تجارت بندر لنگه در نیمه‌ی اول قرن بیستم
تجارت بندر لنگه در نیمه‌ی اول قرن بیستم

 

نویسنده: الهام لطفی
منبع: راسخون



 

چکیده:

ایران همواره در طول تاریخ به دلیل موقعیت استراتژیکی و حساس خود، طرف توجه دول خارجی بوده است. بعد از کشف راه‌های دریایی، توسط کشورهای اروپایی این جریان تشدید شد و این کشورها به تدریج، موفق به تاسیس شرکت‌های تجاری و حتی کنسولگری در بنادر این منطقه شدند؛ از جمله این بنادر، بندر لنگه بود که در حد فاصل بین بوشهر، در غرب و بندر عباس در شرق قرار داشت. بندر لنگه در آن زمان، یکی از بنادر مهم ایران محسوب می‌شد و به علت عمق زیاد، لنگرگاه کشتی‌های تجاری اروپایی بود. کشورهای اروپایی مانند انگلستان و آلمان و...، در این بندر تجارت خانه‌هایی تاسیس کردند و بندر لنگه به یکی از مهم‌ترین مراکز صادرات و واردات ایران تبدیل شد .
حال با توجه به نقش مهمی که بندر لنگه در تجارت منطقه و خلیج فارس داشته است، در این پژوهش برآنیم با استفاده از روش تحقیق توصیفی‌تحلیلی، به بررسی وضعیت تجارت بندر لنگه در نیمه‌ی اول قرن بیستم بپردازیم و در پی پاسخ‌گویی به این پرسش باشیم که عوامل موثر در رونق و رکود تجارت در این منطقه چه بود؟

کلید واژه:

تجارت، خلیج فارس، بندر لنگه، تجارت خانه، قرن بیستم .

وجه‌تسمیه و پیشینه تاریخی بندر لنگه

واژه‌ی لنگه، در لغت به‌معنای تک، فرد، یکتا، بی‌همتا و نادر است. این بندر در حومه‌ی شهرستان لار در طول جغرافیایی 54 درجه و 53 دقیقه از گرینویچ و عرض جغرافیایی 26 و 33 دقیقه واقع است. ارتفاع آن از سطح دریا، به ‌طور متوسط، پنج متر می‌باشد. لنگه در 306 کیلومتری جنوب ‌شرقی لار و 616 کیلومتری جنوب‌ شرقی بندر بوشهر قرار دارد (ملک‌زاد، 1333: 79).
درگذشته به‌علت وجود مروارید فراوان و مرغوب در این بندر، آن را به نام شهر یا بندر مروارید می‌شناختند. این نام به‌مرور زمان، به لنگه تغییر یافت. بنابر برخی از روایات از آنجا که این بندر، همانند بندر بمبئی هندوستان است نام لنگه بر آن گذاشته شده است. گروهی براین باورند که لنگه معادل عربی لنجه، به‌ معنی بادیه ‌نشین و ییلاق است؛ چون مردم نواحی جنوبی خلیج ‌فارس تابستان را به‌ علت وجود آب و هوای مساعد در این بندر می‌گذراندند. به ‌مرور زمان، لنجه تبدیل به لنگه شد؛ پس لنگه معادل فارسی لنجه است (افشار سیستانی، 1378: 183).
قدمت تاریخی لنگه بیش از 2500 سال است. این بندر در زمان هخامنشیان، به گوگانا معروف بوده است. در ابتدای سده 17م، انگلیسی‌ها در این بندر فعالیت بازرگانی و تجاری می‌کردند. بعد از گذشت مدتی، دلسرد شدند و این منطقه را ترک کردند؛ اما در قرن 18م و در زمان پادشاهی نادر، با انگیزه و قدرت بیشتری به این بندر بازگشتند. در زمان کریم‌ خان زند، طایفه‌ی جواسم، به این منطقه کوچانده شدند. آن‌ها در تجارت و دریانوردی مهارت فوق‌العاده‌ای داشتند و سبب رونق بازرگانی لنگه شدند. این روند ادامه داشت، به‌گونه‌ای که در زمان قاجار از این بندر، به ‌عنوان عروس بنادر خلیج ‌فارس یاد می‌کردند. با آغاز جنگ جهانی اول، 1914م، رونق بازرگانی لنگه کاهش یافت. با جنگ جهانی دوم، 1945م، دوره‌ی افول و خاموشی لنگه آغاز شد (زنده‌دل، 1377: ۳۳ و ۳۴ ؛ افشارسیستانی، 1378 :42) .
بدین ‌ترتیب، بندر لنگه در طول تاریخ فراز و نشیب‌های بسیاری را پشت ‌سر گذاشته و همواره، به‌ عنوان یکی از بنادر مهم خلیج ‌فارس در توجه بوده است. با ورود استعمارگران به خلیج ‌فارس و کشید ه‌شدن دامنه‌ی دو جنگ جهانی به ایران، تجارت لنگه دچار رکود شد و رونق گذشته خود را از دست داد.

موقعیت تجاری بندر لنگه

بندر لنگه عمده‌ترین بندر لارستان ایران است که از قدیم با بحرین و سواحل عربستان، روابط بازرگانی داشته است. بندر لنگه به‌ علت موقعیت خاص جغرافیایی، داشتن اسکله‌ی مناسب و عمیق و نزدیک‌ بودن به بنادر جنوبی خلیج ‌فارس، در طول تاریخ توجه تجار و بازرگانان داخلی و خارجی جلب کرده است. این امر باعث رونق و آبادانی هرچه بیشتر این بندر شده است (کرزن،1362: 491) .
کشورهای انگلیس، آلمان، فرانسه و... باب روابط تجاری و بازرگانی بسیاری را با بندر لنگه آغاز و تجارت‌خانه‌هایی در آن تاسیس می‌کردند؛ به‌ دنبال ‌آن نیز حمل ‌و نقل دریایی و بازرگانی این منطقه را در اختیار می‌گرفتند. انگلیس از دیرباز درصدد نفوذ و در اختیار گرفتن تجارت خلیج ‌فارس بود؛ به‌طوری‌که در ابتدای جنگ جهانی اول، خلیج ‌فارس یک دریای بسته انگلیسی بود. از آنجا که انگلیس، نیروی دریایی قوی و مجهزی داشت، کشتی‌های آن همواره در طول سواحل خلیج‌ فارس در رفت ‌و آمد بودند. با توجه به ضعف دولت مرکزی ایران، بسیاری از بنادر خلیج‌ فارس در سلطه‌ی سیاستمداران و بازرگانان انگلیسی قرار گرفت. لنگه از جمله بنادری بود که انگلیسی‌ها در آن به ‌طور گسترده فعالیت می‌کردند (لیتن، 1367: 78).
درحدود یکصد سال پیش، انگلیسی‌ها به بسیاری از اهداف خود، در بندر لنگه دست یافتند. آنان موفق شدند، نخستین شرکت تجاری خارجی، به نام «گوپال کمپانی» را در بندر لنگه تاسیس کنند. بعد از این کشتی‌های متعدد این شرکت از اروپا و آمریکا به لنگه می‌آمدند؛ برای نمونه از آمریکا، کشتی‌ها سالی دوبار وارد لنگه می‌شدند و هر بار، صد هزار صندوق که هر صندوق حامل دو قوطی نفت بود، در این بندر تخلیه می‌کردند. با گذشت زمان نام این شرکت به «گری مکنزی» تغییر یافت. «ملکم» از جمله تجارت‌خانه‌های مهم انگلیس بود که علاوه بر بوشهر و بندرعباس، نمایندگی فعالی در بندر لنگه داشت. انگلیس در کنار تجارت‌خانه‌ها، شرکت‌های کشتیرانی فعالی در بندر لنگه داشت. ریاست این شرگت‌ها، با هندوهای تبعه‌ی انگلیس بود (نوربخش، 1382: 57 و دشتی، 1380: 198).
به ‌مرور زمان کشورهای دیگر نیز وارد صحنه شدند؛ ازجمله‌ی آن‌ها آلمان بود. اولین شرکت تجاری این کشور، به نام« ونکهاوس» را «رابرت وانکهوس» در بوشهر تاسیس کرد. یکی از مهم‌ترین شعبه‌های آن در لنگه شروع به کار کرد. این اولین تلاش آلمان‌ها، برای در هم‌ شکستن انحصار تجاری انگلیس در لنگه بود (فن میکوش، 1377: 89 و دشتی، 1380: 198).
از آنجا که بندر لنگه عمق فراوان و مناسبی داشت، کشتی‌هایی که وارد خلیج فارس می شدند، در این بندر لنگر می‌انداختند؛ به همین علت، اولین کشتی بخار وارد این بندر شده است. در اوایل قرن بیستم، بعد از اینکه اداره‌ی گمرکات ایران به نوز بلژیکی واگذار شد، او نمایندگان خود، به‌نام های بورژوا، لوکت، مورو، وی لم سن و کاترسل را برای اداره‌ی گمرک بندر لنگه فرستاد (وادالا، 1356: 16و62).
این آمد و رفت کشتی‌ها، همواره عامل مهم و موثری در رونق‌بخشی به تجارت و بازرگانی بندر لنگه بوده است.
روسیه یکی دیگر از قدرت های حاضر در خلیج فارس که در پی افزایش نفوذ خود، در این منطقه بود. این کشور برای دستیابی به این هدف، به رقابت با انگلیس می پرداخت. روسیه مبادرت به تاسیس شرکت های کشتیرانی در خلیج فارس کرد که مهم‌ترین آن‌ها شرکت «کشتیرانی و بخار روسی» بود. کشتی‌های این شرکت در سال چهار سفر انجام می‌دادند و به طور منظم، در بنادر جنوب از جمله لنگه رفت و آمد می‌کردند. نمایندگی این شرکت، در بندر لنگه را حاجی ععبدالرحمان بن کاظم بر عهده داشت (لیتن،1367: 118).

عوامل رونق تجارت بندر لنگه

عوامل گوناگونی در رونق تجارت و بازرگانی بندر لنگه دخیل بودند که از جمله‌ی این عوامل می‌توان به نکات زیر اشاره کرد:

۱. موقعیت مناسب بندر لنگه: عمق بسیار آب های بندر لنگه، این امکان را به کشتی‌های بزرگ می‌داد که تا نزدیک ساحل آمده و لنگر بیاندازند؛ پس سبب جذب کشتی‌های تجاری به این ناحیه می‌شد. در این زمان کشتی‌های بسیاری، برای حمل و نقل کالا و پست و مسافر به لنگه رفت و آمد می‌کردند. همچنین ساکنان نواحی جنوبی خلیج فارس مثل دبی، قطر، ابوظبی و.... مایحتاج خود را از لنگه تامین می‌کردند (نوربخش،1382: 51 و سعیدیان،1360: 1212).
۲. وجود بازرگانان بزرگ: به دلیل رونق تجارت بندر لنگه، تجار و بازرگانان زیادی برای خرید کالا و دادوستد مروارید به اینجا رو می آوردند.
۳. وفور ارز خارجی: بندر لنگه مرکز عمده‌ی صید و خرید و فروش مروارید بود. به‌ واسطه‌ی این خرید و فروش، ارز فراوانی وارد بندر می‌شد و این خود، عامل مهمی در جذب بازرگانان و رونق تجارت در این بندر بود. در کنار این عوامل، آزادی ورود کالاهای خارجی که بدون دریافت عوارض گمرکی و محدودیتی بود، توسعه‌ی تجارت بندر لنگه را سبب می‌شد (نوربخش،1382: ۵۱ و ۵۲).

صادرات بندر لنگه

مهم‌ترین کالای صادراتی بندر لنگه، مروارید بود که نصف حجم صادرات سالیانه را تشکیل می‌داد. علاوه بر این، بندر لنگه یکی از مراکز اصلی صادر کننده صدف‌های خوراکی در ساحل خلیج فارس به شمار می‌آمد. ساحل گشه‌ی این بندر، به ساحل صدف معروف بود و گفته شده صدف‌های این بندر از نظر طعم و وزن، با بهترین صدف‌های فرانسه رقابت می‌کرد. این صدف‌ها عمدتاً به بنادر اروپای صادر می‌شد.. بعد از مروارید، عمده‌ترین کالای صادراتی بندر لنگه، تنباکو بود که بیشتر، به بازارهای عثمانی صادر می‌شد. کالاهای دیگر مثل فرش و گلیم، خشکبار، گل سرخ، آنغوزه، سقز و... نیز از این بندر صادر می‌شد. قسمتی از این کالاها، مستقیماً به بنادر هندوستان، عدن، یمن، عمان و بنادر آفریقای شرقی حمل می‌شد و قسمتی دیگر را صاحبان کشتی‌های بادی هندی و یمنی و آفریقای خریداری و صادر می‌کردند (کرزن، 1362: 491 ؛ سدیدالسلطنه، 13۴۲: 170).

واردات بندر لنگه

عمده ترین تجارت بندر لنگه با هندوستان بوده و برنج، اصلی‌ترین کالای وارداتی از هند به این بندر بود. در کنار این، قند، شکر، چای، قهوه، قماش و در ماه‌های پاییز و زمستان، نفت روسیه مهم‌ترین کالاهایی بودند که وارد بندر می شدند. در نیمه‌ی اول قرن بیستم، همزمان با جنگ جهانی اول و دوم، بندر لنگه نیز مانند سایر نقاط ایران دچار رکود کشاورزی و قحطی شد و محصولات کشاورزی و آرد گندم و جو از سند و هند وارد این بندر می‌شد. در کنار این کالاهای اساسی، کالاهای لوکس و تجملی مانند شیشه آلات، بلورجات، چراغ، شمع، سماور، قوری و پارچه‌های ابریشمی وارد لنگه می‌شد؛ البته در زمان جنگ، به‌علت نامساعد بودن وضعیت زندگی مردم و نبود امکان خرید این کالاها از سوی مردم، کالاهای تجملی از فهرست اقلام وارداتی حذف شد. علاوه بر این ، در مقابل توتون و تنباکویی که ایران به عثمانی صادر می‌کرد، از عثمانی توتون تند و قوی‌تری، برای مصرف داخلی وارد می‌کرد(سدیدالسلطنه، 1371: 170).
در کنار کشتی‌های هندی که به طور منظم، در سواحل بندر لنگه تردد می‌کردند، لنگه توقف گاه کشتی های حامل کالا از انگلیس، فرانسه، آلمان و... نیز بود . قسمتی از کالاهای وارده به لنگه، به مصرف محلی در شهرها و روستاهای ایران می‌رسید و بقیه به نواحی جنوبی خلیج فارس صادر می‌شد (سدیدالسلطنه، 13۶۲: 170).

عوامل رکود بازرگانی در بندر لنگه

همزمان با جنگ جهانی اول و دوم، رکودی در تجارت بنادر شمالی خلیج فارس و از جمله لنگه ایجاد شد. به دنبال آن بنادر، رونق گذشته‌ی خود را از دست دادند و موقعیت برتر تجاری و رونق آن‌ها به شیخ نشین‌های جنوب خلیج فارس منتقل شد. عوامل موثر در این رکود را می‌توان چنین نام برد:

۱. رکود تجارت مروارید: صید مروارید یکی از مهم‌ترین کالاهای صادراتی بندر لنگه بود. گونه‌های مروارید مرغوب با درخشندگی و رنگ‌های گوناگون، در آب‌های این بندر صید می‌شد. این مرواریدها از نظر گونه، درشتی، جنس، زیبایی، شفافیت و رنگ در سراسر جهان کم نظیر بود. در آن زمان کشورهای بسیاری خواهان مروارید لنگه بودند. اما در اوایل قرن بیستم، به تدریج صید مروارید کاهش یافت و جایگاه خود را به مرواریدهای پرورشی داد. این امر باعث شد که بندر لنگه یکی از مهم‌ترین منابع ثروت خود را از دست بدهد. آنچه این معضل را تشدید کرد، دو جنگ جهانی بود که بر اثر آن قدرت خرید از سوی کشورهای طالب مروارید کاهش یافت. در نتیجه ضربه‌ی مهلکی بر تجارت مروارید بندر لنگه وارد آمد ( نوربخش،1382: 59 ؛ افشار سیستانی، 1378: 180).
۲. تاسیس گمرک: به دنبال تصویب قانون تاسیس گمرکات، در آغاز قرن بیستم میلادی، ورود کالاهای خارجی به صورت آزاد ممنوع شد و عوارضی برای ورود و خروج کالاهای تجاری دربافت می‌شد. پرداختن عوارض برای تجاری که آزادانه کالاهای خود را وارد و صادر می‌کردند خوشایند نبود؛ در نتیجه آنان سرمایه‌ی خود را به قشم و بنادر جنوبی خلیج فارس انتقال دادند (نورائی، 1385: 227).
۳. محدودیت‌های قانونی: در اواخر نیمه‌ی اول قرن بیستم، قانون انحصار تجارت خارجی به اجرا گذاشته شد. به موجب این قانون، ورود اجناس خارجی در انحصار دولت قرار گرفت و واردکننده برای ورود کالا نیازمند گواهی صدور و پروانه‌ی مخصوص بود. به دنبال این قانون، ورود بسیاری از کالاهای خارجی ممنوع شد. به همین دلیل واردات کالا و آمد و رفت کشتی‌های خارجی متوقف شد و این امر، روند مهاجرت تجار و بازرگانان را تشدید کرد و تجارت خارجی بندر لنگه از میان رفت (نوربخش،1382: 61 ؛ اقتداری،1356: 184). علاوه بر عوامل ذکر شده، نبود امنیت و ناتوانی دولت مرکزی برای ایجاد امنیت و سرکوب اشرار و راهزنان، رکود تجارت بنادر جنوب ایران خصوصاً لنگه را تشدید کرد. این امر منجر به مهاجرت بازرگانان داخلی و خارجی از این بندر شد و آن‌ها نقاط امن را برای ادامه فعالیت‌های تجاری خود برگزیدند (کاظم زاده، 1354: 556).

نتیجه

همان‌طورکه ذکر شد بندر لنگه یکی از بنادر مهم تجاری و بازرگانی ایران در طول تاریخ بوده است. موقعیت مناسب جغرافیایی و اقتصادی، همواره موجب رونق و آبادانی این بندر بوده است. لنگه به علت داشتن عمق زیاد و تجار فراوان، در طول تاریخ مهد تجارت جنوب ایران بوده است. این بندر از مراکز مهم صید و تجارت مروارید، در بین بنادر خلیج فارس بود؛ ولی به مرور زمان و در بین سال‌های 1900 و ۱۹۵۰م، با حضور دول خارجی و وقوع دو جنگ جهانی، کم‌کم آثار قحطی، خشکسالی و شیوع بیماری‌های واگیردار، در این بندر حکمفرما و باعث شد لنگه رونق گذشته‌ی خود را از دست دهد. در پی آن بسیاری از تجار و بازرگانان این بندر به سواحل جنوبی خلیج‌ فارس مهاجرت کردند و این از اهمیت و اعتبار بندر لنگه کاست.

پی‌نوشت‌:

کارشناس‌ارشد تاریخ ایران اسلامی

کتابنامه:
. افشار سیستانی، ایرج (1378)، شناخت استان هرمزگان، تهران، هیرمند.
. اقتداری، احمد (1356) خلیج فارس، شرکت سهامی کتاب‌های جیبی با همکاری موسسه انتشارات فرانکلین.
. دشتی، رضا (1380)، تاریخ اقتصادی و اجتماعی بوشهر در دوره قاجار با تکیه بر نقش تجار و تجارت، تهران، پازینه.
. زنده دل، حسن (1377)، مجموعه راهنمای جامع ایرانگردی استان هرمزگان، تهران، ایرانگردان.
. سدیدالسلطنه، محمدعلی (1371)، سرزمین‌های شمالی پیرامون خلیج فارس و دریای عمان در صد سال پیش، استخراج، تحشیه و تعلیقات از احمد اقتداری، تهران، انتشارات جهان معاصر.
. سدیدالسلطنه، محمدعلی (1362)، سفرنامه سدیدالسلطنه، تصحیح و تحشیه احمد اقتداری، تهران، به نشر.
. سدیدالسلطنه، محمدعلی(1342)، بندرعباس و خلیج فارس، تصحیح، مقدمه و فهارس از احمد اقتداری، به کوشش علی ستایش، تهران، کتابخانه ابن سینا.
. سعیدیان، عبدالحسین (1360)، دایره المعارف سرزمین و مردم ایران، تهران، انتشارات مجله علم و زندگی.
. فن میکوش، داگوبرت، واسموس، ترجمه کیکاوس جهانداری، قم، مرکز بوشهر شناسی با همکاری انتشارات همسایه.
. کاظم زاده، فیروز (1354)، روس و انگلیس در ایران1914-1864، تهران، فرانکلین.
. کرزن، جرج.ن (1362)، ایران و قضیه ایران، ترجمه ع وحید مازندرانی، تهران، علمی و فرهنگی.
. لیتن، ویلهلم (1367)، ایران از نفوذ مسالمت آمیز تا تحت الحمایگی 1919-1860، ترجمه مریم میراحمدی، تهران، معین.
. ملک زاد، علی (1333)، جغرافیای طبیعی و تاریخ سیاسی خلیج فارس، تهران، بی نا.
. نورائی، مرتضی (1385)، اسناد کارگزاری بوشهر، تهران، موسسه تاریخ معاصر و بنیاد ایران شناسی شعبه بوشهر.
.نوربخش، حسین (1382)، بنادر ایران در خلیج فارس، تهران، دفتر پژوهش های فرهنگی.
. وادالا، ر (1356)، خلیج فارس در عصر استعمار، ترجمه پرفسور شفیع جوادی، تهران، سحاب کتاب.



 

 

نسخه چاپی