حضور زن در جامعه از ديدگاه قرآن و روايات (2)

حضور زن در جامعه از ديدگاه قرآن و روايات (2)
حضور زن در جامعه از ديدگاه قرآن و روايات (2)


 

نويسندگان:دكتر سيد علي اكبر ربيع نتاج (1)وعاليه روح اله زاده اندواري (2)




 

2. جلوه هاي حضور زن در اجتماع صدر اسلام
 

1-2. زنان صدر اسلام
 

زن صدر اسلام، زني است كه دوران مظلوميت زنان را درك كرده است، ظلم و ستم هاي بسياري تحمل نموده و محدوديت ها و محروميت هاي بسياري شاهد بوده و با ظهور اسلام، از محروميت و مظلوميت به كرامت و عزت نائل شده است و مي تواند از بهترين الگوهاي زن
مسلمان در عرصه فعاليت هاي اجتماعي باشد.
از جمله زنان نامدار، «حضرت خديجه» همسر با وفاي رسول خدا بود كه در همان آغازين روزهاي ظهور اسلام، مسلمان شد و در روزگاراني كه جاهليت بر دل هاي مردم عرب حكمراني مي نمود و اسلام هيچ پايگاهي نداشت، وي نخستين كسي بود كه نور اسلام را به دل خويش راه داد. (ابن اثير، 5 /434)
تا جايي كه فرستاده بر حق خدا، محمد مصطفي(ص) به وي نويد بهشت ابدي عطا فرمود.
يكي ديگر از زنان «سميه»، مادر عمار ياسر كه از نخستين مسلمانان تاريخ بود. وقتي ابليس منشان روزگار، از اسلام آوردن سميه خبر يافتند، او، همسر و فرزندان تازه مسلمان شده اش را در بند نمودند و زير آفتاب سوزان مكه شكنجه دادند. سميه نامش را در شمار شير زنان تاريخ به عنوان نخستين شهيد اسلام ثبت نمود و تاريخ زن را با نام خود مزين ساخت. (ابن اثير، 5 /481)
علاوه براينان زنان ديگر بودند كه با عشق به حقيقت و تحمل رنج ها و حضور در ميدان نبرد در اين راه موجب گسترش و اعتلاي اسلام شدند. (ابن حجر عسقلاني، 4 /466-312)

2-2. مشاركت زنان در جهاد
 

حضور زنان در ميدان جنگ و نبرد در تاريخ صدر اسلام نشان آن است كه زنان نيز در راه خدا قيام مي نمودند و در ميدان هاي جنگ و جهاد هميشه حاضر و آماده بودند.
از انس بن مالك روايت شده است: «كان رسول اللّه(ص) يغزو بأم سليم و نسوة من الانصار ليسقين الماء و يداوين الجرحي؛ هر گاه پيامبر(ص) قصد جنگي را نمود، ام سليم جمعي از زنان را به همراه مي برد تا مسئوليت آب رساني و درمان زخمي ها را به عهده گيرند». (ابي داود، 1 /202)
در صحيح بخاري نيز نقل شده است: « عايشه و ام سليم در زمان جنگ احد، مشك هاي آب را به سرعت جابه جا مي كردند و به تشنگان مي رساندند». (بخاري، 4 /418)
«نسيبه» كه به «ام عماره» معروف است مي گويد:
«در جنگ احد با مشك آب خود را به پيامبر(ص) رساندم، آن حضرت را در جمع اصحاب يافتم و قدرت و پيروزي از آن مسلمانان بود. هنگام شكست مسلمانان، به پيامبر(ص) پيوستم و به طور مستقيم وارد جنگ شدم، به قصد دفاع از پيامبر(ص) شمشير مي زدم و تيراندازي مي كردم». (ابن هشام، 3 /87-86)

3-2. حضور زنان و نهضت عاشورا
 

يكي از زناني كه مردانه در حادثه عاشورا به مبارزه پرداخت و پا به پاي امام حسين(ع) حركت نمود، حضرت زينب(س) بود. او زني بود كه با شجاعت و دلاوري و مسئوليت پذيري خويش نداي رسالت حسين(ع) را به گوش جهانيان رسانيد، او بزرگ پرچم دار نهضت كربلا و بزرگ ترين پيام رسان لاله هاي پرپر شده آن است كه عظيم ترين صبر در برابر مصايب را به نمايش درآورد. حضرت زينب توانست در همه جا نداي ولايت و حمايت را به گوش مردم برساند. (صادق كوهستاني، 65)
به جز حضرت زينب(س) زنان ديگري نيز در واقعه عاشورا به ياري امام حسين(ع) و يارانش شتافتند. «از جمله اين زنان مادر وهب تازه داماد كربلا، هليم همسر زهير بن قين، فاطمه همسر عمر بن عبدالعزيز، حره از نوادگان حليمه سعديه و... نيز بوده اند». (محمدي اشتهاردي، 153-126)

4-2. حضور اجتماعي- سياسي فاطمه زهرا(س)
 

يكي ديگر از بانواني كه از صدر اسلام پا به پاي پيامبر(ص) تلاش كرد و با مخالفان به مبارزه پرداخت، حضرت فاطمه(س) است. حضور او و سخنان او در ماجراي «سقيفه» و «فدك» نمايانگر حضور او در صحنه اجتماع و سياست مي باشد.
گفتني ها در رابطه حضور زهرا(س) در كنار پدر و علي(ع) براي ترويج اسلام و تحمل سختي هاي او بسيار است، جز ماجراي سقيفه و فدك و نهضت عاشورا كه نقش حضرت فاطمه(س) و زينب(س) در آن ها مشهود بود. از صدر اسلام و تاكنون جريانات و اتفاقات مهم ديگري رخ داده و خيل كثيري از زنان نمونه بوده اند كه در كنار مردان يا به تنهايي از پس اين وقايع بر آمده اند.

3. آداب حضور زن در جامعه
 

1-3. عفت در نگاه
 

در تعاليم اسلامي، مفهوم عفت عبارت است از كنترل شهوت و جلوگيري از آن در خارج شدن از حد اعتدال. در كتب لغت آمده است: اين واژه از ريشه «عف» گرفته شده است و به معناي «خودداري ازآن چه حلال نيست و خودداري از سخن يا عمل ناپسند» مي باشد. (ابن منظور،
9 /210)
راغب اصفهاني مي نويسد: «عفت، حالتي است، برابر نفس كه آن حالت از غلبه شهوت بر انسان جلوگيري مي كند». (راغب اصفهاني، 351)
لذا منظور از عفت در نگاه آن است كه فرد بتواند با ايمان و يقين بر نيروها و اميال شهواني خود از طريق چشم غلبه كند. ارزش و اهميت اين مسئله از اين بابت است كه چشم اولين عضو بدن انسان است كه گناه را مشاهده مي كند و اگر فرد نتواند نگاه خود را كنترل كند، همان موجب سقوط و ذلت او مي شود و خداوند چون خالق انسان است و از همه صفات وي آگاه است و براي انسان هر آنچه را كه خوب و بهتراست، مي خواهد، لذا به عفت در نگاه توصيه نموده، انسان را از نگاه‌هاي حرام باز مي دارد.
قرآن كريم در اين زمينه مي فرمايد:
«قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ* وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُوْلِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (نور، 31-30)
صاحب مجمع البيان منظور از (غض بصر) را براي مردان و زنان پوشاندن ديدگان از آنچه نگاه به آن برايشان حلال نيست، بيان نموده است. (طبرسي، 7 /242-241)
و نيز علامه طباطبايي در تفسير «غض بصر» مي گويد: «مؤمنين چشم پوشي را از خود چشم شروع كنند... . در اين آيه به جاي اينكه نهي از چشم چراني كند، امر به پوشيدن چشم كرده و فرقي ندارد... . و چون مطلق است نگاه به زن اجنبي را بر مردان و نگاه به مرد اجنبي را بر زنان تحريم فرموده، پس بر زنان هم جايز نيست نظر كرده به چيزي كه براي مردان جايز نيست». (طباطبايي، 15 /156-154)
پس هر مسلمان چه زن و چه مرد بايد از چشم چراني و نظر بازي اجتناب كند، آري! نگاه جرقه اي است كه غريزه را شعله ور مي كند.
امام صادق (ع) مي فرمايد:
«النظرة بعد النظرة تزرع في القلب شهوة و كفي بها لصاحبها فتنة». (حر عاملي، 4 /139) « نگاه
بعد از نگاه، شهوت را در دل مي روياند و براي نظر باز همان فتنه انگيختن بس است».
و نيز در اين زمينه آمده است:
«و النظر سهم من سهام ابليس مسموم و كم من نظرة اورثت حسرة طويلة» (همان، 4 /138؛ كليني، 5 /559). «نگاه تيري از تيرهاي شيطان است، چه بسا يك نظر كه حسرت درازي به دنبال دارد».
در وسائل الشيعه آمده است: امير المؤمنان(ع) در نامه به امام حسن(ع) مي گويد:
«و اغضض بصرها بسترك و اكففها بحجابك» (كليني، 14 /120) «چشمت را از آنچه بايد پوشيده شود، بپوشان و حجابت را نگهدار...».
اگر مرد و زن با ايمان باور داشته باشند كه خداوند چشم هايي را كه به خيانت مي گردد وآنچه را سينه ها پنهان مي دارند، مي داند: «يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ» (غافر، 19) و در قيامت نيز چشم ها بر ضد آدمي گواهي مي دهند: «حَتَّى إِذَا مَا جَاءوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ* وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ». (فصلت، 20-21 ) آيا چشم هاي خود را با چشم چراني و نگاه حرام آلوده مي كنند؟!
بنابراين با عفت چشم و نگاه، عفاف در ابعاد ديگر حاصل شده و ملكه انساني عفت در نفس آدمي ايجاد مي شود و با عفيف نبودن آن، شيطان بهترين ابزار فريب مي شود. با توجه به مطالب مطرح شده، عفت در نگاه يا غض بصر يكي از بهترين اصولي است كه زنان و مردان مسلمان بايد در رعايت آن بسيار بكوشند تا بتوانند در جامعه و كنار يكديگر حضور يابند و به كار و فعاليت بپردازند.

2-3. عفت در معاشرت
 

يكي از شرايط مهم و اساسي فعاليت اجتماعي زن و حضور وي در صحنه گوناگون، مرزبندي دقيق و جدايي او از مردان است. قرآن كريم نيز بر اين مطلب، تأكيد ورزيده است...:
«وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ» (احزاب، 53) «هر گاه از ايشان (زنان پيامبر) چيزي خواستيد، از پشت پرده و حايل طلب نماييد».
اين امر واضح است كه فعاليت هاي اجتماعي زنان و حضور آنان در جامعه، زمينه ارتباط بين زن و مرد را بيش تر مي كند و اين ارتباط و اختلاط بين زن و مرد گاه مفسده اي در پي دارد. پس زنان و مردان اگر بخواهند جامعه خود را به سعادت و موفقيت نزديک كنند، بايد در اين
امر عفاف پيش گيرند و از افراط و تفريط دوري كنند. چون شايد با رعايت نشدن اين اصل حضور زنان در جامعه خطرناك شود.
ام سلمه مي گويد: «هنگامي كه رسول خدا نماز جماعت را تمام مي كرد، قدري مكث مي كرد تا زنان خارج شوند». (بخاري، 5 /187)
رسول خدا(ص) در زمان حياتشان، در ورودي زنان به مسجد را از در ورودي مردان مجزا ساخت و فرمود: « لو تركنا هذا الباب النساء». (ابي داود، 1 /180) يعني خوب است اين در را به بانوان اختصاص بدهيم.
نيز در روايتي آمده است: «پيامبر اكرم(ص) دستور داد كه شب هنگام كه نماز تمام مي شود اول زن ها بيرون بروند و بعد مردها. رسول خدا خوش نمي داشت كه زن و مرد در حال اختلاط از مسجد بيرون روند؛ زيرا فتنه ها از همين اختلاط بر مي خيزد. رسول خدا(ص) براي اينكه برخورد و اصطكاكي رخ ندهد، دستور داد مردان از وسط و زنان از كنار خيابان بروند. (ابي داود، 2 /658)
بنابراين زنان و مردان اگر مي خواهند در كنار يكديگر به كار و تلاش بپردازند، بايد از آنچه به اختلاط و ازدحام مي انجامد، دوري كنند و قوانين و اصول دين مبين اسلام را رعايت كنند.

پي نوشت ها :
 

1. دانشيار دانشگاه مازندران
نشاني الكترونيكي: sm.rabinataj@ Gmail.com
2. دانشجوي كارشناسي ارشد
نشاني الكترونيكي: a.roh@ yahoo.com
* تاريخ دريافت مقاله: 1 /2 /1389
* تاريخ پذيرش مقاله: 29 /2 /1389
 

منبع: نشريه علوم ومعارف قرآن کريم، شماره 6.



 

نسخه چاپی