موجودات ناشناخته (Ufo)
از زمانی که بشر از خود و از جهانی که در آن زندگی می کند آگاه شده و پا در آن نهاده آسمان را با ترس و شگفتی منبع جذبه ای پایدار و افسون کننده دانسته است و در مورد آن، سوالات بی شماری در ذهن انسان نقش بسته است، یکی از آن سوالات در مورد هستی یا نیستی موجوداتی شبیه انسان و یا زمینی مثل زمین می باشد. که تمامی این سوالات پس از دست یابی انسان به فضا و کراتی مثل کره ی ماه و دیگر سیارات منظومه شمسی رخ داد که آیا موجودات فرازمینی، UFO یا موجودات هوشمند وجود دارند یا نه؟
 

یوفوچیست؟

این نام با توجه به حروف اول سه کلمه Unidentified Flying Objects به معنای اشیاء پرنده ناشناخته برای بشقاب پرنده ها انتخاب و نام گذاری شد. گزارش هایی که موجود است در مورد یوفوها نشان می دهد که اولین گزارش ها در مورد یوفوها در دهه 940 میلادی ثبت شده است. ولی مهمترین واقعه ای که شواهدی بسیار منطقی و قانع کننده ای داشت در سال 1965 میلادی اتفاق افتاد در این سال یک یوفو در مقابل شاهدان عینی در ایالات متحده آمریکا در نوادا سقوط کرد و شاید یکی از دلایلی که مخالفان وجود یوفوها و موجودات فرازمینی از آن استفاده می کنند نحوه واکنش دولت آمریکا در خصوص این واقعه بود زیرا پس از سقوط یوفو در مزرعه ای در نوادا، مزرعه بلافاصله محاصره و قرنطینه شد و یوفو و آثار به جا مانده از آن و حتی شاهدان عینی آن واقعه از آن محل به مکان نامعلومی برده شدند که دیگر از آنها خبری در دست نبود این واکنش مقامات آمریکا شک مردم را در رابطه با صحت وجود یوفوها برانگیخت و متعاقب آن این نظریه که این اشیاء پرنده نورانی ابزار جاسوسی و نظامی کشورهای ابرقدرت است در اذهان مردم قوت گرفت بخصوص این که اگر این اتفاقات در دوران جنگ سرد بین آمریکا و روسیه بیشتر شکل می گرفت در پی انتشار این قبیل گزارش ها فیلم های بسیارزیادی که در آن موجودات فضایی (یوفوها) را برای امنیت زمین و انسان ها آن خطرناک معرفی می کردند ساخته شد در این فیلم ها به بیننده القا می شد که به محض دیدن یوفوها پا به فرار بگذارند و فکر برقراری ارتباط با سرنشینان آن را از ذهن خود پاک کنند این نیزدومین دلیل استدلال های مخالفان وجود یوفوها به شمار می رود و همچنین بارها اتفاق افتاده که خلبانان هواپیماهای جنگنده در کشورهای مختلف اشتباهاً به طرف سیاره زهره موشک شلیک کرده اند و یا آن را با یوفوها یا هواپیماهای جنگنده مهاجم اشتباه گرفته اند و همین طور ثابت شده که بسیاری از گزارش های ثبت شده در مورد دیدن یوفوها (موجودات فضایی) ناشی از تخیلات و تصورات و توهمات بینندگان بوده ات و اینها نیز از دلایل دیگر مخالفان و منکرین یوفوها به شمار می رود و همچنین در یک نظرسنجی از مردم آمریکا معلوم شد که 72 درصد از مردم بر این باورند که دولت آمریکا قضیه ی یوفوها را از مردم پنهان می کند اما مواردی که موافقان وجود حیات در سایرسیارات و نیز وجود یوفوها و موجودات فرازمینی به آن استناد می کنند به شرح زیر می باشد.
 

تاریخچه UFO

برای پیدا کردن اولین دلیل از دلایل وجود یوفوها باید به تاریخ سفر کرد یعنی به 1500 سال قبل از میلاد مسیح که فرعون تاتموس سوم گفته است که دوایر پلید و ناآرام و درخشانی را در پهنه آسمان مشاهده کرده است که باعث ترس وحشت او گردیده است.

399 سال پیش از میلاد: اسکندر مقدونی اعلام می کند که هنگامی که لشکریان وی در حال عبور از رودخانه جاگارتس بودند دوشئی پرنده در آسمان ظاهر شده و چندین بار به سمت لشکریانش حمله برده به طوری که باعث رم اسب ها و فیل ها و پراکنده شدن سربازان گردیده و به این ترتیب سربازان تا روز بعد، از عبور از رودخانه منصرف گشتند. آنها این حادثه را حادثه اشیطانی که باعث شکستشان خواهد شد پنداشتند.

170 سال قبل از میلاد: ناوگانی تماشایی از کشتی های پرنده در آسمان لانوپیوم مشاهده شده بود.

99 سال قبل از میلاد: هنگامی که لیوبوس تروسو مشغول خواندن اعلامیه جنگ در ابتدای شروع جنگ ایتالیا بود صدای عظیمی از آسمان شنیده شد و کره ای از آتش را در آسمان شمالی و درقلمرو اسپولتوم ظاهر شد که رنگ طلایی دارد و سپس به نظر می رسد که بزرگ تر می شود و از زمین به سمت آسمان می رود و درخشندگی اش طوری بود که خورشید را تحت الشعاع خود قرار می دهد و سپس به سمت شرق رفته و ناپدید می شود.

42 سال قبل از میلاد: از روم گزارش می رسد که چیزی شبیه به یک نوع سلاح با صدایی عظیم از زمین بر می خیزد و به آسمان می رود(آیا نوعی موشک رویت شده بود یا نوعی سفینه؟ معلوم نیست)

در دهه 70 میلادی: در 21 ماه may این سال یک شبح شیطانی در ابعادی باورنکردنی قبل از غروب آفتاب در آسمان ظاهر شد. نیروهای نظامی شهر آن را محاصره کردند و سلاح هایشان را به سمت آن نشانه رفتند.

80 میلادی: هنگامی که امپراتور روم اگر بگولا در سفر اسکاتلند بود در شبی زمستانی شعله های عحیبی در آسمان برافراز جنگل کالدون مشاهده می کند که تمام آسمان روشن شده بود و زمانی که هوا کاملا صاف بود یک کشتی آسمانی هر شب با سرعت زیادی در آسمان پرواز می کند.

98 میلادی: هنگام غروب آفتاب در آسمان رم صفحه ای ظاهر می شود، و سپس به سمت مشرق می رود.

398 میلادی: چیزی شبیه به کره ای سوزان که شمشیری از آن خارج شده بود و برفراز آسمان شمر بیزانس مشاهده شد به نظر می رسید که این جسم پرنده از بالاترین نقطه آسمان زمین را لمس می کند چیزی که تاکنون دیده نشده بود.

776 میلادی: افرادی که در بیرون کلیسا ایستاده بودند دو صفحه درخشان بزرگ قرمز رنگ را برفراز کلیسا مشاهده کردند که در حال مانوردادن بودند که بسیاری از مردم پس از دیدن آنها وحشت زده شدند و از قلعه پا به فرار گذاشتند.

810 میلادی: سنت گریگوری به نقل از الکوبین منشی و مورخ شارل مگنه و مولف کتاب ویتاکاروکی در قسمت سی و یکم کتابش اظهار داشته که در سال 810 هنگامی که از شهر آخن آلمان دور می شد یک شیء گرد و بزرگ درخشان را که از سمت شرق به غرب در آسمان پرواز می کرده است، مشاهده نموده، این شیء آنقدر بزرگ بوده که اسب های سلطنتی رم کرده و باعث زمین خوردن و زخمی شدن شار مگنه می شود.

123 میلادی: پزنرال یوریتسوم ژاپنی در روز 24 سپتامبر این سال در کمپ نظامی خود بود که واقعه ای عجیب روی داد. که در هنگام شب و صبح روز بعد نورهایی در آسمان مشاهده می شود که مانورهایی را در آسمان انجام می دادند. ژنرال از طالع بینانی که همراه او بودند علت این واقعه را جویا شدند که آن ستاره شناسان دانشمند با خونسردی پاسخ دادند که این وقایع طبیعی هستند که وزش زیاد باد هنگام سحرگاهان باعث به رقص درآمدن ستارگان در آسمان می شوند واقعاً به نظر خود شما این طور بوده است).

1239 میلادی: 4 جولای در انگلستان قبل از رویت شدن ستارگان یک شیء درخشان در آسمان ظاهر شد و به نظر می رسید که می تواند بر روی هر دو سمت خود پرواز کند. این جسم بزرگ ابتدا از جنوب به سمت بالا پرواز کرد و سپس با یک گردش سریع به سمت شمال پرواز کرد آن جسم طوری پرواز می کرد که به نظر می رسید با هر سرعتی که بخواهد می تواند پرواز کند. بدین ترتیب به اعماق آسمان پرواز نمود و از دیده ها ناپدید شد.

1254 میلادی: در نیمه شب هشتم ماه یک شب پرستاره ناگهان یک کشتی عظیم و مجلل با نورهای رنگی در آسمان ظاهر گشت. راهبان سنت البان برای مدتی طولانی این کشتی را مشاهده کردند اما آن جسم از نظرها ناپدید شد.

1290 میلادی: در بایلند یورک شایر شمالی در انگلستان هنگامی که راهب بزرگ و دیگر راهبان مشغول خوردن غذا بودند ناگهان یک شیء مسطح و دایره ای شکل نقره ای رنگ و درخشان برفراز کلیسا به پرواز درآمد که باعث وحشت راهبان شد.

1332 میلادی: در ساعات اولیه شب در اگزبریچ انگلستان ستونی نورانی در آسمان مشاهده شد. این شیء از آسمان جنوب برخاست و با حرکتی آرام به شمال رفت در این شیء عجیب دوکی شکل نوری قرمز رنگ به سمت جلو ساطع می شد که سپس آن جسم سرعت گرفت و در اعماق آسمان از دیده ها ناپدید شد.

1492 میلادی: در ساعت 10 شب، 11 اکتبر، کریستوف کلمب و همسرش و پدر و گوتیرز هنگامی که بر عرشه کشتی سانتاماریا ایستاده بودند شیء درخشانی را در دوردست مشاهده کردند. این شیء در تمام طول شب چندین بار مشاهده شد و مرتبا بالا و پایین می رفت. کریستف کلمب قبل از این که به خشکی برسد به مدت چهار ساعت شاهد پرواز آن شیء بود به نظر او این نشانه رسیدن آنها به خشکی بود ولی آیا همین طور بود خودتان قضاوت کنید.

1528 میلادی: مردم شهر سیژ در اوتریخت هلند با دیدن یک صلیب زرد رنگ و پرنده وحشت زده شدند را که آنها در آن لحظه از موجودات فضایی غافل بودند و تصور می کردند که دشمن به شهر آن حمله کرده و وحشت زده پراکنده شدند.

1554 میلادی: در ساعات 6 تا 8 صبح، 10 مارس در فرانسه در اطراف ماه یک نقطه نورانی دیده شد که از خود نورهایی پخش می کند و نیز صداهایی گوشخراش از خود تولید می کرد که مانند نوک یک پیکان به نظر می رسید که از یک پهلوی خود به پهلوی دیگر خود می چرخید. آن نقطه نورانی که در اطراف ماه دیده شده بود مسلماً یک یا چند شهاب سنگ و یا ماهواره های فضایی نبوده اند پس چه چیزی بود؟

1643 میلادی: در 11 مارس در کشور انگلستان وقایع نگاری به نام آقای جان ایولین در این سال گزارش داد که من نباید فراموش کنم که چه چیزی ما را در شب قبل (یعنی در شب 10 مارس) بی نهایت حیرت زده و کنجکاو کرد جسمی نورانی مانند ابر و به شکل یک شمشیر که نوک آن سمت شمال بود که در آسمان دیده شد این شیئ نورانی مانند ماه آرام بود و در مقابل آسمان به آن عظمت که آسمان صاف و آرام بود آن جسم نورانی یک آرامش خاص داشت که نهایتا این جسم از ساعت11 شی تا 1 بامداد در آسمان مشاهده شد تا این که به سمت جنوب انگلستان به یک دفعه با سرعت زیادی پرواز نمود و از دیده ها ناپدید شد.

1700 میلاد یک ازاسناد و مدارک به دست آمده از تمدن های قدیمی مانند تمدن سرخپوستان آمریکایی دیده می شود که در آن زمان در بین آنها موجودات انسان گونه ی درخشانی وجود داشته اند که سرخپوستان را با یک لوله مخصوص! (سلاح اشعه ای) فلج می کردند و در تاریخ این سرخپسوتان آمده که برخی از زنان و دختران سرخپوست با گروه از این مردان ستاره ای ازدواج کرده اند و از اینجا به جای نامعلوم سفر کرده اند. در این اینجا یک چیز خیلی جالب و مهمی وجود دارد آن هم این است که آیا 309 سال پیش تکنولوژی بشر به این حد یعنی حد سلاح های اشعه ای پیشرفت کرده بود اگر نکرده بود پس این افراد که به آنها اشاره کردیم چگونه و از کجا این سلاح های پیشرفته را در آن زمان ساخته اند؟ (خودتان قضاوت کنید). و از دیگر تمدن ها به تمدن ناسکاها در آمریکای جنوبی اشاره کرد که از جمجمه ها پیدا شده در این دوره و نیز وجود نقاشی هایی از ارتباط انسان های زمینی با انسان های فضایی در غارها و نیز وجود صحراهایی با نقش و نماهایی مانند جاده اشاره کرد.

1742 میلادی: یکی از اعضای انجمن سلطنتی انگلستان این طور می نویسد در 16 دسامبر این سال من از منطقه جیمز پارک در حال عبورکردن بودم که ناگهان نوری از پشت درختان و خانه ها از سمت غرب و جنوب به سمت آسمان برخاست که مانند یک موشک بزرگ به نظر می رسید وقتی که آن شیء تا 20 درجه از دید من اوج گرفت به حالت افقی در آمد و به سمت شمال و شرق به پرواز درآمد. آن شیء بسیار نزدیک به نظر می رسید و حرکتش آرام بود. من حدود نیم مایل آن را با چشمانم تعقیب کردم یک شعله در قسمت عقب آن نمایان بود. که انتهای آن مانند ردیفی از میله های آهنین به نظر می رسید .در یک نقطه از آن شیء سیلندرهایی مانند دنباله های نور ساطع می شد. به طوری که نیمی از طول آن کاملا شفاف به نظر می رسید و سر آن شید به اندازه سه درجه نسبت به قطر آن و دم آن نیز به اندازه سه درجه نسبت به طول تخمین زده می شد.

1790 میلادی: در اسناد فرانسه این چنین آمده که در تابستان این سال یک بازرس پلیس به نام لیابوف شاهد بود که یک کره نورانی بزرگ برفراز فارملند در حال پرواز است این کره نورانی به سمت زمین فرود آمد و سپس از آن یک مرد خارج شد که به زبان نامفهومی سخن می زد بعد از آن کره ناگهان منفجر شد و آن مرد و کره ناپدید شد و این حادثه توسط بسیاری از مردم آن زمان تأیید شده است.

1870 میلادی: این واقعه از دفترچه ثبت یک کشتی و از قول کاپیتان آن اف. دبلیوبنر. نقل شده که ملوان کشتی یک شیء خیره کننده شبیه به یک ابر را در آسمان می بیند که آن شیء شبیه یک ابر مدور بوده که یک نیم دایره در درون آن به 4 قسمت تقسیم شده بود که محور مرکزی آن به بیرون زده بود و دوباره به عقب برگشته و این شیء از نقطه ای با زاویه 20 درجه نسبت به افق با زاویه 80 درجه حرکت کرد و سپس در ناحیه شمال شرقی مستقر گردید و گاهی نیز در نواحی جنوب و جنوب شرقی نیز مشاهده شد و این در حالی بود که آن شیء در مقابل باد به حالت مورب قرار گرفت و برای مدت نیم ساعت به این شکل دیده شد و در آخر نیز ناپدید شد.

1990 میلادی: در این سال که یک بشقاب پرنده مثلثی شکل در شرق بروکسل ظاهر شد که پس از مشاهده آن دو فروند جنگنده ای اف 16 برای تعقیب آن به پرواز درآمدند. اما متاسفانه این تعقیب و گریز بی نتیجه پایان یافت در عین این عملیات حادثه بسیار حیرت انگیزی رخ داد خلبانانی که بشقاب پرنده را تعقیب می کردند می گفتند اگر آن شیء در مدت زمان یک ثانیه از ارتفاع 7000 فوتی (2000) به ارتفاع 600 فوتی (180 متری) تغییر ارتفاع می دادند و در آن ارتفاع شروع به پرواز می کردند این تغییر فشار ناگهانی فشاری برابر 40 جی (40 هزار برابر جاذبه زمین) به بشقاب پرنده وارد می کند این در حالی است که حداکثر فشاری که فضانوردان تا به امروز آن را تجربه کرده اند 3/6 جی بود که این فشار به صورت متوسط به آن ها وارد می شد. نه به صورت لحظه ای در عرض یک ثانیه و یک باره.

دانشمندان و کارشناسان با تحقیقات آزمایشگاهی پیش بینی می کنند که اگر دانش بشری بسیار پیشرفت کند و بتواند شرایط اضطراری را مهیا سازد در این صورت انسان قادر خواهد بود فشار 8 جی را تحمل کند (این در صورتی است که در این فشار بدون تهیه شرایط و تجهیزات پیشرفته تمام ارگان های داخلی بدن انسان از هم می پاشد و متلاشی می شود.)

کارشناسان می گویند از نظر مقاومت فلزات در برابر فشار، هیچ هواپیمایی قادر نیست بیشتر از 15 جی فشار را تحمل کند که آن نیازمند تجهیز بدنه ی هواپیما با آلیاژی است که تاکنون ساخته و آزمایش نشده است در عین حال مشاهده شده که بشقاب پرنده ها تا 40 جی فشار را هم قادرند تحمل کنند از طرفی این تغییر ارتفاع ناگهانی بشقاب پرنده از جهات دیگر هم قابل مطالعه است به این صورت که بشقاب پرنده در مدت زمان یک ثانیه از ارتفاع 7000 فوتی به 600 فوتی می رسد یعنی با سرعت حیرت انگیزی (6500 کیلومتر در ساعت) در چنین سرعتی در اثر برخورد هوا با بدنه هواپیما 4500 درجه گرما حاصل می شود که هیچ فلزی نیست که بتواند چنین دمایی را تحمل کند بدنه ی هواپیما از هر فلزی که باشد اگر در چنین شرایطی در چنین سرعتی حرکت (پرواز) کند بدنه آن ذوب می شود (حتی اگر آلیاژ فولاد باشد) حتما هیچ هواپیمایی تاکنون ساخته نشده است که بتواند به چنین سرعتی دست یابد و نیز هیچ آلیاژی تولید نشده که بتواند بدن انسان را در چنین سرعت و فشار و گرمایی محافظت کند. پس با توجه به مطالب گفته شده می توان نتیجه گرفت که:

1. جنس این بشقاب پرنده از فلزی است که در کره ی ما (زمین) یافت نمی شود.

2. از لحاظ سیستم حرکتی تغییرات فیزیکی نسبت به ما خیلی پیشرفته هستند به همین خاطر سیستم حرکتی آنها فوق العاده است به طوری که می تواند از ایجاد اصطکاک بین بدنه هواپیما و هوا جلوگیری کند و یکی از فرضیه های بسیار جالب در مورد سیستم حرکتی بشقاب پرنده ها این است که به نظر می رسد این بشاق پرنده ها مجهز به مولد پرتوی کاتدی می باشند که می تواند ملکول های هوای اطراف سفینه را یونیزه کند به این ترتیب در اطراف بشقاب پرنده یک خلاء ایجاد می شود که در این صورت دیگر اصطکاک بین هوا و سفینه دیگر معنا ندارد و سفینه می تواند با سرعت سرسام آوری حرکت کند با این حساب بشقاب پرنده یک سپر نامرئی در مقابل هجوم ذرات هوا در برابر خود می سازد.

3. فرضیه ی آقای انیشتین E=mc2 طبق این فرضیه انسان می تواند با شرایط خاصی حرکت کند یعنی سرعتی برابر سرعت نور درواقع بالاتر از سرعت بشقاب پرنده ها (بالاتر از 6500) کیلومتر اگر فرضیه انیشتین این باشد که کاملا غلط است. مگر این که این همه ادعا می کنند همه دروغ می گویند و فقط آقای انیشتین راست می گوید.
 

انتشار اسناد سرّی یوفوها در انگلستان

وزارت دفاع انگلیس پرونده های مربوط به مشاهده «اشیای ناشناس پرنده» یا یوفوها (UFO) را که سابقه آنها به دهه 1970 باز می گردد منتشر کرده است به گزارش خبرگزاری های وزارت دفاع انگلیس در روز چهارشنبه 14 مه (25 اردیبهشت) این پرونده ها را به عنوان بخشی از یک طرح 4 ساله برای انتقال همه اسناد مربوط به یوفوها به بایگانی های ملی این کشور انجام داده است تا افراد علاقه مند بتوانند به آنها دسترسی داشته باشند. این اسناد شامل صدها گزارش پلیسی از اظهار شاهدانی از شمال تا جنوب انگلیس است که نورها و اشیای عجیب را در آسمان دیده اند. یوفوهایی که در این مرحله علنی شدند سالهای 1978 تا 1987 را در بر می گیرد و بقیه این اسناد مربوطه به دهه 1950 و سال های اخیر بر می گردد که بعدا منتشر خواهند شد.

این پرونده ها که در حال حاضر در صفحه مربوط به یوفوها در بو سایت بایگانی های ملی قرار داده شده از گزارشی های عجیب غریب تا موارد اسرار آمیز و غیرقابل توضیح را در بر می گیرد. در یکی از این موارد مرد سالمندی مدعی شده بود که موجودات بیگانه فضایی که کاملا سبزپوش بودند او را با سفینه شان به گردش برده اند و نهایتا به خاطر سن زیاد او ازدزدیدن او منصرف شده اند. اما در این میان باز گزارش های معتبرتری هم در میان این اسناد وجود دارد. از جمله گزارش ماموران یک برج مراقبت در فرودگاهی در ساحل شرقی انگلیس در ساعت 4 بعدازظهر 19 آوریل 1984 در مورد یک پدیده هوایی غیرمعمول بود با این که این ماموران آدم های حرفه ای با تجربه و آرامی بودند اما آنها آنقدر نگران از دست دادن شغل هایشان بودند که نامهایشان را از گزارش های رسمی حذف کردند آنها این حقیقت را می دانستند که هیچ کس ادعای آنها را در این باره باور نخواهد کرد که یک شیء پرنده ناشناس در فرودگاهی در شرق انگلیس که آنها به عنوان کارمند وظیفه نظارت بر آن را برعهده داشتند مدتی کوتاهی را در فرودگاه به زمین نشسته است و سپس باسرعت فراوان دوباره به پرواز درآمده است و از دیده آنها ناپدید شده این افراد که بیش از 8 سال تجربه کاری داشتند توصیف کرده اند که چگونه در حال راهنمایی هواپیماهای کوچک برای فرود بر روی باند شماره 22 بوده اند که به یک شیء با نور درخشان برخوردند که بدون اجازه به یک باند نزدیک می شد و می نشیند به گفته یکی از ماموران برج مراقبت این شیء با سرعت زیاد نزدیک شده بود.

تماس مختصری با باند شماره 27 برقرار کرده و بعد با سرعتی فوق العاده با زاویه تقریبا عمودی دور شده است. این واقعه یکی از معدود مواردی است که توضیح داده نشده باقی مانده است.

این پرونده ها نشان می دهد که شاهدان انواعی از نورهای نارنجی، قرمز، سفید و سبز به اشکال هندسی مختلف مانند لوزی، مربع، میله ای و دایره ای شکل را به پلیس انگلیسی گزارش کرده اند که یک پرسشنامه 16سوالی استاندارد را برای موارد مشاهده اشیای پرنده ناشناس دارد. کارشناسان انگلستان در مقابل گفته ها و دیده های شاهدان می گویند اغلب موارد گزارش اشیای ناشناس پرنده به چراغ های هواپیماها، ستاره ها و سیاره های در خشان، ماهواره ها، شهاب سنگ ها، سفینه های فضایی و مانند اینها مربوط می شود که قابل توضیح هستند (در این میان به نظر می رسد که کارشناسان مردم انگلیس را یک احمق فرض می کنند این گفته هایشان مبنی بر سرپوش گذاشتن بر وجود یوفوهاست) به گفته کارشناسان این پرونده ها بیانگر رویکرد عملگرایانه وزارت دفاع انگلیس به گزارش هایی در مورد یوفوها است و از دید دولت انگلستان این یوفوها تنها به این علت ارزش بررسی دارند که ممکن است تهدیدی برای امنیت ملی باشند و هنگامی که مشخص می شد که آنها هواپیماهای دشمن نیستند (منظور هواپیماهای جاسوسی کشورهای ابرقدرتی مثل روسیه، آمریکا، آلمان و فرانسه) دیگر کسی به دنبال کردن قضیه ی یوفوها علاقه ای نشان نمی داد (به نظر شما این گفته دولت انگلستان قانع کننده می باشد).
 

ساخته شدن بمب اتم با استفاده از قطعه ی فضایی UFO ها

بیش از 4 میلیون سال است که گاهی اوقات اخباری از رویت بشقاب پرنده ها و انسان های فضایی گزارش شده است و تاکنون صدها برگ پرونده محرمانه برای اثبات این پدیده ها تحت بررسی قرار گرفته است ولی باز هم بسیاری از جوانب مربوط به (فضایی ها) ناشناخته باقی مانده است و نظر دانشمندان نسبت به این گزارش ها نیز وضعیت را بغرنج تر می سازد. به نظر می رسد آنها مایلند این حرف ها و مدارک موجود را رد کنند ولی باز هم چندان به حرف خود اطمینان ندارند. موضوع فرازمینی ها ارتباط نزدیکی با ارتش، علوم و سیاست های تحقیقاتی ابرقدرت های جهانی دارند و این موضوع در برخی از مدارک محرمانه موسسات سری دولت هایی همچون آمریکا مثل FBI, CIA وزارت اطلاعات ناسا و NORAD فرماندهی دفاع هوایی آمریکای شمالی9 وجود دارد. برخی بر این باورند که موسسات نه تنها از وجود فرازمینی ها آگاه هستند بلکه سعی می کنند تکنولوژی شبیه به تکنولوژی آن ها را به دست آورده و نیز بسازند و ظاهراً به داشنمندان گفته شده که چشم خود را در مقابل این موضوع ببندند مانند (اسناد انتشاری یوفوها در انگلیس) و در نتیجه موسسات سری به راحتی آزمایشات مخفی خود را انجام می دهند.

ائوناردو اسپرینگ، فضایی شناس "UFOLOGIST" آمریکایی از طریق منبعی موثق که میل ندارد نامی از آن ذکر شود مدرکی به دست آورده که مدرکی مبتنی بر وجود موجودات فرازمینی دارد که این مدرک متعلق به شانزدهم جولای سال 1947 میلادی است و ظاهراً قطعه ای از یک شیء پرنده می باشد در آن سال پس از کشف این شیء وقتی واحدهای نظامی و نیروی هوایی آمریکا این قطعه را مورد بررسی قرار دادند به این نتیجه رسیدند که این قطعه به دلایلی مختلف نمی تواند ساخت کشور آمریکا باشد و با اطلاعات دقیقی که در مورد کشور شوروی (روسیه امروزی) داشتند می دانستند که این شیء نمی تواند ساخت شوروری باشد به این ترتیب کارشناسان نظامی آمریکا وقتی آن شیء را دقیق تر مورد بررسی قرار دادند به یک وسیله جالب برخورد کردن به این صورت که قطعه ای شبیه به یک موتور اتمی درون آن یافتند که احتمالا این نیروگاه شبیه به یک تبادل گر حرارتی مکمل کننده است و نیز یک قطعه پرنده در قسمت جلویی این شیء قرار داشت. و دلایلی در دست است که نشان می دهد که این شیء با کنترل از راه دور هدایت می شد. آیا این وسیله دلیلی بر وجود آدم فضایی های پیشرفته نیست؟ (شما چی فکر می کنید) و به گفته ائوناردو اسپرینگ جالب اینجاست که بسیاری از موسسات سری ابرقدرت های دنیا از این وسیله بهره گرفته اند تا از روی آن بتوانند بمب اتمی را بسازند آیا به نظر شما این وسیله از طرف یوفوها برای ساختن بمب اتم برای ما انسان های زمینی آمده یا این که بمب های اتمی طمع در قدرت، کشورهای ابرقدرتی دارد که دنیا را مانند دهکده ای می دانند که خود را کدخدا و دیگر افراد را وسیله ای برای به کار گرفتن اهداف شیطانی خود می دانند و می گویند همه چیز برای ماست آیا به نظر شما دانش بمب های اتمی را به ما دادند تا با آن مردم بی گناه را نابود کنیم. (برای مثال می توان به جنگ جهانی دوم اشاره کرد که در آن مردم بی گناه هیروشیما و ناکازاکی بر اثر این بمب ها از بین رفتند). قطعا این طور نبوده بلکه برای پیشبرد ارزش های اخلاقی، معنوی و علمی بوده بر روی این کره ی خاکی.
 

دیده شدن فرازمینی ها در تنها قمر کره ای زمین یعنی ماه

در سال 1969 میلادی هنگامی که سفینه ی آپولو 11 به ماه فرستاده شد گروه فضانوردان از جمله (آرمسترانگ، کالینز و اولدرین) فرازمینی ها را مشاهده کردند. بدین صورت که پس از چند ساعت حرکت به سوی ماه خبر دادن که چند گلوله نورانی اطراف پایه های سفینه هستند که با همان سرعت به دنبال آن حرکت می کنند. این گزارش کارکنان مرکز کنترل را نگران کرد. از آن ماجرا سه روز گذشت و هیچ انفجاری رخ نداد و آنها به ماه رسیدند. دستیار آرمسترانگ سال ها بعد درباره این موضوع می گوید: گلوله های نورانی در فاصله سه فوتی ما بودند . سه بشقاب پرنده به قطرهای 15 تا 30 متر مثل این که از یک مخزن اصلی جدا شده بودند. صداهای عجیبی ازفرستنده ها به گوش می رسید. آرمسترانگ موج فرستنده را عوض کرد و اپراتور گفت: می خواهم بدانم جریان چیه؟ اوپراتور خبر نداشت چه شده است و پرسید: چه شده؟ آنجا اوضاع خوبه؟ یکی از فضانوردان گفت: قربان یک چیزهای بزرگی کنار دهانه انفجار سفینه هستند. خداوندا مثل این که روی آن نشسته اند انگار از روی کره ی ماه دارند به ما نگاه می کنند حدود پنج ساعت بعد که روحیه ها کمی بهتر شد آرمسترانگ و اولدرین تصمیم گرفتند از سفینه خارج شوند و به کالینز گفتند در سفینه آماده بماند تا در صورت بروز خطر به سرعت از ماه فرار کنند. این دو فضانورد از سفینه خارج و در تاریکی گم شدند. این در حالی بود که خانواده هایشان با شمانی هراسان در روی زمین به مانیتورها خیره شده بودند. زمان به کندی می گذشت. بالاخره آرمسترانگ و اولدرین بازگشتند و در آن لحظه پارمسترانگ آن جمله تاریخی را گفت ( برای یک مرد قدم کوچکی است ولی برای بشریت پرشی بلند) آنها آری از شی های فضایی پیدا نکرده بودند اما سال ها پس از آن فضانوردان بارها و بارها چیزهای مشکوکی را در اطراف خود دیده اند آیا فرازمینی ها وجود دارند؟ این در حالی است که اسناد بسیاری از وجود موجودات فرازمینی خبر می دهد من از وجود موجودات در سیارات دیگر مطمئن نیستم ولی بسیاری از مردم قطعا نمی توانند بول کنند که در کهکشانی به این بزرگی که اندازه آن در حدود هزاران سال نوری است هیچ موجود زنده دیگری نباشد این موضوع تا حدی پیش رفته است که در سال های اخیر توجه خیلی ها به دولت آمریکا و ارتباط آنان با فرازمینی ها جلب گشته و در این رابطه داستان ها فیلم های مهیج فراوانی ساخته شده مثل فیلم (چهار شگفت انگیز 2). امروزه راست و یا دروغ افراد بسیاری گزارش داده اند که با چشمان خود فرازمینی ها را دیده اند.
 

ارتباط یوفوها با یوسوها

دانشمندان و محققانی که در زمینه اجسام پرنده ناشناس با یوفوها مطالعه می کنند معتقدند همان گونه که این اجسام شگفت انگیز از جمله بشقاب پرنده ها بر فراز آسمان پرواز می کنند، در زیر اقیانوس ها نیز ممکن است اشیاء ناشناخته ای وجود داشته باشند که اصطلاحاً آنها را یوسو می نامند و برخی دانشمندان بر این باورند که بشقاب پرنده ممکن است از فضابه کره زمین بیایند ولی برای تجدید سوخت و یا ایجاد ارتباط با پایگاهها و فرودگاههای خود واقع در زیر اقیانوس اطلس و آرام به اعماق اقیانوس بروند. از سوی دیگر این اجسام ناشناخته شناور و یا پرنده ممکن است در زیر اقیانوس ساخته شده باشند ممکن است در زیر آب پرورش یافته باشند مانند ما انسان ها که در خشکی پرورش یافته ایم و تا امروز در زیر آب باقی مانده باشند و چنین وسایل ناشناخته ای از یک چنین تمدنی سرچشمه گرفته باشد در بسیاری از مواقع وقتی سخن از اجسام ناشناخته اقیانوس ها و یا تمدن های زیر اقیانوس ها مخصوصا اقیانوس اطلس و آرام به میان می آید در ذهن بیشتر افراد این سوال به میان می آید که آیا این تمدن ها و اجسام ناشناخته شناور و پرنده با قاره گمشده آتلانتیس و دریای تتیس که امروزه بازمانده های آنها دریای مازندران، مدیترانه و دریای سیاه است رابطه ای دارد یا نه! یکی از دانشمندان به نام (مانسون والنتین) که بیشترین بخش زندگی خود را در زیر آبهای اقیانوس اطلس و آرام و تمدن های قدیمی و خرابه های زیر آب به تحقیق پرداخته معتقد است که امکان چنین چیزی وجود دارد اگر این نظریه ها درست باشد و یا با حقیقت تطبیق نکند به هر حال در مناطقی از اقیانوسها همانند منطقه مثلث برمودا مرتباً رویدادهای شگفت انگیزی به وقوع می پیوند و گهگاهی اشیاء اسرار آمیزی از اعماق آب های این منطقه سر به بیرون می آورند که یکی از این ماجراهای شگفت انگیز در اکتبر سال 1973 بر سر آقای لویدو همسرش جین آمد که لوید خود مهندس الکترونیک و همسرش جین که زنی منطقی به نظر می رسد ماجرایی شگفت انگیز و باور نکردنی را از بعد از ظهر یکی از روزهای سال 1973 تعریف می کند در روز حادثه در حالی که هوا مساعد و نسیم ملایمی می وزید این زن و شوهر جوان با یک قایق به هفت مایلی شرف بوکارتون رفتند در حالی که آنها سرگرم ماهیگیری بودند در ساعت 2 بعداز ظهر جین ناگهان متوجه یک رشته دود شد که مانند نواری در امتداد افق به چشم می خورد اما برای بار اول به آنچه که دیده بود اهمیتی نداد و به امواج کوچک آب که در برابرش دامن گسترده بود چشم دوخت در آن روز هوا کمی هم سرد بود ولی لذت ماهی گیری آن سردی را از بین می برد جین بار دیگر به افق نگاه کرد دید که رشته دود هنوز در آن نقطه دیده می شود فریاد کنان خطاب به شوهرش لوید گفت: لوید... آنجا را نگاه کن... فکر می کنی این دود از چه چیزی باشد تقریباً یک ربع ساعت است که بی حرکت در همانجا به چشم می خورد لوید به سویی که همسرش جین اشاره کرده بود نگاه کرد و گفت عجیب است فکر نمی کنم این دود از دودکش یک کشتی باری خارج شده باشد چون در این صورت باید پس از چند لحظه از بین می رفت جین سر خود را تکان داد گفت درست می گویی این رشته دود اصلاً حرکت نمی کند مثل این که دود از همان نقطه ناشی شده است. گفت ممکن است که یک قایق آتش گرفته باشد بگذار دستگاه رادیویی را روشن کنیم شاید شخصی در نقطه ای از این اقیانوس درخواست کمک می کند. زن و شوهر با دقت تمام گوش فرا دادند ولی هیچ گونه درخواست کمکی از گارد ساحلی شنیده نمی شد. جین گفت فکر نمی کنی عجیب باشد؟ تاکنون چنین چیزی ندیده بودم آن نقطه به نظر تو چقدر با ما فاصله دارد. تقریباً در حدود ده - دوازده مایل با ما فاصله دارد. لوید آنگاه به اطرافش نگاهی انداخت و گفت این نقطه در شمال شرقی ما قرار دارد و بادی که می وزد باید این دود را به جنوب غربی یعنی به میامی ببرد. لوید و جین، زن و شوهر جوان چند دقیقه ساکت شدند و به رشته دودی که مانند نواری در امتداد افق و برفراز آب قرار گرفته بود دقیق شدند و هر دو با هم تصمیم گرفتند که به آنجا بروند تا ببینند آن دود چیست و از کجا می آید به دنبال این تصمیم هر دو به آن سو رفتند و اکنون حس کنجکاوی آنان بر دلبستگی آنان به ماهیگیری غلبه کرد و سرعت خود را افزایش دادند و هر چه فاصله کمتر می شد به نظر می رسید که قایقی آتش گرفته است لوید بار دیگر دستگاه رادیویی را روشن کرد ولی باز هیچ خبری نبود سخت تعجب کرده بود اصلاً از موضوع سر در نمی آورد چرا هیچکس درخواست کمک نمی کرد. هر دو در این اندیشه بودند که قایقی آتش گرفته است ولی هنگامی که به فاصله چند صد متری محل حادثه رسیدند اثری از قایق مشاهده نکردند ولی دود همچنان برمی خواست به هیچ وجه نمی توانستند آنچه را که می بینند باور کنند این رشته دود درست از میان اقیانوس خارج می شد و این حس کنجکاوی آنها باعث شد که باز هم نزدیکتر بروند وقتی به فاصله تقریباً 30 متری رسیدند پیش از پیش دچار شگفتی شدند چون ستونی از دود به قطر 20 تا 25 سانتیمتر مستقیماً از درون آب بیرون میزد در دهانه خروجی شعله های سرخ رنگ و درخشان دیده می شد که همراه با آن دود زردرنگی با فشار بیرون می آمد لوید و جین به آرامی این لوله دود را که به آسمان زبانه می کشید را دور زدند. لوید گفت: این دیگر چیست خدایا... ای کاش می توانستم بفهمم در زیر آب چه می گذرد؟ جین نیز بی حرکت ایستاده بود و هر دو آنها بی آن که با هم حرفی بزنند به آن منظره حیرت انگیز خیره شده بودند و سرانجام جین گفت: عزیزم بیا برگردیم مراقب باش قایق جلوتر نرود. لوید گفت: ناراحت نباش عزیزم فقط از بابت یک چیز مطمئن هستم و آن این که هر چقدر هم کنجکاو باشم حاضر نیستم برای تحقیق بیشتر به زیر آب بروم! وقتی یک دور کامل زدند لوید موتور قایق را خاموش کرد و قایق به آرامی روی امواج دریا بالا و پایین می رفت زن و شوهر جوان با چشمانی از حدقه زده بیرون به این رشته دود شگفت انگیز خیره شده بودند جین گفت: تاکنون چیزی به این عجیبی ندیده بودم. لوید گفت: عزیزم صدایی هم از آن خارج نمی شود و نیز بو هم ندارد چیز خارق العاده و شگفت انگیزی است هر دو بی آن که دیگر سخنی بگویند به تماشا ایستادند شدت دود و شعله که در برابر دیدگان حیرت زده آنان قرار داشت به تدریج کاهش یافت و سرانجام کاملاً فروکش کرد و جز یک رشته دود زرد رنگ که از میان آبهای متلاطم به هوا بر می خاست چیز دیگری برجای نماند لوید و جین ماندن در آنجا را بیش از این جایز ندانستند و تصمیم به بازگشت گرفتند جریان کف استریم قایق آنها را به نقطه ای از ساحل که تا خانه آنها 15 تا 18 مایل فاصله داشت راند. جین در حالی که باد ملایمی موهایش را به هم می ریخت فریاد زنان به لوید گفت بگذار برگردیم لوید خنده کنان پاسخ داد: چشم ناخدا! و به دنبال این حرف قایق کوچک خود را به سوی بندری که نزدیک خانه آنها بود به راه انداخت. ولی ماجرا به همین جا ختم نشد یک رویداد دیگر توجه آن زن و شوهر جوان را به خود جلب کرد ناگهان در میان آسمان هلیکوپتری را مشاهده کردند که دچار دردسر شده بود و خلبان هلیکوپتر مجبور به فرود اضطراری شد و لحظه ای بعد هلیکوپتر با صدای گوشخراش روی بستر اقیانوس نشست. لوید و جین به حرکت خود ادامه دادند و پیش از آن که بر بندری برسند با یک واقعه ی دیگری روبرو شدند یک کشتی متعلق به گاردساحلی یک کشتی حدوداً 8 متری را که از کار افتاده بود یدک می کشید. ولی درست در نقطه ای که بیش از 300 متر با ساحل فاصله نداشت ناگهان کشتی یدک کم کم به زیر آب فرو رفت و ظرف چند ثانیه به کلی از نظرها پنهان شد (غرق شد) جین و لوید همه حوادثی را که شاهد آن بودند برای مقامات گاردساحلی تعریف کردند ولی هنگامی که به تشریح ماجرای دود شگفت انگیزی که دیده بودند پرداختند مقامات گارد ساحلی حرف های آنها را باور نکردند لوید بعداً اظهار داشت: مقامات گارد ساحلی فقط به ما خندیدند و فکر کردند که ما دیوانه هایی بیش نیستیم اما نه تنها مقامات گارد ساحلی بلکه هیچکس دیگر در روی کره زمین قادر نیست به راز آنچه که در آن بعد ازظهر اکتبر 1973 اتفاق افتاد پی ببرد. شاید زمانی افراد دیگری با یک چنین دودی در میان اقیانوس روبر و مراتب را گزارش کنند و تحقیقات دامنه داری در این زمینه انجام گیرد، تا اسرار این معما کشف گردد. به نظر شما هم این هم یک تخیل از ذهن لوید و جین بود مطمئناً این طور نبوده شاید عقل و درک و فهم انسان ها به حدی کامل نشده که بتوانیم واقعه ای را که فراتر از عقل و شعورمان هست درک کنیم. در این عالم هر چیزی ممکن است چون غیرممکن خود می گوید من ممکنم.
 

نقشه ای در پی اثبات یوفوها

تا اینجا به تعداد زیادی از دلایل موافقان یوفوها اشاره کردیم یکی دیگر از دلایل وجود موجودات فرازمینی شواهد علمی است که مدارک آن موجود است یکی از آن شواهد علمی نقشه قدیمی به دست آمده از یک افسر نیروی دریایی ترک به نام پیر یس (piri Reis) است که در کاخ طوبقابی ترکیه و در شروع قرن هیجدهم پیدا شده است و هم اکنون ای نقشه قدیمی در کتابخانه دولتی برلن محافظت می شود در این نقشه دریای مدیترانه و اطراف بحرالمیت و تمامی سواحل آمریکای شمالی و جنوبی و حتی کرانه ها و پستی ها و بلندی های قطب جنوب را نشان می دهد و همچنین حدود 6 قاه کره زمین همراه با توپوگرافیک داخلی آنها با دقت بالایی در این نقشه بانضمام کوه ها، رودخانه ها و قاره ها و فلات ها و نیز نقاط کشف نشده در آن نقشه مشاهده می شود تمام اینها در حالی است که از کشف و بررسی و نقشه برداری نقاطی از کره زمین مثل همین قاره آمریکا بیش از 2 یا 3 قرن نمی گذرد این در حالی است که طی آزمایشات متعددی ثابت شده که قدمت نقشه مذکور مربوط به هزاران سال پیش می باشد. همچنین دانشمندان بر این باورند که برای تهیه چنین نقشه ای که بتواند حدود قاره ها و نیز این چنین توپوگرافیکی داخل بالایی داشته باشد حداقل باید 5000 مایل از زمین فاصله گرفت. حال در اینجا یک سوال پیش می آید که آیا حدود هزار سال پیش تکنولوژی بشر تا این حد پیشرفت کرده بود مسلما این طور نبوده و تحولات علمی بعد از قرن هجدهم به وقوع پیوست که تا امروز ادامه داشته و خواهد داشت و همان طوری هم که می دانیم پیش از یک قرن نیست که بشر به تکنولوژی ساخت هواپیما و ماهواره وش اتل و ... دست پیدا کرده است پس این نقشه که قدمت آن به هزاران سال می رسد چگونه و به وسیله چه کسی تهیه شده است؟ پس به یک نتیجه کلی می رسیم این کار که بشر زمینی نیست پس حتما موجوداتی توانسته اند که به 5000 مایلی بروند و یا این که همین نقشه را از آن بالاتر هم تهیه کنند پس این موجودات، موجوداتی نیستند جز فرازمینی ها (قضاوت با خودتان) به صورت کامل در فصل سیزدهم
 

بلندترین قله کره زمین

یکی دیگر از شواهد علمی موافقان موجودات فرازمینی ماجرای بیلی مایر است. در یکی از آزمایشگاه های ژئوفیزیک کالیفرنیا که کار این آزمایشگاه بررسی نقاط مختلف کره زمین از لحاظ پشتی و بلندی و ساختاری بود که یک روز شخصی به نام بیلی مایر به رئیس آزمایشگاه مراجع می کند که ادعا می کند موجودات فرازمینی او را ملاقات کرده اند و به او گفته اند که اورست بلندترین قله کره زمین نیست بر این مبنا که اگر مرکز زمین را مبنا قرار دهیم قله چیمبورازو 2700 متر بلندتر از اورست است به این ترتیب گروهی برای مطالعه اعزام شدند که مشخص شد که همین طور هم است البته بیلی مایر ماجرای خود را این گونه تعریف می کند! بیلی مایر یک کشاورز ساده تهی دست است که تحصیلات عالیه هم ندارد. او می گوید در یکی از روزهای دهه 70 میلادی وقتی کارم در زمین کشاورزی تمام شد و عصر برای استراحت به کلبه ام آمدم و پس از گذشت چند ساعت دیدم حیوانات مزرعه رم کرده اند با تعجب به بیرون آمدم تا ببینم چه اتفاقی افتاده که متوجه یک سفینه مثلثی شکل درست در وسط مزرعه ام شدم که نورهای بسیاری زیادی از خود ساطع می کرد و به طور که نمی توانستم جزئیات آن را تشخیص دهم. با تعجب و کنجکاوی خود را به نزدیکی آن شیء ناشناس رساندم که یک دفعه یک شخصی از درون آن با ظاهری بسیار عجیب بیرون آمد و به من گفت که بیام به شما بگویم که اگر مرکز زمین را مبنا قرار دهیم قله چیمبوراز و بلندتر از اورست است و بعد از گفتن این سخنان با من خداحافظی کردند و باسوارشدن بر سفینه خود در عرض چند ثانیه ناپدید شدند حال به نظر شما شخصی که اصلا تحصیلات عالیه هم ندارد این چنین سخنی را می تواند بگوید در ضمن این ادعای بیلی مایر که در دهه 70 میلادی روی داد بعدها با آزمایشات دقیق نیز این موضوع به اثبات علمی رسیده است.

تطابق و تصادق آنچه گذشت با واقعیت خارجی، چیزی است که فقط خدا می داند. به امید روزی که بر اسرار عالم آگاه بشویم.


منبع مقاله : ولی زاده،‌حمید، (1367)، موجودات فرازمینی، زنجان: نیکان کتاب، چاپ اول، (1388)
نسخه چاپی