کسب علوم و معارف
کسب علوم و معارف

 






 
شهدا در عرصه ی علم و دانش
برنامه ی مطالعاتی
شهید مجید بقایی
یکی از دوستانش می گوید: «از کارهایی که مجید برای خودش داشت برنامه ی مطالعاتی بود. ما کتابهای مختلفی را در دستش می دیدیم که مطالعه می کرد. به علت عشق و علاقه ای که به امام زمان (عج) داشت راجع به آن حضرت تحقیقاتی می کرد.
راجع به جنگ و جبهه و جهان نیز مطالعه داشت و توسط یکی از روحانیون در زمینه ی احادیث مربوط به این زمان اطلاعاتی بدست آورده بود.»
او به زبان عربی علاقه ی فراوانی داشت و حتی یک کلاس عربی برقرار کرده بود. بعضی اوقات پیشنماز می شد و برادران پشت سر ایشان نماز می خواندند. اما گاهی که این آمادگی را در خود احساس نمی کرد و در حالی قرار می گرفت که نمی توانست پیشنماز باشد، هر چه به او اصرار می کردند نمی پذیرفت. (1)
انتقال اندوخته ها و تجربیات
شهید حسن باقری
در زمینه ی آموزش و بالا بردن سطح و کیفیت رزمی گردان ها یکی از صاحب نظران بود و در هر زمان و شرایطی که مسئولین آموزش نظامی از شهید حسن درخواست می کردند تا تجربیات و نظراتش را در اختیار واحد آموزش قرار دهد هیچگونه دریغ نمی کرد. و با کمال میل و حوصله ای که مخصوص خودش بود ساعت ها به بحث می نشست و تجربیات گرانبهایش را در اختیار برادران قرار می داد و از این راه خدمت زیادی به سپاه کرد.
او خود نیز شخصاً در امر آموزش، خصوصاً آموزش توأم با عمل علاقه مندی زیادی نشان می داد و با تلاشهای پیگیری که انجام می داد باعث شد تا چندین دوره از برادران مناطق قدیم دهگانه سپاه به جنوب دعوت شوند و برای آنها کلاس آموزش طرح و عملیات (رکن سوم) دائر کند. او با جدیت و پشتکار، در کنار حجم زیاد کار عملیاتی به این کار رسیدگی می کرد و تمام اندوخته ها و تجربیات علمی خودش و دیگر برادران را که حاصل خون شهدای گرانقدر بود در اختیار آنان قرار می داد. با آموزشهای فشرده ای در این زمینه، بیش از دو سه دوره ی 30 تا 40 نفره را آموزش داد که بسیار مفید واقع شد و از وجود این برادران در جنگ و در قسمتهای طرح و عملیات تیپ ها استفاده گردید و حرکت کادرسازی در زمینه ی بالا بردن کیفیت رزمی تیپ ها و یگان ها و تأمین کادر آنها ایجاد گردید. او در سازماندهی و ترکیب گردانهای رزمی و به تبع آن تیپ ها و لشکرها و قرارگاهها نقش بسیار فعالی داشت و مدام به دنبال تغییر و دگرگونی در جهت تکامل سازماندهی رزمی نیروهایی بود که در عمل به نتیجه نرسیده بودند. (2)
مطالعه و نقد
شهید اسماعیل دقایقی
بسیار شبها بود که تا صبح بیدار می ماند و مطالعه می کرد و در مطالعه و آگاهی و اطلاع یافتن از نظرات دیگران بسیار جدیّت داشت و علاوه بر مطالعه، روز بعد، آن مطالب را به بحث می گذاشت و به نقد آن می پرداخت. وی در این راستا، کنفرانس های علمی و مذهبی جاذب و جالبی را در دانشکده ترتیب می داد و در جریان همین جهاد علمی بود که به شدت مجذوب و شیفته ی افکار و شخصیت والای استاد شهید مطهری می گردد و به مطالعه ی آثار ارزشمند استاد می پردازد. (3)
تهیه ی کتابخانه و کلاس تفسیر
شهید اسماعیل دقایقی
در سال 1356 ایشان با تهیه کتابهای بسیاری در مسجد جامع امیدیه که مسجد محل وی بود، کتابخانه ای را برپا کرد و در کتابخانه؛ درس تفسیر قرآن و عقاید نیز گذاشته بود و آخرین نظریات و تحلیلهای اسلامی را که نشأت گرفته از پیامهای امام و روحانیت مبارز بود، در پوشش بیان و تفسیر قرآن مطرح می کرد. افرادی که در آن کلاسها شرکت می کردند، در فاصله ی سنی 12 تا 18 سال بودند که او با اخلاق خوش و اسلامی خود و با محبت و مهربانی توانست از این طریق خیل کثیری از جوانان را در امیدیه جذب اسلام نماید. (4)
کسب علوم و معارف
شهید اسماعیل دقایقی
همزمان با داشتن مسوولیت حفاظت، به واسطه ی علاقه ی وافری که به کسب علوم و فضایل داشت، به فراگیری معارف حقه ی اسلامی مثل ادبیات عرب، تفسیر، اخلاق و تاریخ اسلام در نزد استادان حوزه ی علمیه ی قم پرداخت. ایشان که تحصیلات دانشگاهی خود را با شروع در سپاه رها نموده بود، با کشش و رغبت و احساس نیاز بیشتری به مطالعات خود ادامه داد.
او با مطالعه ی کتب تاریخی و جنگهای پیامبر (صلی الله علیه و آله) و صدر اسلام، آگاهی کاملی نسبت به روشهای مبارزه ی اسلامی در دفاع مقدس علیه تجاوز دشمنان پیدا کرده بود که این شناخت و به کارگیری آن در آینده ی نزدیک خود عاملی بود که همواره از فرماندهان موفق و پیروز باشد و هیچ گونه شکستی بر نیروهای ایشان وارد نیاید و همواره نقشه ها و تاکتیکهای جنگی وی الگو و سرمشقی برای دیگر فرماندهان به حساب آید. (5)
در سنگر هم از درس غفلت نمی کرد!
شهید محمد خونجگری
در آخرین اعزام، در مقر حمیدیه همراه با طلبه های دیگر، (شهید ادریس آبادی و قرایی)، از فرمانده گردان خواستند که اوقات فراغتی برای ایشان قرار دهد تا بتوانند به درس و بحث طلبگی خود برسند و در کنار درس های حوزوی خود مسئولیت هایی که به عهده داشته اند را انجام دهند.
با شروع عملیات وارد منطقه فاو شدیم. پاتک دشمن آغاز شد، استقامت و پایداری وصف ناپذیر رزمندگان مانع از ورود دشمن به مناطق فتح شده گردید. در این نبرد روحانیون، نقش بسزایی داشتند. حتی در سنگر هم از درس غفلت نورزید. او همیشه تعدادی از نوارهای درسی حوزه را همراه خود می آورد و به آنها گوش می داد. او درس و بحث و جبهه و شهادت را با هم آمیخته بود و می گفت: «من اینجا درس و بحث ها را بهتر از پشت جبهه دریافت می کنم.» (6)
ایجاد مرکز آموزش استاندارد و موفق !
شهید حسن شفیع زاده
یکی از ارکان موفقیت تشکیل توپخانه ی سپاه، مرکز آموزش بسیار استاندارد و موفق توپخانه بود که توسط شهید در اصفهان با همت و پشتکار جدّی و شبانه روزی او شکل گرفت. او همان طور که معتقد بود باید با تمام وجود جنگید و لحظه ای نسبت به یاری امام و ادامه ی مبارزه تردید نکرد، اعتقاد داشت که کادرسازی و پرورش پرسنل مناسب و جایگزین شهدا در توپخانه، توسط این مرکز باید استمرار پیدا کند. این مرکز بعدها دوره های عالی توپخانه را با موفقیت برگزار کرد و ساختار و بدنه ی اصلی این توپخانه را همین مرکز شکل داد و من شاهد بودم که این دلاورمرد خستگی ناپذیر عرصه های نبرد، برای تشکیل این مرکز چه خون دل ها که نخورد، از گرفتن مکان جذب مربی و پرسنل شایسته، اعزام نیروها، تهیه و تکثیر کتب و جزوات درس گرفته تا فرستادن توپ های آموزشی به آن مرکز؛
و ما امروز شاهد به ثمر نشستن تلاش های آینده نگرانه و همه جانبه ی او هستیم. (7)

پی‌نوشت‌ها:

1. اسوه ی مقاومت، ص 27.
2. در پرتو عشق، صص 35- 34.
3. خورشید بدر، ص 21.
4. خورشید بدر، ص 21.
5. خورشید بدر، صص 33- 32.
6. شاهدان بصیرت، ص 49.
7. احرام عشق، ص 117.

منبع مقاله: موسسه فرهنگی قدر ولایت، (1388)، سیره ی شهدای دفاع مقدس(علم و دانش)، تهران، موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول



 

 

نسخه چاپی