اتحاد عاقل و معقول، اندكاك و فناي بنده در خدا

مرحوم حاج غلام‌حسين سبزواري مي‌گويد: از زيارت حضرت ابوالفضل (عليه السلام) بازمي‌گشتم، در خيابان عباسيه بيتي كه در راهرو ورودي قبر محي‌الدين به سرداب نوشته‌اند ـ بيت از خود ابن عربي است ـ به خاطرم آمد:
شنبه، 16 اسفند 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اتحاد عاقل و معقول، اندكاك و فناي بنده در خدا
اتحاد عاقل و معقول، اندكاك و فناي بنده در خدا

 






 

داستان کوتاه

مرحوم حاج غلام‌حسين سبزواري مي‌گويد: از زيارت حضرت ابوالفضل (عليه السلام) بازمي‌گشتم، در خيابان عباسيه بيتي كه در راهرو ورودي قبر محي‌الدين به سرداب نوشته‌اند ـ بيت از خود ابن عربي است ـ به خاطرم آمد:
ولكلِّ عصرٍ واحدٌ يسمو به ... و انا الباقي العصر ذاك الواحد
در هر عصر و دوره‌اي يك نفر به وجود مي‌آيد كه آن عصر به‌واسطه او عظمت مي‌يابد و من براي تمام عصرها مايه عظمت هستم.
به آقاي سيد هاشم حداد گفتم: عجيب ادعاي بزرگي است كه محي‌الدين كرده!
حضرت آقا فرمود: هيچ عجبي ندارد و اين، يك گفتار عادي و معمولي است و اختصاص به محي‌الدين هم ندارد؛ هركس به عرفان خدا برسد و فاني شود، اين نغمه اوست؛ زيرا در عالم فنا محي‌الدين نيست كه سخن مي‌گويد، بلكه خداست كه سخن مي‌گويد و معلوم است كه خدا اختصاص به زمان دون زماني ندارد. او هميشه بوده و هست و خواهد بود.
توضيح:
اين سخنان در مقام قرب فريضه از زبان انسان جاري مي‌شود كه در اين مقام، خداوند با زبان بنده‌اش سخن مي‌گويد. اين سخن محي‌الدين شبيه خطبه بيان اميرالمؤمنين (عليه السلام) است، اما در مرتبه پايين‌تر.

پيام‌ها:

1. بنده عارف، در مقام فنا خودش نيست، بلكه همه خداست.
2. از سخنان عجيب عرفا نبايد تعجب كرد.

پي‌نوشت‌:

1. علامه تهراني، روح مجرد، تهران، حكمت، ج 1، صص 425 ـ 427.

منبع: www.irc.ir
منبع مقاله :
پيام‌آور عرفان، نويسنده سيد تقي موسوي، مترجم/مصحح محسن دريابيگي، ناشر قائم آل محمد، محل چاپ قم، سال چاپ 1384، نوبت چاپ اول، جلد 1، صفحه 104،



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.