اهمیت تربیت کودک
تربیت کودک از تولد تا هفت سالگی

نویسنده : تقی ژاله فر



 

اهمیت تربیت کودک

کودکی که قدم به این جهان می گذارد، همانند غنچه ناشکفته ای است که نیاز به حمایت و مراقبت از سوی والدین دارد.
ناتوانی کودک انسان نسبت به سایر موجودات به خوبی قابل مشاهده می باشد؛ زیرا بچه حیوانات از لحظات آغازین تولد، دارای توانایی هایی می باشند؛ اما کودک انسان در آغاز تولد، ضعیف ترین موجود جهان محسوب می شود.
با این وصف، لحظه تولد، آغاز یک زندگی توأم با نشاط برای اطرافیان می باشد و بدین سبب آنها از این مهمان نورسیده، استقبال شایانی بعمل می آورند.
اگر خود کودک نیز در چنین لحظه ای آگاهی به حال خود داشت، متوجه می شد که لحظه ورود او به این جهان دارای چه ارزشی است.
مولای بزرگوار، امام سجاد(ع) می فرمایند:
«بزرگترین روز برای انسان، روزی است که از مادر متولد می شود. »(1)
اگر کودک می دانست که خداوند متعال به چه منظوری او را در این جهان جای داده است، در پوست خود نمی گنجید؛ اگر او می دانست که خداوند متعال چه استعدادی در وی نهاده است که براساس آن می تواند خود را به اوج قله معرفت برساند، شادمانه آواز رهایی سرمی داد و با تلاش تمام سعی می کرد خود را به نهایت این شناخت برساند.
مولای بزرگوار، امیرالمؤمنین(ع) چه زیبا می فرمایند:
دوست نمی دارم که در کودکی بمیرم و داخل بهشت شوم(دوست دارم زنده بمانم)و بزرگ شوم تا پروردگار خود را بشناسم. »(2)
کلام مولای بزرگوار، مبین این حقیقت است که هدف خلقت انسان، رسیدن به این
شناخت است و کسی به این هدف نمی تواند نایل شود مگر اینکه خوب تربیت شود.
برهمین اساس می توان دریافت که یکی از وظیفه والدین آن است که کودک خود را به خوبی تربیت کنند.
مهم ترین موضوعی که در زندگی هر انسانی نقش اساسی دارد و او را به کمال می رساند، اصل تعلیم و تربیت می باشد. انسان به سبب داشتن تعقل و تفکر و منطق، دارای استعداد ویژه ای است که هم می تواند از کسی تعلیم بپذیرد و نیز می تواند در امر تعلیم و تربیت بر دیگران تأثیرگذار باشد.
تمام ادیان الهی، بخصوص دین اسلام، همه انسانها را به تعلیم و تربیت دعوت نموده و آنها را ترغیب نموده اند که از دوران کودکی به این امر مهم اهتمام ورزند؛ زیرا که کودکان در این دوران دارای ویژگیهایی هستند که بزرگسالان از آن بی بهره اند و آن، آمادگی پذیرش بسیار زیاد برای یادگیری است که در قلب و ذهن آنان وجود دارد.
کودکی که به مرحله یادگیری مفاهیم رسیده است و می تواند تعلیمات مربی خود را در ذهنش مورد تحلیل قرار دهد، دارای ویژگیهای بسیار ارزشمندی می باشد. ذهن و قلب کودک در این مرحله به آسانی توانایی تعلیمات مربیان خود را دارد؛ زیرا آمادگی ذهنی او این اجازه را می دهد که امر تعلیم و تربیت در ذهن وی به آسانی تحقق یابد.
آموزش کودکان مدارس ابتدایی در سنین اولیه کودکی، درستی این حقیقت را مورد تأیید قرار می دهند.
اگر مربیان در آموزش این کودکان از روش علمی استفاده کنند، بطور یقین خواهند توانست قدرت یادگیری آنان را افزایش دهند و به سبب تأثرپذیری بیش از حد، آنها را به یادگیری شایسته موفق بدارند.
مولای بزرگوار، امام صادق(ع) می فرمایند:
«کودکت را تا شش سالگی نزد خود نگاه دار و پس از آن به مدت شش سال به آموزشگاه بسپار که درس بخواند و تربیت شود. »(3)
رهنمود ارزشمند مولای بزرگوار نیز بیانگر آن است که کودک در آغاز شش سالگی می تواند به خوبی تعلیمات مربی خود را بپذیرد، به عبارت دیگر سن شش سالگی، آغاز تعلیم و تربیت کودک محسوب می شود؛ زیرا در این سن ذهن کودک آمادگی کافی دارد که هر موضوع در خور فهم را ادراک کند.
رهبران اسلام، امر تعلیم و تربیت را از آغاز زمان آموزش به والدین سفارش فرموده اند و آنها را راهنمایی نموده اند که در این زمینه از هیچ کوششی فروگذار ننمایند.
یادگیری های انسان تابع قوانین خاص یادگیری می باشد. این قوانین براساس تلاش و کوشش دانشمندان روانشناس مورد بررسی قرار گرفته است.
یکی از انواع یادگیری های کودکان، یادگیری تقلیدی می باشد. این نوع یادگیری در تربیت آنان نقش ارزنده ای دارد و می تواند الگوپذیری های متعددی را در ذهن کودکان ایجاد نماید. کودک از زمانی که ادراکات ساده را فراگرفت و توانست با محیط خود در تعامل باشد، به تقلید رفتار اطرافیان، مخصوصاً والدین، می پردازد و سعی می کند رفتار آنان را الگو قرار دهد.
مشاهده رفتار کودکان 2- 3 ساله این حقیقت را مورد تأیید قرار می دهد.
به تدریج که سن کودک افزایش می یابد، یادگیری تقلیدی وی نیز افزایش پیدا می کند به طوری که هر رفتاری که مطلوب وی قرار گرفت، بلافاصله به تقلید آن می پردازد.
رفتارهای اجتماعی در محیط اجتماعات بزرگتر و نیز رسانه های جمعی بخصوص برنامه های تلویزیونی و نظایر آن، بیشتر مورد تقلید کودکان و نوجوانان قرار می گیرند. طریقه حرکات اجتماعی، نوع لباس پوشیدن و سخن گفتن نوجوانان در این سنین، همگی بیانگر رفتار، تقلیدی آنان می باشد.
یادگیری های محیطی که از طریق والدین در کودک تأثیر می گذارد، سنت ها و نگرش هایی که بنیانگذار آن والدین و جامعه می باشند، کودک را بدون آنکه خود بخواهد به سوی خود فرا می خوانند.
بدین ترتیب، خانواده تمام باورها و نگرش های خود را بطور ناخودآگاه به فرزندان منتقل می کند و فرزندان براساس آموزش رفتار تقلیدی، آنها را جذب می کنند.
بطور مثال، کودکی که در خانواده ای که به زبان فارسی سخن می گوید، ناآگاهانه به زبان فارسی سخن خواهد گفت و کودکی که در خانواده ای که به زبان انگلیسی تکلم می کند، بطور یقین به زبان انگلیسی تکلم خواهد نمود. کودک در انتخاب زبان از خود اراده ای ندارد و این یادگیری از سوی محیط تربیتی بر وی القا شده است.
این نوع یادگیری در محیط تربیتی و آموزشی دوم یعنی اجتماع شدیدتر می شود؛ زیرادومین محیطی که روی رفتار و شخصیت فرد تأثیر می گذارد، محیط اجتماعی است که کودک در آن به سر می برد.
فرهنگ حاکم بر جامعه، نوع حکومت ها، عواملی هستند که در تکوین رفتار محیطی؛ شخصیتی فرد مؤثرند.
مولای بزرگوار، امیرالمؤمنین(ع) می فرمایند:
«مردم به حاکمان خود بیشتر شباهت دارند تا به پدران خویش». (4)
کلام مولای بزرگوار بیانگر این حقیقت است که خصوصیات فرهنگی و اجتماعی نه تنها از سوی والدین به افراد منتقل می شود بلکه تعاملات محیط و جامعه ای که فرد در آن زندگی می کند، نیز می توانند بر روی ویژگی های فرهنگی و اجتماعی شخص تأثیرگذار باشند.
تأثیرگذاری فرهنگ جامعه بر روی رفتار انسان از فرهنگ والدین بیشتر است. محیط اجتماعی، پایه گذار فرهنگ و هویت اجتماعی فرد می باشد. سالم بودن هویت و فرهنگ فرد به سالم بودن محیط اجتماعی وی وابسته است؛ زیرا در جامعه ناسالم است که افراد نابهنجار و مختلف تربیت می شوند.
محیط های تربیتی اجتماعی تنها شامل خود اجتماع نمی باشد. بلکه محیط های تربیتی دیگر مانند کودکستان، دوران تحصیلی ابتدایی و متوسطه و دانشگاه، و... همگی تأثیرگذار باورها و نگرش ها و فرهنگ های افراد می باشند که همه این یادگیری ها از محیط اجتماعی سرچشمه می گیرند.
یکی دیگر از یادگیریهای مهمی که دانشمندان روانشناس بر روی آن مطالعات عمده ای انجام داده اند و به کشف بعضی از قوانین آن موفق شده اند، مطالعه چگونگی یادگیری شرطی می باشد.
دانشمندانی چون پاولف، اسکینر، ثراندایک، کهلر و یارانش بر روی یادگیری حیوانات، آزمایش های متعددی انجام داده اند و چگونگی یاگیری آنها را مورد مطالعه قرار داده اند و براساس آن به کشف قوانین متعدد یادگیری شرطی نایل آمده اند.
این دانشمندان پس از بررسی و آزمایشات خود بر روی رفتار حیوانات، متوجه گردیدند که حیوانات نیز دارای قدرت یادگیری می باشند. یادگیری حیوانات براساس نوع آنها، با هم متفاوت است. بطور مثال، یادگیری میمون با یادگیری سگ، گربه و کبوتر تفاوت های زیادی دارد. اما آنچه مسلم است نوعی یادگیری در تک تک حیوانات وجود دارد.
رفتار حیواناتی که در محیط زندگی خود مشاهده گر آنان می باشیم، یادگیری حیوانات را از طریق شرطی شدن به اثبات می رسانند.
بطور مثال؛ وقتی کبوتر و یا مرغ و خروسی را که همزمان با دانه دادن، آنها را صدا کنیم و این عمل را مدتی تکرار کنیم، پس از اطمینان از یادگیری آنها، دانه را قطع کرده و تنها آنها را صدا کنیم، مشاهده خواهیم کرد که آنان به صدای ما پاسخ داده و برای دریافت دانه و غذا به سوی ما خواهند آمد.
این آزمایش ثابت می کند که یادگیری شرطی در حیوانات وجود دارد.
خداوند متعال چنین نیرویی را در آنان به وجود آورده که بتوانند بدین وسیله گرسنگی خود را اطفاء نمایند.
یادگیری شرطی در انسان نیز وجود دارد.
بطور مثال در ماه رمضان، زمانی که اذان ظهر را می شنویم گرسنگی شدیدی در خود، ادراک می کنیم. این یادگیری شرطی بدین سبب است که ما در زمانی که ظهر فرا می رسید به خوردن مشغول می شدیم و اینک که روزه هستیم براساس یادگیری شرطی آثار گرسنگی در ما ظاهر می شود. پس از سپری شدن این لحظات، مشاهده می کنیم که احساس گرسنگی در ما برطرف می گردد.
یادگیری شرطی در انسانها براساس داشتن تعقل و تفکر صورت می گیرد.
قانون تداعی معانی که یکی از قوانین حاکم بر یادگیری انسان می باشد، بیانگر وجود یادگیری شرطی در انسان است.
بطور مثال؛ اگر فردی را در شهر اصفهان مشاهده کرده باشیم، بعد از مدتها با دیدن دوباره او، شهر اصفهان و آن صحنه ملاقات در ذهن ما تداعی می شود.
بدین ترتیب می توان گفت که وجود این نوع یادگیری در انسان بسیار قوی تر از حیوانات می باشد.
انواع یادگیریهایی که مورد مطالعه قرار گرفت، یادگیری هایی بودند که برای انسان ملموس می باشند و با دخالت حواس پنجگانه و روان و قلب صورت می پذیرند. بدین لحاظ روانشناسان توانسته اند بسیاری از این قوانین را کشف نمایند.
مراحل تربیت کودک
کودک از زمانی که در خانواده چشم به جهان می گشاید، مراحل تکاملی جسمی و روانی و عقلی و شخصیتی را طی می کند. گذراندن این مراحل، براساس قوانینی است که بر جسم و روان کودک حاکم است.
شناخت و بررسی این مراحل، والدین و مربیان را یاری می کند که اولاً کودک خود را بدرستی بشناسند و ثانیاً از مراحل تربیتی آنها بخوبی آگاهی داشته باشند.
موضوع تربیت از مهمترین مباحث روانشناسی تربیتی می باشد؛ بدین لحاظ روانشناسان علوم تربیتی در زمینه تربیت کودک بوسیله راهنمایی های خود، والدین را در تربیت فرزندانشان یاری رسانده اند.
اسلام نیز که مکتب تربیت است، والدین را به تربیت نیکوی خود و فرزندانشان ترغیب و تشویق نموده است.
خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است:
یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم ناراً
«ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خانواده خود را از آتش نگاه دارید. »
مولای بزرگوار، امیرالمؤمنین(ع) در تفسیر این آیه شریفه می فرمایند:
«یعنی، به خود و خانواده خود خوبی بیاموزید و آنان را تربیت کنید. »(5)
با توجه به آیه ای که مورد مطالعه قرار گرفت، اهمیت تربیت فرزندان بخوبی آشکار می شود.
فرزندانی که تحت سرپرستی والدین قرار می گیرند، امید می رود که اگر بخوبی تربیت شوند، بتوانند افراد مفیدی برای خود و جامعه واقع گردند؛ زیرا تربیت فرزندان می تواند بهترین هدیه از سوی والدین برای فرزندان محسوب شود.
مولای بزرگوار، امام صادق(ع) می فرمایند:
«بهترین میراث پدران برای فرزندان، ادب است نه مال و ثروت!زیرا ثروت از میان می رود و ادب پایدار می ماند. »(6)
کودکی که در خانواده با ایمان و روشن ضمیر تربیت شده باشد، دارای ارزش والایی است؛ زیرا زندگی انسان بر پایه تربیت صحیح استوار است و اگر کودکی نیکو تربیت شود، بدون تردید می تواند فردی صالح و شایسته برای جامعه واقع گردد.
تربیت خوب فرزند، بدون تردید دارای اجر اخروی نیز برای والدین می باشد؛ زیرا اثر فرزند صالح پس از مرگ والدین، همواره به آنها می رسد و خداوند متعال آنها را بخاطر تربیت فرزند صالح، مورد تکریم قرار می دهد.
پیامبر بزرگوار می فرمایند:
«هرکس دختری داشته باشد و او را خوب تربیت کند و بخوبی او را دانش بیاموزد و از نعمت هایی که خداوند به او عطا فرموده، به وفور بهره مندش سازد، آن دختر مانع و سپر پدر در برابر آتش دوزخ خواهد بود. »(7)
بدین ترتیب، تربیت فرزند از دیدگاه اسلام از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. به همین لحاظ، این مکتب رهنمودهای ارزنده ای برای تربیت فرزندان در اختیار والدین و مربیان قرار داده است و آگاهی از این رهنمودهای ارزنده، می تواند آنها را در تربیت فرزندانشان یاری دهد.

پی نوشت ها :

1. - اکبر ما یکونُ ابنُ ادم الیوم الذی یلد من امه(میزان الحکمه، ج14، ص 7079)
2. - ما یسُرنی لومتّ طفلاً و ادخلت الجنة و لم اکبر فاعرف ربّی عز و جل(همان، ج6، ص 155)
3. - احمل صبیک حتی یأتی علیه ستّ سنین ثم ادبه فی الکتاب ستّ سنین(حدیث تربیت، ج3، ص 93)
4. - الناس بامرائهم اشبه منهم بآبائهم(حدیث تربیت، جلد دوم، ص 92)
5. - علموا انفسکم و اهلیکم الخیر و ادبوهم(میزان الحکمه، ج1، ص 103)
6. - انّ خیر ما ورّث الاباء لأبنائهم الادب لا المال، فانّ المال یذهب و الادب یبقی(میزان الحکمه، ج1، ص101)
7. - من کانت له انبةٌ فادبها و احسن ادبها و علمها فاحسن تعلیمها فاوسع علیها من نعم الله التی اسبغ علیه، کانت له منعة و ستراً من النار(همان، ج1، ص 101)
 

منبع:ژاله فر تقی /تربیت فرزند ازدیدگاه مکتب اسلام /انتشارات نیکان کتاب /زنجان 1384

 

 

نسخه چاپی