نقاشي به مثابه امر قدسي
نقاشي به مثابه امر قدسي

 

نويسندگان: پيام فضل نژاد
مريم هوشمند





 

جعفر پتگر؛ نقاش ملّي ايران

معادله اي به سود مدرنيست ها؟

سرچشمه هاي ملي نقاشي معاصر ايران، تاريخ نانوشته و روايت هاي ناگفته بسياري دارد که مورخان هنري اغلب از آن غافل مانده اند و هنر شناسان ايراني متاخر ما نيز، هر يک به دليلي، از پرداختن به اين سرچشمه هاي اصيل سرباز زده اند؛ سرچشمه هايي که نه تنها روح « هنر ايراني » را مي سازند، بلکه در يک قرن گذشته ريشه هاي « هنر مقدس » و « نقاشي ملي » را پرورانده اند و امروز هيچ هنر پژوهي نمي تواند بدون شناخت آن روح و اين ريشه ها به جان و جهان ميراث فرهنگي ايران دست يابد. روايت هاي رسمي تاريخ نويسان مدرن از « سرگذشت نقاشي ايراني » در سده گذشته خبر از پيروزي « جريان نوگرا » و « نقاشان مدرنيست » بر ساير مکتب هاي رقيب مي دهد. آنان به ما آموخته اند که از دهه 1320، همزمان با موج مدرنيزاسيون آمرانه عصر پهلوي، « موج نو » يا « جنبش نوين » نقاشي ايراني نيز متولد شد و سبک هاي گوناگوني از امپرسيونيسم تا کوبيسم و اکسپرسيونيسم را آزمود.
در واقع، با گذشت 70 سال از جنبش هنري مدرنيسم در غرب، آوازه آن به ايران رسيد و برخي هنر جويان ايراني مانند « جلال ضياء پور »، « منوچهر شيباني »، « غلامحسين غريب »، « حسن شيرواني » و...که در اروپا و آمريکا به تحصيل هنرهاي تجسمي پرداختند، سرانجام در سال 1328 انجمن هنري « خروس جنگي » را تاسيس و مجله اي را به همين نام منتشر کردند تا سخنگوي نسل اول نقاشان مدرن ايراني باشد. بدين ترتيب، جدال ميان « کهنه و نو » و « سنت و مدرن » در پهنه هنر ايراني کليد خورد و موجي از گرايش هاي گوناگون پديد آمد. حتي بگو مگوهاي زيادي ميان شاگردان مکتب کمال الملک مانند « حسين شيخ » با پيشروان اين جنبش نوظهور رخ داد، چنان که شيخ مي گفت « نقاشي مدرن مزخرف است و چيزي جز تقليد بي سرو ته از غرب نيست. » در مقابل، منتقدان شيخ نيز پاسخ مي دادند که خود کمال الملک وقتي به فرانسه رفت، امپرسيونيسم غوغا مي کرد، اما او از اين تحولات بي خبر ماند و به کپي برداري از نقاشي رئاليستي قرن هفدهم پرداخت!
نقاشي به مثابه امر قدسي
حرام خواری/1354
وانگهي در دهه 1330، سياست هاي نوسازي عصر پهلوي دوم از يک سو و علاقه سفارتخانه هاي خارجي به برگزاري بي ينال هاي نقاشي از سوي ديگر همه چيز را به سود مدرنيست ها رقم زد. از زماني که پايه هاي دانشگاه هنرهاي زيبا گذاشته شد. اروپائيان و به ويژه فرانسوي ها نفوذ گسترده اي بر هنرهاي تجسمي ايران يافتند و از « آندره گذار » ( ايران شناس فرانسوي ) به عنوان چهره اي که اين دانشکده را بر اساس الگوي « مدرسه هنرهاي زيباي پاريس » شکل داد و شاگردان آن را بر اساس اسلوب مکتب هاي امپرسيونيسم و پست امپرسيونيسم تربيت کرد، ياد مي کنند، اما اين گرايش هنگامي مهر تأييد دولتي بر آن خورد که سال 1337 نخستين بي ينال نقاشي تهران توسط « مارکوگريگوريان »، نقاشي روسي - ايراني و با شرکت 53 نقاش و مجسمه ساز برگزار شد و مدرنيست هايي مانند « غلامحسين نامي » از آن به عنوان « بال پرواز نقاشي مدرن ايراني » ياد مي کنند. از اين دوره، نگارخانه ها و گالري ها نيز گسترش چشمگيري يافتند و در کنار « نگار خانه آپادانا » و « تالار رضا عباسي » بايد از « تالار ايران » نام برد که توسط « روئين پاکباز » براي « گسترش فلسفه نقاشي مدرن » تاسيس شد و بعدها نام خود را به « تالار قندريز » تغيير داد. گرايش و سبک مدرن، هژموني غالب و گفتمان مسلطي بود که دست کم تا نيمه دهه 1350 بر نقاشي ايران حکمراني مي کرد، گر چه در دهه هاي گذشته از نفوذش کاسته شد، اما تسلط نسبي خود را از دست نداد.
نقاشي به مثابه امر قدسي

مکتب الهي - انساني در نقاشي معاصر

در ميان اين تاريخ پر تلاطم هنرهاي تجسمي ايران که اغلب در بستر دو قطبي هاي غير اصيل و جدال هاي بي ثمر رقم خورده است. « نقاشي ملي ايران » راه خود را گم نکرده و استاد « جعفر پتگر » از پيشگاهنگان و پيشروان برجسته آن بود؛ نقاشي کم نظير که 25 شهريور نهمين سال در گذشتش را پشت سر گذاشتيم و پرچمدار مکتب « الهي انساني » درهنر معاصر ماست. او اسفند 1299 هنگامي که رضا خان کودتا کرد، در تبريز به دنيا آمد و از 3 سالگي به کارگاه قاليبافي پدرش مشهدي حسن مي رفت و با ذهن ناب کودکانه، به تماشاي رنگ ها و نقش هاي قالي ها مي نشست. در خاطرات خود که براي نخستين بار بخش هاي منتشر نشده آن را در پرونده « نقاشي به مثابه امر قدسي » مي خوانيد، آن ايام را « تفرج در باغي مصفا » توصيف کرده است و در نظرش « هر قالي، نمايش گوشه اي از بهشت بود و من از سير و سياحت در آن بوستان هاي بي خزان خسته نمي شدم. » 2 سال را براي آموختن زبان فارسي و شرعيات در مکتب خانه گذراند و سپس دوره 6 ساله مدرسه را طي 4 سال به پايان رساند. اشتياق پتگر به نقاشي رهايش نمي کرد. از 9 سالگي در هنرستان صنايع مستظرفه آذربايجان از استاد مير مصور طراحي و شبيه سازي با سياه قلم را آموخت و خارج از هنرستان نيز بدون استاد، نقاشي با آبرنگ و رنگ روغن را تمرين مي کرد، اما سرانجام در سال 1312 همراه برادر بزرگترش علي اصغر از تبريز به تهران مهاجرت کرد تا در « در مدرسه صنايع جديده » به مديريت « ابوالحسن صديق » هنرهاي زيبا را فرا گيرد. دوره ليسانس را طي 5 سال گذراند و تا سال 1318 تابلوهاي « دکه عموشله » ( 1314 )، « کوه هاي افسريه » ( 1316 )، « پسرک فقير » و « انار، ( 1318 )و پرتره هايي از چهره مادر و برادر و خواهر خود کشيد. از سال 1318 نزد پروفسور « آلبرت هونمان » آلماني که متخصص آبرنگ و استاد « هنرکنده هنرهاي جديده ايران » بود، به تحصيل پرداخت و سال 1319 همراه « علي اصغرپتگر » نخستين آموزشگاه خصوصي نقاشي در ايران را در خيابان نادري بنيان گذاشت؛ آموزشگاهي که سهراب سپهري، فروغ فرخزاد، هانيبال الخاص و مشهورترين چهره هاي هنري ايران نزد « جعفرپتگر » نقاشي را آموختند.
نقاشي به مثابه امر قدسي
مرغ فروش/1320

برش از يک زندگي هنري

دوره اول زندگي هنري استاد « جعفر پتگر » آغاز شده بود و تا ميانه دهه 1320 نزديک به 50 نقاشي رنگ روغن را خلق کرد که آثار مشهور « قهوه خانه امير آباد » ( 1320 )، « رودخانه زرگنده » ( 1321 )، « رفوگر » ( 1322 )، « شهريار » ( 1323 ) و « محراب » ( 1325 ) به اين دوره تعلق دارند که برخي از آن ها در پرونده « نقاشي به مثابه امر قدسي » به چاپ رسيده اند. بيشتر اين آثار درونمايه بومي دارند و تصويري از طبقه فرودست جامعه ايراني است. نخستين نمايشگاه گروهي پتگر در کنار نقاشان مشهور آن زمان، سال 1325 در « خانه فرهنگي ايران و شوروي » ( وکس ) برگزار شد و هيات داوران او را نقاش برگزيده نمايشگاه معرفي کرد. در همين زمان او راه خود را از جرياني که به تدريج موج نو و نقاشي مدرن نام گرفت. جدا کرد؛ هر چند استاد انکار نمي کند که آن زمان تحت تأثير تکنيک رئاليسم غرب بوده است، ولي همواره به نقد فرهنگ غرب مي پرداخت و مدافع اصالت هنر ايراني بود. مراوده و رفاقت پتگر با صادق هدايت، بزرگ علوي، شهريار، جلال آل احمد و... درهمين دوره شکل گرفت و نگاه انتقادي اش به وضعيت نا به سامان جامعه ايران را منحصر به مضمون نقاشي هايش نساخت. درباره بي عدالتي و ظلم ستيزي، هم براي برخي نشريات کاريکاتور مي کشيد و هم مصاحبه مي کرد.
سال هاي 1325 تا 1333 دوره دوم زندگي هنري پتگر را مي سازند که قلم هاي پهن و رنگ هاي جرم دار از مشخصات آن است. در اين زمان گرايش استاد به عرفان و ادبيات چهره پر رنگ تري به خود مي گيرد و تابلوهاي « غم آدم » و « تکوين آدم » ( 1326 )، « وحي » ( 1331 ) و « قرآن » ( 1332 ) از نمونه هاي آن است.
با اين همه، اوج سير و سلوک پتگر را مي توان در دوره سوم نقاشي هايش ديد که از سال 1333با تابلوهاي « از اينجا تا ابديت » و « علي، انگشتري و گدا » به مدت نيم قرن آغاز مي شود، در دهه 1350 به تابلوهاي « حرام خواران » و « اشراق » مي رسد، در دهه 1360 با « مستضعفان در بند » و « رياکار » ادامه مي يابد و در دهه 1370 با تابلوي « مکتب قرآن » به اوج خود مي رسد.
نقاشي به مثابه امر قدسي

شناخت نامه اي براي هنر مقدس

اين چنين، « نقاشي به مثابه امر قدسي » در تابلوهاي « جعفر پتگر » نقش مي زند، هر چند که مرزهاي « هنر مقدس » را به عرصه هاي ديگر هنري نيز مي برد. پتگر تنها يک « نقاش ملي » نيست. او صاحب يک تئوري هنر جامع و مانع است که در کتاب منتشر نشده « مرزهاي هنر و انسان » به تحرير در آمده. چنان که خود در مرداد 1360 و در جريان برگزاري آخرين نمايشگاهش در موزه هنرهاي معاصر شرح داد، خط بطلان بر نقاشي مدرن غربي مي کشد، چون پتگر عميقاً اعتقاد داشت « هنر غربي کاملاً به بن بست رسيده است. »
منبع مقاله : ماهنامه عصر انديشه، شماره 2، مهر 1393.



 

 

نسخه چاپی