پولمولوژی(جنگ شناسی)
پولمولوژی(1)(جنگ شناسی)

نویسنده: گاستون بوتول
مترجم: هوشنگ فر خجسته


 
جنگ بی تردید شگفت انگیزترین پدیده اجتماعی است. اگر جامعه شناسی آن گونه که «دور کم»(2) گفته است «بیان تاریخ به صورتی دیگر» باشد، می توان گفت که جنگ آفریننده تاریخ است. در واقع، تاریخ صرفاً با شرح کشمکشهای مسلحانه آغاز شده و بعید است که این پدیده زمانی کاملاً از میان برود؛ زیرا جنگها به هر حال مشخص ترین مبادی تاریخ، و در عین حال، مرزهایی هستند که مراحل مهم حوادث را از یکدیگر متمایز می کنند. تقریباً تمام تمدنهای معروف در اثر جنگ از بین رفته اند. تمام تمدنهای جدید نیز با جنگ پا به عرصه وجود نهاده اند. سیادتهایی که هر از چندگاه یک بار، نوعی جامعه خاص را در صدر جوامع بشری قرار می دهند، زاده جنگند و مشروعیت خود را از آن می گیرند.
جنگ در عین حال یکی از عوامل اصلی تقلید جمعی است که در تغییرات اجتماعی نقش بسیار مهمی ایفا می کند. جنگ بسته ترین جوامع را وا می دارد تا دیر یا زود دروازه های خود را بگشایند: مانند چین، ژاپن، یا مراکش در طول قرن اخیر. جنگ احتمالاً نیرومندترین و مؤثرترین شکل تماس تمدنهاست. جنگ انزوای روانی را بزور از بین می برد و حتی در نوع پوشش نیز تأثیر می گذارد. از روی برش لباس نظامیان می توان فاتح حقیقی جنگی را که سالها پیش در گرفته تشخیص داد: بعد از ناپلئون، از لباسهای نظامی فرانسوی تقلید می کردند، پس از سال 1918، از لباسهای نظامی انگلیسی و امروز، از لباسهای نظامی امریکایی و روسی.
خلاصه، جنگ از تمام شکلهای تحول حیات اجتماعی، مهمتر است: جنگ نوعی «تحول شتابان» است.
بنابراین شاید تعجب کنید که چرا تاکنون علمی واقعی به نام جنگ شناسی یا «پولمولوژی» به وجود نیامده است.(3) راستی چرا هیچ محققی به مطالعه عینی ویژگیها و جنبه های عملکردی جنگ، که مهمترین پدیده اجتماعی است، رغبت نیافته است؟ از نیم قرن پیش تاکنون شاهد افزایش آزمایشگاههایی هستیم که به مطالعه سرطان، سل، طاعون، یا تب زرد اختصاص دارند. این آزمایشگاهها مداوم افزایش پیدا می کنند و باید هم چنین باشد. اما چرا برای مطالعه جنگ که بتنهایی بیش از تمام بلایا و آفات قربانی گرفته و مصیبت به بار آورده است، تاکنون حتی یک مؤسسه تحقیقاتی تأسیس نشده است؟
ارسطو می گوید که علم زاده ی حیرت است. نخستین چیزی که مانع از مطالعه علمی جنگها می شود این است که پدیده جنگ در عین حیرت انگیز بودن، برای ما بدانقدر عادی است که بسختی می توانیم از آن شگفت زده شویم: پرودون(4) می گوید، هیچ خواننده ای نیاز ندارد تا به او بگویند که جنگ از لحاظ فیزیکی یا تجربی چگونه چیزی است؛ هر کس تصوری از جنگ دارد، بعضی به سبب آنکه شاهد آن بوده اند، جمعی به علت ارتباطهای عدیده ای که با جنگ داشته اند، و بسیاری نیز به دلیل آنکه خود مستقیماً جنگیده اند. بنابراین، ابتدا باید با این بداهت کاذب جنگ مبارزه کرد. در این مورد، بداهت ناشی از عادتی روانی است که از بچگی در ما به جا مانده است. تمام پسر بچه ها از سربازان تقلید کرده و جنگ بازی می کنند.
دومین مانع بر سر راه مطالعه علمی جنگ آن است که جنگ ظاهراً به طور کامل به اراده ما بستگی دارد. جنگ آغاز و پایانی دارد و در لحظه ای مشخص با تمام تشریفات سیاسی و مذهبی خاص خود شروع می شود. برای جنگ دلایلی اقامه می شود که از مدتها پیش از طریق بحث و مشورت تدارک دیده شده است. به نظر ما، هر جنگی اگر مستقلاً در نظر گرفته شود، ارادی، قابل اجتناب، و صرفاً معلول تصمیمی که از دیرباز سنجیده و پخته شده است، به نظر خواهد رسید.
این اعتقاد که جنگها کاملاً ارادی و آگاهانه اند، بیگمان از مانعی اصلی سرچشمه می گیرد که بر سر راه مطالعه علمی جنگها قرار دارد. در اینجا می خواهیم از یک «مغلطه ی حقوقی» صحبت کنیم. با وجود تکذیب مکرر تاریخ، حقوقدانان هنوز جنگ را از مقوله نزاع میان افراد، مشاجره، دوئل، یا کشمکشی توأم با فحاشی می دانند. گهگاه نیز می بینیم به تقلید از قراردادهای حقوق خصوصی یا قانون مانع از مطالعه علمی جنگها می شود این است که پدیده جنگ در عین حیرت انگیز بودن، برای ما بدانقدر عادی است که بسختی می توانیم جزا، برای پیمانها، دادگاهها، یا قوانین بین المللی طرحهایی تهیه می شود.(5) عده ای می خواهند با نوعی آیین نامه انتظامی جلوی جنگ را بگیرند، عده ای دیگر ضمن قبول جنگ، می خواهند که دقیقاً طبق الگوی قواعد جنگ تن به تن یا مقررات بوکس و فوتبال، برای جنگ نیز مقرراتی تدوین کنند. طرحهایی حکمیت نیز تاکنون حاصلی جز بازنویسی حقوق خصوصی یا حداکثر حقوق خانخانی با تعبیر خاص آن از حکمیت تیولداران در منازعات، مانند دادگاه بارونها، حاصلی نداشته است.
اینها همه مسکنهایی آنی هستند. آخر چطور می توانیم درباره اموری که نمی شناسیم قانون وضع کنیم؟ آیا می توانیم ادعا کنیم که جنگ را، هر چند به تقریب، می شناسیم و می دانیم که ماهیت، عملکرد، و نقش آن چیست؟
به اعتقاد ما این راه حلهای موقت هر قدر هم مشروع و قابل درک باشند، باز مانع اصلی در سر راه مطالعه علمی جنگها خواهند بود. ما عجله داریم که درمان را پیش از شناخت بیماری پیدا کنیم و چیزی را پیش از آنکه بشناسیم قبول کنیم.

پی نوشت ها :

1."Polemologie"(ترکیب واژه هایی یونانی Polemosبه معنای جنگ و Logosبه معنای بررسی و شناسایی): کلاً به معنای جنگ، مطالعه شکلها، علتها، نتیجه ها، و عملکردهای جنگ گاستون بوتول در کتاب «صد میلیون برده» پیشنهاد شده است (لاروس ماهانه شماره 401 صفحه 11).
2.Emile Durkheirn (1858-1917)، جامعه شناسی معروف فرانسوی و یکی از پایه گذاران مکتب جامعه شناسی فرانسه-م.
3.مادر کتاب قبلی خود پیشنهاد کردیم که اصطلاح «جنگ شناسی» به مطالعه علمی جنگ-به عنوان یک پدیده اجتماعی-اطلاق شود و بدین ترتیب از علم جنگ، به صورتی که در مدارس و واحدهای نظامی تعلیم داده می شود، متمایز شود.
4.Pierre Joseph Proudhon (1809-1865)، نظریه پرداز سوسیالیست فرانسوی.-م
5.با وجود این، وضع قوانین و اجرای مجازات، از پیدایش جرم شناسی جلوگیری نکرده است.

منبع: بوتول گاستون؛ (1374)، جامعه شناسی جنگ، هوشنگ فرخجسته، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی (1387).

 

 

نسخه چاپی