ارباب گیتارها
ارباب گیتارها

نویسنده: یاشار ذولفقاریان



 

Enter the Age of Metal

با ادی ریگز (Eddie Riggs) آشنا شوید.
اویک Roadie است (مفیدترین فرد غیرعضو یک گروه متال که در جریان تور کنسرت، در امور مختلف به اعضای اصلی کمک می کند). برخی Roadie ها حکم نوازندگان موقت گروه های مختلف را دارند که ریگز یکی از آن هاست.
ادی فقط یک شبه درویش یا دستیار متال معمولی نیست؛ او بهترین Roadie جهان است که گیتارش با گیتار بدترین گروه جهان گره خورده و در جریان یک تور مجبور است با آن ها همنواز شود. قهرمان ما مثل هر روز در حال کوک کردن گیتارش برای یک اجرای عادی است که به اشتباه کمی خون روی کمربندش می ریزد؛ بی خبر از این که اسکلت فلزی روی آن به یک اهریمن کهن و قدرتمند به نام Ormagoden (اهریمن آتش و نابودگر دنیای کهن) تعلق دارد. ریگز که چند ثانیه قبل در یک کنسرت راک امروزی و در کنار گروه و جمعیت مشتاق حضور داشت. ناگهان به مکانی دیگر منتقل شده و متوجه می شود گروهش از چند راهب مرموز و خرفه پوش تشکیل شده و به جای توده طرفداران هم یک تپه از اسکلت و استخوان باقی مانده که معبدی عظیم به جای دکور و صحنه کنسرت، رویش قرار گرفته است. او به ذهنش هم خطور نمی کرد با تماس اولین قطره خون، Ormagoden زنده می شود و این هیولای آتش نیز چنان نعره ای می کشد که زمان و مکان را از هم گسیخته و ادی را به سرزمینی شبیه جهنم می فرستد.
اما این جا جهنم نیست! این جا سرزمین گمشده هوی متال است که در آن شیاطین، انسان های بی گناه و عاشق راک را به زنجیر کشیده و برده خود کرده اند. جایی که تنها به کمک یک گیتار و ارتشی از Head Banger ها می تواند یک انقلاب متال خلق کرد و هر مانعی را با قدرت یک سولوی آتشین از سر راه برداشت.
ارباب گیتارها

سرزمین گیتارهای وحشی

ادی ریگز بلافاصله بعد از ورود به سرزمین متال، خود را در معبد عظیم یک گروه Druid های سرخ پوش می یابد که در حال پرستش تبری کهن هستند. او می تواند آن قدر منتظر شود تا آن ها با شمشیرهای شان، به او حمله ور شوند یا این که برود و تبر فوق یعنی The Separator را برداشته و به کمک چند ضرب های آن صورت (یا کل سر و دیگر اعضای بدن) این شیاطین پلید را قطع کند! به سرعت گیتار کوک شده ادی یعنی Clementine هم ظاهر می شود که در جهان ما یک ساز عادی است؛ اما در این دنیا قدرتهای افسانه ای پیدا کرده است. گیتار غنی شده ادی می تواند جرقه و شعله های دیده شده در کنسرت های متال را که تنها جنبه ظاهری دارند به حقیقت تبدیل کرد و با نواختنش، رعد و برق و آتش بر سر دشمنان نازل کند. مهارت ها و چند ضرب های دیگر این دو و دیگر تسلیحات در طول بازی آزاد شده و حتی می توان از آن ها به صورت ترکیبی استفاده کرد. خشک و فریز کردن رقبا به کمک رعد گیتار و سپس زدن ضربه شارژ شده با تبر، ساده ترین کار ممکن است که در ابتدای بازی می توان از آن استفاده کرد. قدرت بعدی یعنی Shatter Earth، یک Power Chord است که در راهنمایش، به آن خانه خراب کن گفته می شود. البته این صفت اصلا جنبه نمادین ندارد و با اجرای این Power Chord سنگین، زمین چنان به لرزه در می آید که اجزای کم استحکام تر محیط در هم شکسته و دشمنان به اطراف پرتاب می شوند. با اجرای چند بار Shatter Earth، در بخش ابتدایی، معبد سنگ و استخوانی Druid های شیطانی فروریخته و نوعی دیگری از شیاطین که زنی قد بلند و با ظاهری راهبه مانند است با وسیله نقلیه عجیب و پاهای بلندش از راه می رسد. یک Battle Nun یا راهبه جنگی (به قول شیفر) که نه تنها روحانی نیست بلکه به پرستش Evil پرداخته و کل صورتش هم شبیه یک زیپ شلوار کوتاه است (ابزاری که از آن برای گشیدن جیغ های بنفش استفاده می کند!) بعد از مبارزه با وی و خدمتکارانش Druid ها، ادی سوار موجود عجیب او شده و از کوه عظیم استخوانی ابتدای بازی در پایین می آید (سکانسی تماشایی و دیدنی که امیدواریم مشابهش در بازی زیاد باشد). کمی بعد معلوم می شود یکی از خرقه پوش ها از انقلابی های طرفداران متال و ضد اهریمنی به نام افیلیا (Ophelia) است. کسی که با دیدن تبر افسانه ای در دست ادی، به وی می پیوندد تا مکانیزم حملات Double Team معرفی شود. این حملات تیمی، یک حمله ترکیبی و موثر پدید می آورند؛ مثلا ادی، افیلیا را در حالی که با خنجرهایش مثل پره می چرخد، رهسپار دشمنان نگون بخت می کند. تعدادی Battle Nun دیگر هم از راه می رسند که البته نیازی به حمله به آن ها نیست چون بالای سر هر کدام شان یک موتور خودرو با اندازه کل یک ماشین قرار دارد (قانون طلایی!) که با اجرای Earth Shatter می توان آن ها را به زمین انداخت (در حالی که راهبه های شیطانی هنوز زیرشان هستند البته شیفر و تیمش در این بازی به هیچ وجه قصد تبلیغ یا دفاع از له کردن راهبه ها توسط موتور را ندارند؛ مگر این که راهبه فوق اهریمنی بوده و نفس بد بوی و هولناکی داشته باشد) بعد از فرار با یک ماشین به نام The Deuce (که قطعاتش را خود ادی به کمک تعالیم تایتان ها به هم وصل می کند) و مبارزه با هیولایی بسیار طویل که نیمی دهان و (با بزاق آویزان) و نیمی ستون فقرات نیزه دار است، بخش آموزشی بازی و معرفی قابلیت های اولیه به پایان رسیده و BL واقعی تاره شروع می شود.

میراث تایتان ها

سال ها پیش از به وجود آمدن تاریخ، تایتان ها در دنیای BL زندگی می کردند. هر چیز جالب و خوبی که اکنون در بازی وجود دارد، توسط آن ها خلق شده است. شامل موسیقی هوی متال و ماشین های Hot Rod، در طول زمان، بیشتر تایتان ها به آسمان ها عروج کردند. و نهایتا به خدایان متال تبدیل شدند. آن ها میراثی گران قدر برای آیندگان باقی گذاشتند که چگونگی ساخت ماشین ها، Amplifier ها و فنون مختلف گیتار زدن را در قالب نقشه های باقی مانده در نواحی پر قدمت به آن ها یاد می دهد. تایتان ها به جز راهنمایی های فوق، انواع قطعات خودرو و غیره را در اعماق زمین از خود بجای گذاشته اند که متاسفانه عاشقان متال به آن ها دسترسی نداشته و آدم بدها هم فقط به فکر چرم صندلی یا آینه های آن ها هستند.

سولوی افسانه ای

گیتار ادی علاوه بر فواید تهاجمی اش، یک حلقه مهارت های مخصوص هم دارد که در طول بازی آزاد شده و با اجرای سولو مخصوص هر کدام می توان از آن ها استفاده کرد. در طی این سولوی کوتاه، بازیباز باید کلیدهای نمایان شده بر نوار موسیقی را در سکانسی مشابه بازی Guitar Hero بفشارد.
خواندن یادداشت های کهن تایتان ها به کمک مهارت مخصوص Relic Raiser به همین روش (البته در مقابل گیاهی به نام خارهای شیطان!) انجام می شود. حلقه سولو بیش از 12 خانه دارد که در میان نمونه های فاش شده، قابلیت ظاهر کردن و فراموشی کردن و فراخوانی ماشین ادی در هر زمان وجود دارد.
ارباب گیتارها

دنیای دیوانه دیوانه متال

ماشین وفادار ادی که پیش تر به کمکش آمد، علاوه بر The Deuce، یک نام دیگر یعنی Druid Plow هم دارد) متناسب سکانس های زیر گرفتن این گروه دشمنان) و وسیله اصلی گشت و گذار در دنیای بازی محسوب می شود. هر چند نمی توان و نباید برای عظمت جهان متال ظرفیت قائل شد؛ اما دنیای بازی BL بیش از 64 کیلومتر مربع مساحت دارد که از نواحی مختلفی تشکیل شده است.هر کدام از سرزمین ها و بخش های منحصر به فرد بازی بر مبنای یک ژانر و شاخه مختلف متال شکل گرفته اند که از میان شان می توان به رود اشک های سیاه و... اشاره کرد. در جریان این سفر بازیباز می تواند به دشت شمشیرها و لوله اگزوزها (هر کدام به اندازه یک آسمان خراش) رفته و از زیر دروازه های استخوانی عبور کند یا به بالای دیوار جیغ زنان برود (صخره ای که از چینش Amplifier ها و کاملا بر مبنای قانون طلایی BL ساخته شده است.)
انواع ماموریت های اصلی و فرعی را با نورهای دمیده شده از آسمان ها و با سفر به هر گوشه می توان پیدا کرد. بدین ترتیب دنیای بازی جدا از عنصر Open World گونه، نقش نوعی Hub برای سکانس های داستانی (شبیه کمپ Psychonauts) را پیدا می کند.
متال و موسیقی در کنار قانون طلایی، ابزارهایی برای خلق یک دنیای فانتزی سرگرم کننده با هویت، ساختار و اکوسیستم خاص خود هستند که به همراه انواع حیوانات بومی عجیب و غریب در کنار ساکنان دوست و دشمنش، از جهانی می تواند معادل هوی متال Middle Earth باشد. البته BL یک بازی مخصوص بازیبازهای بزرگسال است و حیات وحشش بر همین اساس بنا شده است. تماشای یک حیوان افسانه ای شبیه گوزن در حالی که دارد یک جسد (احتمالا متعلق به دشمنان!) را گاز می زند، شاید برای هر کسی مناسب نباشد؛ اما واقعا دیدنی است. خوشبختانه این حیوان (با نام Raptor - Elk) خیلی شجاع نیست و معمولا از درگیری ها فرار می کند؛ مخصوصا اگر یکی دیگر از حیوانات عظیم الجثه دنیای بازی دنبالش افتاده باشد. البته موجودی وجود ندارد که با شنیدن صدای گیتار اهلی نشود، مخصوصا وقتی ساز مربوطه، رعد و برق هم بر سرش نازل کند. با همین روش می توان Raptor - Elk ها را متوقف کرده و سوارشان شد تا از شاخ شان به عنوان سلاح در مقابل دشمنان استفاده کرد. سازندگان قول داده اند همه موجودات و حیوانات دنیای BL قابل استفاده و Interactive باشند که البته بسته به اندازه و نوع شان فرق می کند (به عنوان مثال خارپشت های مخصوص و کوچک بازی نه می توانند وزن ادی را تحمل کنند و نه ادی توان تحمل تیغ های آن ها را دارد! به همین دلیل به جای سواری، می توان از آن ها به عنوان نارنجک استفاده کرد! با پرتاب این خار پشت، ناگهان منفجر شده و خارهایش مثل ترکش، دمار از روزگار دشمنان اطرافش در می آورد). جدا از موجودات اشاره شده، انواع دیگر حیوانات و هیولاها هم در دل طبیعت متال با هم به تعامل و همزیستی (هر چند گاه نامسالمت آمیز) مشغول هستند که خدا می داند DF چه خواب هایی برای شان دیده است.

نگهبانی به نام آزی

جدا از ساکنان زنده و نیمه زنده دنیای BL، انواع اجزا و اشیای بدرد بخور وجود دارند که ادی در سفرش به آن ها بر می خورد. با پیدا کردن یکی از موتورهای عظیم و افسانه ای باقی مانده از سوی تایتان ها و استفاده از Relic Raiser، راه برای ورود به یک کارگاه زیرزمینی و مخفی آشکار می شود. جایی که معدود بازماندگان تایتان ها در دوردست هم چنان به آهنگری می پردازند. آخرین چیزی که بازیباز در این مکان انتظار شنیدنش را دارد. صدای خنده و صحبت آزی آبرون (Ozzy Osbourne) است.
اما او این جاست و در قالب Guardian of Metal وارد دنیای BL شده است. این نگهبان افسانه ای، اسرار و درس های زیادی برای آموختن به ادی دارد که در اصل سیستم ارتقای (Upgrade) بازی را تشکیل می دهند؛ اما ارتقای امکانات و قدرت ها به وسیله نُت موسیقی، پول یا تجربه صورت نمی گیرد. دنیای BL، نماد یک سن عظیم و بزرگ متال است؛ جایی که ارزشمندترین امتیاز و هدیه، دست های شعله به دست طرفداران است.
در BL به کمک Fire Tribute ها که در پایین صفحه در قالب دست های شمع به دست ظاهر می شوند، نه تنها می توان تمام قطعات بیرونی و داخلی ماشین را عوض کرده و انواع سپر، نایترو و نیزه را رویش قرار داد، بلکه رنگ و ظاهر آن هم تا حدی قابلیت Customize شدن دارد. دو اسلحه ماشین هم به Mini Gun و موشک انداز محدود نمی شوند و هر چند هنوز تمام تجهیزات معرفی نشده اند؛ اما نام قطعاتی چون ساب ووفر در میان نمونه های تهاجمی دیده می شود! قدرت های پیشرفته و متفاوت تبر، گیتار و زره/ لباس ادی هم به کمک همان Fire Tribute ها تهیه می شوند که به اتمام رساندن ماموریت ها تنها راه به دست آوردن شان نیست. انواع عناصر عجیب و غریب چون حشرات نورانی که با پرش از سکوها و با نزدیک شدن ماشین بازیباز دورش جمع می شوند یا مجسمه های مارهای به زنجیر کشیده شده توسط اهریمن هم منابع درآمد خوبی هستند. البته مانند همه بازی های Open World این عناصر در جای جای دنیای BL مخفی شده اند. در دموی نمایش داده شده، یکی از این مخفیگاه ها پشت یک آبشار است؛ اما همان طور که شیفر و همکارانش می گویند، نه تنها جنبه مخفی بودن آبشارهای بازی را از بین می برند. بلکه این موارد به نوعی بخشی از دفترچه راهنمای بازی محسوب می شوند!
اگر در بازی آبشاری وجود داشته باشد که المانی سرگرم کننده یا بدرد بخور پشتش قرار نگرفته، باگ محسوب می شود!

قانون نقره ای شیفر برای BL !؟

طراحی هنری عجیب وقریب و نیمه جنون آمیز از ارکان اصلی بازی های تیم شیفر است، عنصری که در Psychonauts و Grim Fandango سر به آسمان ها سایید. به لطف قانون طلایی در BL، زنجیر خلاقیت و ذوق هنری DF مانند حیوانی وحشی گسسته شده و شوخی ها نیز افسار گسیخته تر از همیشه به نظر می رسند.
هویت هوی متال گونه بازی و نقاشی های خاص و ماورایی این سبک موسیقی به زیبایی با تصورات غیرمعمول سازندگان عجین شده و حتی ضعف های بخش فنی را هم تحت الشعاع قرار می دهد. بدین ترتیب و به لطف دکور منحصر به فرد دنیای BL و طراحی بی نظیر تک تک موجودات و ساکنانش، هر اسکرین شات و نما از بازی می تواند به جای طرح روی جلد یک آلبوم متال به کار گرفته شد.شخصیت های انسانی هم که عموما با الهام از دوبلورهای شان طراحی شده اند، همگی ظاهری اغراق شده با چاشنی خاص شیفر دارند (البته ظاهر و مدل شخصیت ها در طول ساخت بازی دستخوش انواع تغییرات شده اند. مثلا در طرح های اولیه، ظاهر ریگز عینا بر اساس Lemmy Kilmister ساخته شده بود که بعدها بر مبنای جک بِلَک نوسازی شد. کمی هم پاراد کوس یا نوستالوژی در خمیر شخصیت ها مانند موی بسیار بلند (مخصوص پرواز!؟) برای فردی که Rob Halford به جایش صحبت می کند، دیده می شود.) انیمیشن های کارتونی بازی هم خالی از طنز نیستند و از حرکات کوچک گردن جک بلک بعد از بدست آوردن گیتارش گرفته تا Head Bang زدن همراهانش با گردن های نجومی و غیر طبیعی شان، همگی وجود روح شیفر در کالبدشان را فریاد می زنند. نورپردازی مناسب و جلوه های ویژه واقعا دیدنی و مبتکرانه بازی هم تا حد زیادی ضعف های فنی مدل سازی و بافت ها را می پوشانند، شعله و افکت حمله پاور اسلاید یا ضربه برق آسا و سوزان گیتار هم در عین چشم نواز بودن، جلوه های ویژه و آتش بازی های مخصوص کنسرت های هوی متال را در ذهن تداعی می کنند.
ارباب گیتارها

نبرد نبردها

وقتی Double Dine از وجود بخش چند نفره مخصوص در BL خبر داد، همگان انتظار یک سیستم رقابت Guitar Hero مانند یا در بهترین حالت، مبارزه های تن به تن را داشتند و کسی حتی نمی توانست تصور یک مُد استراتژی هم زمان (RTS) مانند را بکند. به گفته شیفر در مراسم رونمایی از بخش چند نفره بازی، BL در ابتدا کلا یک عنوان Multiplayer در نظر گرفته شده بود که در آن، گروه های مختلف بر سر این که کدام شان می تواند متال ترین باشد، با هم می جنگیدند. این ایده در بخش چند نفره نسخه فعلی، به یک عنوان استراتژی تبدیل شده که به جای پایگاه، از سن مخصوص کنسرت و به جای مواد اولیه، هم از طرفدار استفاده شده است. در این RTS غیرمنتظره و عجیب، بازیباز باید یک گروه (معادل نژاد) از میان نمونه های مختلف بازی شامل Gothic , Head Bangers کارها، گروه مو (آدم بدها) و غیره را برگزیده و کنترل رهبرشان (مانند ادی یا دیگر قهرمان ها) را بدست بگیرد. این قهرمان، علاوه بر مبارزه و حرکت عادی، باید به مدیریت منابع و رهبری نیروهایش هم بپرازد. که به نوعی اثر زیبای (و متاسفانه فراموش شده) Shiny یعنی Sacrifice را به یاد می آورد. البته بخش چند نفره در BL به شدت به تم متال آن وابسته است و به عنوان مثال، برای ساخت نیرو و فعال کردن امکانات مختلف، بازیباز باید سولوهای مربوطه را اجرا کند. حملات Double Team هم که در بخش تک نفره حضور دارند. با قهرمان و تک تک نیروها قابل اجرا هستند که می تواند به عمق این بخش بیافزاید.

ساندترکی برای تمام فصول

وقتی یک بازی ادعای متال بودن دارد. باید در بخش صدا و موسیقی حسابی خود را نشان دهد. سازندگان BL برای Soundtrack اثرشان، چنان گلچینی از آهنگ ها و گروه های معروف متال تهیه کرده اند که اگر تمام قطعات متال شنیده شده در همه بازی های Rock Band و Guitar Hero (همراه انواع Spin- off هایش) را با هم جمع کنیم باز هم در مقابل فهرست حاضر کم می آورند. نام گروه هایی چون
Judas Priest , Black Sabbath و Megadeath هر کدام با حداقل 2 آهنگ در فهرست دیده شده و از Tenacious D خود جک بلک گرفته تا In Flames هم همگی در بازی حضور دارند. به گفته شیفر، تکمیل لیست 108 قطعه ای بازی، مدت ها به طول انجامید و سازندگان نه تنها قصد گلچین کردن تمام گروه ها و سبک های هوی متال را داشته اند، بلکه آهنگ های فوق باید بر اساس سکانس های مختلف و عظیم بازی انتخاب می شدند تا بازیبازهای ناآشنا با متال هم بتوانند از وجودشان لذت ببرند (Iron Maiden , Metallica و Pantera از معدود غایبان فهرست هستند که البته با توجه به پروسه پر دردسر لایسنس کردن آهنگ های متال از ناشران موسیقی مختلف و احتمالا قیمت های بالای شان (به ویژه دو گروه اول)، قابل توجیه است). متاسفانه برخلاف خبرهای اولیه، از آهنگ های دوست و شبه مرشد جک بلک یعنی Dio در بازی خبری نخواهد بود. رانی جیمز دیو که پیشتر در برخی آثار بلک نظیر فیلم ها و کلیپ های Tenacious D ظاهر شده، تا مدت ها از پایه های BL محسوب می شد و با این که حتی بخشی از دیالوگ هایش هم برای شخصیت خبیث امپراتور Doviculus ضبط شده بودند؛ در نهایت کنار گذاشته شد و تیم کوری (Tim Curry) بازیگر جانشینش شد. در حالی که شیفر این تغییر صدا را نتیجه شباهت شخصیت Lord of Darkness از فیلم "افسانه" با Doviculus خوانده (کسی که کوری نقشش را بازی کرده بود) بیشتر طرفداران اضافه شدن آزی آزبرن را عامل این تغییر ناگوار می دانند. از نظر آن ها، عدم امکان حضور دو خواننده سابق Black Sabbath با هم در یک بازی، دلیلی محکم تر برای عدم حضور Holy Diver افسانه ای در ساند ترک BL به نظر می رسد.هر چند برخی هنوز امیدشان را به یک معجزه و سرپرایز از دست نداده اند؛ اما حتی بدون دیو هم فهرست صداپیشگان بازی لبریز از متال کاران بزرگ و حرفه ای است. بجز تیم کوری، صدا پیشگان اصلی بازی به گروه های معروفی چون Judas Priest , Black Sabbath و Motorhead تعلق دارند که البته انتخاب شان فقط بر مبنای شهرت صورت نگرفته است. به عنوان مثال راب هالفورد که در نقش ژنرال Lionwhyteصحبت می کند، با سخنان و شعرهای جیغ مانندش از Head Banger های بازی کار می کشد. حداقل از دید سازندگان، او بهترین گزینه برای دوبله شخصیتی است که جیغ هایش به عنوان صدای محیط و پشت صحنه، در ماموریت معدن مربوطه شنیده می شوند!
اگر یک جا به طراحی هنری جنون آمیز، دوبلورهای مخصوص و تمام المان های داستانی و گیم پلی BL بنگریم، می شود آن را به سفری درون ذهن شیفر به سبک Psychonuats تشبیه کرد که به جای شهر ماهی ها یا دنیای پر از توطئه Milkman، گنجینه ای از خاطرات و عشق به موسیقی متال در آن نهفته است.
متاسفانه فعلا از نسخه PC (پایگاه سابق شیفر) خبری نیست و نسخه Wii بازی هم چندی پیش منتفی شد. اما عاشقان واقعی متال نباید به راحتی تسلیم شوند. اگر اهل Head Bang زدن هستید یا به دنبال یک بازی خنده دار و سرگرم کننده می گردید، از همین الان نام ماه اکتبر را به راکتبر تغییر دهید.
منبع: بازی رایانه شماره 31

 

 

نسخه چاپی