ورود ارتش سرخ و فرصت طلبی های حزب توده دراستان گلستان (4)
ورود ارتش سرخ  و فرصت طلبی های حزب توده دراستان گلستان (4)

 

نویسنده:غلامرضا خارکوهی *




 

اقدامات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی توده ای ها

حزب توده در استان گلستان علاوه بر فعالیت های درون حزبی، اقدامات مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انجام می داد: مثل برگزاری تئاتر و نمایش ها برای ترکمن ها و فارس ها به زبان خودشان اجرا می گردید. تشکیل کتابخانه با کتاب هایی در مورد پیشرفت های شوروی، شخصیت و افکار لنین و استالین و سایر شخصیت های کمونیست ایرانی و خارجی و همچنین تشکیل کلاس های آموزشی و جلسات سخنرانی و برگزاری کنفرانس از دیگر فعالیت های حزب توده در گرگان و دشت بود.
[سربرگ ] حزب توده ایران
[از:] کمیته محلی گنبد کاووس و توابع
[به:] جناب................
روز جمعه 25- 1- [سال] 24ساعت 5 /6 بعدازظهر، کنفرانس با برنامه زیر در کلوپ حزب توده ایران [ در گنبد] ایراد خواهد شد. خواهشمند است با حضور خود درساعت مزبور، اعضای حزب و اتحادیه را سرافراز فرمایید:
1. سرود حزبی؛ وسیله سازمان جوانان
2. طایفه مسیبی؛ [موضوع سخنرانی به ] وسیله آقای انصاری
3. چرا عضو حزب توده ایران شدم؛ [موضوع سخنرانی به] وسیله آقای محمدی
4. از دولت 20 ساله رضاخان چه دیدم؛[موضوع سخنرانی به ] وسیله آقای نیازی
5. ما و کارمندان دولت؛[موضوع سخنرانی به]وسیله آقای بهلکه مسئول کمیته محلی و توابع. (1)
گاهی هم توده ای ها به مانورهای خیابانی واجتماعی می پرداختند وبا تشکیل میتینگ ها و تجمعات و راهپیمایی ها، خواسته های عادی خود را، از زبان مردم اعلام می کردند؛ چنان که یک روزآنها اجتماع عظیمی با شرکت هواداران خود در محوطه مصلای گرگان برگزار کردند که در آنجا آقای فهیم علوی رئیس دادگستری گرگان (که تمایلات چپی داشت و از توده ای های رده بالا بود) با بیان گرم وگیرای خود سخنرانی مفصل و مهیج و فتنه انگیزی ایراد کرد که همین سخنرانی سبب شد تا مردم و احزاب مخالف این شهر، در مقابل حزب توده صف آرایی کنند و علیه آن جبهه گیری نمایند؛ لذا فردای آن روز قبل از نماز ظهر، سیل جمعیتی بیش از حضور توده ای ها درمصلای شهر – که دادستان گرگان هم از جریان امر مطلع بود- با همگامی جمعی از روحانیون بزرگ شهر از جمله دونفر از روحانیان بزرگ گرگان آقایان رئیس الذاکرین و میربهبهانی، به طرف میدان شهرداری که دفتر و تشکیلات حزب توده در آن محدوده بود، به راه افتادند و جنایات روسها را محکوم نمودند و در عصر همان روز مردم هم در مقابل چشم نگهبانان به دفتر حزب توده ریختند و میز و صندلی و پرونده و روزنامه های موجود آنها را به خیابان پرتاب کردند و با این جهش و جنبش ملی به راستی از تند روی های توده ای ها و دخالت روس ها در گرگان تا حدودی جلوگیری نمودند.(2)
اینک نمونه ای از قطعنامه ها و خواسته های توده ای ها را – درپوشش مسائل قومیتی ترکمن ها – در دوره حضور روس ها دراستان گلستان با هم مرور می کنیم.
1.ابقای پنج آموزگار ترکمن ویک نفر آذربایجانی را که به عنوان انتقال به نقاط دور دست تبعید شده اند خواستاریم.
2.کلیه مأموران خائن دولت مخصوصاً فلک فرما جاسوس مختاری(3) و همه کاره شهربانی و خود رئیس فرهنگ گرگان که به تحریکات سیاسی علیه ترکمن ها ادامه می دهند، باید هرچه زودتر به مرکز احضار شوند.
3. دستور تشکیل انجمن های ایالتی و ولایتی که بر طبق قانون اساسی از لوازم مشروطیت است باید به فوریت در سرتاسر ایران صادر گردد.
4. دولت تنها با نظر استثماربه ترکمن نگاه نکند و باید اقدام فوری برای تأمین مایحتاج ضروری زندگانی ( نان، فرهنگ، بهداشت) به عمل آید.
5. تفاوت نرخ خرید غله ترکمن با سایر نقاط گرگان یکی از هزاران دلیل ما بر عدم توجه دولت مرکزی به دهقانان ترکمن می باشد و باید هرچه زودتر به این قبیل تبلیغات غیر قانونی که عواقب وخیم دربردارد خاتمه داده شود. (4)
تشکیل « اتحادیه کارگران و زحمتکشان گنبد کاووس » و «اتحادیه کشاورزان و دهقانان» و مشابه آن در سایر شهرهای این منطقه از دیگر فعالیت های حزب توده بود. این عناوین در واقع واژه های جذاب تشکیلاتی بودند برای گسترش حیطه نفوذ حزب توده؛ تا درفرصت مناسب، از
کارگران به عنوان سیاهی لشکر و اهرمی برای ایجاد فشار به دولت استفاده نمایند و هر وقت اراده کردند دستور اعتصاب و میتینگ بدهند و برای انتخابات مجلس از آرای آنها سوء استفاده نمایند و خلاصه درپس خواسته های کارگران، اهداف و خواسته های شوروی را به دولت و جامعه ایران تحمیل نمایند. کار توده ای های گرگان و دشت به آنجا کشید که زیر همین عناوین کارگری، دست به باجگیری از کسبه، تجار و کارخانه داران می زدند و گاهی حتی آنها را مورد تهدید وضرب و شتم قرار می دادند. آنها سعی داشتند کشاورزی و خواروبار و تولیدات اقتصادی منطقه را در سیطره خود داشته باشند که از این راه با زورگویی ها و باجگیری های خود، منافع اقتصادی زیادی به جیب زدند. تشکل های کارگری از نظر سیاسی و اقتصادی برای سران حزب توده آنقدر مهم بود که گاهی بر سر مسئولیت آن رقابت های سختی بین سران حزب درمی گرفت.
هریک از اتحادیه های کارگری دارای ارکان مختلفی مثل هیئت مدیره، مدیرعامل، قسمت مالی، قسمت تبلیغات و... بود که هر از چندگاهی تشکیل جلسه می دادند و به بررسی فعالیت های خود می پرداختند؛ به طورمثال در تاریخ 1 /8 /1324 تعداد 18 نفر به اسامی زیر:
1. معمی حاجی، عضو هیئت عامله اتحادیه
2. مرادقلی قاضی، هیئت عامله اتحادیه
3. قلیچ دردی حاجی، هیئت عامله اتحادیه
4. ملا رجب، هیئت عامله اتحادیه
5. کریم
6. ملاتقی محمدی
7. ملا عبداله
8. نورمحمد متقی، عضو کمیسیون تفتیش حزب
9. گل محمد محمدی
10. نورمحمد عاشور پور
11. قربان نظر رابطی
12. بهرام نیازی
13. شادمان، عضو کمیسیون تبلیغات حزب
14. نوبتی
15. رحیم گوکلانی
16. بهرام قلیچ نیازی
17. سوداگر، عضو کمیسیون مالی
18. عبدالرحیم مدرسی، عضو کمیته
به عنوان اعضای هیئت عامله اتحادیه کشاورزان گنبد کاووس و توابع، در دفتر کمیته محلی حزب توده گنبد کاووس به ریاست آقای بهلکه در ساعت 8 بعد ازظهر جمع شدند و در مورد مسائل مهم حزبی به شور ومشورت پرداختند. هر کمیته محلی استان گلستان، خود شامل چند حوزه و اتحادیه وکلوپ و کمیسیون بود که فعالیت می کردند؛ مثل کمیسیون تبلیغات، کمیسیون تفتیش، کمیسیون مالی، اتحادیه دهقانی، اتحادیه کارگران، سازمان جوانان، حوزه1، حوزه2، قسمت شکایات، قسمت نمایش و...
علاوه براین، سعی حزب توده، در جذب همه قشرها درگرگان و دشت بود و تنها معطوف به کارگران وکشاورزان نمی شد، بلکه روشنفکران، آخوندهای ترکمن، معتمدین محلی، دانش آموزان، جوانان، دانشجویان، کارمندان، مقامات سیاسی و نظامی و نیز بانوان را جذب می کردند و زیر پوشش شعارهای صنفی برای آنها برنامه داشتند که مخصوصاً با تشکیل «سازمان جوانان» تلاش زیادی برای جذب این قشر و شست وشوی مغزی آنان به عمل می آوردند. این افراد با شیوه های مختلف تغذیه فکری می شدند که رایج ترین آن انجام سخنرانی های سیاسی – حزبی ونیز کتاب های سیاسی و مطبوعات وابسته به حزب توده بود؛ مثل: مردم، رهبر، شهباز، به سوی آینده، نویدآزادی، جوانان دموکرات، مجله صلح، مصلحت، کبوتر صلح، چلنگر، دژ، جرس، قوس وقزح، رنگین کمان، شجاعت، بانگ مردم، رنج و گنج،
سرود فردا، دنیای امروز و... که ( به تدریج در فاصله شهریور20 تا کودتای 28 مرداد32)
توسط حزب توده ایران منتشرمی شد(5)و نقش مهمی در تغذیه فکری اعضا و سمپات های آن در تهران و سایراستان ها داشت؛ چنان که در تاریخ 5 بهمن سال 1323 خ مسئول کمیته محلی حزب توده گنبد کاووس از کمیته مرکزی در تهران تقاضای ارسال کتب سیاسی و روزنامه های توده را نمود تا در اختیار اعضا قرار دهد.

پی نوشت ها :

*تاریخ نگار انقلاب در استان گلستان و کارشناس ارشد مدیریت آموزشی .
1. آرشیو اسناد شخصی مؤلف .
2. هفته نامه گرگان امروز (25 /8 /83)، مقاله سید محمد کاظم مداح.
3. سر پاس رکن الدین مختاری در طول سال های 1314 تا 1320 خ، رئیس کل شهربانی دولت رضاخان بود که در مدت صدارت او، شهربانی به یک جهنمی تبدیل شد و هزاران نفر دستگیر، زندانی، شکنجه، تبعید، فراری، ناقص العضو، مقتول و بی سرپرست شدند؛ به طوری که برای تشریح جنایات، کشتارها و شکنجه های او نسبت به مردم بی گناه و مخالفان رضا شاه باید کتاب مستقلی نوشت. متأسفانه او پس از سقوط رضاخان به جای آن که به جرم جنایات بی شمارش محاکمه و اعدام شود، به دلیل همان خوش خدمتی هایش به پهلوی اول، توسط دوم مورد حمایت قرار گرفت و از آن پس زندگی خوش و آرامی توأم با ثروت کلانی داشت. تا این که در سال 1350 از دنیا رفت و به جنایت کاران تاریخ پیوست (برای اطلاع بیشتر رک: خسرو معتضد، پلیس سیاسی عصر بیست ساله؛ قمی تفرشی، پلیس خفیه ایران.)
4. اگر به این خواسته ها دقت شود در می یابیم که شباهت زیادی به مواد قطعنامه های آتش افروزان کمونیست جنگ گنبد ( سازمان چریک های فدایی خلق و کانون فرهنگی – سیاسی خلق ترکمن) در نخستین ماه های پس از پیروزی انقلاب اسلامی دراستان گلستان وجود دارد. البته اگر خواسته ها هم بحق بود، ولی نامبردگان بدین وسیله قصد اغتشاش داشتند، نه قصد خیرخواهی برای مردم.
5. تحلیلی از مبارزات ملی شدن نفت صنعت نفت ( حزب ایران وابسته به جبهه ملی )، تهران،[بینا]، [بی تا]، احتمالاً قبل از انقلاب ص 112.

منبع مقاله :
نشریه 15 خرداد، شماره21



 

 

نسخه چاپی