نهاد و نظام ارتباطات اجتماعي- سياسي در جامعه ي آرماني قرآن
نهاد و نظام ارتباطات اجتماعي- سياسي در جامعه ي آرماني قرآن

 

نويسنده: علي محمدي آشناني




 

در جامعه ي مورد نظر قرآن روابط اجتماعي داخلي، ويژگي هاي اساسي زير را دارد:

الف) روابط قانون مند و عادلانه

جامعه ي آرماني، در زمينه ي ارتباطات عمومي و فردي، جامعه اي قانون مدار و ضابطه مند است و دولت به ملّت و مردم به دولت، مردم به يکديگر و يک جامعه به جوامع ديگر، مسئوليت هاي خود را ايفا مي کنند و هيچ يک حقوق ديگري را تضييع نمي نماند و بر اساس خطابِ کتاب الهي به آنان:
( لاَ تَظْلِمُونَ وَ لاَ تُظْلَمُونَ‌ )؛ (1)
نه ستم مى‏كنيد و نه ستم مى‏بينيد.

ب) پيوند اخلاقي و اخوت ايماني

در جامعه ي آرماني قرآن، در ميان افراد افزون بر رعايت قانون، پيوندِ اخلاقي و برادري ايماني وجود دارد بلکه مي توان گفت اخلاق بر حقوق حاکم است، به اين معني که افراد علاوه بر رعايت حقوق يکديگر به هم ديگر احسان و ايثار نموده، با مهرباني و مودت برخورد مي کنند:
( مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ )؛ (2)
محمّد (صلي الله عليه و آله و سلم) پيامبر خداست و كسانى كه با اويند، بر كافران، سختگير و با همديگر مهربانند.
آري، روحيه ي حاکم بر روابط اجتماعي، برادريِ مؤمنان است:
( إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْکُمْ )؛ (3)
در حقيقت مؤمنان با هم برادرند، پس ميان برادرانتان را سازش دهيد.
بدين رو افراد روابط خود را بيشتر بر اساس ارزش هاي عالي اخلاقي، تنظيم مي کنند؛ آنان که حقّ ديگري را بايد رعايت کنند، بيش از حق به او مي دهند و حتي در موارد نياز خود، به ايثار مي پردازند:
( وَ الَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَ الْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَ لاَ يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ )؛ (4)
و نيز كسانى كه قبل از مهاجران در مدينه جاى گرفته و ايمان آورده‏اند؛ هر كس را كه به سوى آنان كوچ كرده دوست دارند؛ و نسبت به آنچه به ايشان داده شده است در دلهايشان حسدى نمى‏يابند؛ و هر چند در خودشان احتياجى مبرم باشد، آنها را بر خودشان مقدّم مى‏دارند. و هر كس از خسّت نفس خود مصون ماند، ايشانند كه رستگارانند.
فرهنگ و تربيت افراد جامعه ي آرماني به گونه اي است که حتي بدي را با نيکي پاسخ مي دهند:
( وَ الَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقَامُوا الصَّلاَةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَ عَلاَنِيَةً وَ يَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولئکَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ )؛ (5)
و كسانى كه براى طلب خشنودى پروردگارشان شكيبايى كردند و نماز برپا داشتند و از آنچه روزيشان داديم، نهان و آشكارا انفاق كردند، و بدى را با نيكى مى‏زدايند، ايشان راست فرجام خوشِ سراى باقى.
آري، آنان در برابر رفتار و عمل زشت و بد ديگران، زيباترين واکنش را نشان مي دهند تا از ره آورد آن، خصومت ديرينِ شخص بد رفتار به ناچار به دوستي صميم تبديل گردد، چرا که خداوند به آن ها فرمان داده است:
( وَ لاَ تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَکَ وَ بَيْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ‌ )؛ (6)
و نيكى با بدى يكسان نيست بدى را به آنچه خود بهتر است دفع كن؛ آن گاه كسى كه ميان تو و ميان او دشمنى است، گويى دوستى يك‏دل مى‏گردد.
بدين سان پيوند و ارتباط منضبط و قانون مدار مؤمنين، مانع از اجراي اصل تسامح و مدارا در امور غير حکومتي و در مسائلي که به حقوق عمومي مرتبط نمي شود، نخواهد بود:
( خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ‌ )؛ (7)
گذشت پيشه كن، و به كار پسنديده فرمان ده، و از نادانان رُخ برتاب.

ج) تعاون و همکاري

مردم جامعه ي آرماني بر اساس فرمان خداوند با هم تعاون و همکاري مي کنند:
( وَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى وَ لاَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ‌ )؛ (8)
و در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد، و در گناه و تعدّى دستيار هم نشويد، و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت ‏كيفر است.
علامه طباطبايي (قدس سره) در تبيين « تعاون برّ اساس بر و تقوا » مي فرمايد:
اين اساسِ سنّت اسلامي است، خداوند سبحان آن را در کلامش به ايمان و احسان در عبادات و معاملات تفسير کرده است، « بلکه نيکي آن است که کسي به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و کتاب آسماني و پيامبران ايمان آورده و مال خود را با وجود دوست داشتنش، به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راه ماندگان و گدايان و در راه آزاد کردن بندگان بدهد و نماز را بر پاي دارد و زکات را بدهد و آنان که چون عهد بندند، به عهد خود وفادارانند؛ و در سختي و زيان، و هنگام جنگ شکيبايانند، آنانند کساني را راست گفته اند و آنان همان پرهيزگارانند. » (9) تقوا مراقبت نسبت به امر و نهي الهي است پس معني تعاون بر اساس بر و تقوا به اجتماع بر اساس ايمان و عمل صالح بر پايه ي تقواي الهي بر مي گردد و اين عبارت است از صلاح و تقواي اجتماعي. (10)
بنابراين آيه ي دوم سوره ي مائده در واقع تمام اجتماع- و نه تنها فرد را - به تقوا و نيکوکاري فرمان مي دهد.

د) دعوت به خير و امر به معروف و نهي از منکر

آيات سوره ي مبارکه « عصر » (11) که در آن سفارش دو سويه ي مردم به حق و صبر به طور خاص مورد تأکيد قرار گرفته، نشان مي دهد بعد از ايمان و عمل صالح، اجراي اصل امر به معروف در رهايي جامعه ي انساني از خسارت و شقاوت داراي نخستين نقش است، زيرا تحقق اين اصل در روابط اجتماعي، همه ي مفاسد و نابساماني هاي اجتماعي را مي زدايد.
جالب آن که در سوره آل عمران، ذکر امر به معروف و نهي از منکَر، بر ايمان به خداوند مقدّم شده است:
( کُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ )؛ (12)
شما بهترين امتى هستيد كه براى مردم پديدار شده‏ايد، به كار پسنديده فرمان مى‏دهيد و از كار ناپسند بازمى‏داريد، و به خدا ايمان داريد.
شايد مفهوم آيه اين است که حفظ تداوم ايمان جامعه، منوط به گسترش فرهنگ امر به معروف و نهي از منکَر در روابط اجتماعي است. از امام باقر (عليه السّلام) چنين نقل شده است:
إنّ الأمر بالمعروف و النّهيِ عني المنکر فَريضهٌ عَظيمَةٌ بِها تُقامُ الفَرائضُ؛ (13)
همانا امر به معروف و نهي از منکَر واجبي است که با آن تمام فرايض در جامعه ي اسلامي تحقق خواهد يافت.
قرآن امر به معروف و نهي از منکَر را لازمه ي رابطه ي ولايي متقابل ميان آحاد جامعه ي اسلامي مي داند:
( وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَ يُطِيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَکِيمٌ‌ )؛ (14)
و مردان و زنان با ايمان، دوستان يكديگرند، كه به كارهاى پسنديده وا مى‏دارند، و از كارهاى ناپسند باز مى‏دارند، و نماز را بر پا مى‏كنند و زكات مى‏دهند، و از خدا و پيامبرش فرمان مى‏برند. آنانند كه خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد، كه خدا توانا و حكيم است.
بديهي است که امر به معروف زماني مؤثّر است که مراحل و مراتب آن به درستي فهم شود و در شرايط و با شيوه هاي مناسب به اجرا در آيد. در حديث اميرالمومنين (عليه السّلام) نيز همه ي کارهاي نيک در مقايسه با امر به معروف و نهي از منکَر، بسان قطره اي در برابر دريا معرفي شده است. (15)
استاد مطهري در بيان مراحل و شيوه ي درست امر به معروف مي نويسد:
« در اخبار وارد شده که امر به معروف و نهي از منکر سه مرحله و سه مقام دارد. مرحله ي قلب، مرحله ي زبان، مرحله ي عمل. ما معمولاً از مرحله ي قلب به جاي آن که اخلاص و حس نيّت و علاقه به سرنوشت مسلمانان را درک کنيم، جوش و خروش و عصبانيت هاي بي جا مي فهميم و از مرحله ي زبان به جاي آن که بيان هاي روشن کننده و منطقي بفهميم که قرآن مي فرمايد:
( ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ‌ )؛ (16)
با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به شيوه‏اى كه نيكوتر است مجادله نماى. در حقيقت، پروردگار تو به حال كسى كه از راه او منحرف شده داناتر، و او به حال راه‏يافتگان نيز داناتر است.
موعظه ها و پندهاي تحکم آميزي مي فهميم. از مرحله ي عمل هم به جاي اين که تبليغ عملي و حسن عمل و تدابير عملي بفهميم، تنها اين مطلب را فهميده ايم که بايد اِعمال زور کرد... در حديث است که: « کُونوا دعاةَ النّاس بِغَيرِ ألسنتِکم؛ مردم را به دين حق و صلاح دعوت کنيد »، اما با ابزار زبان يعني با ابزار عمل. شيخ طوسي در کتاب نهايه که از متون معتبر ماست مي فرمايد: « والأمرُ بالمعروفِ يکونَ باليَد وَ اللّسانِ؛ فأمّا باليدِ فهو أن يفعلَ بالمعروفِ و يجتَنبَ المنکرَ علي وَجه يَتأسّي بهِ النّاسُ... ». امام علي (عليه السّلام) مي فرمايد: « مَن نَصب نفسه للنّاسِ اِماماً فَليبدأ بِتَعليم نَفسهِ قَبل تَعليمِ غَيرهِ وَليکُن تَأديبُه بِيَده قَبل تأديبِه بِلِسانه... » گذشته از اين که بايد در اجراي امر به معروف و نهي از منکَر، عمل را دخالت دهيم، به اين نکته توجه داشته باشيم که عمل هم اگر فردي باشد، چندان مفيد نيست خصوصاً در دنياي امروز، اين هم خود مشکلي است در زندگي اجتماعي ما که آن هايي هم که اهل عمل مي باشند، توجهي به عمل اجتماعي ندارند، به اصطلاح تک رو مي باشند. از عمل فردي کاري ساخته نيست. از فکر فردي کاري ساخته نيست. از فکر فردي کاري ساخته نيست. همکاري و هم فکري و مشارکت لازم است. (17)
استاد مطهري در پاسخ به اين شبهه ي رايج که در شرايط امروز نمي توان امر به معروف و نهي از منکَر کرد، بيان قابل تأمّلي دارد:
اگر ما راستي مي خواهيم اين اصل فراموش شده را زنده کنيم، بايد مکتبي و روشي به وجود آوريم عملي ( نه فقط زباني ) و در عين حال اجتماعي ( نه انفرادي ) و در عين حال منطقي و مبتني بر اصول علمي علم النّفس و اجتماعي در اين وقت است که صد درصد در اين منفعت است. (18)

پي نوشت ها :

1. همان، آيه ي 279.
2. فتح، آيه ي 29.
3. حجرات، آيه ي 10.
4. حشر، آيه ي 9.
5. رعد، آيه ي 22.
6. فصّلت، آيه ي 34.
7. اعراف، آيه ي 199.
8. مائده، آيه ي 2.
9. ( وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلاَئِکَةِ وَ الْکِتَابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَ الْمَسَاکِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ السَّائِلِينَ وَ فِي الرِّقَابِ وَ أَقَامَ الصَّلاَةَ وَ آتَى الزَّکَاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَ الصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ‌ )؛ بقره، آيه ي 177.
10. طباطبايي، الميزان، ج5، 163.
11. (وَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ * إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ )؛ سوگند به عصرِ غلبه حقّ بر باطل، كه واقعاً انسان دستخوشِ زيان است مگر كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كرده و همديگر را به حقّ سفارش و به شكيبايى توصيه كرده‏اند. عصر، آيه ي 1-3.
12. ( کُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتَابِ لَکَانَ خَيْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ‌ )؛ آل عمران، آيه ي 110 .
13. حر عاملي، وسائل الشيعه، ج11، 395.
14. توبه، آيه ي 71.
15. « وَ ما أعمال البرّ کلُّها و الجهادُ في سبيل الله عِندَ الأمرِ بِالمعروفِ وَ النَهي عَن المنکر إلّا کَنَفثِ في بحرِ لُجّي »؛ نهج البلاغه، صبحي صالح، حکمت 374.
16. نحل، آيه ي 125.
17. مطهري، مجموعه ي گفتارها، 43 و 45.
18. همان، 48.

منبع مقاله :
محمدي آشناني، علي؛ (1392)، جامعه آرماني قرآن کريم، قم: مؤسسه بوستان کتاب، ( مرکز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، چاپ اول



 

 

نسخه چاپی