نقش باز دارنده عناصری از زبان مادری در یادگیری زبان انگلیسی
 نقش باز دارنده عناصری از زبان مادری در یادگیری زبان انگلیسی

 

نویسنده: حسن عدالت (1)



 
رابطه زبان انگلیسی و زبان فارسی یک رابطه دیرینه است. هر دو زبان فارسی و انگلیسی عضوی از اعضای خانواده زبانی هند و اروپایی محسوب می شوند. ولی در طول قرون و اعصار در هر دو زبان تغییراتی پدید آمده است که در حال حاضر فقط یک زبان شناس متخصص می تواند ویژگیهای مشترک این دو زبان را از جهت آواشناسی و ساختار و یا واژگان تشخیص دهد. اکنون زبان فارسی از خصوصیاتی برخوردار است که اطلاع از آنها در تدریس زبان انگلیسی و تهیه مطالب درسی حائز اهمیت است. این عناصر زبان فارسی موجب پیدایش اختلافاتی از جهت ساختار و معنی شناسی بین دو زبان فارسی و انگلیسی شده است. هر چند که اختلاف فرهنگی موجود بین کشورهای انگلیسی زبان-در این مورد آمریکا و انگلستان-را نمی توان بی تأثیر پنداشت.
هر زبان آموز ایرانی که از طرق مختلف یا الگوهای زبان مادری خود در ارتباط نزدیک بوده است در یادگیری زبان انگلیسی زبان انگلیسی و استفاده از مهارتهای بدست آمده از آن زبان همیشه آمادگی ساختن جملات نادرستی را خواهد داشت که با توجه به علت ایجاد آن ساختارها می تواند از تکرار آنها جلوگیری کند. هدف اصلی این مقاله تحلیلی است از آن دسته از عناصر موجود در زبان فارسی که زبان آموز به صورت ناخودآگاه و با اتکاء به آنها مبادرت به تولید ساختارهای نامناسب انگلیسی می کند. این عوامل بازدارنده که عموماً مایه دلسردی زبان آموز در هرچه بهتر یادگرفتن زبان هم خواهند بود زمانی قابل شناسایی و بررسی است که بتوان با دقت نظر بیشتری به جملات نادرست زبان انگلیسی که در کلاسهای مختلف از سوی دانشجویان نوشته شده است پرداخت. در این مقاله سعی بر آن شده است تا با طبقه بندی اشتباهات دانشجویان رشته های مختلف در دانشگاه تبریز عناصر بازدارنده زبان مادری در یادگیری زبان معرفی شده و راه حلهایی به عنوان پیشنهاد ارائه شود.
از اواخر دهه ی 60 میلادی تحولی در امر یادگیری زبان خارجی بوجود آمد که در نتیجه ی آن توجه بیشتری به شخص زبان آموز شد. در این طرز تفکر جدید هر زبان آموز فردی خلاق و باهوش تلقی می شود که می تواند بر اساس یک فرایند منطقی و منظم به یادگیری زبان بپردازد و از طریق آزمایش و خطا خود را به تدریج به نظام زبان مورد نظر نزدیک می سازد. در این دیدگاه ریشه یابی و آگاهی از علت ایجاد خطا جنبه مهمی از یادگیری زبان را تشکیل می دهد. داگلاس بران در خصوص این مسئله معتقد است که یادگیری زبان خارجی مانند کسب مهارت در زمینه های مخالف مثل تایپ کردن، فراگیری فن شنا و یا انجام ورزش تنیس است. که در همه ی آنها بهره گیری از خطاهای انجام یافته شخص را در کسب مهارت مطلوب یاری می دهد. و علاوه بر آن توجه به خطاهای ایجاد شده در یادگیری یک زبان خارجی به محقق امکان خواهد داد تا با استفاده از آنها به چگونگی یادگیری آن زبان برسد و نیز در یافتن راههایی بکوشد که زبان آموز را سریعتر به یادگیری آن زبان برساند.
توجه به دو واژه متداول در امر بررسی خطاها امری ضروری است. واژه «اشتباه» دلالت بر مواردی دارد که انسان یک نظام یا قاعده ی شناخته شده ای را به طور صحیح بکار نگیرد و یا نسبت به چیزی حدس اتفاقی زده باشد بنابراین همه می توانند حتی در استفاده از نظام زبان مادری خود اشتباه کنند. این دسته از اشتباهات را نمی توان حاصل ضعف و نقص در صلاحیت و شایستگی استفاده از زبان دانست. اما کلمه «خطا» را باید طرز تلقی شخص دانست که حاصل تداخل اصول و نظام زبان مادری است و در آن دخالت مستقیم زبان مادری در تولید و بکارگیری زبان خارجی دیده می شود.
طبقه بندی خطاهای انجام یافته در کلاسهای مختلف دانشگاهی می تواند شدت و ضعف زبان آموزان را به راحتی نشان دهد. و زمینه های مختلفی از جهت مکالمه، ترجمه، نگارش و خواندن مشخص شود. بنابراین هر یک از خطاهای زیر در زمینه های مختلفی از اهمیت خاصی برخوردار است.
در زبان انگلیسی کلمات sound, voice, noise یا نقش اسم با مفاهیم مختلفی بکار می رود.
کلمه sound به هر چیزی دلالت دارد که شنیده شود مانند صدای صحبت یا صدای آواز.
کلمه voice به صدایی گفته می شود که به هنگام صحبت یا آواز خواندن از انسان شنیده می شود.
کلمه noise معمولاً در مورد صداهای بلند و ناخوشایند بکار می رود و کلمه ی call به عنوان فعل به فریادی گفته می شود که به واسطه ی آن کسی را می توان مورد خطاب قرار داد. اما در زبان فارسی چنین تمایزی وجود ندارد و تنها با استفاده از کلمه «صدا» قصد خود را نشان می دهیم. نمونه های زیر موارد مختلف استفاده از این کلمه را نشان می دهد: صدای باران، صدای آواز، صدای آب، صدای انسان، صدای ماشین، صدای حیوان، صدای رادیو، شما را صدا می کنند، او را صدا کنید. و تنها موردی که شاید بتوان در فارسی تفاوتی را از جهت معنی استنباط کرد "سر و صدا" ست که عمدتاً می تواند جایگزین واژه ی ب noise شود. حال عدم توجه به حوزه ی معنایی کلمات انگلیسی می تواند باعث ایجاد خطاهای زیر می شود.
1-صدای انسان می تواند هر احساس ممکن را بیان کند.
*The human sound can express every possible kind of feeling.
(The human vioce can express every possible kind of feeling)
2-سعی کنید وقتی وارد اتاق خواب می شوید صدا نکنید.
*Try not to make any voice when you go in to the bedroon.
(Try not to make any noise when you go the (bedroom.
3- صدای این پرنده بلند است.
*The noise of this bird is loud.
(The call of this bird is loud).
دسته دیگری از جملات نادرست به این حقیقت اشاره دارد که عده ای از دانشجویان در استفاده از کلمات پرسشی انگلیسی در جملات سؤالی از الگوی فارسی متابعت نموده و قاعده ی ساختن جملات پرسشی در انگلیسی را تحت الشعاع نوع مشابه در فارسی قرار می دهند و جملات نادرست زیر را درست می کنند:
* what he is doing?
(what is he doing?)
*why you are going there?
(why are you going there?)
*what nationality he is?
* what nationality he has?
(what nationality is he?)
*How soon you will leave?
(How soon will you leave?)
علت این چنین خطاها کاملاً با نحوه ساختن جملات پرسشی در فارسی مطابقت دارد. در زبان فارسی با افزودن کلمه پرسشی در آغاز هر جمله غیرپرسشی که فاعل آن به صورت پسوند همراه با فعل آمده است به راحتی جملات پرسشی ساخته می شود و همین امر در ساختن جملات نادرست بالا دخالت داشته است. توجه به جملات زیر این نکته را روشن خواهد ساخت.
1-دیر به خانه می آید. چرا دیر به خانه می آید؟
2-خوب کار نمی کند. چرا خوب کار نمی کند؟
3-کار می کند. چه کار می کند؟
4-مشق خود را نوشت. با چه چیز مشق خود را نوشت؟
5-کتاب را آوردم. کدام کتاب را آوردی؟
نظام متفاوت فعل در دو زبان انگلیسی و فارسی از دیگر عوامل مؤثر در ایجاد جملات نادرست به حساب می آید، که نمونه های زیر محدوده ی اشتباه نویسی را در این ارتباط بیان می کنند.
تعداد زیادی از افعال در انگلیسی به صورت ساده بیان می شود در حالی که معادل و مشابه آنها در زبان فارسی به صورت افعال مرکب بیان می شوند.
to arrest
توقیف کردن
to wait
منتظر شدن
to assure
اطمینان داشتن
to hope
‌امید داشتن
to answer
پاسخ دادن
یک زبان آموز ایرانی که در زبان فارسی مکرراً از چنین افعال مرکبی استفاده می کند به هنگام بیان جملاتی به زبان انگلیسی که با چنین افعالی ساخته خواهد شد ناخودآگاه کلمات غیرضروری را به فعل انگلیسی می افزاید که حاصل کار جملات نادرست خواهند بود.
*she has fears
(she fears.)
*He gave answer
(He answerd.)
*They have hope.
(They hope.)
در زبان فارسی فعل می تواند مفهوم زمان و عمل شخص را یکجا بیان کند. مانند "رفتم" که در آن هم عمل و هم زمان انجام عمل و هم انجام دهنده عمل مشهود است. در حالی که در انگلیسی فعل می تواند فقط زمان انجام عمل و عمل را بیان کند و بیان انجام دهنده ی عمل از فعل جمله استنباط نمی شود و شکل فعل برای همه ی اشخاص بدون تغییر بکار می رود. تنها موردی که بتوان از شکل فعل به انجام دهنده ی عمل از فعل جمله استنباط نمی شود و شکل فعل برای همه ی اشخاص بدون تغییر بکار می رود. تنها موردی که بتوان از شکل فعل به انجام دهنده عمل پی برد در سوم شخص های مفرد است که باید پسوند s-را با فعل حال ساده بکار برد. استفاده از فعل یکسان برای همه اشخاص باعث می شود زبان آموز ایرانی چنین استنباط کند که همین شکل ساده فعل در انگلیسی با "بن" فعل در زبان فارسی مشابه است و در نتیجه وقتی این شکل خاص فعل را با فاعل های مختلف بکار بگیرد توانسته است مانند زبان فارسی هم زمان، هم عمل و هم شخص را نشان دهد لذا ضرورتی احساس نمی کند تا در شکل فعل تغییری ایجاد کند که برای سوم شخص های مفرد در انگلیسی ضروری است.
*He always wash the dishes to help his wife.
*My sister teach at high school.
دسته دیگر از جملات نادرست انگلیسی را می توان در استفاده از متمم فعل در زبان فارسی دانست. طبق تعریف متمم فعل به کلمه یا به عبارتی گفته می شود که با افزودن حرف اضافه به جمله می پیوندد و توضیحی به مفهوم فعل می افزاید. در زبان فارسی مفعول جمله را مختص افعال متعدی دانسته و فرق فعل متعدی و لازم را در این می دانند که افعال لازم به مفعول نیازی ندارند. در زبان فارسی مفعول را بر دو قسم تقسیم می کنند مفعول بی واسطه یا مستقیم آن است که معنی فعل را بی واسطه حرفی از حروف اضافه تمام کند. حسن کتاب را آورد. و مفعولِ بواسطه یا غیرمستقیم آن است که معنی فعل را به واسطه ی حرفی از حروف اضافه تمام کند. مانند "باید از وسایل شخصی دیگران استفاده نکنید." در انگلیسی چنین تقسیم بندی وجود ندارد و در نتیجه هیچ مفعولی را با حرف اضافه نباید همراه کرد.
اکثر زبان آموزان ایرانی که با نظام استفاده از مفعول غیرمستقیم در فارسی از حروف اضافه استفاده کرده اند به هننگام استفاده از افعالی که به مفعول غیرمستقیم نیاز دارد در انگلیسی از حروف مشابه فارسی استفاده کرده و مفعول جمله را با آنها همراهی می کنند. این خطاها در اکثر نوشته ها به وفور دیده می شود.
*He enjoyed from the party
*My sister fears from dark room.
*I have to answer to his letter.
*she will marry with her boss.
*I need to your help.
*He hates from his wife.
*My mother helped to my sister.
*His father joied to the party.
* people pass from the bridge.
*Iranian students ought to visit from different parts of the country.
استفاده از متمم فعل در زبان انگلیسی با حرف اضافه ای متفاوت از حرف اضافه در فارسی نیز دسته ی دیگر از جملات نادرست را ایجاد می کند. بنابراین علت جملات نادرست زیر دخالت حرف اضافه فارسی است.
• با صدای زنگ بیدارم کرد.
*He woked me with the sound of the bell.
(He woked me at the sound of the bell.)
• خیلی زود به هتل رسیدند.
*They arrived to the hotel very early.
(They arrived at the hotel very early.)
• مرا از خطر آگاه ساخت.
*He warned me from the danger.
(He warned me of the danger.)
• از این منظره ی زیبا عکس گرفتم.
*I took a picture fram this beautiful scenery.
(I took a picture of this beautiful scenery.)
• معمولاً با قطار سفر می کنم.
*I usually travel with train
(I usually travel by train.)
استفاده از نوع خاصی از فعل در دو زبان برای شرایط مشخصی گروه دیگری از جملات نادرست را تشکیل می دهد. مثلاً در فارسی می گوییم اشک خود را پاک کن. آن حشره را از روی سرت بردار. سنگریزه را از چشمش درآوردم. حالا اگر بخواهیم چنین جملات را در انگلیسی بسازیم و از افعالی معادل با پاک کردن برداشتن و یا درآوردن استفاده کنیم جملات نادرستی خواهیم ساخت که علت آن تأثیر مفهوم فعل در زبان فارسی است.
*Remove that insect from your head.
(Brush away that insect on your hand.)
*she cleaned her tear.
(she wiped away the tear).
* I pulled out the piece of sand from his eye.
(I wiped away the piece of sand which was in his eye.)
اگر بخواهیم به خطاهای مربوط به فعل به همین مختصر اکتفا کنیم. اسم را باید عامل دیگری در ایجاد جملات نادرست انگلیسی دانست. یک مورد از این عوامل به اشکال جمع اسم در زبان انگلیسی مربوط است. در زبان فارسی انواع اسم را می توان به شکل جمع بیان کرد مانند درختان-گوسفندان-ماهی ها-زیباییها-شکشت ها-ناکامی ها-گلّه ها-لشکرها-فردوسی ها-حافظ ها-خانواده ها-تکالیف.
همانطوری که دیده می شود انواع مختلف اسم در زبان فارسی اعم از اسم عام. اسم خاص. اسم ذات. اسم معنی و حتی اسم جمع به صورت جمع نیز بیان می شوند در حالتی که شکل جمع در زبان انگلیسی برای همه اسامی امکان پذیر نیست. عادت به افزودن علامت جمع به اسامی در فارسی به هنگام استفاده از آنها در انگلیسی دخالت مستقیم کرده و باعث به وجود آمدن جملات نادرست زیر می شوند.
*I have a lot of homework.
(I have a lot of homework.)
* They gave me som informations.
(They gave me some information.)
*His cattle was sick.
(His cattle were sick.)
*police in our city is ready to protect our interest.
(police in our city are ready to protect our interest.)
* We have caught many fishes this year.
(we have caught many fish this year.)
*you can see many sheeps on the hill.
(you can see many sheep on the hill.)
از دیگر خطاهای متداول که در نگارش زبان آموزان مشاهده می شود به نحوه ی استفاده از صفت و متمم مربوط می شود. در زبان فارسی اکثر اوقات صفت به دنبال اسم قرار می گیرد و برای ایجاد ارتباط بین اسم و صفت از کسره یا (ی) استفاده می شود. مرد بزرگ، کشور پهناور، خنده بلند، زانوی سالم، افزودن کسره یا حرف(ی) فقط برای ایجاد ارتباط بین اسم و صفت نیست بلکه برای ایجاد ارتباط بین اسم و متمم اسم نیز از این علائم استفاده می شود. پایه ی میز، خالق جهان درخت حیاط. به عبارت دیگر کسره یا (ی) هم ارتباط اسم را با صفت(موصوف و صفت) و هم ارتباط اسم با متمم اسم (مضاف و مضاف الیه) را نشان می دهد. در همین ارتباط در دستور زبان فارسی چنین گفته می شود:‌"گاهی کلمه ای به اسم افزوده می شود تا چگونگی یا حالت آن را بیان کند و این کلمه را "صفت" می خوانند و گاهی کلمه ای که برای توضیح به اسم افزوده می شود صفت نیست بلکه خود اسم مستقل یا ضمیری است مانند برادر فریدون. در باغ. برادر من. دست او. پدر شما. خانه ما کنار دیوار قلّه کوه..."
ارتباط اسم به صفت یا متمم که در زبان فارسی به سهولت انجام می گیرد باعث تولید گروه های نادرستی در زبان انگلیسی می شود که علت آن را باید دخالت مستقیم نحوه بیان اسم و صفت یا متمم در فارسی به حساب آورد. مخصوصاً که به دنبال کسره کلماتی را با نقش های مختلف خواهیم یافت. در مثال فوق پس از اسم و به دنبال کسره ضمیر ملکی، اسم و صفت به کار رفته است. در مثال فوق پس از اسم و به دنبال کسره ضمیر ملکی، اسم و صفت به کار رفته است. ارتباط این دسته از کلمات در زبان انگلیسی به اسم به سادگی ارتباط آنها با اسم در فارسی نیست. و نقش هر یک از کلماتی که به دنبال کسر فارسی به کار می رود در انگلیسی برخورد خاص خود را خواهد داشت. به عبارت دیگر گاهی اوقات آنچه که در فارسی متمم اسم به حساب می آید در انگلیسی نمی تواند به شکل متمم مطرح شود. مثلاً دست او. پدر شما. خانه ما که در فارسی اسم و متمم اسم می باشند در زبان انگلیسی به شکل اسم و ضمیر ملکی گفته می شود.
your father, my hand, our house
خانه فریدون، بردار حسن. اتومبیل پدر در زبان انگلیسی با استفاده از s ' به صورت صفت ملکی بیان می شود.
Feriadoon's house, Hassan's brother, father's car.
در باغ و قلّه کوه نیز با استفاده از عبارات اضافه به صورت
The peak of the mountain
The door of the garden
از این رو برای زبان آموزان مهم است تا تشخیص دهد که بعد از کسره یا (ی) فارسی آیا اسم، صفت یا ضمیر به کار رفته است تا بر اساس نقش آن کلمه جمله ای درست بسازد.
عدم توجه به این نکته حاصلی جز خطاهای بی شماری نخواهد داشت که موارد زیر نمونه هایی از آن است:
*university Tabriz دانشگاه تبریز
*behviour social رفتار اجتماعی
*group social گروه های اجتماعی
*mountain Albourz کوه البرز
*problem family مسائل خانوادگی
*speech beautiful سخن زیبا
*society poeple مردم جامعه
مقایسه عبارات فارسی و انگلیسی نشان می دهد که نویسندگان آنها با پیروی از ارتباط اسم و صفت و یا متمم فارسی اقدام به تولید انگلیسی آنها نموده اند. آنها کلمات انگلیسی را از پی یکدیگر به کار گرفته اند درست به همان شکلی که در فارسی آنها بیان می کنند. بخصوص که در فارسی علامت کسره همراه با کلمات نوشته نمی شود. شکل اصلی این دسته از زبان آموزان سادگی نظام زبان فارسی در این خصوص و دخالت مستقیم آن به نظام پیچیده ی انگلیسی است.
مطالب زیر اشکال مختلف چگونگی ارتباط اسم، صفت و یا متمم را به یک اسم در فارسی و اشکال مختلف آن در انگلیسی را نشان می دهد.
گاهی اوقات در فارسی یک اسم به دنبال اسم دیگر چنان به کار می رود که دومین اسم در فارسی یعنی اسم پس از کسره مفهوم نخستین اسم را مشخص تر بیان می کند. مثلاً دانشگاه تهران پارکینگ آزادی جعبه سیگار، دکتر زنان، یا فعالیتهای دانشجویی اسامی به کار رفته پس از کسره کمک می کنند تا کلمات قبل از کسره مشخص تر بیان شود. به عبارت ساده تر کلمات پس از کسره مفهوم کلمه قبل را با کلمه ی پرسشی "کدام" تکمیل می کند. کدام دانشگاه؟ کدام فعالیت. کدام پارکینگ و غیره. مشابه این حالت در زبان انگلیسی نیز وجود دارد بدین ترتیب که یک اسم می تواند قبل از یک اسم دیگر به کار رود مفهوم دومین اسم را مشخص تر کند یعنی یک اسم با به کار رفتن در چنین موقعیتی نقش صفت پیدا می کند. بدون اینکه علامتی یا حرفی آن دو اسم را به یکدیگر پیوند دهد.
student activity, women doctor,Tehran university, Azadi parking.
این نوع اسامی که با نقش صفت توانسته اند اسمی را مشخص تر بیان کنند به اسامی الحاق معروف اند.
اسامی الحاق را می توانیم با استفاده از عبارات اضافه نیز بیان کنیم.
The university of Tehran
The parking of Azadi
The activities of students
The box of cigar
The doctor of women
بسیاری از اسامی مرکب که با استفاده از اسم الحاق ساخته شده اند عبارات به شکل متمم مطرح شود. مثلاً دست او. پدر شما. خانه ما که در فارسی اسم و متمم اسم می باشند در زبان انگلیسی به شکل اسم و ضمیر ملکی گفته می شود.
your father, my hand, our house
خانه فریدون، بردار حسن. اتومبیل پدر در زبان انگلیسی با استفاده از s' به صورت صفت ملکی بیان می شود.
Feriadoon's house, Hassan's brother,father's car.
در باغ و قلّه کوه نیز با استفاده از عبارات اضافه به صورت
The peak of mountain
The door of the garden
از این رو برای زبان آموزان مهم است تا تشخیص دهد که بعد از کسره یا (ی) فارسی آیا اسم، صفت یا ضمیر به کار رفته است تا بر اساس نقش آن کلمه جمله ای درست بسازد.
عدم توجه به این نکته حاصلی جز خطاهای بی شماری نخواهد داشت که موارد زیر نمونه هایی از آن است:
*university Tabriz دانشگاه تبریز
*behaviour social رفتار اجتماعی
*group social گروههای اجتماعی
*mountain Albourz کوه البرز
*problem family مسائل خانوادگی
*speech beautiful سخن زیبا
*society people مردم جامعه
مقایسه عبارات فارسی و انگلیسی نشان می دهد که نویسندگان آنها با پیروی از ارتباط اسم و صفت و یا متمم فارسی اقدام به تولید انگلیسی آنها نموده اند. آنها کلمات انگلیسی را از پی یکدیگر به کار گرفته اند درست به همان شکلی که در فارسی آنها بیان می کنند. بخصوص که در فارسی علامت کسره همراه با کلمات نوشته نمی شود. شکل اصلی این دسته از زبان آموزان سادگی نظام زبان فارسی در این خصوص و دخالت مستقیم آن به نظام پیچیده ی انگلیسی است.
مطالب زیر اشکال مختلف چگونگی ارتباط اسم، صفت و یا متمم را به یک اسم در فارسی و اشکال مختلف آن در انگلیسی نشان می دهد.
گاهی اوقات در فارسی یک اسم به دنبال اسم دیگر چنان به کار می رود که دومین اسم در فارسی یعنی اسم پس از کسره مفهوم نخستین اسم را مشخص تر بیان می کند. مثلاً دانشگاه تهران پارکینگ آزادی جعبه سیگار، دکتر زنان، یا فعالیتهای دانشجویی اسامی به کار رفته پس از کسره کمک می کنند تا کلمات قبل از کسره مشخص تر بیان شود. به عبارت ساده تر کلمات پس از کسره مفهوم کلمه قبل را با کلمه ی پرسشی "کدام" تکمیل می کند. کدام دانشگاه؟ کدام فعالیت. کدام پارکینگ و غیره. مشابه این حالت در زبان انگلیسی نیز وجود دارد بدین ترتیب که یک اسم می تواند قبل از یک اسم دیگر به کار رود و مفهوم دومین اسم را مشخص تر کند یعنی یک اسم با به کار رفتن در چنین موقعیتی نقش صفت پیدا می کند. بدون اینکه علامتی یا حرفی آن دو اسم را به یکدیگر پیوند دهد.
student activity,women doctor,Tehran university,Azadi parking.
این نوع اسامی که با نقش صفت توانسته اند اسمی را مشخص تر بیان کنند به اسامی الحاق معروف اند.
اسامی الحاق را می توانیم با استفاده از عبارت اضافه نیز بیان کنیم.
The university of Tehran
The parking of Azadi
The activities of students
The box of cigar
The doctor of women
بسیاری از اسامی مرکب که با استفاده از اسم الحاق ساخته شده اند عبارات
3-اگر اسم پس از کسره نام کشور یا شهر یا منطقه خاص جغرافیایی باشد.
سیاست ایران-صنعت ژاپن-پارکهای شهر-نظام مالیاتی کشور.
Iran's policy, Japan's industrialization, the city's parks.
the country's tax system.
4-اگر پس از کسره اسمی به کار رود که این اسم به مکان یا سازمانی دلالت داشته باشد که در آن عده ای به صورت گروهی به انجام کاری مشغول باشند.
کارکنان راه آهن-کارخانه ی جدید شرکت-کارکنان کشتی که در آنها راه آهن. شرکت و کشتی نام مکان و یا سازمانی است که عده ای در آن به کار مشغول هستند.
the railroad's employees
the company's new factory
the ship's crew
5-اگر پس از کسره بدنبال اولین اسم اسمی به کار رود که دلالت بر اعضاء بدن انسان یا هر موضوعی مربوط به انسان باشد می تواند با استفاده از (s') بیان شود.
نیازهای بدن، هدف زندگی، به نام آزادی، پایان اعتصاب، روح عشق
the body's needs, life's aim, in freedom's name, the strike's end, love's spirit
یکی دیگر از اضافه های فارسی اضافه بیانی است که در آن مضاف الیه نوع و جنس مضاف را بیان می کند.
ظرف مسی، درخت سیب، میله آهنی، کف بتنی، دیوار سنگی، شعر عاشقانه.
در این حالت نیز اسم یا صفت بکار رفته بدنبال اولین اسم با افزودن کسره به هنگام بیان و بدون آن در نگارش ظاهر می شود و اسم قبل از خود را از جهت نوع و جنس مشخص می سازد. تفاوت آنها در دو زبان از این جهت اهمیت دارد که همانطوری که از مثالها مشخص است این نوع از اضافه هم می تواند با استفاده از صفت (بتنی-سنگی-عاشقانه) و هم به صورت اسم ظاهر شود. در حالی که در انگلیسی آنها را بصورت اسم بکار می برند.
a copper bowel
an apple tree
an iron rod
concrete floor
a love poem
a stone wall
اطلاع از نقش کلمات بعنوان اضافه بیانی به خواننده یا گوینده فارسی زبان امکان می دهد معادلی مناسب و مقبول ایجاد کند.
نکته مهم در این نوع اضافه این است که برخلاف شکلی که در آن اسم به عنوان صفت بکار می رود و می توانیم آنها را با عبارت اضافه با of بیان کنیم یا نمی توان این شکل را با عبارات اضافه بیان کرد و یا برای بیان آنها باید از حروف اضافه ای متفاوت با حرف اضافه of استفاده کرد و یا از سایر توصیف کننده ها استفاده نمود.
a bowel(made) of copper
a tree with apple
a rod(made) of iron
a floor made with concerte
a poem about love
a wall buitl of stone
آخرین نوع از تداخل زبان فارسی در ایجاد جملات نادرست به هنگام خواندن اتفاق می افتد. زمانی که یک زبان آموز ایرانی اقدام به خواندن جملات فارسی در زبان خود می کند مدام با ساختاری از جمله روبروست که فهم آن زمانی آشکار می شود که پس از پشت سر گذاردن کلمات به آخرین کلمه یعنی فعل برسد. و بدون رسیدن به فعل اگر زمینه ی کافی برای فهم آن جمله فراهم نشود درک جمله مشکل خواهد بود.
مثلاً در جمله "احمد توپ را پرتاب کرد" خواننده زمانی مقصود جمله را متوجه خواهد شد که به ترتیب کلمات احمد و توپ را بخواند و خود را به آخرین کلمه ی جمله یعنی فعل برساند. تا آنان را بصورت یک گروه کلمه معنی دار بیان کند. به این ترتیب خواننده با پشت سر گذاشتن کلمات یا گروه کلمات در جمله زمینه ای را فراهم می کند که او را به قصد جمله می کشاند. زمینه ی فراهم شده در فهم جمله دخالت مستقیم دارد مثلاً اگر در جمله ی فوق فعل جمله حذف شود زمینه ی مناسبی برای حدس آن فراهم نمی شود. و فعل جمله را نمی توان به درستی حدس زد. افعالی که بتواند جمله ای با این زمینه را تکمیل کنند کلماتی چون انداخت-پرتاب کرد-خرید-گم کرد و غیره خواهد بود. در حالی که اگر عبارت "به زیرزمین" را به جمله اضافه کنیم حدس فعل با مفهوم پرتاب کرد یا انداخت به صورت ناخودآگاه انجام می گیرد.
یک زبان آموز ایرانی که سالها با ساختار جمله در زبان مادری خود انس گرفته است و نحوه ی بیان جملات و درک آن را بصورت خودکار بر اساس آنچه که بیان شد پایه ریزی کرده است در امر خواندن جملات به زبان دیگر به همان طریقی عمل می کند که در زبان مادری عمل کرده است در نتیجه نه تنها زمینه مناسبی برای حدس کلمات فراهم نمی کند بلکه فهم و درک جمله را نیز برای خود مشکل خواهد ساخت و برداشت او از جمله به مانند برداشت او از جمله به هم ریخته ی فارسی خواهد شد.
بعبارت دیگر زبان آموز طبق عادت خواندن جملات به زبان مادری کلمات زبان خارجی را از اولین کلمه ی جمله آغاز کرده و یکی پس از دیگری کلمات را تا انتهای جمله پشت سر گذارده و همزمان به معنی کلمات خوانده شده می اندیشد و به همان ترتیب قرارگرفتن کلمات انگلیسی معنای کلمات را از پس یکدیگر بکار می گیرد. حاصل کار جمله ای می شود که فقط کلمات آن فارسی بوده و مشابه جملات برهم ریخته فارسی خواهد بود، زیرا جملات انگلیسی ساختاری کاملاً متفاوت از ساختار زبان فارسی نوشته می شوند.
مثلاً اگر مراحل فوق را در جمله انگیسی
The boy threw the ball.
دنبال کنیم مفهوم آن به شکل زیر خواهد بود.
1-پسر انداخت توپ.
نتیجه کار یک جمله ی منطقی فارسی نبوده و تنها کلمات فارسی بصورت یک جمله به هم ریخته از پی یکدیگر به کار رفته است. در نتیجه خواننده سعی خواهد کرد تا با جابجایی بعضی از کلمات مفهومی روشن به جمله خود بیافزاید لذا با انتقال فعل جمله به انتهای جمله به کلمات زیر خواهد رسید:
2-پسر توپ انداخت.
علیرغم این جابجایی و نزدیکتر ساختن جمله به ساختار فارسی هنوز هم کمبود جمله احساس می شود و این کمبود با افزودن "را" به صورت:
3-پسر توپ را انداخت. تبدیل می شود.
در رسیدن به جمله ی قابل قبول، مراحلی پشت سر گذارده می شود که به شرح زیر خواهد بود:
با هدف رسیدن به جمله ی(3)یعنی جمله ای قابل قبول با ساختار جملات فارسی خواننده سعی بر این داشته است که کلمات را چنان از پی یکدیگر بکار گیرد که با قالب جملات فارسی مطابقت کامل داشته باشد. و به این منظور باید از نقش کلمات بعنوان کلمات هسته اصلی جمله با خبر باشد و عمل خواندن جملات خارجی را انتخاب کلمات از آن زبان مطابق ساختار جملات زبان مادری خود بداند و بی توجهی به آن مشکلات زیر را برای خواننده به همراه خواهد داشت:
1-درک و استنباط جمله از سوی خواننده زمانی که مفهوم بعضی از کلمات برای وی مشخص نباشد به حداقل رسیده و حتی گاهی اوقات غیرممکن می شود.
2-حدس کلمات ناآشنا که در زبان مادری به صورت ناخودآگاه انجام می پذیرد کاملاً ناممکن می شود.
3-خواننده بخاطر جابجا کردن کلمات در رسیدن به یک جمله معنی دار با خستگی ذهنی روبرو می شود.
4-ایجاد احساس وحشت و ناتوانی در برخورد با جملات طولانی.
5-احساس نیاز به داشتن مفهوم همه ی کلمات جمله و حتی متن قبل از عمل خواندن (که اکثراً عدم توانایی درک جمله و متن، به ضعف خواننده در ندانستن یا فراموش کردن معنی لغات ارتباط داده می شود)
6-از دست دادن انگیزه ی یادگیری زبان.
در نتیجه به منظور فهم درست جمله و یا حدس کلمات ناآشنا در آن جمله زبان آموز باید نحوه ی برخورد با جملات خارجی را چنان پایه ریزی کند که با کنار هم قراردادن مفاهیم کلمات آن زبان به جمله ای مطابق، ساختار جملات فارسی برسد در غیر این صورت در درک جمله با مشکل جدی روبرو خواهد شد.

پی نوشت ها :

1-گروه زبان انگلیسی-دانشگاه تبریز.

منابع تحقیق:
1. Brown.h.Douglas.principles of Language learning and Teaching. Englewood Cliffs,W.J: Prentice Hall,1980.
2. Emery, Donald w.Sentence Analysis. New york Holt Rinehart and Winston,1961.
3. Hill,L.A.A Guide to Correct English. Fair Lawn,N.J: Oxford University Press,1979.
4. Manuchehri,Parivash. "Explaining problems of Iranian Students by Comparing English to Farsi Verb Forms. TESOL Quarterly, 8(1974), 171-76.
5-Quirk, Randolph,and Others. A Grammar of Contemporary English. London: Longman, 1973.
1- دستور زبان فارسی پنج استاد، عبدالعظیم قریب-ملک الشعراء بهار-بدیع الزمان فروزانفر-جلال همائی-رشید یاسمی/کتابفروشی مرکزی 1350
2- دستور زبان فارسی، پرویز ناتل خانلری/انتشارات بابک 2535

منبع مقاله :
میرعمادی، سیدعلی؛(1379)، مجموعه مقالات چهارمین کنفرانس زبانشناسی نظری و کاربردی(جلد اوّل)، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، چاپ اوّل



 

 

نسخه چاپی