چه موقع خبر بد را بازگو نکنیم؟
 چه موقع خبر بد را بازگو نکنیم؟

 

نویسندگان: دکتر عباس عطاری، دکتر آزاده ملکیان




 

در چه مواردی ممکن است پنهان کردن برخی از خبرهای بد، کار درستی باشد؟

درباره ی پاسخ این سؤال، اتفاق نظر وجود ندارد. مردم در جوامع و فرهنگ های مختلف در این مورد نظرات متفاوتی دارند. در جوامع صنعتی، بیش تر مردم در مورد حق خود برای آگاهی از خبرهای مربوط به زندگی شان پافشاری می کنند. هر چند در همین کشورها نیز اقلیت قابل توجهی از مردم دوست ندارند خبری مانند ابتلا به سرطان را به صورت بی پرده و مستقیم و با جزئیات کامل از زبان پزشک خود بشنوند. ولی به طور کلی در کشورهای صنعتی، از نظر افکار عمومی، دریافت اطلاعات صحیح شامل خبرهای خوب یا بد، یکی از حقوق مسلم هر انسان بزرگسال به شمار می رود.
در جوامع سنتی، نگرانی مردم از پیامدهای ناخوشایند « خبربد» بیش تر است. در مورد خبرهای بد پزشکی، در بسیاری از کشورها، از جمله کشور ما، هنوز پزشکان درباره ی افشای حقایق برای بیمار تحت فشار قانونی قرار ندارند. بنابراین، برخی از صاحب نظران در کشور ما معتقدند که پزشکان ما باید در بازگویی خبرهای پزشکی، سنجیده عمل کنند و ضمن پاسخ گویی به سؤالات بیمار، سعی کنند امید به بهبودی را در وی خاموش نکنند، زیرا بسیاری از مردم ما هنوز از هم پزشکان خود انتظار دارند در مورد افشای اطلاعات پزشکی، خیر و صلاح بیمار را در نظر بگیرند و بیش از آن که از پزشک انتظار صداقت کامل داشته باشند، از او انتظار رفتاری خردمندانه و دل سوزانه و امیدبخش دارند.
به هر حال اگر بیمار درمورد دانستن اطلاعات مربوط به بیماری خود اصرار دارد، پزشک باید دلیل این پافشاری را از او سؤال کند. برخی از بیماران مدام در مورد بیماری خود سؤال می کنند، زیرا بسیار نگران و مضطربند و دوست دارند از پزشک خود پیام های امیدوارکننده تری دریافت کنند. برخی از بیماران هم سرطان را معادل مرگ حتمی می دانند و نمی توانند بپذیرند که بسیاری از انواع سرطان امروزه قابل مداوا و کنترل است. در چنین مواردی پزشک باید در ارائه ی اطلاعات به بیمار، احتیاط و ملایمت بیش تری نشان دهد و همیشه جملاتی را به زبان آورد که بتوانند امید واقع بینانه را در بیمار تقویت کنند. در واقع بیان مفروضات علمی به صورت دقیق و مفصل برای چنین بیمارانی نه ضروری است و نه خوشایند.
درمقابل، برخی دیگر از افراد دوست دارند اطلاعات دقیق و کاملی در مورد بیماری خود به دست آورند تا بر اساس آن درمورد آینده تصمیم گیری کنند. چنین افرادی، معمولاً در تمام طول زندگی کارهای خود را بر اساس برنامه ریزی صحیح و پیش بینی وضعیت آینده انجام داده اند و انسان هایی با انضباط، جدی، مسئول و کوشا بوده اند. در چنین مواردی پزشک با دانستن دلایل و انگیزه های سؤالات بیمار، بهتر است به تدریج اطلاعات دقیق تری را در اختیار او قرار دهد تا بیمار بتواند مثل گذشته برای ادامه ی مسیر زندگی خود طراحی و برنامه ریزی کند. در این صورت بیمار می تواند مراحل باقی مانده ی زندگی خود را با احساس وقار و کنترل سپری کند و بسیاری از این افراد، به خوبی خود را برای پیامدهای آتی بیماری و حتی مرگ آماده می کنند و برای بهود زندگی بازماندگان خود پس از مرگ نیز تصمیم های عاقلانه ای می گیرند و ایده های جدیدی طرح ریزی می کنند.
گذشته از این، در فرهنگ های سنتی در موردرساندن خبرهای بد به افراد خیلی بد حال، رنجور یا سالخورد نیز موانعی وجود دارد که باید در مورد دیدگاه های خانواده های این افراد نیز تأمل کرد.
اصول صحیح رساندن خبرهای بد به کودکان، با توجه به محدودیت های خاص آنان در مراحل مختلف رشد، با بزرگسالان تفاوت دارد.
منبع مقاله :
معارف، عباس؛ (1390)، نگاهی دوباره به مبادی حکمت اُنسی، آبادان: پرسش، چاپ اول



 

 

نسخه چاپی