تصویری از دوره هلنیستیکی
تصویری از دوره هلنیستیکی

 

پژوهشگر: شادی محمدی




 
اسکندر کبیر پادشاه مقدونیه که مدتی تحت تعلیم و آموزش ارسطو بود پس از غلبه بر ایرانیان توانست تمدن یونان را تا مصر و خاورمیانه و مرزهای هندوستان گسترش دهد. او با کشور گشایی های فراوان خود موجب شد تمدن و فرهنگ یونان در کشورهای دیگر از قبیل مصر ، سوریه و مقدونیه رواج یابد و عصر تازه ای در تاریخ بشر شکل بگیرد. این دوران جدید که حدود سیصد سال به طول انجامید در اصطلاح به دوران هلنیستیکی شهرت یافته است. دوران هلنیستیکی تمدنی را بر گرفته از فرهنگ و زبان یونان ایجاد کرد. حتی پس از آنکه رومی ها با قدرت سیاسی و نظامی خود توانستند یونان را تحت تسلط خود در آورند همچنان فرهنگ ، زبان و حکمت یونان توانست نقش مهم خود را ایفا کند زیرا که مدت های مدیدی روم از ایالات زیر نفوذ یونانی ها بود.
در پی این تحولات مرکز تبادل نظرات و تفکرات افراد، از میدان شهر آتن به سرتاسر جهان گسترش یافته بود. این تبادل اطلاعات نه فقط به زبان یونانی بلکه به دیگر زبان ها از رومی و لاتین و مصری گرفته تا زبان های سوری و ایرانی صورت می گرفت. التقاط فرهنگ ها به گونه ای بود که حتی توانست بر آیین و کیش مردمان نیز تاثیر بگذارد و نوعی هم جوشی کیش ها را پدید آورد.
در همین دوران بود که نگرش فلسفی هم کم کم ارزش و جایگاه شایسته تری یافت. مردمی که تا قبل از این نسبت به زندگی و حیات و مرگ خود بدبین شده بودند، اینک بصیرت و نگرش فلسفی را راهی برای رهایی از بدبینی و ترس خود از مرگ می پنداشتند.
علوم نیز در این دوران بی نصیب نماندند. با آنکه آتن همچنان مرکز فلسفه بود اما اسکندریه به مرکز علمی روز بدل شده بود. مکانی برای گردآوری علوم و فرهنگ های مختلف از سرتاسر جهان.کتابخانه بزرگ شهر پذیرای علوم و دانشمندان از شرق و غرب جهان بود و چندی نگذشت که شهر اسکندریه به عنوان قطب و کانون علومی چون ریاضیات، نجوم، زیست شناسی و طب شناخته شد.
هر چند التقاط فرهنگی در دوره هلنیستیکی منجر به پیشرفت علوم و فلسفه و انبساط تفکر افراد شد اما نباید اثرات منفی ناشی از آن را نیز نادیده بگیریم. در عصر نوین هلنیستیکی برنامه و هدف اصلی فلسفه بررسی اخلاقیات بود به گونه ای که بتواند پاسخگوی بسیاری از سئوالات اساسی آدمی در زندگی باشد. این سئوالات شامل مسائلی بودند از قبیل اینکه خوشبختی چیست و چگونه حاصل می شود؟ همین دسته سئوالات منجر به شکل گیری چهار جریان فلسفی مختلف شد که هر کدام از دیدگاه های متفاوتی سرچشمه می گرفتند . این چهار جریان شامل گروه های کلبیان، رواقیان، اپیکوریان و نوافلاطونیان
می باشد. هر چند که در شکل گیری این گروه ها همچنان نظرات و تفکرات گذشتگان بخصوص نگرش سقراط و افلاطون نقش به سزایی داشتند اما هر کدام از چهار دسته دچار خطاها و افراط و تفریط هایی شدند. مثلا اپیکوریان با افراط در توجه به دنیا و بهره مندی از لذات آن و کلبیان با تفریط در آن صدمه های شدیدی در عصر خود به جا گذاشتند. البته که این اثرات منفی هم چنان نیز وجود دارند. انحراف تفکرات آنها تا جایی پیش رفت که چند تن از آنان ادعا کردند که فیلسوفان پیشین همان پیامبران دینی هستند. مثلا پلوتینوس که از بزرگان نوافلاطونیان بود درصدد بر آمد که افلاطون را نجات دهنده بشریت معرفی کند.
نکته جالب توجه در این بحث آن است که یک تحول سیاسی و نظامی توانست تاثیر غیر قابل انکاری در تغییر و پیشرفت علوم و فلسفه در دوره خاصی از زمان داشته باشد. به گونه ای که شاید بتوان با اندکی بزرگنمایی دوران هلنیستیکی را عصر انفجار اطلاعات در آن زمان نامید.
با این حال می توان شباهت هایی میان عصر حاضر و دوران هلنیستیکی مشاهده کرد. دنیایی که سرشار است از اطلاعاتی که از گرداگرد جهان جمع آوری شده و در اختیار انسان ها قرار می گیرد. هرچند که تفاوت هایی بین عصر فعلی و دوران هلنیستیکی دیده می شود اما با بررسی شباهت های آنها می توان به مقایسه ای بین این دو عصر پرداخت. از جمله اینکه آنچه در دوره هلنیستیکی موجب تبادل اطلاعات شد یکی شدن مرزها در پی گسترش قلمرو ها بود. همان گونه که در زمان ما نیز از بین رفتن مرزها در نتیجه پیشرفت فناوری سبب آن می باشد. درست است که در آن زمان برای کسب علوم جدید نیاز به طی مسافت های طولانی و تحمل سختی هایی بود اما در عصر ما این مشکلات هموار شده و ما قادریم به راحتی در هر کجای جهان به جدیدترین علوم در زمینه های مختلف دسترسی داشته باشیم. همان طور که در بالا اشاره شد پدیده انفجار اطلاعات در این دو دوره به وضوح به چشم می خورد. البته در اینجا هدف ما از به کار بردن اصطلاح انفجار اطلاعات بیان دو منظور است. یکی گسترش و پیشرفت سریع علوم و دیگری دسترسی آسان و ممکن به آنها می باشد. تمرکز زدایی یکی از آثاری بود که به دنبال تحولات این دو دوره ایجاد شد. مردمی که تا آن زمان علم و حکمت را منحصر به افراد و کشورهای خاصی می پنداشتند دچار تغییراتی شده و هر مملکتی به نوبه خود مولد و موطن علوم مختلفی قرار گرفت.
و چندی نگذشت که این علوم و دانسته ها به سرعت توسط صنعت ترجمه به دیگر مناطق جهان منتقل شدند. در پی این تبادل اطلاعات و فرهنگ ها مشکلات و خطراتی شکل گرفتند که حتی پس از گذشت سال ها نتایج و آثار منفی آنها به چشم می خورد. تغییرات و تحولات ناشی از دوره هلنیستیکی به یکباره و بدون تجربه قبلی، مردم زمان خود را بسیار تحت تاثیر قرار داد به حدی که چشم خود را به روی نتایج مخرب ناشی از دوره هلنیستیکی بستند.
اما در عصر ح اضر با نگاهی گسترده تر به تغییرات و با داشتن تجربه هایی که از بررسی دوره هلنیستیکی به دست می آید می توان به بهترین نحو ممکن از بروز هر گونه خرابی و صدمه ناشی از دیدگاه غلط جلوگیری کرد. این امر نیازمند عواملی چون معلومات کافی ، داشتن اطلاعات دقیق و به روز، داشتن روحیه انتقاد پذیری، بررسی دقیق اهداف و یافتن مناسب ترین راه رسیدن به آنها، آشنایی با دیگر فرهنگ ها و در نهایت تحلیل صحیح این عوامل می باشد. در این موقعیت استراتژیک نقش کشورهای اسلامی و رهبران آنها بیش از پیش در تنویر افکار ضروری به نظر می رسد.
منبع:آفتاب http://www.aftabir.com



 

 

نسخه چاپی