رفاه گرايي
رفاه گرايي

 

نويسنده: جان پايك
مترجمان:
دكتر سيدمحمدعلي تقوي
دكتر محمدجواد رنجكش




 

 welfarism
ديدگاهي كه مسئوليت به زيستي و رفاه شهروندان را در برخي از جنبه ها برعهده ي دولت مي داند. اين ديدگاه چندان قديمي نيست، زيرا تا قرن نوزدهم نظر غالب در ميان ليبرال ها آن بود كه دولت نقش اندكي در تأمين رفاه عمومي دارد. اما در ميانه هاي قرن بيستم ليبرال هايي چون هابسون و هاب هاوس به همراه سوسيال دموكرات ها و سوسياليست هايي مانند آر.اچ.تاوني ( نمايندگان طبقه ي كارگر كه به تازگي صاحب حق رأي شده بود ) بر دولت فشار آوردند تا مسئوليت هاي خود را در اين زمينه افزايش دهد. در بريتانيا رفاه گرايي به ايجاد « نظام ملي خدمات درماني » ( National Health Service ) و وضع حقوق براي بيكاران منجر شد. از نقطه نظر سياسي، مخالفان رفاه گرايي اين گروه ها را دربرمي گيرند: كساني كه هواخواه دولت حداقلي يا دولت پاسبان شب ( nightwatchman ) هستند، كساني كه حقوق اجتماعي و اقتصادي را در صورتي كه فاقد سرمنشأ قراردادي باشد مردود مي شمارند، و ليبرتارَين هاي راست گرا. در مقابل، طرفداران رفاه گرايي و دولت رفاهي معتقدند كه براي مقابله با اثرات قرعه كشي طبيعي و اقبال كور بازتوزيع ضروري است و تنها دولت از عهده ي آن برمي آيد. آنها اين انتقاد را كه رفاه گرايي به طور نامشروعي مؤيد پدرمآبي است مردود مي دانند و مي گويند روندهاي تصميم گيري قراردادگرايانه مي توانند فراهم آوردن تسهيلات وسيع توسط دولت را توجيه كنند.
در فلسفه ي سياسي تحليلي، رفاه گرايي از معنايي مرتبط با همين نكته برخوردار است و به ليبرال هايي اشاره دارد كه در برداشت شان از رفتار برابر با فاعلان اخلاقي ( moral agents ) به رفاه يا به زيستي به عنوان شاخص برابري متعهدند.
منبع مقاله:
پايك، جان، (1391)، فرهنگ اصطلاحات فلسفه ي سياسي، مترجمان: سيد محمدعلي تقوي- محمدجواد رنجكش، تهران: نشر مركز، چاپ اول.



 

 

نسخه چاپی