تشکلی حافظ و پیش‌برنده
تشکلی حافظ و پیش‌برنده

 

نویسنده: سعید گل‌صنم‌لو





 



رسالت بسیج دانشجویی در دانشگاه از منظر امام و رهبری

نظام‌های نوپا از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب عالم، برای دفاع و حراست از نظام خود، استراتژی مشترکی دارند. تشکیل نهادهایی برمبنای نظام موجود و با هدف حفظ، تقویت و بسط و گسترش آرمان‌ها و برنامه‌های نظام حاضر در راستای استراتژی مذکور است. آنچه تفاوت دارد (که بعضاً این تفاوت‌ها قابل قیاس نیست)، کارویژه‌ها، مأموریت‌ها و عملکرد این نهادهاست. نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، که برپایه‌ی تعالیم دینی و آسمانی شکل گرفته است، از این استراتژی بهره‌ی ویژه برده است.
تشکیل نهادهایی همچون کمیته‌ی انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران، جهاد سازندگی و... که جوششی از درون نظام اسلامی و سازندگان آن یعنی مردم و برپایه‌ی همان تعالیم ناب اسلام محسوب می‌شدند، در جهت عملیاتی کردن استراتژی ثبات و بسط نظام اسلامی قرار داشت. بحران‌های ابتدای انقلاب و در رأس آن بحران هشت‌ساله‌ی جنگ تحمیلی، عرصه‌ی محک و آزمایش توانمندی این نهادها در حفظ و حراست از نظام اسلامی بود.
با وجود آنکه نهادهای انقلابی تمام هم‌وغم خود را مصروف حراست از نظام کردند، لیکن حضور بسیج و بسیجیان در این عرصه، مثال‌زدنی بود. امام راحل (ره) در این زمینه می‌فرمایند: «در حوادث گوناگون پس از پیروزی انقلاب، خصوصاً جنگ، بودند نهادها و گروه‌های فراوانی که با ایثار و خلوص و فداکاری و شهادت‌طلبی، کشور و انقلاب اسلامی را بیمه کردند، ولی حقیقتاً اگر بخواهیم مصداق کاملی از ایثار و خلوص و فداکاری و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم، چه کسی سزاوارتر از بسیج و بسیجیان خواهند بود!»2
وقوع بحران‌های اساسی در اوایل انقلاب اسلامی، موانع متعددی را بر سر راه اصلاح مجموعه‌های فکری و اندیشه‌ای همچون دانشگاه‌ها ایجاد کرده بود. تنها حرکت جدی در این مسیر، تعطیلی دانشگاه‌ها در سال 1359 و تشکیل شورای انقلاب فرهنگی جهت تطهیر دانشگاه‌ها از گروهک‌ها و ایجاد تغییر و تحول در منابع دانشگاهی و اساتید وابسته به مکاتب الحادی و غیراسلامی بود. حضرت امام (ره) نگاه اساسی و بنیانی برای دانشگاه قائل بودند و اعتقاد داشتند که دانشگاه مبدأ تحولات کشور است و دانشگاه باید اسلامی و برای مردم باشد، در حالی که دانشگاه در اختیار گروهک‌ها و اساتید غرب‌زده و شرق‌زده و افکار التقاطی، الحادی و غیرالهی آن‌ها قرار داشت و محلی برای ایجاد بحران‌های جدی برای کشور و مایه‌ی نگرانی و سلب آرامش و امنیت از مردم بود. ادامه‌ی این روند نه تنها مانع پیشرفت کشور می‌شد، بلکه کشور را در لبه‌ی پرتگاه قرار می‌داد.
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، مانع و رادعی برای حرکت رو به جلوی انقلاب اسلامی در عرصه‌های مختلف، از جمله عرصه‌ی علمی و دانشگاهی نشد، ولی سرعت این حرکت را کُند کرد.
امام خمینی (ره) حدود 11 ماه قبل از ارتحال و در پیام پذیرش قطعنامه‌ی 598 (که به مانیفست جهان اسلام مشهور است) از تکالیف مهم مسلمانان در راستای ترسیم آینده‌ی روشن برای اسلام و حامیان آن صحبت می‌کنند.
محتوای پیام، دعوت‌کننده به مبارزه با استکبار و در رأس آن، آمریکا و شوروی است. همه‌ی توصیه‌های امام در این پیام، مقدمه‌ای است برای رویارویی بزرگ مسلمانان با جبهه‌ی متحد شرق و غرب. جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنه‌ها و مرفهین بی‌درد، طراحی جدید ولی امر مسلمین برای مقابله با قدرت‌های مادی و اثرات ایدئولوژیک و فکری و فرهنگی آن‌ها در جوامع اسلامی و مردمان عدالت‌طلب در سراسر جهان است. امام درصدد تربیت فکری و عملی مسلمانان و بالاخص جوانان برای رسالت مهم و بزرگی است که مقدمات فکری آن را در پیام سرتاسر شور و انگیزه‌ی خود بیان می‌کند. ایشان برای عملیاتی شدن این مهم به جوانان انقلابی و حقیقت‌طلب و علمای متعهد، به‌مثابه‌ی دو بال برای پرواز می‌اندیشد.
«مبارزه‌ی علمی برای جوانان زنده کردن روح جست‌وجو و کشف واقعیت‌ها و حقیقت‌هاست و اما مبارزه‌ی عملی آنان در بهترین صحنه‌های زندگی و جهاد و شهادت شکل گرفته است و نکته‌ی دیگری که از باب نهایت ارادت و علاقه‌ام به جوانان عرض می‌کنم، این است که در مسیر ارزش‌ها و معنویات، از وجود روحانیت و علمای متعهد اسلام استفاده کنید و هیچ‌گاه و تحت هیچ شرایطی، خود را بی‌نیاز از هدایت و همکاری آنان ندانید.»3
چهار ماه بعد که امام در 2 آذر، فرمان تشکیل بسیج طلبه و دانشجو را صادر می‌کنند، اهمیت ارتباط حوزه و دانشگاه و طلاب و دانشجویان بیشتر روشن می‌گردد. این دو مرکز، دو رسالت مهم دارند که مقدمه‌ای است برای رسالت اصلی و مهم‌تر.
«امروز یکی از ضروری‌ترین تشکل‌ها، بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه‌ها باید با تمام توان خود در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند و فرزندان بسیجی‌ام در این دو مرکز، پاسدار اصول تغییرناپذیر نه شرقی و نه غربی باشند. امروز دانشگاه و حوزه از هر محلی بیشتر به اتحاد و یگانگی احتیاج دارند... مسائل اعتقادی بسیجیان به‌عهده‌ی این دو پایگاه علمی است. حوزه‌ی علمیه و دانشگاه باید چهارچوب‌های اصیل اسلام ناب محمدی را در اختیار تمامی اعضای بسیج قرار دهند. باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است؛ چراکه بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست؛ باید هسته‌های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد.»4
اگر بخواهیم در مورد رسالت بسیج به‌عنوان یک بال پرواز برای انقلاب در سنگر دانشگاه از دیدگاه امام و رهبری صحبت کنیم، شاید بتوان این رسالت را در دو جنبه‌ی سلبی و ایجابی مورد کنکاش قرار داد.

جنبه‌ی سلبی

از جنبه‌‌ی سلبی، آنچه بر روی دوش بسیج دانشجویی جهت صیانت از انقلاب هست، مبارزه با استکبار و ایادی آن در دانشگاه و مقابله با انحرافات فکری و اعتقادی در عرصه‌ی دانشگاهی به‌عنوان مبدأ تحولات کشور است.
بلاشک در جنگ امروز که با ابزار مختلف و با بهره‌گیری از طرق متعدد و در قامت جذاب علم و اندیشه در حال گسترش است، دشمن بیش از هرچیزی درصدد است از درون نظام و با سلاح اندیشه و با افسرانی در ردای دانش، نظام اسلامی را مورد هدف قرار دهد. تفکر بسیج و مجموعه‌ی بسیج دانشجویی علاوه بر اینکه بنا به توصیه‌ی امام و رهبری مانع و رادعی برای نفوذ عناصر غیرخودی در تشکیلات خود است، می‌بایست به‌مثابه‌ی سنگری برای مقابله با این پیاده‌نظام‌های همیشه مهاجم دشمن، اقدامات اساسی بکند.
«طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه‌ها باید با تمام توان خود، در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند و فرزندان بسیجی‌ام در این دو مرکز، پاسدار اصول تغییرناپذیر نه شرقی و نه غربی باشند...
فرزندان انقلاب به‌هیچ‌وجه نگذارند ایادی آمریکا و شوروی در آن دو محل حساس نفوذ کنند. تنها با بسیج است که این مهم انجام می‌پذیرد...5
اکنون که بحمدالله تعالی دانشگاه از چنگال جنایتکاران خارج شده، بر ملت و دولت جمهوری اسلامی است در همه‌ی اعصار که نگذارند عناصر فاسد دارای مکتب‌های انحرافی یا گرایش به غرب و شرق در دانشسراها و دانشگاه‌ها و سایر مراکز تعلیم‌وتربیت نفوذ کنند و از قدم اول جلوگیری نمایند تا مشکل پیش نیاید و اختیار از دست نرود و وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشگاه‌ها و دبیرستان‌ها آن است که خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملت خودشان مصون باشد.»6

جنبه‌ی ایجابی

در جنبه‌ی ایجابی، بسیج دانشجویی برای پیشبرد اهداف انقلاب، تکالیفی برعهده دارد که مقدمه‌ای است برای ذی‌المقدمه‌ی مهم‌تر در عرصه‌های مختلف کشور. خودسازی فردی و جمعی در راستای رشد افراد مجموعه‌ی بسیج به‌عنوان کادر تشکیل‌دهنده‌ی ‌انقلاب در نگاه، اندیشه، برنامه‌ریزی و اجرای برنامه و اهداف عمیق و هدفمند بودن و نهایتاً حضور و نقش‌آفرینی صحیح، با برنامه و اثرگذار در عرصه‌های مختلف دانشگاهی و فرادانشگاهی، سه محور اصلی رسالت بسیج دانشجویی را در دانشگاه از جنبه‌ی ایجابی تشکیل می‌دهند.
«...بسیجیان در تعلیم‌وتربیت جوانان و نوجوانان مساعی جمیله‌ی خود را روزافزون کنند.»7
«یکى دیگر از نیازهاى عمده‌ى شما مسئله‌ى اخلاق و معنویت است. شماها جوان‌هاى خوبى هستید. این را بدون تعارف مى‌گویم. انصافاً جوان‌هاى بسیجى ما، جوان‌هاى خوبى هستند، اما خوبى مراتبى دارد. هیچ‌وقت در خوب بودن و خوب شدن حد نشناسید. مرتب در حال بالاتر رفتن باشید. سعی‌تان این باشد که گناه نکنید. فرایض را با شوق و رغبت انجام بدهید. از یاد خدا غفلت نکنید. با قرآن انس پیدا کنید. در محیط‌هاى گوناگون که با همدیگر هستید، سعى کنید به دین‌دارى و معنویتِ یکدیگر کمک کنید. اگر رفیقى در جایى پایى کج مى‌گذارد، او را برادرانه و مشفقانه باز بدارید. عزیزان من! از لحاظ اخلاق، خودسازى کنید. انسان با تمرین، همه‌ى کارها را، همه‌ى خلقیات و خوى‌ها را مى‌تواند به خودش بدهد؛ به‌خصوص در فصل جوانى که شما هستید. در فصل ما (فصل پیرى) محال نیست، اما خیلى سخت است...
با تمرین! با تمرین حقیقتاً مى‌توانید به سمت تعالى حرکت کنید. به این احتیاج دارید. این جوان‌هایى که اول وارد دانشگاه مى‌شوند، غالباً دل‌هاى پاکى دارند و دلشان هم مى‌خواهد که یک کانون معنویتى پیدا کنند و به او بپیوندند. بسیج مورد نظر آن‌هاست و از بسیج توقع دارند. شما به یک معنا، شبیه ما طلبه‌ها هستید. مردم از طلبه‌ها انتظار بیشترى دارند، از بسیج هم انتظار بیشترى دارند...8
دانشجوى بسیجى، جوانى خود را مغتنم مى‏شمرد و از لحظه‏هاى گران‌بهاى آن براى خودسازى علمى و فکرى و روحى بهره مى‏گیرد.»9
در مبارزه با دشمنان، آنچه اساسی است، فکر و اعتقاد راسخ و صحیح است. اگر در مسیر مبارزه اعتقادات و مبانی اساسی مبارزه مورد خدشه قرار بگیرد، شکست بیش از پیش محتمل است. اعتقاد راسخ ممزوج با کار عمیق و هدفمند، پیش‌برنده است.
«شما جوانان باید دائماً هشیار باشید. معارف دینی خود و معارف انقلابی خود را هرچه می‌توانید تعمیق کنید. مثل پاره‌های پولاد، زبرالحدید (آن‌طوری‌که در تعبیرات حدیث و در بعضی دعاها وجود دارد) نفوذناپذیر و نفوذکننده و در مقابل دشمن، برنده و با اراده‌ی قوی باشید.»10
امروز که جنگ، جنگ اندیشه‌ها و اراده‌هاست و دانشگاه محل جوشش این اندیشه‌ها و اراده‌ها، برای مبارزه با هر انحرافی، هیچ سلاحی قوی‌تر و کارسازتر از فکر دقیق، معرفت عمیق، زبان فصیح و استدلال منطقی نیست!
بسیج دانشجویی به‌عنوان نگهبان اصول و مبانی انقلاب اسلامی در دانشگاه، رسالتی ثقیل در جهت صیروت اندیشه‌های متعالی اعضای فکری و ساختاری خود در وهله‌ی اول و سایر دانشجویان دانشگاه در وهله‌ی بعد برعهده دارد. برنامه‌ریزی‌ها، طراحی‌ها و اجرای مأموریت انقلابی بسیج در دانشگاه باید از اعماق به قله‌ها طی مسیر کند.
«کارهای فکری و فرهنگی برنامه‌مند و هدفمند و عمیق... یک وقت هست که دشمن به عرصه‌ی دانشگاه تهاجم آشکار می‌کند، اینجا شما باید حضور آشکار داشته باشید. یک وقت هست که نه، آن‌چنان تهاجم آشکاری وجود ندارد، اینجا بایستی حضور عمیق فکری باشد. درباره‌ی مسائل کلامی، مسائل اخلاقی، درباره‌ی مسائل تاریخ، درباره‌ی مسائل انقلاب، باید کار عمیق بکنید. درباره‌ی مسایل گوناگون کشور (مثل همین چیزهایی که دوستان گفتند) کار کنید.»11
همه‌ی آنچه در مورد بسیج دانشجویی بیان کردیم، مقدمه و پایه است. باید این رسالت را در عرصه‌ی عملی نظاره‌گر بود. اگر بسیج در میدان نقش‌آفرینی و عرصه‌ی اقدام و عمل حضور نیابد، رسالتش ابتر می‌ماند.
بسیج طبق رسالت اساسی خود، می‌بایست در عرصه‌ی دانشگاهی و فرادانشگاهی حضوری فعالانه و مؤثر داشته باشد. تا بسیج و بسیجی در وسط میدان نباشد، فضلیت‌های انقلاب زنده، پویا و اثرگذار نخواهند بود.
«دشمن از وجود بسیج عصبانی است، از تشکل بسیجی به‌شدت خشمگین است، چون کارایی آن را می‌داند.
بسیج یعنی آمادگی برای اقدام؛ اقدام وسیع در برنامه‌ریزی کارهای بزرگی که برای پیشرفت کشور و بقای انقلاب و نظام لازم است. چیز کوچکی نیست، جمع جوان مؤمن فرزانه‌ی اهل درس و اهل فکر که آماده‌ی اقدام و کار هم است. همین، آمادگی و احساس آمادگی است که دشمن را دستپاچه می‌کند.
در هر میدانی این آمادگی به درد می‌خورد؛ وقتی میدان علم است یک‌‌طور، وقتی میدان کار و سازندگی است یک‌طور، وقتی میدان سیاست و دفاع است یک‌طور دیگر. همین آمادگی است که روحیه‌ی شهادت‌طلبی و نترسیدن از مرگ را در انسان‌ها به وجود می‌آورد و همه‌ی معادله‌های جهانی را عوض می‌کند.»12
«در جنگ نیز همین روحیه‌ى بسیجى بود که توانست براى کشور ما افتخار به بار آورد. هرجا این روحیه‌ى بسیجى واردشد، گره‌ها را باز کرد... در محیط‌هاى گوناگون تحصیلى، در کارگاه‌ها، در محیط‌هاى شهرى یا روستایى و در هر نقطه‌ى دیگر، اگر چنین انسانى حضور داشته باشد، وجود او فضا را نورانى مى‌کند. معلوم است که اگر در ملتى، مجموعه‌ى عظیمى از این‌گونه جوانان و این‌طور مردم حضور داشته باشند، کار دشمنان مشکل مى‌شود.»13
امروز مخالفین بسیج در دانشگاه‌ها، از تنوع و تعدد عرصه‌های حضور بسیج شکوه می‌کنند. شبهه‌هایی نظیر شبه‌نظامی بودن بسیج، اتهام وابستگی بسیج به گروه‌ها و جناح‌های سیاسی و... در راستای محدود کردن فعالیت‌های بسیج و عرصه‌ی حضور آن در محیط دانشگاه است. رسالت بسیج در حراست از انقلاب و کادرسازی برای انقلاب، ایجاب می‌کند که بسیج دانشجویی در هر حوزه‌ای که انقلاب نیاز دارد، حضور یافته و مبادرت به ایفای نقش نماید. البته این به معنای نبود ضعف و اشکال در فعالیت‌ها نیست!
«از جمله‏ى چیزهاى مهمى که باید مورد توجه قرار بگیرد، تنوع عرصه‏هاى حضور بسیج است. این رویکردى که اخیراً براى بسیج اعلام شد (رویکرد علم، نوآورى علمى، کار فرهنگى) بسیار چیز مبارکى است. خیلى کارها هست که باید انجام بگیرد که جز با روحیه‏ى بسیجى و با همین ایمان جوشان، امکان‏پذیر نیست.»14
«عرصه‌ى حضور بسیج خیلى وسیع‌تر از عرصه‌ى نظامى است. اینى که من بارها گفتم و تکرار می‌کنم که نباید بسیج را یک نهاد نظامى به حساب آورد، تعارف نیست، بلکه حقیقت قضیه این است. بسیج عرصه‌ى جهاد است، نه قتال. قتال یک گوشه‌اى از جهاد است. جهاد یعنى حضور در میدان با مجاهدت، با تلاش، با هدف و با ایمان. این می‌شود جهاد.»15
البته فعالیت‌های بسیج محدود در تشکل و ساختار بسیج نیست. آنچه اساسی است، داشتن تفکر بسیجی و احساس تکلیف در قبال انقلاب اسلامی و آرمان‌های آن است. دانشجویی که به اهداف و اصول انقلاب اعتقاد راسخ دارد، در هر مسند و جایگاهی، اقدام به نقش‌آفرینی و حضور جدی در عرصه‌های مورد نیاز انقلاب خواهد نمود.
«دانشجوهای غیربسیجی مؤمن بسیاری هستند که اصرار بر اینکه حتماً باید نام بسیجی روی آن‌ها باشد، نباید کرد. مؤمنین بسیاری هستند، حالا داخل این مجموعه هم نیستند، مانعی ندارد، اما همان‌ها هم از نظر تعریفی که برای بسیج قائلیم، بسیجی‌اند. اگر این آمادگی در آن‌ها هست، بسیجی‌اند. بسیاری هم هستند که بی‌تفاوت‌اند. این‌ها اگر در عمل، از جوان و استاد و دانشجوی بسیجی، حُسن عمل و رفتار، متانت در کیفیت و استحکام کاری مشاهده کنند، به‌طور طبیعی در مقابل، احساس خضوع می‌کنند... قبول می‌کنند.»16
بسیج دانشجویی در فضای دانشگاه، اهل رقابت مرسوم حزبی و جناحی با سایر تشکل‌های دانشجویی (که در زیر بیرق انقلاب حضور دارند و اعتقاد راسخی به اهداف و اصول انقلاب داشته و در مسیر تعالی کشور حرکت می‌کنند) نیست. بسیج موتور محرکه‌ای است که موجب حرکت و جنبش سایر مجموعه‌های دانشگاه می‌شود. بسیج دانشجویی با مجموعه‌های انقلابی دانشگاه هماهنگی دارد، نه تضاد و تعارض. تعارض بسیج دانشجویی با مجموعه‌هایی است که به بهانه‌ی توافق و با شعار تعادل در اصول، با اصول و اهداف انقلاب، مقابله‌ی نرم می‌کنند.
«بسیج دانشجویی در عین آنکه یک تشکل نظم‌یافته و برخوردار از سازمان‌دهی است، نه در جناح‌های سیاسی، هضم و حل می‌شود و نه خود را رقیب سازمان‌های دانشجویی متعارف می‌شمرد. هر دانشجویی با هر سلیقه‌ی سیاسی، اگر پایبند به ارزش‌های انقلاب و آماده‌ی حضور در عرصه‌ی مبارزه‌ی فرهنگی و سیاسی با استکبار و ایادی آشکار و نقابدار آن است، می‌تواند در خیل بسیجیان دانشگاه و عضوی از بسیج دانشجویی باشد.»17
«طبیعت بسیج این است که رقیب هیچ تشکیلاتی، مگر تشکیلات ضدانقلاب نیست، بلکه بقیه ی تشکیلات ها را زیر بال‌های خودش میگیرد. بسیج اینطوری است دیگر؛ کمااینکه در دوره‌ی دفاع مقدس، از اول انقلاب، همواره بسیج آن مجموعه‌ای بود که همه ی افراد و جناح‌ها و گروه های مختلف را زیر بال‌های خود می‌گرفت.»18*
منابع مقاله :
1. آیه‌ی 29 سوره‌‌ی مبارکه‌ی فتح.
2. صحیفه‌ی نور، ج 21، ص 54، 2 آذر 67.
3. صحیفه‌ی نور، ج 21 ، ص 74 ، 29 تیر 67.
4. صحیفه‌ی نور، ج 21، ص 54، 2 آذر 67.
5. همان.
6. صحیفه‌ی نور، ج 21، ص 192.
7. صحیفه‌ی نور، ج 15، ص 232.
8. بیانات در دیدار اعضاى بسیج دانشجویى دانشگاه‌ها، 31 اردیبهشت 86.
9. پیام به پنجمین گردهمایى بسیج دانشجویى، ‏14 مهر 77.
10. بیانات در دیدار بسیجیان استان فارس، 14 اردیبهشت 87.
11. بیانات در دیدار دانشجویان، 19 مرداد 90.
12. دیدار اساتید و دانشجویان بسیجی، 18 خرداد 82.
13. در دیدار بسیجیان و پرسنل سپاه پاسداران استان گیلان در میدان صبحگاه لشکر 16 قدس، 16 اردیبهشت 80.
14. دیدار جمع کثیرى از بسیجیان کشور، 4 آذر 88.
15. در دیدار اعضاى بسیجى‌ هیئت‌علمى دانشگاه‌ها، 2 تیر 89.
16. دیدار اساتید و دانشجویان بسیجی، 18 خرداد 82.
17. پیام به پنجمین گردهمایى بسیج دانشجویى، ‏14 مهر 77.
18. دیدار اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، 11 بهمن 76.
www.borhan.ir



 

 

نسخه چاپی