لایق عشق
لایق عشق

 

نویسنده: محمد حسین حق شناس
منبع: راسخون



 

چکیده:

خداوند متعال برای دعای دعا کننده ارزش و اهمیت قائل است و بسیار انجام آن را سفارش کرده است و عاملی که می تواند قضاى الهى را تغییر دهد و در سرنوشت و عاقبت انسانها تاثیر به سزایی داشته باشد همان امر خداوند متعال است که انسانها را به دعا کردن دستور داده است. اما دعایی که دارای کیفیت و آدابی باشد و اینگونه دعایی که از جانب روایات ائمه معصومین علیهم السلام وارد شده است می تواند راهی برای خودسازی و خداشناسی باشد و حتی شخص دعا کننده هم باید شامل خصوصیاتی باشد که به نوبه خود آدابی دارد. از اینرو سوالاتی به خاطر اهمیتی که برای دعا کردن وجود دارد پیش می آید اینکه چگونه دعا کنیم و از خدا چه بخواهیم؟ و آیا مى‏توان به جاى تلاش و کوشش، دعا کرد؟ و آنقدر که در آیات و روایات سفارش به دعا شده است آیا اسلام مى‏خواهد در تمام ساعات مشغول دعا باشیم؟ اینها سوالاتی است که به پاسخ آنها می پردازیم.

کلید واژه:

دعا، عبادت، استجابت دعا، حریص بر دعا، تقرب جستن، رجاء بر رحمت خداوند

مقدمه:

یکی از راههایی که انسان به آنچه خداوند در قرآن به آن وعده داده است بخواهد برسد، همان دعا کردن است چرا که دعا کردن درخواستی است که آنچه را که آدمی به آن احتیاج دارد از خدای خویش می خواهد و موضوعیت دعا متفاوت تر از دیگر نیایش ها همچون قرآن خواندن است چراکه در دعا باید آن ارتباط مخصوص بین بنده و پروردگار وصل شود تا به آن دعا صدق کند و تا وصولی در میان نباشد به موقعیت و جایگاه دعا نرسیده است و تفاوت آن با قرآن خواندن این است که اگر کسی قرآن بخواند ممکن است ارتباط حاصل شود ممکن است حاصل نشود ولی به آن قرائت قرآن گفته شود پس شخص دعا کننده باید لیاقت پیدا کند تا به چنین وصلی نائل شود و این ارتباط خاص را عاشقان می توانند کسب کنند کسانی که چنین عشقی را در دل خود پرورانده باشند و جوش و ولای خود را همچنین اضطراب و ترس از ناملایمات زندگی را با دعا کردن آرام ببخشند و علاوه بر طلب حاجت از خداوند که یک نوع عشق معنوی محسوب می شود، او را از مغرور شدن و تکبر تا حدودی دور می کند و همین که او از این دو رذیله ی اخلاقی دور می شود زمینه ی بسیاری از گناهان را هم از خودش دور می نماید بنابراین دعا کردن برای شخص مؤمن فوایدی دارد که یکی از این فوائد همین دور کردن او از بسیاری از رذایل اخلاقی می باشد ولی انسان نباید به همین بسنده کند بلکه باید آداب و ادبی را که ما در زندگی خودمان برای کسی که از او چیزی می خواهیم رعایت می کنیم پس به طریق اولی باید برای خداوند رعایت کنیم و با کمال ادب و با رفتاری به دور از هرگونه کبر و غرور به در گاه خداوند دعا کنیم که انشاءالله مورد قبول و استجابت قرار گیرد.

دعا، ارزشمندترین سخن

رتبه و مقام دعا کننده چنان والا و بزرگ است که وقتی خداوند متعال می خواست به حضرت آدم علیه السّلام وحى بفرستد و سخنانی را به او بیاموزد در یکی از این سخنان مسئله دعا مطرح شده است و به این معنا می باشد که از بین دستور العملهایی که در اسلام وجود دارد و تعداد آنها بسیار عظیم است که مهمترین و با ارزش ترین مسائل را خداوند بیان کرده است و چنین لطفی از جانب پروردگار برای بندگانش بسیار عظیم است که با نادیده گرفتن و بی اعتنایی بندگان به این مسئله قطعا از افراد اسرافگر به شمار می-روند چنانچه خداوند در سوره یونس آیه 12 می فرماید: وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا کَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَنْ لَمْ یَدْعُنا إِلى‏ ضُرٍّ مَسَّهُ کَذلِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفینَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ
هنگامى که به انسان زیان (و ناراحتى) رسد، ما را (در هر حال) در حالى که به پهلو خوابیده، یا نشسته، یا ایستاده است، مى‏خواند امّا هنگامى که ناراحتى را از او برطرف ساختیم، چنان مى‏رود که گویى هرگز ما را براى حل مشکلى که به او رسیده بود، نخوانده است! این گونه براى اسرافکاران، اعمالشان زینت داده شده است (که زشتى این عمل را درک نمى‏کنند).
بنابر روایتی امام صادق علیه السّلام می فرمایند: خداوند متعال به آدم وحى فرمود که من تمام سخنان را در چهار جمله براى تو آوردم:
و آن چهار سخن اینگونه می باشد:

1- یکی از آن من.
2- دومی از آن تو.
3- سومی از چهار سخن آنچه ما بین من و تو است.
4- چهارمی و آخری از آنها آنچه ما بین تو و مردم می باشد.

آنچرا که از من است بندگی و بنده بودن توست و اینکه چیزی یا کسی را شریک من قرار ندهی.
و آنکه از آن توست از این قرار است که پاداش عملت را به چیزى که بیشترین احتیاج را بدان دارى مى‏دهم.
و آنچه مربوط به ما بین من و تو است، تو دعا کنی، و من اجابت مى‏نمایم.
و آنکه مربوط به ما بین تو و مردم است این است که هر آنچه را که براى خود مى‏پسندى براى دیگران نیز بپسندی. (1)

دعا در فرجام کارِ انسان‏

در روایات کثیراً دیده ایم و خوانده ایم که قضای پروردگار تغییر یا حذف نمی شود و حتی عاملی وجود ندارد که آن را برطرف کند مگر یک عامل و آن چیزی نیست جز دعا.
همچنین احسان و نیکى به مردم است که می تواند عمر انسان را فزونی بخشد و از آن طرف کردار ناشایست و ناپسند هستند که شخص مرتکب را از نعمت‏هاى الهى محروم و بى‏نصیب مى‏سازند. (2)
و اما دعا کردن اگر به صورتی از کیفیت و شرایطی باشد و به آنها عمل شود قطعا دعا می تواند در سرنوشت انسان تاثیر به سزایی داشته باشد و این مسئله را از زبان مبارک صادق آل محمّد صلّى اللّه علیهم اجمعین بیان می کنیم که حضرت جعفر صادق علیه السّلام مى‏فرماید:

1. رغبت: به معنایی است که به هنگام دعاء کردن کف دست خود را به سوى آسمان قرار دهى.
2. رهبت: به معنایی است که به هنگام دعاء، پشت دست خود را به جانب آسمان قرار دهى.
3. تضرع: به معنایی است که انگشتان خود را به سمت راست و چپ حرکت دهى.
4. تبتل: به معنایی است که به هنگام دعاء با یک انگشت اشاره کنى.
5. ابتهال: به معنایی است که به هنگام دعاء، دست‏هایت را کاملا بلند کنى و گریان باشى.
6. استعاذه: به معنایی است که به هنگام دعاء، کف دست‏هایت را بلند کنى.
7. مسئلت: به معنایی است که به هنگام دعاء، کف دستهاى خود را بگشائى. (3)

دعا و نیایش‏، سپر مومن

یکی از روشهایی که مومن می تواند با خدای خودش ارتباط برقرار کند موضوع دعا و نیایش است و این یک برنامه عمومى برای تمام کسانی است که خواستار مناجات با خداوند را دارند و از این طریق می توان به خداوند تقرب جست و روح عبادت را با راز و نیاز پرورش داد.
مگر نیست که خداوند در سوره ق آیه 16 می فرماید: وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ
نزدیکتر از آنچه تصور کنید، نزدیکتر از شما به خودتان، و نزدیکتر از شریان گردنهایتان نزدیکترم.
چنانکه در سوره بقره آیه 186 روى سخن را به پیامبر کرده، و می فرماید: وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ و هنگامى که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو): من نزدیکم!
و در بعد اضافه مى‏کند و می فرماید: أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعان من دعاى دعا کننده را به هنگامى که مرا مى‏خواند اجابت مى‏کنم و پاسخ مى‏گویم‏.
و سپس در ادامه می فرماید: فَلْیَسْتَجیبُوا لی‏ وَ لْیُؤْمِنُوا بی‏ لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)!
نیایشگر، آن چنان مورد محبّت پروردگار قرار گرفته است که در این آیه شریفه، خداوند هفت مرتبه به ذات پاک خود اشاره کرده و لطف خودش را به بندگان ابراز کرده است که نشانه ی آن ضمیر و صیغه متکلم وحده است که مرجع آن ضمائر به خداوند تبارک و تعالی بر می گردد که آنها را در عبارات زیر نشان داده ایم:

اول و دوم: إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی اگر بندگان خودم درباره خودم پرسیدند.
سوم: فَإِنِّی قَریبٌ به آنان بگو: من خودم به آنان نزدیک هستم.
چهارم: إِذا دَعانِ و هرگاه خودم را بخوانند. (دعانِ در اصل دعانی بوده است که به خاطر تخفیف یاء متکلم حذف شده است و آن نونی که در آخر کلمه قرار دارد نون وقایه نامیده می شود.)
پنجم: أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ خودم دعاهاى آنان را مستجاب مى‏کنم. (فاعل کلمه اجیبُ اَنَا است که ضمیر مستتر است.)
ششم: فَلْیَسْتَجیبُوا لی پس دعوت خودم را اجابت کنند.
هفتم: وَ لْیُؤْمِنُوا بی و به خودم ایمان بیاورند.

از این رو این ارتباط محبّت ‏آمیز در صورتى است که انسان بخواهد با خداوند مناجات کند و با دعا کردن، با کلّ هستى همراه و همرنگ شود. و خداوند متعال از این راه، نهایت پیوستگى و قرب و ارتباط و محبت خود را نسبت به جانشینانش (انسانها) مجسم ساخته است!.
چطور ممکن است که خداوند از ما دور باشد در حالی که خداوند در سوره انفال آیه 24 می فرماید: وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل مى‏شود.
بنابراین ضرر بزرگی است که کسی از این سلاح و سپر استفاده مفیدی نبرد و از آن دور باشد.

دعا، راه خودسازى و خداشناسى‏

گاهی افرادی تصور می کنند که دعا کردن کار اشخاص بیچاره است و دعا عمل بسیار ناچیزی است که از دست همه ساخته است و اهمیتی ندارد و این طرز تفکر از جایی ناشی می شود که دعا را از شرائطش تهی می نگرند اما اگر شرائط خاص دعا در نظر گرفته شود این واقعیت ثابت مى‏شود که دعا ابزار موثری براى ارتباط میان انسان و خداوند متعال است و حتی براى خودسازى کاربرد به سزایی دارد.
از اینرو شرائطی وجود دارد که چندان ساده و بی اهمیت نمی باشد و برای رسیدن به این شرائط سالها تلاش و نیکی را خواستار است.
لذا نخستین شرط دعا این است که کسى که انسان او را مى‏خواند بشناسد.
و دوم تزکیه قلب است و اینکه روح، براى تقاضاى از او آماده باشد.
و شرط بعدی خشنودى خداوند
و بالآخره چهارمین شرط این است که انسان تمام تلاش خود را بکند تا قلبش متوجه خالق شود و موجب استجابت دعا شود.
بدیهی است که با راز و نیاز و با انجام شرائط دعا، انسان به صفات جمال و جلال پروردگار آشنائی و نوعی شناخت پیدا می کند که ابزاری است برای زدودن گناهان از روی نفس و سبب طراوت و شادابی روح می شود چون معجونی مقوی و موثر برای کسب نیکی هاست.
از اینرو سینه پاک و قلبی خالی از رذائل و روحی پرهیزگار است که انسان به بهترین دعا نائل می گردد و مومن تیزبین نباید کلید رستگاری را در غیر از دعا ببیند چرا که آن مفتاح رستگاری و رویش هر خوشبختی است.
خروج از هر یأس و ناامیدی است چون بهترین وسیله مبارزه با یأس می باشد.
رهرو پیروزی و نائل گشتن به هر خیری است.
و در زمان سختیها و دشواریها انسان را نه تنها از تنهائی بیرون می آورد بلکه او را به یک فرد قدرتمند مبدل می کند.
و این آرامشی است که خداوند برای خلیفه خود قرار داده است اما افسوس ....
انسان هم، مانند آهن قابلیت زنگ زدن را دارد و نیاز به چیزی دارد که خودش را با آن صیقل دهد و بدرخشد و این چیزی نسیت جز دعا، که دعا بهترین صیقل دهنده ایی است برای اینکه نفسمان را صیقل دهد و نفس را تابناک گرداند چون با دعا کردن است که انسان حس می کند که دارای نقائصی است که می تواند با آن نقص ها مبارزه کند و بر آنها غلبه پیدا کند و این دعا است که انسان، به مواضع ضعفش آگاهی پیدا می کند و به جبران آنها سوق می دهد و دعا است که شهوات و میل تجاوز به دیگران و خشم و کینه را نسبت به دیگران سرکوب می کند.
و اگر در دعا تضرع وجود داشته باشد دعا صورت واقعى خودش را می گیرد و همچنین باید در خفا صورت گیرد تا از جنبه ریاء شیطانی به دور باشد و موجب خود پسندیها نشود. چرا که خداوند در سوره اعراف آیه 55 می فرماید: ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدین‏
پروردگار خود را (آشکارا) از روى تضرّع، و در پنهانى، بخوانید! (و از تجاوز، دست بردارید که) او متجاوزان را دوست نمى‏دارد!
و اگر شخصی نسبت به اصلاح خود بی تفاوت باشد و از خداوند روى بگردانند و با دعا به درگاه او روى نیاورد، بیگمان مستحق عذاب مى‏گردد. از اینرو قصد دارد از طریق غضب و ظلم به دیگران، نواقص وجودى خود را احساس نکند که می توان، تمام این مشکلات را با تضرع و خشوع در درگاه حق تعالی معالجه کرد و روح خود را از این رذائل پاک گرداند. (4)
و بندگانِ خاص خداوند دارای خصوصیاتی هستند که هر کس باید خودش را به آنان نزدیک کند و آنان کسانی هستند که:

1. بدون ‏تکبر و با آرامش بر روی زمین راه مى‏روند.
2. در دل شب به خاطر خداوند به سجده می روند و در حال قیام به اعتراف خود می پردازد و طلب دوری از عذاب جهنم را دارند. چرا که عذابش سخت دائمی است و بد جایگاهی است.
3. عدم افراط و تفریط در انفاق کردن به گونه ای که نه در آن اسراف شود و نه برای آن سخت گیری شود.
4. تنها از او خواستارند و نسبت به کسی چشم داشتی ندارند و معبود دیگرى را نمى‏خوانند.
5. در مجالسی که گناه به همراه دارد و باطل است شرکت نمی کنند و در هنگام برخورد با آن، از آن مى‏گذرند و نسبت به باطل فراری می باشند.
6. ایمان اینگونه اشخاص از روى بصیرت و آگاهى بوده نه از روی اجبار و جهل.
7. به درجات عالى بهشت نائل خواهند شد و این در برابر شکیبائى آنان بوده که با ورود آنان در بهشت با تحیّت و سلام رو برو خواهند شد. (5)

که تمام این ارزشها از دعا و ایمان بیرون نیست. چون خداوند در سوره فرقان آیه 77 فرموده است: قُلْ مَا یَعْبَؤُاْ بِکمُ‏ رَبىّ‏ لَوْ لَا دُعَاؤُکُم‏
بگو: پروردگارم براى شما ارجى قائل نیست اگر دعاى شما نباشد.
از اینرو روایات زیادی از ائمه معصومین علیهم السلام رسیده است که دعای دعا کننده دلیل بر خودسازی و خداشناسی است که به برخی از آنها خواهیم پرداخت.
1. دعا، حفظ کننده از شیطان:
انسان هر اندازه که در پناه دعا باشد و خود را مانوس دعا کردن کند از حملات و حیله های دشمن قسم خورده ما محفوظ خواهد ماند از اینرو شخص دعا کننده هر طور که مى‏تواند و در هر حالی که قرار دارد، دعا کند، چون همین که دعا می کند و ذکر خداوند سبحان را به جا می آورد، شیطان از او طرد خواهد شد. رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) فرمود: عَلَى کُلِّ قَلْبٍ جَاثِمٌ مِنَ الشَّیْطَانِ فَإِذَا ذَکَرَ اسْمَ اللَّهِ خَنَسَ وَ ذَابَ وَ إِذَا تَرَکَ ذِکْرَ اللَّهِ الْتَقَمَهُ الشَّیْطَانُ فَجَذَبَهُ وَ أَغْوَاهُ وَ اسْتَزَلَّهُ وَ أَطْغَاه‏
بر هر دلى، شیطانى نشسته که اگر ذکر خدا شود، مى‏رود و ذوب مى‏گردد. و اگر ذکر خدا ترک شود، چون لقمه‏اى در دهان شیطان، فرو مى‏رود و جذب او مى‏گردد، در نتیجه شیطان او را خواهد فریفت و به لغزش و طغیانش وامى‏دارد. (6)
2. دعا، مغز عبادت و محبوبترین عبادت:
با بررسی کردن در سیره حضرت امیر المومنین علیه السلام خواهید فهمید که این بزرگوار در مسئله دعا کردن بسیار زیاد ارج مینهیدند و برای آن ارزش قائل بودند چون دعا مغز عبادت است و اگر کسی در دعا کردن ضعیف و بی اهمیت باشد در حقیقت از عبادت خداوند تکبر ورزیده در حالی که از این مسئله غافل است که عاقبت چنین فردی در روز قیامت چیزی نیست جز ورود با ذلت در جهنم چنانکه چنین مسئله ای را خداوند در سوره غافر آیه 60 متذکر شده است که می فرماید: وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونىِ أَسْتَجِبْ لَکمُ‏ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبرِونَ عَنْ عِبَادَتىِ سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِین‏
و پروردگارتان گفت: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم، (و تکبر از دعا تکبر از عبادت است و) البته کسانى که از عبادت من تکبر مى‏ورزند به زودى خوار و سرافکنده وارد جهنم مى‏شوند.
پس بیائیم در دعایمان از خداوند طلب نصرت و یاری در سختیها و گرفتاریها که مخصوصا در این روزگار با هزاران نوع از گناهان برمیخوریم که بسیاری از آنها در زمانهای گذشته وجود نداشته است از اینرو هر کسی به یک سپری مستحکم و استوار نیاز دارد تا با آن بتواند دفاع و جان لطیفی را که خداوند آن را به ودیعت گذارده حفظ گرداند لذا باید به سراغ چیزی برویم که هسته اصلی عبادت را دربر می گیرد که همان دعا کردن است. و هیچ مؤمنى خداوند را یاد نمی کند مگر آنکه به یکى از این وجوه اجابت مى‏شود:
یا در دنیا به زودى حاجتش را خواهد گرفت.
یا در آخرت آن را دریافت خواهد کرد.
و یا به مقدارى که دعا کرده، گناهانش پرده پوشى خواهد شد به شرط آنکه براى گناه دعا نکرده باشد. (7)
3. دعا برترین و شدیدترین عبادت:
شخصی به نام معاویة بن عمار از امام صادق علیه السلام سوالی را می پرسد که با این پرسش دانسته می شود که دعا بالاترین عبادتهاست، سوال اینگونه بود که دو نفر در یک لحظه نمازشان را آغاز مى‏کنند، یکى از آن دو در نمازش قرآن بیشترى تلاوت مى‏کند و دیگرى بیشتر دعا مى‏نماید و سپس هر دو در یک لحظه نمازشان را پایان مى‏دهند، کدامیک افضلند؟
حضرت فرمودند: هر دو داراى فضیلت بوده و هر دو نیکند.
اما دوباره پرسید که کدامیک بهتر است؟
فرمودند: دعا، برتر است که آیه 60 سوره غافر را تلاوت نمودند و فرمودند:
هِیَ وَ اللَّهِ الْعِبَادَةُ - به خدا قسم! منظور از عبادت، همان دعاست،
هِیَ وَ اللَّهِ أَفْضَلُ - به خدا قسم! دعا برتر است،
هِیَ وَ اللَّهِ الْعِبَادَةُ - به خدا قسم! دعا عبادت است،
هِیَ وَ اللَّهِ أَشَدُّهُنَّ - به خدا قسم! دعا شدیدترین عبادت است. (8)
با تمام ارزشی که خداوند برای دعای انسانها قرار داده است و آن را از اهمیت وافری دانسته است چند سوال پیش می آید که به پاسخ آنها می پردازیم:

سوال اول:

کیفیت دعا چگونه است و از خداوند چه بخواهیم؟

پاسخ:

1. دعا به دور از منطق نباشد:
زمانی که حضرت ابراهیم علیه السلام به جایگاه و منصب امامت رسید و از خداوند متعال درخواست کرد که امامت را در نسل او قرار بدهد، خداوند در برابر آن درخواست می فرماید: منصب امامت به هرکسى داده نمى‏شود چون این مقام، مقام عهد الهی می باشد لذا این دعا از روی منطق نبوده و مستجاب نخواهد شد. چنانکه در سوره بقره آیه 124 می خوانیم: وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی‏ قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ
(به خاطر آورید) هنگامى که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونى آزمود. و او به خوبى از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشواى مردم قرار دادم!» ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من (نیز امامانى قرار بده!)» خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمکاران نمى‏رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند)
2. دعا از سنت‏هاى الهى باشد به طوری که با آن منافات نداشته باشد:
حضرت ابراهیم علیه السلام از خداوند طلب کرد که روزی را فقط به مؤمنان تقسیم کند اما خداوند در مقابل خواسته حضرت پاسخ فرمود که: سنّت الهى بر این می باشد که رزق الهی برای همه انسانها است و به افرادی که مومن و کافر هستند می رسد و از اینرو در نعمت‏هاى مادّى تنگ نظر نباش چنانکه در سوره بقره آیه 126 می خوانیم: وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ قالَ وَ مَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلیلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى‏ عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصیر
و (به یاد آورید) هنگامى را که ابراهیم عرض کرد: «پروردگارا! این سرزمین را شهر امنى قرار ده! و اهل آن را- آنها که به خدا و روز بازپسین، ایمان آورده‏اند- از ثمرات (گوناگون)، روزى ده!» (گفت): «ما دعاى تو را اجابت کردیم و مؤمنان را از انواع برکات، بهره‏مند ساختیم (اما به آنها که کافر شدند، بهره کمى خواهیم داد سپس آنها را به عذاب آتش مى‏کشانیم و چه بد سرانجامى دارند.
3. دعا باید حکیمانه باشد:
با اینکه حضرت ابراهیم علیه السلام یکی از پیغمبران برجسته الهى بود از پروردگار حق درخواست نمود که پروردگارا! در میان فرزندان من و مردم، پیامبرى را از آنان انتخاب کن که ابتدا مسئول آموزش و سپس مسئول پرورش مردم باشد.
اما خداوند در قبال این مسئله چنین فرمود که: امر تزکیه بر امر تعلیم مقدّم می باشد و آن طورى که تو درخواست کردى، مستجاب نخواهد شد. چنانکه در سوره بقره آیه 129 می خوانیم: رَبَّنَا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِّنهْمْ یَتْلُواْ عَلَیهِمْ ءَایَاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنتَ الْعَزِیزُ الحْکِیم‏
و پروردگارا، در میان آنها فرستاده‏اى از خودشان برانگیز که آیات تو را بر آنها بخواند و آنها را کتاب و حکمت (علوم شریعت و معارف عقلى) بیاموزد و آنان را پاکیزه نماید، زیرا تویى که مقتدر غالب و صاحب حکمتى.
4. دعا کردن در حق دیگران
5. تجلیل و ستایش از پروردگار
6. توبه و استغفار از گناهان و ....
بنابراین آداب های متعددی وجود دارد که مجالی برای شمردن بقیه آنها نمی باشد و برای جواب این سوال به این مقدار اکتفا می کنیم. (9)

سوال دوم:

آیا مى‏توان دعا کردن را جایگزین بر سعی و تلاش، کرد؟

پاسخ:

دعا نباید دعا کننده را از سعی و تلاش باز دارد چرا که خود پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام اسوه دعا بوده، و دائما در کنار نیایششان در تکاپو و تلاش بودند. همانند رزمندگانی که در برابر (جالوت) و سپاهیان او قرار گرفتند که در سوره بقره آیه 250 اینگونه دعا می کنند: رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینَ
پروردگارا! پیمانه شکیبایى و استقامت را بر ما بریز! و قدمهاى ما را ثابت بدار! و ما را بر جمعیّت کافران، پیروز بگردان!
لذا در روایت آمده است که دعاى افراد بیکار مستجاب نخواهد شد. (10)

سوال سوم:

اینکه در آیات و روایات سفارش به دعا شده است آیا اسلام مى‏خواهد در تمام ساعات مشغول دعا باشیم؟

پاسخ:

درست است که در کتاب شریف گرچه مفاتیح الجنان، براى تمام اوقات روز و تمام روزهاى سال دعا وارد شده است اما به این منظور نیست که در تمام ساعات مشغول این امر باشد بلکه مراد این است که هر کس در هر وقت و زمان، قصد خواندن دعایى را داشته باشد، دعاى مخصوص آن زمان وجود دارد.

آداب نیایش گر

پس دانستیم دعا کننده با دعا کردنش جایگاه و مقامش در نزد خداوند تغییر می یابد و باعث رشد و ترقی خود می گردد و منجر می-شود که شناخت بهتر و بیشتری نسبت به خداوند پیدا کند اما نباید فراموش کرد که شخص دعا کننده وقتی قصد دارد به مناجات خداوند بپردازد باید دارای ویژگی های خاصی باشد تا نسبت به کسی که در درگاه خداوند دعایی ندارد مورد تمایز قرار گیرد که فقط به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد:

1. امید نداشتن به غیر خداوند:

شرط استجابت دعا، ایمان و عمل صالح است‏ و به غیر خداوند امید نداشته باشد چنانکه ایمان داشتن همان امید داشتن به حق تعالی می باشد و خداوند هم در سوره شوری آیه 26 می فرماید: وَ یَسْتَجیبُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ الْکافِرُونَ لَهُمْ عَذابٌ شَدید
و درخواست کسانى را که ایمان آورده و کارهاى نیک انجام داده‏اند مى‏پذیرد و از فضل خود بر آنها مى‏افزاید امّا براى کافران عذاب شدیدى است!
امام باقر علیه السلام درباره‏ى این آیه فرمود: دعاى مؤمن درباره برادر دینى‏اش مستجاب است، زیرا خداوند مى‏فرماید به خاطر علاقه‏اى که به برادر دینى خود دارى آنچه خواستى به تو و به کسى که برایش دعا کرده‏اى مى‏دهم. (11)

2. اخلاص و حضور قلب در دعا:

خداوند کلمه مُخْلِصینَ را در هفت موضع در قرآن کریم بیان کرده است و سفارش کرده است که او را در حالی که خالص هستند بخوانند که فقط به دو آیه از آنها اشاره می کنیم:
خداوند در سوره أعراف آیه 29 می فرماید: قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ وَ أَقیمُوا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِد وَ ادْعُوهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ کَما بَدَأَکُمْ تَعُودُون‏
بگو: پروردگارم به قسط و عدل فرمان داده و (گفته) روى خود و توجه قلب خود را در هر سجده و نمازى و هر وقت نمازى و در هر مسجدى به سوى (خدا) کنید و او را در حالى که دین و طاعت را براى او خالص کرده‏اید بخوانید. همان گونه که شما را در آغاز آفریده (در روز قیامت) بازمى‏گردید (همان طور که جسمتان را از اجزاء زمین ساخت، پس از مرگ و تفرق در آن دوباره به صحنه آن بازمى‏گردید و به همان صفت که روحتان را محکوم به سعادت یا شقاوت استعدادى در علم ازلى پدید آورد با فعلیّت آن دو حالت به محشر باز خواهید گشت لکن توافق فعلیّت با استعداد اختیارى است.
پس باید خالق معبود را در حالتى که خاص و اخلاص کننده هستید بخوانید و او را بخواهید.
شیخ طبرسى رحمه اللّه فرماید: وَ ادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ امری برای دعا و تضرع به درگاه الهى، که بر وجه اخلاص باشد و همین طور بعد از فراغ از نماز. بنابراین خدا را در دعا بعد از خالص کردن خوانده شود. و اینکه بعد از نماز امر به دعا شده مستحب است که اقلّ آن تسبیح حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها می باشد. (12)
و همچنین در سوره غافر آیه 65 می فرماید: هُوَ الْحَیُّ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین‏
اوست زنده (بالذّات و ازلى و ابدى)، جز او معبودى نیست، پس او را بخوانید در حالى که اعتقاد را (از شرک) و طاعت را (از ریا) و دین را (از بدعت) خالص کرده باشید، همه ستایش‏ها (بالاصالة و بالذّات) از آن پروردگار جهانیان است.
و پنج موضع دیگر آن در سوره یونس آیه 22، سوره عنکبوت آیه 65، سوره لقمان آیه 32، سوره غافر آیه 14 و سوره بینة آیه 5 بیان شده است.

3. بلند نظری در دعا:

کاملترین و بهترین دعاها در زبان امامان علیهم‏ السلام جاری شده است و دعاهای این بزرگواران عمومیت دارد و بلند نظر هستند و در کلامشان تنگ نظر نبودند اما با اینکه از جهت دعاهای وارد شده غنی هستیم اما افرادى هستند که دعاهایشان محدود و کوچک و جزئی است.

اما، مهم‏ترین دعا چیست؟

همانطور که گفته شد یکی از آداب نیایشگر بلند نظری در دعا است و قبل از اینکه به این سوال بسیار مهم پاسخ دهیم بهتر است اول خودمان را در رابطه با این موضوع محک زنیم و کمی خود را بشناسیم و واقعاً بدانیم روح و نفسمان در کدام طریق سیر و سپری می کند اینکه اگر روزی خداوند از ما خواست که یک دعا کنیم و با یک دعا هرچه بخواهی به تو میدهیم چه دعایی میکنیم، شفای مریضان اسلام، حل شدن مسائل اقتصادی، پیروزی بر دشمنان اسلام یعنی اسرائیل و انگلیس و امریکا، نجات از فقر و گرسنگی، امنیت کشور و اسلام و بسیاری از این قبیل کدامیک را ترجیح می دهید یا غیر از این موارد چه چیزی را از خداوند منان مسئلت می جوئید؟

پاسخ:

تنها دعایى که برای تمام مسلمانان واجب و اهمیت دارد دعاى اهدنا الصّراط المستقیم است که آن را در نمازهای واجب، روزى ده مرتبه به زبان جاری می شود از اینرو درخواست هدایت به راه مستقیم، از مهم‏ترین دعاها به شمار می رود. (13) که با کمی تامل دانسته می شود که اگر افراد جامعه به فکر این دعا باشند و حقیقتا آن را بخواهند تمام مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و دیگر مسائل را پوشش می دهد.
از اینرو برای آشنا شدن با دعاها به تعدادی از دعاهای ائمه معصومین علیهم السلام می پردازیم که چگونه با یک دعا تمام افراد را شامل می شد و به راحتی از آنها نمی گذشتند و بیائیم برای دعا کردنمان از دعاهای آنها کمک بگیریم که کاملترین دعاها را دربر دارد.

دعای پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله:

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در تمام دعاهایشان بلند نظر بودند و خداوند را برای چیز قلیل و بی ارزش نمی خواندند و طوری دعا می کردند که همه مسلمین را شامل بشود که یکی از این دعاها دعایی است که در ماه مبارک رمضان بعد از نمازهای یومیه خوانده می شود. و دعا از این قرار است:

اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ‏ الْقُبُورِ السُّرُورَ
پروردگارا! تو بر اهل قبور نشاط و سرور عطا کن.
اللَّهُمَّ أَغْنِ کُلَّ فَقِیرٍ
پروردگارا! هر فقیر را بی نیاز گردان.
اللَّهُمَّ أَشْبِعْ کُلَّ جَائِعٍ
پروردگارا! هر گرسنه را سیر گردان.
اللَّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیَانٍ
پروردگارا! هر برهنه را لباس بپوشان.
اللَّهُمَّ اقْضِ دَیْنَ کُلِّ مَدِینٍ
پروردگارا! قرض هر مدیونی را اداء فرما.
اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ کُلِّ مَکْرُوبٍ
پروردگارا! هر غمگینی را دلشاد ساز.
اللَّهُمَّ رُدَّ کُلَّ غَرِیبٍ
پروردگارا! هر غریبی را به وطن باز رسان.
اللَّهُمَّ فُکَّ کُلَّ أَسِیرٍ
پروردگارا! هر اسیری را آزاد گردان
اللَّهُمَّ أَصْلِحْ کُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِینَ
پروردگارا! مفاسد امور مسلمانان را اصلاح فرما.
اللَّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَرِیضٍ
پروردگارا! هر مریضی را شفا عنایت کن.
اللَّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنَا بِغِنَاکَ
پروردگارا! به غنای ذاتی خود جلود فقر ذاتی ما را ببند.
اللَّهُمَّ غَیِّرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِکَ
پروردگارا! بدیهای حال ما را به خوبی صفات خودت تغییر ده.
اللَّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَ أَغْنِنَا مِنَ الْفَقْرِ إِنَّکَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیر.
پروردگارا! دین ما را اداء فرما و فقر ما را تبدیل غنا و بی نیازی گردان که تو ای خدا بر هر چیز توانایی. (14)

دعاى ابوذر
روزى ابوذر (سلام اللَّه علیه) بر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) گذشت، جبرئیل به صورت دحیه کلبى در خدمت آن حضرت به خلوت نشسته و سخنى در میان داشت، ابوذر گمان کرد که دحیه کلبى است و با حضرت حرف نهانى دارد، بگذشت.
جبرئیل گفت: یا رسول اللَّه ابوذر بر ما گذشت و سلام نکرد، اگر سلام مى‏کرد، ما او را جواب سلام مى‏گفتیم، به درستى که او را دعایى هست که در میان اهل آسمانها معروف است، و چون من عروج کنم، از وى سؤال کن.
زمانی که جبرییل رفت، ابوذر آمد.
حضرت فرمود: که اى ابوذر، چرا بر ما سلام نکردى؟
ابوذر گفت: چنین یافتم که دحیه کلبى در حضورت بود و براى امرى او را به خلوت طلبیده‏اى، نخواستم کلام شما را قطع کنم.
حضرت فرمود: که جبرییل بود و چنین گفت، ابوذر بسیار نادم شد.
حضرت فرمود: چه دعایی است که خدا را با آن مى‏خوانى که جبرییل خبر داد که در آسمانها معروف است؟
گفت این دعا را مى‏خوانم: اللهمّ انى اسئلک الایمان بک و التصدیق بنبیک و العافیه من جمیع البلاء و الشکر على العافیة و الغنى عن شرار الناس. (15)

دعای امام سجاد علیه السلام:

طاووس یمانی گفت: شبی از کنار کعبه عبور میکردم، دیدم امام سجّاد علیه السلام به حجر اسماعیل علیه السلام وارد شد، و مشغول نماز شد و بعد به سجده رفت. گفتم ببینم دعای آن حضرت در سجده چیست؟ شنیدم در سجده میگفت:
عُبَیْدُکَ بِفِنائِکَ - بندهی کوچک تو به در خانهی تو آمده.
مِسْکِینُکَ بِفِنائِکَ - بیچارهی تو به در خانهی تو آمده.
فَقِیرُکَ بِفِنائِکَ - فقیر تو به در خانهی تو آمده.
سائِلُکَ بِفِنائِکَ - درخواستکنندهات به درگاه تو آمده است.
و همچنین در دعای ابوحمزه می بینیم که امام سجاد (علیه السلام) چه فرازهای والایی را می فرمایند و با خداوند مناجات می کنند. (16)
4. داشتن حالت خوف و طمع:
خداوند در سوره اعراف آیه 56 می فرماید: وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَریبٌ مِنَ الْمُحْسِنین‏
و او را به حال بیم و امید بخوانید، که همانا رحمت خدا به نیکان و نیکى‏کنندگان نزدیک است.
باید خداوند را به حالى که ترسان و امیدوار هستیم بخوانیم که مفسرین به چند وجه بیان کردند:
اینکه خداوند را ترس از عدل او و امیدوار به فضل او بخوانید.
اینکه خداوند را ترسناک از نیران و امیدوار به جنان او بخوانید.
اینکه خداوند را ترس از رد و امیدوار به اجابت او بخوانید.
اینکه خداوند را ترس از عقاب و امیدوار به ثواب او بخوانید.
اینکه خداوند را ترس از ریا و امیدوار به قبول او بخوانید که اولى حمل بر عموم و تمام اینها است. (17)
5. داشتن صفت حرص برای دعا کردن:
اینکه انسان بر دعا کردن حریص باشد هم از نظر آیات و هم از نظر روایات به آن بسیار سفارش شده است.
خداوند در آیه 60 سوره غافر هم عموما و هم خصوصا وعده اجابت را داده، و دعا را عبادت شمرده است در حالی که تارک دعا را متکبر دانسته و به داخل شدن آتش جهنم وعده فرموده است. که چنین می فرماید: وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونی‏ أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی‏ سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرین‏
و در آیه 32 سوره نساء می فرماید که از فضل خداوند بخواهید و فضل نامتناهى را مسئول قرار داده است که چنین می فرماید: وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ
و در آیه 77 سوره فرقان ارج و ارزش را به همراه دعا برای انسانها دانسته است که می فرماید قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ بگو: پروردگارم براى شما ارجى قائل نیست اگر دعاى شما نباشد. (18)
و اما از جهت روایات که به آن سفارش شده است:
حضرت رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم به اصحاب فرمود: الا ادلّکم على سلاح تنجیکم من اعدائکم و تدرّ ارزاقکم؟
آیا شما را بر سلاحى که شما را از دشمنان نجات دهد دلالت کنم و روزیهاى شما را کثیر گرداند.
عرض کردند: بلى یا رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم
فرمود: تدعون ربّکم باللّیل و النّهار فانّ سلاح المؤمن الدّعاء
پروردگار خود را شب و روز بخوانید و بخواهید، چه به تحقیق سلاح مؤمن دعا مى‏باشد. (19)
6. سبک نشمردن دعا
7. گمان نیک و یقین داشتن به اجابت
8. تضرع داشتن در دعا

نتیجه گیری:

کسی که در درگاه حق تعالی سر فرود می آورد و از خداوند طلب حاجت می کند در حقیقت عشقی بین بنده فقیر و خداوند متعال پدید آمده است و تا چنین ارتباطی حاصل نشود به موضوعیت دعا کردن نائل نشده است بنابراین برای حصول چنین ارتباطی باید دارای ویژگی هایی باشد اینکه از اهمیت دعا آگاهی داشته باشد و دعا را سبک نشمارد و به اجابت آن گمان نیک و یقین داشته باشد و در عین حال امیدش به غیر خداوند نباشد و در دعایش اخلاص و حضور قلب داشته باشد و دعایی را از خداوند طلب کند که بی ارزش و کوچک نباشد و چیزی را از خداوند بخواهد که شامل همه باشد. و بر دعا کردن حریص باشد.

پی‌نوشت‌ها:

1. سید احمد، فهرى زنجانى‏، خصال - ترجمه فهرى، ‏1 / 268
2. نجمى - هاشم زاده هریسى، بیان در مسائل قرآن، 673
3. محمد جواد، نجفى خمینى، تفسیر آسان، ‏12 / 348
4. مترجمان ‏، تفسیر هدایت، ‏3 / 292
5. سید مهدى، حجتى ‏، گلى از بوستان خدا، 365
6. محمد باقر بن محمد تقى ‏، مجلسى، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ‏67 / 61
7. ابن فهد حلى‏، عدة الداعی و نجاح الساعی، 40
8. حسین، غفارى ساروى‏، آیین بندگى و نیایش، 63
9. محسن، قرائتى ‏، پرسش و پاسخهاى قرآنى (ج‏1)، 69
10. محسن، قرائتى ‏، پرسش و پاسخهاى قرآنى (ج‏1)، 113
11. عبد على بن جمعه عروسى حویزى ‏، تفسیر نور الثقلین، ‏4 / 579
12. حسین بن احمد، حسینى شاه عبدالعظیمى، تفسیر اثنا عشری، ‏4 / 46
13. محسن، قرائتى ‏، پرسش و پاسخهاى قرآنى (ج‏1)، 17
14. عباس، قمى، کلیات مفاتیح الجنان، 177
15. غلامرضا مجید و همکاران ‏، هزار و یک نکته، 236
16. الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، 2 / 143
17. حسین بن احمد، حسینى شاه عبدالعظیمى، تفسیر اثنا عشری، ‏4 / 93
18. حسین بن احمد، حسینى شاه عبدالعظیمى، تفسیر اثنا عشری، ‏4 / 47
19. بهاء الدین خرمشاهى - مسعود انصارى‏، پیام پیامبر، 480

منابع تحقیق:

1. قرآن کریم
2. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، دوم‏، بیروت‏، دار إحیاء التراث العربی ‏، 1403 ه ق‏.
3. نجفى خمینى محمد جواد، تفسیر آسان، اول ‏، تهران ‏، اسلامیه ‏، 1398 ه ق‏.
4. مترجمان ‏، تفسیر هدایت ‏، اول ‏، مشهد، بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى‏، 1377 ه ش‏.
5. مجید غلامرضا و همکاران ‏، هزار و یک نکته ‏، بی چا، بی جا، بی نا، بی تا.
6. حجتى سید مهدى ‏، گلى از بوستان خدا، ششم‏، قم ‏، بخشایش ‏،1384 ه ش‏.
7. عروسى حویزى عبد على بن جمعه ‏، تفسیر نور الثقلین‏، سید هاشم رسولى محلاتى ‏، چهارم‏، قم ‏، اسماعیلیان‏، 1415 ه ق‏.
8. حسینى شاه عبدالعظیمى حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، اول‏، تهران ‏، میقات ‏،1363 ه ش‏.
9. ابن فهد حلى ‏، عدة الداعی و نجاح الساعی، اول‏، قم ‏، دار الکتاب اسلامى ‏،1407 ه ق‏.
10. شیخ کلینى ‏، الکافی، دوم‏، تهران ‏، اسلامیه ‏،1362 ه ش‏.
11. فهرى زنجانى سید احمد ‏، خصال، ترجمه فهرى، اول ‏، تهران ‏، علمیه اسلامیه،‏ بی تا.
12. غفارى ساروى حسین ‏، آیین بندگى و نیایش، اول‏، قم‏، بنیاد معارف اسلامى‏، 1375 ه ش‏.
13. قرائتى محسن ‏، پرسش و پاسخهاى قرآنى (ج‏1) ‏، بی چا، بی جا، بی نا، بی تا.
14. خرمشاهى بهاء الدین، مسعود انصارى ‏، پیام پیامبر، اول‏، تهران ‏، منفرد،1376 ه ش‏.
15. قمى، عباس، ‏کلیات مفاتیح الجنان، بی چا،‏ قم ‏، اسوه‏، بی تا.
16. نجمى، هاشم زاده هریسى، بیان در علوم و مسائل کلى قرآن‏‏، بی چا، بی جا، بی نا، بی تا.



 

 

نسخه چاپی