آفرینش انسان از آب
آفرینش انسان از آب

نویسنده: رضایی حسن رضا



 
توجه به نقش ویتامینها در بدن نیز ضروریست، برای همین اشاره ای به آنها می کنیم.
1. ویتامین A: نقش اساسی در بینایی و سلامت پوست، استخوان و دندان دارد (N177-178) و میزان نیاز روزانه بدن به آن یک میلی گرم می باشد(M419) که در منابع جانوری مثل کبد، ماهی، تخم مرغ و سبزیجات و میوه های زرد رنگ در دسترس است.
2. ویتامین B1: نقش مهمی در فعالیت مناسب بسیاری از آنزیمها دارد و کمبود آن مشکلات فراوانی مانند سردرد، اختلالات عصبی و آسیب مخاطها به وجود می آورد (N181). میزان مورد نیاز روزانه M419) 1/4mg) است و در بعضی سبزیجات و مواد جانوری موجود است.
3. ویتامین B2(ریبو فلاوین): نقش مهمی در فعالیت بسیاری از آنزیمها دارد. در بینایی نیز موثر است. در شیر، جگر و تخم مرغ فراوان است. (N182) و روزانه به میزان 1/6 میلی گرم از آن مورد نیاز بدن است (M419).
4. پتاسین: در گوشت ماهی و ماکیان وجود دارد و کمبود آن باعث بعضی مشکلات پوستی می شود. (N183) روزانه 18 میلی گرم از آن مورد نیاز بدن است (H419)
5. ویتامین B12: نقش مهمی در خون سازی، عملکرد مناسب گلبولهای سفید و دستگاه عصبی دارد. از منابع حیوانی مثل گوشت، تخم مرغ، شیر و پنیر به دست می آید (N1612-1613) و میزان نیاز روزانه آن 3 میلی گرم است و به خوبی در بدن ذخیره می شود.
6. پیروکسین (B6): در فعالیت بعضی آنزیمها از جمله سوخت و ساز چربیها نقش دارد و کمبود آن بخصوص در نوزاد می تواند تشنج آور باشد. در گوشت، جگر و بعضی گیاهان وجود دارد (N183-184) نیاز روزانه به آن 2 میلی گرم است (M419).
7. ویتامین C: نقش مهم در جذب بعضی مواد مثل آهن دارد و با شرکت در فعالیت بسیاری از آنزیمها نقش اساسی در بازسازی و جلوگیری از تسریع فرآیند پیری ایفا می کند (N184-185). در بسیاری از سبزیجات و میوه ها موجود است و بهتر است در طی روز به طور مکرر و در حد نیاز به بدن برسد.
8- ویتامین D: نقش مکمل و کاملاً ضروری در استوار کلسیم و فسفر در استخوان و استحکام آن دارد و این تنها اثر آن نیست. اگر چه امکان تولید ویتامین D در پوست با کمک آفتاب وجود دارد؛ اما از راه تغذیه ای مثل روغن، کبد، ماهی و لبنیات غنی نیز می توان آن را تأمین کرد (N186-188). روزانه 10 میلی گرم از آن ضروری است و در بدن ذخیره می شود(M4A).
9. ویتامین E: در سلامت پوست و جلوگیری از فرآیند پیری، با مقادیر کافی موثر است و از سبزیجات برگدار به دست می آید (N179).
10. ویتامین K: در انعقاد خون نقش دارد و در سبزیجات برگدار و جگر است (N179) (66).

2. آفرینش انسان از آب

یکی از مطالب شگفت انگیز قرآن این است که آفرینش موجودات زنده حتی انسان را از «آب» می داند. آب در بعضی از آیات به صورت مطلق آمده است مانند:
«وجعلنا من الماء کل شی حی؛ (1) و هر چیز زنده ای را از آب پدید آوردیم. »
و در بعضی دیگر به آفرینش انسان از مطلق آب اشاره می کند، مانند:
«وهو الذی خلق من الماء بشرا فجعله نسباً و محمراً(2) و اوست کسی که از آب بشری آفرید و او را نسبی و دامادی قرار داد».
در آیات دیگر به آب با ویژگی مخصوص اشاره شده است، مانند:
«من سلاله من ماء مهین(3)؛ از چکیده آب پست»، « و من ماء دافق(4)؛ از آب جهنده»

چگونگی آفرینش انسان از آب

درباره خلقت انسان از آب دو دیدگاه میان دانشمندان وجود دارد.
دیدگاه اول: منظور این است که آب بیشترین ماده تشکیل دهنده بدن انسان است، حتی حیات همه موجودات زنده - گیاهان و حیوانات - به آب بستگی دارد. آفرینش حضرت آدم (ع) نیز از «طین» ؛ (مخلوطی از آب و گل) بود.
به بیان دیگر از یک طرف حدود دو سوم حجم بدن را آب تشکیل می دهد وکاهش سریع آن با حیات منافات دارد. در شرایط معمولی نیز کل مواد مورد نیاز بدن از طریق خون به سلولهای بدن می رسد و حدود 60% حجم خون را پلاسما تشکیل می دهد که بیشتر از آب تشکیل شده است و در صورت بروز کم آبی، حرکت گلبولهای قرمز و مواد غذایی مختل می گردد. حتی اگر خون رسانی به صورت به یک عضو قطع شود، باعث نابودی آن عضو و به اصطلاح مردمی «سکته» Infarczion می شود، لذا وابستگی حیات کلیه موجودات از جمله انسان به آب قطعی است (H1600, N296-30).
دیدگاه دوم: مقصود این است که انسان از منی و نطفه آفریده شده است. شاهد این دیدگاه آیه «فجعله نسباً وصهراً (5)؛ او را نسبی و دامادی قرار داد» و «ثم جعل نسله من سلاله من ماء مهین(6)؛ «جعل» در اینجا به معنی آفرینش و «نسل» به معنی فرزندان و نوه ها در تمام مراحل است و«سلاله» در اصل به معنی عصاره و فشرده خالص هر چیز است و منظور از آن در اینجا نطفه آدمی است که در حقیقت عصاره کل وجود او می باشد. (7)
نتیجه: آیاتی که آفرینش انسانها را به صورت مطلق از آب می دانند، با دیدگاه اول مطابقت دارند و علم نیز انگشت صحت بر آن می گذارد و آیات گروه دوم گویای این هستند که آفرینش انسان از آب منی است.

3. نطفه؛ منشاء پیدایش انسان

قرآن در تبیین مراحل آفرینش انسان، نطفه را یکی از عوامل خلقت می داند. برای آشنایی با نطفه لازم است به تفسیر و لغت مراجعه کنیم و دستاورد آنها را با علم تجربی تطبیق دهیم.

نطفه در لغت

نطفه از نطف، به معنای چکیدن همراه با صاف شدن و کم کم بودن می باشد؛ نطف الماء نطفاً.
راغب اصفهانی در مفردات، نطفه را آب صاف شده و آب کم می داند: النطفه الماء الصافی و القلیل، اما در اقرب الموارد آمده است: نطفه چه کم باشد و چه زیاد، نطفه نامیده می شود.
در «العین» علاوه بر بیان موارد فوق، نطفه را به قطره آب تشبیه کرده است: «تشبیهاً بقطره الماء» و عرب برای شبی که در آن قطره قطره باران ببارد «لیله نطوف» می گوید، اما جوهری قائل است: اگر جمع نطفه، نطاف باشد، به معنای آب صاف و اگر نُطَف باشد، به معنای ماء الرجل می آید. (8)
مرحوم طبرسی (ره) (9) می فرماید: نطفه به معنای آب کم از مذکر یا مونث است و هر آب صاف را نطفه می گویند. و در جای دیگر (10) می نویسد: اصل نطفه به معنای آب کم است؛ گاهی به آب زیاد نیز اطلاق می شود.
علامه طباطبایی (ره) نطفه را به معنای آب کم و کاربرد آن را بیشتر در جنس نر می داند. (11) آیت الله معرفت نیز آن را شامل مرد، زن و مخلوط آن دو می داند. (12)
حضرت علی (ع) می فرماید: « مصارعهم دون النطفه؛ (13) قتلگاه آنان در کنار آن نهر است». و در خطبه دیگر (14) به آب کثیر اطلاق می کند.
از سوی دیگر نطفه در قرآن، شامل زن و مرد می شود: « خلق الانسان من النطفه»(15) «والله خلقکم من تراب ثم من نطفه». (16).
اگر نطفه به معنای آب کم باشد؛ مقصود این است که انسان از آب کم آفریده شده و این گویای اعجاز و قدرت الهی است. اگر به معنای آب صاف شده باشد، یعنی نطفه چکیده و صاف شده وجود انسان است. مؤید این نظریه نکره بودن نطفه در قرآن (11 مرتبه) است و نشان از صاف شده و چکیده بدن دارد.
روایتی از معصوم (ع) به این صورت نقل شده است.
«خلقه من قطره من ماء منتن فیکون خصیماً متکلماً بلیغاً؛ خداوند انسان را از قطره آب بدبو آفرید و سرانجام سخنگوی بلیغی شد. » (17).
این روایت همچنین نشان دهنده این است که نطفه به آب کم گفته می شود.
نتیجه: با توجه به کتابهای لغت و کاربرد نطفه در روایات و زبان مردم به نظر می رسد نطفه به معنای چکیده آب کم و عصاره وجود انسان می باشد و شامل زن و مرد است. در مواردی هم به آب زیاد اطلاق شده است و در اصطلاح عبارت است از آنچه از مردان یا زنان برای لقاح و تشکیل جنین خارج می شود و در مردان منی (شامل میلیونها اسپرماتوزئیدها) و در زنان تخمک (اوول) نامیده می شود. تخمک دایره ای به قطر متوسط 135 مو و گاهی تا 200 مو است که با چشم دیده نمی شود و تعداد آنها به چهارصدهزار عدد می رسد و در دوران بارداری نزدیک به 400 عدد از آنها (هر ماه 13 عدد) از زن خارج می شود. (18).

نطفه در نگاه علم

نطفه ترکیبی از نطفه مرد (اسپرم)، با نطفه زن (اووم) است. اسپرمها، کرمکهایی بسیار کوچک و ذره بینی اند و در هر مرتبه انزال 2 تا 500 میلیون اسپرم وجود دارد. (19)
نطفه زن الکتریسته مثبت و نطفه مرد الکتریسته منفی دارد، لذا به سوی هم کشیده می شوند، اما هنگامی که اسپرم وارد تخمک شد. بار الکتریکی آن را منفی
می کند. به همین دلیل اسپرمهای بی شمار دیگر که در اطراف آن وجود دارند، از آن رانده می شوند. بعضی نیز گفته اند با ورود اسپرم ماده شیمیایی مخصوصی ترشح می شود که اسپرمهای دیگر را می راند. (20).
زمانی که اسپرمها در مهبل زن ریخته می شود، در یک مسابقه به طرف سوراخ ریز مهبل می روند. تعدادی از آنها از سوراخ می گذرند، طول رحم را طی می کنند و به لوله های رحم که ده تا چهارده سانتی متر طول دارد، می رسند. آنها با سرعت 11 میلی متر در ساعت حرکت می کنند. از طرفی یک تخمک از جداره تخمدان زن جدا می شود. و به وسیله دهانه لوله رحم که خاصیت مکنده دارد، بلعیده می شود. در لوله های رحم کرکهای بسیار ملایم و ظریفی وجود دارند که سرشان به سوی رحم تمایل دارد. تا تخمک بین آنها قرار می گیرد، به کمک ترشحات داخلی، لوله او را به سوی رحم می راند.
ناگهان تخمک و اسپرمها به هم می رسند و هزاران کرمک (اسپرم) به وصال رسیده، تخمک را در بر می گیرند، این حالت بیشتر شبیه به جنگ و مسابقه است. (21)
یافته های جنسی انسان شامل 48 عدد کروموزم می باشد که هر کدام از ذرات متعددی به نام ژن ترکیب یافته اند. این ژنها نقش مهمی در ساختمان سلول زنده دارند و بعضی از این ذرات بسیار ریز حاصل حالات و صفات پدر و مادر است. (22)

نطفه در قرآن و در نگاه صاحب نظران

واژه نطفه با الف و لام یک مرتبه «ثم خلقنا النطفه»(23) و بدون الف و لام 11 مرتبه در قرآن آمده است. از این موارد بعضی به مطلق نطفه، برخی به مخلوط نطفه زن و مرد و تعدادی به منی اشاره دارند.
الف: مطلق نطفه: « خلق الانسان من نطفه فاذا هو خصیم مبین؛(24) ؛ انسان را از نطفه ای آفرید، آن گاه ستیزه جویی آشکار است »، « فانا خلقناکم من تراب ثم من نطفه ثم من علقه؛(25) ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه، سپس از علقه».
دو آیه فوق گویای آن است که جنس انسان از نطفه است. طبیعتاً انسان از مرد تنها یا زن تنها خلق نشده، بلکه از مجموع نطفه زن و مرد به وجود آمده است.
«ثم جعلناه نطفه فی قرار مکین؛ (26) سپس او را به صورت نطفه ای در جایگاهی استوار قرار دادیم. »
مفسران(27) «قرار مکین» را به رحم زن تفسیر کرده اند و روشن است که نطفه در رحم زن مخلوط شده اسپرم مرد و اوول زن است. تعبیر از رحم به «قرار مکین» اشاره به موقعیت خاص رحم در بدن است. در واقع رحم در محفوظ ترین نقطه بدن که از هر طرف تحت حفاظت کامل قرار گرفته است، قرار دارد. ستون فقرات و دنده ها از یک سو، استخوان نیرومند لگن خاصره از سوی دیگر، پوششهای متعدد شکم از سوی سوم، حفاظتی که با دستها به عمل می آید از سوی چهارم، همگی شواهد امن بودن این قرارگاه است.(28)
«من نطفه خلقه فقدره؛ (29) از نطفه ای خلقش کرد و اندازه مقررش بخشید».
در نتیجه نطفه را در آیاتی که آن را به صورت مطلق آورده اند، می توان شامل مرد و زن دانست.
ب. نطفه از جنس منی: « من نطفه اذا تمنی؛(30) از نطفه ای چون فرو ریخته شود».
با توجه به اینکه منی در لغت به «ماء الرجل» معنا شده است، (در بحث منی به تفصیل ذکر خواهد شد) آیه بالا نیز نطفه را از جنس منی می داند، می توان آن را قرینه نطفه به حساب آورد که نطفه در این آیه، منی مرد است. هر چند دکتر عدنان شریف (31) قائل است که نطفه در آیه 37 سوره قیامت، «الم یک نطفه من یمنی... فجعل منه الزوجین الذکر والانثی»، نیز شامل زن و مرد می باشد. به سبب اینکه ضمیر «منه» را به «منی» برمی گرداند و ترجمه آیه چنین است: « آیا او (انسان) نطفه ای از منی که در رحم ریخته می شود، نبود؟... و از او (منی) دو زوج مرد و زن آفرید. »
ج. نطفه مخلوط: « انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج نبتلیه؛ (32) ما انسان را ازنطفه ای آمیخته آفریدیم.»
مَشَج، مِشَج، مشیج، امشاج به معنای آمیخته و در هم آمده است و نطفه امشاج یعنی آب مرد آمیخته به آب زن و خون آن است. (33) مفسران درباره این آیه احتمالهای مختلفی ذکر کرده اند. ما چند احتمال را یادآوری می کنیم.
آیت الله مکارم شیرازی درباره (نطفه امشاج) چهار احتمال را مطرح می کند.
1. ترکیب نطفه مرد (اسپرم) و نطفه زن (اوول): احادیث زیادی در این باره نقل شده است.
2. استعدادهای مختلف در نطفه از نظر عامل وراثت.
3. اختلاط مواد مختلف ترکیبی نطفه.
4. اختلاط همه اینها با همدیگر.
ایشان احتمال چهارم را مناسب و جامع می داند.
علامه طباطبایی(ره) بعد از بیان معنای لغوی نطفه، می فرماید:
«وصف امشاج (مخلوط) برای نطفه یا به اعتبار اجزاء نطفه است که مختلف است یا به اعتبار اختلاط آب مرد و زن است و ابتلاء (که در آیه آمده : « نبتلیه») به معنی تبدیل حالات چیزی از حالی به حالی و از صورتی به صورتی است، مثل تغییر حالات طلا در کوره و مقصود از ابتلاء خداوند به خلقت انسان از نطفه، همان است که در آیات دیگر بیان شده که نطفه را علقه و علقه را مضغه و... می کند». (34).
دکتر پاک نژاد، امشاج را مخلوطی از نطفه زن و مرد می داند و می گوید:
نطفه زن و مرد برای مخلوط شدن و انسان درست کردن به بلایا و دگرگونی ها دچار می شوند (نصف شدن کروموزم ها و سلول ها...)» (35)
نتیجه: بیشتر صاحب نظران کنونی (36) معتقدند: امشاج به معنای مخلوط شدن نطفه مرد و زن است و طبیعتاً به دلیل این آمیختگی، صفات پدر و مادر- که به واسطه 46 عامل وراثت و هر عامل بین ده هزار تا صدهزار نشانه و اطلاعات مخصوص، عناصر انسان که متراکم است، آمیختگی رنگهای نطفه، و... که تمام این احتمالها جامع و مناسب است، چون همه آنها در نطفه جمع شده است.

4. آفرینش انسان از منی

بعضی دیگر از آیات قرآن منشاء آفرینش انسان را «منی» می دانند، مانند:
«وانه خلق الزوجین الذکر و الانثی من نطفه اذا تمنی؛ (37) و هم اوست که دو نوع می آفریند: نر و ماده از نطفه ای چون فرو ریخته شود. »

منی در لغت و اصطلاح

«منی» (بر وزن فلس) به معنی «تقدیر و اندازه گیری» است. «منی لک المانی؛ اندازه گیر برای تو اندازه گیری کرد». به مرگ «منیه» می گویند؛ چون مقدر و اندازه گیری شده است. «تمنی» نیز به معنی آرزو کردن (در ذهن) است. به نطفه نیز منی می گویند، چون با قدرت خداوند اندازه گیری شده است. (38)
در اصطلاح نیز به مایعی که از مردان هنگام نزدیکی (یا انزال) خارج می شود، منی می گویند.

منی در نگاه علم

پیش از هر چیز لازم است عناصر مختلف منی معرفی شود.
مایع منی از ترشحات مختلفی از غدد زیر ناشی می شود:
1. بیضه ها: ترشح اسپرماتزوئیدها، (سلولهای تاژک دار هستند و در مایعی غوطه ورند) را بر عهده دارند.
2. کیسه های تخمی: این اعضا که مخازن اسپرماتوزوئیدهایند و نزدیک پروستات قرار گرفته اند، ترشح خاصی بدون عناصر بارور کننده دارند.
3. پروستات: مایعی ترشح می کند که ظاهر لزج و بوی ویژه به منی می دهد.
4. غدد ملحق به مجاری ادرار: غدد کوپر (cooper) یا غدد مری (mery) مترشح مایعی سیال و غدد لیتره (Littre) ماده مخاطی ترشح می کنند. (39)
منی از جمله مواد آلی حیوانی و ازتی می باشد. مثل خون سریع فاسد می شود، کانون جذب میکروب ها است. تغییر رنگ می دهد و از عصاره هر بیست گرم خون، یک گرم منی تولید می گردد.
یک قطره منی حاوی 200 تا 300 میلیون اسپرماتوزئید است. گاهی به نطفه مرد کرمک گفته می شود؛ کرمکها درازند و طول آن ها 10 تا 100 مو(هر مو یک میلیونم متر) می باشد. سر و گردن و دم بسیار متحرکی دارند که با آن در هر ثانیه 14 تا 23 میکرون حرکت می کنند.
کرمکها (اسپرمها) در مهبل زن ریخته می شوند و با مقداری از ترشحات (مذی - وذی (40) ترشحات غده های پروستات و غدد داخلی) در مهبل می مانند و بیشتر آنها از مخاط مهبل جذب می شوند و وارد دستگاه گردش خون می گردند و طراوت و تازگی خاصی به زن می دهند. از این اسپرمها فقط 300 تا 500 عدد به ناحیه باروری می رسند که تنها یکی برای باروری مورد نیاز است. (41)
بعضی از مترجمان آیه «من نطفه اذا تمنی» را چنین ترجمه کرده اند ؛ «از نطفه ای که خارج می شود و در قرارگاه رحم می ریزد. » (42)، اما منی مرد در مهبل یا مجرای تناسلی زن ریخته می شود؛ نه در رحم او. پس از ریختن منی در مهبل، اسپرمها با تلاش فراوان و با کمک مایعی که از دهانه رحم ترشح می شود و از لوله رحم عبور می کنند تا به تخمک برسند و پس از لقاح برای لانه گزینی به دیواره رحم می روند. (43).
نتیجه: قرآن منشاء آفرینش انسان را آب، نطفه، منی و خاک می داند؛ از سویی می توان گفت یکی از مصداقهای آب، نطفه و منی، همان منی است که با سه لفظ بیان شده است و هر کدام گوشه ای از اسرار علمی آفرینش انسان را به نمایش می گذارند و از اشارات علمی قرآن به حساب می آیند.

منشاء منی

پرسش
منظور از «صلب والترائب» در آیه 5 سوره طارق چیست و آیا با یافته های علوم پزشکی مطابقت دارد؟
پاسخ
برای آشنایی با نکات علمی آیه لازم است معنای برخی واژه ها را بررسی کنیم.
(فلینظر الانسان مم خلق* خلق من ماء دافق* یخرج من بین الصلب و الترائب)(44)
«انسان باید بنگرد که از چه چیز آفریده شده است؟! از یک آب جهنده آفریده شده است، آبی که از میان پشت و دو استخوان جلوی بدن مرد (آلت تناسلی) خارج می شود. »

واژه شناسی

«دافق» از «دفق» به معنای «صب الماء» و ریختن آب آمده است و منظور از «ماء دافق» همان منی مرد است که به صورت جهنده از او خارج می شود. (45).
«صُلب» به معنای استخوانهای تیره پشت از پس گردن تا آخر رانها، کمر، چیز شدید و سخت و... آمده است. (46).
«ترائب» از ریشه «تراب» به معنای دو چیز مساوی در بدن است، لذا صاحب نظران مصادیق زیادی برای آن ذکر کرده اند، مانند : بین دو سینه ی زن، بین دو کتف و سر، استخوان سینه و گلو، (47)، عصاره قلب، (48) سرتاسر بدن، (چشم، دست، پا،)(49) بین نخاع و سینه هر شخص، (50) و بین پشت و دو استخوان پا (محل آلت تناسلی). (51)

نگاه تفسیری

آیه به منشاء و ریشه منی اشاره دارد، به این معنا که منی از صلب و ترائب سرچشمه می گیرد. (52)
با توجه به مصداقها و احتمالها در مورد واژه «صلب و ترائب»، مفسران (53) احتمالهای گوناگونی بیان کرده اند. مشهور و موافق علم و لغت این است که آب منی از بین ستون فقرات پشت و دو استخوان ران پا (محل آلت تناسلی) خارج می شود. (54)
قرآن برای حفظ عفت کلام، بعضی از مسائل جنسی را با کنایه، تشبیه و تمثیل بیان می کند و از طریق مستقیم آن خودداری می ورزد. از این رو برای پرهیز از بردن نام آلت تناسلی، به صورت کنایه واژه «ترائب» یعنی دو استخوان جلوی بدن مرد را به کار برده است.

منشاء منی در نگاه علم

منی در لغت به معنای «تقدیر و اندازه گیری» آمده و به «آب مرد» اطلاق شده، ولی در مورد زن به کار نرفته است. (55)
به نطفه مرد کرمک می گویند طول آن 10 تا 100 مو است و سر و گردن و دم بسیار متحرکی دارد و در هر ثانیه 14 تا 23 میکرون حرکت می کند. اسپرمها داخل مهبل می ریزند و از 300 تا 500 عدد تنها یک مورد نیاز است و بقیه به زهدان بر می گردند. (56)
صاحب نظران درباره منشاء منی می گویند.
وقتی به کتب لغت مراجعه می کنیم، محل منی را صُلب و ترائب می دانند که مربوط به قسمت پشتی و قدامی ستوان فقرات است، یعنی جای اولیه ای که بیضه و رحم قرار می گیرند. (قبل از شش ماهگی جنین، تخم و تخمدان هر دو در پشت قرار دارند و پس از شش ماهگی در جنس نر هر دو به پایین کشیده شده و در پوسته بیضه قرار می گیرند و به وضع عادی در می آیند و در جنس ماده نیز مختصر جابجا شده و در دو طرف پهلو محاذی لوله های رحم جایگزین می شوند. »(57)
نظریه علمی دیگری درباره منشاء منی وجود دارد که مطابق با لغت و قول مشهور است و آن چنین است:
«منی مرد که از میان صلب و ترائب (استخوان پاهای) او خارج می شود، در تمام نقاط و مجاری عبور منی- از نظر کالبد شکافی- در محدوده صلب و ترائب (استخوان پاها) قرار دارند. غدد کیسه ای پشت پروستات (که ترشحات آنها قسمتی از منی را تشکیل می دهد) نیز در این محدوده قرار دارند. پس می توان گفت منی از میان صلب مرد به عنوان یک مرکز عصبی - تناسل امر کننده - و ترائب او به عنوان رشته های عصبی مأمور به اجرا، خارج می شوند. »(58)

نتیجه

با توجه به کتب لغت، نظر مفسران و دیدگاههای دانشمندان می توان گفت «صلب» به معنای پشت مرد، به عنوان یک مرکز عصبی، و «ترائب» به معنای مابین دو استخوان ران است، که کنایه از دستگاه تناسلی مرد می باشد، پس آیه «صلب و ترائب» با نظرات دانشمندان جنین شناسی همخوانی دارد.
با این حال آیا می توان آن را «اعجاز علمی» دانست؟ به نظر می رسد مسئله خروج منی از بدن انسان و دستگاه تناسلی که بین پشت و دو استخوان جلوی بدن است تا حدودی برای بشر حس پذیر بوده است، لذا آیه بالا را نمی توان در ردیف اعجاز علمی قرآن دانست، بلکه یکی از «اشارات علمی قرآن» است. (59)
برای مطالعه ی بیشتر به کتاب های زیر مراجعه فرمائید:
1. پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، دکتر محمد علی رضائی اصفهانی، انتشارات مبین، ج 2، ص 457- 445.
2. التمهید، محمد هادی معرفت، انتشارات نشر اسلامی، ج 6، ص 64.
3. طب در قرآن، دکتر عبدالحمید دیاب و قرقوز، انتشارات حفظی، ترجمه علی چراغی ، ص 32.
4. رویان شناسی لانگمن، پروفسور توماس، وی، ترجمه بهادری، انتشارات سهامی چهر.

پی نوشت ها :

1. - انبیاء/ 30؛ نور / 45.
2. - فرقان / 54.
3. - سجده / 8؛ مرسلات /20.
4. - طارق / 6.
5. - فرقان / 54.
6. - سجده / 8.
7. - تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج 17، ص 126. ر. ک به: مقایسه ای بین تورات، انجیل، قرآن و علم، دکتر بوکانی، ص 25؛ پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، رضایی اصفهانی، ج 2، ص 445- 437.
8. - به نقل از : لسان العرب، ابن منظور، ذیل ماده نطف.
9. - مجمع البیان، طبرسی، ذیل حج/ 5.
10. - نطفه امشاج.
11. - المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسینی طباطبایی، ج 20، ص 209.
12. - التمهید، محمد هادی معرفت، ج 6، ص81.
13. - نهج البلاغه، خ 59.
14. - همان، خ 48.
15. - سوره ی نحل، آیه ی 4.
16. - سوره ی فاطر، آیه ی 11.
17. - نورالثقلین، الحویزی، ج3، ص 39؛ بحارالانوار، مجلسی، ج 57، ص 375.
18. - پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، دکتر رضایی اصفهانی، ج2، ص 469.
19. - اولین دانشگاه آخرین پیامبر، پاک نژاد ، ج1، ص 241.
20. - تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج 25، ص334.
21. - اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، همان، ج 1، ص 243.
22. - گذشته و آینده جهان، شیرازی، ص 57.
23. - سوره ی مومنون، آیه ی 14.
24. - سوره ی نحل، آیه ی 4.
25. - سوره ی حج، آیه ی 5. به همین مضمون: سوره ی غافر، آیه ی 67؛ سوره ی کهف، آیه 37؛ سوره ی فاطر، آیه ی 11.
26. - سوره ی مومنون، آیات 14- 13.
27. - تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، و المیزان، طباطبایی، ذیل آیه.
28. - تفسیر نمونه، همان، ج 14، ص 207.
29. - سوره ی عبس، آیه ی 19.
30. - سوره ی نجم، آیه ی 46. ترجمه مکارم: از نطفه ای که خارج می شود(و در رحم می ریزد).
31. - من علم طب القرآنی، ص 37.
32. - سوره ی انسان، آیه ی 2.
33. - المنجد، احمد سیاح، ذیل ماده مشج.
34. - المیزان، همان، ج 20، ص 209.
35. - اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج1، ص 244.
36. - خلقت انسان، یدالله سحابی، ص 147؛ پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، رضایی اصفهانی، ص 481؛ پیشگویی های علمی قرآن، مصطفی زمانی، ص 117.
37. - سوره ی نجم، آیات 46- 45؛ سوره ی واقعه، آیات 59- 58 و سوره ی قیامت ، آیه ی 37.
38. - راغب اصفهانی، مفردات؛ مقاییس اللغه، ابن فارس؛ قاموس قرآن، قرشی، ذیل ماده «منی».
39. - مقایسه ای میان تورات، انجیل، قرآن، علم، بوکانی، ص 272- 271.
40. - وذی با منی فرق دارد. وذی رطوبت مختصری است که از غدد مخصوص، پس از آمدن منی، ترشح می شود و خاصیت ضد سمی دارد. چون موقع خروج منی از مجاری، آثاری از سموم باقی می ماند. رطوبت وذی آن دفع آثار را دفع می کند. بنابراین منی میکروب دارد و وذی آنها را از بین می برد. شرع مقدس منی را نجس و وذی را پاک می داند. (فلسفه احکام، احمد اتمام، ص 152).
41. - ر. ک. به : رویان شناسی لانگمن، پروفسور توماس، ترجمه دکتر بهادری و شکور، ص 30؛ اولین دانشگاه آخرین پیامبر، پاک نژاد، ج 1، ص 241؛ طب در قرآن، ص 81؛ گذشته و آینده، جهان، ص 56؛ تفسیر نمونه، ج 22، ص 241.
42. - ترجمه فولادوند؛ سوره ی نجم، آیه ی 46.
43. - ر. ک. به: پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، رضایی اصفهانی، ج 2، ص 461- 457.
44. - سوره ی طارق، آیات 7- 5.
45. - قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ذیل ماده «دفق»؛ تفسیر المیزان علامه طباطبایی، ج 20، ص 379، برای ماء دافق معانی دیگری ذکر کرده اند مانند: آب مشترک زن و مرد، آب زنان که از رحم خارج می شود. با توجه به معنای دافق که دارای جهندگی است؛ ماء دافق شامل منی مرد می باشد.
46. - التحقیق فی کلمات القران الکریم، حسن مصطفوی، ذیل ماده صلب و ترائب.
47. - مجمع البیان، طبرسی، ذیل آیه 7 سوره طارق.
48. - ابن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، ج 4، ص 532.
49. - مجمع، همان.
50. - البصائر، ذیل آیه.
51. - التمهید، محمد هادی معرفت، ج 6، ص 64.
52. - سوره اعراف، آیه 172 نیز به منشاء منی اشاره دارد. در این آیه آمده است: « و اذ اخذ ربک من بنی آدم من ظهورهم ذریتهم... ؛ و هنگامی که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریه آنان را برگرفت».
53. 119- منی از میان پشت و روی او خارج می شود با توجه به هیجانات کل بدن، می توان گفت منی از تمام بدن خارج می شود (تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ذیل آیه)؛ کل بدن بین استخوان سینه و پشت واقع شده است (المیزان، علامه طباطبایی، ذیل آیه).
54. - التمهید، محمد هادی معرفت، ج 6، ص 64؛ طب در قرآن، دکتر عبدالحمید دیاب و قرقوز، ص 32.
55. - قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ذیل ماده «منی».
56. - رویان شناسی لانگمن، پروفسور توماس، ترجمه بهادری و شکور، ص 29.
57. - اولین دانشگاه آخرین پیامبر، پاک نژاد، ج 1، ص240.
58. - طب در قرآن، دکتر عبدالحمید دیاب و قرقوز، ص 32 (با تلخیص).
59. - پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، دکتر محمد علی رضایی اصفهانی، ج2، ص 445- 457.

منبع: رضایی حسن رضا/شگفتی های پزشکی در قرآن/قم: پژوهش های تفسیر و علوم قران 1387

 

 

نسخه چاپی