دولت اخوان الصّفا
دولت اخوان الصّفا

 

نویسنده: علی فریدونی




 

در رسائل اخوان الصّفا به بحث دولت از جهت تشکیل و بقا و زوال آن اهمیّت ویژه ای داده شده است. شکل گیری دولت در اندیشه آنان به عنوان یک نهاد اجتماعی برای تأمین ضروریات طبیعی انسان تلقّی گردیده است.
به عقیده اخوان الصّفا بعد از هبوط انسان از بهشت به کره ی زمین و شروع زندگی دنیایی زمینه پیدایش دولت فراهم شد و به دنبال به وجود آمدن مشکلاتی در زندگی انسان ها با یکدیگر دولت شکل گرفت. سرآغاز این مشکلات با توجّه به برخی مضامین موجود در رسائل، از زمانی است که اولاد آدم در اثر زاد و ولد در بخش های زیادی از زمین سکونت گزیده و روز به روز بر عده آنان افزوده شد که افزایش جمعیت انسان ها باعث سرازیر شدن آنها به نقاط مختلف زمین شد. تا قبل از آن، هر کدام در محدوده ی زیست خویش، به نوعی در امن و امان بودند و از کمبود مواد غذایی و چراگاه ها و مزارع رنج نمی بردند.
زندگی همراه با مشقّت انسانی از زمانی آغاز شد که روحیه ی بغی و عصیان که در انسان وجود دارد، باعث سرکشی آنها در مقابل یکدیگر شد و روحیه فزون طلبی آنها باعث تعدّی و تجاوز به مصالح و منافع و چراگاه های سایرین گردید. روحیه ی انس و الفت اوّلیه در میان اولاد آدم از بین رفت و در واقع آدمی زادگان، هر کدام درصدد برآمد که دیگری را به اطاعت و سلطه خویش وا دارد،(1) و از آن زمان، نفرت از یکدیگر و عدم انس و الفت بالا گرفت. رهایی از وضعیت نفرت از یکدیگر و پرهیز هر فردی از بندگی دیگری و تلاش هر کدام متقابلاً برای به بندگی کشیدن دیگران و نیز افزایش ضرورت های زیستی و کثرت و تنوّع تخصص ها و علوم، انسان را وادار به همزیستی اجتماعی برای کاهش مرارت ها و نابه سامانی های اجتماعی نمود. این احساس همزیستی اجتماعی، نهاد اجتماعی گسترده تر از خانواده به نام دولت را که در واقع عالی ترین اجتماع سیاسی است شکل داد. خاستگاه اوّلیه آن مُدُن است و از پیدایش مدن مختلف، اقالیم چندگانه به وجود آمد، پشینیان، ربع مسکونی کره ی زمین را به هفت اقلیم مختلف تقسیم می کردند.
در اندیشه اخوان، مدینه محل اجتماع گروه های مختلفی از مردم است که زبان ها، رنگ ها، طبایع، آداب، عادات، مذاهب و اعمال گوناگون دارند.(2)
از ویژگی های اساسی این مدن که اخوان الصّفا بر آن تأکید کرده اند، عدم شباهت مدینه ها و مردمان آن به یکدیگر است و هیچ کدام از آنها مانند هم نیستند، علّت آن هم، اختلاف آب و هوا و تفاوت های دیگر جغرافیایی و طبیعی و خاک و معادن و صنایع است.(3)
به هر حال عالی ترین اجتماع انسانی در مدن، با هدف استقرار اصول مسالمت آمیز زندگی اجتماعی شکل گرفت. امّا انواع آن کدام است و ویژگی های هر یک چیست و بقا و زوال آن چگونه است، سؤالاتی است که در این فصل مورد بحث قرار می دهیم.
اخوان الصّفا دولت ها را به دو دسته ی دولت اهل خیر و دولت اهل شرّ تقسیم کرده اند.(4) تفاوت این دو دولت در ویژگی اهالی آن دو مدینه، علّت به وجود آمدن و نیز به وجود آورندگان آنهاست. اهمیّت دولت اهل الخیر، به بنیان گذاران و علت به وجود آمدن آن است، اساس شکل گیری این دولت براساس فضیلت و وحدت رأی و افتاق بر مذهب و دین واحد است و علّت این وحدت به دلیل وجود عالمان حکیم است، یعنی در شکل گیری دولت اهل الخیر، میثاق واحدی وجود دارد که از فضیلت ها نشأت گرفته و این فضیلت ها ریشه در ناموس و احکام الهی دارد. دولت اهل الخیر بیانگر سیاست کاملی است که باید در یک اجتماع عالی سیاسی حاکم باشد و آن پرداختن به تدبیر و سیاست براساس سیاست جسمانی و نفسانی است.
تفاوت دولت و اجتماعی اهل الخیر با اجتماع ابن خلدون که براساس عصبیّت و در واقع میثاق قومی است، در این است که میثاق در دولت اهل الخیر، میثاقی براساس فضیلت است، ولی اجتماع ابن خلدون بر پایه عصبیّت قومی است که به نوعی هدف آن رسیدن به مدینه و به دست رفتن آن است، زیرا در بادیه، گذران زندگی بادیشه نشینان با مشقّت همراه است و مجبورند برای رفع نیازها و حفظ زندگی و سدّ جوع با یکدیگر متحّد شوند، در واقع رسیدن به زندگی در سطح مدینه، برای بادیه نشینان جزء آمال و آرزوها و ارزش ها محسوب می شود، زیرا در شهر راحتی و اسایش و ناز و نعمتی وجود دارد که در بادیه از آن خبری نیست. بنابراین برای دست یابی به آمال خویش، به سوی شهر تمایل پیدا می کنند و در این راه، عصبیّت عامل انسجام و همبستگی آنان و دوری از تفرقه و تحمّل مشقّت است. به زبان اخوان الصّفا اساس تشکیل دولت و اجتماع عالی در اندیشه ابن خلدون، تدبیر و سیاست جسمانی است. امّا اجتماع مورد نظر اخوان الصّفا در دولت اهل الخیر در واقع در فرآیند تکامل یافته تر اجتماع صورت می گیرد، زیرا این میثاق در مدینه شکل می گیرد که شکل تطّور یافته اجتماع انسانی است، به این معنا که میثاق براساس دین و مذهب، نشانه ی تکامل عقل اجتماعی و خرد جمعی انسان هاست.
به نظر می رسد در دولت اهل الخیر، موضوع میثاق برای اخوان الصّفا از اهمیّت ویژه ای برخوردار است، زیرا در بحث از دولت اهل الشرّ تنها به ویژگی غیرفاضلانه آن اشاره داشته و از میثاق به مفهوم ارزش فضیلتی در آن بحثی نکرده اند. لذا اهمیّت دولت اهل الخیر از جهت جایگاه میثاق و براساس فضیلت است و این ویژگی خاصّی است که در دیدگاه اخوان الصّفا در بحث از دولت وجود دارد. تمایز میثاق براساس فضیلت با بحث عصبیّت ابن خلدون، در ویژگی معنوی و ارزشی این دو مفهوم است؛ اتّحاد براساس عصبیّت در بادیه شکل می گیرد و علت آن تمایلات رفاه طلبانه در شهر است، ولی خاستگاه میثاق، در مدینه و برای رسیدن به فضیلت براساس دین و مذهب است. مفهوم میثاق بیانگر تکامل معنوی و عقلی و اجتماعی انسان است و پیدایش آن در مدینه است و نه در قریه یا بادیه.
طرح بحث میثاق در مدینه برای تشکیل دولت خیر از سوی اخوان الصّفا، از نظریه های مهمّ جامعه شناسی و فلسفه اجتماعی است که در میان فلاسفه اجتماعی مسلمان مطرح شده است و اهمیّت ویژه آن به سبب تقدم این نظریه بر فلسفه اجتماعی ابن خلدون است، ولی دیدگاه آنان در میان پژوهشگران اندیشه های سیاسی ناشناخته مانده است. همچنین مباحث مربوط به زوال و انحطاط دولت از موضوعات مهمّی است که اخوان الصّفا آن را به گونه ای متمایز از سایر اندیشمندان مطرح کرده اند. برای بیان اهمیّت و ویژگی های دولت اهل خیر و خاستگاه آن لازم است به ویژه از منظر جامعه شناختی به رسائل اخوان الصّفا توجّه خاصی شود. به نظر نگارنده صرف نظر از مباحث کلی فلسفه و اندیشه سیاسی که در آثار اخوان الصّفا وجود دارد، بحث دولت و دولت خیر و میثاق فضیلتی موجود در آن، از شاخصه های مهم رسائل است که بار ارزشی و فکری ویژه ای را به رسائل بخشیده است:
واعلم ... یا اخی انّ دولة اله الخیر یبأ اوّلها من قوم علماء حکماء و اخیار فضلاء یجتمعون علی رأی واحد و یتفقون علی مذهب واحدٍ و دین واحدٍ و یعقدون بینهم عهداً و میثاقاً اَن لا یتجادلوا و لا یتقاعدوا عن نصرة بعضهم بعضاً و یکونون کرجلٍ‌ واحدٍ فی جمیع امورهم و کنفس واحدةٍ فی جمیع تدبیرهم فیما یقصدون من نصرة الدین و طلب الآخرة لایبتغون سوی وجه الله و روضانه جزاءً و لا شکوراً؛(5) دولت اهل خیر از گروهی از علمای حکیم و برگزیدگان فاضل آغاز می شود که با رأی واحد، اجتماع می نمایند و بر مذهب و دین واحد اتفّاق دارند و عهد و میثاق می بندند که با یکدیگر به مجادله نپرداخته و از یاری رساندن به همدیگر کوتاهی نکنند و در جمیع تدابیری که مربوط به یاری رساندن به دین و طلب آخرت است، با هم متحد و یگانه باشند. به جز خدا و رضایت او را طلب نکنند.
دولت مورد نظر اخوان الصّفا که مکرراً در رسائل از آن یاد کرده اند و رئیس فاضل بر آن حکومت می کند، دولت اهل الخیر است و ترغیب و تشویق آنان به دوستان و یارانشان برای پیوستن به اجتماعی است که دارای چنین دولتی است:
ایها الاخ البار الحکیم ... باَن ترغب فی صحبته اخوان لکل نصحاء و اصدقاء لک اخیار فضلاء و هذه صفتهم بان تقصد مقصدهم ... و تنجو بمفازاتهم؛ ای برادر نیکو کردار حیکم، در همراهی برادرانی که برای تو ناصح هستند و برایت دوستانی برگزیده می شاند و اینها صفات آنهاست، میل و رغبت داشته باشی تا نجات یابی.
فَاِن کنت عازماً علی طلب اصلاح الدین و الدنیا، فهلُمَّ بنا نجتمع مع جماعة اخوان فضلاء؛(6) اگر خواهان اصلاح دین و دنیا هستی با برادران فاضل خویش همراه شود.
دولت اهل شر، نوع دیگر دولت است که در رسائل اخوان الصّفا از آن گاهی به دولت فُجّار یا بوار(7) نیز تعبیر شده است. از نظر فکری، ماهیّت این دولت در مقابل دولت خیر است. این دولت در برگیرنده ی تدبیرات مربوط به تمایلات مادی و غریزی انسان هاست، آن گونه که قبلاً نیز بیان شد، تدبیرات مادی مربوط به سیاست های جسمانی است که اخوان الصّفا آن را بخشی از سیاست مربوط به انسان گفته اند و اکتفا به آن، سیاست ناقصی است که در تدابیر سیاسی حکومت های سلاطین جور می توان این گونه تدابیر را جست و جو کرد و تمثیل اخوان از این گونه تدابیر نیز مربوط به اعمال و افعال سلاطین جور است.
خاستگاه به وجود آمدن دولت اهل شر نیز، تأمین ضرورت های طبیعی زندگی اجتماعی است، امّا در واقع محور اتّحاد و اجتماع در دولت شرّ، تنها تأمین حاجت های مادّی زندگی بشری است. اضطرار به رفع نیازهای عدیده ی مادّی که از طریق اجتماع بزرگ و عالی قابل برآورده شدن است، باعث پیدایش دولت شرّ گردیده است. در این دولت نیز نوعی میثاق برای یاری رساندن به یکدیگر وجود دارد، ولی عامل میثاق برخلاف دولت خیر، فضیلت نیست بلکه محور، امور معیشتی دنیایی است و بنیان گذاران این دولت نیز کسانی هستند که از حکمت برخوردار نبوده، بلکه علم و تدبیر لازم را برای اداره ی معیشت دارا هستند. حکمت، ویژگی علمی خاصی است که دارنده ی آن را به عقل فعّال ارتباط می دهد و در نتیجه تدابیر او حکیمانه خواهد بود که نشانه های فیض در آن وجود دارد.
در دولت اهل شر از حکمت خبری نیست، بلکه دانش و معارف بشری است که راهبردهای سیاست جسمانی را در اجتماعی عالی به نام دولت با ویژگی خاص خود به اجرا در می‌ آورد. در این جا نیز وحدت لازم برای اجتماعی در حدّ دولت وجود دارد، امّا از پایداری لازم برخوردار نیست، زیرا ویژگی مدینه ای که چنین دولتی در آن بنیان نهاده شده، تزلزل و عدم ثابت است. نام مدینه ای که دولت شرّ در آن به وجود آمده، مدینه جائره است که اعمال و رفتار در آن براساس سنّت حسنه نیست. علت فقدان اعمال حسنه نیز فقدان حکمت است، برعکس دولت اهل خیر که از مدینه فاضله بنیان می گیرد، ویژگی آن کریمانه بودن اعمال و رفتار است.
در اندیشه اخوان، دولت شرّ واقعیتی است که از یک طرف، حاصل شرایط اجتماعی زندگی انسان و نیز ماهیّت نفسانی و غریزی انسان است و از طرف دیگر واقعیت نظام سیاسی دوره ی اخوان و فساد سیاسی حاکمیّت آن دوره است که آنان را به نظریه پردازی در مورد این دولت واداشته است. ملاک شرّ بودن دولت، افعال شرورانه است. بیان اخوان این است که اجتماع انسانی گاهی از دولت شرّ و گاهی از دولت خیر برخوردار است، اگر غلبه با فضیلت های دینی و الهی باشد و سیاست گذاران حکیمان الهی باشند، دولت خیر شکل می گیرد و در غیر این صورت، دولت شرّ ایجاد خواهد شد؛ قوّت یکی، ضعف دیگری را در پی دارد:
تارةً تکون الدولة و القوة ظهور الافعال فی العالم لاهل الخیر، تارةً تکون الدولة و القوة و ظهور الافعال فی العالم لاهل الشرّ؛(8) گاهی دولت و قدرت و اعمال و رفتار در جهان از آن اهل خیر است و گاهی دولت و قدرت و اعمال و رفتار در جهان از آن اهل شرّ است.
از نظر اخوان الصّفا عالی ترین اجتماع انسانی، مدینه است و آن دارای دو قسم فاضله و جائره است و دولت نیز به عنوان تشکیل عالی اجتماعی از دو حالت فوق خارج نیست یا در اجتماع فاضله، شکل گرفته که در این صورت، دولت خیر است و یا در اجتماع جائره ایجاد شده که در این صورت، دولت فجّار و شرّ است.
ملاک مشروعیت و عدم مشروعیت حکومت نیز به افعال و کردار آن مربوط می شود و از نظر اخوان الصّفا تنها دولت خیر، مشروعیّت دارد، زیرا از نظر آنان تنها این دولت، سیاست کامل را داراست. ملاک قضاوت آنان برای عدم مشروعیّت دولت عباسی در عصر اخوان نیز شر بودن آن دولت و رواج فساد و ظلم و جور در آن دوره است. از نظر اخوان الصّفا دولتی که شرّ است، زوال و انحطاط آن حتمی است و به ناچار دولت خیر جای گزین آن خواهد شد. دلیلی که اخوان، یاران خویش را به برپایی دولت خیر ترغیب می کردند، انتظار زوال دولت آن دوره بود و تحلیل آنان این بود که چون دولت عباسی شرّ است، انحطاط آن حتمی است:
و قدتری ایها الاخ البار الرحیم ... اِنَّه قد تناهت دولة اهل الشرّ و ظهرت قوّتهم و کثُرتْ افعالهم فی العالم فی هذا الزمان و لیس بعد التناهی فی الزیادة اِلاّ الانحطاط و النقصان؛(9) می بینی ای برادر نیکو کردار، دولت اهل شر به پایان می رسد. دولت شر در این زمان، توان و قدرت را نشان داده و اعمال و افعال ( شرّ) او زیاد شده و بعد از رسیدن به حدّ پایان، انحطاط و نقصان حتمی است.
مبنای تقسیم بندی دولت ها به دو دسته ی خیر و شرّ در اندیشه اخوان، ریشه در افکار فلسفی آنان دارد و برگشت آن در واقع به سرشت طبیعی است که مرکّب از جسمانیات و روحانیّات است و دولت خیر و شرّ مثالی از دو خصیصه ی متضاد و ویژگی دوگانه ی ذاتی انسان است. اجتماع انسان و رفتار اجتماعی و سیاسی او در مرحله عمل و اجرا تدابیر و سیاست های انسان، برآیند ماهیّت درونی اوست. از نشانه های تضاد و دوگانگی ماهیّت انسان، دوگانگی رفتار و تدابیر اوست و در نتیجه اجتماع و تشکّل سیاسی او در قالب دولت برای اداره ی امور مدینه نیز دوگونه خواهد بود، به عبارتی وجود دو نوع دولت، تجلّی ماهیّت انسان است. همان گونه که انسان ها، اعمال و رفتارهای متضاد دارند، دولت به عنوان عالی ترین اجتماع سیاسی بشر، نماد این تضاد در اعمال و رفتار انسان هاست و دولت خیر و شرّ در واقع تجسّم تمایلات و اعمال انسان ها می باشد، زیرا اعمال آنهاست که رفتار اجتماعی و سیاسی آنان را شکل می دهد و رفتارها به وجود آورنده ی عادات و سنت های سیاسی است. به دلیل دوگانگی ماهیّت انسان، رفتارها و عادات و در نتیجه سنت های سیاسی نیز دوگانه خواهد بود، از این رو دولت شرّ در یک اجتماع، گویای غلبه سنّت های مبتنی بر تمایلات جسمانی و مادّی است و دولت خیر گویای رفتارهای روحانی است. بنابراین فلسفه اجتماعی اخوان مبتنی بر فلسفه ماوراءالطبیعی آنان و مرتبط با واقعیت رفتاری انسان هاست.
با تحلیل فوق درباره ی دولت و شکل گیری آن روشن می شود که رفتار کارگزاران و سیاست مداران و مردم، مشروعیت یا بحران مشروعیت، قوانین اجتماعی، قدرت و توزیع قدرت و نیز برآیند رفتار و ماهیّت انسان، برگرفته از فلسفه ی اجتماعی دولت است.
در چهارچوب فلسفه سیاسی اخوان، دولت برآیند واقعیت انسان است و همان گونه که انسان مجموعه ی خوبی ها و بدی هاست، دولت نیز از این وصف خارج نیست. بنابراین دولت لزوماً شرّ مطلق یا خیر مطلق نیست، آن گونه که در برخی اندیشه های غربی رایج است، ولی می تواند هم شرّ باشد و هم خیر. در واقع دایره ی اختیار و اراده ی طبیعی انسان ها در گزینش نوع دولت امری مهمّ و قابل توجّه است. شناخت دولت در اندیشه اخوان الصّفا، مستلزم شناخت انسان است؛ دولت به نوعی تجلّی ویژگی ها و خواست ها و تمایلات انسان است، چون اساساً اجتماع انسانی و سپس گسترش آن به قریه و در نهایت به مدینه و شکل گیری دولت، ریشه در ویژگی ها و تمایلات انسان دارد و چون تمایلات انسان، محدود به خواسته های معنوی و مادی است، دولت نیز محدود به دو نوع خوب و بد خواهد بود، از این رو دولت در هر اجتماعی برآیند رفتار انسان هاست.
البته در اندیشه اخوان، تأثیر عوامل عینی و محیطی نظیر جغرافیا، آب و هوا و خاک را در نوع رفتار انسان ها و عادات و سنت ها نباید نادیده گرفت. بنابراین به نقش این عوامل در نوع دولت نیز باید توجّه داشت، زیرا رفتار مردمان مناطق آب و هوایی جنوب و شمال یا شرق و غرب(10) متأثّر از محیط است، ازاین رو قوانین و رفتارها از جمله نهاد دولت با آن نوع رفتارها شکل خواهد گرفت، رفتارهایی که در هر منطقه ای متمایز از منطقه دیگر است.(11)
اندیشه اخوان از این منظر، قابل مقایسه با اندیشه های منتسکیو و ابن خلدون است، زیرا منتسکیو نیز قائل به تأثیر آب و هوا بر ارگانیسم انسان و در نتیجه بر شیوه ی قانون گذاری است، و برای هر سرزمینی، نوع خاصی از حکومت را تجویز کرده، مثلاً برای سرزمین های گرمسیری فقط حکومت استبدادی را مناسب دانسته است.(12) در اندیشه ی اخوان نیز هر امّتی دارای تدبیر و سیاست خاصی است که از دیگران متمایز است.(13) همچنین در اندیشه ابن خلدون، با توجّه به مقتضایات امور طبیعی و محیط جغرافیایی، بر حسب نوع سکونت و شیوه معاش، بین اشکال زندگی و نهادهای اجتماعی سازگاری و تناسب برقرار است(14)، همچنان که اخوان بدان معتقدند.

پی‌نوشت‌ها:

1. این نکات برداشتی است از رساله ی هشتم اخوان الصّفا که گفت و گوی میان انسان و حیوانات بوده و به صورت رمزی، مشکلات و نیز اهداف اجتماعی و سیاسی زندگی انسان در آن ترسیم شده است.
2. رسائل، ج1، ص 190.
3. همان.
4. همان.
5. همان، ص 191.
6. همان.
7. بوار به معنای هلاکت و تباهی است ( رسائل، ج2، ص 199).
8. رسائل، ج1، ص 191.
9. همان.
10. رسائل، ج1، ص 292.
11. همان.
12. و.ت.جونز، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه علی رامین، ج2، ص 136.
13. رسائل، ج1، ص 292.
14. غلامعلی خوشرو، شناخت انواع اجتماعات از دیدگاه فارابی و ابن خلدون، ص 102.

منبع مقاله: فریدونی، علی، (1380)، اندیشه سیاسی اخوان الصفا، قم: موسسه بوستان کتاب ( مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیات اسلامی)، چاپ دوم.



 

 

نسخه چاپی