بررسی اصل «معاشرت به معروف میان همسران »از منظر قرآن کریم (4)
بررسی اصل «معاشرت به معروف میان همسران »از منظر قرآن کریم (4)

 

نویسندگان:دکتر ناصر قربان نیا / معصومه حافظی
استادیار دانشگاه مفید / کارشناسی ارشد معارف قرآن



 

6. نمونه هایی از معاشرت اخلاق محور در بین همسران در قرآن کریم

قرآن کریم، بر روابط اخلاق محور در خانواده بسیاراهتمام می ورزد و در این خصوص ارتباط مصلحانه و مشفقانه را در بین همسران نه تنها ترجیح می دهد، بلکه آن را الزامی اخلاقی به شمار می آورد، این بینش را می توان از زوایای گوناگون کلام پروردگار برداشت نمود. دراین مجال، از باب اختصار تنها به ذکر چند مورد اکتفا می شود.

1-6. ادای سوگند ایوب در خطای همسر

خداوند متعال در جریان سوگند حضرت ایوب در ارتباط با خطای همسر او می فرماید : «یک بسته تر که به دستت برگیر و [همسرت را] با آن بزن و سوگند مشکن، ما او را شکیبا یافتیم...»(1)ابن عباس در این خصوص می گوید : «دلیل این تصمیم ایوب آن بود که شیطان درآستانه بهبودی او، بر همسرش آشکار گردید و به او گفت : من شوهرت را شفا می بخشم و برای این کار پاداشی جز این نمی خواهم که پس از بازیافت سلامتی اش بگویی: تو او را شفا بخشیده ای!» (طبرسی، 1380ش، ج12، ص419) برخی نیز به نقل از تفسیر مجمع البیان، آورده اند: «دلیل این تصمیم ایوب آن بود که همسرش از پی کاری روان شد و در بازگشت اندکی دیرآمد. آن بزرگوار که از فشار درد و رنج و تأخیر او ناراحت شده بود، سوگند یاد کرده که پس از بهبودی کامل یکصد تازیانه به او بزند.» (همان) گفتنی است خداوند متعال ادای سوگند ایوب را حتمی می شمارد؛ اما از سویی دیگر، مصداق نذر ایوب را اخلاقی نمی شمارد، بلکه شکیبایی ایوب را می پسندد و به او می گوید : برای ادای سوگندت، دسته ای از «ضغث»
ـ نی بوریا (ابن منظور، 2000 م، ج9، ص 47) ـ را در دستت بگیر و این گونه نذرت را ادا کن. بدون شک، در جامعه عصرایوب، زدن زن به دلیل خطای او، باید پذیرفته و متعارف باشد که ایوب پیامبر در مقام نبوت و عصمت و درحالی که آراسته به فضایل اخلاقی است، بدان مبادرت می کند؛ اما با وجود این، این نوع رفتار در نزد پروردگار رحیم پذیرفته نیست. گویی در نزد پروردگار، قوانین بدون محبت و عشق، گذشت و عفو و رحمت و شفقت در روابط همسران، شایسته و مناسب نیست. ازاین رو، خداوند به منع خشونت در روابط این زوج می پردازد و از ایوب می خواهد به نحوی به نذرش عمل نماید که به روابط اخلاقی خانواده آسیبی وارد نیاید. به تعبیری دیگر، ازایوب می خواهد که با همسرش به نحو معروف و شایسته رفتار کند.

2-6. صلح زن و احساس مرد

یکی دیگر از مصادیق اخلاقی روابط همسران، آنجاست که پروردگار غفور و محسن، علی رغم پذیرفتن حق دادخواهی زن در هنگام نشوز و نافرمانی مرد، الگوی شایسته ای را که به حق موجب حفظ نظام مقدس خانواده می گردد، ارائه می دهد و می فرماید: وَالصُّلْحُ خَیْرٌ(نساء:128) و از طرفی دیگر در ادامه، سوء استفاده مردان از قدرتشان را با حلقه احسان و تقوای الهی گره می زند و می فرماید : وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبیِراً. اینجاست که باور قرآنی مبنی برمحوریت معاشرت به معروف در خانواده، خود را نشان می دهد. برای درک این حقیقت، توجه به این نکته حایزاهمیت است که زن در این خصوص می تواند به محکمه مراجعه نموده، خواهان حق خود باشد و مرد هم می تواند به طریقی همسر خود را طلاق دهد؛ اما ازآن رو که تکیه براین نوع حقوق، نمی تواند احیاگر محبت و صفای
روابط همسران باشد، در تمدن درخشان اسلامی جایگاه قابل توجه ای ندارد، بلکه آموزه ها و گزاره های دینی در این حیطه، معاشرت اخلاقی را بر تمام آن حقوق ترجیح می دهد.

3-6. ادای مهریه با طیب خاطر

اعطای مهریه به زن، از جمله وظایف مرد در شریعت اسلامی است. ازحیث حقوق، مرد وظیفه دارد که مهریه زن را به او پرداخت نماید؛ اما خداوند متعال دراین محور، تنها عملکرد حقوقی مرد را کافی نمی شمارد و ازاو می خواهد که مهریه را از روی رضایت خاطر تقدیم کند؛ چنان که در این رابطه می فرماید : «و مهر زنان را به عنوان هدیه ای از روی طیب خاطر به ایشان بدهید»(2)گفتنی است که دراعمال حقوقی همچون پرداخت مهریه، نیت انسان ها مدخلیتی ندارد؛ اما خداوند متعال خواستار اعمال روابط حقوقی همسران، به شکل شایسته و پسندیده است، به گونه ای که مرد در هنگام اعطای مهریه به همسرش، آن را از روی رضایت کامل و طیب خاطر تقدیم نماید. چنین نیتی نشان از آن دارد که معاشرت مرد با همسرش از منظر قرآن کریم، باید برپایه اخلاق و معاشرت پسندیده باشد.

4-6. بخشش مهریه توسط زن

خداوند متعال طی آیاتی از قرآن کریم، بر اعطای حقوق زن توسط شوهر، تأکید ورزیده و آن را درقالب عباراتی همچون فَمَتّعُوهنّ (احزاب:49) و یا همان عبارت شریفه وَ آتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَهً ارائه می دهد؛ اما ازسویی دیگر، بخشش قسمتی از مهریه را توسط زن محترم شمرده و افزون بر حلال بودن آن برای مرد، آن را گوارا نیز می شمارد و می فرماید : «فَکُلُوهُ هَنِیئاً
مَّرِیئًا» (نساء:4)؛ آن را حلال و گوارا بخورید. شایان ذکراست کاربرد واژه «مَریئاً» در کنار «هَنیئاً» می تواند اذهان را به این نکته معطوف دارد که زن در جریان اعطای مهریه، موقعیت همسرش را درک نماید و تنها به فکرحقوق خود نباشد؛ همان گونه که امام صادق دراین رابطه فرمودند : « هر زنی که مهریه خود را به همسرش ببخشد، در برابر هرمثقال طلایی که می بخشد پاداش آزاد کردن بنده ای در راه خدا به او داده می شود.» (حرعاملی، [بی تا]، ص 37-36)
بی تردید، این نحوه رفتارها حکایت بارزی از روابط اخلاق محور همسران است و همواره در نزد عرف، رفتاری کاملاً شایسته و نیکو محسوب می گردد.

نتیجه

با عنایت به آنچه مطرح شد، چنین به دست می آید که طبق فرهنگ قرآنی، هر یک از همسران باید با یکدیگر معاشرتی به معروف داشته باشند و از هرگونه روابطی که جنبه ایذاء و آزار داشته باشد بپرهیزند. گر چه به دلایلی چند خداوند درآیاتی از قرآن کریم به مردان امر فرموده است که با همسران خویش به معروف رفتارکنند، اما با عنایت به مجموعه آموزه های قرآنی، این دستور است که همسران، اعم از زن و مرد، باید بدان رفتار نمایند. با بررسی معنای «معروف» بیان شد که تشخیص معروف با عقل سلیمی است که متکی براصول و معیارهای شریعت اسلامی است. مطابق این معنا، حسن معاشرت میان همسران عبارت از رفتاری است که در نزد عرف خردمندانه متدین، پسندیده و رضایت بخش باشد. با توجه به اینکه مصادیق معروف می تواند در زمان ها مکان های مختلف، متفاوت باشد. بنابراین، در روابط خانواده، در هرعصری باید مطابق مصادیق معروف درآن زمانه که با اصول معارف دینی سازگاراست عمل شود. از این رو، لازم است مسائل مربوط به رابطه همسران در هر عصری، همراه با پیشرفت و ترقی خردمندان متدین، تحت حاکمیت چنین اصلی قرار گیرد.
منابع تحقیق:
* قرآن کریم؛ ترجمه محمد مهدی فولادوند.
1. آلوسی بغدادی، شهاب الدین السید محمود؛ روح المعانی فی تفسیرالقرآن العظیم و السبع المثانی؛ بیروت : داراحیاء التراث العربی، [بی تا].
2. ابن عاشور، محمد الطاهر؛ تفسیر التحریر و التنویر؛ [بی جا] :[بی نا]، [بی تا].
3. ابن منظور، جمال الدین محمد بن مکرم الافریقی المصری؛ لسان العرب؛ بیروت : دارصادر، 2000 م.
4. جر، خلیل؛ لاروس، باریس : مکتبه لاروس، 1973م.
5. حر عاملی، محمد بن الحسن؛ وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه؛ تعلیق : ابی الحسن الشعرانی؛ بیروت : داراحیاء التراث العربی، [بی تا].
6. راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات الفاظ القرآن الکریم؛ قم : ذوی القربی، 1423ق.
7. سیوطی، جلال الدین و محلی، جلال الدین، تفسیرجلالین؛ بیروت: مؤسسه النور للمطبوعات، 1416ق.
8. صادق نوبری، عبدالمجید؛ کشف الحقائق عن نکت الآیات و الدقائق؛ تهران : اقبال، 1381 ش.
9. طباطبائی، سید محمد حسین؛ تفسیر المیزان؛ ترجمه: سید محمد باقر موسوی همدانی؛ قم : دفتر نشرانتشارات اسلامی، 1374 ش.
10. طبرسی؛ فضل بن الحسن؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ ترجمه، تحقیق و نگارش علی کرمی؛ تهران : فراهانی، 13801ش.
11. طوسی، محمد بن الحسن؛ التبیان فی تفسیرالقرآن؛ بیروت : داراحیاء التراث العربی، [بی تا].
12. ــــــــــــــــ؛ المبسوط فی فقه الامامیه؛ [بی جا]؛ المکتبه المرتضویه لاحیاء الآثارالجعفریه، [بی تا].
13. فضل الله، سید محمد حسین؛ من وحی القرآن؛ بیروت: دارالملاک للطباعه و النشر، 1419 ق.
14. فیروزآبادی، مجدالدین محمد بن یعقوب؛ القاموس المحیط؛ بیروت : دارالجبل، [بی تا].
15. فیض کاشانی، ملا محسن؛ تفسیر الصافی؛ تهران : مکتبه الصدر، 1416ق.
16. قرائتی کاشانی، محسن؛ تفسیر نور؛ تهران : مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1383ش.
17. قربان نیا، ناصر و همکاران؛ بازپژوهی حقوق زن؛ تهران، روز نو، 1384 ش.
18. قرطبی، محمد بن محمد؛ الجامع لِاَحکام القرآن؛ تهران : ناصر خسرو، 1364 ش.
19. گنابادی، سلطان محمد؛ تفسیر بیان السعاده؛ بیروت : مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1408ق.
20. مدرسی، سید محمد تقی؛ من هدی القرآن؛ تهران : دارمحبی الحسین، 1419 ق.
21. مقاتل بن سلیمان؛ تفسیر مقاتل بن سلیمان؛ بیروت : داراحیاء التراث، 1423ق.
22. مقری فیومی، احمد بن محمد بی علی؛ المصباح المنیر؛ [بی جا]: دارالفکر، [بی تا].
23. مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از همکاران؛ تفسیر نمونه؛ تهران : دارالکتب الاسلامیه، 1377 ش.

پی نوشت ها :

1ـ وَ خُذْ بِیَدِک ضِغْثاً فَاضرِب بِّهِ وَ لا تحْنَث إِنَّا وَجَدْنَاهُ صابِراً (ص:44).
2 ـ وَ ءَاتُوا النِّساءَ صدُقَاتهِنَّ نحْلَهً (نساء:4).

منبع مقاله :
نشریه بانوان شیعه، شماره 20



 

 

نسخه چاپی