هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد
هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد

 

به کوشش: رضا باقریان موحد

 
 


 
هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد *** خداش در همه حال از بلا نگه دارد
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست *** که آشنا سخن آشنا نگه دارد
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای *** فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد
گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان *** نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
صبا بر آن سر زلف اَر دل مرا بینی *** ز روی لطف بگویش که جا نگه دارد
چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت *** ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد
سر و زر و دل و جانم فدای آن یاری *** که حق صحبت مهر و وفا نگه دارد
غبار راهگذارت کجاست تا حافظ *** به یادگار نسیم صبا نگه دارد

تفسیر عرفانی
1. هر کسی که از اولیای الهی و عارفان حقیقی جانبداری و حمایت کند، خدا او را در همه حال از بلا و مصیبت حفظ می کند.
2. من حکایت و سخن عشق خود را به دوست، جز در پیشگاه معشوق نمی گویم؛ زیرا فقط آشنا راز آشنا را حفظ می کند و من نمی خواهم راز عشقم در همه جا فاش شود.
3. ای دل! همان گونه زندگی کن که اگر خطا و گناهی از تو سر زد و پای تو لغزید، فرشته با دو دستِ دعا تو را از گزند آن گناه، محفوظ دارد.
4. اگر در آرزوی آن هستی که معشوق به عهد و پیمان خود وفا کند، سر رشته ی پیمان و وفا و محبت را محکم بگیر تا او نیز چنین کند.
5. ای باد خوشبوی صبا! وقتی به حریم یار من راه یافتی و در زلف او پیچیدی، به دل من که در زلف او آشیان دارد، سفارش کن که آن پناهگاه امن را از دست ندهد.
6. وقتی به زلف یار گفتم که مقام و منزلت دل مرا نگه دار، چه پاسخی داد؟ گفت:از دست من چه کاری ساخته است؟ خدا باید نگه دارد.
7. سر و مال و دل و جان من فدای آن معشوقی که حق دوستی محبت و وفاداری را نگه دارد و قول و قرارهای قبلی را فراموش نکند.
8. ای یار! غبار گذرگاهی که تو بر آن قدم نهاده ای کجاست تا حافظ، آن را به رسم یادگاری از بوی خوش نسیم سحری برای خود نگه دارد؟

منبع مقاله: باقریان موحد، رضا؛ (1390)، شرح عرفانی دیوان حافظ بر اساس نسخه دکتر قاسم غنی و محمد قزوینی، قم: کومه، چاپ اول.



 

 

نسخه چاپی