بازخواني اصول اخلاق مهندسي
 بازخواني اصول اخلاق مهندسي

 

نويسندگان:
محمد علي آبادي (1)
محدثه خاتون غديري نيا (2)


 

 با تکيه بر حکمت متعاليه

1. مقدمه

تکنولوژي بعنوان مهمترين دستاورد عصر حاضر، تأثيري عميق بر جهان معاصر دارد و مهندسان نقشي اساسي در توسعه تکنولوژي ايفا مي کنند. جامعه بشري عصر حاضر، رفاه و آسايش مادي خود را مرهون تلاشها و فعاليتهاي مهندسين است. مهندسان کساني هستند که با دانش حرفه يي خود قادرند محصولاتي بيافرينند که بوسيله آنها به مسائلي از قبيل حفظ سلامت و بهداشت، توليد غذا و سرپناه، ارتباطات و حمل و نقل، مشکلات آموزشي و درماني پاسخ مي گويد و بدين ترتيب آسايش و رفاه عمومي زندگي ما را تأمين مي کنند. در عصر کنوني، مهندسان با مسائل بغرنج و پيچيده يي روبرو هستند؛ مسائلي مانند: نيروي کار ماشيني، رايانه ها، هوش مصنوعي، انرژي هسته يي، تکنولوژي جهان سوم، مهندسي ژنتيک و بالأخره زندگي ماشيني کنوني ما. روبرو شدن با چنين مسائلي نياز به شناخت تأثيرات تکنولوژي بر سلامت محيط اطراف ما دارد و مهندسان بايد بياموزند، رابطه بين پديده هاي طبيعي مانند گرم شدن کره زمين و يا توليد گازهاي گلخانه يي را با کيفيت زندگي ماشيني ما بشناسند و بدان توجه کنند. (3)
نکته حائز اهميتي که درباره تکنولوژي بايد مورد توجه قرار داد ين است که تکنولوژي و بتبع آن حرفه مهندسي غالباً بصورت دو گانه عمل مي کنند؛ يعني در حالي که رفاه و آسايش کنوني خود را مرهون آنها هستيم، از سوي ديگر مي توانند مسبب آلودگيهاي محيط زيست، هدررفتن انرژي، کشتارهاي وسيع انساني و بسياري از بازخوردهاي غيراخلافي فردي - اجتماعي باشند.
اما بازخوردهاي نامناسب ناشي از تکنولوژي و حرفه مهندسي نبايد باعث شود که فوايد آنها نيز ناديده گرفته شود. با در نظر گرفتن توأمان اخلاق و مهندسي مي توان اين موارد را کاهش داد و موقعيت را فراهم آورد تا متخصصان اين حرفه، خود ناظر و هدايتگر فعاليتهايشان باشند تا بدين ترتيب بتوانند با حفظ منافع و سلامت جامعه و محيط زيست، زمينه ساز شرايط زندگي تکاملي و تعاملي مدم جامعه باشند.

مروري بر تاريخچه مطالعات در حوزه اخلاق مهندسي

با توجه به وجود خطرات احتمالي از قبيل آلودگيهاي محيط زيست، هدر رفتن انرژي، کشتارهاي وسيع انساني، ‌در تکنولوژيهاي ارائه شده توسط متخصصان حرفه مهندسي و در نتيجه، نياز روز افزون به مطالعات در حوزه اخلاق مهندسي، در دو سه دهه ي اخير مطالعات وسيعي در سطح جهان و بخصوص در کشورهاي صنعتي صورت گرفته است تا بدين طريق بتوانند با توليد محصولاتي با سطح ايمني بيشتر، سطح کيفي جامعه را ارتقا دهند. در اين ميان مي توان به مطالعات صورت گرفته توسط هيئت اعتبار گذاري مهندسي و صنعت (ABET ) (4) و جامعه ملي مهندسان حرفه يي آمريکا (NSPE)(5) اشاره کرد. براساس اين مطالعات، ضوابطي در اختيار جامعه مهندسي قرار گرفت که افراد متخصص را ملزم به رعايت نکات اخلاقي در جهت حفظ آسايش و رفاه عمومي جامعه مي کند.
همچنين با بسط اين ضوابط اخلاقي بکمک نظريه هاي اخلاقي توانستند الزامات اخلاق مهندسي را بر پايه اصول اخلاقي کليتر قرار دهند. اين نظريات اخلاقي عبارتند از: اخلاق فايده گرا، اخلاق حق محور، اخلاق وظيفه محور، اخلاق فضيلت محور و اخلاق خود تحقق.(6)
متأسفانه با وجود چنين مطالعات گسترده يي در جهان، هنوز در ايران، پژوهش کافي در اينباره صورت نگرفته است. البته شايان ذکر است که در دهه هاي اخير تلاشهايي توسط برخي از پژوهشگران کشورمان براي تعريف ضوابط اخلاق مهندسي با رويکرد اسلامي صورت گرفته است که از آن جمله مي توان به مقالاتي از مهدي بهادري نژاد اشاره کرد. ايشان با ذکر برخي احاديث و آيات قرآني و پيوند آنها با ضوابط رايج اخلاق مهندسي، سعي در تعريف اخلاق اسلامي مهندسي با هدف ايجاد شادي ناشي از سعادت واقعي در جامعه دارد. (7)
با وجود پيشينه غني فلسفي جامعه ايراني، جاي پژوهشهايي درباره ي بررسي اصول اخلاق اسلامي - مهندسي با تکيه بر اصول اخلاقي مکاتب فلسفي اسلامي و در صدر آنان حکمت متعاليه صدرالمتألهين در جامعه ما خالي است. از اينرو در اين پژوهش تلاش گرديده است تا با استفاده از نگرشهاي نظري اخلاق متعاليه ملاصدرا، اصول رايج در اخلاق مهندسي مورد بازخواني قرار گيرند.

2. اخلاق در مهندسي

پيش از شروع بحث در حوزه اخلاق متعاليه صدرالمتألهين، آشنايي و رتبه بندي اخلاق در حرفه مهندسي و ضوابطي که تاکنون در رابطه با آن مطرح شده، ضروري است، از اينرو در ادامه با بيان تعريف اخلاق مهندسي، ‌نگاهي اجمالي به ضوابط آن خواهيم داشت. اخلاق مهندسي مانند اخلاق حرفه يي در حوزه هاي ديگر، متخصصان آن حرفه را تحت کنترل قرار مي دهد و آنها را به مسئوليتهاي مشترکي متعهد مي کند. در حقيقت اخلاق مهندسي به تصميم گيريها و ضوابط اخلاقيي مربوط است که از قواعد و ارزشهاي مهندسي ناشي مي شود. اين ضوابط اخلاقي محدوده يي فراتر از وظايف و تنبيهات را شامل مي شود که با اخلاق شخصي ( ارزشهاي اخلاقي فردي و شخصي که رفتار شخص را کنترل مي کند) و اخلاق متعارف ( يکسري تعهدات که جريانهاي فرهنگي و اجتماعي را هدايت مي کند) متفاوت است. آنها شامل محدوده وسيعي از ارزشهاي معنوي هستند که کليه فعاليتها و روابط مهندسين را در سطح سازماني و اجتماعي و همچنين در سطح فردي جهت مي دهند. بنابرين اخلاق مهندسي را مي توان به دو بخش تقسيم کرد: 1) اخلاق مهندسي جزء که براساس آن، مهندسين در برابر خود و ارباب رجوعها بايد پاسخگو باشند. 2) اخلاق مهندسي کلان که مهندسين را به مسئوليتهاي حرفه خود متعهد مي سازد. (8)
يکي ديگر از نکات حائز اهميت درباره ي اخلاق مهندسي که همواره بايد آن را مدنظر داشت اين است که با توجه به محدوده گسترده مباحث اخلاقي، ديدگاههاي متنوعي در برخورد با اخلاق مهندسي ايجاد مي گردد که هر يک بتنهايي تعريف کاملي از اخلاق مهندسي ارائه نمي دهند. اما بطور کلي مي توان گفت اخلاق مهندسي شامل تعهداتي اخلاقي است که سعي دارد کليه تلاشها و فعاليتهاي حرفه يي مهندسين را سازماندهي نمايد و از ايجاد مسائل نابهنجار و غيرضروري اخلاقي جلوگيري کند که البته رعايت اين تعهدات، باعث کاهش خطرات ناشي از تکنولوژي و افزايش رفاه و آسايش عمومي مي گردد.
مايک مارتين و رولاند شينزينگر در کتاب اخلاق در مهندسي، در تعريف اخلاق مهندسي، ضمن بيان اين نکته که واژه ي اخلاق داراي معاني متعددي است، به بررسي مفهوم اخلاق مهندسي با دو رويکرد متفاوت مي پردازند. آنها معتقدند گاهي اخلاق بمعناي فعاليتهايي است که از لحاظ اخلاقي ضروري و يا مجاز هستند. بر اين اساس، اخلاق مهندسي شامل کليه مسئوليتهاي مشترک، تعهدات شخصي و ايده آلهايي مي شود که افراد متخصص در حرفه مهندسي ملزم به رعايت آنها هستند و گاهي نيز بمعناي مطالعه اخلاقيات با معناي اول است. از اين منظر، اخلاق مهندسي مطالعه تمامي فعاليتها و مسئوليتهايي است که از نظر اخلاقي در حوزه مهندسي مطلوب هستند. (9)
بنابرين با توجه به مطالب ذکر شده در تبيين مفهوم اخلاق مهندسي، اولين هدف از تعريف ضوابط اخلاقي و مطالعه آن، اين است که فرد متخصص توانايي شخصي خود را براي حل مسائل براساس ارزشهاي اخلاقي بالا ببرد. در حقيقت با آموزش اخلاق مهندسي به متخصصان اين حرفه در اولين گام استقلال اخلاقي بخشيده مي شود.
مايک مارتين و رولاند شينزينگر پس از ارائه تعريف اخلاق مهندسي و شرح دلايل مطالعه آن، در اينباره متذکر مي شوند:
خودمختاري يعني استقلال يا اختيار در تصميم گيري در کارها. اما هر نوع برداشت مستقل از اخلاق بمعناي خودمختاري اخلاقي نيست. خودمختاري اخلاقي مي تواند به توانايي يا عادت انديشيدن منطقي به مسائل اخلاقي براساس حساسيتهاي اخلاقي تعبير شود. (10)
بدين ترتيب فرد مختصص با داشتن خودمختاري اخلاقي مي تواند بر فعاليتهاي خود در وهله اول در سطح فردي و در وهله دوم در سطح اجتماعي نظارت اخلاقي داشته باشد. مهندسان علاوه بر داشتن خودمختاري اخلاقي در سطح فردي و اجتماعي، بايد بياموزند که در همه حال در قبال اعمال و فعاليتهاي خود مسئولند. توجه به اين نکته حائز اهميت است که مسئول بودن افراد متخصص در حوزه حرفه مهندسي هميشه به يک ميزان نيست و در مواقع گوناگون، مسئوليت معاني متفاوتي دارد؛ معاني چون انجام وظايف، پاسخگو بودن در قبال عواقب و مخاطرات احتمالي فعاليتهاي خود و يا در سطحي بالاتر بمعناي انجام کارها بنحو مطلوب، بوطري که فرد متخصص بيش از وظيفه خود و آنچه بطور معمول از او انتظار مي رود به انجام فعاليت مي پردازد.
در سطح نخست، وقتي فرد متخصص تنها به انجام وظايف بسنده مي کند، بدين معني است که خود را تنها در قبال ضوابط و استانداردهاي حرفه اش متعهد مي داند و در اين مرحله، وظايف بمعناي فعاليتهايي است که انجام آنها از لحاظ اخلاقي اجباري است. در حقيقت مسئوليت در اين سطح در حداقل خود قرار دارد. در دومين سطح، فرد متخصص همواره خود در را در برابر کاري که انجام مي دهد در مقابل خود و جامعه پاسخگو مي داند. بر اين اساس، فرد متخصص هميشه در کنار منافع اعمال خود، مخاطرات آن را نيز مي پذيرد تا بتواند در همه حال پاسخگو باشد.
در نهايت، فرد متخصص گاهي بيش از انتظار مسئوليت پذير است؛ بطوري که بيشتر زمان خود را صرف آزمايش خطرات بالقوه و ايجاد راه حلهايي براي محافظت در برابر اين خطرات احتمالي مي کند. (11) بنابرين مهندسان مسئول کساني هستند که هميشه خود را در مقابل انجام وظايفشان پاسخگو مي دانند و با پذيرش مخاطرات و عواقب فاليتهاي خود سعي در کاهش آنها دارند. براين اساس، بخش عمده يي از ضوابط اخلاقي به پيشگيري از بروز خطاکاري و خطرات احتمالي اختصاص دارد.
اخلاق پيشگيرانه يکي از ارکان اساسي اخلاق مهندسي است که مهندسان را به مشارکت و مسئوليت پذيري در کار خود و پيش بيني مخاطرات و داشتن علم به آنها موظف مي کند. بنابرين اخلاق پيشگيرانه عبارت است تمامي ضوابط اخلاقيي که با هدف جلوگيري از حوادث نامطلوب معنوي و غيرضروري اخلاقي ايجاد گرديده است. (12) نکته حائز اهميت ديگر درباره ي اخلاق مهندسي اين است که با توجه به اينکه مخاطبان ضوابط اخلاقي در حرفه مهندسي افراد انساني هستند، برخلاف محيط غيرانساني که معمولاً داراي ارزش ابزاري و سودمندي است، اين ضوابط داراي ارزش ذاتي هستند؛ امنيت، سلامت و آسايش جامعه بشري و در حقيقت بيش از سودمند بودن بايد انساني باشند. (13)
در نهايت با نگاهي اجمالي به مباحث مطرح شده بطور خلاصه مي توان گفت ارکان و اهداف اساسي ضوابط اخلاق مهندسي شامل ايجاد خودمختاري اخلاقي بمنظور نظارت فرد متخصص بر فعاليت خود، مسئوليت پذيري و پاسخگو بودن، داشتن اخلاق پيشگيرانه بمنظور جلوگيري از خطرات احتمالي و دادن ارزش ذاتي به محيط حرفه يي است.

3. حکمت عملي و اخلاق متعاليه

اگر بپذيريم که در جامعه اسلامي ايران، زماني فلسفه و در اوج آن حکمت متعاليه، در شکل گيري ارکان جامعه نقش اساسي داشته است، بايد اين نکته را نيز پذيرا باشيم که جامعه امروز ما نيز به ايجاد تعامل ميان اقشار مختلف آن و فلسفه اسلامي نيازمند است. (14) از سوي ديگر با توجه به رابطه عميق قشر مهندسين با بطن جامعه، تبيين اصول اخلاق مهندسي براساس نگرشهاي اخلاقي در دستگاه فلسفه اسلامي و در صدر آن در حکمت عملي صدرالمتألهين ضروري بنظر مي رسد.
بنابرين، در اين بخش سعي خواهد شد بمنطور يافتن اصولي که در حکمت عملي ملاصدرا مي تواند در تبيين اخلاق متعاليه مهندسي نقش داشته باشد، با نگاهي نو به بررسي اخلاق در حکمت متعاليه پرداخته شود. در همين راستا ابتدا با بررسي اخلاق متعاليه در حوزه فردي نشان خواهيم داد که چگونه انسان مي تواند با استکمال نفس خود به درجات والاي اخلاقي برسد و سپس با توجه به تأثير ارکان فردي اخلاق متعاليه در برخورد با اجتماع، به تبيين حوزه اجتماعي اخلاق متعاليه ملاصدرا و در نهايت در مبحث انتهايي پژوهش، به بررسي تأثير اين اصول بر اخلاق مهندسي رايج در اين حرفه خواهيم پرداخت. با توجه به اين نکته که محور اصلي مباحث اخلاقي را انسان و نفس او تشکيل مي دهد، از اينرو براي ورود به فلسفه اخلاق ملاصدرا، نگاهي اجمالي به نفس در نظام فلسفي ملاصدرا خواهيم داشت.
در نظام فلسفي ملاصدرا نکته اساسي که همواره در ارتباط با نفس بايد مدنظر داشت، اصل جسمانية الحدوث و روحانية البقاء بودن نفس است. از منظر صدرالمتألهين، نفس در پي اشتداد وجودي به صورت جسماني حادث مي شود و در پي تکامل وجودي انسان و در طي حرکت جوهري نفس و با گذراندن مراحلي، نفس انسان تبديل به نفس مجرد و روحاني مي گردد. ملاصدرا براي رسيدن نفس به تجرد سه مرحله را بر مي شمرد؛ يکي مرحله نفس نباتي، ديگري مرحله نفس حيواني و در نهايت مرحله نفس ناطقه است. نفس در راه استکمال خويش، از آنچه نفس نباتي و نفس حيواني طي نموده اند پاي فراتر مي نهد و در اين هنگام شايستگي قبول نام نفس ناطقه را پيدا مي کند. از اينرو صورتي را مي پذيرد که قواي روحاني و نفسي است و قادر به ادراک کليات و جزئيات و نيز تصرف در معاني و صور مي گردد. (15)
اين نفس کمال اول براي جسم آلي است و علاوه بر دارا بودن خصوصيات نفس نباتي و حيواني، نسبت به آنها امتيازاتي دارد که بکمک آنها مي تواند کليات را درک کند و اعمال فکري انجام دهد. بواسطه اين دو ويژگي، نفس ناطقه داراي دو قوه ديگر به نامهاي قوه علامه و قوه عماله مي گردد. بواسطه قوه علامه تصورات و تصديقات را ادراک مي کند و حق را از باطل تشخيص مي دهد که اين قوه بنام عقل نظري خوانده مي شود و بکمک قوه دوم، اعمال و صنايع مختص انسان و وابسته به بدن او را انجام مي دهد که ملاصدرا اين قوه را عقل عملي مي نامد و براي آن سه حد در نظر مي گيرد و حد وسط آن را حکمت يا همان اخلاق نيکو مي داند. (16) وي علاوه بر اين سه حد، براي عقل عملي چهار مرتبه تجليه، تخليه، تحليه و فنا در نظر مي گيرد و آنها را مراتب استکمال نفس مي خواند. صدرالمتألهين اين چهار مرحله را اينگونه توصيف مي کند:
اول، تهذيب ظاهر بواسطه بکارگيري شرايع نبوي و نواميس الهي؛ دوم، تهذيب باطن و تطهير قلب از ملکات و اخلاق زشت و ظلماني؛ سوم، تنوير نفس از طريق کسب صور علميه و صفات پسنديده و چهارم، فناي نفس از ذات خود و توجه تام به رب و ملکوت الهي. (17)
نکته حائز اهميتي که از اين مطلب استنباط مي گردد، اين است که ملاصدرا راه رسيدن به آخرين مرتبه استکمال نفس را تهذيب نفس، تخليه رذائل و کسب فضايل اخلاقي مي داند. وي براي تکامل نفس عواملي را ذکر مي کند که اعتدال آنها را، فضايل و افراط و تفريط در آنها را رذائل مي خواند.
اين عوامل شامل قوه علم، قوه غضب، قوه شهوت و در نهايت قوه عدالت ( اعتدال بين امور ذکر شده است. (18)‌ او معتقد است براي هر يک از اين قوا سه حد وجود دارد؛ يک حد وسط و دو حد افراط و تفريط. هر گاه اين قوا در حد وسط قرار گيرند، در اعتدال خواهند بود و در نتيجه انسان به حسن خُلق نايل خواهد شد. براين اساس، اعتدال قوه علم زماني حاصل مي شود که عقل بتواند فرق بين صدق و کذب گفتار و حق و باطل عقايد و زيبايي و زشتي اعمال را تشخيص دهد. اما نفس نسبت به دو قوه شهوت و غضب هنگامي در اعتدال قرار مي گيرد که بترتيب به دو فضيلت عفت و شجاعت نايل آيد. (19)
نکته حائز اهميت ديگر اين است که ملاصدرا در بيان تکامل نفس علاوه بر اعتدال در قواي نفس، از مهلکات نفس نيز ياد مي کند و ابتلا به آنها را موجب مريضي نفس مي داند و معتقد است که انسان براي کسب فضايل و رسيدن به اعتدال بايد بتواند اين مهلکات را از بين ببرد. وي در کتاب رساله سه اصل از اين مهلکات اينگونه ياد مي کند:
اصل اول؛ جهل به معرفت نفس که حقيقت آدمي است... و اين عظيمترين اسباب شقاوت و ناکامي آخرت است که اکثر انسانها در دنيا گرفتار آن هستند، زيرا هر که معرفت نفس حاصل نکرده خداي را نشناسد.
اصل دوم؛‌ حب جاه و مال و ميل به شهوات و لذات و ساير تعلقات نفس حيواني است که جامع همه حب دنياست... و هر که آيينه دل را که پذيراي عکس انوار معرفت الهي و پرتو نور توحيد است در زنگ شهوات و مرادات نفس و کدورات معاصي فرو برده، کي روي فلاح و نجاح خواهد ديد و کجا پذيراي صلاح و قابل صيقل.
اصل سوم؛ فريبکاري نفس بد انديش است و شيطان مکار که بد را نيک و نيک را بد جلوه مي دهد و کارش ترويج سخنان باطل و تزيين عمل غير صالح است. (20)
بنابرين نفس انسان با رسيدن به اعتدال در قواي خود و بتبع آن در عقل عملي و کسب ملکه حکمت و سپس رهايي از رذائل ناشي از افراط و تفريط قواي نفس و مهلکات آن، به ملکه حريت نايل مي آيد. براين اساس دو رکن اساسي اخلاق متعاليه ملاصدرا در سطح فردي، حکمت و حريت است. (21)
نکته حائز اهميت ديگر درباره ي اخلاق در حکمت متعاليه که هم در سطح فردي و هم در سطح اجتماعي قابل بررسي است، مفهومي است که ملاصدرا براي فلسفه اخلاق خود بعنوان هدفي غايي قرار مي دهد. در نظام اخلاقي او هدف غايي، سعادت حقيقي است. وي معتقد است که وقتي نفس انسان قوي و کامل شود و بتواند علاقه خود را به بدن قطع کند و به ذات اصلي خويش باز گردد، به بهجت و سعادت برين دست مي يابد. صدرالمتألهين ضمن توصيف سعادت، به تشکيکي بودن آن اشاره مي کند و معتقد است چون سعادت مساوق با وجود است پس مانند آن نيز ذومراتب است. بنابرين انسان در طي مراحل استکمال نفس به سعادتي هم مرتبه با درجه وجودي خود نايل مي آيد. وي در توصيف سعادت واقعي مي گويد: سعادت واقعي زماني حاصل مي شود که انسان نفس خود را با عادت به اعمال پسنديده از آلودگيها پاک کند. (22)
اعلم أن النفس إنما تصل إلي هذه البهجة و السعادة بمزاولة أعمال و أفعال مطهرة للنفس مزيلة لکدورتها و مهذبة لمرآة القلب عن أرجاسها و أناسه. (23)
بدين ترتيب انسان ابتدا در سطح فردي با هدف رسيدن به سعادت حقيقي سعي در استکمال نفس خويش و کسب فضايل اخلاقي مي کند و سپس در برخورد با اجتماع، روابط و فعاليتهاي خود را با هدف رسيدن به سعادت تنظيم خواهد کرد. براين اساس هنگامي که در جامعه، اخلاق شخصي افراد و روابط انساني در بطن آن جامعه با هدف رسيدن به سعادت تنظيم گردد، هدف نهايي آن نيز سعادت برين و حقيقي خواهد بود.
بنابرين اولين و اساسيترين رکن اخلاقي متعاليه در حوزه اجتماعي، پايه ريزي اجتماع براساس سعادت خواهد بود. نکته مهمي که در اينباره نبايد فراموش کرد اين است که با توجه به اينکه سعادت فردي و در نهايت سعادت اجتماعي بايد با کسب حکمت و حريت و در نتيجه حسن خلق حاصل شود، از اينرو اين دو فضيلت نه تنها در حوزه فردي بلکه در حوزه اجتماعي نيز داراي اهميت است.
در مباحث بعدي نشان داده مي شود که چگونه اين هدف مي تواند در تبيين اصول اخلاق مهندسي بر اساس حکمت متعاليه تأثير داشته باشد.
يکي ديگر از ارکان اساسي که در حوزه اجتماعي و بخصوص در اخلاق مهندسي تأثير بسزايي دارد، آخرين مرحله عقل عملي يعني فناست. توضيح آنکه شخصي که در پي کمال نفس خويش و رسيدن به مرحله فناست، سعي مي کند توجه خود را از غير خدا بردارد و به مرحله يي برسد که غير از خدا چيزي نبيند. از اينرو انساني که متعهد به اخلاق متعاليه صدرالمتألهين است، نگرشش به هستي و جامعه متفاوت خواهد بود. او همه ي موجودات را متکثر از ذات واجب الوجود مي داند و بدين ترتيب تمامي روابط و فعاليتهاي فردي و اجتماعي خود را براي او، نه غير او سامان مي دهد.
بطور خلاصه در پايان اين مبحث متذکر مي شويم که در فلسفه اخلاق ملاصدرا، انسان از طريق طي کردن مراحل کمال نفس و عقل عملي ابتدا به کسب حسن خلق و دو ملکه حريت و حکمت نايل مي آيد، تا بدين طريق بتواند به سعادت واقعي در سطح فردي و بتبع آن در سطح اجتماعي برسد و با تلاش براي رسيدن به فناءالله، خود را نه تنها در برابر ذات حق حاضر ببيند بلکه به مرتبه يي برسد که غير از او را نبيند.

4. اخلاق متعاليه مهندسي

با توجه به مباحث گذشته مبني بر نياز جامعه اسلامي به ايجاد اصول اخلاقي براساس فلسفه اسلامي و بخصوص حکمت متعاليه، در ادامه سعي مي شود اصول اخلاق مهندسي براساس عناصر کليدي اخلاق متعاليه بازخواني گردد.
با بررسي اجمالي اخلاق در حکمت متعاليه روشن گرديد هدف حکمت عملي ملاصدرا رسيدن به سعادت غايي است. از اينرو اولين گام در ايجاد تعامل بين اخلاق مهندسي و حکمت عملي ملاصدرا،‌ تعريف مجدد اخلاق مهندسي با هدف رسيدن به سعادت است.
مسئله مهمي که در اينباره بايد همواره مدنظر داشت تشکيکي بودن سعادت در حکمت متعاليه است که با توجه به آن، رسيدن به سعادت در اخلاق مهندسي با تغيير درجه وجودي افراد متخصص و بتبع آن، جامعه ي آنها ذومراتب مي گردد. بر اين اساس، در جامعه اسلامي - ايراني هدف از ايجاد ضوابط اخلاقي در حرفه مهندسي در نازلترين مرتبه خود، رفاه و آسايش و ايمني مادي و با ارتقاي درجه وجودي جامعه و در مرتبه يي والاتر، رسيدن به سعادت برين است. دومين گام در ايجاد اين تعامل، بازخواني ارکان اساسي اخلاق مهندسي با تکيه بر حکمت عملي ملاصدراست که عبارت است از:

الف) خود مختاري اخلاقي

با توجه به حکمت عملي ملاصدرا زماني يک فرد متخصص مي تواند به خود مختاري اخلاقي برسد که توانسته باشد با ايجاد اعتدال در قواي نفساني خويش به دو فضيلت حريت و حکمت نايل شود؛ يعني بايد بتواند ابتدا نفس خويش را از تمامي دلبستگيها و منافع دنيوي رها سازد و سپس به قوه عقل خود که به اعتدال رسيده است به قضاوت دست بزند. براين اساس، اولين رکن در اخلاق متعاليه مهندسي رسيدن به حريت از دلبستگي به منافع و حکمت در قضاوت اخلاقي است که نتيجه رسيدن به اين دو، خود مختاري اخلاقي خواهد بود.

ب) مسئوليت

يک فرد متخصص در حوزه مهندسي پس از ايجاد استقلال در تصميم گيري اخلاقي بايد بتواند در قبال تمامي فعاليتهايش به خود و جامعه پاسخگو باشد. در نظام اخلاقي ملاصدرا کسي که سعي در طي کردن مراحل چهارگانه ي تجليه، تخليه، تحليه و فنا و کسب ملکه حرّيت و حکمت را داشته باشد، ‌همواره خود را در مقابل ذات باريتعالي پاسخگو مي بيند. از اينرو با توجه به اصول وجودشناسي صدرالمتألهين درباره ي اصل وحدت وجود و تکثر در ممکن الوجودها، ‌فرد متخصصي که در پي رسيدن به حسن خُلق است در والاترين مرتبه، خود را در مقابل ذات واجب الوجود و بتبع آن در مراتب نازلتر در مقابل تمامي موجودات مسئول مي داند. بر همين اساس همواره سعي مي کند با رسيدن به مسئوليت متعاليه در فعاليتهايش نه تنها به افراد انساني بلکه به هيچيک از موجودات آسيبي نرساند تا بدين ترتيب، ديگر فرآورده هاي مهندسي موجب کشتارهاي وسيع انساني، آلودگي محيط زيست و هدر رفتن منابع انرژي نگردد.

ج) اخلاق پيشگيرانه

فرد متخصص که براساس اخلاق متعاليه براي دستيابي به سعادت، در مرحله اول براي رسيدن به حريت سعي دارد تمام رذائل و دلبستگيهاي خود را رها کند، در اين بين نيز خود را ملزم خواهد کرد تا از رخدادهاي نابهنجار و غيرضروري اخلاقي اجتناب کند و چون خود را در همه حال پاسخگو به نظام هستي و در صدر آن ذات باريتعالي مي بيند، همواره در قبال مخاطرات فعاليتش خود را مسئول خواهد دانست. بنابرين اخلاق پيشگيرانه نتيجه حريت از دلبستگي به منافع شخصي و مسئوليت متعاليه و از ارکان درجه دوم اخلاق متعاليه مهندسي خواهد بود.

د) ايجاد محيطي با ارزشهايي براساس حقيقت انسان و نه براساس سودمندي

با توجه به اين نکته که هدف غايي در اخلاق مهندسي متعاليه سعادت واقعي است - که در ابتدا در سطح فردي بکمک حرکت جوهري نفس فرد متخصص در جهت رسيدن به کمال و فضايل اخلاقي صورت مي گيرد - از اينرو زيربناي اصول اخلاقي در حکمت متعاليه نه بر اساس اصالت ماهيت بلکه براساس اصالت وجودي ملاصدرا و هستي شناسي نفس انساني است و منفعت و سودمندي مادي از نازلترين مراتب سعادت است.
در نتيجه اخلاق متعاليه مهندسي با قراردادن سعادت حقيقي بعنوان هدف غايي، خود فرد متخصص در حوزه مهندسي را ملزوم مي کند با کسب حريت از دلبستگي به منافع شخصي و مادي و حکمت در قضاوت اخلاقي در سطح فردي، به خودمختاري اخلاقي برسد و سپس با طي مراتب کمال بياموزد که هميشه بايد در برابر خداوند پاسخگو باشد تا بدين ترتيب خود را از انجام فعاليتهاي غيراخلاقي باز دارد.

5. نتيجه گيري

پس از مرور اجمالي اصول اخلاق مهندسي متداول در جهان و اصول اخلاقي حکمت متعاليه،‌ بطور خلاصه مي توان ارکان اساسيي را که در تعريف اخلاق متعاليه مهندسي نقش دارند، اينگونه برشمرد:
- هدف از اخلاق متعاليه مهندسي، سعادت برين براساس مراتب وجود است.
- اولين اصل اساسي اخلاق متعاليه مهندسي، حريت از منافع شخصي است.
- دومين اصل اساسي اخلاق متعاليه مهندسي، کسب حکمت در قضاوتهاي اخلاقي است.
- سومين اصل اساسي اخلاق متعاليه مهندسي، داشتن مسئوليت متعاليه است.
- مهمترين نتيجه حاصل از سه اصل مذکور، رسيدن به اخلاق پيشگيرانه است.
- اساس اصول اخلاق متعاليه مهندسي، جوهر وجودي انسان يعني نفس ملکوتي است.
در پايان ذکر اين نکته ضروري است که با توجه به زيربناي غني جامعه اسلامي - ايراني کشور ما و جايگاه ويژه حکمت متعاليه در آن، همواره جاي پژوهشهايي درباره ي پيوند اين ميراث ارزشمند با ديگر رشته هاي خالي است، از اينرو همواره لزوم انجام چنين پژوهشهايي در جامعه احساس مي شود و اميد است با توجه بيشتر پژوهشگرانمان اين نقيصه بزودي بر طرف گردد.

پي نوشت ها :

1. استاديار دانشکده هنر و معماري دانشگاه شيراز.
2. دانشجوي کارشناسي ارشد معماري دانشگاه شيراز.
3. Catalano, George, D, "Developing an Environmentally Friendly Engineering Ethic: A Course for Under graduate Engineering Students". Journal of Engineering Education, 1993, pp. 27-33.
4. Accreditation Board for Engineering and Technology.
5. National Society of Professional Engineers.
6. مارتين، مايک دبليو؛ شينزينگر، رولاند، اخلاق در مهندسي، ص 52.
7. ر.ک: بهادري نژاد، مهدي، « نکته هايي در اخلاق مهندسي » فصلنامه اخلاق در علوم و فناوري، ش 1.
8. Beamon , Benita M, "Environmental and Sustainablity Ethics in Supply Chine Management", Science and Engineering Ethics, 11 no.2, pp.222 & 223.
9. اخلاق در مهندسي، ص 14 و 15.
10. همان، ص 15.
11. Ibid, 11 no. 2.p224.
12. اخلاق در مهندسي، ص 11-13. همچنين ر.ک:
Pantazidou, Marina and Indira Nair "Ethic of Care: Guiding Principles for Enginerrring Teaching & Practice", Journal of Engineering Education, pp. . 205-272.
13. Beamon , Benita M, "Environmental and Sustainablity Ethics in Supply Chine Management", Science and Engineering Ethics, 11 no.2, pp.225.
14. n.d. http://www.iptra.ir/vdch23xxnnz.html.
15. ملاصدرا، الحکمة المتعالية في الاسفار الاربعة، ج 8، تصحيح و تحقيق و مقدمه علي اکبر رشاد؛ باشراف استاد سيد محمد خامنه اي، ص 25-5.
16. همو، الشواهد الربوبية، تصحيح و تحقيق و مقدمه سيد مصطفي محقق داماد؛ باشراف استاد سيد محمد خامنه اي، ص 239 و 240.
17. همان، ص 248.
18. الحکمة المتعالية في الاسفار الاربعة، ج 9، تصحيح و تحقيق و مقدمه رضا اکبريان؛ باشراف سيد محمد خامنه اي، ص 118.
19. همان، ص 119 و 120.
20. همو، رساله سه اصل، تصحيح و تحقيق و مقدمه سيد حسين نصر، ص 15-56.
21. الحکمة المتعاليه في الاسفار الاربعة، ج 9، ص 117 و 118.
22. همان، ص 163 و 164.
23. همان، ص 169.

منابع فارسي:
1. مارتين، مايک دبليو؛ شينزينگر، رولاند، اخلاق در مهندسي، تهران، انشتارات سازمان سنجش آموزش کشور، 1388.
2. ملاصدرا، الحکمة المتعاليه في الاسفار الاربعة، ج 8، تصحيح و تحقيق و مقدمه علي اکبر رشاد؛ باشراف استاد سيد محمد خامنه اي، تهران، انتشارات بنياد حکمت اسلامي صدرا، 1383.
3. ـــــــــــ، الحکمة المتعاليه في الاسفار الاربعة، ج 9، تصحيح و تحقيق و مقدمه رضا اکبريان؛ باشراف استاد سيد محمد خامنه اي، تهران، انتشارات بنياد حکمت اسلامي صدرا، 1382.
4. ـــــــــــ، رساله سه اصل، تصحيح و تحقيق و مقدمه سيد حسين نصر، تهران، انتشارات بنياد حکمت اسلامي صدرا، 1381.
5. ـــــــــ، الشواهد الربوبية، تصحيح و تحقيق و مقدمه سيد مصطفي محقق داماد؛ باشراف استاد سيد محمد خامنه اي، تهران، انتشارات بنياد حکمت اسلامي صدرا، 1360.

منابع انگليسي:
1. Beamon , Benita M, "Environmental and Sustainablity Ethics in Supply Chine Management", Science and Engineering Ethics, 11 no.2005.
2. Catalano, George, D, "Developing an Environmentally Friendly Engineering Ethic: A Course for Under graduate Engineering Students". Journal of Engineering Education, 1993.
3. Pantazidou, Marina and Indira Nair "Ethic of Care: Guiding Principles for Engineering Teaching & Practice", Journal of Engineering Education, 1999.
4. n.d. http://www.iptra.ir/vdch23xxnnz.html.

منبع مقاله :
زير نظر محمد خامنه اي، (1391)، اخلاق متعاليه (نگاهي به اخلاق و فلسفه اخلاق در حکمت متعاليه)، تهران: بنياد حکمت اسلامي صدرا، چاپ اول



 

 

نسخه چاپی