آشنایی با نام های خداوند: النّور

عدد ابجدی: 256 النّور به معنی ظاهر به آیات و نشانه ها و مُظهِر همه ی مُمکنات است و به معنی روشنی بخشنده انوار است و مداومت بر این اسم برای تصفیه ی باطن نافع است و نوشتن مربَّع این اسم در شَرَف آفتاب برای دوام مُلک و بقای نام نیک و محبوبیّت در نزد همه ی مردمان مجرّب است:
 

56

70

67

63

68

62

57

69

61

65

72

58

71

59

60

66

شکل شماره (1)
 
اگر کسی هفت شب جمعه هر شب جمعه آن سوره ی نور را بخواند و سپس دویست و پنجاه و شش مرتبه این اسم را بخواند دلش به نور الهی منوّر گردد.
 

پژوهه در مفهوم النّور از مترجم

به معنی «روشنایی و فروغ» (خلاف ظلمت) است: «اللهُ نُورُ السَّمواتِ وَالاَرضِ...» خداوند نور آسمانها و زمین است» [نور/35]. جمله ای زیبا و جالب و پرارزش، خدا روشنی و روشنی بخش آسمانها و زمین است.

این واژه از اسمای خداوند به معنی روشنی و روشنی بخش می باشد که یک بار در قرآن کریم آمده است. بنا به اتفاق نظر اهل لغت و کلام در «نور» دو معنی معتبر است، یکی ظهور آن به خودی خود و دیگر ظهور دیگران به واسطه ی آن. از همین رو در تفسیر آن چهار وجه آمده است: 1) چون خداوند وجود بالذات دارد و فناپذیر نیست نور می باشد. 2) خداوند روشنی بخش زمین و آسمانهاست. 3) هادی و راهنمای مخلوقات است. 4) به کسی که موجب اصلاح شهر و کشور شده، «نورالبلد» می گویند از همین رو چون خداوند مایه ی اصلاح و آرامش است به او «نور» گفته می شود.

ولی مفهوم کلمه ی «نور» باز هم از این گسترده تر می باشد، چرا که در قرآن مجید و روایات اسلامی از چند چیز به عنوان «نور» یاد شده است:

1- قرآن مجید [اعراف/157]، 2-ایمان [بقره/257]، 3-آیین اسلام [توبه/32]، 4- شخص پیامبر [احزاب/46]، 5-امامان و پیشوایان معصوم (علیهم السلام) [چنان که در زیارت جامعه آمده: خداوند شما را نورهایی آفرید که گرد عرش او حلقه زده بودید]، 6- علم و دانش [چنان که در حدیث مشهور است: علم نوری است که خدا در قلب هر کس بخواهد می افکند].

از سوی دیگر نور دارای خواص و ویژگیهای زیر است:

1- نور زیباترین و لطیف ترین موجودات در جهان مادّه است و سرچشمه ی همه ی زیبایی ها و لطافت ها است.

2- نور بالاترین سرعت را طبق آنچه در میان دانشمندان معروف است در جهان مادّه دارد، نور با سرعت سیصد هزار کیلومتر در ثانیه می تواند کره زمین را در یک چشم برهم زدن (کمتر از یک ثانیه) هفت بار دور بزند، به همین دلیل مسافتهای فوق العاده عظیم و سرسام آور نجومی را فقط با "سرعت سیر نور" می سنجند. و واحد سنجش در آنها سال نوری است، یعنی مسافتی را که نور در یک سال با آن سرعت سرسام آورش می پیماید.

3- نور وسیله ی تبیین اجسام و مشاهده ی موجودات مختلف این جهان است و بدون آن، چیزی را نمی توان دید، بنابراین هم «ظاهر» است و هم «مُظهر» (ظاهرکننده ی غیر).

4- نور آفتاب که مهمترین نور در دنیای ماست پرورش دهنده ی گلها و گیاهان، بلکه رمز بقای همه ی موجودات زنده است و ممکن نیست موجودی بدون استفاده از نور(به طور مستقیم یا غیرمستقیم) زنده بماند.

5- امروز ثابت شده که تمام رنگ هایی را که ما می بینیم نتیجه ی تابش نور آفتاب یا نورهای مشابه ی آن است وگرنه موجودات در تاریکی مطلق رنگی ندارند.

6- تمام انرژیهای موجود در محیط ما (به جز انرژی اتمی) همه از نور آفتاب سرچشمه می گیرد، حرکت بادها، ریزش باران و حرکت نهرها و سیل ها و آبشارها و بالاخره حرکت همه ی موجودات زنده با کمی دقت، به نور آفتاب منتهی می شود؛ سرچشمه ی گرما و حرارت و آنچه بستر موجودات را گرم نگه می دارد همان نور آفتاب است، حتی گرمی آتش که از چوب درختان و یا زغال سنگ و نفت و مشتقات آن به دست می آید نیز از گرمی آفتاب است، چرا که همه ی این ها طبق تحقیقات علمی به گیاهان و حیواناتی باز می گردند که حرارت را از خورشید گرفته و در خود ذخیره کرده اند، بنابراین حرکت موتورها نیز از برکت "نور" است.

7- پدیده ی فتوسنتز یکی از شگفت انگیزترین پدیده های آفرینش است. به برکت این پدیده، فرایند ترکیب و تبدیل مواد از عناصر ساده ی آب و خاک تحت تشعشع نور خورشید انجام می شود که اگر این پدیده رخ نمی داد گیاهان و حیوانات در جرگه ی جمادات رقم می خوردند.

8- نور آفتاب، نابودکننده ی انواع میکرب ها و موجودات موذی است و اگر تابش اشعه ی این نور پربرکت نبود کره ی زمین، تبدیل به بیمارستان بزرگی می شد که همه ی ساکنانش با مرگ دست به گریبان بودند.
 

هرچه در این پدیده ی عجیب عالم خلقت «نور» بیشتر می نگریم و دقیق تر می شویم آثار گرانبها و برکات عظیم آن آشکارتر می شود.

حال با در نظر گرفتن عرایض مذکور، اگر بخواهیم برای ذات پاک خدا تشبیه و تمثیلی از موجودات حسّی این جهان انتخاب کنیم (گرچه مقام باعظمت حضرت حق از هر شبیه و نظیر برتر است) آیا جز از واژه ی «نور» می توان استفاده کرد؟ همان خدایی که پدیدآورنده ی تمام جهان هستی است، روشنی بخش عالم آفرینش است، همه ی موجودات زنده به برکت فرمان او زنده اند و همه ی مخلوقات بر سر خوان نعمت او هستند که اگر لحظه ای چشم لطف خود را از آنها بازگیرد همگی در ظلمت فنا و نیستی فرو می روند و جالب این که هر موجودی به هر نسبت با او ارتباط دارد به همان اندازه نورانیت و روشنایی کسب می کند.

اگر نور را به معنی وسیع کلمه به کار بریم یعنی «هر چیزی که ذاتش ظاهر و آشکار باشد و ظاهرکننده ی غیر» در این صورت به کاربردن کلمه ی «نور» در ذات پاک او جنبه ی تشبیه هم نخواهد داشت، چرا که چیزی در عالم خلقت از او آشکارتر نیست و تمام آنچه غیر اوست از برکت وجود او آشکار است. در کتاب «توحید» از "امام رضا"(علیه السلام) چنین آمده: از آن حضرت تفسیر آیه ی: اَللهُ نُورُ السَّمواتِ وَالاَرضِ را خواستند، فرمود: "او هدایت کننده ی اهل آسمانها و هدایت کننده ی اهل زمین است." در حقیقت این یکی از خواص نور الهی است، اما مسلّماً منحصر به آن نمی باشد و کلام آخر این که حضرت «بقیة الله الاعظم» به عنوان آخرین ذخیره الهی «نور هدایت نهایی بشریت» است که در پرتو هدایت حضرتش جهان به کمال و سعادت حقیقی می رسد.

نور نجات بخش ملت های محروم که پیوندی ناگسستنی به منبع ابدی و فیّاض نور مطلق الهی دارد. پیشوایان معصوم و در بلندای نورانی آن نبیّ مکرّم اسلام، جملگی نور واحدند که ویژگی شان را شرایط متحول زمانی و نظام های حاکم بارز می سازد، آخرین موعود امم، تجلّی جمال و جلال خداوندی، عرصه ی مجلای قدرت و مظهر اتمّ علم الهی است؛ که پهنه ی تحقق و تتمیم رسالتش بر کل جهان پهناور کیهانی رقم زده شده است. همو که به صورت نمادین بر اسبی سپید که نشانه ی صلح و آرامش برای بشریت است و شمشیری از نور که مستکبران و ستمگران و غارتگران زورمند را که منابع انسانی و معنوی و مادّی مستضعفان و محرومان را به نیستی و چپاول ربوده اند به خاک ذلّت می کشاند و بر محرومان بی رمق از ستم ظالمان دستی نوازش گر و رحمت گستر است، می آید. و در سرلوحه ی برنامه اش ستیزی بی امان با قدرتمندان و زرمندان و تزویرگران سالوس و در هم ریختن بساط آشوبگران است. همو که پیامبران و اوصیا و اولیا بی صبرانه در انتظار ظهور مبارکش به سر می برند. همو که همنام پیامبر آزادی و آگاهی و عدالت و در ایمان و عمل چون اوست، با قیام شکوهمندش «حکومت واحد جهان» و نظام هدفمند موعود خداوندی در قالب استراتژی نظم نوین حقیقی جهانی شکل می گیرد و پایه های برادری و برابری در جهان مستحکم شده و به نابرابری ها و شوربختی های بشر خاتمه می دهد.

همو که به آرزوی هندوها که در انتظار «کالکی» و «برهمن کلا» و اقوام سلت که به امید «آرتور»، و آمال زردشتیان که در انتظار منجی خود «سوشیانس»، یهودیان که به انتظار «یوشع» و مسیحیان که این سامان دهنده را «مسیح» و سرانجام به چشمان اشک آلود و شکیبای مسلمانان و شیعیان که او را «مصلح»، «قائم» و مهدی می نامند پاسخ می گوید و جامه ی عمل می پوشاند و در نهایت وعده ی الهی تحقق می یابد و نظام مندی های مکتبش را در جهان حاکم می سازد و نگرانی ها و دغدغه ها و ناامنی بندگان خدا را به آرامش و قرار تبدیل می نماید. و بالاخره «حاکمیّت نور» در سراسر گیتی جلوه گر می شود.

از همین روست که معصوم (علیه السلام) می فرماید: «به خدا سوگند ما اسمای حُسنای الهی هستیم، و ما مجرا و مجلای صفات و اسماء او و ظرف تحقق مشیّت خداوندیم». زیرا بدون حضور این انوار مقدّسه، تجلّی ویژگی های حضرت حق امکان بروز و تبلور نمی یابد.
 
نویسنده: ملاحبیب الله شریف کاشانی
مترجم و شارح: استاد محمد رسول دریایی

منبع: شریف کاشانی، ملاحبیب الله؛ (1383)، خواص و مفاهیم اسماء الله الحُسنی(نامهای زیبای خداوند)، ترجمه ی محمدرسول دریایی، تهران: نشر صائب، چاپ ششم.
نسخه چاپی