اقسام اجتماعات در نظر اخوان الصّفا
 اقسام اجتماعات در نظر اخوان الصّفا

 

نویسنده: علی فریدونی




 

در اندیشه اخوان الصّفا، اجتماعات به سه نوع مدینه، امّت و دولت جهانی تقسیم شده است،(1) که مدینه کوچک ترین مظهر وحدت اجتماعی است. رابطه مدینه با ساکنان آن نظیر رابطه جسم و حلول نفس در آن است، آنان مدینه را به جسم انسان و اهالی آن را به نفس تشبیه کرده اند.(2) همان گونه که جسم انسان مرکّب از اعضا و جوارح است که شالکه و بنیان مادّی آن را به وجود می آورد، مدینه نیز دارای اجزا و اعضای مرتبط با یکدیگر است.(3)
اجزای مادّی مدینه مرکّب از سنگ، خاک، آجر، گچ، شن، ماسه، چوب و آهن و همچنین دارای دروازه، دیوار، راه ها، شوارع، منازل و... است و ساکنان آن به اعبار وجود مادّیشان وظایف خاص مادّی دارند که صنعتگیری، تجارت، مُلک، سیاست، کارگزاری و خدمت گزاری از وظایف مادّی آنان است. از این لحاظ اینها به منزله قوا و اجزای مادّی موجود در بدن انسان هستند که وظایف و کار ویژه های خاصی دارند. همان گونه که در بدن، قوای جاذبه، هاضمه، دافعه، نامیه، غازیه و سایر اجزای حسّی با کار ویژه های متعدّدی وجود دارد، در مدینه نیز همان قوا در شکل مناسب با مدینه مشغول انجام وظیفه هستند.
امّا اجزای معنوی مدینه که به منزله ی حلول نفس در بدن هستند، وجود خود انسان و استقرار او در مدینه است، همان گونه که نفس به عنوان یک جزء معنوی در بدن حلول می کند و استقرار دارد. بنابراین اعمال اهل مدینه در مدینه نیز به منزله کارکردهای نفس در بدن است. و نیز همان طور که کارکردهای نفس گاهی مربوط به قوای شهوانیّه و گاهی غضبیه و بعضاً ناطقه است که مرکّب از اخلاقیات و معارف و ادراکات و حیوانات و حسّی هستند، در مدینه نیز کارکردهای سه گانه نفس وجود دارد. همان گونه که عقل رئیس واحد نفوس است:
ثمّ رأس علیهم ملکاً واحداً ... وامره بحفظها و اوصاه بسیاستهم ... و امرهم بطاعتهم؛(4) خداوند بر نفوس انسان، ملکی را رئیس قرار داد و امر به حفظ آن نفوس کرده و توصیه به سیاست و تدبیر آنان نمود و به نفوس امر کرد که از آن رئیس اطاعت کنند.
در مدینه نیز یک شاخصه وحدت وجود دارد که بر آن ریاست و نظارت دارد و آن ریاست رئیس فاضل است.
با توصیفات فوق، مدینه در اندیشه اخوان از مبانی فلسفی برخوردار است که کاملاً مرتبط با مبانی فکری آنان در مورد انسان و ویژگی های اوست. در این که اخوان الصّفا مدینه را مرکز وحدت اجتماعی و نماد تکامل انسان قرار داده اند، در واقع متأثر از اندیشه فلاسفه ی یونان نظیر افلاطون و ارسطو هستند، ولی در عین حال بین اندیشه اخوان و فلاسفه ی یونان تمایزی وجود دارد و آن عدم اعتقاد اخوان به مدینه به عنوان مظهر نهایی کمال اجتماعی انسانی است، زیرا در نظر آنان فراتر از مدینه، امّت و دولت جهانی وجود دارد که در فلسفه یونان به این نکته توجّه نشده است.(5)
علّت توجّه خاص اخوان الصّفا به مفهومی گسترده از مفهوم مدینه، تأثر آنان از اندیشه های دینی است که هدف نهایی حکومت را حکومت جهانی و در سایه ی وحدت امّت می داند که در رأس آن خلیفه و امام قرار دارد، ولی این اندیشه در بینش یونانی وجود ندارد، لذا اجتماع مثالی آنان مدینه است.(6)
در بینش اخوان اجتماع امّت، اجتماعی کامل تر از مدینه است. ملاک اجتماع، وجود صفات و شرایط مشترکی است که انسان ها را گرد یکدیگر جمع کرده است. وحدت زبان، اشتراک در طبایع، مشترکات اخلاقی، اشتراک در عادات و رسوم، وحدت مکانی که شامل موقعیّت جغرافیایی مشترک و زیست در بلاد واحد است، اشتراک در رنگ و پوست و ویژگی های ظاهری و اشتراکات فیزیکی از ملاک های وحدت اجتماعی در قالب امّت است.(7)
عناصر ذکر شده از جمله عناصری است که در سیر تطّور تاریخی و همراه با تغییر و تحولات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و ملی فرآیندهای مربوط به تمدن و فرهنگ اجتماعی مدنی مشترک، فراتر از مدینه را به وجود می آورد، و دین مهم ترین عامل همبستگی و وحدت در اجتماع امّت است، زیرا در سایه ی دین، اغراض و اهداف و راهبردها و آرمان مشترک به وجود می آید که در همبستگی و اتحاد اجتماع امّت مهم ترین عامل است. امّت با توجه به جمیع عناصر به وجود آورنده اش، حکومت واحد جهانی را که تحقق بخش آرمان های امّت واحد است به وجود خواهد آورد. دولت جهانی که اخوان الصّفا انتظار به وجود آمدن آن را در سر می پروراندند، اجتماعی کامل تر از امّت است، زیرا می توان به آرمان های مشترک امّت در سایه ایجاد دولت جهانی دست یافت. دولت جهانی، اجتماعی منسجم است که در سایه مشترکات خاص به وجود آمده است. اختلاف امّت ها ریشه در گوناگونی شرایع آنان دارد، ولی آنها از نظر اصول و اهداف و اغراض یکسان و دارای اشتراک هستند، زیرا حکمت اقتضا دارد که همه ی ادیان دارای هدف واحد و اصول یکسان باشند، اختلاف در شرایع، اختلاف ظاهری است و امّت ها در مبنا با یکدیگر اختلاف ندارند.

انواع مدینه

در یک تحلیل کلی از دیدگاه اخوان الصّفا، اجتماعات را می توان به دو دسته ی اجتماع فاضل و اجتماع غیرفاضل تقسیم کرد. اجتماع فاضل، اجتماعی است که در آن صلاح ابنای بشر موردنظر باشد و مبنای این اجتماع صداقت، اخوت، محبّت، تدبیر نیکو برای اصلاح امور، لحاظ صلاح بلاد و بقای عالم است. در اجتماع غیرفاضل، تزلزل، دو رنگ، فقدان انتظام لازم، همراهی و معاشرت با اهل فسق و فجور و عدم لحاظ صلاح بلاد و عالم، مشهود و از ویژگی های اصلی و اساسی آن است.
اجتماع فاضل را اخوان این گونه توصیف کرده اند:
... حتی یحصل من اجتماعاتهم الصداقة،‌ اذ الصداقة اُس الاخوة، و الاخوة اُس المحبّة و المحبّة اُس اصلاح الامور، و اصلاح الامور صلاح البلاد و صلاح البلاد بقاء العالم و بقاء النسل؛(8) از اجتماعات باید صداقت حاصل شود، زیرا صداقت اساس برادری، برادری اساس محبّت و محبّت اساس اصلاح امور است و اصلاح امور، مصلحت بلاد را به دنبال دارد و مصلحت بلاد، بقای عالم و نسل را در پی دارد.
در اجتماع فاضل به علّت وجود صداقت، برادری، محبّت و تدبیر اصلاح گرانه، قانون صاحب ناموس حاکم است. اخوان الصّفا مصداق عملی اجتماع فاضل را اجتماع مردم در اعیاد و همچنین بیوت و اماکن عبادات می دانند. (9) اساساً فلسفه ی وجوب اعیاد در دیدگاه اندیشمندان رسائل، یادآوری ضرورتی اجتماعی است غیر از اجتماعی که انسان ها با توجّه به واقعیت محیطی و اجتماعی و ویژگی ها و خصال مادّی به وجود آورده اند.
با توجّه به تقسیم کلی اخوان از اجتماعات، آنان مصداق و نمونه عینی و عملی اجتماع فاضل را مدینه کریمه و اجتماع غیرفاضل را مدینه جائره می دانند. این تقسیم بندی از مدینه، به عنوان اوّلین اجتماع مدنی انسان، گرچه تقسیم بندی کلی و عامی است، ولی واقعیت زندگی و اجتماعی انسان ها در این دو مدینه به خوبی بیان شده است. مدینه کریمه، مفهوم دیگری از مدینه ی فاضله است که به صورت آرمانی در اندیشه فلاسفه اسلامی طرح شده، لذا در این تحقیق، از مدینه کریمه، مفهوم مدینه فاضله قصد شده است. مدینه ی جائره مفهومی در مقابل مدینه فاضله است.

1. مدینه فاضله

در مباحث پیشین بیان شد که فطرت اوّلیه مبنی بر خیر است و شرارت در وجود انسان و اجتماع او امری ثانوی، و در اجتماع انسانی ناشی از واقعیت های عینی محیط و اجتماع است. همچنین بیان شد که مدینه به عنوان کوچک ترین اجتماع بشری نمی تواند مظهر اهداف عالی انسان در اجتماع و فلسفه ی اجتماعی زیست انسان باشد، لذا ترسیم اجتماعی که بیانگر تکامل و کمال اجتماعی انسان ها باشد در اندیشه های اجتماعی فلاسفه ی اسلام وجود داشته که در قالب مدینه ی فاضله ترسیم شده است و غایت اجتماعی انسان را در آن متبلور دیده اند.
ذکر این نکته لازم است که اندیشه مدینه ی فاضله، به مفهوم مدینه ی خیالی دست نیافتنی منظور نیست، بلکه این اجتماع دارای یک بنیان فکری اساسی است و آن این که انسان ها کمال خود را درسعادت جست وجو می کنند و سعادت -آن گونه که قبلاً نیز بیان شده- در دو مفهوم درونی و بیرونی ( نفس و اجتماع) به ویژه در آرای اخوان مطرح است. اجتماع انسانی که بتواند به این دو تمایل و دو ویژگی انسان جامه ی عمل بپوشاند، مدینه فاضله است که از طریق تدبیر اهالی مدینه در جهت مصلحت عالی و برتر آن، عملی و دست یافتنی خواهد بود. علّت عملی بودن مدینه ی فاضله این است که گرچه روحانی و معنوی است، اما روحانیّت آن به دلیل فضل و شرف ناشی از عمل و کردار نیکوست.
اخوان از مدینه ی فاضله به مملکت صاحب ناموس اکبر تعبیر کرده اند که از ویژگی آن، صدق در گفتار وجود وفا و صدق و سلامتی است؛ صداقت ها در اثر تقوا عملی و دست یافتنی است، لذا از ویژگی اصلی مدینه ی فاضله این است که نفس تمایلات جسمانی را به تملّک و اختیار خویش در آورده است. (10) اهالی این مدینه اخیار و برگزیدگانی هستند که به امور نفس و جسم عرفانی دارند. از ارکان اصی و اساسی مدینه ی فاضله، شناخت عقل و نفس (11) است که با شناخت آن دو، اهالی به اعمال نیک رهنمون می شوند، پس تعبیر روحانی بودن مدینه ی فاضله به این معناست که جهت ها و تدابیر به سوی خیرات و نیکی هاست، نه شرور. به اعتبار این نیکی ها مدینه ی فاضله در زمین نیست چون زوال و تبدیل و تحوّل دارد، در جوّ نیست چون جوّ از بخارهای زمین است و پایداری ندارد، در دریا هم نیست، چون موج ها و فراز و نشیب ها دارد، البته این تعابیر رمزی و عرفانی است، زیرا در واقع مدینه فاضله در زمین است، شهری زمینی که رکن آن عمل نیکوست و ریشه در قوای اهالی آن دارد:
وینبغی ان یکونَ اساس هذه المدینة علی تقوی من الله و علی الصدق فی الاقاویل، و تقویم ارکانها علی الوفاء و الصفا و الصحة و الیقین... ویکون اهل هذه المدینة اخیاراً فضلاء عارفین بامور الانفس... و ما ینبغ ذلک من امور الاجسام و احوالها و مایکون به صلاحها و بقاؤها علی الحالة الصالحة لها و أن یکون لاهل هذه المدینة سنن کریمة یتعاملون بها فیما بینهم؛(12) سزاورا است اساس این مدینه بر تقوای الهی و براساس صدق در گفتار باشد و استحکام ارکان آن براساس وفا و صفا و سلامتی و یقین باشد ... اهالی این مدینه برگزیدگانی هستند که عارف به امور نفس و امور جسم و حالات و سزاواری های آن می باشند. اهالی این مدینه دارای سنت های بزرگوارانه هستند که تعمل امورشان براساس آن سنت هاست.
به طور خلاصه ویژگی های کلی مدینه ی فاضله از دیدگاه اخوان به قرار زیر است:

1. اهالی مدینه ی فاضله از اخیار و حکما و فضلایی هستند که آگاه به امور نفس و جسم می باشند و مصالح آن دو را تشخیص می دهند.
2. برخلاف مدینه ی جائره که کدورت و شرارت و خسّت و دنائت در آن راه دارد در مدینه فاضله، صدق و صفا و وفا و کرامت جاری است.
3. جایگاه مدینه ی فاضله، جایگاهی ارضی با اوصاف آسمانی و الهی است و دلیل زمینی بودن آن، رواج اعمال نیکو و پسندیده ی انسانی در آن است. هر کجا پای عمل نیکوست، سخن از آدمیان و زمین است، همان گونه که شرارت ها نیز در زمین و از آن آدمیان است.

توصیه به رواج کردار نیکو در مدینه ی فاضله، دلیل بر دست یافتنی بودن آن است و آرمانشهر خیالی نیست. شناخت عقلی و آگاهی از نفس، برای تدبیر امور و مصالح در آن امری لازم و بدیهی است، چون مملکت ناموس اکبر است و عقل و نفس از مراتب و صفات صاحب ناموس می باشد. معرفت عقلی در اندیشه ی اخوان برخورداری از حکمت است. از ارکان مدینه فاضله، شناخت عقل و حکمت است. از این منظر، مدینه ی فاضله ی اخوان، شبیه نظام جمهوریت افلاطون است،(13) که در آن فلاسفه و حکما که از عامل مثال آگاهی دارند حکومت می کنند، در مدینه فاضله اخوان نیز چون شهری الهی و سماوی از حیث صفات و ویژگی هاست، صاحب ناموس و خلفا و جانشینان او حکومت دارند.
دولت آرمانی اخوان الصّفا که در پایان عالم و با ظهور رئیس هفتم یا رئیس فاضل(14) به وجود خواهد آمد، تحقّق بخش آرمان های مدینه ی فاضله است. رئیس فاضل برخوردار از حکمت الهی و عنایت ربّانی است، اوامر و نواهی او با علم و حکمت است و جایگاه او در مدینه نظیر جایگاه عقل در عالم هستی است، اهل علم و معرفت در آن مدینه از او تبعیت کرده مطیع او هستند، ‌برخلاف رئیس جائر در مدینه ی جائره که از طریق زور و ظلم و بهره گیری از علوم ضالّه و طرق جهالت آمیز به ریاست و مُلک می رسد. مصادیق رئیس جائر، فرعون و جالوت و نمرود است(15) ومصادیق رؤسای فاضل که بر مدینه ی فاضله حکومت دارند انبیا و جانشینان آنان هستند که به منزله ی قلب و کبد در مدینه و اجتماع انسانی می باشند. جانشینان انبیا به ظاهر و باطن دین آگاهی دارند و از افعال نیک و پسندیده و اخلاق شایسته و افکار و آرای صحیح برخوردار هستند و علوم حقیقی را دارا می باشند.(16)
سعادت در مدینه با وجود رؤسای فاضل به دست می آید، زیرا احکام دین اقامه می شود، امور عالم انتظار می یابد و وحدت کلمه در میان پیروان شرایع به وجود می آید.

ارکان مدینه فاضله

بیان شد که اخوان الصّفا مدینه ی فاضله را یک نظریه سیاسی که امکان تحقّق خارجی آن وجود دارد و فراتر از رؤیای خیالی دست نیافتنی است می دانستند و علّت عملی شدن آن وجود تقوا، صداقت در گفتار و عمل و ایمان قلبی به اصول آن مدینه، و بنیان آن بر وفا و امانت داری است. این خصوصیات گرچه مهم و دشوارند، ولی مبانی و اصولی هستند که با تربیت و آموزش صحیح که اخوان به آن نیز اهمیّت ویژه ای می دادند، برای بشر عملی و امکان پذیر هستند؛ آرزوی امکان پذیری به معنای محال و غیرعملی بودن آن نیست.
برای عملی کردن اندیشه ی مدینه ی فاضله که دولت رئیس فاضل نیز در آن ایجاد می شود، مدینه نیازمند ارکان و عناصری به عنوان کارگزار و سیاست گزار مدینه است که مهم ترین جزء لازم برای عملی ساختن طرح مدینه ی فاضله است. همان طور که تقوا و صداقت و امانت و وفا و ایمان قلبی به اصول مدینه برای تداوم و نیل به کمال نهایی اهدافِ مدینه لازم است، وجود عناصر کارگزار و سیاست گزار در مدینه نیز ضروری است.
اخوان الصّفا این عامل لازم و حیاتی برای مدینه را ارکان مدینه نامیده اند، این رکن مهم، سلسله مراتب موجود در مدینه و ضرورت وجود آن است. در بینش اخوان الصّفا همکاری و مساعدت اهالی مدینه با یکدیگر باید براساس سلسله مراتب مشخّص و معیّنی باشد:
یکون اهل المدینة علی اربع مراتب: المرتبة الاولی ذووالصنائع العملیّة و العلمیّة، و المرتبة الثانیة الرؤساء ذووالسیاسیة، و المرتبة الثالثة الملوک، و المرتبة الرابعة الالهیّه ذات المشیئة و الارادة؛(17) مراتب اهل مدینه چهارتاست: اول، مرتبه صاحبان صنایع علمی و عملی و دوم، رؤسا و ارباب سیاست و سوم، ملوک و چهارم، کسانی که دارای جلالت روحانی و شأن الهی هستند.
مراتب فوق در مدینه با یکدیگر در تأثیر و تأثّر متقابل هستند. از نظر اهمیّت و جایگاه و نوع تأثیر، باید یادآور شد که ملاک ترتیب فوق براساس تأثیرپذیری از مرتبه ی مافوق خود است، یعنی صاحبان صنایع متأثر از ارباب سیاست و آنها از ملوک و ملوک متأثر از مراتب الهی هستند. ارباب جلالت و شأن روحانی به منزله ی عقل نسبت به قوای دیگر هستند و در واقع به منزله قوّه ی ناطقه هستند که برسایر ارکان اشرفیت و برتری دارند. نفوذ نان در مرتبه قبل از خود یعنی ملوک نفوذ معنوی است و از طریق آنان در مراتب پایین تر تأثیر می گذارند. ملوک در رؤسا نفوذ دارند و رؤسا برصاحبان صنایع تأثیرگذار هستند. به هر حال نوعی ارتباط تأثیرپذیری و تأثیرگذاری در میان ارکان مدینه وجود دارد. نتیجه این تأثیر و تأثّرها، تدبیر و سیاست امور در جهت صلاح مدینه -اعمّ از روحانی و غیرروحانی- است و نتیجه ارتباط بین این ارکان در مدینه، انتظام امور آن براساس سیره ی حسنه است:
فاذا انتظم امر المدینة علی هذه الشرائط فی السیرة الکریمة الحسنة الّتی یتعامل بها اهل المدینة فیما بینهم؛(18) انتظام امر مدینه براساس این شرایط ( رعایت مراتب) سیره ی حسنه ای است که تعامل اهل مدینه در روابط مابین خود براساس آن است.
در بینش اخوان الصّفا گردش امور مدینه ی فاضله مانند نظام موجود در افلاک و اجزا و اعضای آن و نفس کلّیه است، (19) زیرا اساساً مدینه، مثالی است از عالم کلی که در آن سیاست ربّانی و عنایت الهی حاکم است. اجزای عالم مرکب از افلاک و کواکب و ارکان و مصنوعات است که در میان این اجزا سلسله مراتب خاص و ویژه ای حاکم است، مدینه نیز از ویژگی های خاص و روابط ویژه ای حکایت دارد که در عالم کلی است؛ جیوش و سلطان و رعیّت و غلامان و اتباع و خدام و اشراف و دهقانان و رؤسا در مدینه به منزله ی ارکان و اجزای مدینه محسوب می شوند همان گونه که در عالم نیز ستارگان و سیارگان به منزله ی سلطان و جنود و رعیّت و قاضی و... هستند، (20) از این رو امور مدینه مطابق با نظم کلی و روابط حاکم در عالم به بهترین صورت انجام می گیرد و هیچ گونه اخلالی در آن به وجود نمی آید. (21)
همچنین همان گونه که اجتماع سیاسی و دولت حول محور سلطان و امام می چرخد، خورشید نیز به عالم حیات می بخشد و بدون خورشید، عالم وجود ندارد، همان طور که مدینه نیز بدون سلطان و امام وجود پیدا نمی کند. اخوان الصّفا خورشید را به منزله ی سلطان عالم تصور کرده اند، لذا همان گونه که اسقرار سلطان در وسط مدینه است، خورشید نیز در وسط فلک قرار گرفته است و ستارگان به منزله ی جنود و یاران و رعیّت سلطان هستند و افلاک، اقالیم عالم محسوب می شوند، و نیز(22) طبقات و اصول حاکم در عالم، در مدینه نیز وجود دارد.
تشبیه مدینه به عالم کلی و تشبیه اجزا و ارکان آن، به اجزا و ارکان عالم، ریشه در مبانی فکری اخوان دارد، زیرا انسان به عنوان جزء اصلی مدینه، مثالی است از عالم کلی چون در آرای اخوان، انسان عالم صغیر و عالم انسان کبیر است. مدینه نیز عالم صغیری است که مثال آن عالم بالاست، لذا نظم و انتظام و رئیسی و ارکان آن به گونه نظم و انتظام و ارکان عالم بالاست و رئیس آن، فاضل است و فضل را که احراز حکمت است از عقل کلی اتخاذ کرده، از این رو رئیس فاضل که در رأس مدینه ی فاضله قرار دارد، انسانی است که به میزان توان و وسعش حکمت آموخته و حکمت، معیار فضل اوست. در بینش اخوان، حکیم کسی است که به قدر وسعش می تواند به خالق خود تشبّه جوید و تشبّه از حکمت حاصل می شود، پس رئیس مدینه ی فاضله اخوان، فیلسوف است البته فیلسوفی که تشبّه به خدا دارد و مدینه ای که بر آن حکومت می کند، مملکت صاحب ناموس اکبر است. بنابراین، رئیس مدینه ی فاضله اخوان کسی است که از فیض الهی و تأیید عقل کلی برخوردار است.
نظر کلی فوق گرچه شباهت زیادی به نظریه افلاطون دارد و گویای تأثیر اندیشه یونان در دیدگاه های آنان است، امّا تفاوت بینش اخوان با نظریه مُثُل افلاطون در ویژگی رئیس مدینه است، زیرا در اندیشه ی افلاطون فیلسوف رئیس مدینه است، ولی در اندیشه ی عموم فلاسفه ی اسلامی و مشخصاً اخوان الصّفا، نبّیِ امام رئیس فاضل است که لیاقت ریاست بر مدینه ی فاضله را دارد و -همان گونه که گفته شد- حکمت او به تأیید عقل کلی رسیده است و منشأ تأیید هم فیض باری تعالی است. رئیس فاضل اهالی مدینه را به سعادت رهنمون می کند؛ ویژگی اصلی مدینه ی فاضله که آن را از مدینه ی جائره متمایز می کند، وجود رئیس فاضل است و در غیر این صورت، مدینه از وصف فاضل بودن خارج و مدینه ی جائره می شود.
به عبارت دیگر در بینش اخوان الصّفا مدینه یا فاضله است که رئیس آن فاضل است و یا غیر فاضله که آن را جائره نامیده اند و آن فاقد رئیس فاضل است. اخوان الصّفا مدینه ی جائره را مانع اصلی تحقّق مدینه ی فاضله دانسته اند که محور عمل در آن، عدم صداقت و وفا و عمل براساس امانت داری و مقتضای عقل است، (23) لذا کاملاً در مقابل مدینه ی فاض له قرار می گیرد، مدینه ی جائره در واقع وصفی از اجتماع غیر فاضل و غیر کامل است. اخوان الصّفا در یک وصف کلی، علل به وجود آمدن آن را در چهار ویژگی بیان کرده اند:
«... احدها سوء اعمالهم و الثانی فساد آرائهم و الثالث رداءة اخلاقهم و الرابع تراکم جهالاتهم؛(24) اوّل، سوء اعمال و دوم، فساد آرا و عقاید و سوم، پستی اخلاق و چهارم، وجود جهالت هاست».
اخوان سرمنشأ اعمال غیر حسنه در مدینه ی جائره را، جهل دانسته اند، زیرا از نظر آنان منشأ شرور جهل است و جهل باعث خرابی اخلاق و فساد اخلاقی باعث فساد در عقیده و سپس عمل بد می شود. از این رو در اندیشه ی اخوان الصّفا به آموزش و تعلیم و تربیت در مدینه بهای زیادی داده شده است.
تفاوت های مدینه ی جائره و فاضله را می توان به طور خلاصه به صورت زیر بیان کرد:

1. اهالی مدینه ی فاضله از جهل به دور بوده و حدّ لازمی از علم را دارا هستند، ولی در مدینه ی جائره همه اهالی آن عالم نیستند، بلکه اجتماعی است ازاخیار و اشرار و علما و جاهلان و مصلحان و مفسدان و اقوامی از طبایع و اخلاق و آرا و اعمال و عادات مختلف.
2. در مدینه ی فاضله بین اهالی آن محبّت و رحمت و شفقت وجود دارد، امّا در مدینه ی جائره سوء اخلاق و عداوت و دشمنی و جنگ و ستیز حاکم است.
3. ویژگی زندگی در مدینه ی فاضله، شبیه زندگی در دار آخرت است، ولی زندگی در مدینه ی جائره شبیه زندگی دنیایی است، زیرا در آخرت معنویت و روحانیّت غلبه دارد و در دنیا مادّیات.(25)

در پایان ذکر این نکته لازم است که نظریه ی اخوان در مورد مدینه ی فاضله و جائره به دو حقیقت اشاره دارد: اوّل این که توصیف آنان از مدینه ی فاضله بیانگر دیدگاه آنان در مورد عدم مشروعیّت حکومت زمانشان و هر حکومتی که با ویژگی های مدینه ی جائره همخوان باشد، زیرا نظام سیاسی مبتنی بر سیره ی غیر حسنه نظامی غیر مشروع بوده و اعمال آن مطابق با اصول مدینه ی فاضله نیست، فساد حکومت دوره ی آنها نیز که به آن در رسائل اشاره کرده اند ناشی از عملکرد جائرانه بوده است.
دوم، هر نظامی که با ویژگی های نظام سیاسی فاضله همخوانی نداشته باشد، سرانجامِ‌ آن تغییر و تحوّل است، از نظر فلسفی عمر دولت ها، ناپایدار است و در هر زمانی به دو گروهی از امّت ها تعلق دارد و چون بنای نظام غیرفاضل بر اعمال حسنه نیست، سرانجام آن زوال و انحطاط است.

پی‌نوشت‌ها:

1. محمد فرید حجاب، الفلسفة السیاسیة عند اخوان الصّفا، ص 358.
2. رسائل، ج2، ص 293.
3. همان.
4. رسائل، ج2، ص 295.
5. محمد فرید حجاب، الفلسفة السیاسیة عنداخوان الصّفا، ص 359.
6. همان.
7. رسائل، ج1، ص 190.
8. رسائل، ج2، ص 256.
9. همان.
10. همان، ج5، ص 294-295.
11. همان.
12. همان.
13. محمد فرید حجاب، الفلسفة السیاسیة عند اخوان الصّفا، ص 365.
14. رسائل، ج5، ص 159.
15. همان، ج5، ص 173-179.
16. همان، ص 265.
17. همان، ج4، ص 143 و ج5، ص 295-296.
18. همان، ج4، ص 143.
19. محمد فرید حجاب، الفلسفة السیاسیة عند اخوان الصّفا، ص 367.
20. رسائل، ج3، ص 177-178.
21. همان.
22. همان، ج5، ص 35-36.
23. همان، ج4، ص 142.
24. همان.
25. محمد فرید حجاب، الفلسفة السیاسیة عند اخوان الصّفا، ص 363.

منبع مقاله: فریدونی، علی، (1380)، اندیشه سیاسی اخوان الصفا، قم: موسسه بوستان کتاب ( مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیات اسلامی)، چاپ دوم



 

 

نسخه چاپی