اگر شراب خوری جرعه ای فشان بر خاک
 اگر شراب خوری جرعه ای فشان بر خاک

 

به کوشش: رضا باقریان موحد




 

اگر شراب خوری جرعه ای فشان بر خاک *** از آن گناه که نفعی رسد به غیر چه باک
برو به هر چه تو داری بخور دریغ مخور *** که بی دریغ زند روزگار تیغ هلاک
به خاک پای تو ای سرو ناز پرور من *** که روز واقعه پا وا مگیرم از سر خاک
چه دوزخی چه بهشتی چه آدمی چه پری *** به مذهب همه کفر طریقت است امساک
مهندش فلکی راه دیر شش جهتی *** چنان ببست که ره نیست زیر دیر مغاک
فریب دختر رز طرفه می زند ره عقل *** مباد تا به قیامت خراب طارم تاک
به راه میکده ی حافظ خوش از جهان رفتی *** دعای اهل دلت باد مونس دل پاک

تفسیر عرفانی
1.هنگامی که در حال نوشیدن شراب هستی، جرعه ای از آن را به یاد گذشتگان بر روی خاک قبر آنها بیفشان که اگر سودی از گناه تو به دیگران برسد، باکی نیست.
2.برو خوش باش و هر چه داری با شادی و نشاط بخور، ولی حسرت و افسوس نخور که زمانه به هیچ کس وفا نکرد و ممکن است تو را هم بی محابا با شمشیر هلاکت بزند و نابود کند.
3.ای معشوق ناز پرورده ی سرو قامت من!تو را به خاک پایت قسم می دهم که در روز مرگم از آمدن بر سر خاکم دریغ نوروزی و مرا به دست فراموشی مسپاری.ای معشوق، حداقل در روز مرگ یا بعد از آن به سراغم بیا.
4.در مذهب همه ی انسان ها -چه کسانی که اهل دوزخند و چه کسانی که اهل بهشت -بخل و خسّت به منزله ی کفر و ناسپاسی است، یعنی به شدت محکوم و مردود است.
5.صانع ازلی و آفریدگار جهان راه این دنیای شش جهتی را چنان بسته که برای خروج از این جهان خاکی هیچ گونه راهی وجود ندارد.هر کس که به دام دنیا بیفتید، حتماً هلاک می شود.
6.دختر رز (شراب)با فریب و عشوه ی خود، چه شگفت آور راه عقل را می زند و آن را گمراه می سازد؛ امید است که تا روز قیامت داربست درخت انگور -که اصل و منشأ شراب است -پایدار و آباد و برقرار باشد.
7.ای حافظ!از این دنیای خاکی زودگذر و بی وفا در راه میخانه، چه خوش و شادمان رفتی.آرزو دارم که دعای خیر عاشقان و عارفان همیشه همدم دل پاک و عاشق تو باشد.

منبع مقاله :
باقریان موحد، رضا؛ (1390)، شرح عرفانی دیوان حافظ بر اساس نسخه دکتر قاسم غنی و محمد قزوینی، قم: کومه، چاپ اول



 

 

نسخه چاپی