سبک زندگی؛ ‌زمینه ساز تمدن‌سازی اسلامی
سبک زندگی؛ ‌زمینه ساز تمدن‌سازی اسلامی

 





 
تبیین بیانات مقام معظم رهبری در محفل انس با قرآن در گفت‌وگو با دکتر مجید ابهری
مطالبات مقام معظم رهبری در حوزه‌های گوناگون نشانگر مسائل و مباحثی است که نیازمند تمرکز و فعالیت بیش از پیشی روی آن‌هاست. مواردی که بعضاً، با دل‌مشغولی مسئولین، به امری به ورطه‌ی فراموشی سپرده شده است. مقام معظم رهبری، با انذار و توجه به جا، سعی دارند گفتمان و مشی اصلی را یادآور شوند. سبک زندگی از مواردی است که با توجه به حضور تمام قدِ فرهنگ غربی در رسانه‌ها و تأثیرگذاری شگرف در افکار عمومی جوامع، به خصوص نسل جوان، باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد و این امر نیاز به کار کارشناسی در اتاق فکرهای خلاق و عملیاتی دارد تا بتواند ثمربخش واقع شود.
رهبر معظم انقلاب تلاش در حوزه‌ی نرم‌افزاری تمدن‌سازی اسلامی را ناکافی دانسته و فرموده‌اند:
«‌یکى از ابعاد پیشرفت با مفهوم اسلامى عبارت است از سبک زندگى کردن، رفتار اجتماعى، شیوهى زیستن این یک بُعد مهم است... ما اگر از منظر معنویت نگاه کنیم، که هدف انسان رستگارى و فلاح و نجاح است، باید به سبک زندگى اهمیت دهیم؛ اگر به معنویت و رستگارى معنوى اعتقادى هم نداشته باشیم، براى زندگى راحت، زندگى برخوردار از امنیت روانى و اخلاقى، باز پرداختن به سبک زندگى مهم است. بنابراین مسئله، مسئلهى اساسى و مهمى است (...) البته در انقلاب، در این بخش، پیشرفت ما چشمگیر نیست؛ (...) خب، باید آسیبشناسى کنیم؛ چرا ما در این بخش پیشرفت نکردیم؟»
پس در این حوزه نیاز به کار ریشه‌ای عمیق و اندیشه‌ای بسیار، احساس می‌شود. در این ارتباط، گفت‌وگویی با دکتر مجید ابهری از اساتید مؤمن و متعهد در حوزه‌ی جامعه‌شناسی، مدرس دانشگاه و عضو هیئت علمی مرکز مطالعات استراتژیک آریا ترتیب داده‌ایم. دکتر ابهری، در حوزه‌ی سبک زندگی، معتقد است:
«متأسفانه برخورد هیجان‌آمیز رسانه‌ها باعث می‌گردد این عناوین در حد شعار باقی‌مانده و جنبه‌ی کاربردی کمتر پیدا کنند...»
مباحثی که مقام معظم رهبری مطرح می‌کنند می‌بایست به عنوان یک گفتمان در جامعه منتشر شود و موجی اثرگذار ایجاد کند، ولی عموماً در یک فرجه‌ی زمانی کوتاه، با هیجان و بدون عمق‌نگری، از سوی بعضی رسانه‌ها پیگیری می‌شود و پس از مدتی، به صورت کامل به ورطه‌ی فراموشی سپرده می‌شود. حضرت عالی این نوع نگاه به دغدغه‌های رهبری را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
با توجه به مطالعات و پژوهش‌های اینجانب در ده سال گذشته، در فرمایشات رهبری و عناوین مهمی که برای هر سال تعیین می‌نمایند، به این نتیجه رسیده‌ام که معظم‌له با توجه به شرایط اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی داخل کشور و همین طور وضعیت بین‌المللی ارتباط کشور ما با جهان عناوین و مصادیقی را مطرح می‌فرمایند. متأسفانه، برخورد هیجان‌آمیز رسانه‌ها باعث می‌گردد این عناوین در حد شعار باقی بماند و جنبه‌ی کاربردی کمتر پیدا کنند. با عنایت به این موضوع، پیشنهاد می‌کنم در دانشگاه، حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها کارگروه‌های مشترک تخصصی با توجه به ویژگی‌های فرمایشات رهبر ارجمند تشکیل شود و ابعاد مختلف شعارهای مخصوصاً سالیانه را تبیین و آن را کاربردی نمایند. باید اجزای این گونه شعارها در زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی یکایک ایرانیان تحقق و عینیت پیدا کند؛ نه اینکه با برگزاری چند همایش یا نوشتن چند مقاله و اجرای چند سخنرانی تصور کنیم حق مطلب را ادا کرده‌ایم. در غیر این صورت است که فرمایشاتی که می‌تواند راهگشای بسیاری از رفتارهای فردی و اجتماعی ما گردد، در حد حرف باقی می‌ماند.
متأسفانه، در حوزه‌ی سبک زندگی، که رهبری این موضوع را سال گذشته مطرح کردند ‌ـ‌البته در بررسی بیانات رهبری ما می‌بینیم که سال‌های خیلی دور هم راجع به این موضوع نکاتی را داشتند‌ـ‌ ما می‌بینیم که غفلت جامعه‌ی نخبگانی از این امر باعث می‌شود رهبری بعد از بیست‌و‌چند سال بیایند و خودشان وارد این گفتمان شوند و دوباره به تکرار آن بپردازند و بخواهند در این زمینه گفتمان‌سازی شود.
متأسفانه، موضوع سبک زندگی به طرزی شایسته و در خور بین جامعه‌ی نخبگان مطرح نگردیده و محل بحث و تبادل نظر قرار نگرفته است و در اکثریت مواقع با نگاهی سطحی و بعضاً رفع تکلیفی با آن برخورد شده است. علت این امر چیست؟ چگونه می‌توان این جریان را در مسیر صحیح هدایت کرد؟
در سال 1368، مقام عظمای ولایت درباره‌ی شبیخون فرهنگی و ضرورت مهندسی فرهنگی کشور و اساس کار به تهاجم به سبک زندگی و تلاش دشمنان ما در ایجاد تغییر در سبک زندگی اسلامی و ایرانی فرمایشی فرمودند، اما متأسفانه در آن روز نخبگان و فرهیختگان عمق مطلب و فرمایشات ایشان را درک نکردند تا اینکه دوباره سال گذشته ایشان، که دل‌مشغولی اصلی‌شان تغییرات سبک زندگی اسلامی و ایرانی بود، دوباره این مسئله را مطرح کردند و باز هم هنوز، در این زمینه، اقدامات مؤثری صورت نگرفته است.
علت این کم‌کاری و برخورد انفعالی این است که متأسفانه رسانه‌ها و نهادهای فرهنگی ما پای کار نیستند. صدا‌وسیما باید در فیلم‌ها و سریال‌ها موضوع سبک زندگی را دست‌مایه‌ی کار قرار بدهد؛ شعر، تئاتر و موسیقی همه‌ی این‌ها باید در جهت سبک زندگی حرکت داده شوند. از جهت دیگر، آموزش و پرورش و نهادهای متولی فرهنگی باید موضوع حفظ سبک زندگی اسلامی و ایرانی را دست‌مایه‌ی کارشان قرار دهند. آموزش‌های لازم به خانواده‌ها، نوجوانان و جوانان داده شود. از آنجایی که حرکت متوازن و همسو بین رسانه‌ها، نهادهای فرهنگی و نخبگان جامعه انجام نمی‌شود و حرکت‌ها غالباً انفرادی و جزیره‌ای است، بنابراین نتایج مطلوب و مناسب گرفته نمی‌شود.
مقام معظم رهبری تأکید دارند که ما باید با این نگاه به سبک زندگی توجه داشته باشیم که ایران پیشتاز امر تمدن‌سازی اسلامی باشد، ارتباط این دو مهم را تشریح بفرمایید. کاستی‌ها در چه حوزه‌هایی بیشتر و متوجه چه بخش‌هایی است؟
سبک زندگی مردم هر جامعه نشانگر فرهنگ، باورها، ارزش‌ها، اخلاقیات و الگوهای رفتاری مردم آن جامعه است. وقتی مردم ایران، که در حصر اقتصادی و هجوم مردی و نامردی دشمنان مختلف قرار گرفتند، با تبیین سبک زندگی اسلامی‌ایرانی، بر اساس اقتصاد مقاومتی حرکت کنند و بتوانند آرمان‌ها و ارزش‌های خودشان را علی‌رغم تمام این هجوم‌ها حفظ کنند، این یک نماد رفتاری برای تمام مردم و کشورهای مسلمان و غیرمسلمان جهان می‌شود. به همین لحاظ است که سبک زندگی شیوه‌ی تفکر و برقراری ارتباط، روش‌های تعامل، کینه‌توزی، مقابله، دفاع و تهاجم را برای مردم هر جامعه تبیین و تعیین می‌کند. به خاطر همین است که سبک زندگی این همه در صدور انقلاب و نشان دادن جایگاه ارزشمند ایران اسلامی در جهان اهمیت دارد.
علت کم‌رنگ بودن تلاش‌ها در این زمینه اول حرکت جزیره‌ای، دوم عدم وجود اتاق فکر و سوم به خاطر عدم وجود نهاد متولی و پیگیر در این زمینه است. به جای اینکه وزارت‌های ارشاد، آموزش و‌ پرورش و علوم و تحقیقات و سایر نهادها و بنیادهای فرهنگی فرمایشات مقام معظم رهبری را تبیین نمایند، از آن شیوه‌های کاربردی استخراج نمایند و آن را عملیاتی کنند، در اجرای آن نظارت و نتایجش را ارزیابی کیفی و کمی نمایند، ولی به جای این‌ها، همایش بر پا می‌نمایند و وقت‌گذرانی می‌کنند. این است که ما در این زمینه تا امروز نه تنها به نتایج مطلوب نرسیده‌ایم، بلکه تغییرات سبک زندگی در جامعه‌ی ما باعث تغییرات تفکر هم شده است. در لباس پوشیدن، آرایش و پیرایش زنان و مردان، در روابط اجتماعی و عاطفی ما تغییرات تأسف‌برانگیزی در جامعه می‌بینیم که ناشی از کم‌توجهی و بی‌علاقگی نسبت به سبک زندگی اسلامی و ایرانی است.
از مظاهر عمده‌ی تغییر سبک زندگی در ظاهر زندگی امروز چه مواردی اهمیت ویژه‌ای دارد؟ اولویت‌ها را چگونه می‌توان استخراج نمود؟
سبک زندگی ما از روابط فردی و عاطفی، پوشش ظاهری، آرایش، پیرایش، روابط سیاسی، اقتصادی و تعاملات فی‌مابین آحاد جامعه باید ناشی از سبک زندگی اسلامی و ایرانی باشد. الآن کاستی‌های تأسف‌برانگیزی در این زمینه مشاهده می‌شود. ملاحظه می‌کنید که نوجوانان و جوانان ما برای اینکه ما الگوهای اصیل اسلامی و ایرانی را به آن‌ها ارائه ندادیم، خودشان دنبال الگویابی می‌روند و متأسفانه ملاحظه می‌کنید الگوهای غربی را برای خودشان انتخاب می‌کنند، ولی هنجارفرستان جامعه‌ی ما مثل هنرپیشه‌ها و ورزشکاران وضعیت‌ ظاهری و آرایش و پیرایش و پوشش‌شان مثل الگوهای غربی است، ما چه توقعی می‌توانیم از دیگر افراد جامعه و نوجوانان و جوانان داشته باشیم؟ الگوهای رفتاری در جامعه‌ی ما متأسفانه رفتار مناسبی در اجرای سبک زندگی اسلامی و ایرانی ندارند، چون بلد نیستند و آشنایی با آن ندارند. بنابراین باید یک حرکت جهادی و یک نهضت فرهنگی در جامعه‌ی ما برای بازگشت به سبک زندگی اسلامی و ایرانی و تحقق آرمان‌های مورد نظر مقام معظم رهبری ایجاد شود.
در واقع، بعضی مواقع که یک نهادی، با توجه به شرایط و مواردی که پیش می‌آید، یک طرحی را راجع به موارد مختلف از جمله سبک زندگی ارائه می‌دهد، معمولاً در حد طرح اولیه باقی می‌ماند؛ چرا که از روش صحیح این طرح به عنوان گفتمان‌سازی و در راستای جریان‌سازی در جامعه شکل نگرفته است، مشکل اصلی کجاست؟ چرا طرح‌های ما عموماً قابلیت اجرایی پیدا نمی‌کنند و در حد همان طرح اولیه و نقشه‌ی راه باقی می‌مانند؟ چرا طرح‌های ارائه‌شده در حوزه‌ی سبک زندگی در حد طرح اولیه باقی می‌ماند و برنامه‌ای برای عملیاتی کردن آن در دست نیست؟چرا نمی‌توان چرخه‌ی اجرایی کردن طرح‌های فرهنگی را به اتمام رساند؟
علت اساسی آن است که صرفاً می‌خواهیم رفع تکلیف کنیم. نهادهای متولی، برای اینکه یک بودجه‌ای را گرفتند و مصرف کنند، می‌آیند عجولانه پژوهش‌ها و طرح‌هایی را تهیه و تدوین می‌کنند؛ اما اهرم‌ها و ابزارها و سخت‌افزار کاربردی نمودن آن‌ها را پیش‌بینی نمی‌کنند. وقتی تفکرات گروه‌گرایانه است؛ یعنی جزیره‌ای است و هر کسی می‌خواهد سازمان یا گروه خودش را مطرح کند، هیچ کس به فکر تحقق عینی این رهنمودها نیست، به خاطر همین علاقه به فردگرایی، گروه‌گرایی و ویژه‌پروری باعث شده است که این آرمان‌های گران‌قدر در حد طرح و حرف باقی بماند.
در باب اهمیت سبک زندگی باید عرض کنم تا ما به سبک زندگی اصیل اسلامی و ایرانی برنگردیم، هیچ‌یک از تغییرات مورد نظرمان در ابعاد فرهنگی، پیشگیری از جرائم و آسیب‌های اجتماعی محقق نخواهد شد. ما در حال تقلید کورکورانه از زندگی ماهواره‌ای غربی هستیم. به خاطر همین تا ما به فرهنگ غنی اسلامی‌ایرانی برنگردیم، سبک زندگی‌مان را مطابق با محورهای قوانین اسلامی انجام ندهیم، این بلاتکلیفی و سرگشتگی فرهنگی در نسل‌های آینده‌ی ما باقی و پررنگ خواهد شد.
منبع:سایت برهان



 

 

نسخه چاپی