پیر در خانه مثل پیامبر در امت
 پیر در خانه مثل پیامبر در امت






 

 

با سالمندان چگونه رفتار کنیم

همیشه یکی از دعاهای مادرم این است که خدایا مرا پیر نکن. برایم جالب است که او همیشه برعکس مادربزرگ خدا بیامرزم دعا می کند. مادر بزرگم می گفت همیشه آرزو دارم خدا آنقدر به من عمر دهد که نوه و نتیجه و نبیره ام را ببینم. او انگار از چیز دیگری واهمه نداشت. از این نمی ترسید که وقتی پیری ناتوانش کرد، کسی نباشد که دستش را بگیرد. او آنقدر به بچه هایش اعتماد داشت که می دانست زمان بیماری حتماً مانند پروانه دورش می گردند. اما حالا مادرم از پیری می ترسد. انگار وقتی تنهایی آشنایان دور و نزدیکش را که دیگر مویی سپیدا کرده اند می بیند، نگرانی اش بیشتر می شود و به راحتی می توان این حس را در انتهای چشمانش درک کرد. شاید برای همین است که دعای مادرم با دعای مادربزرگم اینقدر متفاوت است اما در دین اسلام سفارشات بسیاری درباره رفتار با سالمندان شده که شاید اگر بعضی از جوانان بیشتر درباره آن بدانند مسلماً رفتارشان با افراد پا به سن گذاشته تغییر کند.

حق سالمندان در رساله سجادیه

در رساله حقوق امام سجاد(ع) درباره حق سالمندان این گونه نوشته شده: « حق سالخورده این است که حرمت پیری اش را پاس بداری. اگر سوابق فضیلت در اسلام دارد، تجلیلش کنی و او را مقدم بداری. در اختلافات خصمانه با او روبه رو نشوی و در راه رفتن بر او سبقت نگیری. پیشاپیش او راه نروی و نادانش نشماری. اگر رفتار جاهلانه ای داشت، تحملش کنی و به مقتضای سوابق مسلمانی و سالمندی احترامش کنی که حق سن و سال نیز چون حق اسلام است.»
همچنین در جلد 72 کتاب «بحار الانوار» حدیثی از پیامبر (ص) درباره کسی که حقوق سالخوردگان را رعایت می کند، آمده که می فرمایند: «کسی که فضیلت سالخوردگان و پیران را دریابد و به خاطر سن شان آنها را احترام کند، خداوند او را از عذاب روز قیامت در امان می دارد.»
تمامی این احادیث و آیات نشان می دهند که رعایت حقوق سالخوردگان چقدر باید مورد توجه قرار گیرد. در واقع از دو جهت احترام سالخوردگان بر ما واجب است. اول به خاطر حق پدری و مادری و دوم به خاطر سن و سال.
خدا در آیه 23 سوره اسراء می فرماید: « هیچکس را جز او نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. اگر هر دو یا یکی از آنها به پیری برسند و موجب رنج و زحمت باشند کلمه ای که رنجیده خاطر شوند نگویید و کمترین آزار را به آنان نرسانید و با ایشان با احترام و بزرگوارانه سخن بگویید». در این زمینه درباره کیفر اهانت به سپیدموی روایتی از امام صادق(ع) در کتاب «مفاتیح الحیاه» علامه جوادی آملی نقل شده که می فرمایند: «هر کس مومن ریش سفیدی را سبک شمارد، خدا کسی را به سوی او می فرستد تا پیش از مردنش وی را سبک کند.»

1. با پیامبران خانواده مشورت کنیم

حتماً شینده اید که می گوید بزرگان خانواده نعمتند؛ دلیل آن هم این است که در بسیاری از کارها می توان با آنها مشورت کرد. قدیم ترها آنقدر سخن و داوری آنها ارج داشت که با پادرمیانی ریش سفیدان همه کدورت ها و ناراحتی های فامیل به وفاق، همدلی و آشتی تبدیل می شد اما در این دوره و زمانه انگار همه چیز فرق کرده و بعضی ها قدر آنان را زمانی متوجه می شوند که آنها از این دنیا رفته اند چرا که دقیقاً بعد از درگذشت بزرگ خاندان است که اختلافات و نزاع های خانوادگی چهره خود را نشان می دهد و به دنبال آن، چه بسیار رابطه ها و رفت و آمدها که قطع شده یا به سردی می گرایند.
پیامبر (ص) می فرمایند: « البَرکَه مَعَ اکابِرِکم / برکت و خیر ماندگار همراه بزرگ ترهای شماست». آن حضرت همچنین در حدیثی دیگر می فرمایند: « الشّیخُ فی اَهله کالنّبیِ فی اُمته / پیرمرد در میان خانواده اش همچون «پیامبر» در میان امتش است». بنابراین اگر بزرگ تر در فامیل و خانواده، چراغ روشنی بخش و محور وحدت و همدلی و ارتباط خانوادگی اند، باید این جایگاه را حفظ کرد.

2. با همان دست پس می گیری

بهترین راه برای آموزش کودکان همان رفتارهای ریز و درشتی است که از خود به جا می گذاریم. وقتی رعایت ادب به سالخوردگان و بزرگ ترها در عمل و رفتارمان تجلی پیدا کند، بچه هایمان هم یاد می گیرند همین رفتار را نسبت به پدر و مادر و بزرگ ترهای خود نشان دهند. گواه این ادعا حدیثی است که از امام علی (ع) نقل شده؛ « لامیراثَ کالادب/ هیچ ارثی همانند ادب نیست». امام علی(ع) می فرمایند: « به بزرگانتان احترام کنید تا کوچک ترها به شما احترام کنند.» بنابراین اگر ما حرمت سالمندانمان را نداشته باشیم، از خردسالان و نوجوانان چه انتظاری باید داشت که با سالخوردگان و حتی خود ما با احترام رفتار کنند. جای سالمندان پیش از آنکه آسایشگاه و سرای سالمندان باشد، در کانون خانواده است . از این طریق، هم چراغ خانه روشن می ماند و هم می توان از وجودشان استفاده کرد. این روزها اکثر پیرمرد و پیرزن هایی که در خانه سالمندان دور هم جمع شده اند بسیار سالم تر و سرزنده تر از خود ما هستند و تنها گناهشان برای این عزلت نشینی، سن و سال آنهاست. مهم تر از همه اینکه اگر آنها را بنابر هر دلیلی به خانه سالمندان فرستادیم، باز هم باید به آنان محبت کنیم و از آنان فاصله نگیریم. یادمان باشد همه آدم ها به محبت نیاز دارند و بسیاری از بیماری های عصبی و نا آرامی های پنهان ما که حاصل عذاب وجدان است، می تواند با احسان به سالمندان التیام یابد.

3. به احترام موی سپید

احترام به بزرگ ترها و ترحم و مهربانی نسبت به کوچک ترها از رفتارهایی است که روایات بسیاری درباره آن وجود دارد. در این خصوص امام صادق (ع) می فرمایند: «کسی که بزرگ ما را احترام نکند و کوچک ما را مورد شقفت و عطوفت قرار ندهد، از ما نیست.»
تجربه نشان داده اگر جوانان قدر پیران را ندانند و به آنان احترام نگذارند، رشته های عاطفی و پیوندهای انسانی از هم گسسته می شود. و دیگر اثری از مهربانی در خانواده نمی توان پیدا کرد. حواسمان باشد چشم روی هم بگذاریم، خودمان هم پا به سن گذاشته و آن وقت تازه متوجه می شویم از همین رفتارهای نادرستی که خودمان پایه گذارش بوده ایم چقدر دلمان می گیرد. کافی است پای درد دل چند سالمند بنشینید و چند برابر آن درد دل را برای خودتان تصور کنید. در این زمینه حدیثی از امام علی (ع) نقل شده که آن حضرت ضمن انتقاد از اوضاع زمانه و ناهنجاری های رفتاری مردم، بر دو موضوع بی احترامی کوچک ترها نسبت به بزرگ ترها و رسیدگی نکردن توانگران به نیازمندان تأکید کرده اند.

4. با سالمندان چگونه رفتار کنیم؟

گاهی کنار سالمندانی زندگی کنیم که اخلاق و عادت های ناپسندشان ما را رنج می دهد؛ مثلاً مادر بزرگی که رفتار اعضای خانواده را به هیچ عنوان قبول ندارد و همیشه آداب رفتار در زمان گذشته را به رخ آنها می کشد. بعضی وقت ها هم مرور برخی خاطرات ناخوشایند از آنها، صبر و طاقت مان را کم می کند. مثلاً وقتی مجبوریم با والدین همسرمان - که ناراحتی های بسیاری در زندگی مشترک به وجود آورده بودند زیر یک سقف باشیم - شاید کمی برایمان سخت باشد. حتماً می پرسید در این شرایط تکلیف چیست؟ در هر صورت انسانیت حکم می کند با آنها با نیکی رفتار شود. با تحمل اخلاق و رفتار بد سالمندان می توانیم حسن خلق را در خود تقویت کنیم و صبور و مقاوم شویم. فکر نکنید کسانی که با سالمندان زندگی نمی کنند خوشبختند، چون چه بسا گرفتاری هایی که به خاطر همین نیکی ها از شما دور می شوند. مطمئن باشید با مدارا و حفظ آرامش می توانیم به راحتی با سالمندان کنار بیاییم.

5. با اسم کوچک صدایشان نزنیم.

همان طور که قرآن کریم ما را از تندی و پرخاش نسبت به پدر و مادر پیر نهی می کند و سفارش کرده با آنها با لحنی خوب و شایسته صحبت کنیم، طبق تعالیم دین اسلام ، ادب و احترام نسبت به پدر و مادر آن است که آنان را به اسم کوچک صدا نکنیم، به احترامشان برخیزیم، از آنها جلوتر راه نرویم، با صدای بلند و پرخاشگرانه با آنها حرف نزنیم و نیازهایشان را برآورده سازیم. ابراهیم بن شعیب می گوید: « به امام صادق (ع) عرض کردم پدرم بسیار پیر و سالخورده و ناتوان شده. هرگاه حاجتی داشته باشد، او را برمی دارم و به دوش می کشم. حضرت فرمودند اگر بتوانی عهده دار کارهای او بشوی، چنین کن. حتی با دستانت لقمه در دهانش بگذار، که آن لقمه فردای قیامت برایت بهشت یا سپر آتش خواهد بود.» فردی از امام صادق (ع) در مورد آیات سوره اسراء درباره حقوق پدر و مادر پرسشی کرد و آن حضرت در پاسخ گفتند: « مراد این است که نگذاری مجبور شوند نیازهای خود را از تو طلب کنند بلکه خود در تأمین نیازهای آنان پیشقدم باشی و در مصاحبت و معاشرت با آنان روشی پسندیده داشته باشی و جز به محبت به آنان ننگری و آنان را حتی به صدای بلند نیازاری.»

6. تنهایی و ازدواج

بررسی ها نشان می دهد زندگی کنار همسر برای سلامت سالمندان بسیار مفید است. آن دسته از مردان و زنانی که در سنین سالمندی همسر دارند و کنار او زندگی می کنند، از نظر سلامت در شرایط بهتری هستند و در مقایسه با سالمندان مجرد، کمتر احساس کسالت و بی حوصلگی می کنند دکتر حمیدرضا ثابت، روانشناس اجتماعی در این باره می گوید: « واقعیت این است که در جامعه ما فرزندان فرصت کمتری برای والدین خود دارند و نمی توانند برای سالمندان وقت کافی بگذارند. با این حال اگر این سالمندان همدم و هم صحبتی داشته باشند، اوقاتشان را بهتر می گذرانند و دیگر کمبود محبت و بی جواب ماندن نیازهای عاطفی را تجربه نمی کنند. از سوی دیگر دیده شده افراد تا زمانی که دوران پیری را در کنار همسر و همدم خود سپری می کنند، مقاومت بیشتری در برابر مشکلات جسمی و روحی از خود نشان می دهند. اگر جامعه ما به سمت تشویق ازدواج سالمندان وجود داشته باشد، این امر در آینده بحران سالمندی را در جامعه رقم خواهد زد. واقعیت این است که سالمندان هم حق زندگی دارند و ازدواج در دوره ی سالمندی تأثیر بسزایی برای افزیش اعتماد به نفس و امید به زندگی آنها دارد.»
منبع مقاله: ماهنامه دین و زندگی همشهری آیه شماره 6 مهرماه 1391

 

 

نسخه چاپی