تحریر محل نزاع در بحث اصالت وجود یا ماهیت
 تحریر محل نزاع در بحث اصالت وجود یا ماهیت

 

نویسنده: حکیم سید عباس معارف




 

آنچه شیء بدان موجود است، ماهیت است یا وجود آن و یا امری ورای آن دو؟ در صورتی که آنچه موجود بدان موجود است، وجود باشد، ماهیت، امری انتزاعی است و اگر آنچه موجود بدان موجود است، ماهیت باشد، وجود، امری انتزاعی و اعتباری خواهد بود.
اموری که مورد علم و معرفت قرار می گیرد، به سه دسته تقسیم شده است:
الف) امور اصیل و حقیقی (اعیان نفس الامری و حقایق خارجی) که به نحو مجرد از ماده (مجردات) یا به انضمام ماده (جسمانیات) ثبوت و وجود دارند.
ب) امور انتزاعی که ذهن آنها را از مجردات یا انضمامات انتزاع می کند، مانند جسم تعلیمی (ریاضی) که از جسم طبیعی انضمامی انتزاع می شود. ج) امور اعتباری (اعتباری صرف) که وجود آنها فقط در ظرف ذهن است و از دو قسم اول و دوم انتزاع و اعتبار می شود و در خارج و در نفس الامر، مابه ازاء مستقیم ندارد و اعتباری عقلی است. اما توجه به این نکته کمال اهمیت را دارد که در بحث اصالت وجود و ماهیت هرگاه تعبیر اعتباری به کار رود، مراد همان امر انتزاعی است.
سهروردی در بیان اعتبار عقلی مثالی می زند که تقریر آن مثال چنین است:
امتداد معینی را در خارج در نظر می گیریم. پاره ای از آن امتداد اختیار کرده و آن مقدار و هرچه را که مساوی آن است یک ذرع می نامیم. همچنین مقدار دیگری را از این امتداد اختیار می کنیم و آن و هرچه را که مساوی آن است یک ارش می گوییم و نیز می توانیم مقدار دیگری از این امتداد را برای سایر معیارهای طول (از اضعاف و اجزاء) اختیار کنیم. پیدا است که آن امتداد اولی و همچنین مقادیر طولی که از آن امتداد اختیار نمودیم در خارج امر واحدی هستند و زیادت این امور بر یکدیگر، در ذهن و به اعتبار ادراک است.
حال پس از بیان این مقدمات می افزاییم که مسئله ی اصالت وجود یا ماهیت به حصر عقلی، چهار صورت دارد.

1) ماهیت و وجود هر دو اصیل اند

بطلان این فرض در نهایت ظهور و پیدایی است. زیرا آنچه در خارج به ازای این دو قرار دارد، امر واحدی است که عقل آن را به دو حیثیت وجود و ماهیت تحلیل می کند. در صورتی که وجود و ماهیت هر دو اصیل باشند، این بدان معنا است که هر دوی آنها باید وجود محصل خارجی داشته باشند. به بیان دیگر، هر شیء باید دو شیء باشد. نظر به وضوح بطلان این قول، هیچ کس جز شیخ احمد احسائی و اتباع وی آن را اختیار نکرده اند.

2) اصالت وجود و انتزاعی بودن ماهیت

بنابراین فرض، وجود اصیل است و ماهیت از آن انتزاع می گردد. بنابراین قول، آنچه موجود بدان موجود است، وجود است و ماهیت از نحوه ی وجود خاص اشیاء، انتزاع می گردد. صدرالدین شیرازی و اتباع وی بر این قول رفته اند.

3) اصالت ماهیت و انتزاعی بودن وجود

صورت سوم این است که آنچه موجود بدان موجود است، ماهیت است و وجود امری است عقلی که ذهن آن را از ماهیت متحصل و متحقق در خارج، انتزاع می کند. سهروردی و اتباع وی مانند قطب الدین شیرازی و میرداماد بر این نظر رفته اند. (1)

4) وجود و یا ماهیت هیچ یک اصیل نیستند

به اعتقاد حکماء انسی، آنچه شیء بدان موجود است، وجود و یا ماهیت آن نیست بلکه امری است ورای آن دو. بدین معنی که مناط تحقق موجودات، تجلی وجود خداوند است در عین ثابت آنها. موجودات با تجلی حق در اَعیان (ماهیات) آنها، ظهور پیدا می کنند و با انقطاع این تجلس، به کِتم عدم بازمی گردند. در حقیقت، وجود خاص شیء، در نزد حکمای انسی امری مجازی است و وجود و ماهیت خاص شیء، هیچ یک اصالت ندارد. بلکه آنچه در خارج امر اصیل و حقیقی است، وجود عام و منبسط است که به صورت ماهیات متعدد تجلی می کند و مرتبه ای از مراتب وجود مطلق است.
یکی از اشتباهات بسیار اساسی، غفلت از این صورت اخیر است که حکمای انسی اختیار نموده اند. غفلت از این امر بسیار مهم سبب شده است که برخی دچار این پندار گردند که صرف اثبات انتزاعی بودن یکی از وجود یا ماهیت، مساوی با ثبوت اصالت دیگری است. با روجوع به ادلّه ای که در اصالت وجود یا ماهیت اقامه شده است، آشکار می گردد که قائلان به اصالت وجود، اغلب به جای اثبات مدعا، به اثبات اعتباریت ماهیت پرداخته اند و چنین پنداشته اند که اثبات اعتباری ماهیت، مساوی است با ثوبت اصالت وجود. نیز معتقدان به اصالت ماهیت به جای اثبات مدعای خود، سعی در اثبات اعتباریت وجود نموده اند. حال آنکه اثبات اعتباریت یکی از این دو، مستلزم اثبات اصالت دیگری نیست و چنانکه گفتیم، احتمال دارد آنچه موجود بدان موجود است، همان گونه که حکمای انسی گفته اند، امری ورای این دو، یعنی تجلی وجود حق باشد.
با توجه به آنچه گفته شد، پس از رجوع و دقت نظر در دلایلی که قائلان به اصالت وجود یا ماهیت در اثبات مدعای خود، اقامه نموده اند، آشکار می گردد که این دلایل کافی در اثبات مقصود نیست.

پی نوشت ها :

1. البته سهروردی در کتب متعدد خود نظریات متفاوتی در این باب اظهار داشته است.

منبع مقاله :
معارف، عباس؛ (1390)، نگاهی دوباره به مبادی حکمت اُنسی، آبادان: پرسش، چاپ اول



 

 

نسخه چاپی