ماوس ها در اواسط دهه ۶۰ میلادی به وجود آمدند و طی ۴۰-۵۰ سال سیر تکاملی خاصی را طی کردند و به آنجایی رسیدیم که حالا می بینیم.
شکل ظاهری ماوس ها تغییر کرد و از یک تکه چوب زمخت و بد دست به جایگاه امروزی رسیدند. شیوه کار آن ها به کل متحول شد و دقت آن ها بالا رفت.
پیشتر به بهترین موس های گیمینگ پرداخته بودیم و حالا می خواهیم سیر تکامل آن ها را با یکدیگر بررسی کنیم.
Douglas Engelbart اولین بار این محصول را در نمایشی، کنار بسیاری دیگر از تکنولوژی های زمان خود به نمایش در آورد. این وسیله که ما از آن با نام موس یاد می کنیم، در سال ۱۹۶۴ ساخته شده بود و “شاخص مکانی X-Y برای سیستم نمایشگر” نام داشت. ۲ چرخ در زیر پوشش چوبی آن قرار داشت که یکی برای حرکت افقی و دیگری برای حرکت عمودی بود. پتنت این موس توسط SRI در سال ۱۹۷۰ به ثبت رسید و بعدها در اختیار اپل و زیراکس درآمد.
همزمان با SRI، کمپانی آلمانی Telefunken در حال کار روی تکنولوژی مشابهی بود. Rollkugel یا توپ چرخان، سیستمی مشابه موس های امروزی داشت و تنها در دو جهت افقی و عمودی حرکت نمی کرد. این موس همانند موس SRI به صورت مستقل توسعه یافت.
The Alto، یکی از اولین دسکتاپ هایی بود که در Xerox PARC ساخته شد. اگرچه هیچ وقت به صورت عمومی از آن استقبال نشد و بیشتر در مراکز دانشگاهی و مرتبط با خود زیراکس مورد استفاده قرار می گرفت اما ورژنی از موس SRI روی آن قرار داشت.
زمانی که موس ها از یک گوی برای حرکت دادن به نشانگر استفاده می کردند، مسئله گرد و خاکی که دور آن ها را می گرفت جریان ساز شد. Steven Kirsch حوالی سال ۱۹۸۱ یک موس چشمی ساخت و همان سال Richard Lyon در زیراکس مشابه همین محصول را تولید کرد. به جای استفاده از یک توپ کوچک، این موس ها از نور استفاده می کردند. اما نکته اینجا بود که برای کار کردن، نیاز به یک پد مخصوص داشتند.
استیو جابز زمانی که در سال ۱۹۷۹ از Xerox PARC دیدن می کرد، از دیدن موس ها شگفت زده شده بود. همین مسئله باعث شد که آنچه در تصویر بالا می بینید در کنار کامپیوتر لیسا قرار بگیرد. لیسا در سال ۱۹۸۳ به بازار آمد و جزو اولین کامپیوترهایی بود که یک موس کنارش بود.
IntelliMouse مایکروسافت برای اولین بار چرخ اسکرول را در سال ۱۹۹۶ معرفی کرد. ۳ سال بعد، ورژن لیزری موس های مایکروسافت هم به بازار آمدند که البته مشابه ورژن سال ۱۹۸۱ بودند، با این تفاوت که دیگر نیازی به صفحه یا پد مخصوص نداشتند.
تِرَکبال، بخشی از پروژه تحقیقاتی ارتش کانادا در دهه ۵۰ بود که بعدها در سال ۲۰۰۰، مایکروسافت از آن بهره برد تا خط تولید موس های خود را پیشرفته تر سازد. Trackball Optical و Trackball Explorer هر دو یک گوی رنگارنگ و کارآمد روی سطح خود داشتند که برای جستجو و گشت و گذار در صفحات به خوبی از آن ها استفاده می شد. اگر به نظر شما این محصولات کاربردی هستند، هنوز هم می توانید آن ها را به صورت آنلاین خریداری کنید.
اپل به گسترش خط تولید موس های خود ادامه داد که در آن ها ظاهر محصول اولویت پیدا کرده بود. در سال ۱۹۹۸، اپل اولین موس USB خود را در کنار آی مک منتشر کرد. ظاهر آن چندان نظر مردم را به خود جلب نکرد و به توپ ورزش هاکی یا Hoceky Puck مشهور شد. دوسال بعد اپل موس پیشرفته خود را به بازار عرضه نمود که در پوششی از پلاستیک شفاف قرار داشت و یک دکمه هم بیشر روی آن قرار نگرفته بود.
اپل تنها شرکتی نبود که از اهرم زیبایی برای فروش محصولاتش استفاده می کرد. مایکروسافت در سال ۲۰۰۴ با S+ARCK که توسط Philippe Starck طراحی شده بود. علاوه بر زیبایی بالا، به خاطر تقارنی که داشت برای چپ دست ها هم مناسب بود.
سونی برای خط تولید دستگاه های VAIO خود موس های جالبی را طراحی می کرد. Mouse Talk یک تغییر شکل دهنده دو کربره بود که می توانست در کسری از ثانیه به یک تلفن تبدیل شود.
در سال ۱۹۸۴، لاجیتک جزو اولین هایی بود که موس های بدون سیم تولید کرد. در سال ۲۰۰۵، شرکت Newton Peripherals موس بسیار باریک بلوتوث خود را با نام MoGo به بازار فرستاد.
Simtrix در سال ۲۰۰۸، موس انگشتی خود را با نام Swiftpoint TriPed به بازار فرستاد. انگشت ها به شیوه ای خاص روی این وسیله قرار می گیرند و با به حرکت درآوردن آن در جهات مختلف، فرامینی را صادر می کنند.
اپل موس های پیشرفته خود را در سال ۲۰۰۹ با تغییراتی عمده به روز کرد. باریک، براق، حساس به لمس، دو کلیکی و دکمه های قابل برنامه ریزی از ویژگی های نسخه به روز شده این موس هستند. تمام سطح لمسی این موس می تواند حکم اسکرول موس را ایفا کند.
مایکروسافت در سال ۲۰۱۰ باز هم با موس های Arc خود یک گام به جلو برداشت. این موس می تواند کاملا مسطح شده، به شیوه ای که راحت درون کیف قرار گرفته و در زمان لزوم به فرم عادی یک موس بازگردد. دو دکمه داشت و بین این دو قطعه ای حساس قرار گرفته بود که به عنوان چرخ اسکرول استفاده می شد. تکنولوژی BlueTrack به موس این امکان را می داد که روی سطوح ناهموار به درستی کار کند.
ترمالتیک و بی ام و در سال ۲۰۱۲ طراحی موس ها را با تحولی روبرو کردند. موس Level 10 M این دو شرکت از همه لحاظ عالی بود.

تقابل جالبی است؛ موش در دهان گربه. شرکت ژاپنی تانکو برای گرم نگه داشتن دست کاربران از چنین ترفندی استفاده کرده و به نظر می آید که طرح مناسبی برای مردم فانتزی پرست ژاپنی هم باشد. اگرچه گیمرها قطعا به این طرح علاقه ای نشان نخواهند داد.

منبع مقاله : digiato.com

کدامیک از موس های گیمینگ ارزش خریدن دارند؟