رابطه با افراد سلطه جو
رابطه با افراد سلطه جو

 

نویسنده: قاسم قاضی




 

رابطه ی خویشتن سازانه بین دو نفر رابطه ای است که یک فرد خود را با دیگری در ارتباط دل به دل بداند. منظور از «دل به دل» قابلیت های درونی است که می توان آن ها را خود واقعی، روراست، یا خویشتن ساز هر فرد دانست.
انسان خویشتن ساز از طریق آشکار کردن قابلیت های متعدد فعال و فعل پذیر خود نظیر دلسوزی و ابراز وجود، راه را برای «فهم» خود به خودی خویشتن و دیگران هموار می کند. وی دیگران را شیء نمی داند، بلکه در عین حال که شخصیت خود را حفظ می کند و قدر می نهد، با دیگران نیز «تماس» برقرار می کند.

مثال:

زن و شوهر درباره ی فرزندان شان صحبت می کنند. زن می گوید: ‌«به نظرم چندان با دخترت صمیمی و نزدیک نیستی.» اگر زن در اظهار این جمله تشویق شود ممکن است بین آن ها بحث مهم و با ارزشی درگیرد، حتی امکان دارد شوهر تاکنون از آشکار کردن احساس دلسوزی نسبت به دختر خود بیمناک بوده است. مادر این مرد به قدری او را تحت کنترل درآورده که به طور کلی از برقراری ارتباط نزدیک با زن ها احساس ترس می کند و به این جهت در جبهه ی مخالف قرار می گیرد و می گوید:‌ «برعکس من فکر می کنم تو به دخترمان نزدیک نیستی.» و دامنه ی صحبت را قطع می کند. ولی لحظه ای بعد اضافه می کند: «راستی، فکر می کنم لازم است درباره ی تعطیلی آخر هفته که دخترمان برای خودش برنامه ای ترتیب داده است صحبت کنیم که آیا باید به او اجازه ی رفتن بدهیم یا خیر.»
واضح است که بسیاری از ارتباط ها را نمی توان در این سطح حفظ کرد زیرا تماس حاصل کردن زمان می خواهد و مستلزم صرف انرژی است، و به این ترتیب اکثر ارتباط ها الزاماً اتفاقی و سطحی می باشند. در عین حال، یک فرد نه تنها بدون داشتن یک یا دو ارتباط پرمعنا از نوع تماس اقناع نمی شود، بلکه به مرحله ی خویشتن سازی یا بالفعل کردن قابلیت های بالقوه ی خود نیز نمی تواند برسد.
منبع مقاله : قاضی، قاسم؛ (1387) سلطه جویی: از سلطه جویی تا خویشتن سازی، تهران: نشر قطره



 

 

نسخه چاپی