مقاومت با طعم اقتصاد و اقتصاد با طعم مقاومت
مقاومت با طعم اقتصاد و اقتصاد با طعم مقاومت

 

نویسنده:دکتر عبدالله عبدی




 

منظور از اقتصاد مقاومتی واقعی، یک اقتصاد مقاومتی فعال و پویاست نه یک اقتصاد منفعل و بسته، چنانچه مقاومت برای دفع منافع پیشرفت و کوشش در مسیر حرکت و پیشرفت تعریف می شود مهمترین مشکل اقتصاد مقاومتی غلبه بر تفکر غلط در سیاستگذاران اقتصاد کشور است.
واژه اقتصاد مقاومتی بر این موضوع دلالت می کند که فشارها و ضربه های اقتصادی از سوی نیروهای متخاصم سد راه پیشرفت جامعه است که باید بر آن غلبه کرد .
در رأس فشار خارجی، تحریم اقتصادی و در بخش داخلی نیز فشار همه نیروهایی که زمینه و بستر مناسب را برای تحقیق اهداف سیاست های فشار خارجی ها فراهم می کنند، وجود دارد.
یکی از این بخش ها ناآگاهی بعضی اقتصاددانان است که نوعاً در مسیری سیاستگذاری می کنند که خاص جریان مثلث اقتصاد تهاجمی غرب علیه اقتصاد ما است.
عامل دوم به بخشی از فعالان اقتصادی باز می گردد،چنانکه از دید بعضی همه کسانی که در مسیر واردات کالاهای مصرفی سرمایه گذاری کرده و فعال هستند و همه کسبه و دست اندرکاران و کسانی که در توزیع این کالاها فعالیت می کنند، همان نیرویی هستند که به اقتصاد ملی ضربات جبران ناپذیری وارد می کنند.
دسته دیگری از نیروهای داخلی که موجب مطرح شدن موضوع اقتصاد مقاومتی می شود، شرایط و مقتضیات اقتصادی کشور است که در سیاست های گذشته و در رأس آن وابستگی به درآمد های ناشی از فروش نفت خام ریشه دارد.
در طراحی الگوی اقتصاد مقومتی، همه این موارد باید مد نظر قرار بگیرد. اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد مقاومتی بسته نیست و چنین دیدی نسبت به اقتصاد مقاومتی رشدآفرین نیست.
نمی توان درباره اقتصاد مقاومتی صحبت کرد و از اقتضائات سیاسی غافل شد و یا از این دو صحبت کرد و از فرهنگ که زیرساخت این دو محسوب می شود غفلت کرد.
هدف از اقتصاد مقاومتی چیزی نیست جز آنکه این اقتصاد مقوم نظام سیاسی باشد، چنانچه اقتصاد مقاومتی که هماهنگی خود را با نظام حکومتی اسلامی از دست بدهد، نمی تواند مراد ما باشد. اقتصاد مقاومتی که ملهم از نظام فرهنگی اسلامی و مبتنی بر فرهنگ دینی نباشد، هدف ما نیست.
در این چارچوب سخن گفتن از اینکه اهداف نظام اقتصادی در نظام اسلامی آن است که بخش خصوصی با دنبال کردن حداکثر سود باعث ایجاد تعادل در اقتصاد خواهد شد درست نیست و با این مفاهیم سازگاری ندارد. اینکه دولت بگوید جای خود را به بخش خصوصی دهد و بخش خصوصی نیز بدون راهنمایی تنها به دنبال حداکثر و انباشته کردن سود باشددر واقع همان نظام شرکتی آمریکاست.
متأسفانه در دو دهه گذشته جو قالب اقتصاد دانان در کشورمان به دنبال اجرای دقیق الگوی اقتصاد سرمایه داری بودند و می پنداشتند و متأسفانه هنوز می پندارند این مسئله در هماهنگی با نظام سیاسی و فرهنگی اسلامی است.
اقتصاد اسلامی با سود جویی مخالفت ندارد بلکه با مبنا شدن سود و سوداگری بچگانه برای تکاثر و انباشته کردن سود آنگونه که در نظام آمریکا انجام می شود سازگاری ندارد.
مهمترین مشکل نظام مقاومتی غلبه بر این تفکر قالب در سیاستگذاران اقتصاد کشور است. ما نمی توانیم همزمان از فرهنگ اسلامی تبعیت کنیم و مقوم اقتصاد کینزوساموئلسون و امثال آنها باشیم.ضعیف ترین حلقه ما حلقه اقتصاد است و به همین دلیل مقام معظم رهبری مدظله می فرمایند دشمن تنها از این طریق می تواند وارد شود و زحمات خود را برای این کار نیز می کشد.
در فرمایشات اخیر معظم له چنین فرمودند:” مسئله اقتصاد مهم است؛ اقتصاد مقاومتی مهم است. البته اقتصاد مقاومتی الزاماتی دارد. مردمی کردن اقتصاد، چزو الزامات اقتصاد مقاومتی است. این سیاست های اصل ۴۴ که اعلام شد، می تواند یک تحول به وجود بیاورد؛ و این کار باید انجام بگیرد. البته کارهایی انجام گرفته و تلاش های بیشتری باید بشود.

۱- بخش خصوصی را باید توانمند کرد؛ هم به فعالیت های اقتصادی تشویق بشوند، هم سیاست بانکی کشور، دستگاه های دولتی کشور و دستگاه هایی که می توانند کمک کنند. مثل قوه مقننه و قوه قضائیه کمک کنند که مردم وارد میدان اقتصاد شوند.
۲- کاهش وابستگی به نفت یکی دیگر از الزامات اقتصاد مقاومتی است. این وابستگی، میراث شوم صد ساله ی ماست. ما اگر بتوانیم از همین فرصت ها که امروز وجود دارد، استفاده کنیم درآمد زای دیگری جایگزین کنیم، بزرگترین حرکت مهم را در زمینه اقتصاد انجام داده ایم. امروز صنایع دانش بنیان از جمله کارهائی است که می تواند این خلأ را تا میزان زیادی پر کند . همت را بر این بگماریم؛ برویم به سمت اینکه هرچه ممکن است، وابستگی خودمان را کم کنیم .
۳- مسئله مدیریت مصرف، یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی است؛ یعنی مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاه های دولتی ، هم دستگاه های غیردولتی، هم آحاد مردم و خانواده ها باید به این مسئله توجه کنند؛ که این واقعا جهاد است . امروز پرهیز از اسراف و ملاحظه ی تعادل در مصرف، بلاشک در مقابل دشمن یک حرکت جهادی است؛ انسان می تواند ادعا کند که این اجر جهاد فی سبیل الله را دارد. یک بعد دیگر این مسئله تعادل در مصرف و مدیریت مصرف این است که ۴- ما از تولید داخلی استفاده کنیم ؛ این را همه ی دستگاه های دولتی توجه داشته باشند .

دستگاه های حاکمیتی، مربوط به قوای سه گانه سعی کنند هیچ تولید غیر ایرانی را مصرف نکنند ؛ همت را بر این بگمارند . آحاد مردم هم مصرف تولید داخلی را بر مصرف کالاهایی با مارک های معروف خارجی که بعضی فقط برای نام و نشان ، برای پز دادن ، برای خودنمایی کردن ، در زمینه های مختلف دنبال مارک های خارجی می روند ترجیح بدهند. خود مردم راه مصرف کالاهای خارجی را ببندند.
منبع مقاله :
هراز نیوز



 

 

نسخه چاپی