرمود. گوسفند و شینه که هر کس در خانه او گوسفند شیر ده یا میش یا ماده گاو هست همه برکت‌اند.
و نیز از امام صادق علیه‌السلام روایت شده است که چون خاندانی یک گوسفند دارند. خداوند روزی ان را بدهد و در روزی ان‌ها هم بیفزاید و فقر از ان‌ها برود. تا یک مرحله و چون دو تا دارند. خدا بدان‌ها روزی دهد و به روزی ان‌ها بیفزاید و فقر دو مرحله ازانها برود؛ و اگر سه تا دارند روزی هر سه را بدهد؛ و به روزیشان هم بیفزاید؛ و فقر یکباره از ان‌ها برود. (80)
و امام محمد باقر علیه‌السلام فرمودند : رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم وارد شدند برام سلمه و فرمود در خانه‌ات برکت نبینم؟ گفت چرا یا رسول الله برکت در خانه من است فرمود به خدا برکت در سه چیز فرود آورد. آب؛ آتش؛ گوسفند. (81)
باز از محمد بن مارد هست که فرمود شنیدم از امام ششم علیه‌السلام می‌فرمود مؤمنی نیست که در خانه بز شیر دهی دارد جز اینکه اهل ان خانه تقدیس شوند؛ و برکت یابند. اگر دو تا باشند هر روز 2 بار تقدیس شوند و برکت یابند یکی از راویان گفت چگونه تقدیس شوند فرمود فرشته‌ای در بام و شام بر ان‌ها ایستد و گوید مقدس باشید برکت یابید پاکیزه و پاک است نا خورش شما. (82)

16 پرداختن زکات :
 

در کتاب شریف امالی صدوق آمده است چون مردم زکات ندهند زمین برکت در زراعت و میوه و معدن ندهد چون به ناحق قضاوت کنند معاونت بر ظلم و عدوان کرده‌اند.
عواملی که برکت را از زندگی می‌برد :

1- گناه
 

اولین و مهم‌ترین چیزی که قطعاً در ذایل کردن برکت در زندگی تأثیر دارد گناه کردن است گناه غضب خداوند را فراهم می آورد با بودن غضب خداوند نظر خداوند به زندگی کمتر می‌شود و لذا بی برکتی در زندگی به دنبال خواهد داشت و امیر المومنین علیه‌السلام در دعای شریف کمیل بعد از ذکر اسماء و صفات خداوند به ذکر گناهان و آثار پرداخته و لذا گرفتاری‌ها و حوادثی که در، دنیا دامن‌گیر انسان‌ها می‌شود را بیان می‌کنند و اینکه همیشه پیامد ان گناه در زندگی دخیل بوده است. گناه مانند سهم مهلکی است که سلامت روح را به خطر انداخته؛ و ان را به هلاکت می‌کشاند. امام سجاد علیه‌السلام؛ در کلام طولانی آثار گناه را شمردند که ما فقط تیتر گناه را نقل می‌کنیم؛ و ادامه ان را بر عهده خواننده واگذار می‌کنیم. امام می‌فرمایند گناهان زیادی هستند که زندگی انسان را تغییر می‌دهند که از جمله ان‌ها عبارتاند :
الذنوب التی تغییر النعم ... نعمت‌ها را تغییر می‌دهد که هر کدام از این‌ها گناهان مختلفی هستند الذنوب التی تورث الندم پشیمانی می آورد الذنوب التی تنزل النقم بلاها را نازل می‌کند الذنوب التی تدفع القسم روزی قسمت شده را کم می‌کند الذنوب التی تهتک العصم پرده‌ها را می‌درد الذنوب التی تنزل البلا بلا را نازل می‌کند الذنوب التی تدیل الاعداء موجب شماتت دشمنان می‌شود الذنوب التی تعجل الفنا عمر را کوتاه و نیستی و فنا را تعجیل می‌کند الذنوب التی نقطع الرجا امیدها را قطع الذنوب التی تظلم الهوا هوا را تاریک می‌کند الذنوب التی تکشف الغطا پرده دری می‌کند الذنوب التی ترد الدعا مانع اجابت دعا می‌شود الذنوب التی تجس غیث السما باران را قطع می‌کند. (83)
که همه این‌ها حدود هفتاد گناه هستند که می‌تواند انسان را به هلاکت برساند.
همسر امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید ما انعم الله علی عبده بنعمه فسلبها ایاه حتی لذنب دنیا یستحق بذالک السلب (84)
خداوند هیچ نعمتی را که به بنده بخشیده از او سلب نمی‌کند مگر اینکه گناهی مرتکب شود که به خاطر ان مستحق سلب نعمت می‌شود.
مرحوم مجلسی در جلد 7 بحار در باب الذنوب در رابطه با گناه و اثر ان بحث می‌کند که یک روایت از ان را نقل می‌کنیم عن علی بن جعفر قال قال رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم :
خمس ان ادرکتموهن فتعوذ وا باالله منهن 1) لم تظهر الفاحشه فی قوم قط حتی یعلنوهاالا ظهر فیهم الطاعون والاوجاع التی
لم تکن فی اسلافهم الذین مضوا 2) و لم ینقصواالمکیال و المیزان الااخذواباالسنین وشده الموونه وجورالسلطان.
3)و لم یمنعوا الزکاه الا منعوا القطرمن السماءولو لا البها ئم لم یمطروا.
4)و لم ینقضواعهد الله فی عهد رسوله الا سلط الله علیهم عدوهم واخذوابعض ما فی ایدیهم.
5)و لم یحکموا بما انزل الله الا جعل الله باسهم بینهم.
امام محمد باقر علیه‌السلام فرمودند رسول خدا می‌فرماید 5 گناه است اگر به ان‌ها برخورد کردید پناه به خدا ببرید.
1- فحشا در هیچ قومی آشکار نشد مگر ان که طاعون و دردهای بی سابقه که در گذشتگان نبوده آشکار شود. (مثل ایدز –انواع سرطان‌های امروزی – دردهای نا علاج و سیل و زلزله‌های بی سابقه).
2- کیل و وزن را ناقص نکردند مگر ان که قحطی و سختی زندگی و معیشت و ستم سلاطین بر ان‌ها حاکم شد.
3- زکات نپرداختند در نتیجه باران از اسمان نیامد اگر چه چهار پایان نبودند باران به صورت کامل قطع می‌شد.
4- عهد خدا را در مورد پیامبر شکستند مگر ان که خدا دشمنانشان را بر ان‌ها مسلط کرد و اموال ان‌ها را چپاول کرد.
5- به ان چه خدا حکم کرده حکم ننمودند تا ان که ظلم بین ان‌ها قرار گرفت.
که علامه در توضیح می‌فرماید هر عقوبتی با نوع گناه تناسب دارد طاعون انقطاع نسل است کم گذاشتن از کیل و میزان برای افزایش ثروت اما قحطی مانع می‌شود زکات نمی‌دهند باران نمی‌اید به طور کلی چیزی برداشت نمی‌کند عدم ریزش رحمت الهی.
همچنین درباره گناه کردن رسول خدا فرمودند اربع لا یدخل بیتا منهن الا خرب و لم یعمه بالبرکه الخیانه والسرقه وشرب الخمر والزنا.
4 چیز است که اگر وارد و داخل خانه‌ای شد ان خانه را ویران می‌کند حتی اگر یکی از این گناه‌ها وارد شود برکت از ان خانه محو می‌شود 1- خیانت کردن؛ سرقت؛ شرب خمر و زنا کردن (85)

2-قسم دروغ
 

قال امیرالمومنین علی علیه‌السلام :
ایاکم والحلف فانه ینفق السعه والیمحق البرکه (کافی ج 5 ص 162).
وای بر شما باد به قسم همانا قسم خوردن برکت را از بین می‌برد.
اینکه امیرالمؤمنین در بازار کوفه می‌رفتند و می‌فرمودند: بیعواولما تحلفوا فان الیمین ینفق السعه ویمحق البرکه :خرید و فروش کنید اما قسم نخورید همانا قسم از بین می‌برد زیادی و از بین می‌برد برکت را.
همچنین در کتاب نهج الفصاحه از پیامبر اسلام هست که قسم در معامله جنس را تمام و برکت را نابود می‌کند.

3-خوردن غذای داغ برکت ندارد :
 

در کتاب مکارم الاخلاق در اداب خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها نقل می‌کند که رسول خدا (ص) غذای داغ نمی‌خورد و صبر می‌کرد تا خنک شود و می‌فرمود خدای تعالی ما را آتش نخورانیده است و غذای داغ برکت ندارد او وقتی غذا میل می‌کرد. می‌فرمود بسم الله می‌گفت؛ و با سه انگشت و از جلو خود غذا می‌خورد و از جلو کسی بر نمی‌داشت و وقتی سفره پهن می‌شد قبل از سایرین شروع می‌کرد وبا سه انگشت ابهام و پهلوی و انگشت وسط غذا می‌خورد گاهی هم از انگشت چهارم کمک می‌گرفت و با تمامی کف دست غذا می‌خورد و می‌فرمود :اللهم اهدنی فیمن هدیت و عافنی فیمن عافیت و تولنی فیمن تولیت و بارک لی فیما اعطیت وقنی شربا قضیت انک تقضی ولایقضی علیک سبحانک رب البیت استغفرک و اتوب الیک واو من بک واتوکل علیک و لا حول ولا قوه الا بک یا رحیم. (86)
پروردگارا ما را به انان که هدایتشان کردی! هدایت کن! و با انان که عافیتشان دادی. عافیت ده! و با انان که امورشان را خودت به دست گرفتی امور مرا هم عهده دار شو؛ و آن چه مرا داده‌ای برکت ده و مرا از شر قضا و قدری که گذراندی نگهدار چون تویی که قضا به دست توست و تو که حکم می‌کنی و کسی نیست که علیه تو حکم کند منزهی تو ای پروردگار خانه از تو طلب مغفرت می‌کنم و به تو رجوع می‌کنم و به تو ایمان میاورم.
- در پایان این بحث جملاتی مختصر و قصار از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و اله و سلم درباره برکت که در کتاب نهج الفصاحه آمده است که فقط اشاره به ان‌ها می‌شود.
در طلب علم زود خیز باشید! که زود خیزی مایه برکت و کام یابی است و به عبارتی صبح زود در طلب روزی و حاجت‌های خود بروید زیرا که صبح خیزی مایه برکت و رستگاریست.
غذا را سرد کنید. تا برکت یابد زیرا که در غذای داغ برکت وجود ندارد که قبلاً به ان اشاره شد.
برکت در بزرگان ما است؛ و هر کس بر کوچک ما رحم نکند و بزرگ ما را محترم نشمارد از ما نیست؛ و خانه‌ای هم که در ان بچه.
نباشد برکت نیست.
سه چیز مایه برکت است فروش نسیه و قرض دادن به یکدیگر و آمیختن گندم به جو برای مصرف کردن نه اینکه برای فروش که غش در معامله و مردم است.
هر کس در آزاد ساختن خود و با اعتماد به خداوند متعال و به امید ثواب بکوشد بر خداوند لازم است که او را یاری نماید و برکت دهد و هر کسی که با اعتماد به خدا وند و توکل بر خداوند و به امید ثواب ازدواج نماید بر خداوند تبارک و تعالی لازم است که او را یاری و به زندگانی او برکت دهد و هر کسی با اعتماد و توکل خداوند و به امید ثواب زمین بایری را آباد کند بر خداوند لازم می‌شود که او را کمک کند و به او و زراعت او برکت دهد.
کفران نعمت:
ان چه که از نعمت‌های خداوند گفتیم و در رابطه با برکت بحث کردیم نباید به راحتی از مسئله کفران نعمت به راحتی گذشت که یکی از خصلت‌های بد انسانی در سلب نعمت همین مورد یعنی کفران نعمت است؛ و در زایل شدن برکت در زندگی اجتماعی و شخص قابل ذکر است؛ و از اهمیت خاص نیز برخوردار است. توجه نکردن به نعمت‌های خداوند چه مادی و چه معنوی در حقیقت کفران ان است. که قران کریم در چندین آیات اشاره به ان کرده است که یک نمونه مثال را از قران کریم بیان می‌کنیم ان شا الله مورد قبول و رضایت واقع شود ضرب الله مثلاً قریه کانت امه مطمئنه یاایتها رزقها رغدا من کل مکان فکفرت بانعم الله فاذاقها الله لباس الجوع والخوف بما کا نوا یصنعون. (87)
خداوند کریم مثال میزند در جامعه‌ای که نعمت زیاد داده بودیم سرزمین آبادی که محل امن و آرامش هم برای ان‌ها بود و هیچ ترس و آشفته حالی در بین ان‌ها نبود که رغدا اشاره می‌کند به گستردگی و فراوانی اما چنان کفران نعمت کردند. که آثار گرسنگی و ترس و بعضی تعبیر به لباس می‌کنند. در ان‌ها مشاهده شد و ترس سراسر وجودشان را فرا گرفت و ان‌ها را با گرسنگی عذاب کرد چنانکه از گوشت‌های خشکیده و طعامی که از خون و پشم شتر و جانورها و بدن حیوانات به دست می او رند می‌خوردند که این حکایت مخصوص اهل مکه به مدت 7 سال قحطی و گرسنگی کشیدند کسانی که از هجوم اشرار و غارتگران و حوادث طبیعی از قبیل سیل و زلزله و امثال ان‌ها در امان بودند؛ و در طلب رزق و روزی سفر نمی‌کردند؛ و برای ان‌ها محیا بود و خودشان را به سختی و مشقت نمی‌انداختند. که در اثر کفران نعمت خداوند همه این نعمت‌ها را از ان‌ها گرفت؛ و اثر گرسنگی تشنگی و برهنگی را در ان‌ها نمایان کرد.
در جای دیگر از قران باز اشاره به کفران نعمت قوم سبا ءکه در سوره مبارکه سباءامده دارد که لقد کان لسباء فی مسکنهم ایه جنتان عن یمین و شمال کلوا من رزق ربکم واشکروا له بلده طیبه و رب غفور فاعرضوا فارسلناعلیهم سیل العرم وبدلناهم بجنتیهم وجنتین ذواتی اکل خمط واثل وشی ء من سدر قلیل (88)
که در این آیه جنتان 2 باغ و صاحبان 2 باغ کفر ورزیدند و اینکه بعضی‌ها هم تفسیر کردند منظور 2 باغ نیست بلکه چندین باغ و بستان منظور است و بلده طیبه شهری است پاک و پر برکت و سر سبز و زمینش حاصلخیز و هیچ زمین شوره زاری نیست .
که قوم سبا در محل سکونتشان باغ و بستا نی بوده که امر شد از رزق خدا بخورید و او را شاکر باشید اما ان‌ها روی گرداندند و کفران کردند و خدا هم سیل ویرانگر را برای ان‌ها فرستاد و باغ‌های پر نعمت را به دو دسته باغ بی مانندش که میوه‌های تلخ و درختان شوره گز و اندکی درخت سدر همراه با خار است تبدیل کرد؛ و جالب توجه این است که ان‌ها در سرزمینی زندگی می کردنند که ان قدر امن بوده است که آبادی خالی از هر نوع حشره و جانوری از جمله مار عقرب پشه و مگس بود حتی باریکه اگر مرد غریبی داخل شهر می‌شد و در لباسش شپش بود ان شپش می‌مرد.
لذا عواقب نا سپاسی ان‌ها منجر به سیل می‌شود سیل عرم که عرم یعنی نام موشی که سد، ان‌ها را سوراخ کرده است که ملکه بلقیس سبا میان دو کوه برای ان‌ها و قوم سبا سدی محکم از سنگ و قیر ساختند که ای‌های باران و سیل در ان جمع می‌شد و دریچه‌ای در ان تعبیه کرده بود تا به اندازه‌ای که آب لازم داشتند از ان استفاده کنند و همین که طغیان کردند. خداوند موشی را بر سد انها مسلط ساخت تا ان را از زیر سوراخ کرد. سد ویران شد؛ و برخی عرم را سنگ‌های متراکم و انباشته میگویند علی ای حال معنای مختلفی کرده‌اند اما نتیجه اینکه به واسطه سیل که نابود شدند جایگاه خوبی پیدا نکردند که باز قران در سوره مبارکه ابراهیم جایگاه ان‌ها را جهنم اعلام می‌کند.
الم تر الی الذین بدلوا نعمت الله کفروااحلواقومهم دارالبوار جهنم یصلونها وبئس القرار (89)
که در این آیه شریفه خداوند به پیامبر اسلام (ص) می‌فرماید ایا ندیدی کسانی که نعمت خدا را تبدیل به کفران کردند؛ و سر انجام قوم خود را به دار البوار و سرزمین هلاکت و نیستی فرستادند بله این عاقبت کسانی است که نعمت خدا را تبدیل به نقمت می‌کنند.
و قران کریم دارالبوار چنین تفسیر می‌کند جهنمی که در شعله‌های سوزانش می‌سوزند و فرو می‌روند و بدترین قرار گاه است که این بدترین مکان برای کفران نعمت است مخصوصاً کسانی که نعمت‌های معنوی مثل رهبری پیشوایان و رهبران مذهبی را انکار کنند که خداوند فرموده است اگر کفران نمودید عذاب من شدید است و اگر شکر گذار بود نعمت را زیاد می‌کنیم لئن شکرکتم لازیدنکم ولئن کفرتم ان عذابی لشدید.
باید مراقب بود که اگر در اثر یک لحظه غفلت کفران بکنیم و نفهمیم بدترین عذاب را برای خود مهیا کردیم چه در دنیا و چه در آخرت.
امام صادق علیه‌السلام فرمودند نعمت و برکت خدادادی تنها با سه چیز ماندگار است .1 شناخت و معرفتی در ان نعمت که شایسته خدای سبحان باشد.2 سپاس ان نعمت .3 عدم عیب‌جویی ان نعمت. (90)
خدا را قسم می‌دهیم به بهترین فرستادگانش که ما را قدر دان نعمت‌های خود از جمله اهل بیت -قران – نظام و رهبری و...قرار داده باشی. امین رب‌العالمین.
بار خدایا رحمت فرست بر محمد و ال محمد و برکت ده بر محمد و ال محمد و مهر بورز به محمد و آل محمد و درو بفرست بر محمد و آل محمد چونان بهتر ان چه رحمت فرستادی و برکت دادی و ترحم کردی و مهر ورزیدی و درود گفتی بر ابراهیم وال ابراهیم زیرا تو حمیدی و مجیدی بار خدایا به محمد عطا کن وسیله شرف و فضیلت و منزلت ارجمند بار خدایا محمد را در روز قیامت از همه بزرگوارتر دار و در شرف و مقام ان‌ها را به خود نزدیکتر مقرر کن و ان‌ها را در روز قیامت شرافتمندترین مقام را بده و درود و شفاعت اسلام را به او عطا فرما بار خدایا ما را به او بپیوند آبرومند و ما را نه رسوا و نه پیمان شکن و نه پشیمان از بد کرداری و نه منحرف از حق اله الحق بین رب‌العالمین.
خداوندا، ما را در اغاز کارها در روز شنبه و پنج شنبه برکت ده.
خداوندا، به فرزندانمان، به خاندانمان و به مالمان برکت ده.

نتیجه گیری:
 

از آنچه گفته شد دانستیم خداوند متعال به واسطه قرار دادن اسباب خاصی که توسط قرآن کریم و اهل بیت سلام الله علیهم بیان گردیده است زمینه‌ای را فراهم نموده است که انسان‌ها و مؤمنین بتوانند از طریق تمسک به آن‌ها از آنچه در اختیار دارند یا بدست می‌آورند حداکثر بهره‌برداری را بنمایند و از آن بیشترین سود را ببرند و در عین حال با دوری از عوامل بی برکتی جلو برخی ضررهای مادی و معنوی را که ممکن است از این جانب به آن‌ها برسد را سد نمایند. امید آنکه آنچه گفته شد مقبول خداوند متعال قرار گیرد.

پي‌نوشت‌ها:
 

52 - وسائل ج 37 ص 7
53 - وسائل الشیعه ج 37 ص 7
54- بحار ج 74 ص 415
55 - کهف آیه 82
56 - نهج‌البلاغه / ص 456
57 - تفسیر عیاشی.
58 - وسائل الشیعه ج 3 ص 482
59 - مستدرک ج 3 ص 363
60 - مستدرک ج 3 ص 361
61 - من لا یحضره الفقیه ج 237 باب 1
62 - مستدرک ص 356
63 - وسائل الشیعه ج 5 ص 263
64 - کوثر ولایت ص 31
65 - مستدرک ج 15 ص 129
66 - بحار ج 14 ص 130
67 - بحار جلد 10 ص 131
68 - بحار ج 48 ص 180
69 - از اوصاف یاران امام زمان (عج)، بحار ج 52، ص 308
70 - خصال ترجمه حفوی ج 2 ص 237
71 - نهج البلاغه ص 698
72 - خصال ترجمه جعفری ج 1 ص 315
73 - بحار ج 62 ص 249
74 - مکارم اخلاق ص 139
75 - پاداش نیکی و کیفر گناهان ص 465
76 - بحار ج 10 ص 158
77 - بحار الانوار ج 1 ص 64
78 - امالی طوسی ج 36 ص 669
79 - امالی طوسی ج 36 ص 669
80 - بحار ج 8 ص 88
81 - محاسن ج 2 / 26
82 - ثواب الاعمال (بحار – ج 8 ص 94).
83 - بحار ج 70 ص 375 چاپ بیروت.
84 - بحار الانوار ج 73 ص 339
85 - وسائل ج 28 ص 242
86 - ترجمه المیزان ج 6 ص 464
87 - نحل 112
88 - سبا آیه 15 و 16
89 - ابراهیم 28 و 29
90 - تحف العفول ص 298 ترجمه جعفری.
 

منابع و مآخذ:
1- قرآن کریم.
2- ترجمه تفسیر المیزان- سید محمد باقر موسوی همدانی- قم- انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم 1374 ه.ش
3- تفسیر نمونه: ناصر مکارم شیرازی- تهران- دارالکتاب الاسلامیه 1374 ه.ش
4- بحار الانوار الجامعه - علامه مجلسی- تهران- دارالکتاب الاسلامیه.
5- تحف العقول: عن آل رسول (ص) - ابن شعبه حرانی قم- انتشارات جامعه مدرسین.
6- نهج‌البلاغه- سید رضی- انتشارات هجرت.
7- وسائل الشیعه: شیخ حر عاملی- قم انتشارات جامعه مدرسین 1384 ه.ش
8- شیخ طوسی: قم انتشارات مسجد مقدس جمکران- 1387 ه.ش
9- ترجمه بحارالانوار: محمد باقر مجلسی- نشر 1385 ترجمه محمد باقر کمره‌ای- تهران انتشارات اسلامیه.
10- زیارت جامعه کبیره- تاجر تهرانی- ابوالقاسم قرن 13 ق- نشر 1280 ق.
11- خصال شیخ صدوق- قم- انتشارت جامعه مدرسین.
12- مستدرک: چاپ رنگی- میرزا حسین نوری طبرسی- طهران- محمود بن علی علی اصغر خوانساری 1321 ق.
13- فتن – ابی صالح السفلی.
14- آثار دعا برای فرج.
15- صحیح بخاری: بخاری- محمد بن اسماعیل 194- 256 ق- تاریخ نشر 1997 م.
16- مهدی موعود: موسسه فرهنگی موعود عصر- نشر 1383 محمد بن مکی 734- 784 ق چاپ سنگی- ابوعبدالله محمد بن مکی مصحح.
17- مجمع احادیث مهدی: مجلسی محمد باقر 1307 – 1111 ق.
18- ینابیع الموده: چاپ سنگی- خاندان نبوت، فضایل- 1308 ق سلیمان بن ابراهیم.
19- ینابیع: اخلاقی- جاجرمی، ابوالحسن بن محمد بن کاظم- قرن 13- نسخه خطی.
20- غیبت نعمانی- ابن ابی زینب- محمد بن ابراهیم- 360 ق- نشر 1385 ق.
21- تحفه الملوک، جزایری 1125 ق- اخلاق اسلامی.
22- مکیال المکارم- موحد ابطحی- حجت- 1333 نشر 1379 ق.
23- تفسیر جوامع الجامع – فضل بن حسن طبرسی- تهران- انتشارات دانشگاه – تهران و مدیریت حوزه قم- 1370 ه.ش
24- انوار العرقان- ابوالفضل داوود پناه- تهران – انتشارات صدر 1375 ه.ش
25- قاموس قرآن- سید علی اکبر قرشی- تهران دارالکتب الاسلامیه 1371 ه.ش
26- ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن- محمد بن حبیب الله نجفی- بیروت- دارالتعارف للمطبوعات 1419 ه.ق
27- میزان الحکم: ترجمه خازنی- عبدالرحمان قرن 6- 1346
28- ثواب الاعمال ابن بابویه- محمد بن علی- ق 381- 311- نشر 1379 ق.
29- غرر الحکم: نسخه خطی محمد بن بابویه- 381-311 نشر 1366 ق.
30- تفسیر عیاشی- محمد بن مسعود- 3200 ق- نشر 1363 – 1420 ق.
31- مستدرک – میرزا حسین نوری طبرسی- چاپ سنگی- طهران/ محمود بن علی اصغر خوانساری 1321 ق.
32- من لایحضر الفقیه- ابن بابویه علی بن حسین- 1429 ق/ 1108 ق.
33- کوثر ولایت: ناظم زاده قمی 1323 ق- 2005 م- موضوع دعا و قرآن.
34- اوصاف یاران امام زمان علیه السلام.
35- ترجمه خصال- ابن بابویه- محمد بن علی- ق 381- 311 نشر 1352
36- ترجمه خصال- ابن بابویه- محمد بن علی- ق 381- 311 نشر 1352
37- مکارم اخلاق. حجت.
38- پاداش نیکی‌ها و کیفر گناهان- ابن بابویه- محمد بن علی 381 ق تالیف شیخ صدوق طهران.
39- امالی شیخ صدوق – تهران- انتشارات اعلمی.
40- محاسن- برقی- احمد بن محمد 274 ق. طهران. تالیف ابی جعفر احمد بن محمد.
41- ثواب الاعمال- ابن بابویه- محمد بن علی ق 381-311 – 1379 تالیف شیخ صدوق- تهران.
42- امالی شیخ مفید- قم- کنگره شیخ مفید.
43- تحف العقول ترجمه جعفری.




 

نسخه چاپی