هنوز دو قورت و نیمش باقی است!
هنوز دو قورت و نیمش باقی است!

 





 
زمینه پیدایش
پس از آنکه سلیمان به اراده خداوند بر همه جهان و انسان‌ها مسلط شد از پیشگاه خداوند خواست که اجازه فرماید تمام جانوران روی زمین و مرغان هوا و ماهیان دریا یک روز مهمان او باشند، یعنی تهیه خوراک کلیه مخلوقات در آن روز بر عهده او محوّل گردد. خداوند فرمود: ای سلیمان، فراهم کردن رزق و روزی جانداران عالم کار تو نیست، عبث چنین تقاضایی مکن که این کار از عهده تو خارج است. حضرت سلیمان عرض کرد: بار الها، تو همه گونه قدرت و عظمت و دولت به من عطا کرده‌ای، من چگونه نخواهم توانست یک وعده غذای مخلوقات تو را بدهم؟ خداوند چون پافشاری و اصرار سلیمان را دید، دعای او را اجابت فرمود. حضرت سلیمان از همان روز در مقام تهیه آذوقه برای مخلوقات جهان برآمد و زمانی دراز صرف این کار کرد. در روز موعود همین که غذا آماده شد ماهی بزرگی سر از آب دریا بیرون آورد و روزی خود را از سلیمان(ع) طلب کرد. به فرمان سلیمان روزی ماهی ـ به قدری که گمان می‌رفت برایش کفایت می‌کند ـ در جلویش افکندند. حیوان در یک چشم به هم زدن آن را در گلو فرو برد و فریاد برآورد: گرسنه‌ام! مقدار دیگری غذا برایش ریختند. آنها را هم خورد و باز اظهار گرسنگی کرد تا به آن حد که تمام غذاهایی را که حضرت سلیمان برای یک روز مخلوقات دنیا فراهم کرده بود همه را بلعید و باز خواستار غذا شد. سلیمان از اشتهای پایان‌ناپذیر ماهی سخت در حیرت فرو رفت و از او پرسید مگر رزق و روزی تو چقدر است؟ ماهی گفت: سه قورت! نیم قورت آن را به من داده‌اند ولی هنوز دو قورت و نیم دیگرش باقی است.(1)
پیامها
این مثل را در دو مورد به کار می‌برند. اول در مورد کسی که همه گونه محبت دیده و از نعمت یا دولتی بهره فراوان برده ولی باز هم ناخشنود است و بیش از آن طلب می‌کند. دوم در مورد کسی که خطا کرده و به جای آنکه از کرده خود خجل و منفعل باشد با بی‌شرمی متوقع است که باز هم گناه او را نادیده بگیرند و به وی محبت کنند.(2)
ضرب المثل های هم مضمون
ـ دست و رویت را بشور بیا مرا هم بخور!(3)
اشعار هم مضمون
خدا از چنان بنده خرسند نیست * که راضی به قسم خداوند نیست(4) (سعدی)
ریشه های قرآنی حدیثی
امام صادق(علیه السلام): «اِرْضَ بِما قَسَمَ اللهَ لَکَ تَکُنْ غَنِیَّاً؛ به آنچه خدا قسمتت کرده راضی باش تا توانگر و بی‌نیاز شوی».(5)
امام سجاد(علیه السلام): «امّا حَقّ ذِی المَعروفِ عَلَیْکَ فَاَنْ تَشْکُرَه وَ تَذْکُرَ مَعْرُوفَه؛ حق کسی که به تو نیکی می‌کند این است که از او تشکر کنی و نیکی‌اش را به یاد آوری».(6)
لغات
قورت: آنچه انسان می‌خورد.
عبث: بیهوده.
دولت: دارایی، ثروت، زمان سلطنت.
خرسند: راضی، خشنود.
قسم: قسمت، روزی.

پی‌نوشت‌ها:

1. ابراهیم شکورزاده بلوری، دوازده هزار مثل فارسی، مشهد، آستان قدس رضوی، چ 2، 1384، ص 1043.
2. همان، ص 1044.
3. همان.
4. امثال و حکم دهخدا، تهران، امیر کبیر، چ 4، 1357، ج 2، ص 716.
5. علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث، چ 3، 1403، ج 78، ص 192.
6. شیخ صدوق، خصال، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1403 هـ.ق، ص 568.

منبع مقاله :
مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما



 

 

نسخه چاپی