معیارهای دوستی
معیارهای دوستی

 

نویسنده: غلامرضا نور محمدی




 

از مهم ترین عوامل اثر گذار در احساس شادکامی و ناکامی فرد، یافتن دوست است. همان گونه که دوستِ مناسب موجب رشد و کمال فرد می شود، دوست ناشایست نیز او را به کژراهه می برد و در فساد غوطه ور می سازد. امیر مؤمنان(علیه السلام) می فرماید:
انتخاب دوست راستین بر تو لازم است. پس بسیاری از آنان را به دست آور که آنان در وقت راحتی یاران آماده به خدمت تو و در وقت سختی لشگریان، مددکار تو خواهند بود.(1)
ایشان به فرزندش محمد حنفیه چنین سفارش می کند:
از بهترین بهره مندی های یک شخص، دوست و همدم شایسته است. پس با خوبان همنشینی کن تا از آنان باشی و از افراد بد و آنان که با حرف های باطل و بی فایده تو را از یاد خدا و مرگ باز می دارند، دوری بجوی تا از آنان جدا باشی.(2)
ارسطو می گوید: مردم هر کدام آرزویی دارند: یکی مال و ثروت می خواهد و یکی زیبایی و دیگر افتخار. اما به باور من، یک دوست خوب از تمام اینها بهتر است.(3)
لرد آویبوری، جامعه شناس شهیر در کتاب سعادت و سلامت می نویسد:
یافتن دوست خوب به آسانی ممکن نیست و اگر برای کسی چنین دوستی فراهم شد، باید گفت او به گنجی بسیار گران بها دست یافته است. از این رو، شایسته و سزاوار است که از وجود چنین دوستی به نیکوترین وجه بهره مند شود.(4)
بی گمان دوست مناسب در شکل گیری شخصیت و رفتار فرد تأثیری بسزا دارد. به همین رو سعدی شیرازی به زیبایی می سراید:

همنشین تو از توبه باید ... تا تو را عقل و دین بیفزاید.
تو اول بگو با کیان دوستی ... من آن گه بگویم تو خود کیستی

دقت در گزینش و داشتن معیارهای صحیح برای انتخاب دوست امری ضروری است که موجب سلامت روحی فرد و جامعه است. البته برخی در این موضوع راه افراط در پیش می گیرند و به دنبال «دوست بی عیب» و آرمانی میگردند که دست نایافتنی است. بنابراین بهتر است در پی یافتن دوستانی باشیم که نقاط ضعف کمتری دارند. امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
کسی که بخواهد جز با افراد بی عیب دوستی و برادری نداشته باشد، دوستانش کم خواهند شد.(5)
آموزه های دینی، معیارهای بسیاری برای دوست شایسته و ناشایست به دست داده اند که به مهم ترین آنها اشاره می گردد:

یک.دین داری

از دیدگاه اسلام، رفیق خوب نه فقط در دنیا، بلکه در آخرت نیز همراه آدمی است، بدین بیان که چنین فردی بی گمان موجب شرافت، سعادت و عزت در دنیا و آخرت خواهد بود. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید:
دقت کنید با چه کسی همنشین هستید؛ زیرا هیچ کس نیست که مرگش فرا رسد، مگر آنکه دوستانش در نزد خدا در برابر آن شخص مجسم می شوند. اگر از افراد خوب و نیک باشند، خوبان در برابر او ظاهر می گردند و اگر از افراد بد و ناشایست باشند، آنان در برابرش آشکار می گردند.(6)
امیر مؤمنان (علیه السلام) می فرماید:
رفیق فقط به این جهت رفیق نامیده می شود که او تو را بر آنچه صلاح دینت است، کمک و یاری می کند. هر کس که این گونه باشد، او رفیق دلسوز و واقعی است.(7)
در قرآن نیز به تداوم دوستی در آخرت و نقش دوست دین دار و پارسا به خوبی اشاره شده است:
دوستان در آن روز قیامت دشمن یکدیگر هستند، مگر افراد پرهیزگار.(8)
تبدیل شدن دوستی غیر پرهیزگاران به دشمنی در روز قیامت امری بدیهی است؛ چرا که هر یک از آنان دیگری را عامل بدبختی خود می پندارد.

دو. دانایی

بی تردید رفاقت با افراد دانا آثار مفیدی در زندگی فرد بر جای می نهد که یکی از آنها افزوده شدن بر آگاهی و دانش فرد است.
امیر مؤمنان (علیه السلام) می فرماید:
نشستن با دانایان سبب رنده شدن عقل و بهبود بیماری های روحی دوست می شود.(9)

رقم بر خود به نادانی کشیدی ... که نادان را به صحبت برگزیدی
طلب کردم ز دانایی یک پند ... مرا فرمود با نادان مپیوید(10)
دشمن دانا که غم جان خورد ... بهتر از آن دوست که نادان بود.(11)

سه.خردمندی

امیر مؤمنان(علیه السلام) می فرماید:
همنشینی با خردمندان و افراد دین دار بر تو لازم است؛ زیرا آنان بهترین دوستان و یاران هستند.(12)
این ویژگی به قدری ارزشمند است که اگر به فرض کسی با داشتن عقل، پاره ای از ویژگی های اخلاقی دیگر را نداشته باشد، رفاقت با وی مجاز شمرده شده است. حضرت در جایی دیگر می فرماید:
به دشمن عاقل خودت بیشتر از دوست نادانت اعتماد کن.(13)
دشمن عاقل و خردمند بهتر از دوست احمق است.(14)
رفیق عاقل می تواند گشاینده مشکلات اجتماعی آدمی باشد و حتی او را از سقوط برهاند به همین رو، همنشینی با عاقل در واقع نوعی بهره مندی از عقل اوست. امیر مؤمنان (علیه السلام) می فرماید:
با خردمند نشستن سبب ایمنی است.(15)
همنشین با دوست عاقل، روح را زنده می کند.(16)

گفت پیغمبر عداوت از خرد ... بهتر از مهری که از جاهل رسد.(17)
عاقل آن باشد که او با مشغله است .... او دلیل و پیشوای قافله است.(18)

چهار، وفاداری

دوست باید اهل وفا و تعهد بوده، به قول و قرار خویش سخت پایبند باشد. بدیهی است رفاقت با کسی که متعهد نیست، رفاقتی سست و ناپایدار است و از این افراد باید به دور ماند.(19)
امیر مؤمنان (علیه السلام) می فرماید:
بر دوستی کسی اعتماد مکن که به عهده ش وفادار نیست.(20)
هر گاه برای خود دوستی گرفتی، در برابر او فروتن و وفادار باش.(21)
با پیمان شکنی و بی وفایی، دوستی پایدار نمی ماند.(22)
لقمان نیز به فرزندش سفارش نمود:
پسرم! نخستین چیزی که پس از ایمان به خدا باید در طلب آن تلاش کنی، دوست با وفا و صالح است؛ زیرا که آن دوست مانند درخت خرماست که اگر در سایه آن نشینی بر تو سایه افکند واگر هیزم آن بخواهی، تو را بهره مند سازد و اگر از میوه آن بخوری، میوه های گوارا و پاکیزه بیابی.
سایر صفات دوست خوب را می توان این گونه بر شمرد: صداقت و راستی، درست کرداری، انعطاف پذیری، رازداری، مهرورزی، سخاوتمندی، خیرخواهی، احترام گذاری، آسان گیری و نیز یاری رسانی.(23)

پی‌نوشت‌ها:

1- مجلسی، بحار الأنوار، ج 75، ص 33، ح 113.
2- صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 384، ح 5837.
3- یحیی برقعی، چکیده اندیشه ها، ج 1، ص 232.
4- محمد الحیدری، آیین دوست یابی، ص 17.
5- مجلسی، بحار الأنوار، ج 57، ص 278، ذیل ح 113.
6- کلینی، اصول کافی، ج 2، ص 638، ح 3.
7- تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 424، ح 9730.
8- زخرف (43): 67.
9- تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 430، ح 9790.
10- سعدی، گلستان، ص 199.
11- نظامی.
12- تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 429، ح 9772.
13- همان، ص 425، ح 9753.
14- مجلسی، بحار الأنوار، ج 75، ص 12، ح 70.
15- تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 425، ح 9776.
16- همان، ص 429، ح 9771.
17- مولوی، مثنوی معنوی، دفتر دوم، ص 258.
18- همان، دفتر چهارم، ص 651.
19- تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 418، ح 9562.
20- همان، ص 422، ح 9672.
21- همان.
22- همان، ص 470 ، ح 9616.
23- کلینی، اصول کافی، ج 2، ص 638، باب من یحب مصادقته و مصاحبته.

منبع مقاله: نورمحمدی، غلامرضا؛ (1390)، مهارت های زندگی اجتماعی، قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها،دفتر نشر معارف، چاپ دوم



 

 

نسخه چاپی