جوان خدا ترس و آيات عذاب الهى

امام صادق عليه السّلام فرمود : روزى سلمان در بازار آهنگران عبور مى‏كرد، ديد جوانى فرياد مى‏كشد و جمعيت بسيارى دور او را گرفته‏اند و آن جوان به روى زمين افتاده و بى‏هوش شده است. مردم تا سلمان را ديدند نزد او آمدند و گفتند : گويا به اين جوان، بى‏هوشى يا ديوانگى روى آورده است. به بالين او بياييد و از خدا بخواهيد،
سه‌شنبه، 7 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جوان خدا ترس و آيات عذاب الهى
جوان خدا ترس و آيات عذاب الهى
جوان خدا ترس و آيات عذاب الهى
نويسنده:امالى شيخ مفيد
ترجمه: حسين استاد ولى
امام صادق عليه السّلام فرمود : روزى سلمان در بازار آهنگران عبور مى‏كرد، ديد جوانى فرياد مى‏كشد و جمعيت بسيارى دور او را گرفته‏اند و آن جوان به روى زمين افتاده و بى‏هوش شده است. مردم تا سلمان را ديدند نزد او آمدند و گفتند : گويا به اين جوان، بى‏هوشى يا ديوانگى روى آورده است. به بالين او بياييد و از خدا بخواهيد، تا وى نجات يابد. وقتى جوان احساس كرد كه سلمان در كنارش است، آرامش يافت و چشم خود را گشود و عرض كرد : من نه ديوانه‏ام و نه حالت بى‏هوشى به من رخ داده است، بلكه در اين بازار عبور مى‏كردم، وقتى ديدم آهنها را روى سندانها گذاشته و مى‏كوبند، به ياد اين آيه قرآن افتادم:
براى كافران، لباسهايى از آتش بريده شود و آب سوزان بر سرهاى آنها ريخته گردد، كه شدت گرمى آن، اندرون و پوستشان را بسوزانند و براى آنها گرزهاى از آتش قرار داده شود.(1)
ياد اين آيه مرا به اين وضع در آورده است. محبت آن جوان با ايمان، در قلب سلمان راه يافت. او را به دوستى خود انتخاب كرد و همواره سلمان با او رفاقت داشت، تا وقتى كه به وى خبر دادند دوستت در بستر مرگ قرار گرفته است. سلمان به بالين او آمد و گفت : اى فرشته مرگ (عزرائيل) با برادر من مهربانى كن. صدايى شنيده شد كه گفت :اى سلمان، من نسبت به هر شخص با ايمان، رفيق و مهربانم.

پی نوشت:

1- سوره حج، آيه 20 - 23





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.