استدلال‌هایی در رد نظریه‌ی تکامل
استدلال‌هایی در رد نظریه‌ی تکامل

 

نویسنده:پروفسور ادوین کانکلین
ترجمه و تألیف: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون




 
آیا ما از موجودات زنده‌ای (ارگانیسم‌هایی) که در آب زندگی می‌کردند، تکامل یافته‌ایم یا خدا هر موجود زنده‌ای را همان گونه که هست آفرید؟ بیایید نگاهی به استدلال‌هایی در ردّ نظریه‌ی تکامل بیندازیم که نقاط ضعف نظریه‌ی تکامل تدریجی داروین را دقیقاً مشخص می‌کنند و از این که چرا بعضی از افراد این نظریه را قابل‌ تردید می‌دانند سر در بیاوریم.
پس از آن که ظاهراً علم، عالم الهیات را برای این که بر افسانه و معجزه تکیه می‌کند سر زنش نمود، حالا خود مجبور است اساطیری از آن خودش بسازد که این برای علم وضعیت نا خوشایندی است: یعنی فرض این که آن چه امروز علم پس از تلاش بسیار نتوانست وقوع آن در امروز را اثبات کند، در واقع در گذشته‌ی بسیار کهن رخ داده است.
)به نقل از) لورن آیزلی (انسان شناس آمریکایی، مربی و نویسنده علوم طبیعی)
استدلال‌هایی در رد نظریه‌ی تکامل
پیش از آن که به سراغ استدلال‌هایی در ردّ نظریه‌ی تکامل برویم، بیایید اول سعی کنیم خود نظریه‌ی تکامل را متوجه بشویم. به بیان ساده‌تر، مفهوم تکامل بر پدیده‌های گوناگونی‌ استوار است که در خصلت‌های به ارث برده شده‌ی گونه‌ی خاصی از موجودات زنده (ارگانیسم‌ها) مشاهده می‌شود، که طبق آن یک نسل از گونه‌ی خاصی از ارگانیسم‌ها در طول مدت زمان مشخصی خصلت‌هایی را از نسل قبل از خود به ارث می‌برد. این پدیده ممکن است به درازای یک دهه تا چندین هزار سال به طول بیانجامد.
علاوه بر عقیده‌ی معمول کتاب مقدس درباره‌ی تکامل، نظریه‌های علمی بسیاری وجود داشته‌اند که پیدایش، حضور، تنوع و اصلاح زندگی بر روی زمین را توضیح می‌دهند. هر چند نظریه چارلز داروین محبوب‌ترین و پذیرفته شده‌ترین نظریه از این نوع به طور گسترده است، تنها نظریه‌ی موجود نیست. زیست شناسان، فلاسفه مذهبی و انسان شناسان مختلف بسیاری در طی حدود چهار قرن نظریه‌های متفاوتی درباره‌ی تکامل مطرح کرده‌اند. این نظریه‌ها به طور گسترده‌ای به نظریه های پیش از داروین و نظریه تکامل داروین طبقه بندی شده‌اند. بیایید پیش از این که سراغ بعضی از رایج‌ترین استدلال‌ها در ردّ نظریه‌ی‌ تکامل برویم، گشت علمی کوتاه و الهام بخشی در نظریه‌های مختلف علمی تکامل بزنیم.

نظریه‌های تکامل
نظری‌های تکامل پیش از داروین
نظریه پرداز نظریه تکامل
جیمز آشر

خلقت بصورت پیش رفت مداومی در اشکال حیات روی داد. هر شکل نوع پیش رفته‌ی شکل قبل بود، که همه‌ی موجودات زنده (ارگانیسم‌ها) به شکلی که امروز آن‌ها را می‌بینیم در مراحل اخیر توسط خداوند خلق شدند. این اشکال حیات از آن زمان تا کنون دست خوش هیچ تغییری نشده‌اند.

جان ری

وی موجودات زنده (ارگانیسم‌ها) را به انواع مختلف گروه بندی کرد و برای نخستین بار هر جنس را به گونه‌های متعدد تقسیم کرد. او اولین کسی بود که به تکامل از میمون‌ به انسان اشاره کرد و ما را تحت نام حیوان ناطق (همو ساپینس) گروه بندی کرد.

کارلوس لینیس

وی موجودات زنده (ارگانیسم‌ها) را براساس ویژگی‌های فیزیکی و شیوه‌ی تولید مثل طبقه بندی کرد. قسمت عمده‌ی کارهای او شامل توصیف اشکال حیات موجود در طبیعت می‌شود تا تحقیقات واقعی بر روی چگونگی به وجود آمدن چیز‌ها.

کنت بوفون

او از اولین نظریه پردازان تکامل بود که اظهار کرد اشکال حیات ثابت نیستند و معمولاً با گذشت زمان تصادفاً یا به خاطر عوامل محیطی دست خوش تغییرات می‌شوند.

اراسموس داروین

عقاید اراسموس داروین، پدربزرگ چارلز داروین، درباره‌ی تکامل هر چند بسیار مبهم، بسیار به عقاید نوه‌اش نزدیک است. وی باور داشت که زمین و تمام موجودات زنده (ارگانیسم‌ها) از میلیون‌ها سال پیش دست خوش تغییراتی در شکل می‌شده‌اند. به هرحال نظر‌های او درباره‌ی دلایلی که باعث این تغییرات می‌شده‌اند بسیار پیچیده و مبهم است.

ژان باتیست لامارک

لامارک عقیده داشت علتی که پشت این تغییرات و اصلاحات در خصلت‌های ظاهری نسل‌های بعدی هر گونه است ضرورت‌های محیطی (و در نتیجه سازگاری‌های حاصل از آن) است که نسل‌های قبل همان گونه با آن مواجه می‌شود. به طور مثال، وی به اشتباه بر این باور بود که زرافه گردنِ درازی پیدا کرده است چرا که نسل‌های قبل مجبور بودند گردنشان را بکشند تا به برگ‌های روی درخت برسد و بتوانند از آن تغذیه کنند.

نظریه‌ی تکامل تدریجی داروین

نظریه‌ی تکامل طبیعی و انتخاب طبیعی داروین بر این منطق استوار است که همه‌ی اشکال حیات از شکلی ساده و پست منشأ گرفته‌اند و به همین ترتیب هم به هم مرتبط هستند. او عقیده داشت که با پیش روی هر نسل، موجودات حدوداً دو سه نسل بعد متعلق به یک گونه پیچیده‌تر از نسل‌های قبلشان می‌شوند. وی اظهار داشت که هر چه نسل‌ها جلوتر می‌روند، در موجودات زنده‌ (ارگانیسم‌ها)ی یک گونه جهش‌های ژنی تصادفی اتفاق می‌افتد، که به علت پدیده‌ی انتخاب طبیعی، به بهترین شکل به بقا و افزایش سازگاری‌های زیست محیطی کمک می‌کنند. این جهش‌ها، جهش‌هایی هستند که حفظ می‌شوند در حالی که جهش‌هایی که سودمندی کم‌تری دارند از دور خارج می‌شوند. چارلز داروین نظریه‌اش را بر این عقیده پایه گذاری می‌کند که حیات بر روی زمین با یک تک سلول آغاز شد و این حیات رفته رفته دست خوش تقسیم سلولی و تنوع ژنتیکی شد که موجب شد تعداد گسترده‌ای از اشکال حیات که ما امروز می شناسیم وجود داشته باشد!

بهترین استدلال در ردّ نظریه‌ی تکامل

حالا که کاملاً با فرض‌هایی که نظریه‌های علمی تکامل بر پایه‌ی آن استوار است آشنا شدیم بیایید نگاهی بیاندازیم به استدلال‌هایی هم علمی و هم مذهبی در ردّ نظریه‌ی تکامل. پیش از این که شروع به خواندن کنید لطفاً توجه داشته باشید که استدلال‌های زیر هیچ ربطی به عقیده و درک شخصی ما از تکامل ندارد – لیست زیر شامل معروف‌ترین استدلال‌ها در ردّ تکامل می‌شود. افرادی این استدلال‌ها را ارائه کرده‌اند که متعلق به پیش زمینه‌های اجتماعی و تحصیلی مختلف هستند و خطوط فکری بسیار متفاوتی نسبت به هم دارند که ممکن است تحت تأثیر دین / مذهب / فلسفه‌ای که به آن پایبند هستند؛ باشد یا نباشد. برای شروع باید بگوییم رایج‌ترین نظریه‌های تکامل بر این مسأله که هیچ گونه حیاتی در عالم هستی و از جمله زمین وجود نداشت توافق دارند. زمین فقط توده‌ی انباشته‌ای از عناصر و ترکیبات شیمیایی بود و هیچ یک از این ترکیبات را نمی‌توان ماده‌ی زنده نامید. حالا این سؤال مطرح می شود که چگونه انبوهی از عناصر و ترکیبات غیر ‌زنده برای ایجاد چیزی که جان دارد گرد هم می‌آیند و ترکیب می‌شوند. در ادامه‌ی بحث بالا، زیست شناس مشهور آمریکایی، استنلی میلر اظهار کرده است که امکان این که ماده‌ای فاقد حیات به خودی خود حیات پیدا کند در تضاد با اندیشه ها و مشاهدات علمی است. مشاهدات علمی نشان می دهد که هر موجود زنده (ارگانیسم) می‌تواند موجود زنده‌ی دیگری از همان گونه را به دنیا بیاورد یا به آن تکثیر پیدا کند. گاهی اوقات، ممکن است جهش های ژنتیکی رخ دهد که فرزندان را از نظر فیزیکی و یا سایر جهات، متفاوت از پدر و مادر کند و چنین جهشی، با استثنائات بسیار نادر، معمولاً به صورت یک اختلال ژنتیکی یا بد ترکیبی و زشتی ظاهری، خود را نشان می‌دهد. فرزندان جهش یافته‌ی بهتر از پدر و مادر، یک پدیده شایع نیست. طبق این مشاهدات، تنها سلسله جهش‌های مترقی گه گاه (تنها راه برای توضیح تکامل پستان داران، خزندگان و تمام اشکال پیچیده زندگی ، از مثلاً آمیب!) می‌تواند منجر به پیدایش موجوداتی بشود که نسبت به نسل‌های قبل از خود برای بقا مجهزترند. این جا است که پایه‌های نظریه انتخاب طبیعی ضربه‌ی شدیدی می‌خورد! در مطالعه‌ای که توسط تیمی از ریاضی دانان برجسته و محققان تکامل بیولوژیکی انجام شد نتایج شگفت انگیزی به دست آمد، که با استفاده از آمار عددی ثابت کرد احتمال ریاضی این که یک سلول زنده و یا یک مولکول پروتئین خود به خود حیات پیدا کند قطعاً صفر است!
تحقیقات آزمایشگاهی نتوانسته‌اند ثابت کنند که جهش ژنتیکی می‌تواند منجر به ایجاد گونه کاملا متفاوتی بشود. فقدان شواهد عینی که بتواند توضیحی علمی برای پدیده‌ی خلقت و تکامل واگرا بدهد، اساس همه‌ی اعتقادات مذهبی است که خلقت را به باری تعالی – به تعبیری خدا - نسبت می‌دهند. این جا است که بذر بحث بر سر تکامل آفرینش کاشته می‌شود.
خلاصه این که در یک کلمه، تقریباً تمام استدلال‌هایی که در ردّ نظریه‌ی تکامل آمده است از چهار عامل عمده ریشه می‌گیرد - عدم مشاهده، بی ثباتی شواهد، تناقض علمی و عدم وجود مکانیزم تکاملی در زمان حاضر. با این حال، فقط به خاطر این که فعلاً امروزه چیزی را نمی‌توان با اطمینان اثبات کرد به این معنا نیست که امکان وقوع آن وجود ندارد! به یاد داشته باشید، زمانی تمام دنیا بر این باور بودند که زمین مرکز عالم است تا این که گالیله پیدایش شد و خلاف آن را ثابت کرد. با این حال، از آن جایی که این مقاله در باره‌ی استدلال‌های در ردّ تکامل است، به نظرمان خوب است بحث را با نقل قولی از یک زیست شناس بسیار معروف آمریکایی، با توجه به برداشت وی درباره‌ی تکامل و منشأ گونه‌ها بر اساس جهش ژنتیکی و انتخاب طبیعی به پایان برسانیم:
احتمال پیدایش حیات از یک اتفاق مثل این است که بگوییم احتمال دارد یک دیکشنری جامع از انفجاری در چاپخانه به وجود آمده باشد.



 

 

نسخه چاپی