قوم كشی و زبان كشی

واژه ی « قوم كشی » به وسیله مردم شناسی به نام روبر ژولن در سال های دهه 1970 جا افتاد و به مجموعه روش هایی اطلاق گردید كه هدف آنها از میان بردن فرهنگ یك قوم و جایگزینی آن با فرهنگی دیگر است، بدون
شنبه، 6 تير 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
قوم كشی و زبان كشی
 قوم كشی و زبان كشی

 

نویسنده: رولان برتون
مترجم: ناصر فكوهی



 

واژه ی « قوم كشی » (1) به وسیله مردم شناسی به نام روبر ژولن (2) در سال های دهه 1970 جا افتاد و به مجموعه روش هایی اطلاق گردید كه هدف آنها از میان بردن فرهنگ یك قوم و جایگزینی آن با فرهنگی دیگر است، بدون آنكه دست به نابودی فیزیكی آن قوم یا حتی جا به جا كردن سرزمین آن زده شود. فرهنگ جایگزین نیز عموماً فرهنگ فاتحان یا استعمارگران است. به این ترتیب با كامل شدن فرایند فرهنگ زدایی (3) از یك قوم، در نهایت آن قوم به مثابه یك گروه متمایز از سایر اقوام از میان می رود زیرا به ناچار در مجموعه بزرگ تری ادغام می شود. برای نمونه این همان فرایندی بود كه در مورد سرخ پوستان امریكا اتفاق افتاد. این جمعیت پس از آنكه از نهادها، ادیان و زبان های خود محروم شدند، به شدت تحت استثمار اقتصادی قرار گرفتند و تا اندازه زیادی نیز به وسیله ازدواج های بین قومی در گروه های دیگر ادغام شدند.
زبان كشی (4) یكی از اشكال قوم كشی است كه به از میان بردن زبان یك جمعیت خاص محدود می شود. گاه دیده می شود كه دولت های مدرن به جای استفاده از روش های سركوب گرانه ( نظیر ممنوعیت ها و مجازات ها و غیره )، كه ممكن است به عنوان مخالفت با حقوق بشر مورد انتقاد قرار بگیرند، دست به آموزش اجباری یك زبان دیگر به جز زبان قومی كه بالطبع زبان رسمی دولت است،‌ بزنند. به این ترتیب این امر نوعی سیاست توسعه فرهنگی به حساب خواهد آمد، برای مثال آنچه چین در تبت انجام داد. (5) مزایای آموزش اجباری می تواند به شكلی یكسان به جمعیت های بومی- اقوام بدون دولت یا اقلیت های مرزی- و همچنین به مهاجران برسد.

پی‌نوشت‌ها:

1. ethnocide
2. Robert Jaulin
3. deculturation
4. linguicide
5. دولت چین حتی افتخار می كند كه در طول ده سال 13000 جوان تبتی را برای آموزش به خارج از مناطق تبتی زبان اعزام داشته است و برای این كار، مبلغی معادل 8/3 میلیون دلار در 140 مدرسه در 26 استان دوردست و برای دبیرستان هایی در پكن، تیان جین و شنگدو هزینه كرده است. در این مدارس به جز ادبیات تبتی، بقیه درس ها به زبان چینی تدریس شده اند. گویی توسعه فرهنگی تنها در خارج از تبت و با زبانی بیگانه امكان پذیر بوده است. ( رك به China Daily 24 آوریل 1995 ).

منبع مقاله :
اسپوزیتو، جان ال؛ ( 1392)، جنبش های اسلامی معاصر، دکتر شجاع احمدوند، تهران: نشر نی، چاپ چهارم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.