راههاي تقويت فرهنگ قرآن و اهل بيت(ع) در بين جوانان
نويسنده:محمد انجم شعاع
منبع:روزنامه کیهان
منبع:روزنامه کیهان
کشور ما از لحاظ جمعيتي در زمره كشورهاي جوان محسوب مي شود. درحال حاضر قريب باتفاق نسل جوان و نوجوان ما همواره نشان داده است كه طالب معنويت بوده و در عرصه هاي معنوي نيز اين واقعيت، خود را به خوبي نشان داده است.آمار افزايش معتكفين در سالهاي اخير نيز گواه اين عرض ماست. نگاهي كوتاه به آمار كساني كه در مراسم شورانگيز عزاداريهاي امام حسين(ع) شركت مي كنند نيز نشان از حق جويي اين نسل دارد.راه اندازي تشكلهاي مذهبي خودجوش مانند آنچه كه به نام هيئت هاي كودكان، نوجوانان و جوانان در خيابانها از دو يا سه روز به محرم شكل و توسط خود آنان سازماندهي مي شود، نشان از گرايش آنان به مباحث ديني دارد. آنان تشنه معنويتند و درپي آن راههايي كه خودشان به آن مي رسند، به عنوان صراط هدايت برمي گزينند و درپي آن مي روند كه ما از اين عطش بايد به عنوان يك فرصت و از آزاد گذاردن آنان در جهت دست يازديدن به مسيرهاي غير تجربه شده و يا مسيرهايي كه شارع بر آن صحه نگذاشته است، بايد به عنوان يك آسيب و گاه به عنوان يك تهديد نام ببريم. در اين مقاله سعي شده است راههاي گسترش فرهنگ قرآن و معنويت در بين جوانان مورد بررسي قرار گيرد. مطلب را باهم ازنظر مي گذرانيم.
پيامبراكرم(ص) وقتي از جانب حق تعالي، مأمور تبليغ دين مي شود، به امر خداوند قبل از پرداختن به جامعه؛ مأمور تبليغ دين در خانه مي شود. آيه «وانذر عشيرتك الآقربين» يا در آيه 132 سوره طه و آيه 55 سوره مريم به پيامبراكرم(ص) خطاب مي شود: خانواده ات را به نماز امر كن «و أمر اهلك بالصلوه » و يا در آيه 6 سوره مباركه تحريم مي فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا قوا انفسكم و اهليكم ناراً». بنابراين اگر بخواهيم با آموزه هاي قرآني، راههاي گسترش قرآن و سيره اهل بيت را در بين جوانان بررسي كنيم، بايد خانواده ها را بر اين مهم، حساس، ترغيب و تشويق كنيم (هرچند كه پدران و مادران، خود كاستيهايي دارند كه ما بايد بر اصلاح آنهم هم فكر كنيم.)
اين مطلب را با آماري از تحقيقي كه در يك جامعه آماري به روش تصادفي از ميان دانش آموزان اول تا سوم راهنمايي و به نسبت مساوي دختر و پسر (از هر جنس 150نفر) انجام شده، به اين واقعيت تأكيد كنم كه در اين تحقيق 33% دانش آموزان، تربيت صحيح ديني را از مسير خانواده مي دانند و بر آن تأكيد نموده اند. (كيهان، 18/12/84)
براساس يك تحقيق در كشورهايي همچون آمريكا، روزانه بطور متوسط 200دقيقه از وقت كودكان خود را در پاي سيستم هاي صوتي تصويري سپري مي كنند كه سهم تلويزيون در مجموعه ابزارهاي اين بخش، از وضعيت بالايي برخوردار است.
در كشور ما، كودك، نوجوان و جوان، حداقل روزي يكساعت از وقت خويش را در پاي تلويزيون (رسانه ملي) سپري مي كنند. اگر با نگاه ديني به برنامه هاي صداوسيما نگاه كنيم، تأثيرگذاري ديني اين برنامه ها تقريباً كمتر از 10% مي باشد.
من چندين برنامه كودك را كه يكي از شبكه هاي عربستان پخش مي كرد، بررسي و ضبط كردم و براي تعدادي از مسئولين نظام ارسال نمودم. در اين برنامه ها، كودك را به دو امر خطير توجه مي داد، يك قرآن و دوم نماز، اما واقعيت اين است كه ما با تكنيكهاي هنري، كودك خود را به پاي رسانه ملي كشانده و ميخكوب هم كرده ايم اما در انتقال مفاهيم ارزشي و ديني گام جدي برنداشته ايم.
در تحقيقي كه قبلا به آن اشاره گرديد، 31% دانش آموزان اعلام كرده اند رسانه ملي مي تواند بالاترين اثر را در يادگيري و درك مفاهيم ديني داشته باشد. پيداست صدا و سيما پس از خانواده، نقش بسيار بالايي در اين مورد دارد و در فرآيند ابزارهاي تربيت امروز، نقش مدارس را به مراحل بعدي تنزيل داده و خود به مرحله دوم صعود كرده، لذا مي توان از ابزار ملي در پرورش فرزندان قرآني و ولائي بخوبي بهره برد.
در همان تحقيقي كه در بخش قبلي به آن اشاره كردم نيز آمار همان جامعه آماري نشان مي دهد كه جوانان و نوجوانان از همسالان خويش در تربيت و اصلاح ديني اثرپذير بوده اند.
دغدغه خانواده هاي متدين از اينكه فرزندشان با چه كسي معاشرت دارد و فرزندان خويش را در اين موضوع بطور مرتبط و پيوسته مورد سؤال مي دهند نيز نشان از اهميت آن است.
نگاهي كوتاه به فرآيندهاي آموزش در موضوع آموزه هاي ديني در مدارس و شيوه هاي انتقال آن (صرف نظر از تعداد محدودي از مدارس) نشان مي دهد كه ما در اين مبحث كمترين توجه را به مدارس داشته ايم و اگر هم اقداماتي انجام داده ايم، كافي و پاسخگو و انسان ساز نبوده است.
امروز چه كسي مي تواند ادعا كند اگر آثار و آموزشهاي خانوادگي، فردي، محيطي و... كه در خارج از مدرسه به جوان و نوجوان منتقل مي شود را حذف و چشم اميد به 12سال تلاش مربيان قرآني، ديني و تربيتي مدارس داشته باشيم مي توان ادعا نمود كه جوان فارغ التحصيل از پيش دانشگاهي ما، جواني مؤمن محصول آن خواهد بود؟
دغدغه هايي كه رهبر انقلاب اسلامي از نظام آموزش و پرورش دارند، همان دغدغه ايست كه متدين از آنچه قرار بود در نظام آموزش و پرورش اتفاق بيافتد (ولي حاصل نشده) مي باشد.
من به چند مورد از دغدغه هاي معظم له اشاره مي كنم:
به قرآن بها داده شود. اين موضوع در مدارس ابتدايي از اهميت بيشتري برخوردار است؛ هم در قرائت و هم در حفظ كردن، آمادگي بيشتر است. اگر بتوانيد به اين امر اهتمام كنيد و صدقه جاريه اي را از خود به يادگار بگذاريد، به توفيق بسيار بزرگي دست يافته ايد.
وقتي در كشوري بيست ميليون جوان از زن و مرد هست، جا دارد در ميان آنها دو سه ميليون اقلا تالي قرآن با آداب و شرايط باشند، يك ميليون اقلا از اين جوانها حافظ كلام خدا باشند.
توجه به آموزش عربي در مدارس نه با هدف درك مفاهيم پيچيده حوزه اي و نه بمنظور مكالمه، بلكه به نحوي كه پس از مدتي آموزش، دانش آموزان بتوانند معاني نماز، دعاي كميل، مكارم اخلاق و... را بفهمند و با مناجات و نحوه سخن گفتن و راز و نياز با خدا آشنا شوند.
احياء كنيد مسائل پرورشي و ارزشي را در مدارس. مدتهاست د رمدارس، مسائل ارزشي خشكيده و به آن كم توجهي شده. براي رشد ديانت و احياي مسائل ارزشي و عبادي و فرهنگي مدارس اهتمام شود.
(شرفيايي وزير و مسئولين آموزش و پرورش، 3/6/76)
نسلي كه رژيم فاسد، مفسد ظالم و بشدت پليد گذشته را نديده، نسلي كه مقدمات انقلاب را نديده، نسلي كه كتك خوردنها را در دوران غربت نديده، نسلي كه محنت جنگ را با گوشت و پوست خودش لمس نكرده، نو به نو زير دست شما معلمان مي آيد. شما مي خواهيد از اين نسل، انسانهايي بسازيد كه انقلاب را حفظ كنند.
(شرفيايي وزير و مسئولين آموزش و پرورش، 12/2/69)
اهميت نهادينه شدن فرهنگ قرآن
امام صادق(ع) فرموده اند: «من قراالقرآن و هو شباب مؤمن اختلط القرآن بلحمه و دمه». آن وجود شريف به خوبي تبيين مي فرمايد كه اگر آموزه هاي قرآني (و ديني) در جواني در ذات و گوهر وجودي جوان قرار گيرد، آنگونه نهادينه و تثبيت مي شود كه در گوشت و خون جوان آميخته مي گردد؛ آميختگي كه به دنبال آن، ثبات در دين و پايداري در ايمان را بدنبال دارد. بنابراين اگر جامعه ما حساسيت اين مقطع سني را درك كند، از اين فرصت به عنوان يك فرصت طلايي در بهره گيري از آن، همت ويژه اي را بكار خواهد بست. هرچند قبل از انقلاب، برادران روحاني و مبلغين ديني درپي چند جوان مي گشتند تا مفاهيم ديني را به آنان بگويند اما در نظامي كه اركان مديريتي آن به دست مؤمنين است، بايد راههاي ارتقاي معنويت در بين جوانان شناسايي و بهترين مسير براي جذب آنان برگزيده شود.تذكر اين نكته را هم لازم مي دانم و آن اينكه ما وقتي مي خواهيم به اين مبحث بپردازيم، حتماً نبايد بدنبال دست يافتن به مسيرهاي جديد باشيم كه اين خود البته مطلوب است اما بنظر مي رسد، كنكاش در مسيرهاي تخريب شده و بازخواني و ترميم مسيرهاي تخريب شده مي تواند ما را به نتايج مطلوبي در كوتاه مدت برساند.1- كانون خانواده
نقش خانواده در تربيت ديني و افزايش معرفت و انس آنان با قرآن و هدايت بر كسي پوشيده نيست، در اينجا چند آموزه قرآني ضروري به نظر مي رسد:پيامبراكرم(ص) وقتي از جانب حق تعالي، مأمور تبليغ دين مي شود، به امر خداوند قبل از پرداختن به جامعه؛ مأمور تبليغ دين در خانه مي شود. آيه «وانذر عشيرتك الآقربين» يا در آيه 132 سوره طه و آيه 55 سوره مريم به پيامبراكرم(ص) خطاب مي شود: خانواده ات را به نماز امر كن «و أمر اهلك بالصلوه » و يا در آيه 6 سوره مباركه تحريم مي فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا قوا انفسكم و اهليكم ناراً». بنابراين اگر بخواهيم با آموزه هاي قرآني، راههاي گسترش قرآن و سيره اهل بيت را در بين جوانان بررسي كنيم، بايد خانواده ها را بر اين مهم، حساس، ترغيب و تشويق كنيم (هرچند كه پدران و مادران، خود كاستيهايي دارند كه ما بايد بر اصلاح آنهم هم فكر كنيم.)
اين مطلب را با آماري از تحقيقي كه در يك جامعه آماري به روش تصادفي از ميان دانش آموزان اول تا سوم راهنمايي و به نسبت مساوي دختر و پسر (از هر جنس 150نفر) انجام شده، به اين واقعيت تأكيد كنم كه در اين تحقيق 33% دانش آموزان، تربيت صحيح ديني را از مسير خانواده مي دانند و بر آن تأكيد نموده اند. (كيهان، 18/12/84)
چند پيشنهاد كاربردي:
- 1- اعضاي خانواده هر شب به مدت 10دقيقه در كنار يكديگر، نصف صفحه از قرآن را باهم تلاوت كنند.
2- خانواده هايي كه خودشان از نعمت تلاوت صحيح كلام خداوند محرومند، با بهره گيري از نوارهاي صوتي و تصويري، قاري را در آيات تلاوت شده همراهي كنند.
3- هر شب، يك واژه از كلمات قرآني را باهم ياد بگيرند. البته ترجيحاً ابتدا از واژگان پركاربرد استفاده شود تا سهل و آسان بودن مسير فهم قرآن بر همه اعضاي خانواده بخوبي روشن و ملموس شود.
4- والدين براي كودكان خويش كه قرآن را حفظ مي كنند، جوائزي درنظر گيرند و مطمئن باشند كه هر ميزان روي حفظ آيات هزينه كنند، سرمايه گذاري آنان محسوب خواهد شد كه بزودي بهره معنوي و مادي آن را بصورت مضاعف برداشت خواهند نمود.
5- هر دو هفته، باهم يك حديث را حفظ كنند. احاديث را بصورت كوتاه و كاربردي برگزينند و براي حفظ حديث هم بهتر است از راهنمايي روحانيون محترم مشورت گيرند.
6- اطاق خواب كودكان و نوجوانان را فرمايش معصومين(ع) (در طول زمان حفظ) روي مقواي بزرگ و زيبا نوشته تا در تيررس ديد آنان بطور مدام قرار گيرد.
7- پدران و مادراني كه اهل مطالعه هستند، فقط يك صفحه نسبت به يكي از امامان معصوم(ع) را براي كودكان و نوجوانان خويش بازخواني كنند.
8- و والديني كه از نعمت سواد يا مطالعه كم بهره اند از كودكان خويش بخواهند يك صفحه از قصه هاي قرآني را باهم بخوانند.
2- رسانه ملي
واقعيت جهان امروز نشان مي دهد با گسترش سيستم هاي صوتي تصويري، خصوصاً تلويزيون، كودكان بخشي از برنامه و وقت خويش را به برنامه هاي تلويزيوني اختصاص مي دهند.براساس يك تحقيق در كشورهايي همچون آمريكا، روزانه بطور متوسط 200دقيقه از وقت كودكان خود را در پاي سيستم هاي صوتي تصويري سپري مي كنند كه سهم تلويزيون در مجموعه ابزارهاي اين بخش، از وضعيت بالايي برخوردار است.
در كشور ما، كودك، نوجوان و جوان، حداقل روزي يكساعت از وقت خويش را در پاي تلويزيون (رسانه ملي) سپري مي كنند. اگر با نگاه ديني به برنامه هاي صداوسيما نگاه كنيم، تأثيرگذاري ديني اين برنامه ها تقريباً كمتر از 10% مي باشد.
من چندين برنامه كودك را كه يكي از شبكه هاي عربستان پخش مي كرد، بررسي و ضبط كردم و براي تعدادي از مسئولين نظام ارسال نمودم. در اين برنامه ها، كودك را به دو امر خطير توجه مي داد، يك قرآن و دوم نماز، اما واقعيت اين است كه ما با تكنيكهاي هنري، كودك خود را به پاي رسانه ملي كشانده و ميخكوب هم كرده ايم اما در انتقال مفاهيم ارزشي و ديني گام جدي برنداشته ايم.
در تحقيقي كه قبلا به آن اشاره گرديد، 31% دانش آموزان اعلام كرده اند رسانه ملي مي تواند بالاترين اثر را در يادگيري و درك مفاهيم ديني داشته باشد. پيداست صدا و سيما پس از خانواده، نقش بسيار بالايي در اين مورد دارد و در فرآيند ابزارهاي تربيت امروز، نقش مدارس را به مراحل بعدي تنزيل داده و خود به مرحله دوم صعود كرده، لذا مي توان از ابزار ملي در پرورش فرزندان قرآني و ولائي بخوبي بهره برد.
چند راه كار اجرائي:
- 1- كارگردانان دين مدار جهت سرمايه گذاري در اين بخش شناسائي، تشويق و دعوت شوند.
2- توسط سازمانهاي مرتبط با كودك و نوجوان، برنامه هاي زيبا و كوتاه و يا سريالهايي با محتواي قرآني و اهل بيت(ع) طراحي و اجرا شود.
3- از نوجوانان بخواهيم با ساخت فيلمهاي پيام دار يك، دو دقيقه اي با مفاهيم ديني در ساخت و برنامه هاي موردنياز جوانان مشاركت جويند.
4- برنامه هاي كودك كشورهاي اسلامي را رصد و بهترين هاي آن را كه با فرهنگ قرآني و شيعه ما سازگاري دارد را پخش نمائيم. (و اين را بر كارتنهاي غربي بي محتوا ترجيح دهيم)
5-در كنار برنامه هاي مثبت و پيام دار، بتدريج كودكان را از ديدن برنامه هايي كه با هويت و فرهنگ ديني ناسازگاري دارد، پرهيز دهيم.
6- با تبيين آموزه هاي ديني آنان را به نقد برنامه هاي كم محتوي وادار و بتدريج، ذهن آنان را متوجه ضرر و زيانها و آفتها و عواقب ديدن برنامه هاي غيرمفيد نمائيم.
3- همسالان
هنگامي كه در تاريخ مي خوانيم كودكي بر پرتگاه بامي قرار گرفته بود و همه نگران سقوط كودك بودند و هيچكس هم ياراي جلو رفتن را نداشت. (چرا كه كودك با ديدن بزرگترها، با وجد و يا با ترس ممكن بود حركتي به جلو داشته و حركت او منجر به سقوط گردد.) از مولايمان علي(ع) استمداد و راهنمايي طلبيدند. آن حضرت فرمان داد كودكي همسان و همسال كودك را نزديك او قرار دهند و كودك در شرف سقوط با ديدن همسال خويش متوجه او گرديد و بسويش جلب و ماجرا و مشكل حل گرديد.در همان تحقيقي كه در بخش قبلي به آن اشاره كردم نيز آمار همان جامعه آماري نشان مي دهد كه جوانان و نوجوانان از همسالان خويش در تربيت و اصلاح ديني اثرپذير بوده اند.
دغدغه خانواده هاي متدين از اينكه فرزندشان با چه كسي معاشرت دارد و فرزندان خويش را در اين موضوع بطور مرتبط و پيوسته مورد سؤال مي دهند نيز نشان از اهميت آن است.
راهكارهاي پيشنهادي
- 1- در جزوه هاي تربيتي، موضوع دوست يابي صحيح و آثار و عواقب و آثار ناشي از آن بيان گردد.
2- در همين رابطه، نمونه اي از كساني كه با دوستان خوب، رمز موفقيت و ترقي علمي، اخلاقي و ديني را طي كرده اند، بعنوان مصاديق روشن آورده شود.
3- همينطور مصاديقي از كساني كه در خانواده موفق متولد شده اند اما دوستان ناباب، مسير زندگي آنان را عوض و به تعبير ديني، راه ضلالت و گمراهي را جايگزين صراط مستقيم انتخاب كرده اند، بيان شود.
4- در سيستم مساجد و مدارس و بسيج، جوانان موفق و در صراط مستقيم قرار گرفته، شناسايي و بوسيله آن ها راههاي جذب همسالان بيان گردد.
5- همسالاني كه با شيوه هاي مناسب جذب و در مسير دين قرار مي گيرند، توسط مساجد و مدارس و بسيج تشويق گردند.
6- مباحث ديني با بياني شيوا از زبان همسالان بيان گردد. بنابراين لازم است تشكلهاي خاص شكل گيرد.
7- در كانونهاي اصلاح و تربيت حتماً جوانان موفق (كه اثرگذار باشند) در جلساتي، به ارشاد ديني جوانان بپردازند.
8- الگوسازي و الگوپروري را در جامعه رايج نموده و توجه هر قشر را با هر سن و سال، به الگوهاي موفق همسال خويش معطوف نمائيم.
9- با برنامه سازي، از الگوهاي موفق بخواهيم همسالان خويش را در دست يابي به موفقيت هاي ديني، اخلاقي و علمي، راهنمايي و راز و رمز اين موفقيت را به زبان آنان بيان كنند.
10- شكل گيري هدفمند و هدايت شده سازمانهاي دولتي (NGO) توسط جوانان و نوجوانان را تعقيب نمائيم.
11- خداوند تبارك و تعالي وقتي مي خواهد شيوه بيان تبليغ اسلام را به پيامبر اكرم(ص) بيان فرمايد، در آيه15 سوره مباركه آل عمران دستور مي دهد كه: «اي پيامبر، اگر روحيه خشن و تندي داشته باشي، حتماً از گرد تو پراكنده (دور) مي شدند). بنابراين مهمترين تأكيد در اين بخش بايد تبيين مفاهيم قرآن و عترت به زبان لين و دلنشين باشد، لذا شيوه بيان مفاهيم ديني و قرآني به زبان مذكور بايستي تدوين و به مجريان ذي ربط منتقل گردد.
4- مدارس و دانشگاه ها ومراكز آموزشي
تقريبا 12سال از زندگي يك فرد ايراني (دختر و پسر) تا مقطع دبيرستان و پيش دانشگاهي در محيط مدرسه سپري مي شود. يعني با شاخص متوسط عمر يك ايراني (65 سال) ]يعني 18% عمر مفيد[.نگاهي كوتاه به فرآيندهاي آموزش در موضوع آموزه هاي ديني در مدارس و شيوه هاي انتقال آن (صرف نظر از تعداد محدودي از مدارس) نشان مي دهد كه ما در اين مبحث كمترين توجه را به مدارس داشته ايم و اگر هم اقداماتي انجام داده ايم، كافي و پاسخگو و انسان ساز نبوده است.
امروز چه كسي مي تواند ادعا كند اگر آثار و آموزشهاي خانوادگي، فردي، محيطي و... كه در خارج از مدرسه به جوان و نوجوان منتقل مي شود را حذف و چشم اميد به 12سال تلاش مربيان قرآني، ديني و تربيتي مدارس داشته باشيم مي توان ادعا نمود كه جوان فارغ التحصيل از پيش دانشگاهي ما، جواني مؤمن محصول آن خواهد بود؟
دغدغه هايي كه رهبر انقلاب اسلامي از نظام آموزش و پرورش دارند، همان دغدغه ايست كه متدين از آنچه قرار بود در نظام آموزش و پرورش اتفاق بيافتد (ولي حاصل نشده) مي باشد.
من به چند مورد از دغدغه هاي معظم له اشاره مي كنم:
به قرآن بها داده شود. اين موضوع در مدارس ابتدايي از اهميت بيشتري برخوردار است؛ هم در قرائت و هم در حفظ كردن، آمادگي بيشتر است. اگر بتوانيد به اين امر اهتمام كنيد و صدقه جاريه اي را از خود به يادگار بگذاريد، به توفيق بسيار بزرگي دست يافته ايد.
وقتي در كشوري بيست ميليون جوان از زن و مرد هست، جا دارد در ميان آنها دو سه ميليون اقلا تالي قرآن با آداب و شرايط باشند، يك ميليون اقلا از اين جوانها حافظ كلام خدا باشند.
توجه به آموزش عربي در مدارس نه با هدف درك مفاهيم پيچيده حوزه اي و نه بمنظور مكالمه، بلكه به نحوي كه پس از مدتي آموزش، دانش آموزان بتوانند معاني نماز، دعاي كميل، مكارم اخلاق و... را بفهمند و با مناجات و نحوه سخن گفتن و راز و نياز با خدا آشنا شوند.
احياء كنيد مسائل پرورشي و ارزشي را در مدارس. مدتهاست د رمدارس، مسائل ارزشي خشكيده و به آن كم توجهي شده. براي رشد ديانت و احياي مسائل ارزشي و عبادي و فرهنگي مدارس اهتمام شود.
(شرفيايي وزير و مسئولين آموزش و پرورش، 3/6/76)
نسلي كه رژيم فاسد، مفسد ظالم و بشدت پليد گذشته را نديده، نسلي كه مقدمات انقلاب را نديده، نسلي كه كتك خوردنها را در دوران غربت نديده، نسلي كه محنت جنگ را با گوشت و پوست خودش لمس نكرده، نو به نو زير دست شما معلمان مي آيد. شما مي خواهيد از اين نسل، انسانهايي بسازيد كه انقلاب را حفظ كنند.
(شرفيايي وزير و مسئولين آموزش و پرورش، 12/2/69)
راهكارهاي اجرائي:
- 1- قبل از اينكه تحول را در دانش آموز جستجو كنيم، معلم را نه از باب اينكه با درس و مباحث كلامي مي تواند منشأ اثر باشد، بلكه از اين حيث كه: «كونوا دعاه الناس بغير السنتكم».
2- درس عربي با گرايش فهم قرآن و متون ادعيه جايگزين عربي فعلي گردد.
3- حفظ موضوعي آيات قرآن كه در زندگي روزمره دانش آموزان كاربرد دارد را در برنامه هاي آموزشي يا فوق برنامه آنان قراردهيم.
4- حفظ احاديث موضوعي را مبناي آشنايي با سيره ائمه(ع) قرار دهيم و بگونه اي برنامه ريزي كنيم كه در هر مقطع (ابتدائي، راهنمائي و متوسطه)، 40حديث كوتاه اما كاربردي، جانهاي تشنه كودكان و نوجوانان و جوانان را سيراب نمايد.
5- انس با ائمه اطهار(ع) را از طريق برپايي مجالس زيارت نهادينه نمائيم.
6- زيارات عرفاني كوتاه مثل خمس عشر، مناجات امام علي(ع) در مسجد كوفه و امثالهم را با بياني زيبا مطرح و جانهاي آماده جوانان را به پرواز معنوي تمرين دهيم.
7- معلمين دروس قرآن و اعتقادات را از واجدين شرايط جهت تدريس در اين موضوع برگزينيم.
8- مسابقات قرآن و عترت را بعنوان پايه رقابت معنوي دانش آموزان توسعه دهيم.
9- موضوعات مرتبط با كلاس انشاء را موضوعاتي هدفمند از بين آيات موضوعي مورد نياز دانش آموز طراحي و زمينه تدبر در قرآن را در بين دانش آموزان فراهم كنيم.
10- در پايان هر سال تحصيلي، ميزان ارتقاي كمي و كيفي دانش آموزان در بحث قرآن و عترت بررسي و در رفع اشكالات برنامه اي و اجرايي اهتمام نمائيم.
11- مدارس موفق در موضوع مذكور را به آموزشگاه هاي ديگر معرفي كنم.
12- جهت تقويت روحيه تبليغ آموزه هاي ديني از دانش آموزان درخواست نمائيم آموزه اي از آموزه هاي قرآن و عترت (آيه-حديث) را در جمع همسالان خويش از حفظ بيان و بهترينهاي هر ماه يا هر فصل مورد تشويق قرارگيرند.