چگونه از کتابی انتقاد کنیم؟
 چگونه از کتابی انتقاد کنیم؟

 

نویسنده: ریموند والترز
مترجم: فرزانه فخیمی



 
اگر می خواهید از کتابی انتقاد کنید باید نکاتی را مراعات نمایید. این نکات و اشارات پایه و اساس کار کسانی است که شغلشان انتقاد از کتاب است. این نکات و اشارات پایه و اساس کار منقدین است.
قبل از همه باید از این کار لذت ببرید و آن را یک کار تازه و تجربه دهنده ای بدانید، زیرا حقیقتاً همین طور هم هست و یا ممکن است باشد. اگر چه این کار ممکن است مانند تجربیات خلاقه مستلزم ناراحتیهایی باشد، ولی نوع خوش آیند این رنج و ناراحتی است و به شما فرصتی برای بیان مطالب خودتان می دهد.
انتقادکنندگان از راهنمایی اشخاص در مطالعه کتب بسیار راضی و خوشحال هستند و شاید امید به این موضوع است که به آنها لذت فراوان می بخشد.
شما نویسندگان را در کار آینده آنها راهنمایی خواهید کرد، اظهارنظر درباره یک کتاب و نویسنده و موضوع آن در متشکل و منظم ساختن فکر و اندیشه شما کمک خواهد کرد. این خود یک نوع رشد فکری است، بالاتر از همه انتقاد کردن از کتاب-یعنی سنجش نکات خوب و بد آن-به شما حتی شرکت در نوشتن و خواندن مطالب و آشنایی با دنیای کتابها را می دهد.
حالا ببینیم چطور شخصی مشغول تهیه یک انتقاد خوب می شود. طرق مختلفی هست که منتقدین آن را طی کرده اند و البته نکات معین و مسلمی هست که بدان عمل می کنند و در بعضی مواقع نیز از آن اجتناب می نمایند.
1. ابتدا کتاب را بخوانید شاید این موضوع را شوخی بدانید، ولی متأسفانه عده قابل ملاحظه ای از نقادان خیلی تنبل هستند یا اینکه مقاومت و ثبات این را ندارند که کتابی را با دقت و تفکّر مطالعه کنند و اگر سعی کنند که آن را بدون دقت و فوری و یا با خواندن مختصر آن بسنجند در اطراف کتاب مطالبی نوشته اند نه درباره آن. این تنبلی به خوبی برای خوانندگان آن واضح و آشکار است.
البته کتابی را با تعمق خواندن وقت لازم دارد. روش و متدهای متعددی برای توسعه سرعت و مطالعه ادراک اشخاص به وجود آمده است.کتابی که برای این موضوع خواندنش بسیار مفید است، کتاب «هنر خواندن کتاب» از استلا. س. سنتر می باشد.
2. هنگام مطالعه کتاب یادداشت بردارید. هنگام خواندن کتابی نکاتی را که می خواهید راجع به آن مطلبی بنویسید یا تذکی بدهید یادداشت نمایید. بعضی از انتقادکنندگان یادداشتهای خود را در حاشیه صفحات یا برگ سفید کتاب می نویسند، ولی این کار برای مراجعه بعدی، به آنها مشکل است، مگر اینکه شما از آن افراد نادری باشید که دارای حافظه خوبی هستید و اصولاً یادداشت کردن مطالب را به این طریق کاری مشکل و پردردسر می دانند.سعی کنید یادداشتهای مختصری بردارید، در این صورت مثل این است که وقتی را که برای این کار صرف کرده اید، صرف خواندن دوباره کتاب کرده باشید.
3. هنگامی که مطلبی راجع به کتابی می نویسید یادداشتهای خود را به کار ببرید اگر کتابی که شما راجع به آن نظریه می دهید کتابی باشد که دارای مطالب حقیقی است باید صحت اظهارات نویسنده را رسیدگی نمایید. اگر مثلاً کتاب راجع به جنگجویان صلیبی است (crusades)به کتاب ابنسایکوپیدیا یا تاریخ مطمئن راجع به این موضوع مراجعه کنید.
اگر کتابی مدعی اطلاعات جدید یا تغییرات تازه ای راجع به مطلبی است، این بررسی و آزمایش این اطلاع را به شما می دهد که این کتاب تا چه اندازه تازه است. اگر کتاب اثر یک نویسنده مشهور باشد بهتر است ادعاهای اورا جدیدتر از ادعاهای یک نویسنده گمنام تلقی کنید، هرچه می توانید وقت بیشتری صرف مطالعه کتاب کنید، زیرا اظهار نظر شما بهتر خواهد بود.
اگر کتابی که بررسی می کنید افسانه است بهتر است آن را با سایر کتابهای همان نویسنده مقایسه کنید که ببینید تا چه اندازه استعداد و ذوق او در حال پیشرفت است، یا با کتابهای دیگری از موضوع و نوع متشابه که ببنید تا چه اندازه استعداد او ذاتی است نه اکتسابی.
طبیعتاً شما هرچه بیشتر ادبیات قدیم و معاصر را مطالعه کرده باشید قضاوت شما معتبرتر است، ولی از این مطالب هراسی به دل خود راه ندهید، زیرا احتیاجی نیست که تخصص در انتقاد تاریخی یا ادبی داشته باشید تا نظریه خوب و مفید بنویسید!
4. از نظریات خود طرحی درست کنید-رؤوس مطالب را از نظریات خود ترتیب بدهید-پس از مطالعه و بررسی و تفکّر درباره کتاب، فوراً ایده هایی را که باید در نظریات خود بگنجانید یادداشت کنید و بعد به طریق منطقی آنها را مرتب نمایید.
هر نظیه خوبی مانند هر نوشته خوبی مقدمه و انتها دارد، آنچه در هر قسمتی بحث می شود مخصوص به قسمتی است که بستگی به قضاوت فردی انتقاد کننده راجع به همان کتاب دارد. استفاده از انتقادهای دیگران خوب است به شرطی که آن راه را کورکورانه نپیمایید، هرچه شماره انتقاداتی که می نویسید بیشتر شود اگر کمی با تغییر سبک همراه باشد مفیدتر خواهد بود.
5. وقت مختصری صرف ابتدا، شروع و خاتمه کار خود کنید، هرچقدر سعی در مرتب بودن و صحیح بودن نوشته خود بکنید، نظر خواننده را بیشتر جلب کرده اید و این خود بسیارمهم است که مطلبی فوراً توجه خواننده را جلب نماید و اتمام مطلب با جمله ای که در خواننده ایجاد فکر یا اقلاً یک لبخند کوچک را نیز بنماید بسیار مهم است.
6. همیشه تذکر بدهید که کتاب راجع به چیست، بعضی جاها در نظریات خود باید به خواننده اطلاع روشنی از موضوع کتاب بدهید. مقصود این نیست که شرحی راجع به طرح یا مختصری از هر فصل کتاب بنویسید. اگر تا به حال انتقادی راجع به کتابی خوانده اید که فقط گزارشی از مندرجات کتاب بوده است، متوجه شده اید که چگونه توجّه خود را به مطالب کتاب به کلی از دست داده اید. در انتقاد از یک نوول باید سعی کنید که در آن را در چند جمله یا حداکثر در چند پاراگراف نشان بدهید، به این وسیله شما توجّه خواننده را با حس رضایت جلب می کنید. مثلاً در انتقاد کتابی راجع به تربیت و رشد حیوانات، باید کوشش کنید نظریات نویسنده و عقاید او را بدون تجزیه و تحلیل یا خلاصه مندرجات آن کتاب را بنویسید.

پی نوشت :

1. سیّد فرید قاسمی، جُنگ کتاب(چاپ اوّل:تهران، خانه کتاب، 1382).

منبع مقاله :
به اهتمام مؤسسه خانه کتاب، کتاب نقد و نقد کتاب، تهران: خانه کتاب، چاپ اوّل، آبان 1386



 

 

نسخه چاپی