بررسي تأثير ماهواره بر پوشش دختران دبيرستاني (2)

فرآيند جهاني شدن كه آنتوني گيدنز آن را وابستگي متقابل در همه عرصه ها مي نامد، فرد را از حيات تك بعدي، ساده انگارانه و محدود سنتي خارج مي كند و مجموعه اي از آمال و آرزوها و چشم اندازها را در ذهن او ترسيم مي نمايد.
شنبه، 19 ارديبهشت 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بررسي تأثير ماهواره بر پوشش دختران دبيرستاني (2)
 بررسي تأثير ماهواره بر پوشش دختران دبيرستاني (2)

 

نويسندگان:
دكتر سيدرضا صالحي (1)
هيلدا ملكي راسته كناري (2)


 

فرآيند جهاني شدن كه آنتوني گيدنز آن را وابستگي متقابل در همه عرصه ها مي نامد، فرد را از حيات تك بعدي، ساده انگارانه و محدود سنتي خارج مي كند و مجموعه اي از آمال و آرزوها و چشم اندازها را در ذهن او ترسيم مي نمايد. ارتباطات گسترده جهاني و ظهور چشمگير ماهواره ها، فناوري هاي اطلاعاتي عرض زندگي بشر را فراخ نموده است و نمايش توانمندي هاي ديگر ابناي بشر، مخاطبان امواج حامل پيام و اطلاعات را به حركت و نوگرايي و اختراع و ابتكاري براي ابراز وجود، دعوت مي كند.
تمامي رسانه ها از ويژگي پيام رساني برخوردارند، رسانه در همه تعاريف يا خود پيام است، يا اصلاً براي پيام رساني به وجود آمده است، پيام نيز يا خود فرهنگ است يا براي انتقال فرهنگ انتشار يافته است. تمامي رسانه هاي همگاني بنا به ويژگي دارا بودن مخاطبان انبوه و امكان گسترش شبكه ارتباطي استعداد جهاني شدن را دارا مي باشند، بنابراين چون و چراي جهاني شدن فرهنگ ابتدا به ويژگي هاي درخور رسانه ها باز مي گردد.
ويژگي هاي عمده اطلاعات ارائه شده به واسطه فناوري ماهواره اي عبارتند از:
1- غيرارادي بودن آن از طرف جامعه مخاطبان، زيرا به اجبار و به صورت قهري مطرح شده و بدون اينكه امكان جدي در توسعه آن براي ملت ها مطرح شده باشد، رشد كرده است.
2- فراگيري وسيع آن؛
3- جالب و جذاب بودن محتواي آن،
4- دعوت به يكساني فرهنگي و رفتاري توسط آن.
گاه پيشرفت وسايل ارتباط جمعي با يكپارچه سازي فرهنگي در جهان، يكسان فرض مي شود. حال آنكه پيشرفت وسايل ارتباطي را نمي توان لزوماً با يكپارچه سازي فرهنگي يكي دانست. با اين وجود نمي توان از تأثير ماهواره ها در يكپارچه سازي فرهنگي غافل شد. از جمله كساني كه در اين مورد به انتقاد پرداخته است، فرانسيس فوكوياما است. او اين انديشه را كه جهاني شدن و توسعه ارتباطات منتهي به همگوني مي شود و از فرهنگ ها سنت زدايي كرده و فرهنگ هاي محلي و ملي را محو مي نمايد، مورد نقد قرار مي دهد. وي اعتقاد دارد كه جوامع علي رغم همكاري هاي اقتصادي، خصوصيات فردي خود را حفظ مي كنند. هرچند فرايند جهاني شدن در بعضي زمينه ها همگرايي ايجاد كرده است، اما عناصر عميق تري در فرهنگ كشورها وجود دارد كه همگرايي در آنها به آساني به وجود نمي آيد.
در مقابل فوكوياما، « مارشال مك لوهان » مدعي است كه تأثير ماهواره و فناوري اينترنت، زدودن تفاوت هاي زماني- مكاني و اعلام عصر تازه اي است كه بايد آن را عصر « جامعه جهاني » ناميد. در اين عصر، زمان از حركت باز ايستاده و مكان ناپديد شده است و همه اكنون در دهكده اي جهاني زندگي مي كنند.
بنابراين رسانه هاي جمعي هم ابزار نشر فرهنگ توده هستند و هم عامل جهت دهنده انديشه و احساس « نخبگان جامعه » و كم كردن شكاف ميان دنياي درك و فهم برگزيدگان و عامه. همين كم كردن شكاف ميان فهم برگزيدگان و عامه است كه نوعي فرهنگ جهاني به وجود مي آورد و در همه جاي دنيا به صورت يكسان نمود مي يابد.

14- انتقال فرهنگي (3)

انتقال فرهنگي، فرآيندي است كه به آن وسيله، فرهنگ از طريق آموزش از نسلي به نسل ديگر منتقل مي شود. فرهنگ را به طريق زيستي نمي توان به ارث برد. هر نسلي فرهنگ خويش را مي آموزد و سپس آن را، همراه با تغييراتي كه در عصر خود حاصل شده، به نسل بعد از خود مي آموزاند.
انتقال فرهنگي، تداوم فرهنگ را امكان پذير مي سازد. در واقع تا زماني كه عوامل تغيير و دگرگون فرهنگ، قوي و قدرتمند نباشند، اعضاي جامعه در برابر دگرگوني فرهنگ مقاومت و مخالفت مي كنند. براي مثال در هر فرهنگي، شيوه خاصي براي لباس پوشيدن وجود دارد. فقط هنگامي اين شيوه دستخوش تغيير مي شود كه تحت تأثير عوامل فرهنگي نو و جديد ( نوآوري فرهنگي ) قرار گيرد و از طرف اكثريت جامعه مورد پذيرش قرار گيرد ( صالحي اميري، 1386 ).

15- پويايي فرهنگي

فرهنگ ها در ارتباط با نيازهاي بشري شكل مي گيرند. فرهنگ هاي پويا توان مقابله با چالش هاي جديد را دارند و از آنها هراسي ندارند و در صورت نياز به وام گرفتن از فرهنگ هاي ديگر با آغوش باز آنچه را كه در اين زمينه لازم است دريافت كرده و سپس با توجه به ارزش ها و هنجارها فرهنگ خود به بومي سازي مي پردازند. هرگاه فرهنگي از ويژگي پويايي ( ديناميك بودن ) برخوردار باشد، امكان توليد و بازتوليد را در خود ايجاد مي كند و توانايي تأمين نيازهاي فرهنگي يك جامعه را خواهد داشت.
هرگاه فرهنگ فاقد عنصر پويايي باشد ( فرهنگ ايستا )، به مصرف گرايي فرهنگي رو مي آورد و به ناچار جامعه نيازهاي فرهنگي خود را از مجموعه توليدات فرهنگي وارداتي تأمين و اشباع خواهد كرد.

16- ضرورت آشنايي با فرهنگ مدرن

گستره و تسلط فرهنگ و تمدن غرب بر مشرق زمين و انفعال و تأثيرپذيري برخي از آنان، بحث و كاوش در اين باره را ضروري مي سازد. آشنايي با جهان بيني مدرن و تمدن و فرهنگ جديد غرب براي مشرق زمين ضروري مي باشد، چراكه تحول سريع و فراگير فرهنگ غرب، دنياي مدرن را از سده هاي پيشين تمدن مغرب زمين، به صورت چشمگيري ممتاز ساخته است. اين تحول فراگير كه به دنبال خويش، فناوري و صنايع مختلفي را پديد آورده، سبب شد كه بهره وري انسان دنياي مغرب زمين از جهان مادي بسيار راحت تر و گسترده تر شود.

17- تعاريف مدرنيته

در خصوص مدرنيته تعاريف مختلفي ارائه شده است، اما اين به معناي اتفاق نظر ميان انديشمندان حوزه انديشه سياسي و فلسفه سياسي نيست.
به اعتقاد انديشمنداني چون آشوري، مدرنيته معادل و ترجمه تجدد در فارسي است. اما در چند معني و به صورت دقيق به كار برده مي شود. به اعتقاد او، اين واژه داراي خصوصيات و ويژگي هاي گوناگوني است كه بخشي از اين ويژگي ها ناظر به ماديات تكنولوژيك و برخي ديگر جنبه غيرتكنولوژيك دارد ( آشوري، 1352: 186 ).
مدرنيته برخلاف صنعت مدرن كه اشاره به زمان و مكان خاص ندارد، اشاره اي نسبتاً مشخص به زمان، مكان و تمدن معلوم است. اصولاً تعريف مدرنيته نوعي شرايط يا دوره زماني و جايگاه يا موقعيت مكاني براي مدرنيته در نظر مي گيرد يا مدرنيته آن را با آن ملازم و ملازم و همراه مي سازد ( گيدنز، 1380: 137 ). مكان و تمدني كه مورد اشاره اين اصطلاح است، دنياي غرب، اروپا و آمريكاي شمالي مي باشد. از اين منظر مدرنيته مقوله اي است فلسفي كه در غرب پديدار شده و به اين ترتيب اين اصطلاح درباره تمدن جديدي است كه در چند قرن گذشته در اروپا و آمريكاي شمالي پيدايش، گسترش يافت ( كهون، 1381: 11 ).

18- ويژگي هاي مدرنيته

در بيان ويژگي هاي مدرنيسم، گروهي از انديشمندان به بيان ويژگي هاي كلي آن بسنده كرده اند ( طالبي، 1379: 59-65 )، ولي برخي ديگر به طور مشخص تر و جزئي تر، ويژگي هاي مدرنيسم را در شاخه هاي گوناگون، همچون معرفت شناسي، انسان شناسي و جامعه شناسي برشمرده اند. ( نصيري، (4) 1381 )

19- تحولات فرهنگي در غرب

در هر جامعه نوع و كيفيت لباس زنان و مردان، علاوه بر آنكه تابع شرايط اقتصادي و اجتماعي و اقليمي آن جامعه است، به شدت تابع جهان بيني و ارزش هاي حاكم بر فرهنگ آن جامعه و حتي مبين و آيينه آن جهان بيني است.
تمدن غرب، جلوه يك زندگي است كه در آن، ديگر معنويت و تقدس اصالت ندارد و انسان ديگر موجودي نيست كه حامل روح الهي بوده و بتواند خليفه خدا در زمين شود. اختيار غرب به دست نظامي است كه ماده را اصل مي داند و هر ارزش فراتر از ماده را غيرعلمي مي شمارد و آن را توهم و تخيل و روبنا محسوب مي كند. اين تحول همزمان با رنسانس در فرهنگ غربي روي داد و او را از ارزش هاي خدايي و معنوي جدا كرد. به دنبال رنسانس، سبك تازه اي در ادبيات و هنر اروپا به وجود آمد كه در آن، انسان اصل و محور و مبناي همه چيز بود، انساني كه مادي و دنيوي بود. انسان گرايي كه مخصوصاً در اين دوره در قالب ادبيات و هنر جلوه گر شده، و از آن به عنوان يك سبك خاص « اومانيسم » تعبير مي شود، بيش از هر چيز در نقاشي و مجسمه سازي آشكار است. بهترين راه براي درك تفاوت دو بينش جديد و قديم، مقايسه صورت هايي است كه نقاشان به تخيل خود از مريم مقدس كشيده اند ( حداد عادل، 1368: 9-27 ).

20- مدگرايي

واژه مد در لغت به معناي سليقه، اسلوب، روش، شيوه و ... به كار مي رود و در اصطلاح، عبارت است از: روش و طريقه اي موقتي كه بر اساس ذوق و سليقه افراد يك جامعه و سبك زندگي از جمله شكل لباس پوشيدن و ... را تنظيم مي نمايد. نكته قابل تأمل در اين تعريف، موقتي بودن رفتار است، بنابراين مي توان گفت: مد به تغيير سليقه ناگهاني و مكرر همه يا بعضي از افراد يك جامعه اطلاق مي شود ( محمدنژاد، 1383 ).
آنچه امروزه به عنوان مد و به صورت افراطي آن در جوامع مختلف رواج مي يابد، شكل مذموم و ناپسند آن است كه عموماً از سوي كشورهاي سرمايه داري غربي در ساير كشورها رواج مي يابد. هدف از ترويج اين نوع از مد، تضعيف ارزش ها، هنجارها، الگوهاي فرهنگي و در ادامه تضعيف اقتصاد، فرهنگ و سلطه سياسي بر ساير جوامع است ( همان ).
مد امري پويا و مبتكرانه است و معمولاً سبك هايي را از فرهنگ هاي گوناگون وام مي گيرد. درگذشته اين گونه بوده است كه طبقات متمول مد را ايجاد مي كرد و طبقات فرودست مد را تقليد مي كرد. طبقات ثروتمند براي اينكه تفكيكي از طبقات فرودست داشته باشد دائم در حال تغيير و تحول مد بودند. به عقيده « زيمل »، مد هم ميل به گردهم آمدن و اجتماع با ديگران را ارضا مي كند و هم ميل به جدايي و ممتاز بودن از ديگران را ( استوتزل، 1354: 285 ). در نگاهي بدبينانه، اكنون در سطح جهان مد به گونه اي درآمده است كه طبقات متمول جاي خود را به كشورهاي توسعه يافته داده اند و طبقات فرودست به كشورهاي در حال توسعه. طبق نظريه جرج زيمل، مد تغيير غيرمتمركز جنبه هاي فرهنگي زندگي است و از يك تنش اساسي و پايه اي در وضعيت اجتماعي انسان ها ناشي مي شود.
مد و مدگرايي، پديده اي است كه همسو با ساير پديده هاي جهاني شدن دنياي امروز به نحو چشمگيري گسترش يافته است. اين فراگرد اجتماعي به شكلي بي سابقه در لايه هاي اجتماعي جوامع نوين، ريشه دوانيده است، به طوري كه بسياري آن را اجتناب ناپذير و يا حتي برخي به كاركردهاي مثبت آن براي زندگي اجتماعي تأكيد ورزيده اند. در اين راستا، تئوري هاي متعددي تدوين شده است.

21- روش شناسي تحقيق

اين تحقيق از نظر هدف و نوع، كاربردي و از نظر روش تحقيق، توصيفي- تحليلي مي باشد. از اين روش براي بررسي توزيع ويژگي هاي يك جامعه استفاده مي شود. گردآوري اطلاعات مورد نياز تحقيق، يكي از مراحل اساسي آن است. در اين پژوهش، گردآوري اطلاعات هم از طريق روش هاي كتابخانه اي و هم از طريق روش هاي ميداني صورت گرفته است. در مطالعات كتابخانه اي باتوجه به توصيفي بودن روش تحقيق، ادبيات تحقيق، بيان موضوع و اهميت موضوع، مطالعه شده است. در مطالعات ميداني كه از طريق پرسشنامه صورت گرفته است، تعدادي سؤال درباره متغيرهاي مورد سنجش در تحقيق تهيه شد، به گونه اي كه اطلاعات موردنظر را از جامعه يا نمونه مورد مطالعه گردآوري كرده و مطابق با اهداف تحقيق « تأثير ماهواره بر پوشش دختران دبيرستاني » پرداخته شود.
در رابطه با روايي و پايايي پرسشنامه ها نيز در گام نخست، اعتبار داده هاي جمع آوري شده محك زده شد تا مشخص شود اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه تا چه ميزان با واقعيت هاي اجتماعي تطبيق دارند. براي اين منظور ضريب آلفاي كرونباخ محاسبه شده است.

1-21- جامعه و نمونه آماري

جامعه آماري، حوزه تعميم نتايج و يافته هاي پژوهش است. از اين روي جامعه آماري دربردارنده كليه افراد مورد بررسي است كه پژوهشگر از ميان آنان، واحدهاي نمونه خود را گزينش مي كند. لذا جامعه آماري پژوهش حاضر، واحد تحليل و واحد مشاهده دانش آموزان دختر دبيرستاني كه در تمامي نواحي شمال، جنوب، مركز، شرق و غرب منطقه سه آموزش و پرورش شهر تهران مي باشند.

2-21- روش تجزيه و تحليل اطلاعات

در تحليل استنباطي، همواره محقق با جريان نمونه گيري و انتخاب يك گروه كوچك موسوم به نمونه از يك گروه بزرگ تر، موسوم به جامعه آماري يا جمعيت اصلي سروكار دارد. پژوهشگر به وسيله داده ها و اطلاعات حاصل از نمونه به برآورد و پيشگويي ويژگي هاي جمعيت مورد مطالعه مي پردازد و پيش از انجام آزمون فرضيه ها ابتدا اعتبار داده هاي جمع آوري شده محك زده شده است تا مشخص گردد اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه تا چه ميزان با واقعيت هاي اجتماعي تطبيق دارد. براي اين منظور، ضريب آلفاي كرونباخ محاسبه شده است. اطلاعات گردآوري شده در راستاي فرضيات سه گانه تحقيق صورت گرفته است كه در آن متغيرهاي پوشش، ماهواره، سال تحصيلي و رشته تحصيلي مورد بررسي قرار گرفته است. در نهايت پس از آزمون فرضيات، راهكارهاي مطلوب جهت نحوه پوشش دختران و مقابله با تأثير منفي ماهواره بر آن در راستاي اين متغيرها ارائه شده است.

22- مدل تحليلي تحقيق

در تنظيم اطلاعات و داده ها و عرضه آنها در فرم اطلاعات آماري و نمايش گرافيكي به صورت نمودارهاي ستوني، هيستوگرام و نظاير آن از متداول ترين ابزار و تكنيك هاي آماري موجود در مجموعه نرم افزار آماري ( spss ) استفاده شده است. توزيع فراواني و درصد متغيرهاي مورد نظر در فرم جداول يك بعدي و با شاخص هاي كمي آماري نظير نما، ميانه، ميانگين، انحراف معيار و نظاير آن نمايش داده شده است. جداول متقاطع به صورت دو متغير و در بخش مربوط به آزمون فرضيات منظور شده است. براي آزمون فرضيات تحقيق از آزمون ضريب همبستگي اسپيرمن و آزمون پارامتريك مقايسه ميانگين ها تحليل واريانس يك طرفه استفاده شده است.
محقق براي جمع آوري اطلاعات خام ( ديدگاه و نظرات جامعه آماري ) اقدام به توزيع پرسشنامه بين جامعه مورد بررسي نموده است كه از تعداد 500 پرسشنامه توزيع شده، فقط تعداد 200 پرسشنامه تكميل و به محقق عودت داده شد.
براي آشنايي اجمالي با كليت داده ها و يافته هاي پژوهشي و توصيف جداول يك بعدي، فراهم آوردن بستر مناسب براي تحليل داده ها، فرض آزمايي تبيين يافته ها و نتيجه گيري نظري جهت اندازه گيري نقش عوامل فرهنگي ( باورها، ارزش ها و رفتارها ) در نواقص اجرايي اصل 44 قانون اساسي ( سياست هاي خصوصي سازي ) از ديدگاه مديريت امور فرهنگي، با بهره مندي از آماره هاي توصيفي ابتدا كم و كيف متغيرهاي وابسته و مستقل مورد توصيف قرار مي گيرند.
با بهره گيري از يافته ها و نتايج جداول توافقي و دوبعدي كه به كمك آزمون هاي آماري، سطح معني داري و ضرايب همبستگي آنها سنجش و آزمون شده است، در قالب جداول، نتايج روابط معني داري و قابل قبول متغيرهاي مستقل با متغير وابسته پژوهش با تميز روابط متغيرهاي تأييد و رد شده ( H0, H1 )، نشان داده مي شوند.
بررسي تأثير ماهواره بر پوشش دختران دبيرستاني (2)

23- تحليل داده ها

در اينجا متغير از طريق جداول يك بعدي و برحسب فراواني و درصد توصيف مي شوند.
در مورد گويه پايه تحصيلي، پاسخگويان چنين پاسخ داده اند: 53 نفر، معادل 26/5 درصد سال اول، 62 نفر معادل، 31 درصد سال دوم و 85 نفر معادل 42/5 درصد در سال سوم مشغول به تحصيل مي باشند.
نتايج پاسخ ها در مورد گويه رشته تحصيلي بدين شرح است: 84 نفر، معادل 42 درصد علوم رياضي، 50 نفر، معادل 25 درصد، علوم تجربي، 37 نفر، معادل 18/5 درصد علوم انساني و 29 نفر، معادل 14/5 درصد پاسخي نداده اند.
در مورد گويه وضعيت تأهل نتيجه پاسخ ها نشان داد: 172 نفر، معادل 86 درصد مجرد، 21 نفر معادل 10/5 درصد، متأهل و 7 نفر، معادل 3/5 درصد پاسخي نداده اند.
پايين ترين « سن پاسخگويان » متعلق به كساني است كه سن 14 سال دارند و بالاترين سن 28 سال مي باشد. ميانگين سن افراد برابر با 17 مي باشد. سن نيمي از پاسخگويان مساوي يا كمتر از 17 سال و نيمي ديگر بيش از آن مي باشد. همچنين توزيع سني پاسخگويان حكايت از نرمال بودن اين متغير دارد.
توزيع فراواني و درصد پاسخگويان در مورد گويه ( شغل پدر ) بدين شرح مي باشد: 122 نفر، معادل 61 درصد شغل آزاد دارند، 10 نفر، معادل 5 درصد، پزشك و 68 نفر، معادل 34 درصد كارمند هستند ( مشاغلي مثل حسابدار، معلم، دفتردار، بايگان و ... در اينجا به صورت كلي كارمند درنظر گرفته شده است ).
نتيجه پرسشنامه در مورد گويه ميزان تحصيلات پدر نشان داد: 41 نفر از پاسخگويان، معادل 20/5 درصد زيرديپلم، 78 نفر از پاسخگويان، معادل 39 درصد داراي تحصيلات ديپلم، 24 نفر، معادل 12 درصد فوق ديپلم، 34 نفر معادل 17 درصد ليسانس، 13 نفر معادل 6/5 درصد فوق ليسانس مي باشند و 10 نفر، معادل 5 درصد دكتري پاسخ داده اند.
در مورد گويه ميزان درآمد پدر، پايين ترين « ميزان درآمد » متعلق به كساني است كه درآمد 200 هزار تومان را دارند و بالاترين درآمد متعلق به كساني است كه درآمد 1/850/000 تومان را دارند. بيشترين افراد درآمدي برابر با 400 هزار تومان دارا مي باشند. درآمد نيمي از پاسخگويان مساوي يا كمتر از 500 هزار تومان و نيمي ديگر بيش از آن مي باشد. ميانگين درآمد پاسخگويان 546/86 هزار تومان مي باشد.
پاسخ هاي مربوط به گويه شغل مادر نشان مي دهد، 143 نفر، معادل 61 درصد خانه دار، 2 نفر، معادل 1 درصد پزشك و 55 نفر، معادل 27/5 درصد كارمند هستند.
در مورد گويه ميزان تحصيلات مادر نيز 50 نفر از پاسخگويان معادل 25 درصد زيرديپلم، 89 نفر از پاسخگويان معادل 44/5 درصد داراي تحصيلات ديپلم، 14 نفر معادل 7 درصد فوق ديپلم، 37 نفر معادل 18/5 درصد ليسانس، 8 نفر، معادل 4 درصد فوق ليسانس مي باشند و 2 نفر، معادل 1 درصد با تحصيلات دكتري پاسخ داده اند.
نتايج مربوط به سطح برخورداري از امكانات رفاهي پاسخگويان نشان مي دهد: 7 نفر، معادل 3/5 درصد در مورداين گويه گزينه كم، 122 نفر، معادل 61 درصد متوسط و 71 نفر، معادل 35/5 درصد گزينه زياد را انتخاب كرده اند. منظور از امكانات رفاهي داشتن يك اتاق مجزا، كامپيوتر و وسايل ارتباط جمعي است.
توزيع فراواني و درصد پاسخگويان در مورد گويه ( پوشش انتخابي شما كدام گزينه مي باشد؟ ) نشان مي دهد: 96 درصد معادل 48 درصد در مورد اين گويه مانتو روسري، 46 نفر معادل 24 درصد مانتو و مقنعه، 56 نفر، معادل 28 درصد چادر و 2 نفر، معادل 1 درصد گزينه بدون پاسخ را انتخاب كرده اند.
48 درصد از پاسخگويان در مورد اينكه آيا ترجيح مي دهند در زمينه پوشش با مد روز جلو بروند، موافق هستند و 18/5 درصد از آنان بي نظر و 32/5 درصد آنان مخالف هستند. اين آمار نشان مي دهد: اكثر جوانان دوست دارند از مد روز تبعيت كنند.
21 درصد از دختران، جديدترين لباس ها را از طريق اينترنت جستجو مي كنند و 33 درصد در اين باره نظري ندارند و 46 درصد مخالف اين موضوع مي باشند.
66/5 درصد از دختران، مانتو را به چادر ترجيح مي دهند، 15/5 درصد نظري ندارند و 18 درصد چادر را به مانتو ترجيح مي دهند.
71 درصد از دختران حجاب را ارزش ديني مي دانند كه بايد آن را حفظ كنند، 22 درصد نظري ندارند و تنها 7 درصد مخالف اين موضوع مي باشند.
20/5 درصد اعتقاد دارند كه زيباشدن و آرايش كردن موجب احترام مي شود، 23 درصد نظري ندارند و 56/5 درصد مخالف اين موضوع هستند.
60/5 درصد اعتقاد دارند كه خداوند در آخرت بدحجابان را مجازات مي كند، 29 درصد نظري ندارند و تنها 10/5 درصد مخالف اين موضوع هستند و اين نشان از ايمان ريشه دار در دختران دارد.
52 درصد از پاسخگويان ماهواره را به رسانه هاي داخلي ترجيح مي دهند و 19/5 درصد نظري ندارند، 27 درصد مخالف اين موضوع مي باشند و 1/5 درصد پاسخي ندادند. اين آمار نشان از ضعف رسانه هاي داخلي در جلب نظر جوانان دارد.
39 درصد موافق آزادشدن حجاب در جامعه هستند، 17/5 درصد نظري ندارند و 43/5% مخالف اين موضوع مي باشند.
81/5 درصد عنوان كرده اند: خانواده با پوشش بيرون از خانه آنان موافق هستند، 7 درصد نظري نداشتند، 8/5 درصد مخالف اين موضوع بودند و 3 درصد پاسخي ندادند.
28 درصد افراد ترجيح مي دهند در زمينه لباس پوشيدن با دوستان خود مشورت كنند، 19 درصد نظري نداشته و 53 درصد مخالف اين موضوع مي باشند.
16 درصد ترجيح مي دهند الگوي لباس خود را از ماهواره بگيرند، 18/5 درصد نظري ندارند، 64/5 درصد مخالف اين موضوع مي باشند و 1 درصد افراد نيز پاسخي ندادند.
32/5 درصد پاسخگويان عنوان كرده اند كه ماهواره تأثير منفي بر پوشش بانوان دارد، 34 درصد نظري ندارند، 32 درصد مخالف اين موضوع هستند و 1/5 درصد پاسخي ندادند.
در مورد اين سؤال آيا ماهواره تأثير مثبتي بر روي پوشش بانوان دارد، تنها 11 درصد موافق، 44/5 درصد نظري نداشته، 43/5 درصد مخالف اين موضوع بودند و 1 درصد پاسخي ندادند.
49/5 درصد از افراد عنوان كردند نوع پوشش زنان در فيلم ها و شوهاي ماهواره اي بر نوع پوشش بانوان تأثير دارد، 26/5 درصد نظري نداشتند، 23 درصد مخالف اين موضوع بودند و 1 درصد پاسخي ندادند.
در جواب اين سؤال كه آيا ماهواره موجب تغيير الگوي پوشش زنان در جامعه شده است، 52 درصد موافق، 20 درصد نظري نداشته و تنها 28 درصد مخالف اين موضوع بودند.
27 درصد از افراد اعتقاد داشتند، فرهنگ ما داراي ظرفيتي است كه مي تواند جلوي تأثيرات منفي ماهواره بر پوشش بانوان را بگيرد و 41 درصد نظري نداشتند و 32 درصد مخالف اين قضيه هستند. اين آمار نشان مي دهد دستگاه هاي فرهنگي ما بايد در اين زمينه قوياً كار كنند.
51 درصد از پاسخگويان معتقدند: ‌الگوي پوشش مورد قبول جامعه به واسطه ماهواره تغيير كرده است، 29 درصد نظري نداشته و 20 درصد مخالف اين موضوع هستند.
55/5 درصد از افراد اعتقاد دارند، به واسطه تغييرات وضع فرهنگي، طبيعي است كه در زمينه پوشش زنان ايراني تجديدنظر شود، 34 درصد نظري نداشته و تنها 10/5 درصد مخالف اين موضوع هستند. اين نتايج نشان مي دهد، بانوان ايراني با ايمان به پوشش اهميت فراواني مي دهند ولي دوست دارند كه اين پوشش متنوع و با شرايط روز طراحي شود تا نياز به نوجويي آنان نيز ارضا شود.
67 درصد از پاسخگويان اعلام كردند: در همه شرايط و محافل پايبند به پوشش هستند و تنها 20 درصد نظري نداشته و 13 درصد با اين نظر مخالف مي باشند.

24- آمار استنباطي

در تحليل استنباطي، همواره محقق با جريان نمونه گيري و انتخاب يك گروه كوچك موسوم به نمونه از يك گروه بزرگ تر، موسوم به جامعه آماري يا جمعيت اصلي سروكار دارد. پژوهشگر به وسيله داده ها و اطلاعات حاصل از نمونه به برآورد و پيشگويي ويژگي هاي جمعيت مورد مطالعه مي پردازد.
24-1- آزمون فرضيه
فرضيه مخالف: بين گرايش به ماهواره در بين دانش آموزان و نحوه پوشش دختران دبيرستاني رابطه وجود دارد.
فرضيه صفر: بين گرايش به ماهواره در بين دانش آموزان و نحوه پوشش دختران دبيرستاني رابطه وجود ندارد.

جدول ضريب همبستگي اسپيرمن بين « گرايش به ماهواره در بين دانش آموزان » و نحوه پوشش دختران دبيرستاني

گرايش به پوشش

شاخص هاي آماري

متغير

-0/661

ضريب همبستگي اسپيرمن

گرايش به ماهواره در بين دانش آموزان

0/001

سطح معني داري يك دامنه

200

تعداد


جدول ضریب همبستگی اسپیرمن بین « گرایش به ماهواره در بین دانش آموزان » و نحوه پوشش دختران دبیرستانی
مطابق ارقام مذكور در جدول، ضريب همبستگي اين دو متغير 0/661- و در سطح 0/001 معني دار است و رابطه معكوس و منفي بين دو متغير وجود دارد. به عبارت ديگر، هر اندازه ميزان گرايش به ماهواره در بين دانش آموزان بيشتر مي شود، گرايش آنها به نحوه پوشش تقليل مي يابد. اما نه در صد درصد موارد بلكه در 66 درصد از موارد اين امر امكان پذير است و اين نتيجه قابل تعميم مي باشد. بنابراين، فرضيه پژوهشي مبني بر رابطه بين « گرايش به ماهواره در بين دانش آموزان » و « نحوه پوشش دختران دبيرستاني » تأييد مي شود. شدت ارتباط اين دو متغير ( 0/661- ) در سطح متوسط به بالا ارزيابي مي شود. در شكل بعدي نمودار پراكندگي دو متغير به نمايش درآمده است.

نمودار پراكندي بين « گرايش به ماهواره در بين دانش آموزان » و نحوه پوشش دختران دبيرستاني

بررسي تأثير ماهواره بر پوشش دختران دبيرستاني (2)

24-2- فرضيه فرعي اول

فرضيه مخالف: ميزان گرايش دانش آموزان به نحوه پوشش دختران دبيرستاني به تفكيك سال هاي تحصيلي متفاوت است.
فرضيه صفر: ميزان گرايش دانش آموزان به نحوه پوشش دختران دبيرستاني به تفكيك سال هاي تحصيلي متفاوت نيست.

منابع تغيير

مجموع مجذورات

درجه آزادي

ميانگين مجذورات

F

سطح معني داري

بين گروهي

746/929

2

373/465

4/061

0/020

درون گروهي

11679/563

127

91/965

 

 

جمع

12426/492

129

 

 

 


جدول تفاوت ميزان گرايش دانش آموزان به نحوه پوشش دختران دبيرستاني به تفكيك سال هاي تحصيلي ( با استفاده از تحليل واريانس يكطرفه )
با توجه به F محاسبه شده ( 4/061 ) و سطح معني داري ( 0/020 ) مي توان قضاوت كرد كه بين ميانگين ميزان گرايش دانش آموزان به نحوه پوشش به تفكيك سال هاي تحصيلي تفاوت معني داري وجود دارد. براي مشخص كردن كمترين و بيشترين تفاوت از آزمون LSD ستفاده كه در جدول زير آمده است.

سال هاي تحصيلي

 

اختلاف ميانگين

انحراف معيار

سطح معني داري

فاصله اطمينان
95 درصد

سال سوم

سال اول

-3/44

3/306

0/030

9/98

3/10

 

سال دوم

1/57

3/251

0/020

4/86

8

سال اول

سال سوم

3/44

3/306

0/030

3/10

9/98

 

سال دوم

5/01

1/763

0/005

1/52

8/50

سال دوم

سال سوم

-1/57

3/251

0/020

8

4/86

 

سال اول

-5/01

1/763

0/005

8/50

1/52

پس آزمون ( LSD ) تفاوت ميزان گرايش دانش آموزان به نحوه پوشش دختران دبيرستاني به تفكيك سال هاي تحصيلي

با توجه به جدول بالا و استفاده از پس آزمون LSD مي توان دريافت: افرادي كه در سال اول دبيرستان هستند در مقايسه با افرادي كه سال سوم دبيرستان هستند با اندازه 3/44 واحد از ميانگين ميزان گرايش بيشتري به پوشش برخوردارند و در مقايسه با افرادي كه سال دوم دبيرستان هستند به اندازه 5 واحد از ميانگين ميزان گرايش بيشتري به پوشش دختران دبيرستاني برخوردارند. همچنين افرادي كه سال سوم دبيرستان هستند در مقايسه با افرادي كه سال دوم دبيرستان هستند به اندازه 1/57 واحد از ميانگين ميزان گرايش بيشتري برخوردارند. در يك جمع بندي با استناد به سطح معني داري اين تفاوت مي توان بيان داشت: اين تفاوت قابل تعميم به كل جامعه آماري مي باشد و حداكثر تفاوت ميانگين ميزان گرايش مربوط به افرادي است كه سال اول دبيرستان هستند و حداقل آن مربوط به افرادي است كه سال سوم دبيرستان هستند و بقيه در مراتب بعدي قرار دارند.

24-3- فرضيه فرعي دوم

فرضيه مخالف: ميزان گرايش دانش آموزان به نحوه پوشش دختران دبيرستاني به تفكيك رشته تحصيلي متفاوت است.
فرضيه صفر: ميزان گرايش دانش آموزان به نحوه پوشش دختران دبيرستاني به تفكيك رشته تحصيلي متفاوت نيست.

منابع تغيير

مجموع مجذورات

درجه آزادي

ميانگين مجذورات

F

سطح معني داري

بين گروهي

1718/535

2

859/268

9/153

0/000

درون گروهي

16522/191

176

93/876

 

 

جمع

18240/726

178

 

 

 


جدول تفاوت ميزان گرايش دانش آموزان به نحوه پوشش دختران دبيرستاني به تفكيك رشته تحصيلي با استفاده از تحليل واريانس يكطرفه )
با توجه به F محاسبه شده ( 9/153 ) و سطح معني داري ( 0/000 ) مي توان قضاوت كرد كه بين ميزان گرايش دانش آموزان به نحوه پوشش به تفكيك رشته تحصيلي تفاوت معني داري وجود دارد. براي مشخص شدن كمترين و بيشترين تفاوت از آزمون LSD استفاده شده كه در جدول زير آمده است:

رشته تحصيلي

 

اختلاف ميانگين

انحراف معيار

سطح معني داري

فاصله اطمينان
95 درصد

انساني

رياضي

5/10

2/457

0/039

0/25

9/95

 

تجربي

9/39

2/398

0/000

4/65

14/12

رياضي

انساني

-5/10

2/457

0/039

-9/95

-0/25

 

تجربي

4/29

1/548

0/006

1/23

7/34

تجربي

انساني

-9/39

2/398

0/000

-14/12

-4/65

 

رياضي

-4/29

1/548

0/006

-7/34

-1/23


جدول پس آزمون ( LSD ) تفاوت ميزان گرايش دانش آموزان به نحوه پوشش دختران دبيرستاني به تفكيك رشته تحصيلي ( با استفاده از تحليل واريانس يكطرفه )
با توجه به جدول بالا و استفاده از پس آزمون LSD مي توان دريافت: افرادي كه در رشته علوم انساني تحصيل مي كنند در مقايسه با افراد رشته علوم تجربي 9/39 واحد از ميانگين ميزان گرايش به پوشش بالاتري برخوردارند و در مقايسه با افرادي كه در رشته علوم رياضي تحصيل مي كنند 5/1 واحد از ميانگين بيشتري برخوردارند. همچنين دانش آموزان رشته رياضي در مقايسه با دانش آموزان علوم تجربي، 4/29 واحد از ميانگين بيشتري برخوردارند. در يك جمع بندي مي توان گفت: با استناد به سطح معني داري، اين تفاوت قابل تعميم به كل جامعه آماري مي باشد و حداكثر تفاوت ميانگين ميزان گرايش به پوشش مربوط به افرادي است كه در رشته علوم انساني هستند و حداقل آن مربوط به دانش آموزان رشته علوم تجربي است و بقيه در مراتب بعدي قرار دارند.

25- نتيجه گيري

علي رغم آنكه گفته مي شود: ماهواره موجبات رشد و آگاهي مردم و تبادل اطلاعات را فراهم مي آورد، ليكن نبايد اين نكته را از نظر دور داشت كه القاي مسائل كذب در بعد اخبار و اطلاعات و ارائه برنامه هاي تخريب كننده فرهنگ ها، از جمله روش هايي است كه از ديرباز مورد توجه دولت هاي استعماري و استثمارگر بوده و اكنون با دستيابي به اين صنعت، با شدت بيشتري تعقيب و پيگيري مي شود. به نظر مي رسد، اگرچه امكانات كشورهاي مورد هجوم از بعد فني بسيار محدود يا حتي صفر است، ليكن نبايد از نظر دور داشت كه آمادگي و آگاهي كامل مردم همراه با تقويت پايه هاي ايماني بهترين راه حل در اين خصوص است. به عبارت ديگر، مسئولان فرهنگي كشور بايد تلاش هاي بيشتر و گسترده اي را در راستاي غني سازي فرهنگ مردم، مخصوصاً قشر نوجوان و جوان، به عمل آورند تا خودشان به پوچي تبليغات گمراه كننده ارسالي پي برده و با آگاهي كامل، از فرو افتادن در منجلاب فساد گسترده شده، خودداري كنند. در اين زمينه، مسئوليت وسايل ارتباط جمعي به ويژه راديو و تلويزيون بسيار شايان توجه بوده و مسئولان امر بايد تلاش كنند تا محتوا و شكل برنامه ها را به نحوي تنظيم و تهيه كنند كه نيازي به ماهواره و برنامه هاي آن نباشد و اين تنها راه يا بهترين راهي است كه از جهت بعد فرهنگي مي توان در نظر گرفت.

پي‌نوشت‌ها:

1. استاديار و عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات.
2. كارشناس ارشد مديريت فرهنگي.
3. cultural Transmission
4. http://www.hawzah.net/hawzah/magazines/magaArt.aspx?magazine NumberID=46368=35032.

منابع تحقيق:
1. آشوري، داريوش، ما و مدرنيته، تهران: مؤسسه فرهنگي صراط: 1352.
2. استوتزل، ژان، روان شناسي اجتماعي، ترجمه علي محمد كاروان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران: 1354.
3. امام خميني (رحمه الله)، روح الله، صحيفه نور، مجموعه رهنمودهاي امام خميني (رحمه الله)، مركز مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، وزارت ارشاد اسلامي، 1361.
4. بهزاد، حميدرضا، امنيت ملي و فروش ماهواره اي، نشريه سياست دفاعي، 1375.
5. حداد عادل، غلامعلي، فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي، انتشارات سروش، 1368.
6. دادگران، سيدمحمد، مباني ارتباطات جمعي، انتشارات فيروزه، 1377.
7. صالحي اميري، سيدرضا مفاهيم و نظريه هاي فرهنگي، تهران: انتشارات ققنوس: 1386.
8. طالبي، ابوتراب، تجدد، سنت و احياگري، انديشه حوزه، سال 6، شماره 1، 1379.
9. كهون، لارنس، از مدرنيسم تا پست مدرنيسم، ترجمه عبدالكريم رشيديان، تهران: نشر ني، 1381.
10. گيدنز، آنتوني، 1380، پيامدهاي مدرنيته، ترجمه محسن ثلاثي، 1380.
11. محمدنژاد، عليرضا، مدگرايي، نشريه نسيم البرز، 83/4/15.
12. محمدي نيا، اسدالله، آنچه بايد يك زن بداند، بخش هاي 3، 4 و 5، مجموعه مقالات پوشش و عفاف، دومين نمايشگاه تشخص و منزلت زن در نظام اسلامي: همچنين درباره ضررهاي بدحجابي، 1382.
13. مطهري، مرتضي، مسئله حجاب، انتشارات صدرا، 1367.
14. نصيري، منصور، پيامدهاي مدرنيسم، 1380:
- http://www.hawzah.net/hawzah/magazines/magaArt.aspx?magazine NumberID=4638id=35032.

منبع مقاله :
صالحي اميري، رضا؛ ( 1390 )، فرهنگ و خانواده، تهران: مجمع تشخيص مصلحت نظام، مركز تحقيقات استراتژيك، چاپ دوم



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.