دستنوشته های شهید صیاد شیرازی (6)

دستنوشته های شهید صیاد شیرازی (6)
دستنوشته های شهید صیاد شیرازی (6)


 






 

اولين روز خدمت به اسلام در غيبت حضرت امام خميني رضوان الله عليه
 

ساعت 03:50 مورخه 20/ 3/ 68
بسم الله الرحمن الرحيم
اي داد بر من، خدايا اين نعمت عظيم از دستمان رفت و قدرش را ندانستيم.
خدايا پير جماران براي بي توجهي هاي ما، نفاق ها و تفرقه هاي ما، پشت گوش انداختن نصايحش، ناشکري ها، ناسپاسي هاي ما در راه خدا، غفلت ها و سستي هايمان و... خون گرييد و اکنون او به ملکوت اعلي پيوست و ما هم چنان زنده ايم.
ولي خدايا آن قدر به لطف و کرم تو اين بنده صالحت، اين نايب بر حق امام زمان (علیه السلام) برايمان ذخيره و سرمايه باقي گذاشته است که اگر همت کنيم و اگر تقوا پيشه کنيم، اگر هوشيار باشيم، اگر وفاداري در راه خدا و ولايت نشان دهيم. اين طور نيست که در اين راه باز بمانيم. اگر خميني نيست خداي او هست.
حال بيشتر مي فهميم طعم انتظار امام زمان (علیه السلام) را کشيدن يعني چه؟ يا امام زمان (علیه السلام) اين سرباز کوچکت را که آرزويش اين است که لياقت و صلاحيت سربازي تو را داشته باشت ياري کن.
از امروز نيت من، تلاش من، همت من در خدمتگزاري به اين عزيز مي بايستي مضاعف گردد، زيرا که ديگر پير جماران نداريم.
خدايا بر تقوايم، اخلاصم و استقامتم در راهت بيفزا تا با به زنجير کشيدن نفس اماره با روحيه بسيجي به امت اسلامي، به حکومت اسلامي، به مملکت اسلامي و به انقلاب اسلامي خدمت کنم.
*******

دستنوشته های شهید صیاد شیرازی (6)

نامه به مقام معظم رهبري پس از انتخاب ايشان به جانشيني امام
خرداد68
بسم الله الرحمن الرحيم
محضر مبارک رهبر جمهوري اسلامي ايران و فرماندهي کل قوا
سرور ارجمند حضرت آيت الله سيد علي خامنه اي دامت برکاته
رحلت جانگداز رهبر کبير انقلاب اسلامي را به جنابعالي تسليت عرض مي کنم.
خداي سبحان را شکر و سپاس که در اين لحظات حساس تاريخي نظام حکومت ايران اسلامي، در کوتاه ترين زمان ممکن، با تدبير عالي و تصميم قاطعانه اعضاي محترم مجلس خبرگان، حضرتعالي به حق و شايسته به رهبري نظام جمهوري اسلامي ايران برگزيده شديد.
اينجانب که تربيت يافته دست آن سرور گرامي مي باشم، انتصاب حضرتعالي را به مقام رهبري جمهوري اسلامي تبريک و تهنيت گفته و از خداوند متعال موفقيت آن حضرت را در اين مسئوليت سنگين و خطير مسئلت دارم. با بصيرتي که خداوند متعال به شما ارزاني داشته، رجاي واثق دارم که ان شاءالله در آينده اي نه چندان دور، ما نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي در جهت انسجام و توانمندي رشد و تکامل باشيم و با پيروي از آرمان هاي عميق امام امت (رضوان الله عليه) بنيه دفاعي نظام جمهوري اسلامي در بالاترين درجه توان رزمي خود يعني تشکيل ارتش بيست ميليوني تحقق يابد.
اينجانب، به عنوان يک سرباز کوچک اسلام خدمت مي کند، مفتخر است خود را تربيت يافته آن حضرت بداند و آمادگي خود را براي اجراي فرامين و دستورات آن مقام معظم رهبري و ولايت و فرماندهي کل قوا اعلام مي دارم. خداوندا به تعهد، اخلاص و استقامت در راهت بيفزا.
سرباز کوچک اسلام سرتيپ علي صياد شيرازي
*******

دستنوشته های شهید صیاد شیرازی (6)

نتيجه جلسه با حاج آقا عسکر اولادي
 

خرداد 1368
بسم الله الرحمن الرحيم
در ماه پر خير وبرکت محرم هستيم. به ويژه ماهي که در عزاي حضرت سيد الشهداء (علیه السلام) و اولين سالي است که امام در بين ما نيست در سوگ نشسته ايم. در اسلام چهار ماه سال به عنوان ماه هاي حرام ناميده مي شوند که در اينجا حرام به معناي محترم است. مساجد و تکاياي ما پر مردم بوده اند و در آن ثمره 25، 26 ساله امام ورق زده مي شود.
يکي از دريافت هايي که منجر به يک سخنراني هم شد مسئله «شکر و صبر» است که خداوند مرا به آن هدايت کرد.
پيغمبر گرامي اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) مي فرمايد: «الايمان نصفان، نصف في الصبر و نصف في الشکر» اگر ايمان ترسيم شود دو بخش در آن نمايان مي گردد «شکر و صبر. » اين بدان معني است که زندگي بشر مرکب از داشتن ها و نداشتن هاست.
در «داشتن ها » شکر و در «نداشتن ها» صبر بايد کرد. داشتن ها چه اين که از آغاز سن تشخيص و تميز داشته و چه انسان نداشته باشد و به او داده باشند در داشتن ها «شکر». «نداشتن ها »، چه اين که از آغاز سن تميز نداشته و چه انسان داشته و از او گرفته شده در نداشتن ها «صبر».
و اما راجع به شکر:
تعريف شکر به کار بردن نعمت در جايي است که آن نعمت بر آن آفريده شده و يا براي آن داده شده.
تصور اينکه «شکرالله» مي گوييم شکر نعمت «زباني» است. شکر دانش، مقام، مال و... شکر در آن ست که در جايي که متعال امر کرده آن دانش، آن مقام، آن مال و... به کار گرفته شود.
در تقسيم بندي آمده است که شکر به سه قسم است: شکر قلبي، شکر لفظي، شکرعملي
شکر قلبي آن ست که انسان با عواطفش نعمتي را در يابد و در درون خويش ارزيابي مثبت داشته باشد، اگر همين بر زبان هم جاري گردد و موجب به زبان آوردن الفاظي چون الحمدالله، شکر الله و.... گردد. «شکر لفظي» مي شود. اگر اين ارزيابي «قلبي و لفظي» مقدمه اي شد که نعمت در جاي خودش به کار رود، «شکر عملي» مي شود که بالاترين شکر است که در آن انسان عمل خودش را در برابر نعمت هاي خدا قرار مي دهد. خداوند مي فرمايد: اگر کسي نعمت هاي مرا ارزيابي کند و از آن وسايل و اسباب وصول به اين نعمت ها را ارزيابي نکند شکر خالق انجام نگرفته، به همين دليل است که گفته مي شود:
«من لم يشکر المخلوق لم يشکر الخالق»
اگر سطحي به اين بنگرد شايد بگويد شکر در ساختن انسان چه اثري دارد. شناختن وسايل موجب مي گردد که از «خود محوري» در آيد. «منيت» پيدا نکند و «غرور» نکند. اگر شکر مخلوق به عمل نيايد در شکر خالق مي مانيم.
... ان اشکر لي ولوالديک الي المصير
(آيه 14 لقمان)
نخست شکر من که خالق و منعمم و آنگاه شکر پدر و مادر به جاي آور، که بازگشت خلق به سوي من خواهد بود. تعبير ديگر از حضرت سليمان (علیه السلام):
وقتي تخت بزرگ بلقيس در يک چشم به هم زدن توسط آصف برخيا آورده مي شود تخت را مي بينند، مي گويند:
... قال هذا من فضل ربي ليبلوني أ اشکر ام اکفر ومن شکر فانما يشکر بنفسه ومن کفر فان ربي غني کريم.
(آيه 40 سوره نمل)
اين توانايي از فضل خداي من است تا مرا بيازمايد که نعمتش را شکر مي گويم يا کفران نعمت مي کنم و هر که شکر نعمت حق کند شکر به نفع خويش کرده، همانا خدا بسيار کريم و مهربان است. راجع به شکر حضرت سليمان... در قرآن کريم مي فرمايد:
رب اوزعني ان اشکر نعمتک التي انعمت علي وعلي والدي و ان اعمل صالحا ترضيه و اصلح لي في ذريتي اني تبت اليک من المسليمين.
( آيه 15، احقاف)
خدايا مرا به نعمتي که به من و پدر ومادر من عطا فرمودي شکر بياموز و به کار شايسته اي که رضا و خشنودي تو در اوست موفق دار و فرزندان مرا صالح گردان. بارالها من به درگاه تو به دعا باز آمدم و از تسليم شدگان فرمان تو شدم. چرا امام از خودش نام نمي برد و همه جا از نعمت خداوند و مردم ياد آور مي شود؟
پس شکر نعمت پروردگار وقتي تمام است که انسان وسايل نعمت را ارزيابي کرده باشد و حالت غرور به او دست ندهد. اگر اين گونه که راجع به شکر بيان شد بهره برداري گردد، انصافاً که ايمان مظهر شکر است.
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 30 - 29



 

نسخه چاپی